0

∞آیه شب بیست و‌هشتم ماه مبارک رمضان ∞

 
tahmores
tahmores
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : شهریور 1391 
تعداد پست ها : 11998
محل سکونت : همین گوشه کنار

∞آیه شب بیست و‌هشتم ماه مبارک رمضان ∞

 

لَهُ مُعَقِّبَاتٌ مِّن بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ يَحْفَظُونَهُ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّىٰ يُغَيِّرُوا مَا بِأَنفُسِهِمْ وَإِذَا أَرَادَ اللَّهُ بِقَوْمٍ سُوءًا فَلَا مَرَدَّ لَهُ وَمَا لَهُم مِّن دُونِهِ مِن وَالٍ

 

برای انسان، مأمورانی است که پی در پی، از پیش رو، و از پشت سرش او را از فرمان خدا [= حوادث غیر حتمی‌] حفظ می‌کنند؛ (امّا) خداوند سرنوشت هیچ قوم (و ملّتی) را تغییر نمی‌دهد مگر آنکه آنان آنچه را در خودشان است تغییر دهند! و هنگامی که خدا اراده سوئی به قومی (بخاطر اعمالشان) کند، هیچ چیز مانع آن نخواهد شد؛ و جز خدا، سرپرستی نخواهند داشت! 

 

 

سوره رعد آیه ۱۱ 

تقدیم به ثامن الحجج  علی ابن موسی الرضا 

به نیت شفای  همه بیماران 

 

 

 

 

 

 

 

چهارشنبه 24 تیر 1394  12:12 AM
تشکرات از این پست
shirdel2 saeedakh kuoroshss namebaran ali_kamali nargesza
shirdel2
shirdel2
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1393 
تعداد پست ها : 5535
محل سکونت : یزد

پاسخ به:∞آیه شب بیست و‌هشتم ماه مبارک رمضان ∞

بنام خدا

تفسیر المیزان - خلاصه
(له معقبات من بین یدیه ومن خلفه یحفظونه من امر الله ان الله لا یغیر مابقوم حتی یغیروا ما بانفسهم و اذا اراد الله بقوم سوء افلا مردله و ما لهم من دونه من وال ):

(برای انسان مأمورانی است که وی را از جلوی رو و پشت سر از فرمان خدا محافظت می کنند و خداوند نعمتی را که در نزد گروهی هست تغییرنمی دهد تا زمانیکه آنها آنچه در ضمیرشان دارند تغییر دهند و زمانیکه خداوندبرای گروهی بدی بخواهد هیچ امری نمی تواند مانع او گردد و برای ایشان غیر ازخدا سرپرستی نیست )،

می فرماید برای آدمی در مسیر حیاتش ملائکه ای هستندکه او را تعقیب می کنند و از پیش رو و پشت سر مراقب او هستند و به امر الهی ازاو محافظت می نماید، پس آدمی موجودی مرکب از نفس و بدن است که درورای این بدن مادی دارای شعور و اراده می باشد و به همین جهت هم مورد امرو نهی قرار می گیرد و مستحق ثواب یا عقاب می گردد، پس همه اجسام مادی وامور نفسانی در مسیر حیات ، انسان را احاطه کرده اند و اگر این وسایط که به امرخدا مراقب و محافظ انسان هستند نباشند، هر آینه به سوی فنا و هلاکت می شتابد، چون انسان در هیچ حالت روحی یا عمل و اثر خود ثباتی ندارد، جز به امر خدا، لذا امر به تمامه از آن خداست و همه امور بسوی او باز می گردد. پس خدای تعالی این معقبات و وسائط را قرار داده و آنها را بر انسان موکل نموده تا به امر خدا او را حفظ نمایند و او را از هلاکت و تغییر وضعی که داردنگهدارند، چون سنت الهی بر این امر جریان دارد که وضع هیچ قومی را دگرگون نسازد و وضعیت و موقعیت آنها را تغییر ندهد، مگر آنکه خودشان حالات روحی و نفسانی خود را تغییر دهند، مثلا اگر شاکر بودند کافر گردند، یا آنکه اگرمطیع بودند عصیان بورزند و یا اگر ایمان داشتند به شرک گرایش یابند، در این صورت خداوند هم نعمت را به نقمت و هدایت را به ضلالت و سعادت را به شقاوت مبدل می سازد و این قضای حتمی الهی است که نوعی تلازم بین نعمتهای الهی و میان حالات نفسانی انسانها وجود دارد، که اگر آن حالات نفسانی مطابق فطرت باشد نعمتها و مواهب و برکات آسمان و زمین و دنیا وآخرت برآنها جریان خواهد یافت (و لو ان اهل القری امنوا و اتقوا لفتحنا علیهم برکات من السماء و الارض )، و مادامی که آن حالات در دلهای آنان دوام داشته باشداین برکات هم از ناحیه خدا دوام می یابد و هر زمان که آنها طریقه فطرت را ترک کرده و وضع خود را تغییر دهند خداوند هم آن نعمات را زایل کرده و نعمت رامبدل به نقمت می نماید، پس آنچه به مردم می رسد دائرمدار حالات نفسانی آنهاست و شاید هم مراد عام تر باشد، یعنی همواره میان اوضاع خارجی ( چه درجانب خیر و چه در جانب شر)و حالات روحی و درونی انسان تلازم هست ،یعنی چنانچه مردمی گرفتار نقمت و شقاوت بوده ، ولی خود را تغییر دادند وحالات نفسانی خود را مبدل به ایمان و شکر و تقوی نمودند، خداوند هم نعمات ظاهری و باطنی را به ایشان ارزانی خواهد داشت ، اما سیاق آیه با معنای اول ( یعنی تبدیل نعمت به نقمت و نه بالعکس ) سازگارتر است . خصوصا که در ادامه می فرماید، اگر خداوند به سبب همان حالات نفسانی مردم و گریزشان از فطرت برای آنها اراده شر و بدی نماید، هیچ امری نمی تواندمانع و رادع او گردد، چون (لا مناص من حکم الله )، هیچ گریزی از حکم خدانیست ) و در این صورت آنها هیچ سرپرستی جز خدا نخواهند داشت تا متولی امور ایشان گردد و آن سوء و بدی را از آنها برطرف نماید .

                  

چهارشنبه 24 تیر 1394  12:39 AM
تشکرات از این پست
kuoroshss ali_kamali nargesza tahmores
shirdel2
shirdel2
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1393 
تعداد پست ها : 5535
محل سکونت : یزد

پاسخ به:∞آیه شب بیست و‌هشتم ماه مبارک رمضان ∞

بنام خدا

تفسیر نمونه
محافظان غیبى !
خداوند علاوه بر این حافظ و نگاهبان بندگان خود نیز مى باشد: براى انسان مامورانى است که پى در پى از پیش رو، و پشت سر او قرار مى گیرند و او را از حوادث حفظ مى کنند (له معقبات من بین یدیه و من خلفه یحفظونه من امر الله )
اما براى اینکه کسى اشتباه نکند که این حفظ و نگاهبانى بیقید و شرط است و انسان مى تواند خود را به پرتگاهها بیفکند و دست به هر ندانم کارى بزند و یا مرتکب هر گونه گناهى که مستوجب مجازات و عذاب است بشود و باز انتظار داشته باشد که خدا و ماموران او حافظ وى باشند اضافه مى کند که : خداوند سرنوشت هیچ قوم و ملتى را تغییر نمى دهد مگر اینکه آنها تغییراتى در خود ایجاد کنند! (ان الله لا یغیر ما بقوم حتى یغیروا ما بانفسهم ).
و باز براى اینکه این اشتباه پیش نیاید که با وجود ماموران الهى که عهده دار حفظ انسان هستند، مساله مجازات و بلاهاى الهى چه معنى دارد، در پایان آیه اضافه مى کند که هر گاه خداوند به قوم و جمعیتى اراده سوء و بدى کند هیچ راه دفاع و بازگشت ندارد (و اذا اراد الله بقوم سوء فلا مرد له ).
و هیچکس غیر خدا نمى تواند والى و ناصر و یاور آنها باشد (و ما لهم من دونه من وال ).
به همین دلیل هنگامى که فرمان خدا به عذاب و مجازات یا نابودى قوم و ملتى صادر شود، حافظان و نگهبانان دور مى شوند و انسانرا تسلیم حوادث مى کنند!

