0

∞ آیه شب نوزدهم ماه مبارک رمضان ∞

 
tahmores
tahmores
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : شهریور 1391 
تعداد پست ها : 11998
محل سکونت : همین گوشه کنار

∞ آیه شب نوزدهم ماه مبارک رمضان ∞

وَاَقِمِ الصَّلوةَ اِنَّ الصَّلواةَ تَنهی عَنِ الفَحشاءِ وَالمُنکَر.

 

وبرپای دار نماز را ،بدرستیکه نماز نهی می کنداز کارهای زشت و ناپسند   

 

 

سوره عنکبوت  آیه 45 

 

تقدیم  به  روح مطهر  اولین مظلوم جهان  آقا علی ابن ابی طالب

به نیت اقامه نماز اول وقت 

 

 

دوشنبه 15 تیر 1394  3:48 AM
تشکرات از این پست
kuoroshss nargesza salma57 shirdel2 saeedakh
kuoroshss
kuoroshss
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1391 
تعداد پست ها : 3221
محل سکونت : مازندران

پاسخ به:∞ آیه شب نوزدهم ماه مبارک رمضان ∞

 
اُتْلُ مَآ أُوْحِىَ إِلَيْكَ مِنَ الْكِتَابِ وَ أَقِمِ الصَّلاةَ إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهَى‏ عَنِ الْفَحْشَآءِ وَالْمُنكَرِ
 
وَلَذِكْرُ اللهِ أَكْبَرُ وَاللهُ يَعْلَمُ مَا تَصْنَعُونَ
 
آیه 45، سوره ی مبارکه ی عنکبوت
 
آنچه را از كتاب (آسمانى قرآن) به تو وحى شده تلاوت كن و نماز را به ‏پادار، كه همانا نماز
(انسان را) از فحشا و منكر باز مى‏ دارد و البتّه یاد خدا بزرگ‏تر است
و خداوند آنچه را انجام مى‏ دهید مى‏ داند.

 

نکته ها

 

در این آیه خداوند به پیامبرش دستور تلاوت قرآن و نماز را در كنار هم داده و این به خاطر آن است كه قرآن و نماز دو منبع نیروبخش مى‏ باشند. خداوند كه به پیامبرش از یك مسئولیّت سنگین خبر مى ‏دهد، «انّا سنلقى علیك قولاً ثقیلاً»(آیه 5، سوره ی مبارکه ی مزمل) به او مى‏ فرماید: براى انجام این مسئولیّت سنگین، از دو منبع نیروبخش كمك بگیر:
یكى تلاوت قرآن. «
و رَتّل القرآن ترتیلا»(آیه 4، سوره ی مبارکه ی مزمل)
و دیگرى نماز شب. «اِنّ ناشئة الیل هى اَشدّ وَطاً و أقوم قیلاً»(آیه 6، سوره ی مبارکه ی مزمل)
 
البتّه علاوه بر این آیه، نماز و قرآن، بارها در كنار هم آمده است؛ از جمله: «یتلون كتاب الله و اقاموا الصّلاة»(آیه 29، سوره ی مبارکه ی فاطر) و «یمسّكون بالكتاب و اقاموا الصّلاة»(آیه 170، سوره ی مبارکه ی اعراف)
 
براى جمله «لذكر الله اكبر» چند معنا بیان شده است:
الف:
نماز، بزرگ‏ترین ذكر الهى است.
      به دلیل آیه‏ ى «أقم الصّلاة لذكرى»(آیه 14، سوره ی مبارکه ی طه) كه نماز را ذكر خداوند مى‏ داند.
ب:
یاد خدا (و حضور قلب)، بالاتر از ظاهر نماز است.
ج:
یاد خدا براى انسان از همه كارها برتر است.
د:
یاد خدا، براى جلوگیرى از فحشا و منكر بالاتر از هر اهرم دیگر است.
ه:
یاد خدا از شما، بزرگتر از یاد شما از خدا است.
   (البتّه این معنا با توجّه به روایات در ذیل آیه «فاذكرونى اذكركم»(آیه 152، سوره ی مبارکه ی بقره) برداشت شده است.(تفسیر نور الثقلین))
 
به پیامبر اكرم ‏صلى الله علیه وآله گفته شد: فلانى هم نماز مى‏ خواند و هم خلاف مى‏ كند، فرمود:«انّ صلاته تنهاه یوماً»(تفسیر نور الثقلین) بالاخره نمازِ او، روزى نجاتش خواهد داد.
امام صادق‏ علیه السلام فرمود:
هر كسى دوست دارد قبولى یا ردّ نمازش را بداند، ببیند نمازش او را از فحشا و منكر باز داشته است یا نه. سپس امام‏ علیه السلام فرمود: «فبقدر ما منعته قبلت منه»(تفسیر نور الثقلین) به اندازه‏اى كه نماز، انسان را از منكرات باز مى‏ دارد، به همان اندازه قبول مى‏ شود.

 

پیام ها

 


 1- تنها آشنایى با مفاهیم، تلاوت و آموزش قرآن كافى نیست، بلكه عمل لازم است. «اُتلُ - أقِم»
 2- قرآن و نماز، در رأس برنامه‏ هاى تربیتى است. «اُتلُ - أقِم»
 3- رابطه پیامبر با مردم از طریق تلاوت آیات قرآن و ابلاغ اوامر خداوند به آنان
      و رابطه او با خدا از طریق عبادت و نماز است. «اُتلُ - أقِم»
 4- در تبلیغ و ارشاد، حكمت و آثار دستورها دینى را بیان كنیم.
     «أقِم الصّلاة انّ الصّلاة تنهى عن الفحشاء و المنكر»
 5 - در پیشگاه خداوند، نماز از عظمت و جایگاه خاصّى برخودار است.
      «أقم الصّلاة اِنّ الصّلاة» (تكرار كلمه‏ ى «صلاة»)
 6- نقش اصلاحى نماز در فرد و جامعه حدسى و پیشنهادى نیست، بلكه قطعى است.
     «اِنّ الصّلاة» (كلمه‏ ى «انّ» و جمله‏ ى اسمیه)
 7- اگر نمازِ انسان، او را از فحشا و منكر باز نداشت، باید در قبولى نماز خود شك كند.«
اِنّ الصّلاة تنهى»
 8 - گسترش كارهاى نیك و معروف، به طور طبیعى مانع رشد منكر است. «
الصّلاة تنهى»
 9- علم خداوند، ضامن اجراى صحیح دستورهاى اوست. «
والله یعلم ما تصنعون»
 10- در نماز، انواع راز و رمزها، هنرها و سلیقه‏ ها نهفته است. «
ما تصنعون»
دوشنبه 15 تیر 1394  3:55 PM
تشکرات از این پست
nargesza salma57 shirdel2 tahmores
kuoroshss
kuoroshss
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1391 
تعداد پست ها : 3221
محل سکونت : مازندران

