منظور از حروف مقطعه در قرآن چیست؟
یکی ازسوالات مطرح در علوم قرآنی اینکه منظور از حروف مقطعه در قرآن چیست؟
جواب:
در آغاز بیست و نه سوره از سورههای قرآن با حروف مقطعه برخورد میکنیم و چنانکه از نامش پیدا است این حروف حروفى بریده از هم به نظر میرسد، و کلمه مفهومى را ظاهراً نمیسازد.
حروف مقطعه قرآن همیشه جزء کلمات اسرارآمیز قرآن محسوب میشده، و مفسران براى آن تفسیرهاى متعددى ذکر کردهاند، و با گذشت زمان و تحقیقات جدید دانشمندان، تفسیرهاى تازهای براى آن پیدا میشود.
جالب اینکه در هیچ یک از تواریخ ندیدهایم که عرب جاهلى و مشرکان، وجود حروف مقطعه را در آغاز بسیارى از سورههای قرآن بر پیغمبر (ص) خرده بگیرند، و آن را وسیلهای براى استهزاء و سخریه قرار دهند، و این خود میرساند که گویا آنها نیز از اسرار وجود حروف مقطعه کاملاً بى خبر نبوده اند.
به هر حال از میان این تفاسیر چند تفسیر است که از همه مهمتر و معتبرتر به نظر میرسد، و هماهنگ با آخرین تحقیقاتى است که در این زمینه به عمل آمده، اکنون به مهمترین آنها در اینجا میپردازیم:
1 ـ این حروف اشاره به این است که این کتاب آسمانى با آن عظمت و اهمیتى که تمام سخنوران عرب و غیر عرب را متحیر ساخته، و دانشمندان را از معارضه با آن عاجز نموده است، از نمونه همین حروفى است که در اختیار همگان قرار دارد.
در عین اینکه قرآن از همان حروف «الف باء ... » و کلمات معمولى ترکیب یافته، به قدرى کلمات آن موزون است و معانى بزرگى در بردارد، که در اعماق دل و جان انسان نفوذ میکند، روح را مملو از اعجاب و تحسین میسازد، و افکار و عقول را در برابر خود وادار به تعظیم مینماید، جمله بندیهای مرتب و کلمات آن در بلندترین پایه قرار گرفته و معانى بلند را در قالب زیباترین الفاظ میریزد، که همانند و نظیر ندارد.
نکته دیگرى که این نظریه را درباره معنى حروف مقطعه قرآن تأیید میکند این است که در 24 مورد از آغاز سوره هائى که با این حروف شروع شده است، بلافاصله سخن از قرآن و عظمت آن به میان آمده، این خود نشان میدهد که ارتباطى میان این دو، (حروف مقطعه و عظمت قرآن) موجود است.
اینک چند نمونه از آنها را در اینجا میآوریم:
ـ الر کتاب احکمت آیاته ثم فصلت من لدن حکیم خبیر )هود ـ 1
ـ طس تلک آیات القرآن و کتاب مبین نمل ـ 1
ـ الم تلک آیات الکتاب الحکیم لقمان 1و2
ـ المص کتاب انزل الیک اعراف ـ 1و2
در تمام این موارد و موارد بسیار دیگر از آغاز سورههای قرآن پس از ذکر حروف مقطعه، سخن از قرآن به میان آمده، و از عظمت آن بحث شده است(1)
2 ـ ممکن است یکى دیگر از اهداف این حروف، جلب توجه شنوندگان، و دعوت آنها به سکوت و استماع بوده باشد، زیرا ذکر این حروف در آغاز سخن، مطلب عجیب و نوظهورى در نظر عرب بود، و حس کنجکاوى او را برمى انگیخت، و در نتیجه به دنباله آن نیز گوش فرا میداد و اتفاقاً غالب سوره هائى که با حروف مقطعه شروع میشود سوره هائى است که در مکه نازل شده است و میدانیم در آنجا مسلمانان در اقلیت بودند و دشمنان لجوج و سرسخت، حتى حاضر نبودند، به سخنان پیامبر(ص) گوش فرا دهند ـ سهل است ـ گاهى آنچنان سر و صدا و غوغا به راه میانداختند، که صداى پیامبر(ص) در میان آنها گم میشد، که در بعضى از آیات قرآن (مانند آیه 26 سوره فصلت) اشاره به این مطلب شده است.
3 ـ در بعضى از روایات که از طرف اهل بیت ((ع) آمده میخوانیم که این حروف رموز و اشاراتى است به نامهای خداوند، مثلاً «المص» در سوره اعراف اشاره به «انا الله المقتدر الصادق» میباشد. یعنى «من خداوند تواناى راستگو هستم» و به این ترتیب هر یک از حروف چهارگانه شکل اختصارى یکى از نامهای خدا است.