 

 

                  

چهارشنبه 24 تیر 1394  12:40 AM
تشکرات از این پست
kuoroshss ali_kamali nargesza tahmores
shirdel2
shirdel2
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1393 
تعداد پست ها : 5535
محل سکونت : یزد

پاسخ به:∞آیه شب بیست و‌هشتم ماه مبارک رمضان ∞

بنام خدا

تفسیر نور

 تغییر حال هر قوم وقتی که خود بخواهند
«معقبات» جمع «معّقبة» است و حرف «تاء» آن براى تأنیث نیست، بلکه براى مبالغه است. مثل علامة، لذا فاعل «یحفظونه» مذکر آمده است.
البتّه مراد از «معقبات» تعقیب انسان نیست تا با «بین یدیه» منافات داشته باشد، بلکه منظور، تعاقب و پى‏درپى آمدن ملائکه شب و روز است.
مراد از «امر اللَّه» در این آیه قهر و عذاب الهى نیست، زیرا معنا ندارد که فرشتگان انسان را در برابر کیفر الهى حفاظت کنند، بلکه مراد خطرات و حوادث طبیعى است. چون طبیعت مخلوق خداست و آنچه در آن بگذرد نیز به خواست و اراده‏ى او مى‏باشد.
در آیات و روایات متعدّد از فرشتگانى یاد شده که مأمور حفظ جان انسان و ثبت کارهاى او هستند و از آنان در برابر خطراتى که مورد اراده‏ى حتمى خداوند نیست محافظت مى‏نمایند. البتّه بنابر مستفاد از روایات، همینکه اراده‏ى قطعى خداوند رسید، فرشتگانِ محافظ، مأموریّت حفاظت را رها و انسان را به دست اجل حتمى الهى مى‏سپارند. بنابراین امر و فرمان خداوند دوگونه است، حتمى و غیرحتمى (قضا و قدر) و فرشتگان فقط انسان را از حوادث غیر حتمى حفظ مى‏کنند، بدیهى است که این حفاظت باعث سلب اختیار از انسان نمى‏شود و سرنوشت انسان‏ها و امتّ‏ها همچنان در اختیار خود آنهاست.
حفاظت فرشتگان هم از جان انسان‏هاست و هم از اعمال و رفتار آنها «ان علیکم لحافظین - یرسل علیکم حفظة» و هم از ایمان و فکر آنها در برابر انحرافات و وساوس شیطانى، زیرا «یحفظونه» هم شامل روح مى‏شود و هم شامل جسم.
امام سجادعلیه السلام با اشاره به این آیه فرمودند:
گناهانى که نعمت‏ها را تغییر مى‏دهند عبارتند از: ظلم به مردم، ناسپاسى خداوند و رها کردن کارهاى خیرى که انسان به آن عادت کرده است.(21)
این آیه در مورد جوامع بشرى است، نه تک‏تک افراد انسانى. یعنى جامعه‏ى صالح، مشمول برکات خداوند و جامعه‏ى منحرف، گرفتار قهر الهى مى‏شود. امّا این قاعده در مورد فرد صالح و انسان ناصالح صادق نیست، زیرا گاهى ممکن است شخصى صالح باشد، ولى بخاطر آزمایش الهى گرفتار مشکلات شود و یا اینکه فردى ناصالح باشد، ولى به جهت مهلت الهى، رها گردد.

 

                  

چهارشنبه 24 تیر 1394  12:43 AM
تشکرات از این پست
kuoroshss ali_kamali nargesza tahmores
kuoroshss
kuoroshss
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1391 
تعداد پست ها : 3221
محل سکونت : مازندران

پاسخ به:∞آیه شب بیست و‌هشتم ماه مبارک رمضان ∞

 
لَهُ مُعَقِّبَاتٌ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ يَحْفَظُونَهُ مِنْ أَمْرِ اللهِ  ۗ  إِنَّ اللهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ
 
حَتَّىٰ يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ ۗ وَإِذَا أَرَادَ اللهُ بِقَوْمٍ سُوءًا فَلَا مَرَدَّ لَهُ ۚ وَمَا لَهُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَالٍ
 
آیه 11، سوره ی مبارکه ی رعد
 
 
براى انسان فرشتگانى است كه پى‏ درپى، او را از پیش‏ِ رو و از پشتِ سر از فرمان خداوند حفاظت مى‏ كنند. همانا خداوند حالِ قومى را تغییر نمى‏ دهد تا آنكه آنان حالِ خود را تغییر دهند و هرگاه خداوند براى قومى آسیبى بخواهد پس هیچ برگشتى براى آن نیست و در برابر او هیچ دوست و كارساز و حمایت كننده ‏اى براى آنان نیست.
 
 

نکته ها:

 
- «معقبات» جمع «معّقبة» است و حرف «تاء» آن براى تأنیث نیست، بلكه براى مبالغه است. مثل علامة، لذا فاعل «یحفظونه» مذكر آمده است.
البتّه مراد از «
معقبات» تعقیب انسان نیست تا با «بین یدیه» منافات داشته باشد، بلكه منظور، تعاقب و پى‏ درپى آمدنِ ملائكه ی شب و روز است.
 
- مراد از «امر الله» در این آیه قهر و عذابِ الهى نیست، زیرا معنا ندارد كه فرشتگان انسان را در برابر كیفر الهى حفاظت كنند، بلكه مراد خطرات و حوادث طبیعى است. چون طبیعت مخلوق خداست و آنچه در آن بگذرد نیز به خواست و اراده‏ ى او مى‏ باشد.
 
- در آیات و روایات متعدّد از فرشتگانى یاد شده كه مأمور حفظ جان انسان و ثبت كارهاى او هستند و از آنان در برابر خطراتى كه مورد اراده‏ى حتمى خداوند نیست محافظت مى‏نمایند. البتّه بنابر مستفاد از روایات، همینكه اراده‏ى قطعى خداوند رسید، فرشتگانِ محافظ، مأموریّت حفاظت را رها و انسان را به دست اجل حتمى الهى مى‏سپارند. بنابراین امر و فرمان خداوند دوگونه است، حتمى و غیرحتمى (قضا و قدر) و فرشتگان فقط انسان را از حوادث غیر حتمى حفظ مى‏كنند، بدیهى است كه این حفاظت باعث سلب اختیار از انسان نمى‏شود و سرنوشت انسان‏ها و امتّ‏ها همچنان در اختیار خود آن هاست.
 
