0

∞ آیه شب بیست و پنجم ماه مبارک رمضان ∞

 
shirdel2
shirdel2
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1393 
تعداد پست ها : 5535
محل سکونت : یزد

پاسخ به:∞ آیه شب بیست و پنجم ماه مبارک رمضان ∞

بنام خدا

، آیه مورد بحث، در حقیقت دلیلى براى آن محسوب مى شود; چرا که از روزى دادن خداوند به همه موجودات سخن مى گوید، همان کارى که بدون احاطه علمى کامل به همه جهان امکان پذیر نیست!
نخست مى گوید: «هیچ دابّه اى در روى زمین نیست، مگر این که رزق و روزى آن بر خدا است، قرارگاه او را مى داند، و از نقاطى که از قرارگاهش به آن منتقل مى شود (نیز) باخبر است» و در هر جا باشد روزیش را به او مى رساند (وَ ما مِنْ دَابَّة فِی الأَرْضِ إِلاّ عَلَى اللّهِ رِزْقُها وَ یَعْلَمُ مُسْتَقَرَّها وَ مُسْتَوْدَعَها).
«تمام این حقائق، با همه حدود و مرزهایش در کتاب مبین و لوح محفوظ علم خداوند ثبت است» (کُلٌّ فی کِتاب مُبین).
 
براى فهم معنى آیه نکات زیر را مورد توجه قرار مى دهیم:
1 ـ گر چه «دابّة» از ماده «دبیب» به معنى آهسته راه رفتن، و قدم هاى کوتاه برداشتن است، ولى از نظر مفهوم لغوى، هر گونه جنبنده اى را شامل مى شود، اما گاهى به خصوصِ اسب و یا هر حیوان سوارى اطلاق مى گردد، بنابراین آیه مورد بحث، تمام موجودات زنده و همه جنبندگان را شامل است.
2 ـ «رزق» به معنى عطاء و بخشش مستمر است، و از آنجا که روزى الهى عطاى مستمر او به موجودات است، به آن «رزق» گفته مى شود.
این نکته نیز لازم به تذکر است که، مفهوم آن تنها در نیازهاى مادى خلاصه نمى شود، بلکه هر گونه عطاى مادى و معنوى را شامل مى گردد، لذا مى گوئیم: أَللّهُمَّ ارْزُقْنِى عِلْماً تامّاً: «خداوندا علم کامل به من روزى کن» و یا مى گوئیم: أَللّهُمَّ ارْزُقْنِى الشَّهادَةَ فِى سَبِیْلِکَ: «خداوندا شهادت در راهت را نصیب من بگردان».
البته، در آیه مورد بحث، ممکن است نظر بیشتر روى ارزاق مادى بوده باشد، هر چند اراده مفهوم عام، نیز چندان بعید نیست.
3 ـ «مُسْتَقَر» در اصل، به معنى «قرارگاه» است; زیرا ریشه این لغت از ماده «قُرّ» (بر وزن حُرّ) به معنى «سرما»ى شدید مى باشد، که انسان و موجودات زنده را خانه نشین مى کند، به همین جهت به معنى سکون و توقف نیز آمده است.
«مُسْتَوْدَع» و «ودیعه» از یک ماده است، و در اصل، به معنى رها کردن چیزى است.
و از آنجا که امور ناپایدار رها مى شوند، و به حالت اول باز مى گردند، به هر امر ناپایدار، «مُسْتَوْدَع» گفته مى شود، «ودیعه» را نیز به خاطر این که، سرانجام باید محل خود را رها کند، و به صاحب اصلى باز گردد «ودیعه» گفته اند.
در حقیقت آیه فوق، مى گوید: تصور نشود خداوند تنها به جنبندگانى که در جایگاه اصلى قرار دارند، روزى مى بخشد، و به اصطلاح سهمیه آنها را در خانه هایشان مى آورند، بلکه هر کجا باشند و در هر وضع و شرائطى قرار گیرند، سهم روزى آنها را به آنان مى بخشد; چرا که هم جایگاه اصلى آنان را مى داند، و هم از تمام نقاطى که به آن نقل و مکان مى کنند، باخبر است.
از حیوانات غول پیکر دریائى گرفته، تا جنبندگان بسیار کوچکى که به زحمت به چشم دیده مى شوند، هر یک مناسب حالشان آنچه را لازم دارند مقرر کرده است.
این روزى به اندازه اى حساب شده و مناسب حال موجودات است که، از نظر «کمیت» و «کیفیت» کاملاً منطبق بر خواسته ها و نیازهاى آنها است، حتى غذاى کودکى که در رحم مادر است، هر ماه بلکه هر روز، با ماه و روز دیگر تفاوت دارد، هر چند ظاهراً یک نوع بیشتر نیست، و نیز کودک در دوران شیرخوارگى با این که ظاهراً ماه هاى پى در پى غذاى واحدى دارد، اما ترکیب این شیر هر روز با روز دیگر متفاوت است!.
4 ـ «کِتاب مُبین» به معنى نوشته آشکار است، و اشاره به مرحله اى از علم وسیع پروردگار مى باشد، که گاهى از آن تعبیر به «لوح محفوظ» مى شود.
ممکن است این تعبیر، اشاره به آن باشد که، هیچ کس نباید براى به دست آوردن روزى خود کمترین نگرانى به خویش راه دهد، و تصور کند ممکن است در گرفتن سهم خویش، به اصطلاح، از قلم بیفتد; چرا که نام همگى در کتاب آشکارى ثبت است، کتابى که همه را احصاء کرده و آشکارا بیان مى کند.
آیا اگر در یک مؤسسه، نام تمام کارمندان و کارکنان در دفترى به روشنى ثبت شده باشد احتمال از قلم افتادن کسى مى رود؟!

منبع : تفسیر نمونه جلد 9

                  

یک شنبه 21 تیر 1394  5:50 PM
تشکرات از این پست
nargesza kuoroshss
shirdel2
shirdel2
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1393 
تعداد پست ها : 5535
محل سکونت : یزد

پاسخ به:∞ آیه شب بیست و پنجم ماه مبارک رمضان ∞

بنام خدا

نکته اول آیه

«رزق»

رزق در لغت به معنى بخشش مستمر و متداوم است، اعم از مادّى یا معنوى، بنابراین، هر گونه بهره اى را که خداوند نصیب بندگان مى کند، از مواد غذائى، مسکن و پوشاک، و یا علم و عقل و فهم و ایمان و اخلاص، به همه اینها «رزق» گفته مى شود، و آنها که مفهوم این کلمه را محدود به جنبه هاى مادى مى کنند، توجه دقیق به موارد استعمال آن ندارند.
قرآن درباره شهیدان راه حق مى گوید: بَلْ أَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُون: «آنها زنده اند و نزد پروردگارشان روزى مى برند»(آیه 169 سوره آل عمران)

روشن است روزى شهیدان، آن هم در جهان برزخ، نعمتهاى مادى نیست، بلکه همان مواهب معنوى است، که حتى تصورش براى ما در این زندگى مادى مشکل است.