پاسخ به:∞ آیه شب نوزدهم ماه مبارک رمضان ∞

 

 نماز و بازدارندگى از منكرات


 سؤال: چگونه نماز فرد و جامعه را از فحشا و منكر باز مى ‏دارد؟

 پاسخ:
1. ریشه‏ ى تمام منكرات غفلت است و خداوند در آیه 179 سوره ‏ى اعراف، انسان غافل را از حیوان بدتر شمرده است. «اولئك كالانعام بل هم اضلّ اولئك هم الغافلون» و نماز چون یاد خدا و بهترین وسیله‏ ى غفلت‏ زدایى است، پس زمینه‏ ى منكرات را از بین مى ‏برد.
 
2. اقامه‏ ى نماز و داشتن رنگ الهى، مانع گرفتن رنگ شیطانى است. چنانكه كسى‏ كه لباس سفید بپوشد، حاضر نیست در جاى كثیف و آلوده بنشیند.
 
3. در كنار نماز، معمولاً توصیه به زكات شده است، كه فرد را از منكرِ بخل و بى‏ تفاوتى در برابر محرومان و جامعه را از منكرِ فقر كه زمینه‏ ى رویكرد به منكرات است، رها مى ‏سازد.
 
4. نماز، داراى احكام و دستوراتى است كه رعایت هر یك از آنها انسان را از بسیارى گناهان باز مى‏ دارد، مثلاً:
 
* شرط حلال بودن مكان و لباس نمازگزار، انسان را از تجاوز به حقوق دیگران باز می ‏دارد.
* رعایتِ شرطِ پاك بودن آب وضو، مكان، لباس و بدن نمازگزار، انسان را از آلودگى و بى ‏مبالاتى دور مى ‏كند.
* شرط اخلاص، انسان را از منكرِ شرك، ریا و سُمعه باز مى‏ دارد.
* شرط قبله، انسان را از منكر بى‏ هدفى و به هر سو توجّه كردن باز مى‏ دارد.
* ركوع و سجده، انسان را از مُنكرِ تكبّر باز مى ‏دارد.
* توجّه به پوشش مناسب در نماز، انسان را از منكر برهنگى و بى حیایى حفظ مى‏ كند.
* توجّه به عدالت امام جماعت، سبب دورى افراد از فسق و خلاف مى ‏شود.
* نماز جماعت، انسان را از گوشه‏ گیرى نابجا نجات مى‏ دهد.

 
* احكام و شرایط نماز جماعت، بسیارى از ارزش‏ها را زنده مى‏ كند از جمله: مردمى بودن، جلو نیافتادن از رهبر، عقب نماندن از جامعه، سكوت در برابر سخن حقّ امام جماعت، نظم و انضباط، ارزش‏ گذارى نسبت به انسان‏ هاى با تقوا، دورى از تفرقه، دورى از گرایش‏ هاى مذموم نژادى، اقلیمى، سیاسى و حضور در صحنه كه ترك هریك از آنها، منكر است.
 
* لزوم تلاوت سوره حمد در هر نماز، رابطه‏ ى انسان را با آفریننده‏ ى جهان، «ربّ العالمین»، با تشكّر، تعبّد و خضوع در برابر او، «ایّاك نعبد» با توكّل و استمداد از او، «ایّاك نستعین»، با توجّه و یادآورى معاد، «مالك یوم الدین» با رهبران معصوم و اولیاى الهى، «انعمت علیهم»، با برائت از رهبران فاسد، «غیرالمغضوب» و رابطه‏ ى انسان را با دیگر مردم جامعه «نعبد و نستعین» بیان مى‏ كند كه غفلت از هریك از آنها منكر، یا زمینه‏ ساز منكرى بزرگ است.
دوشنبه 15 تیر 1394  4:02 PM
تشکرات از این پست
nargesza salma57 shirdel2 tahmores
salma57
salma57
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1391 
تعداد پست ها : 35499
محل سکونت : گیلان

پاسخ به:∞ آیه شب نوزدهم ماه مبارک رمضان ∞

واژهٔ نماز واژه‌ای پارسی است که ایرانیان برای واژهٔ «صلاة» عربی به کار بردند. این واژه به معنای خم شدن، سرفرودآوری برای ستایش پروردگار، احترام و اظهار بندگی و اطاعت است. واژهٔ نماز نام‌واژه‌ای از فعل نمیدن فارسی به معنی تعظیم‌کردن است.

در زندگی بکوشلباس صبر بر تن بپوشبا دانایان بجوشعزت نفس را به هیچ قیمتی مفروش

دوشنبه 15 تیر 1394  4:28 PM
تشکرات از این پست
nargesza shirdel2 kuoroshss
salma57
salma57
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1391 
تعداد پست ها : 35499
محل سکونت : گیلان

پاسخ به:∞ آیه شب نوزدهم ماه مبارک رمضان ∞

«صلاة» که در لسان شرع برای فعل عبادی خاصی یعنی همان «نماز» جعل شده است، در لغت به معنای دعا، استغفار، رحمت و مغفرت، ثنای نیکو، درود و تعظیم است واگر به خداوند نسبت داده شود، به معنای رحمت و ثنای بر بندگان می‌باشد و در اصطلاح نیز به عملی عبادی اطلاق می­شود که متّشکل از اجزاء وشرائط خاصّی است و باید با قصد قربت بهپروردگار هر روز در چند نوبت به جا آورده شود.

«صلاة» یا نماز به عنوان فعلی عبادی که به منظور دعا و نیز تعظیم الهی انجام می­شود، یکی از مشترکات ادیان الهی است، هرچند شکل و نحوهٔ انجام آن در ادیان مختلف متفاوت می­باشد. از همین روست که در قاموس کتاب مقدس در معنای واژه نماز آمده است: «نماز معروف است و یکی از واجبات دینیه هر روز تمام ملل و مذاهب است، چه منفرداً و چه جماعتاً...» و پس از آن به شرح معنای نماز بر مبنای تورات و انجیل پرداخته تا آنکه می‌نویسد: «احدی جزمنکرین خدا منکر نماز و دعا نیست...».