- حفاظتِ فرشتگان هم از جان انسان‏ هاست و هم از اعمال و رفتار آنها «ان علیكم لحافظین - یرسل علیكم حفظة» و هم از ایمان و فكر آنها در برابر انحرافات و وساوس شیطانى، زیرا «یحفظونه» هم شامل روح مى‏ شود و هم شامل جسم.
 
امام سجادعلیه السلام با اشاره به این آیه فرمودند:
گناهانى كه نعمت‏ ها را تغییر مى‏ دهند عبارتند از: ظلم به مردم، ناسپاسى خداوند و رها كردن كارهاى خیرى كه انسان به آن عادت كرده است. (تفسیر نورالثقلین)
 
- این آیه در مورد جوامع بشرى است، نه تك ‏تك افراد انسانى. یعنى جامعه ‏ى صالح، مشمول بركات خداوند و جامعه ‏ى منحرف، گرفتارِ قهر الهى مى‏ شود. امّا این قاعده در مورد فرد صالح و انسان ناصالح صادق نیست، زیرا گاهى ممكن است شخصى صالح باشد، ولى بخاطر آزمایش الهى گرفتار مشكلات شود و یا اینكه فردى ناصالح باشد، ولى به جهت مُهلتِ الهى، رها گردد.
 

پیام ها:

 
1- خداوند انسان را رها نمى‏ گذارد. «له معقبات»
 
2- گروهى از فرشتگان الهى، محافظ انسان‏ ها هستند. «له معقبات»
 
3- خداوند انسان را از حوادثِ غیرِ مُترقّبه حفظ مى‏ كند، «له معقبات یحفظونه»
    نه از حوادثى كه با علم وعمد براى خود بوجود مى‏ آورند. «انّ الله لایغیّر مابقوم»
 
4- خطرات وحوادث گوناگون، انسان را احاطه كرده است.«من‏ بین‏ یدیه‏ ومن‏ خلفه»
 
5- خداوند نعمتى را كه عطا فرماید پس نمى‏ گیرد، مگر آنكه مردم، آن نعمت را ناسپاسى كنند.
    «انّ الله لایغیّر ما بقوم»
 
6- به سراغ شانس و بخت اقبال و فال و نجوم نروید، سرنوشت شما به دست خودتان است.
    «حتّى یغیّروا ما بانفسهم»
 
7- حفاظت خداوند تا زمانى است كه انسان، كفران نعمت نكند وگرنه از لطف الهى محروم
    و به حال خود رها خواهد شد. «اذا اراد الله بقوم سوءاً»
 
8- برخوردارى از نعمت‏ هاى ظاهرى و بیرونى، وابسته به كمالات نفسانى و حالات درونى است. «حتّى یغیّروا ما بانفسهم» در جاى دیگر مى ‏فرماید: «و لو انّ اهل القرى آمنوا و اتَّقَوا لفتحنا علیهم بركات من السّماء و الارض...»(آیه 96، سوره ی مبارکه ی اعراف)
 
9- اراده‏ ى خداوند بالاتر از همه‏ ى اراده‏ هاست. «اذا اراد الله بقوم سوءاً فلامردّ له»
تفسیر نور
چهارشنبه 24 تیر 1394  4:41 AM
تشکرات از این پست
ali_kamali shirdel2 nargesza tahmores
kuoroshss
kuoroshss
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1391 
تعداد پست ها : 3221
محل سکونت : مازندران
چهارشنبه 24 تیر 1394  6:16 AM
تشکرات از این پست
ali_kamali nargesza
namebaran
namebaran
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1392 
تعداد پست ها : 4155
محل سکونت : تهران

پاسخ به:∞آیه شب بیست و‌هشتم ماه مبارک رمضان ∞

محافظان غيبى! در آيه قبل خوانديم كه خدا به حكم «عالم الغيب و الشهادة» بودن، از پنهان و آشكار مردم باخبر و همه جا حاضر و ناظر است.

در اين آيه اضافه مى‏كند كه خداوند علاوه بر اين، حافظ و نگاهبان بندگان خود نيز مى‏باشد: «براى انسان مأمورانى است كه پى‏درپى از پيش رو، و پشت سر او قرار مى‏گيرند و او را از حوادث حفظ مى‏كنند» (لَهُ مُعَقِّباتٌ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ يَحْفَظُونَهُ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ).

اما براى اين كه كسى اشتباه نكند كه اين حفظ و نگاهبانى بى‏قيد و شرط است و انسان مى‏تواند خود را به پرتگاهها بيفكند و دست به هر ندانم كارى بزند و يا مرتكب هرگونه گناهى كه مستوجب مجازات و عذاب است بشود و باز انتظار داشته باشد كه خدا و مأموران او حافظ وى باشند اضافه مى‏كند كه: «خداوند سرنوشت هيچ قوم و ملتى را تغيير نمى‏دهد مگر اين كه آنها تغييراتى در خود ايجاد كنند»! (إِنَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ).

و باز براى اين كه اين اشتباه پيش نيايد كه با وجود مأموران الهى كه عهده‏دار حفظ انسان هستند، مسأله مجازات و بلاهاى الهى چه معنى دارد، در پايان آيه اضافه مى‏كند كه: «و هرگاه خداوند به قوم و جمعيتى اراده سوء و بدى كند هيچ راه دفاع و بازگشت ندارد» (وَ إِذا أَرادَ اللَّهُ بِقَوْمٍ سُوْءاً فَلا مَرَدَّ لَهُ).

 «و جز خدا، سرپرستى نخواهند داشت» (وَ ما لَهُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ والٍ).

به همين دليل هنگامى كه فرمان خدا به عذاب و مجازات يا نابودى قوم                        برگزيده تفسير نمونه، ج‏2، ص: 468

 و ملتى صادر شود، حافظان و نگهبانان دور مى‏شوند و انسان را تسليم حوادث مى‏كنند!.

هميشه تغييرات از خود ما است!

جمله «إِنَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ» كه در دو مورد از قرآن با تفاوت مختصرى آمده است، يك قانون كلى و عمومى را بيان مى‏كند.

اين اصل قرآنى كه يكى از مهمترين برنامه‏هاى اجتماعى اسلام را بيان مى‏كند به ما مى‏گويد هرگونه تغييرات برونى متكى به تغييرات درونى ملتها و اقوام است، و هرگونه پيروزى و شكستى كه به قومى رسيد از همين جا سر چشمه مى‏گيرد، بنابراين آنها كه هميشه براى تبرئه خويش به دنبال «عوامل برونى» مى‏گردند، و قدرتهاى سلطه‏گر و استعمار كننده را همواره عامل بدبختى خود مى‏شمارند، سخت در اشتباهند، چرا كه اگر اين قدرتهاى جهنمى پايگاهى در درون يك جامعه نداشته باشند، كارى از آنان ساخته نيست.

اين اصل قرآنى مى‏گويد: براى پايان دادن به بدبختيها و ناكاميها بايد دست به انقلابى از درون بزنيم، يك انقلاب فكرى و فرهنگى، يك انقلاب ايمانى و اخلاقى، و به هنگام گرفتارى در چنگال بدبختيها بايد فورا به جستجوى نقطه‏هاى ضعف خويشتن بپردازيم، و آنها را با آب توبه و بازگشت به سوى حق از دامان روح و جان خود بشوييم، تولدى تازه پيدا كنيم و نور و حركتى جديد، تا در پرتو آن بتوانيم ناكاميها و شكستها را به پيروزى مبدل سازيم.