موضوع جانشین ساختن اشکال اختصارى به جاى اشکال مفصل کلمات، از قدیم رایج بوده، اگر چه در عصر و زمان ما به صورت بسیار گستردهتری مورد بهره بردارى قرار گرفته است و بسیارى از عبارات طولانى و اسامى مؤسسات یا انجمنها را در یک کلمه کوتاه خلاصه میکنند.
ذکر این نکته نیز لازم است که این تفسیرهاى مختلف براى «حروف مقطعه» هیچ گونه منافاتى با یکدیگر ندارند، و ممکن است در آن واحد تمام این تفسیرها به عنوان بطون مختلف قرآن، اراده شود(2).
4 ـ ممکن است همه یا حداقل قسمتى از این حروف مقطعه، داراى معانى و مفاهیم خاصى باشد، درست همانند یک کلمه که محتوائى در بردارد.
اتفاقاً در بسیارى از روایات و کلمات مفسران در آغاز سوره طه و سوره یس به چنین مطلبى برخورد میکنیم که: «طه» به معنى یا رجل (اى مرد) است، و در پارهای از اشعار عرب نیز به کلمه «طه» برخورد میکنیم که مفهومى شبیه «یا رجل» و یا نزدیک به آن دارد که بعضى از این شعار ممکن است مربوط به آغاز اسلام یا قبل از اسلام باشد(3).
و به طوری که یکى از آگاهان براى ما نقل کرد بعضى از دانشمندان غرب که پیرامون مسائل اسلامى مطالعه میکنند این مطلب را به همه حروف مقطعه قرآن تعمیم دادهاند و معتقدند حروف مقطعه در آغاز هر سوره، کلمهای است، داراى معنى خاص که بعضى با گذشت زمان متروک مانده، و بعضى به ما رسیده است، و الاّ بعید به نظر میرسد که مشرکان عرب، حروف مقطعه را بشنوند و مفهومى از آن درک نکنند و به سخریه و استهزاء برنخیزند، در حالى که در هیچ یک از تواریخ دیده نشده که این بهانه جویان سبک مغز، حروف مقطعه را دستاویز براى چنین عکسالعملی کرده باشند.
البتّه این نظر را به طور کلى و درباره همه حروف مقطعه قرآن، مشکل بتوان پذیرفت، ولى درباره بعضى قابل قبول است و در منابع اسلامى نیز از آن بحث شده است.
این موضوع نیز جالب توجه است که در حدیثى از امام صادق(ع) میخوانیم «طه» از اسامى پیامبر است و معنى آن «یا طالب الحق، الهادى الیه: ««اى کسى که طالب حقى، و هدایت کننده به سوى آن.».
از این حدیث چنین برمى آید که «طه» مرکب از دو حرف رمزى است «طا» اشاره به «طالب الحق» و «ها» اشاره به «هادى الیه» میباشد. آخرین سخن در این زمینه اینکه کلمه «طه» مانند «یس» بر اثر گذشت زمان، تدریجاً به صورت «اسم خاص» براى پیامبر اسلام(ص) درآمده است، تا آنجا که آل پیامبر(ص) را نیز «آل طه» میگویند، و از حضرت مهدی(ع) در دعاى ندبه «یا بن طه» تعبیر شده است.(4).
5 ـ علامه طباطبائى (ره) احتمال دیگرى ابداع کرده است که آن را تفسیر دیگرى براى این حروف میتوان برشمرد هر چند خود او آن را به عنوان یک احتمال و حدس بیان نموده است.
و خلاصه آن چنین است:
هنگامى که سوره هائى را که با «حروف مقطعه» آغاز میشود مورد دقت قرار میدهیم میبینیم سوره هائى که با یکنوع حروف مقطعه آغاز میشود مطالب مشترکى دارند، فیالمثل سوره هائى که با «حم» شروع میشود بلافاصله بعد از آن جمله «تنزیل الکتاب من الله» یا چیزى که به معنى آن است قرار گرفته، و سوره هائى که با «الر» شروع میشود بعد از آن «تلک آیات الکتاب» و یا شبیه آن است.
و سوره هائى که با «الم» آغاز میگردد به دنبال آن «ذلک الکتاب لاریب فیه» یا مفهوم آن است.
از اینجا میتوان حدس زد که میان حروف مقطعه، و محتواى این سورهها ارتباط خاصى است، تا آنجا که مثلاً سوره اعراف که با «المص» شروع شده مضمون و محتوایش جامع میان مضمون سورههای «الم» و سوره «ص» است.
البته این ارتباط ممکن است بسیار عمیق و دقیق باشد، و افهام عادى به آن راه نیابد.
و شاید اگر آیات این سورهها را در کنار هم بچینیم و با هم مقایسه کنیم مطالب تازهای براى ما در این زمینه کشف شود(5).
-------------------------------------------------------
1 ـ تفسیر نمونه ج 1، ص 61
2 ـ تفسیر نمونه ج 6، ص 78
3 ـ تفسیر مجمع البیان ذیل آیهی اول سورهی طه.
4 ـ تفسیر نمونه ج 13، ص 157
5 ـ تفسیر المیزان ج 18 ص 5 و 6