منبع : تفسیر نمونه جلد 9

 

                  

یک شنبه 21 تیر 1394  5:55 PM
تشکرات از این پست
nargesza kuoroshss
shirdel2
shirdel2
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1393 
تعداد پست ها : 5535
محل سکونت : یزد

پاسخ به:∞ آیه شب بیست و پنجم ماه مبارک رمضان ∞

بنام خدا

نکته دوم
«تامین نیازمندی ها»

مسأله تأمین نیازمندى هاى موجودات زنده، و به تعبیر دیگر رزق و روزى آنها، از جالب ترین مسائلى است که با گذشت زمان و پیشرفت علم، پرده از اسرار آن برداشته مى شود، و صحنه هاى شگفت انگیز تازه اى از آن، به وسیله علم فاش مى گردد.
در گذشته، همه دانشمندان در فکر بودند، اگر در اعماق دریاها موجودات زنده اى وجود داشته باشد، غذاى آنها از چه راهى تأمین مى شود; زیرا ریشه اصلى غذاها به نباتات و گیاهان باز مى گردد، که آن هم نیازمند به نور آفتاب است، و در اعماق بیش از 700 متر مطلقاً نورى وجود ندارد، و یک شب تاریک ابدى بر آن سایه افکنده است.
ولى به زودى روشن شد، نور آفتاب، گیاهان ذره بینى را در سطح آب، و در بستر امواج پرورش مى دهد، و هنگامى که مرحله تکاملى خود را پیمود، همچون میوه رسیده اى، به اعماق دریا فرو مى رود، و سفره نعمت را براى موجودات زنده ژرفناى آب فراهم مى سازند.
از سوى دیگر، بسیارند پرندگانى که از ماهیان دریا تغذیه مى کنند، حتى انواعى از شب پره وجود دارد، که در ظلمت شب، همچون یک غوّاص ماهر به اعماق آب فرو مى رود، و صید خود را که با امواج مخصوص رادار مانندى، که از بینى آنها بیرون فرستاده مى شود شناسائى و نشانه گیرى کرده، بیرون مى آورد.
روزىِ بعضى از انواع پرندگان، در لابلاى دندان هاى پاره اى از حیوانات عظیم الجثه دریا نهفته شده! این حیوانات که پس از تغذیه از حیوانات دریائى دندان هایشان احتیاج به یک «خلال طبیعى»! دارد، به ساحل مى آیند، دهانشان را که بى شباهت به غار کوچکى نیست باز نگه مى دارند، آن گروه از پرندگان که روزیشان در اینجا حواله شده است، بدون هیچ گونه وحشت و اضطراب وارد این «غار» مى شوند، و به جستجوى روزى خویش، در لابلاى دندان هاى حیوان غول پیکر مى پردازند، هم شکمى از این غذاى آماده، از عزا در مى آورند، و هم حیوان را از این مواد مزاحم راحت مى سازند، و هنگامى که برنامه هر دو پایان پذیرفت، و آنها به خارج پرواز کردند، حیوان با احساس آرامش، دهان را به روى هم مى گذارد، و به اعماق آب فرو مى رود!
راستى طرز روزى رساندن خداوند به موجودات مختلف، حیرت انگیز است، از جنینى که در شکم مادر قرار گرفته، و هیچ کس به هیچ وجه در آن ظلمت کده اسرارآمیز به او دسترسى ندارد، تا حشرات گوناگونى که در اعماق تاریک زمین، و لانه هاى پرپیچ و خم، و در لابلاى درختان و بر فراز کوه ها و در قعر دره ها زندگى دارند، هیچ کدام از دیدگاه علم او هرگز مخفى و پنهان نیستند، و همان گونه که قرآن مى گوید: خداوند، هم جایگاه و «آدرس اصلى» آنها را مى داند، و هم محل سیار آنان را، هر جا باشند روزى آنان را به آنان حواله مى کند.
جالب این که، در آیات فوق، به هنگام بحث از روزى خواران تعبیر به «دابه و جنبنده» شده است، و این اشاره لطیفى به مسأله رابطه «انرژى» و «حرکت» است.
مى دانیم، هر جا حرکتى وجود دارد نیازمند به ماده انرژى زا است، یعنى ماده اى که منشأ حرکت گردد، قرآن نیز، در آیات مورد بحث مى گوید: خدا به تمام موجودات متحرک روزى مى بخشد!

و اگر حرکت را به معنى وسیعش تفسیر کنیم، گیاهان را هم در بر مى گیرد، زیرا آنها نیز یک حرکت بسیار دقیق و ظریف در مسیر «نمو» دارند، به همین دلیل در فلسفه ما، یکى از اقسام حرکت را مسأله «نمو» شمرده اند.

منبع : تفسیر نمونه جلد 9

                  

یک شنبه 21 تیر 1394  6:00 PM
تشکرات از این پست
nargesza kuoroshss
shirdel2
shirdel2
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1393 
تعداد پست ها : 5535
محل سکونت : یزد

پاسخ به:∞ آیه شب بیست و پنجم ماه مبارک رمضان ∞

بنام خدا

نکته سوم

« روزی تا پایان عمر»