چشم برندار ازم می پاشه زندگیم

چهارشنبه 24 تیر 1394  8:53 AM
تشکرات از این پست
ali_kamali shirdel2 nargesza kuoroshss tahmores
salma57
salma57
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1391 
تعداد پست ها : 35499
محل سکونت : گیلان

پاسخ به:∞آیه شب بیست و‌هشتم ماه مبارک رمضان ∞

بیانات مقام معظم رهبری

تغییر روحیات ملت ایران عامل دریافت کمک الهی


سه باور در امام بزرگوار ما وجود داشت، كه همین سه باور به او قاطعیت میداد، شجاعت میداد و استقامت میداد: باور به خدا، باور به مردم، و باور به خود. این سه باور، در وجود امام، در تصمیم امام، در همه‌ی حركتهای امام، خود را به معنای واقعی كلمه نشان داد.
(...)
این سه باور، امام را زنده نگه داشت؛ جوان نگه داشت؛ فكر امام و راه امام و طریقه‌ی امام را برای این ملت، ماندگار و ثابت كرد؛ آن وقت همین سه باور بتدریج در مردم ما، در جوانان ما، در قشرهای گوناگون، همگانی شد؛ امید پیدا شد، اعتماد به نفس پیدا شد، توكل به خدا پیدا شد؛ اینها جای یأس را گرفت، جای تاریك‌نمائی را گرفت، جای بدبینی را گرفت؛ مردم ایران روحیات خودشان را تغییر دادند، خدای متعال هم وضع آنها را تغییر داد:

«انّ الله لایغیّر ما بقوم حتّی یغیّروا ما بانفسهم»؛(۱)

ملت ایران راه خود را، حركت خود را، انگیزه‌های خود را اصلاح كردند، خدای متعال هم به آنها كمك كرد، به آنها نصرت داد و پشتیبانی كرد.۱۳۹۲/۰۳/۱۴

بیانات مقام معظم رهبری در مراسم بیست و چهارمین سالروز رحلت حضرت امام خمینی

 

در زندگی بکوشلباس صبر بر تن بپوشبا دانایان بجوشعزت نفس را به هیچ قیمتی مفروش

چهارشنبه 24 تیر 1394  1:41 PM
تشکرات از این پست
ali_kamali shirdel2 nargesza kuoroshss
salma57
salma57
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1391 
تعداد پست ها : 35499
محل سکونت : گیلان

پاسخ به:∞آیه شب بیست و‌هشتم ماه مبارک رمضان ∞

بیانات مقام معظم رهبری:

کلید تحولات عظیم ، در دست انسان


مطلبی که من می‌خواهم به شما عرض کنم، حول و حوش یک آیه‌ی قرآن است.

آیه‌ی معروفی است: «انّ اللَّه لایغیّر ما بقوم حتّی یغیّروا ما بأنفسهم». تغییرات به دست شماست.

کلید تحولات اجتماعی و تحولات عظیم در دست شماست؛ مضمون آیه این است. یک جای دیگر در یک دایره‌ی محدودتر می‌فرماید: «ذلک بأنّ اللَّه لم یک مغیّرا نعمة أنعمها علی قوم حتّی یغیّروا ما بأنفسهم»(1). این آیه، پسرفت را می‌گوید.

خدای متعال پسرفت را نصیب هیچ کشوری نمی‌کند، مگر خودشان به دست خودشان بکنند. تغییرِ موجبِ پسرفت را خودِ ملتها به وجود می‌آورند. و شبیه این مضمون در آیات متعدد دیگری هم هست که مرجعش به همین است.۱۳۸۵/۰۸/۱۸

بیانات در دیدار دانشگاهیان سمنان

 

1 ) سوره مبارکه الأنفال آیه ۵۳

در زندگی بکوشلباس صبر بر تن بپوشبا دانایان بجوشعزت نفس را به هیچ قیمتی مفروش

چهارشنبه 24 تیر 1394  1:44 PM
تشکرات از این پست
ali_kamali shirdel2 nargesza kuoroshss tahmores
salma57
salma57
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1391 
تعداد پست ها : 35499
محل سکونت : گیلان

پاسخ به:∞آیه شب بیست و‌هشتم ماه مبارک رمضان ∞

بیانات مقام معظم رهبری

ارتباط مستقیم معجزه‌های اجتماعی با اراده‌ انسان‌ها


شما عزیزان من بدانید که این کار بزرگ و معجزه‌آسا؛ یعنی قیام یک دولت اسلامی و مستقل، آن هم در این منطقه‌ی بسیار حساس عالم - که حقیقتاً کار نشدنی بود - نشد، جز به کمک و پشتوانه‌ی همین اخلاصها و همین صفاها. به اوضاع کشورهای عربی، کشورهای حاشیه‌ی خود ما و مجموعه‌ی کشورهای اسلامی نگاه کنید و ببینید که اگر بخواهد تلاشی در این کشورها صورت بگیرد که اندکی با منافع قدرتهای مسلط عالم اصطکاک داشته باشد، چطور جنجال و غوغا درست می‌کنند و چطور مانع از هرگونه حرکتی می‌شوند که به نفع عزت ملیِ این کشورهاست.

به اطراف خودتان نگاه کنید؛ این عراق را ببینید - بقیه‌ی کشورهای اسلامی را نمی‌خواهم نام بیاورم - این پدیده‌ها را که انسان مشاهده کند، آن وقت می‌فهمد که کشوری مثل ایران در قلب این منطقه‌ی حساس، آن هم با داشتن این همه ذخایر مادی و معنوی - که همیشه یک بهشت گمشده برای استعمارگران بود و هر جا که دست پیدا می‌کردند، برای آنها یک موهبت عظما محسوب می‌شد - و در حالی‌که این کشور یکسره پایتخت اقتدار منطقه‌ییِ امریکا محسوب می‌شد، چطور ناگهان تبدیل شد به قله‌یی از مقاومت و احساس عزت و اسلام‌خواهی و مقابله‌ی با زورگویی و کامجویی و زیاده‌طلبی امریکا.

این یک معجزه است؛ اصلاً قابل تصور نبود؛ اما این معجزه اتفاق افتاد. معجزه‌های اجتماعی برخلاف معجزه‌ی اژدها شدنِ عصای موسی است؛ چون آن‌طور معجزه‌ها ربطی به اراده‌ی انسان ندارد؛ اما معجزه‌های اجتماعی به‌طور مستقیم به اراده‌ی انسانها ارتباط پیدا می‌کند؛ «انّ اللَّه لا یغیّر ما بقوم حتّی یغیّروا ما بأنفسهم».
 

هرگاه ملتی تصمیم بگیرد، اراده کند، اقدام کند، حرکت متناسب با هدفش را انجام دهد، آن وقت معجزه‌ی اجتماعی اتفاق می‌افتد. البته در تحولات اجتماعی حق بودن کافی نیست. خیلی اوقات امواج باطل می‌آید حق را لگدکوب می‌کند و عبور می‌کند.