در زندگی بکوشلباس صبر بر تن بپوشبا دانایان بجوشعزت نفس را به هیچ قیمتی مفروش

دوشنبه 15 تیر 1394  4:29 PM
تشکرات از این پست
nargesza shirdel2 kuoroshss
nargesza
nargesza
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1392 
تعداد پست ها : 10707
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:∞ آیه شب نوزدهم ماه مبارک رمضان ∞

 

متن آیه:
 

اتْلُ ما أُوحِيَ إِلَيْکَ مِنَ الْکِتابِ وَ أَقِمِ الصَّلاةَ إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ وَ لَذِکْرُ اللَّهِ أَکْبَرُ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ ما تَصْنَعُونَ
 

ترجمه آیه:
 

آنچه را از کتاب (آسماني) به تو وحي شده تلاوت کن، و نماز را برپا دار، که نماز (انسان را) از زشتيها و گناه بازمي‏دارد، و ياد خدا بزرگتر است؛ و خداوند آنچه را انجام مي دهيد مي داند.
 

تفسیر آیه:
 

45- آنچه را از کتاب آسماني به تو وحي شده تلاوت کن، و نماز را بر پا دار که نماز (انسان را) از زشتي‏ها و منکرات باز مي‏دارد و خداوند مي‏داند شما چه کارهائي انجام مي‏دهيد.
تفسير:
نماز بازدارنده از زشتيها و بديها
بعد از پايان بخشهاي مختلفي از سرگذشت اقوام پيشين و پيامبران بزرگ و برخورد نامطلوب آنها با اين رهبران الهي، و پايان غم‏انگيز زندگي آنها، روي سخن را- براي دلداري و تسلي خاطر و تقويت روحيه و ارائه خط مشي کلي و جامع- به پيامبر کرده دو دستور به او مي‏دهد:
نخست مي‏گويد «آنچه را از کتاب آسماني (قرآن) به تو وحي شده تلاوت کن» (اتل ما اوحي اليک من الکتاب).
اين آيات را بخوان که هر چه مي‏خواهي در آن است: علم و حکمت، نصيحت و اندرز، معيار شناخت حق و باطل، وسيله نورانيت قلب و جان، و مسير حرکت هر گروه و هر جمعيت.
بخوان و در زندگيت به کار بند، بخوان و از آن الهام بگير، بخوان و قلبت
را به نور تلاوتش روشن کن.
بعد از بيان اين دستور که در حقيقت جنبه‏ي آموزش دارد، به دستور دوم مي‏پردازد که شاخه اصلي پرورش است، مي‏گويد: «و نماز را بر پا دار» (و اقم الصلوة).
سپس به فلسفه‏ي بزرگ نماز پرداخته مي‏گويد: «زيرا نماز انسان را از زشتيها و منکرات باز مي‏دارد» (ان الصلوة تنهي عن الفحشاء والمنکر).
طبيعت نماز از آنجا که انسان را به ياد نيرومندترين عامل بازدارنده يعني اعتقاد به مبدء و معاد مي‏اندازد داراي اثر بازدارندگي از فحشاء و منکر است.
انساني که به نماز مي‏ايستد، تکبير مي‏گويد، خدا را از همه چيز برتر و بالاتر مي‏شمرد، به ياد نعمتهاي او مي‏افتد، حمد و سپاس او مي‏گويد، او را به رحمانيت و رحيميت مي‏ستايد، به ياد روز جزاي او مي‏افتد، اعتراف به بندگي او مي‏کند، از او ياري مي‏جويد صراط مستقيم از او مي‏طلبد، و از راه کساني که غضب بر آنها شده و گمراهان به خدا پناه مي‏برد (مضمون سوره حمد).
بدون شک در قلب و روح چنين انساني جنبشي به سوي حق و حرکتي به سوي پاکي و جهشي به سوي تقوا پيدا مي‏شود.
براي خدا «رکوع» مي‏کند، و در پيشگاه او پيشاني بر خاک مي‏نهد، غرق در عظمت او مي‏شود و خودخواهي‏ها و خودبرتربيني‏ها را فراموش مي‏کند.
شهادت به يگانگي او مي‏دهد گواهي به رسالت پيامبر صلي اللَّه عليه و آله و سلم مي‏دهد.
بر پيامبرش درود مي‏فرستد و دست به درگاه خداي بر مي‏دارد که در زمره
بندگان صالح او قرار گيرد (تشهد و سلام).
همه اين امور موجي از معنويت در وجود او ايجاد مي‏کند، موجي که سد نيرومندي در برابر گناه محسوب مي‏شود.
اين عمل چند بار در شبانه روز تکرار مي‏گردد، هنگامي که صبح از خواب برمي‏خيزد در ياد او غرق مي‏شود.
در وسط روز هنگامي که غرق زندگي مادي شده ناگهان صداي تکبير مؤذن را مي‏شنود، برنامه خود را قطع کرده، به درگاه او مي‏شتابد، و حتي در پايان روز و آغاز شب پيش از آنکه به بستر استراحت رود با او راز و نياز مي‏کند و دل را مرکز انوار او مي‏سازد.
از اين گذشته به هنگامي که آماده مقدمات نماز مي‏شود خود را شستشو مي‏دهد پاک مي‏کند، حرام و غصب را از خود دور مي‏سازد و به بارگاه دوست مي‏رود همه‏ي اين امور تأثير بازدارنده در برابر خط فحشاء و منکرات دارد.
منتها هر نمازي به همان اندازه که از شرايط کمال و روح عبادت برخوردار است نهي از فحشاء و منکر مي‏کند، گاه نهي کلّي و جامع و گاه نهي جزئي و محدود.
ممکن نيست کسي نماز بخواند و هيچگونه اثري در او نبخشد هر چند نمازش صوري باشد هر چند آلوده گناه باشد، البته اين گونه نماز تأثيرش کم است، اين گونه افراد اگر همان نماز را نمي‏خواندند از اين هم آلوده‏تر بودند.
روشنتر بگوئيم: نهي از فحشاء و منکر سلسله مراتب و درجات زيادي دارد و هر نمازي به نسبت رعايت شرايط داراي بعضي از اين درجات است.