آیا «روزى» هر کس از آغاز تا پایان عمر تعیین شده، و خواه ناخواه به او مى رسد؟ یا این که باید به دنبال آن رفت، و به گفته شاعر: «شرط عقل است جستن از درها»!
بعضى از افراد سست و بى حال، به اتکاء تعبیراتى همانند آیه فوق، یا روایاتى که روزى را مقدر و معین معرفى مى کند، فکر مى کنند: لزومى ندارد که انسان براى تهیه معاش زیاد تلاش کند; چرا که روزى مقدر است، و در هر حال به انسان مى رسد، و هیچ دهان بازى بدون روزى نمى ماند!
این چنین افراد نادان، که شناختشان درباره دین و مذهب فوق العاده سست و ضعیف است، بهانه به دست دشمنان مى دهند، که مذهب، عاملى است براى تخدیر، رکود اقتصادى و خاموش کردن فعالیت هاى مثبت زندگى، و تن در دادن به انواع محرومیت ها، به عذر این که، اگر فلان موهبت نصیب من نشده، حتماً روزى من نبوده، اگر روزى من بود، بدون چون و چرا به من مى رسید، و این فرصت خوبى به دست استثمارگران مى دهد، که هر چه بیشتر خلق هاى محروم را بدوشند، و آنها را از ابتدائى ترین وسائل زندگى محروم سازند.
در حالى که، مختصر آشنائى به قرآن و احادیث اسلامى، براى پى بردن به این حقیقت کافى است که، اسلام پایه هر گونه بهره گیرى مادى و معنوى انسان را سعى و کوشش و تلاش مى شمرد، تا آنجا که در جمله شعارگونه قرآنى «لَیْسَ لِلإِنْسانِ إِلاّ ما سَعى»(1) بهره انسان را منحصراً در کوشش و کارش قرار مى دهد.
پیشوایان اسلامى، براى این که سرمشقى به دیگران بدهند در بسیارى از مواقع کار مى کردند، کارهائى سخت و توان فرسا.
پیامبران پیشین نیز، از این قانون مستثنى نبودند، از چوپانى گرفته، تا خیاطى، زره بافى و کشاورزى، اگر مفهوم تضمین روزى از طرف خدا، نشستن در خانه و انتظار رسیدن روزى باشد، نباید پیامبران و امامان، که از همه آشناتر به مفاهیم دینى هستند، این همه براى روزى تلاش کنند.
بنابراین، روزىِ هر کس مقدّر و ثابت است، ولى در عین حال مشروط به تلاش و کوشش مى باشد، و هر گاه این شرط حاصل نشود، مشروط نیز از میان خواهد رفت.
این درست به آن مى ماند که مى گوئیم: «هر کس، اجلى دارد و مقدار معینى از عمر» مسلماً، مفهوم این سخن آن نیست که اگر انسان حتى دست به انتحار و خودکشى و یا تغذیه از مواد زیان بخش بزند، تا اجل معینى زنده مى ماند، بلکه مفهومش این است: این بدن، استعداد بقاء تا یک مدت قابل ملاحظه دارد، اما مشروط به این که اصول بهداشت را رعایت کند، و از موارد خطر بپرهیزد، و آنچه را که سبب مرگ زودرس مى شود، از خود دور کند.
نکته مهم این است که: آیات و روایات مربوط به معین بودن روزى، در واقع ترمزى است روى افکار مردم حریص و دنیاپرست، که براى تأمین زندگى به هر در مى زنند، و هر ظلم و جنایتى را مرتکب مى شوند، به گمان این که اگر چنین نکنند زندگیشان تأمین نمى شود.
آیات قرآن و احادیث اسلامى، به این گونه افراد هشدار مى دهد: بیهوده دست و پا نکنند، و از طریق نامعقول و نامشروع براى تهیه روزى تلاش ننمایند، همین اندازه که آنها در طریق مشروع گام بگذارند، و تلاش و کوشش کنند، مطمئن باشند خداوند از این راه، همه نیازمندى هاى آنها را تأمین مى کند.
خدائى که، آنها را در ظلمتکده رحم فراموش نکرد.
خدائى که، به هنگام طفولیت، که توانائى بر تغذیه از مواد غذائى این جهان را نداشتند، روزیشان را قبل از تولد به پستان مادر مهربان حواله کرد.
خدائى که، به هنگام پایان دوران شیرخوارگى، در آن حال که ناتوان بودند، روزیشان را به دست پدرى پر مهر داد، که صبح تا شام جان بکند، و خوشحال باشد که براى تهیه غذاى فرزندانش زحمت مى کشد.
آرى، این خدا چگونه ممکن است به هنگامى که انسان بزرگ مى شود، توانائى و قدرت به هر گونه کار و فعالیت پیدا مى کند او را فراموش نماید؟!
آیا عقل و ایمان اجازه مى دهد انسان در چنین حالى، به گمان این که ممکن است روزیش فراهم نشود، در وادى گناه و ظلم و ستم و تجاوز به حقوق دیگران گام بگذارد، و حریصانه به غصب حق مستضعفان پردازد؟!
البته، نمى توان انکار کرد که بعضى از روزى هاست، چه انسان به دنبال آن برود، یا نرود، به سراغ او مى آیند.
آیا مى توان انکار کرد که، نور آفتاب بدون تلاش ما به خانه ما مى تابد؟!
و یا باران و هوا بدون کوشش و فعالیت به سراغ ما مى شتابند؟!
آیا مى توان انکار کرد که عقل و هوش، و استعدادى که از روز نخست در وجود ما ذخیره شده، به تلاش ما نبوده است!؟
ولى، این گونه مواهبِ به اصطلاح باد آورده، و یا به تعبیر صحیح تر مواهبى که بدون تلاش، به لطف خدا، به ما رسیده، اگر با تلاش و کوشش خود از آن به طور صحیحى نگهدارى نکنیم، آنها نیز از دست ما خواهد رفت، و یا بى اثر مى ماند.
حدیث معروفى که از على(علیه السلام) نقل شده که فرمود: وَ اعْلَمْ یا بُنَیَّ أَنَّ الرِّزْقَ رِزْقانِ رِزْقٌ تَطْلُبُهُ وَ رِزْقٌ یَطْلُبُک: «بدان فرزندم، روزى دو گونه است، یک نوع آن، همان روزى هائى است که تو باید به جستجویش برخیزى، و گونه دیگرش، روزى هائى است که آن در جستجوى تو است و به سراغ تو مى آید»(2) نیز اشاره به همین حقیقت است.
این را نیز نمى توان انکار کرد که، در پاره اى از موارد انسان به دنبال چیزى نمى رود، ولى بر اثر یک سلسله تصادف ها، موهبتى نصیب او مى شود، این حوادث گر چه در نظر ما تصادف است، اما در واقع و از نظر سازمان آفرینش حسابى در آن مى باشد.
بدون شک، حساب این گونه روزى ها از روزى هائى که در پرتو تلاش و کوشش به دست مى آیند جدا است، و حدیث بالا ممکن است اشاره به اینها نیز باشد.
ولى به هر حال، نکته اساسى این است که: تمام تعلیمات اسلامى به ما مى گوید: براى تأمین زندگى بهتر چه مادى و چه معنوى، باید تلاش بیشتر کرد، و فرار از کار، به گمان مقسوم بودن روزى، غلط است.
 پی نوشت ها :
1 ـ نجم، آیه 39.
2 ـ «نهج البلاغه»، نامه 31، وصیت امام(علیه السلام) به فرزندش امام حسن(علیه السلام) ـ «بحار الانوار»، جلد 100، صفحه 39، حدیث 88.