حق بودن به اضافه‌ی اقدام، عمل، اراده و به اضافه‌ی ایستادگی و پایداری است که آن معجزه را تحقق می‌بخشد. این پایداری، این ایستادگی، این تصمیم و این فداکاری در صحنه‌ی جامعه و کشور ما به برکت همین اخلاصها، بینشها و بصیرتها که امروز در جمع جوانان مؤمن و بسیجی کشور ما متبلور است اتفاق افتاد، که یک نمونه‌ی باارزش آن را این‌جا مشاهده می‌کنیم. اما آنچه بزرگتر از آن حادثه‌ی بزرگ و باورنکردنی بود، این است که نظام جمهوری اسلامی با وجود همه‌ی امواج متلاطم و خصمانه‌ی در پیرامون خود، هم ماند و هم رشد کرد.۱۳۸۳/۰۴/۱۶

بیانات در دیدار بسیجیان استان همدان

 

در زندگی بکوشلباس صبر بر تن بپوشبا دانایان بجوشعزت نفس را به هیچ قیمتی مفروش

چهارشنبه 24 تیر 1394  1:47 PM
تشکرات از این پست
ali_kamali shirdel2 nargesza kuoroshss tahmores
salma57
salma57
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1391 
تعداد پست ها : 35499
محل سکونت : گیلان

پاسخ به:∞آیه شب بیست و‌هشتم ماه مبارک رمضان ∞

بیانات مقام معظم رهبری

تغییردرحال ،کلیدحل مشکلات و موجب حرکت و تحول


ما در این ماه رمضان، بارها و بارها عرض کردیم که «اللّهم غیّرسوء حالنا بحسن حالک».(۱)

از خدای متعال خواستیم که بدحالیِ ما را به برکت و لطف خودش، به حالی نیکو تغییر دهد. اگر این بشود، به فضل الهی، همه‌ی مشکلات حل خواهد شد. بخصوص هر یک از ما که بار مسؤولیتی را در سطح کشور بر دوش گرفته‌ایم چه مسؤولیتهای کوچک و چه مسؤولیتهای بزرگ به همان اندازه، بیشتر به این تغییر حالت احتیاج داریم و بیشتر باید از سوءحالِ خودمان بنالیم. بنده خودم را عرض می‌کنم که بیش از شما به این معنا ابتلا و به این تغییر احتیاج دارم. این، در یک کشور و در یک ملت، کلید حرکت و تحوّل است.

«انّ اللَّه لایغیّر ما بقوم حتّی یغیّروا ما بانفسهم.» آنچه که در انفس آنهاست، در خودهای آنهاست، در جانهای آنهاست، باید تحوّل پیدا کند تا امور زندگی متحوّل شود.۱۳۷۲/۰۱/۰۴

بیانات در دیدار کارگزاران نظام

 

 

۱ ) 

البلدالأمين، كفعمی ابراهيم بن على عاملى كفعمى‏ص۲۲۲ المصباح‏، كفعمی،ص۶۱۷ بحارالأنوار،مجلسی،ج ۹۵ ،ص ۱۲۰ مفاتیح الجنان، شیخ عباس قمی ، ص ۱۷۷


مَنْ دَعَا بِهَذَا الدُّعَاءِ فِی شَهْرِ رَمَضَانَ بَعْدَ الْمَكْتُوبَةِ غَفَرَ اللَّهُ لَهُ ذُنُوبَهُ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَ هُوَ اللَّهُمَّ أَدْخِلْ عَلَى أَهْلِ الْقُبُورِ السُّرُورَ اللَّهُمَّ أَغْنِ كُلَّ فَقِيرٍ اللَّهُمَّ أَشْبِعْ كُلَّ جَائِعٍ اللَّهُمَّ اكْسُ كُلَّ عُرْيَانٍ اللَّهُمَّ اقْضِ دَيْنَ كُلِّ مَدِينٍ اللَّهُمَّ فَرِّجْ عَنْ كُلِّ مَكْرُوبٍ اللَّهُمَّ رُدَّ كُلَّ غَرِيبٍ اللَّهُمَّ فُكَّ كُلَّ أَسِيرٍ اللَّهُمَّ أَصْلِحْ كُلَّ فَاسِدٍ مِنْ أُمُورِ الْمُسْلِمِينَ اللَّهُمَّ اشْفِ كُلَّ مَرِيضٍ اللَّهُمَّ سُدَّ فَقْرَنَا بِغِنَاكَ اللَّهُمّ غَيِّرْ سُوءَ حَالِنَا بِحُسْنِ حَالِكَ اللَّهُمَّ اقْضِ عَنَّا الدَّيْنَ وَ أَغْنِنَا مِنَ الْفَقْرِ إِنَّكَ عَلَى كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدِيرٌ
ترجمه:
از پیامبر(ص) روایت شده است كه فرمود: هر كس این دعا را در ماه رمضان بعد ار نماز واجب بخواند خداوند گناهان او را تا روز قیامت خواهد بخشید و آن دعا این است: خدایا بر مردگان نشاط و سرور عطا كن، خدايا هر فقیری را بى‏نياز گردان خدايا هر گرسنه ای را سير گردان، خدايا هر برهنه ای را لباس پوشان، خدايا بدهی هر بدهكاری را ادا فرما خدايا هر غمگينى را دلشاد ساز خدايا هر غريبى را به وطن باز رسان خدايا هر اسيرى را آزاد گردان خدايا مفاسد امور مسلمانان را اصلاح فرما خدايا هر مريض را شفا عنايت كن خدايا به غناى خود جلوی فقر ما را ببند خدايا بديهاى حال ما را به خوبى صفات خودت تغيير ده خدايا بدهی ما را ادا فرما و ما را از فقر بى‏نياز گردان كه تو اى خدا بر هر چيز توانايى

در زندگی بکوشلباس صبر بر تن بپوشبا دانایان بجوشعزت نفس را به هیچ قیمتی مفروش

چهارشنبه 24 تیر 1394  1:54 PM
تشکرات از این پست
ali_kamali shirdel2 nargesza kuoroshss tahmores
nargesza
nargesza
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1392 
تعداد پست ها : 10707
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:∞آیه شب بیست و‌هشتم ماه مبارک رمضان ∞

 

 

متن آیه:
 

لَهُ مُعَقِّباتٌ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ يَحْفَظُونَهُ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ وَ إِذا أَرادَ اللَّهُ بِقَوْمٍ سُوْءاً فَلا مَرَدَّ لَهُ وَ ما لَهُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ والٍ
 

ترجمه آیه:
 

براي انسان، مأموراني است که پي در پي، از پيش رو، و از پشت سرش او را از فرمان خدا [= حوادث غير حتمي] حفظ مي‏کنند؛ (اما) خداوند سرنوشت هيچ قوم (و ملتي) را تغيير نمي‏دهد مگر آنکه آنان آنچه را در خودشان است تغيير دهند. و هنگامي که خدا اراده ي سوئي به قومي (بخاطر اعمالشان) کند، هيچ چيز مانع آن نخواهد شد؛ و جز خدا، سرپرستي نخواهند داشت.
 