از آنچه در بالا گفتيم روشن مي‏شود سرگرداني جمعي از مفسران در تفسير اين آيه و انتخاب تفسيرهاي نامناسب بي‏جهت است، شايد آنها به همين دليل که ديده‏اند بعضي نماز مي‏خوانند و مرتکب گناه مي‏شوند و آيه را در معني مطلقش بدون سلسله مراتب ديده‏اند گرفتار شک و ترديد شده‏اند، و راههاي ديگري را در
تفسير آيه برگزيده‏اند.
از جمله بعضي گفته‏اند: نماز انسان را از فحشاء و منکر باز مي‏دارد مادام که مشغول نماز است!!
چه حرف عجيبي؟ اين مزيتي براي نماز نيست، بسياري از اعمال چنين است.
بعضي ديگر گفته‏اند اعمال و اذکار نماز به منزله جمله‏هائي است که هر يک انسان را از فحشاء و منکر نهي مي‏کند، مثلا تکبير و تسبيح و تهليل هر کدام به انسان مي‏گويد گناه مکن، حال انسان گوش به اين نهي مي‏دهد يا نه؟ مطلب ديگري است.
اما آنها که آيه فوق را چنين تفسير کرده‏اند از اين حقيقت غافل شده‏اند که نهي در اينجا فقط «نهي تشريعي» نيست، بلکه «نهي تکويني» است، ظاهر آيه اين است که نماز اثر بازدارنده دارد و تفسير اصلي همان است که در بالا گفتيم، البته مانعي دارد که بگوئيم نماز هم نهي تکويني از فحشاء و منکر مي‏کند و هم نهي تشريعي.
به چند حديث توجه کنيد:
1- در حديثي از پيامبر گرامي اسلام صلي اللَّه عليه و آله و سلم چنين مي‏خوانيم که فرمود: من لم تنهه صلاته عن الفحشاء والمنکر لم يزدد من اللَّه الا بعداً: «کسي که نمازش او را از فحشاء و منکر باز ندارد هيچ بهره‏اي از نماز جز دوري از خدا حاصل نکرده است»!.
2- در حديث ديگري از همان حضرت چنين آمده: لا صلوة لمن لم يطع الصلوة، و طاعة الصلوة ان ينتهي عن الفحشاء والمنکر: «کسي که اطاعت فرمان نماز نکند نمازش نماز نيست، و اطاعت نماز آن است که نهي آن را از فحشاء و منکر به کار بندد».
3- و در حديث سومي از همان بزرگوار چنين مي‏خوانيم: که جواني از انصار نماز را با پيامبر صلي اللَّه عليه و آله و سلم ادا مي‏کرد اما با اين حال آلوده‏ي گناهان زشتي بود اين ماجرا را به پيامبر صلي اللَّه عليه و آله و سلم عرضه داشتند فرمود: ان صلاته تنهاه يوماً: «سرانجام نمازش روزي او را از اين اعمال پاک مي‏کند».
4- اين اثر نماز بقدري اهميت دارد که در بعضي از روايات اسلامي به عنوان معيار سنجش نماز مقبول و غير مقبول از آن ياد شده، چنانکه امام صادق عليه‏السلام مي‏فرمايد: من احب ان يعلم اقبلت صلوته ام لم تقبل؟ فلينظر: هل منعت صلوته عن الفحشاء والمنکر؟ فبقدر ما منعته قبلت منه!: «کسي که دوست دارد ببيند آيا نمازش مقبول درگاه الهي شده يا نه؟ بايد ببيند آيا اين نماز او را از زشتيها و منکرات باز داشته يا نه؟ به همان مقدار که بازداشته نمازش قبول است»!.
در دنباله‏ي آيه اضافه مي‏فرمايد «ذکر خدا از آن هم برتر و بالاتر است» (و لذکر اللَّه اکبر).
ظاهر جمله‏ي فوق اين است که بيان فلسفه‏ي مهمتري براي نماز مي‏باشد، يعني يکي ديگر از آثار و برکات مهم نماز که حتي از نهي از فحشاء و منکر نيز مهمتر است آنست که انسان را به ياد خدا مي‏اندازد که ريشه و مايه‏ي اصلي هر خير و سعادت است، و حتي عامل اصلي نهي از فحشاء و منکر نيز همين «ذکر اللَّه» مي‏باشد، در واقع برتري آن به خاطر آنست که علت و ريشه محسوب مي‏شود.
اصولا ياد خدا، مايه‏ي حيات قلوب و آرامش دلها است، و هيچ چيز به پايه‏ي آن نمي‏رسد: الا بذکر اللَّه تطمئن القلوب: «آگاه باشيد ياد خدا مايه‏ي اطمينان دلها است» (سوره رعد آيه 28).
اصولا روح همه‏ي عبادات- چه نماز و چه غير آن- ذکر خدا است، اقوال نماز، افعال نماز، مقدمات نماز، تعقيبات نماز، همه و همه در واقع، ياد خدا را در دل انسان زنده مي‏کند.
قابل توجه اينکه در آيه 14 سوره طه اشاره به اين فلسفه اساسي نماز شده و خطاب به موسي مي‏گويد: اقم الصلوة لذکري: «نماز را بر پا دار تا به ياد من باشي».
ولي مفسران بزرگ براي جمله‏ي بالا تفسيرهاي ديگري ذکر کرده‏اند که در بعضي از روايات اسلامي نيز اشاراتي به آن تفسيرها شده، از جمله اينکه: منظور از جمله فوق اين است که «ياد خدا از شما به وسيله‏ي رحمت» برتر از «ياد شما از او بوسيله‏ي طاعت» است.
ديگر اينکه ذکر خدا از نماز برتر و بالاتر است چرا که روح هر عبادتي ذکر خدا است.
اين تفسيرها که بعضاً در روايات اسلامي نيز آمده، ممکن است اشاره به بطون آيه بوده باشد، وگرنه ظاهر آن با معني اول همآهنگتر است، زيرا در اکثر مواردي که ذکر اللَّه به کار رفته، منظور ياد کردن مردم از خدا است، و آيه‏ي فوق نيز همين معني را تداعي مي‏کند، ولي البته ياد کردن خدا از بندگان مي‏تواند به عنوان يک نتيجه‏ي مستقيم براي ياد بندگان از خدا بوده باشد، و به اين ترتيب تضاد ميان دو معني بر طرف مي‏شود.
در حديثي از «معاذ بن جبل» چنين آمده است: «هيچ يک از اعمال آدمي براي نجات او از عذاب الهي برتر از ذکر اللَّه نيست، از او پرسيدند حتي جهاد در راه خدا؟ گفت: آري زيرا خداوند مي‏فرمايد: و لذکر اللَّه اکبر».