منبع : تفسیر نمونه جلد 9

                  

یک شنبه 21 تیر 1394  6:09 PM
تشکرات از این پست
nargesza kuoroshss
shirdel2
shirdel2
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1393 
تعداد پست ها : 5535
محل سکونت : یزد

پاسخ به:∞ آیه شب بیست و پنجم ماه مبارک رمضان ∞

بنام خدا

نکته چهارم
«متاع حسن»

در آیات مورد بحث، تنها اشاره به مسأله «رزق و روزى» شده، در حالى که در چند آیه قبل، آنجا که سخن از بندگان توبه کار و باایمان مى گوید، اشاره به «متاع حسن» (بهره بردارى و تمتع شایسته) شده است.
مقابله این دو با یکدیگر، این مطلب را به ما مى فهماند که براى همه جنبندگان: انسان ها، حشرات، درندگان، نیکان و بدان، همگى بهره اى از روزى است، ولى «متاع حسن» و «مواهب شایسته و ارزنده» تنها مخصوص انسان هاى با ایمانى است که، خود را با آب توبه از هر گونه گناه و آلودگى شستشو داده اند، و نعمتهاى خدا را در مسیر اطاعت فرمانش به کار مى گیرند، نه در طریق هوا و هوس هاى سرکش!.

منبع : تفسر نمونه جلد 9

                  

یک شنبه 21 تیر 1394  6:13 PM
تشکرات از این پست
nargesza kuoroshss
namebaran
namebaran
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1392 
تعداد پست ها : 4155
محل سکونت : تهران

پاسخ به:∞ آیه شب بیست و پنجم ماه مبارک رمضان ∞

همه ميهمان اويند! در آيه قبل اشاره‏اى به وسعت علم پروردگار و احاطه او به اسرار نهان و آشكار شده بود، و اين آيه در حقيقت دليلى براى آن محسوب مى‏شود، چرا كه از روزى دادن خداوند به همه موجودات سخن مى‏گويد، همان كارى كه بدون احاطه علمى كامل به همه جهان امكان پذير نيست! نخست مى‏گويد: «هيچ جنبنده‏اى در روى زمين نيست مگر اين كه رزق و روزى آن بر خداست، و قرارگاه او را مى‏داند، و از نقاطى كه از قرارگاهش به آن منتقل مى‏شود (نيز) باخبر است» و در هر جا باشد روزيش را به او مى‏رساند (وَ ما مِنْ دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ إِلَّا عَلَى اللَّهِ رِزْقُها وَ يَعْلَمُ مُسْتَقَرَّها وَ مُسْتَوْدَعَها).

 «تمام اين حقايق (با همه حدود و مرزهايش) در كتاب مبين و لوح محفوظ علم خداوند ثبت است» (كُلٌّ فِي كِتابٍ مُبِينٍ).

تقسيم ارزاق و تلاش براى زندگى!

طرز روزى رساندن خداوند به موجودات مختلف، راستى حيرت انگيز است، از جنينى كه در شكم مادر قرار گرفته تا حشرات گوناگونى كه در اعماق تاريك زمين و لانه‏هاى پرپيچ و خم و در لابلاى درختان و بر فراز كوهها و در قعر دره‏ها زندگى دارند كه از ديدگاه علم او هرگز مخفى و پنهان نيستند، و همانگونه كه قرآن مى‏گويد خداوند، هم جايگاه و «آدرس اصلى» آنها را مى‏داند و هم محل سيار آنان را، و در هر جا باشند روزيشان را به آنان حواله مى‏كند.

جالب اين كه در آيات فوق به هنگام بحث از روزى خواران تعبير به «دابّه» و جنبده شده است و اين اشاره لطيفى به مسأله رابطه «انرژى» و «حركت» است، مى‏دانيم هر جا حركتى وجود دارد نيازمند به ماده انرژى‏زا است يعنى ماده‏اى كه منشأ حركت گردد.

و در پاسخ اين سؤال كه آيا «روزى» هر كس از آغاز تا پايان عمر تعيين شده، و خواه ناخواه به او مى‏رسد؟ بايد بگوييم درست است كه روزى هر كس مقدر                        برگزيده تفسير نمونه، ج‏2، ص: 326

 و ثابت است، ولى در عين حال مشروط به سعى و تلاش و كوشش مى‏باشد، و هرگاه اين شرط حاصل نشود مشروط نيز از ميان خواهد رفت.

نكته مهم اين است كه آيات و روايات مربوط به معين بودن روزى در واقع ترمزى است روى افكار مردم حريص و دنياپرست كه براى تأمين زندگى به هر در مى‏زنند، و هر ظلم و جنايتى را مرتكب مى‏شوند، به گمان اين كه اگر چنين نكنند زندگيشان تأمين نمى‏شود.

آيات قرآن و احاديث اسلامى به اين گونه افراد هشدار مى‏دهد كه بيهوده دست و پا نكنند، همين اندازه كه آنها در طريق مشروع گام بگذارند و تلاش و كوشش كنند مطمئن باشند خداوند از اين راه همه نيازمنديهاى آنها را تأمين مى‏كند.

البته بعضى از روزيها مثل نور آفتاب، باران و هوا و عقل و هوش خدادادى چه انسان به دنبال آن برود، يا نرود، به سراغ او مى‏آيند.

ولى اگر با تلاش و كوشش خود از همين مواهب نيز بطور صحيحى نگهدارى نكنيم آنها نيز از دست ما خواهد رفت، و يا بى‏اثر مى‏ماند.

ولى به هر حال نكته اساسى اين است كه تمام تعليمات اسلامى به ما مى‏گويد براى تأمين زندگى بهتر چه مادى و چه معنوى، بايد تلاش بيشتر كرد.

چشم برندار ازم می پاشه زندگیم

یک شنبه 21 تیر 1394  6:24 PM
تشکرات از این پست
nargesza kuoroshss
nargesza
nargesza
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1392 
تعداد پست ها : 10707
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:∞ آیه شب بیست و پنجم ماه مبارک رمضان ∞

 

 

متن آیه:
 

وَ ما مِنْ دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ إِلاَّ عَلَى اللَّهِ رِزْقُها وَ يَعْلَمُ مُسْتَقَرَّها وَ مُسْتَوْدَعَها کُلٌّ فِي کِتابٍ مُبِينٍ
 

ترجمه آیه:
 

هيچ جنبنده‏اي در زمين نيست مگر اينکه روزي او بر خداست؛ او قرارگاه و محل نقل و انتقالش را مي‏داند؛ همه ي اينها در کتاب آشکاري ثبت است. [در لوح محفوظ ، در کتاب علم خدا]
 

تفسیر آیه:
 