تفسیر آیه:
 

11- براي انسان ماموراني است که پي در پي، از پيش رو، و از پشت سرش او را از حوادث (غير حتمي) حفظ مي‏کنند، (اما) خداوند سرنوشت هيچ قوم (و ملتي) را تغيير نمي‏دهد مگر آنکه آنها خود را تغيير دهند، و هنگامي که خدا اراده سوئي به قومي (بخاطر اعمالشان) کند هيچ چيز مانع آن نخواهد شد، و جز خدا سرپرستي نخواهند داشت.
تفسير:
محافظان غيبي!
در آيات گذشته خوانديم که خدا بحکم عالم الغيب و الشهادة بودن، از پنهان و آشکار مردم باخبر و همه جا حاضر و ناظر است.
در آيه‏ي مورد بحث اضافه مي‏کند که خداوند علاوه بر اين حافظ و نگاهبان بندگان خود نيز مي‏باشد: «براي انسان ماموراني است که پي در پي از پيش رو، و پشت سر او قرار مي‏گيرند و او را از حوادث حفظ مي‏کنند» (له معقبات من بين يديه و من خلفه يحفظونه من امر اللَّه)
اما براي اينکه کسي اشتباه نکند که اين حفظ و نگاهباني بي‏قيد و شرط است و انسان مي‏تواند خود را به پرتگاهها بيفکند و دست به هر ندانم کاري بزند و يا مرتکب هرگونه گناهي که مستوجب مجازات و عذاب است بشود و باز انتظار داشته باشد که خدا و ماموران او حافظ وي باشند اضافه مي‏کند که: «خداوند سرنوشت هيچ قوم و ملتي را تغيير نمي‏دهد مگر اينکه آنها تغييراتي در خود ايجاد کنند»! (ان اللَّه لا يغير ما بقوم حتي يغيروا ما بانفسهم).
و باز براي اينکه اين اشتباه پيش نيايد که با وجود ماموران الهي که عهده‏دار حفظ انسان هستند، مسأله مجازات و بلاهاي الهي چه معني دارد، در پايان آيه اضافه مي‏کند که «هرگاه خداوند به قوم و جمعيتي اراده سوء و بدي کند هيچ راه دفاع و بازگشت ندارد» (و اذا اراد اللَّه بقوم سوء فلا مرد له).
«و هيچکس غير خدا نمي‏تواند والي و ناصر و ياور آنها باشد» (و ما لهم من دونه من وال).
به همين دليل هنگامي که فرمان خدا به عذاب و مجازات يا نابودي قوم و ملتي صادر شود، حافظان و نگهبانان دور مي‏شوند و انسانرا تسليم حوادث مي‏کنند!
نکته‏ها:
1- معقبات چيست؟
«معقبات» چنانکه طبرسي در مجمع‏البيان و بعضي ديگر از مفسران بزرگ گفته‏اند جمع «معقبه» است و آن هم به نوبه خود جمع «معقب» مي‏باشد و به معني گروهي است که پي در پي و به طور متناوب به دنبال کاري مي‏روند.
ظاهر اين آيه آن است که خداوند به گروهي از فرشتگان، ماموريت داده که در شب و روز به طور متناوب به سراغ انسان بيايند و از پيش رو و پشت سر
نگاهبان و حافظ او باشند. بدون ترديد انسان در زندگي خود در معرض آفات و بلاهاي زيادي است، حوادثي از درون و برون، انواع بيماريها، ميکربها، انواع حادثه‏ها و خطراتي که از زمين و آسمان مي‏جوشد، انسان را احاطه کرده‏اند، مخصوصا به هنگام کودکي که آگاهي انسان از اوضاع اطراف خود بسيار ناچيز است و هيچگونه تجربه‏اي ندارد، در هر گامي خطري در کمين او نشسته است، و گاه انسان تعجب مي‏کند که کودک چگونه از لابلاي اينهمه حوادث جان به سلامت مي‏برد و بزرگ مي‏شود، مخصوصا در خانواده‏هائي که پدران و مادران چندان آگاهي از مسائل ندارند و يا امکاناتي در اختيار آنها نيست مانند کودکاني که در روستاها بزرگ مي‏شوند و در ميان انبوه محروميتها، عوامل بيماري و خطرات قرار دارند.
اگر براستي در اين مسائل بينديشيم احساس مي‏کنيم که نيروي محافظي هست که ما را در برابر حوادث حفظ مي‏کند و همچون سپري از پيش رو و پشت سر محافظ و نگهدار ما است.
در بسياري از مواقع، حوادث خطرناک براي انسان پيش مي‏آيد و او معجزآسا از آنها رهائي مي‏يابد بطوري که احساس مي‏کند همه اينها تصادف نيست بلکه نيروي محافظي از او نگهباني مي‏کند.
در روايات متعددي که از پيشوايان اسلام نقل شده نيز روي اين تاکيد شده است، از جمله:
در روايتي از امام باقر عليه‏السلام مي‏خوانيم که در تفسير آيه‏ي فوق فرمود: يحفظ بامر اللَّه من ان يقع في رکي او يقع عليه حائط او يصيبه شي‏ء حتي اذ جاء القدر خلوا بينه و بينه يدفعونه الي المقادير و هما ملکان يحفظانه بالليل و ملکان من نهار يتعاقبانه يعني: «به فرمان خدا انسان را حفظ مي‏کند از اينکه در چاهي سقوط کند يا ديواري بر او بيفتد يا حادثه ديگري براي او پيش بيايد
تا زماني که مقدرات حتمي فرارسد در اين هنگام آنها کنار مي‏روند و او را تسليم حوادث مي‏کنند، آنها دو فرشته‏اند که انسان را در شب حفظ مي‏کنند و دو فرشته‏اند که در روز که به طور متناوب به اين وظيفه مي‏پردازند».
در حديثي ديگر از امام صادق عليه‏السلام مي‏خوانيم: ما من عبد الا و معه ملکان يحفظانه فاذا جاء الامر من عند اللَّه خليا بينه و بين امر اللَّه: «هيچ بنده‏اي نيست مگر اينکه دو فرشته با او هستند و او را محافظت مي‏کنند، اما هنگامي که فرمان قطعي خداوند فرارسد، او را تسليم حوادث مي‏کنند» (بنابراين آنها تنها او را از حوادثي که به فرمان خدا قطعيت نيافته حفظ مي‏کنند).
در نهج‏البلاغه نيز مي‏خوانيم که اميرمؤمنان علي عليه‏السلام فرمود: ان مع کل انسان ملکين يحفظانه فاذا جاء القدر خليا بينه و بينه: «با هر انساني دو فرشته است که او را حفظ مي‏کنند، اما هنگامي که مقدرات حتمي فرارسد او را رها مي‏سازند».
همچنين در خطبه اول نهج‏البلاغه در توصيف فرشتگان و گروههاي مختلف آنها مي‏خوانيم: و منهم الحفظة لعباده: «گروهي از آنها حافظان بندگان اويند» البته عدم آگاهي از وجود اين فرشتگان از طريق حس يا از طريق علوم و دانشهاي طبيعي هرگز نمي‏تواند دليل بر نفي آنها باشد چرا که اين منحصر به مورد بحث ما نيست، قرآن مجيد و همچنين مذاهب ديگر خبر از امور فراواني که ماوراء حس انسان است داده‏اند که بشر از طرق عادي نمي‏تواند از آنها آگاهي يابد.
از اين گذشته همانگونه که در بالا گفتيم ما در زندگي روزانه خود، نشانه‏هاي واضحي از وجود چنين نيروي محافظي مي‏بينيم و احساس مي‏کنيم که در برابر
بسياري از حوادث مرگبار بطور اعجازآميزي نجات مي‏يابيم که تفسير و توجيه همه آنها از طريق عادي و يا حمل بر تصادف مشکل است، (و من خود بعضي نمونه‏هاي آن را در زندگي ديده‏ام که راستي حيرت‏آور بوده، حتي براي شخص ديرباوري مثل من دليلي بوده است براي وجود آن محافظ نامرئي!)
2- هميشه تغييرات از خود ما است! (يک قانون کلي).
جمله ان اللَّه لا يغير ما بقوم حتي يغيروا ما بانفسهم که در دو مورد از قرآن با تفاوت مختصري آمده است، يک قانون کلي و عمومي را بيان مي‏کند، قانوني سرنوشت‏ساز و حرکت‏آفرين و هشداردهنده!
اين قانون که يکي از پايه‏هاي اساسي جهان‏بيني و جامعه‏شناسي در اسلام است، به ما مي‏گويد مقدرات شما قبل از هرچيز و هرکس در دست خود شما است، و هرگونه تغيير و دگرگوني در خوشبختي و بدبختي اقوام در درجه اول به خود آنها بازگشت مي‏کند، شانس و طالع و اقبال و تصادف و تاثير اوضاع فلکي و مانند اينها هيچکدام پايه ندارد، آنچه اساس و پايه است اين است که ملتي خود بخواهد سربلند و سرفراز و پيروز و پيشرو باشد، و يا به عکس خودش تن به ذلت و زبوني و شکست دردهد، حتي لطف خداوند، يا مجازات او، بي‏مقدمه، دامان هيچ ملتي را نخواهد گرفت، بلکه اين اراده و خواست ملتها، و تغييرات دروني آنهاست که آنها را مستحق لطف يا مستوجب عذاب خدا مي‏سازد.
به تعبير ديگر: اين اصل قرآني که يکي از مهمترين برنامه‏هاي اجتماعي اسلام را بيان مي‏کند به ما مي‏گويد هرگونه تغييرات بروني متکي به تغييرات دروني ملتها و اقوام است، و هرگونه پيروزي و شکستي که به قومي رسيد از همينجا سرچشمه مي‏گيرد، بنابراين آنها که هميشه براي تبرئه خويش به دنبال «عوامل بروني» مي‏گردند، و قدرتهاي سلطه‏گر و استعمارکننده را همواره عامل بدبختي خود مي‏شمارند، سخت در اشتباهند، چرا که اگر اين قدرتهاي جهنمي پايگاهي
در درون يک جامعه نداشته باشند، کاري از آنان ساخته نيست.
مهم آن است که پايگاههاي سلطه‏گران و استعمار کنندگان و جباران را در درون جامعه خود درهم بکوبيم، تا آنها هيچگونه راهي براي نفوذ نداشته باشند.
آنها بمنزله‏ي شيطانند، و مي‏دانيم شيطان به گفته قرآن بر کساني که عباداللَّه مخلصين هستند راه ندارد، او تنها بر کساني چيره مي‏شود که پايگاهي در درون وجود خود براي شيطان ساخته‏اند.
اين اصل قرآني مي‏گويد: براي پايان دادن به بدبختيها و ناکاميها بايد دست به انقلابي از درون بزنيم، يک انقلاب فکري و فرهنگي، يک انقلاب ايماني و اخلاقي، و به هنگام گرفتاري در چنگال بدبختيها بايد فورا به جستجوي نقطه‏هاي ضعف خويشتن بپردازيم، و آنها را با آب توبه و بازگشت به سوي حق از دامان روح و جان خود بشوئيم، تولدي تازه پيدا کنيم و نور و حرکتي جديد، تا در پرتو آن بتوانيم ناکاميها و شکستها را به پيروزي مبدل سازيم، نه اينکه اين نقطه‏هاي ضعف که عوامل شکست است در زير پوششهاي خودخواهي مکتوم بماند و به جستجوي عوامل شکست در بيرون جامعه خود در بيراهه‏ها سرگردان بمانيم!
تاکنون کتابها يا مقالات زيادي درباره‏ي عوامل پيروزي مسلمانان نخستين، و عوامل عقب‏نشيني مسلمين قرون بعد، نوشته شده است، که بسياري از بحثهاي آنان به کاوش در سنگلاخ و بيراهه مي‏ماند، اگر بخواهيم از اصل فوق که از سرچشمه وحي به ما رسيده الهام بگيريم بايد هم آن پيروزي و هم آن شکست و ناکامي را در تغييرات فکري و عقيدتي و اخلاقي و برنامه‏هاي عملي مسلمانان جستجو کنيم و نه غير آن، در انقلابهاي معاصر از جمله انقلاب ملت ما (مسلمانان ايران) انقلاب الجزائر، انقلاب افغانستان، و مانند آن به وضوح حاکميت اين اصل
قرآني را مشاهده مي‏کنيم. يعني بي‏اينکه دولتهاي استعماري و ابرقدرتهاي سلطه‏گر روش خود را تغيير دهند، هنگامي که ما از درون دگرگون شديم همه چيز دگرگون شد.
و به هر حال اين درسي است براي امروز و فردا، و فرداهاي ديگر، براي همه‏ي مسلمانها، و همه نسلهاي آينده!
و مي‏بينيم تنها رهبراني پيروز و موفق شدند که ملت خود را براساس اين اصل رهبري کردند و دگرگون ساختند، تاريخ اسلام و تاريخ معاصر مملو است از شواهدي بر اين اصل اساسي و جاوداني که ذکر آنها ما را از روش بحثمان در اين تفسير دور مي‏سازد.