ظاهر اين است که معاذ بن جبل اين سخن را از کلام پيامبر صلي اللَّه عليه و آله و سلم استفاده کرده زيرا خود او نقل مي‏کند که از پيامبر خدا پرسيدم: کدام عمل از همه اعمال برتر است فرمود: ان تموت و لسانک رطب من ذکر اللَّه عز و جل: «اينکه به هنگام مردن زبان تو به ذکر خداوند بزرگ مشغول باشد.
و از آنجا که نيات انسانها و ميزان حضور قلب آنها در نماز و سائر عبادات بسيار متفاوت است در پايان آيه مي‏فرمايد: «و خدا مي‏داند چه کارهائي را انجام مي‏دهيد» (واللَّه يعلم ما تصنعون).
چه اعمالي را که در پنهان انجام مي‏دهيد يا آشکار، چه نياتي را که در دل داريد، و چه سخناني که بر زبان جاري مي‏کنيد.
نکته:
تأثير نماز در تربيت فرد و جامعه
گرچه نماز چيزي نيست که فلسفه‏اش بر کسي مخفي باشد، ولي دقّت در متون آيات و روايات اسلامي ما را به ريزه‏کاريهاي بيشتري در اين زمينه رهنمون مي‏گردد:
1- روح و اساس و هدف و پايه و مقدمه و نتيجه و بالاخره فلسفه نماز همان ياد خدا است، همان «ذکر اللَّه» است که در آيه‏ي فوق بعنوان برترين نتيجه بيان شده است.
البته ذکري که مقدمه‏ي فکر، و فکري که انگيزه‏ي عمل بوده باشد، چنانکه در حديثي از امام صادق عليه‏السلام آمده است که در تفسير جمله‏ي و لذکر اللَّه اکبر فرمود: ذکر اللَّه عند ما احل و حرم «ياد خدا کردن به هنگام انجام حلال و حرام» (يعني به ياد خدا بيفتد به سراغ حلال برود و از حرام چشم بپوشد).
2- نماز وسيله‏ي شستشوي از گناهان و مغفرت و آمرزش الهي است چرا که خواه ناخواه نماز انسان را دعوت به توبه و اصلاح گذشته مي‏کند، لذا در حديثي مي‏خوانيم: پيامبر صلي اللَّه عليه و آله و سلم از ياران خود سؤال کرد: لو کان علي باب دار احدکم نهر و اغتسل في کل يوم منه خمس مرات اکان يبقي في جسده من الدرن شي‏ء؟ قلت لا، قال: فان مثل الصلوة کمثل النهر الجاري کلما صلي کفرت ما بينهما من الذنوب: «اگر بر در خانه‏ي يکي از شما نهري از آب صاف و پاکيزه باشد و در هر روز پنج بار خود را در آن شستشو دهد، آيا چيزي از آلودگي و کثافت در بدن او مي‏ماند؟».
در پاسخ عرض کردند: نه، فرمود: «نماز درست همانند اين آب جاري است، هر زمان که انسان نمازي مي‏خواند گناهاني که در ميان دو نماز انجام شده است از ميان مي‏رود».
و به اين ترتيب جراحاتي که بر روح و جان انسان از گناه مي‏نشيند، با مرهم نماز التيام مي‏يابد و زنگارهائي که بر قلب مي‏نشيند زدوده مي‏شود.
3- نماز سدّي در برابر گناهان آينده است، چرا که روح ايمان را در انسان تقويت مي‏کند، و نهال تقوي را در دل پرورش مي‏دهد، و مي‏دانيم «ايمان» و «تقوي» نيرومندترين سدّ در برابر گناه است، و اين همان چيزي است که در آيه‏ي فوق به عنوان نهي از فحشاء و منکر بيان شده است، و همان است که در احاديث متعددي مي‏خوانيم: افراد گناهکاري بودند که شرح حال آنها را براي پيشوايان اسلام بيان کردند فرمودند: غم مخوريد، نماز آنها را اصلاح مي‏کند و کرد.
4- نماز، غفلت‏زدا است، بزرگترين مصيبت براي رهروان راه حق آن است که هدف آفرينش خود را فراموش کنند و غرق در زندگي مادي و لذائذ
زودگذر کردند، اما نماز به حکم اينکه در فواصل مختلف، و در هر شبانه روز پنج بار انجام مي‏شود، مرتباً به انسان اخطار مي‏کند، هشدار مي‏دهد، هدف آفرينش او را خاطر نشان مي‏سازد، موقعيت او را در جهان به او گوشزد مي‏کند و اين نعمت بزرگي است که انسان وسيله‏اي در اختيار داشته باشد که در هر شبانه روز چند مرتبه قويا به او بيدار باش گويد.
5- نماز خودبيني و کبر را درهم مي‏شکند، چرا که انسان در هر شبانه روز هفده رکعت و در هر رکعت دو بار پيشاني بر خاک در برابر خدا مي‏گذارد، خود را ذره‏ي کوچکي در برابر عظمت او مي‏بيند، بلکه صفري در برابر بي‏نهايت.
پرده‏هاي غرور و خودخواهي را کنار مي‏زند، تکبر و برتري‏جوئي را درهم مي‏کوبد.
به همين دليل علي عليه‏السلام در آن حديث معروفي که فلسفه‏هاي عبادات اسلامي در آن منعکس شده است بعد از ايمان، نخستين عبادت را که نماز است با همين هدف تبيين مي‏کند مي‏فرمايد: فرض اللَّه الايمان تطهيراً من الشرک والصلوة تنزيهاً عن الکبر...: «خداوند ايمان را براي پاکسازي انسانها از شرک واجب کرده است و نماز را براي پاکسازي از کبر».
6- نماز وسيله‏ي پرورش، فضائل اخلاق و تکامل معنوي انسان است، چرا که انسان را از جهان محدود ماده و چهار ديوار عالم طبيعت بيرون مي‏برد، به ملکوت آسمانها دعوت مي‏کند، و با فرشتگان همصدا و همراز مي‏سازد، خود را بدون نياز به هيچ واسطه در برابر خدا مي‏بيند و با او به گفتگو برمي‏خيزد.
تکرار اين عمل در شبانه روز آنهم با تکيه روي صفات خدا، رحمانيت و رحيميت و عظمت او مخصوصاً با کمک گرفتن از سوره‏هاي مختلف قرآن بعد از حمد که بهترين دعوت کننده به سوي نيکيها و پاکيها است اثر قابل ملاحظه‏اي