6- هيچ جنبنده‏اي در زمين نيست مگر اينکه روزي او بر خدا است، او قرارگاه و محل نقل و انتقالش را مي‏داند، همه اينها در کتاب آشکاري (لوح محفوظ علم خداوند) ثبت است.
تفسير:
همه ميهمان اويند!
در آخرين آيه‏اي که گذشت اشاره‏اي به وسعت علم پروردگار و احاطه‏ي او به اسرار نهان و آشکار شده بود، آيه‏ي مورد بحث در حقيقت دليلي براي آن محسوب مي‏شود، چرا که از روزي دادن خداوند به همه‏ي موجودات سخن مي‏گويد، همان کاري که بدون احاطه‏ي علمي کامل به همه‏ي جهان امکان پذير نيست!
نخست مي‏گويد: «هيچ دابّه‏اي در روي زمين نيست مگر اينکه رزق و روزي آن بر خدا است، و قرارگاه او را مي‏داند، و از نقاطي که از قرارگاهش به آن منتقل مي‏شود (نيز) باخبر است» و در هر جا باشد روزيش را به او مي‏رساند
و ما من دابة في الارض الاعلي اللَّه رزقها و يعلم مستقرها و مستودعها).
«تمام اين حقائق با همه‏ي حدود و مرزهايش در کتاب مبين و لوح محفوظ علم خداوند ثبت است» (کل في کتاب مبين).
براي فهم معني آيه به چند نکته بايد توجه کرد:
1- گرچه «دابة» از ماده «دبيب» به معني آهسته راه رفتن، و قدمهاي کوتاه برداشتن است، ولي از نظر مفهوم لغوي هرگونه جنبنده‏اي را شامل مي‏شود اما گاهي به خصوص اسب و يا هر حيوان سواري اطلاق مي‏گردد، و روشن است که در آيه‏ي مورد بحث تمام موجودات زنده و همه‏ي جنبندگان را شامل است.
2- «رزق» به معني عطاء و بخشش مستمر است، و از آنجا که روزي الهي عطاي مستمر او به موجودات است به آن رزق گفته مي‏شود.
اين نکته نيز لازم به تذکر است که مفهوم آن تنها در نيازهاي مادي خلاصه نمي‏شود بلکه هر گونه عطاي مادي و معنوي را شامل مي‏گردد، لذا مي‏گوئيم: «اللهم ارزقني علماً تاماً»: «خداوندا علم کامل به من روزي کن» و يا مي‏گوئيم: «اللهم ارزقني الشهادة في سبيلک»: «خداوندا شهادت در راهت را نصيب من بگردان».
البته در آيه‏ي مورد بحث ممکن است نظر بيشتر روي ارزاق مادي بوده باشد، هر چند اراده‏ي مفهوم عام نيز چندان بعيد نيست.
3- «مستقر» در اصل به معني «قرارگاه» است، زيرا ريشه‏ي اين لغت از ماده «قرّ» (بر وزن حرّ) به معني «سرما»ي شديد مي‏باشد که انسان و موجودات زنده را خانه‏نشين مي‏کند، به همين جهت به معني سکون و توقف نيز آمده است.
«مستودع» و «وديعه» از يک ماده است، و در اصل به معني رها کردن چيزي است،
و از آنجا که امور ناپايدار رها مي‏شوند، و به حالت اول باز مي‏گردند، به هر امر ناپايدار، «مستودع» گفته مي‏شود، وديعه را نيز به خاطر اينکه سرانجام
بايد محل خود را رها کند و به صاحب اصلي بازگردد وديعه گفته‏اند.
در حقيقت آيه‏ي فوق مي‏گويد: تصور نشود که خداوند تنها به جنبندگاني که در جايگاه اصلي قرار دارند روزي مي‏بخشد و به اصطلاح سهميه‏ي آنها را در خانه‏هايشان مي‏آورند، بلکه هر کجا باشند و در هر وضع و شرائطي قرار گيرند، سهم آنها را از روزي به آنان مي‏بخشد چرا که هم جايگاه اصلي آنان را مي‏داند و هم از تمام نقاطي که به آن نقل و مکان مي‏کنند، باخبر است. از حيوانات غول پيکر دريائي گرفته تا جنبندگان بسيار کوچکي که به زحمت به چشم ديده مي‏شوند هر يک مناسب حالشان آنچه را لازم دارند مقرر کرده است.
اين روزي به اندازه‏اي حساب شده و مناسب حال موجودات است که از نظر «کميت» و «کيفيت» کاملاً منطبق بر خواسته‏ها و نيازهاي آنها است، حتي غذاي کودکي که در رحم مادر است، هر ماه بلکه هر روز، با ماه و روز ديگر تفاوت دارد، هر چند ظاهراً يکنوع خون بيشتر نيست، و نيز کودک در دوران شيرخوارگي با اينکه ظاهراً ماههاي پي‏درپي غذاي واحدي دارد، اما ترکيب اين شير هر روز با روز ديگر متفاوت است!.
4- «کتاب مبين» به معني نوشته آشکار است و اشاره به مرحله‏اي از علم وسيع پروردگار مي‏باشد که گاهي از آن تعبير به «لوح محفوظ» مي‏شود.
ممکن است اين تعبير اشاره به اين باشد که هيچکس نبايد براي به دست آوردن روزي خود کمترين نگراني به خويش راه دهد، و تصور کند ممکن است در گرفتن سهم خويش، به اصطلاح، از قلم بيفتد، چرا که نام همگي در کتاب آشکاري ثبت است، کتابي که همه را احصاء کرده و آشکارا بيان مي‏کند.
آيا اگر در يک مؤسسه نام تمام کارمندان و کارکنان در دفتري به روشني ثبت شده باشد احتمال از قلم افتادن کسي مي‏رود؟
تقسيم ارزاق و تلاش براي زندگي
در مورد «رزق» بحثهاي مهمي است که قسمتي از آن را در اينجا از نظر مي‏گذرانيم:
1- «رزق»- همانگونه که گفتيم- در لغت بمعني بخشش مستمر و متداوم است اعم از اينکه مادي باشد يا معنوي، بنابراين هرگونه بهره‏اي را که خداوند نصيب بندگان مي‏کند از مواد غذائي و مسکن و پوشاک، و يا علم و عقل و فهم و ايمان و اخلاص به همه‏ي اينها رزق گفته مي‏شود، و آنها که مفهوم اين کلمه را محدود به جنبه‏هاي مادي مي‏کنند، توجه به موارد استعمال آن دقيقاً ندارند، قرآن درباره‏ي شهيدان راه حق مي‏گويد بل احياء عند ربهم يرزقون: «آنها زنده‏اند و نزد پروردگارشان روزي مي‏برند» (آل‏عمران- 169) روشن است که روزي شهيدان، آن هم در جهان برزخ، نعمتهاي مادي نيست، بلکه همان مواهب معنوي است که حتي تصورش براي ما در اين زندگي مادي مشکل است.
2- مسأله تأمين نيازمنديهاي موجودات زنده- و به تعبير ديگر رزق و روزي آنها-از جالبترين مسائلي است که با گذشت زمان و پيشرفت علم، پرده از روي اسرار آن برداشته مي‏شود، و صحنه‏هاي شگفت‏انگيز تازه‏اي از آن بوسيله علم فاش مي‏گردد.
در گذشته همه دانشمندان در فکر بودند که اگر در اعماق درياها موجودات زنده‏اي وجود داشته باشد غذاي آنها از چه راهي تأمين مي‏شود، زيرا ريشه‏ي اصلي غذاها به نباتات و گياهان باز مي‏گردد که آن هم نيازمند به نور آفتاب است، و در اعماق بيش از 700 متر مطلقا نوري وجود ندارد و يک شب تاريک ابدي بر آن سايه افکنده است.