 

بحث و گفتگو پیرامون آیه
 

خداوند برای راهنمایی بندگان فرستادگانی فرستاده و همانطور برای حفاظت از آنها هم مأمورانی قرار داده تا از او محافظت کنند. خداوند بی دلیل سرنوشت قومی را تغییر نمی دهد. مگر اینکه خودشان بخواهند. و وقتی خداوند خواست سرنوشت را تغییر دهد هیچ چیز  هیچ کس نمی تواند مانع او شود.
 

تطبیق مفاهیم آیه با روحیات و منش و رفتار خودمان
 

خداوند به بندگانش همه چیز داده و از آن جمله مأمورانی که از او محافظت می کنند. خدا سرنوشت بندگان را درصورتی که خودشان بخواهند و تلاش کنند و یا بی کار بنشینند تغییر می دهد و هیچ کار بیهوده ای انجام نمی دهد و اگر بخواهد بر اثر اعمال بد بندگان برای آنها عذاب بفرستد هیچ چیزی نمی تواند جلوی او را بگیرید و در آن موقع فقط و فقط خداست که تصمیم می گیرد که چه بکند.
 

به کار بستن آیه در زندگی شخصیمان
 

باید به خدا ایمان واقعی داشته باشیم. خدایی که ما را آفریده، اینهمه آیه و نشانه برای راهنمایی ما فرستاده، و همچنین مأمورانی که ما را از حوادث حفظ کنند. پس باید سرنوشت مان را درست انتخاب کنیم و با توکل به خدا پیش برویم که اگر خدا بخواهد به خاطر کارهای بد ما عذابی نازل کند هیچ کس و هیچ چیزی نمی تواند با او مقابله کند.