در پرورش فضائل اخلاقي در وجود انسان دارد.
لذا در حديثي از امير مؤمنان علي عليه‏السلام مي‏خوانيم که در فلسفه نماز فرمود: الصلوة قربان کلي تقي: «نماز وسيله‏ي تقرب هر پرهيزکاري به خدا است».
7- نماز به سائر اعمال انسان ارزش و روح مي‏دهد- چرا که نماز روح اخلاص را زنده مي‏کند، زيرا نماز مجموعه‏اي است از نيت خالص و گفتار پاک و اعمال خالصانه، تکرار اين مجموع در شبانه روز بذر ساير اعمال نيک را در جان انسان مي‏پاشد و روح اخلاص را تقويت مي‏کند.
لذا در حديث معروفي مي‏خوانيم که امير مؤمنان علي عليه‏السلام در وصاياي خود بعد از آن که فرق مبارکش با شمشير ابن‏ملجم جنايتکار شکافته شد فرمود: اللَّه اللَّه في الصلوة فانها عمود دينکم: «خدا را خدا را درباره‏ي نماز، چرا که ستون دين شما است».
مي‏دانيم هنگامي که عمود خيمه درهم بشکند يا سقوط کند هر قدر طنابها و ميخهاي اطراف محکم باشد اثري ندارد، همچنين هنگامي که ارتباط بندگان با خدا از طريق نماز از ميان برود اعمال ديگر اثر خود را از دست خواهد داد.
در حديثي از امام صادق عليه‏السلام مي‏خوانيم: اول ما يحاسب به العبد الصلوة فان قبلت قبل سائر عمله، و ان ردت رد عليه سائر عمله: «نخستين چيزي که در قيامت از بندگان حساب مي‏شود نماز است اگر مقبول افتاد سائر اعمالشان قبول مي‏شود، و اگر مردود شد سائر اعمال نيز مردود مي‏شود»!
شايد دليل اين سخن آن باشد که نماز رمز ارتباط خلق و خالق است، اگر به طور صحيح انجام گردد قصد قربت و اخلاص که وسيله قبولي سائر اعمال است در او زنده مي‏شود، وگرنه بقيه‏ي اعمال او مشوب و آلوده مي‏گردد و از درجه اعتبار
ساقط مي‏شود.
8- نماز قطع نظر از محتواي خودش با توجه به شرائط صحت دعوت به پاکسازي زندگي مي‏کند، چرا که مي‏دانيم مکان نمازگزار، لباس نمازگزار، فرشي که بر آن نماز مي‏خواند، آبي که با آن وضو مي‏گيرد و غسل مي‏کند، محلي که در آن غسل و وضو انجام مي‏شود بايد از هرگونه غصب و تجاوز به حقوق ديگران پاک باشد کسي که آلوده به تجاوز و ظلم، ربا، غصب، کم‏فروشي، رشوه‏خواري و کسب اموال حرام باشد چگونه مي‏تواند مقدمات نماز را فراهم سازد؟ بنابراين تکرار نماز در پنج نوبت در شبانه روز خود دعوتي است به رعايت حقوق ديگران.
9- نماز علاوه بر شرائط صحت شرائط قبول، يا به تعبير ديگر شرائط کمال دارد که رعايت آنها نيز يک عامل مؤثر ديگر براي ترک بسياري از گناهان است.
در کتب فقهي و منابع حديث، امور زيادي به عنوان موانع قبول نماز ذکر شده است از جمله مسأله شرب خمر است که در روايات آمده: لا تقبل صلوة شارب الخمر اربعين يوماً الا ان يتوب: «نماز شرابخوار تا چهل روز مقبول نخواهد شد مگر اينکه توبه کند».
و در روايات متعددي مي‏خوانيم: از جمله کساني که نماز آنها قبول نخواهد شد پيشواي ستمگر است».
و در بعضي از روايات ديگر تصريح شده است که نماز کسي که زکات نمي‏پردازد قبول نخواهد شد، و همچنين روايات ديگري که مي‏گويد: خوردن غذاي حرام يا عجب و خودبيني از موانع قبول نماز است، پيدا است که فراهم کردن اين شرايط قبولي تا چه حد سازنده است؟
10- نماز روح انضباط را در انسان تقويت مي‏کند، چرا که دقيقاً بايد در اوقات معيني انجام گيرد که تأخير و تقديم آن هر دو موجب بطلان نماز، است همچنين آداب و احکام ديگر در مورد نيت و قيام و قعود و رکوع و سجود و مانند آن که رعايت آنها، پذيرش انضباط را در برنامه‏هاي زندگي کاملاً آسان مي‏سازد.
همه‏ي اينها فوائدي است که در نماز، قطع نظر از مسأله جماعت وجود دارد و اگر ويژگي جماعت را بر آن بيفزائيم- که روح نماز همان جماعت است- برکات بي‏شمار ديگري دارد که اينجا جاي شرح آن نيست، بعلاوه کم و بيش همه از آن آگاهيم.
گفتار خود را در زمينه فلسفه و اسرار نماز با حديث جامعي که از امام علي بن موسي الرضا عليه‏السلام نقل شده پايان مي‏دهيم:
امام در پاسخ نامه‏اي که از فلسفه‏ي نماز در آن سؤال شده بود چنين فرمود:
علت تشريع نماز اين است که توجه و اقرار به ربوبيت پروردگار است، و مبارزه‏ي با شرک و بت‏پرستي، و قيام در پيشگاه پروردگار در نهايت خضوع و نهايت تواضع، و اعتراف به گناهان و تقاضاي بخشش از معاصي گذشته، و نهادن پيشاني بر زمين همه روز براي تعظيم پروردگار.
و نيز هدف اين است که انسان همواره هشيار و متذکر باشد، گرد و غبار فراموشکاري بر دل او ننشيند، مست و مغرور نشود، خاشع و خاضع باشد، طالب و علاقمند افزوني در مواهب دين و دنيا گردد.
علاوه بر اينکه مداومت ذکر خداوند در شب و روز که در پرتو نماز حاصل مي‏گردد، سبب مي‏شود که انسان مولا و مدبر و خالق خود را فراموش نکند، روح سرکشي و طغيانگري بر او غلبه ننمايد.
و همين توجه به خداوند و قيام در برابر او، انسان را از معاصي باز مي‏دارد و از انواع فساد جلوگيري مي‏کند.
جزء 21 قرآن مجيد
از آيه 46 سوره عنکبوت