ولي بزودي روشن شد که نور آفتاب، گياهان ذره‏بيني را در سطح آب، و در بستر امواج پرورش مي‏دهد، و هنگامي که مرحله‏ي تکاملي خود را پيمود، همچون ميوه‏ي رسيده‏اي، به اعماق دريا فرومي‏رود، و سفره‏ي نعمت را براي موجودات زنده‏ي ژرفناي آب فراهم مي‏سازند.
از سوي ديگر بسيارند پرندگاني که از ماهيان دريا تغذيه مي‏کنند حتي انواعي از شب‏پره وجود دارد، که در ظلمت شب همچون يک غواص ماهر به اعماق آب فرومي‏رود و صيد خود را که با امواج مخصوص رادار مانندي که از بيني آنها بيرون فرستاده مي‏شود شناسائي و نشانه‏گيري کرده‏اند بيرون مي‏آورد.
روزي بعضي از انواع پرندگان در لابلاي دندانهاي پاره‏اي از حيوانات عظيم‏الجثّه دريا نهفته شده! اين حيوانات که پس از تغذيه‏ي از حيوانات دريائي دندانهايشان احتياج به يک «خلال طبيعي»! دارد به ساحل مي‏آيند، دهانشان را که بي‏شباهت به غار کوچکي نيست باز نگه مي‏دارند، آن گروه از پرندگان که روزيشان در اينجا حواله شده است بدون هيچگونه وحشت و اضطراب وارد اين «غار» مي‏شوند، و به جستجوي روزي خويش در لابلاي دندانهاي حيوان غول‏پيکر مي‏پردازند،هم شکمي از اين غذاي آماده از عزا درمي‏آورند، و هم حيوان را از اين مواد مزاحم راحت مي‏سازند، و هنگامي که برنامه هر دو پايان پذيرفت، و آنها به خارج پرواز کردند، حيوان با احساس آرامش دهان را به روي هم مي‏گذارد و به اعماق آب فرومي‏رود!
طرز روزي رساندن خداوند به موجودات مختلف، راستي حيرت‏انگيز است، از جنيني که در شکم مادر قرار گرفته و هيچکس به هيچ وجه در آن ظلمتکده‏ي اسرارآميز به او دسترسي ندارد، تا حشرات گوناگوني که در اعماق تاريک زمين و لانه‏هاي پرپيچ و خم و در لابلاي درختان و بر فراز کوهها و در قعر دره‏ها زندگي دارند از ديدگاه علم او هرگز مخفي و پنهان نيستند، و همانگونه که قرآن مي‏گويد خداوند،هم جايگاه و «آدرس اصلي» آنها را مي‏داند و هم محل سيار آنان را، و هر جا باشند روزي آنان را به آنان حواله مي‏کند.
جالب اينکه در آيات فوق به هنگام بحث از روزي‏خواران تعبير به «دابه و جنبنده» شده است و اين اشاره‏ي لطيفي به مسأله رابطه‏ي «انرژي» و «حرکت» است،
مي‏دانيم هر جا حرکتي وجود دارد نيازمند به ماده انرژي‏زا است يعني ماده‏اي که منشأ حرکت گردد، قرآن نيز در آيات مورد بحث مي‏گويد خدا به تمام موجودات متحرک روزي مي‏بخشد!
و اگر حرکت را به معني وسيعش تفسير کنيم گياهان را هم در برمي‏گيرد، زيرا آنها نيز يک حرکت بسيار دقيق و ظريف در مسير «نمو» دارند، به همين دليل در فلسفه‏ي ما يکي از اقسام حرکت را مسأله «نمو» شمرده‏اند.
3- آيا «روزي» هر کس از آغاز تا پايان عمر تعيين شده، و خواه ناخواه به او مي‏رسد؟ يا اينکه بايد به دنبال آن رفت و به گفته‏ي شاعر «شرط عقل است جستن از درها»!
بعضي از افراد سست و بي‏حال به اتکاء تعبيراتي همانند آيه‏ي فوق، يا رواياتي که روزي را مقدر و معين معرفي مي‏کند فکر مي‏کنند لزومي ندارد که انسان براي تهيه معاش زياد تلاش کند، چرا که روزي مقدر است و به هر حال به انسان مي‏رسد،و هيچ دهان بازي بدون روزي نمي‏ماند!
اين چنين افراد نادان که شناختشان درباره‏ي دين و مذهب فوق‏العاده سست و ضعيف است بهانه به دست دشمنان مي‏دهند که مذهب عاملي است براي تخدير و رکود اقتصادي و خاموش کردن فعاليتهاي مثبت زندگي، و تن در دادن به انواع محروميتها، به عذر اينکه اگر فلان موهبت نصيب من نشده حتماً روزي من نبوده، اگر روزي من بود بدون چون و چرا به من مي‏رسيد و اين فرصت خوبي بدست استثمارگران مي‏دهد که هر چه بيشتر خلقهاي محروم را بدوشند و آنها را از ابتدائي‏ترين وسائل زندگي محروم سازند.
در حالي که مختصر آشنائي به قرآن و احاديث اسلامي براي پي‏بردن به اين حقيقت کافي است که اسلام پايه هر گونه بهره‏گيري مادي و معنوي انسان را سعي
و کوشش و تلاش مي‏شمرد تا آنجا که در جمله‏ي شعارگونه قرآني ليس للانسان الا ما سعي بهره‏ي انسان را منحصراً در کوشش و کارش قرار مي‏دهد.
پيشوايان اسلامي براي اينکه سر مشقي به ديگران بدهند در بسياري از مواقع کار مي‏کردند کارهائي سخت و توانفرسا.
پيامبران پيشين نيز از اين قانون مستثني نبودند، از چوپاني گرفته، تا خياطي،و زره‏بافي و کشاورزي، اگر مفهوم تضمين روزي از طرف خدا، نشستن در خانه و انتظار رسيدن روزي باشد، نبايد پيامبران و امامان که از همه آشناتر به مفاهيم ديني هستند اينهمه براي روزي تلاش کنند.
بنابراين ما هم مي‏گوئيم روزي هر کس مقدر و ثابت است، ولي در عين حال مشروط به تلاش و کوشش مي‏باشد، و هر گاه اين شرط حاصل نشود مشروط نيز از ميان خواهد رفت. اين درست به آن مي‏ماند که مي‏گوئيم «هر کس اجلي دارد و مقدار معيني از عمر» مسلماً مفهوم اين سخن آن نيست که اگر انسان حتي دست به انتحار و خودکشي و يا تغذيه از مواد زيانبخش بزند تا اجل معيني زنده مي‏ماند، مفهومش اين است که اين بدن استعداد بقاء تا يک مدت قابل ملاحظه‏ي دارد اما مشروط به اينکه اصول بهداشت را رعايت کند و از موارد خطر بپرهيزد، و آنچه سبب مرگ زودرس مي‏شود از خود دور کند.
نکته مهم اين است که آيات و روايات مربوط به معين بودن روزي در واقع ترمزي است روي افکار مردم حريص و دنياپرست که براي تأمين زندگي به هر در مي‏زنند، و هر ظلم و جنايتي را مرتکب مي‏شوند، به گمان اينکه اگر چنين نکنند زندگيشان تأمين نمي‏شود.
آيات قرآن و احاديث اسلامي به اين گونه افراد هشدار مي‏دهد که بيهوده دست و پا نکنند، و از طريق نامعقول و نامشروع براي تهيه روزي تلاش ننمايند، همين اندازه که آنها در طريق مشروع گام بگذارند و تلاش و کوشش کنند مطمئن