 

چهارشنبه 24 تیر 1394  6:57 PM
تشکرات از این پست
shirdel2 kuoroshss tahmores salma57
shirdel2
shirdel2
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1393 
تعداد پست ها : 5535
محل سکونت : یزد

پاسخ به:∞آیه شب بیست و‌هشتم ماه مبارک رمضان ∞

بنام خدا

نکاتی در مورد آیه 11 سوره رعد
جریان امر الهی در نظام هستی
آیه شریفه این معنا را افاده مى‏کند که براى هر فردى از افراد مردم بهر حال که بوده باشند معقب‏هایى هستند که ایشان را در مسیرى که بسوى خدا دارند تعقیب نموده، از پیش رو و از پشت سر در حال حاضر و در حال گذشته به امر خدا حفظشان مى‏کنند و نمى گذارند حالشان به هلاکت و یا فساد و یا شقاوت، که خود امر دیگر خداست متغیر شود، و این امر دیگر که حال را تغییر مى‏دهد وقتى اثر خود را مى‏گذارد که مردم خود را تغییر دهند، در این هنگام است که خدا هم آنچه از نعمت که به ایشان داده تغییر مى‏دهد، و بدى را بر ایشان مى‏خواهد، و وقتى بدى را براى مردمى خواست دیگر جلوگیرى از آن نیست، چون بشر غیر خداوند والى دیگرى که متولى امورش شود ندارد تا آن والى از نفوذ اراده و خواست خداوند جلوگیرى به عمل آورد.

نقش ملائکه‏ در عالم هستی
1-حضرت على (علیه‌السلام) در تفسیر آیه «لَهُ مُعَقِّباتٌ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ یَحْفَظُونَهُ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ» فرمود: هیچ بنده‏اى نیست مگر آنکه با او ملائکه‏ایست که او را از اینکه در زیر آوار برود و یا در چاه بیفتد و یا درنده‏اى او را بدرد و یا غرق شود و یا بسوزد حفظ کنند، ولى وقتى قضا و قدر الهى بیاید او را بدست قضا و قدر مى‏سپارند.
علامه طباطبایی: در این معنا روایاتى از ابى داوود در کتاب «القدر»، و ابن ابى الدنیا و ابن عساکر، از آن جناب نقل شده، و نیز روایاتى از امام باقر و امام صادق (علیهماالسلام) رسیده است.

بین اعمال خیر و آثار نیک خارجى ملازمه هست
جمله «إِنَّ اللَّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَوْمٍ ...»، چکیده‏اش این است که خداوند چنین حکم رانده و حکمش را حتمى کرده که نعمتها و موهبت‏هایى که به انسان مى‏دهد مربوط به حالات نفسانى خود انسان باشد، که اگر آن حالات موافق با فطرتش جریان یافت آن نعمت‏ها و موهبتها هم جریان داشته باشد، مثلا اگر مردمى بخاطر استقامت فطرتشان به خدا ایمان آورده و عمل صالح کردند، به دنبال آن نعمت‏هاى دنیا و آخرت بسویشان سرازیر شود، هم چنان که فرمود: «وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرى‏ آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ وَ لکِنْ کَذَّبُوا» (اعراف/96) و مادامى که آن حالت در دلهاى ایشان دوام داشته باشد این وضع هم از ناحیه خدا دوام یابد، و هر وقت که ایشان حال خود را تغییر دادند خداوند هم وضع رفتار خود را عوض کند و نعمت را به نقمت مبدل سازد.

منبع : جلد 11 تفسیر المیزان علامه طباطبائی
 

                  

چهارشنبه 24 تیر 1394  7:38 PM
تشکرات از این پست
kuoroshss nargesza tahmores salma57
morteza237
morteza237
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1391 
تعداد پست ها : 1979
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:∞آیه شب بیست و‌هشتم ماه مبارک رمضان ∞

ترجمه  
 
براى انسان فرشتگانى است كه پى‏درپى او را از پیش‏رو و از پشت سر از فرمان خداوند حفاظت مى‏كنند. همانا خداوند حال قومى را تغییر نمى‏دهد تا آنكه آنان حال خود را تغییر دهند و هرگاه خداوند براى قومى آسیبى بخواهد پس هیچ برگشتى براى آن نیست و در برابر او هیچ دوست و كارساز و حمایت كننده‏اى براى آنان نیست.
 

 

خدایا چنان کن سرانجام کار                              تو خوشنود باشی و ما رستگار

پنج شنبه 25 تیر 1394  12:08 AM
تشکرات از این پست
kuoroshss nargesza tahmores
morteza237
morteza237
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1391 
تعداد پست ها : 1979
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:∞آیه شب بیست و‌هشتم ماه مبارک رمضان ∞

نکته ها  
 
«معقبات» جمع «معّقبة» است و حرف «تاء» آن براى تأنیث نیست، بلكه براى مبالغه است. مثل علامة، لذا فاعل «یحفظونه» مذكر آمده است.
البتّه مراد از «معقبات» تعقیب انسان نیست تا با «بین یدیه» منافات داشته باشد، بلكه منظور، تعاقب و پى‏درپى آمدن ملائكه شب و روز است.
مراد از «امر اللَّه» در این آیه قهر و عذاب الهى نیست، زیرا معنا ندارد كه فرشتگان انسان را در برابر كیفر الهى حفاظت كنند، بلكه مراد خطرات و حوادث طبیعى است. چون طبیعت مخلوق خداست و آنچه در آن بگذرد نیز به خواست و اراده‏ى او مى‏باشد.
در آیات و روایات متعدّد از فرشتگانى یاد شده كه مأمور حفظ جان انسان و ثبت كارهاى او هستند و از آنان در برابر خطراتى كه مورد اراده‏ى حتمى خداوند نیست محافظت مى‏نمایند. البتّه بنابر مستفاد از روایات، همینكه اراده‏ى قطعى خداوند رسید، فرشتگانِ محافظ، مأموریّت حفاظت را رها و انسان را به دست اجل حتمى الهى مى‏سپارند. بنابراین امر و فرمان خداوند دوگونه است، حتمى و غیرحتمى (قضا و قدر) و فرشتگان فقط انسان را از حوادث غیر حتمى حفظ مى‏كنند، بدیهى است كه این حفاظت باعث سلب اختیار از انسان نمى‏شود و سرنوشت انسان‏ها و امتّ‏ها همچنان در اختیار خود آنهاست.
حفاظت فرشتگان هم از جان انسان‏هاست و هم از اعمال و رفتار آنها «ان علیكم لحافظین - یرسل علیكم حفظة» و هم از ایمان و فكر آنها در برابر انحرافات و وساوس شیطانى، زیرا «یحفظونه» هم شامل روح مى‏شود و هم شامل جسم.
امام سجادعلیه السلام با اشاره به این آیه فرمودند:
گناهانى كه نعمت‏ها را تغییر مى‏دهند عبارتند از: ظلم به مردم، ناسپاسى خداوند و رها كردن كارهاى خیرى كه انسان به آن عادت كرده است.(21)
این آیه در مورد جوامع بشرى است، نه تك‏تك افراد انسانى. یعنى جامعه‏ى صالح، مشمول بركات خداوند و جامعه‏ى منحرف، گرفتار قهر الهى مى‏شود. امّا این قاعده در مورد فرد صالح و انسان ناصالح صادق نیست، زیرا گاهى ممكن است شخصى صالح باشد، ولى بخاطر آزمایش الهى گرفتار مشكلات شود و یا اینكه فردى ناصالح باشد، ولى به جهت مهلت الهى، رها گردد.
21) تفسیر نورالثقلین.

 

خدایا چنان کن سرانجام کار                              تو خوشنود باشی و ما رستگار

پنج شنبه 25 تیر 1394  12:08 AM
تشکرات از این پست
kuoroshss nargesza tahmores
دسترسی سریع به انجمن ها