 

بحث و گفتگو پیرامون آیه
 

سفارش به نماز به عنوان یک عبادت. نه اینکه خداوند خود احتیاجی به این عبادت داشته باشه بلکه ما بندگان به آن احتیاج داریم. چون خداوند سفارش کرده که نماز را برپادار زیرا نماز تو را از زشتی ها و کارهای بد بازمی دارد.
 

تطبیق مفاهیم آیه با روحیات و منش و رفتار خودمان
 

برای اینکه کار بد نکنیم لازم کارهای خوب دیگه ای بکنیم که نتیجه اش بازداشتن ما از کارهای بد می شه و البته خود نکردن اون کارها هم مهمه ولی گاهی توفیق می خواد که لازمه قبلش کارهای خوبی بکنیم از جمله نماز خواندن که خداوند تأکید بر انجامش کرده و نتیجه اش را هم دوری از کارهای زشت و بد بیان کرده.
 

به کار بستن آیه در زندگی شخصیمان
 

باید ایمان و اعتقاد و اعتمادمون رو به خدا قوی تر کنیم و به راهنمایی هایش عمل کنیم. وقتی می فرماید نماز بخوانید تا از کارهای زشت و بد دور باشید باید باور داشته باشیم که قطعاً همینطور است. خواندن نماز هم شرایطی دارد. به وقت و چه بهتر اول وقت باشد، به جماعت هم خوب است، با توجه کامل و .... .

 

دوشنبه 15 تیر 1394  4:33 PM
تشکرات از این پست
shirdel2 kuoroshss
shirdel2
shirdel2
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1393 
تعداد پست ها : 5535
محل سکونت : یزد

پاسخ به:∞ آیه شب نوزدهم ماه مبارک رمضان ∞

بنام خدا

تفسیر آیه 45 سوره عنکبوت
«اتْلُ ما أُوحِیَ إِلَیْکَ مِنَ الْکِتابِ وَ أَقِمِ الصَّلاةَ إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى‏ عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ وَ لَذِکْرُ اللَّهِ أَکْبَرُ وَ اللَّهُ یَعْلَمُ ما تَصْنَعُونَ»؛[1]