باشند خداوند از اين راه همه نيازمنديهاي آنها را تأمين مي‏کند.
خدائي که آنها را در ظلمتکده رحم فراموش نکرد.
خدائي که به هنگام طفوليت که توانائي بر تغذيه از مواد غذائي اين جهان نداشتند روزيشان را قبل از تولد به پستان مادر مهربان حواله کرد.
خدائي که به هنگام پايان دوران شيرخوارگي در آن حال که ناتوان بودند، روزيشان را به دست پدر پر مهري داد که صبح تا شام جان بکند و خوشحال باشد که براي تهيه غذاي فرزندانم زحمت مي‏کشم.
آري اين خدا چگونه ممکن است به هنگامي که انسان بزرگ مي‏شود و توانائي و قدرت به هر گونه کار و فعاليت پيدا مي‏کند او را فراموش نمايد، آيا عقل و ايمان اجازه مي‏دهد که انسان در چنين حالي به گمان اينکه ممکن است روزيش فراهم نشود در وادي گناه و ظلم و ستم و تجاوز به حقوق ديگران گام بگذارد و حريصانه به غصب حق مستضعفان پردازد.
البته نمي‏توان انکار کرد که بعضي از روزيهاست چه انسان به دنبال آن برود، يا نرود، به سراغ او مي‏آيند.
آيا مي‏توان انکار کرد که نور آفتاب بدون تلاش ما به خانه‏ي ما مي‏تابد و يا باران و هوا بدون کوشش و فعاليت به سراغ ما مي‏شتابد؟ آيا مي‏توان انکار کرد که عقل و هوش و استعدادي که از روز نخست در وجود ما ذخيره شده به تلاش ما نبوده است!؟
ولي اينگونه مواهب به اصطلاح باد آورده و يا به تعبير صحيحتر مواهبي که بدون تلاش، به لطف خدا، به ما رسيده اگر با تلاش و کوشش خود از آن بطور صحيحي نگهداري نکنيم آنها نيز از دست ما خواهد رفت، و يا بي‏اثر مي‏ماند.
حديث معروفي که از علي عليه‏السلام نقل شده که فرمود: و اعلم يا بني! ان الرزق رزقان رزق تطلبه و رزق يطلبک: «بدان فرزندم، روزي دو گونه است،
يک نوع آن همان روزيهائي است که تو بايد به جستجويش برخيزي، و گونه ديگرش روزيهائي است که آن در جستجوي تو است و به سراغ تو مي‏آيد» نيز اشاره به همين حقيقت است.
اين را نيز نمي‏توان انکار کرد که در پاره‏اي از موارد انسان به دنبال چيزي نمي‏رود، ولي بر اثر يک سلسله تصادفها، موهبتي نصيب او مي‏شود، اين حوادث گرچه در نظر ما تصادف است اما در واقع و از نظر سازمان آفرينش حسابي در آن مي‏باشد، بدون شک حساب اين گونه روزيها از روزي‏هائي که در پرتو تلاش و کوشش بدست مي‏آيند جدا است، و حديث بالا ممکن است اشاره به اينها نيز باشد.
ولي به هر حال نکته اساسي اين است که تمام تعليمات اسلامي به ما مي‏گويد براي تأمين زندگي بهتر چه مادي و چه معنوي، بايد تلاش بيشتر کرد، و فرار از کار به گمان مقسوم بودن روزي غلط است.
4- در آيات مورد بحث تنها اشاره به مسأله «رزق و روزي» شده، در حالي که در چند آيه‏ي بعد، آنجا که سخن از بندگان توبه‏کار و باايمان مي‏گويد، اشاره به «متاع حسن» (بهره‏برداري و تمتع شايسته) شده است.
مقابله اين دو با يکديگر اين مطلب را به ما مي‏فهماند که براي همه‏ي جنبندگان:انسانها، حشرات، درندگان، نيکان و بدان، همگي بهره‏اي از روزي است، ولي «متاع حسن» و «مواهب شايسته و ارزنده» تنها مخصوص انسانهاي با ايماني است که خود را با آب توبه از هرگونه گناه و آلودگي شستشو داده‏اند، و نعمتهاي خدا را در مسير اطاعت فرمانش بکار مي‏گيرند نه در طريق هوا و هوسهاي سرکش!.

 

بحث و گفتگو پیرامون آیه
 

خدا روزی رسان است. این را همیشه می گوییم و قبول هم داریم. چون در مواقع سخت به دادمون رسیده. البته به این معنی نیست که بشینیم و دست روی دست بگذاریم که خدا روزیمون رو بده. باید تلاشمون رو بکنیم.
 

تطبیق مفاهیم آیه با روحیات و منش و رفتار خودمان
 

خدایی که ما و تمام موجودات را آفریده روزی مخلوقاتش هم دست خودش است. و به هرکسی به اندازه تلاشش می دهد. از همه چیز او خبر دارد. و همه این موارد را در کتاب آسمانی اش، بزرگترین معجزه اش آورده.
 

به کار بستن آیه در زندگی شخصیمان
 

باید ایمان و اعتقادمون به خدا را افزایش بدیم و قوی تر کنیم. اینکه فقط بگیم خدا روزی رسانه که کافی نیست. اصلاً یعنی چه این جمله؟ باید دقت و تفکر کنیم. یعنی خدایی که ما رو و همه موجودات رو آفریده بندگان و مخلوقاتش رو به حال خود رها نکرده. و اونها رو راهنمایی می کنه و بهشون روزی می ده. همه این نکات رو هم در کتاب آسمانی قرآن کریم آورده تا بندگان بخوانند و درس بگیرند.

 

یک شنبه 21 تیر 1394  6:59 PM
تشکرات از این پست
kuoroshss
morteza237
morteza237
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1391 
تعداد پست ها : 1979
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:∞ آیه شب بیست و پنجم ماه مبارک رمضان ∞

ترجمه  
 
و هیچ جنبنده‏اى در زمین نیست، مگر آنكه روزى او بر خداست و او قرارگاه دائمى و جایگاه موقّت او را مى‏داند. همه در كتاب آشكارى ثبت است.

 

خدایا چنان کن سرانجام کار                              تو خوشنود باشی و ما رستگار

یک شنبه 21 تیر 1394  10:50 PM
تشکرات از این پست
kuoroshss
morteza237
morteza237
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1391 
تعداد پست ها : 1979
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:∞ آیه شب بیست و پنجم ماه مبارک رمضان ∞

نکته ها  
 
كلمه‏ى «دابّة» از «دَبیب» به معناى آهسته راه رفتن و قدم‏هاى كوچك برداشتن است، ولى به هر جنبنده‏اى اطلاق مى‏شود.
«رزق» به معناى بخشش مستمرّ است، چه مادّى و چه معنوى، و لذا در دعا مى‏خوانیم: «الّلهم ارزقنى... قلباً خاشعاً... و لساناً ذاكراً... وعلماً نافعا»(7) رزقى كه خداوند مى‏دهد از هر جهت مناسب با موجودات است، مثلاً غذاى كودك در شكم مادر به تناسب نیاز او تغییر مى‏كند تا آنكه پس از تولّد تبدیل به شیرى گوارا مى‏شود و الاّ انسان با چه قدرتى مى‏توانست به نوزاد در رحمِ مادر غذا برساند و یا نوزاد چگونه مى‏توانست غذاى خود را بدست آورد. «و كایّن من دابةٍ لاتحمل رزقها الله یرزقها»(8)
«مستقرّ»، به معناى جایگاه ثابت و «مستودع» به معناى ودیعه گذاشتن و گرفتن آن است كه كنایه از جایگاه موقّت است.
حضرت على‏علیه السلام در وصیّت به فرزندش امام حسن مى‏فرماید: رزق دوگونه است: نوعى از آن را باید با تلاش و كوشش بدست آورى و نوعى دیگر خود به سراغ تو مى‏آید.(9) (مثل نور، باران وهوا در طبیعت و هوش، حافظه واستعداد در انسان)
پس مراد آیه آن نیست كه در گوشه‏اى بنشینیم و منتظر نزول غذاى آسمانى باشیم، بلكه منظور آن است كه هم كار و تلاش داشته باشیم و هم آنچه را بدست مى‏آوریم رزقى از جانب خدا بدانیم، لذا همه‏ى پیشوایان دینى ما كار مى‏كرده‏اند.
لازمه‏ى رزق‏رسانى به همه‏ى موجودات، علم به مكان و نیاز آنهاست، باید یك سیستم بسیار دقیق وجود داشته باشد كه آخرین آمار، آخرین نیازها و آخرین قرارگاه را بداند. تعداد انسان‏ها و حیوانات از دریایى، هوایى و صحرایى و همه‏ى موجودات ریز و درشت با ویژگى‏هاى گوناگون و نیازهاى بسیار متنوّع آنان را بداند. «یعلم مستقرها و مستودعها»
اگر همه‏ى امور در كتاب مبین است «كلٌ فى كتاب مبین»، پس كسى كه علم كتاب را داشته باشد، همه چیز را مى‏داند. در آیه آخر سوره‏ى رعد مى‏خوانیم: به كفّار بگو: شاهد من خداوند است و كسى كه علم كتاب را دارا است. روایات شیعه و سنّى مى‏گویند كه مراد از این شخص حضرت على علیه السلام است.
خداوند دو سنّت دارد: یكى سنّت رزق رسانى و یكى سنّت اجراى امور از طریق اسباب و وسایل، بنابراین رسیدن به رزق منافاتى با قانون تلاش انسان‏ها ندارد.
7) بحار، ج 95، ص 258.
8) عنكبوت، 60.
9) بحار، ج 5، ص 147.

 

خدایا چنان کن سرانجام کار                              تو خوشنود باشی و ما رستگار

یک شنبه 21 تیر 1394  10:50 PM
تشکرات از این پست
kuoroshss
morteza237
morteza237
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1391 
تعداد پست ها : 1979
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:∞ آیه شب بیست و پنجم ماه مبارک رمضان ∞

پيام ها  
 
 1- موجود زنده، حقّ تغذیه دارد و خداوند این حقّ را بر خود واجب كرده است. «ما من دابّة فى الارض الاّ على اللّه رزقها»
 2- رزق ما بدست خداست، در برابر دیگران گردن خم نكنیم. «ما من دابّة... الاّ على اللّه رزقها»
 3- درباره‏ى روزى، نه حرص بورزیم و نه بترسیم. «و ما من دابّة ... الاّ على اللّه رزقها»
 4- خداوند، هم منابع رزق را در اختیار ما قرار داده و هم عقل و وسیله‏ى استخراج، اكتشاف و تحصیل آن را به ما عطا كرده است.«الاّ على اللّه رزقها»
 5 - هركجا برویم، زیر نظر خدا هستیم. چه در سفر و چه در حضر. «یعلم مستقرّها و مستودعها»
 6- همه‏ى اطلاعات و آمار این جهان به طور دقیق در مركزى ثبت و ضبط مى‏شود. «كلٌ فى كتاب مبین»
 

 

خدایا چنان کن سرانجام کار                              تو خوشنود باشی و ما رستگار

یک شنبه 21 تیر 1394  10:50 PM
تشکرات از این پست
kuoroshss
دسترسی سریع به انجمن ها