آنچه را از کتاب (آسمانى) به تو وحى شده تلاوت کن، و نماز را برپا دار، که نماز (انسان را) از زشتی‌ها و گناه بازمى‏‌دارد، و یاد خدا بزرگ‌تر است و خداوند مى‌‏داند شما چه کارهایى انجام مى‌‏دهید!
در این آیه خداوند به پیامبرش(ص) دستور مى‌‏دهد تا آنچه به ایشان وحى شده(قرآن) را تلاوت نماید؛ چرا که تلاوت قرآن بهترین چیزی است که انسان را از شرک و ارتکاب فحشاء و منکرات بازمی‌دارد؛ به دلیل آن‌که در قرآن آیات روشنى است که دربردارنده حجت‌‏هایى نورانى است که حق را آن‌طور که باید روشن مى‌‏سازد. همچنین مشتمل بر داستان‌هاى عبرت آموز، مواعظ و بشارت‌‏ها، انذار، وعده و وعیدها است که شنونده و خواننده را از گناهان بازمى‌‏دارد. خدای متعال پس از امر به تلاوت قرآن، پیامبرش را امر به نماز می‌کند که بهترین اعمال است؛ چرا که نماز بازدارنده از فحشاء و منکر است.
سیاق آیه شاهد بر این است که: مراد از این بازدارى، بازدارى طبیعت نماز از فحشاء و منکر است؛ یعنی طبیعت نماز آن‌گونه است که انسان را از گناه بازمی‌دارد. البته بازدارى آن به نحو «اقتضاء» است، نه «علیت تامه» که هر کس نماز خواند، دیگر نتواند گناه کند.
اکنون پرسش این است که چگونه نماز از فحشاء و منکرات نهى مى‌‏کند؟
در جواب باید گفت؛ نمازی که بنده خدا، آن‌را در هر روز پنج بار به جا بیاورد، و همه عمر ادامه دهد، بویژه اگر آن‌را همه روزه در جامعه‌‌اى صالح به جا آورد، و افراد آن جامعه نیز مانند او همه روزه به جا بیاورند، و مانند او نسبت به آن اهتمام ورزند، طبعاً چنین محیطی با ارتکاب گناهان کبیره سازش ندارد.
آرى توجه به خدا از در بندگى، آن هم در چنین محیط و از چنین افراد، طبیعتاً باید انسان را از هر گناه کبیره و هر عملى که دین آن‌را زشت مى‌‌داند؛ مانند قتل نفس، خوردن مال ایتام، غیبت و تهمت، زنا و لواط و ... باز بدارد؛ به دلیل این‌که نماز ذکر خدا است، و این ذکر، اولاً: ایمان به وحدانیت خداى تعالى، و رسالت و جزاى روز قیامت را به نمازگزار تلقین مى‌‏کند، و به او مى‌‌گوید که خداى خود را با اخلاص در عبادت مخاطب قرار داده و از او استعانت به نما، و درخواست کن که تو را به سوى صراط مستقیم هدایت نموده، و از گمراهی و غضبش به او پناه ببر.
ثانیاً: او را وامى‌دارد به این‌که با روح و بدن خود متوجه ساحت عظمت و کبریایى خدا شده، پروردگار خود را با حمد و ثنا و تسبیح و تکبیر یاد آورد، و در آخر بر خود و هم مسلکان خود و بر همه بندگان صالح سلام فرستد.
علاوه بر این، او را وادار مى‌کند به این‌که از حدث که نوعى آلودگى به لوازم دنیوی است، و از خبث یعنى آلودگى بدن و جامه، خود را پاک کند، همچنین از این‌که لباس و مکان نمازش غصبى باشد، بپرهیزد، و رو به سوى خانه پروردگارش بایستد.
پس اگر انسان مدتى کوتاه بر نماز خود پایدارى کند، و در انجام آن تا حدى نیت صادق داشته باشد، این ادامه در مدت کوتاه به طور مسلم باعث مى‌شود که ملکه پرهیز از فحشاء و منکر در او پیدا شود، به طورى که اگر فرضاً آدمى شخصى را بر خود بگمارد که دائماً ناظر بر احوالش باشد، و او را آن‌چنان تربیت کند که این ملکه در او پیدا شود و به زیور ادب عبودیت آراسته گردد، قطعاً تربیت او مؤثرتر از تربیت نماز نیست، و به بیش از آنچه که نماز او را دستور مى‌‏دهد دستور نخواهد داد، و به بیش از آن مقدار که نماز به ریاضتش وامى‌دارد، وادار نخواهد کرد.
امام صادق(ع) در باره نماز تمام و کامل می‌فرماید: نماز چهار هزار حدّ و حکم دارد که تو از همه آنها مورد بازخواست قرار نمى‏‌گیرى. راوی از حضرتش پرسید: تنها حدود و احکامى را که ترک کردن آن جایز نیست و نماز جز به آن کامل نمى‏‌‌گردد، بفرمایید. امام(ع) فرمود: نماز کسى تمام و کامل است که طهارت کامل، و اهتمام ویژه داشته، بدون فتنه انگیزی و فساد، و به دور از شک و تردید باشد، نسبت به خدا شناخت‏ و معرفت داشته و در پیشگاه او خاضعانه و خاشعانه بایستد، آن‌گاه میان حالت نومیدى و آزمندى، و شکیبایى و بى‌‌‏تابى بایستد، به گونه‌‏اى که گویى نوید پروردگار تنها متوجّه او، و وعده عذاب تنها براى او است، و دارایى خویش را در راه خدا بذل نموده و تمام اهداف خود را خیال انگاشته، و نفس خود و هر چیز ارجمند در نزد خویش را در راه خشنودى خداوند بذل نموده، بدون این‌که انتظار چیزى را بکشد، پیش به سوى او، راه راست را طى نماید، و وابستگى‌‌‏هاى اهتمام به غیر او را با چشم توجّه به خداوندى که قصد سیر به سوى او را نموده و مى‌‌‏خواهد به درگاه او وارد شده، قطع نماید، و از او اجازه ورود بگیرد. هر گاه کسى این چنین عمل کند، نمازش همان نمازى خواهد بود که به خواندن آن امر، و در باره آن گفته شده است: «براستى نماز انسان را از کردار و گفتار زشت و ناپسند باز مى‌‏دارد».[2]
اکنون ضروری است اشکالى که به آیه شریفه شده،[3]  چنان‌که در پرسش نیز مطرح شده را مطرح کنیم؛ و آن این‌که قرآن مى‌‏فرماید نماز از فحشاء و منکرات نهى مى‌‏کند، در حالی‌که ما بسیارى از نمازگزاران را مى‌‏بینیم که از ارتکاب گناهان بزرگ پروایى ندارند؛ چرا نماز آنان بازدارنده از فحشاء و منکرات نیست؟.
در جواب این اشکال برخی از مفسران گفته‌‏اند؛ کلمه «صلاة» در آیه شریفه در معناى نکره است، و معناى آیه این است که یک قسم از نمازها باعث مى‌‏شود که نمازگزار از فحشاء و منکرات اجتناب ورزد، و درست هم هست، پس مراد همه نمازها نیست، تا آن اشکال وارد شود.[4]
بعضى دیگر با استناد به روایتی از امام صادق(ع)[5] می‌گویند نماز تا زمانی که نمازگزار مشغول آن است، این اثر را دارد؛ یعنى شخص نمازگزار تا وقتی که مشغول نماز است، کارهاى زشت نمى‌‏کند؛ چون همین اشتغال به نماز او را از کارهاى دیگر بازمى‌‏دارد.[6]
بعضى دیگر گفته‌‏اند؛ آیه به همان ظاهرش معنایى دارد که آن اشکال متوجهش نمى‌‏شود، و آن این است که نماز مانند یک انسانى که دیگرى را از فحشاء و منکرات نهى مى‌‏کند، به شخص نمازگزار مى‌‏گوید: زنا مکن، ربا مخور، دروغ مگو، و ... اما همان‌طور که در آن انسان، لازمه نهى این نیست که شنونده گوش هم بدهد، و از گفته او از منکر دوری کند، در نماز نیز چنین است؛ یعنى نماز مرتب به نمازگزار مى‏‌گوید که چنین و چنان مکن، اما لازمه این نهى این نیست که نمازگزار هم از نهی‌اش اطاعت کند، و از آن کارها دست بردارد. مگر نهى نماز از نهى خدا مهم‌‏تر و مؤثرتر است؟! خداى تعالى در آیه شریفه: «إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ وَ إِیتاءِ ذِی الْقُرْبى‏ وَ یَنْهى‏ عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ»،[7] به عدل، احسان و صله رحم امر مى‏کند، و از فحشاء و منکر نهى مى‌‏فرماید، با این حال مردم هم‌چنان نافرمانى‌‏اش مى‌‏کنند، و نهى او باعث بازداری مردم نمى‌‏شود. نهى نماز هم مثل آن است. پس اشکالى که بر آیه شده، ناشى از این توهم است که نهى همواره مستلزم بازداری است، و این تصور باطلی است.[8]
از برخی مفسران در پاسخ به این اشکال نقل شده است که نماز را براى این مى‌‏خوانند که به یاد خدا بیفتند، هم‌چنان که خود خداى تعالى هم فرمود: «أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِکْرِی»؛[9] نماز را براى یاد من به پا دار، و کسى که به یاد خدا باشد، مسلماً از اعمالى که خوشایند خدا نیست پرهیز مى‌‏کند، و آن اشخاصى که در اشکال مورد نظرند، اشخاصى هستند که اگر نماز نخوانند گناه بیشتر مى‌‏کنند، و نماز در آنها این مقدار اثر گذاشته که منکرات را کمتر مرتکب شوند.[10]
علامه طباطبائی(ره) در جواب از اشکال مطرح شده می‌گوید؛ آنچه از سیاق آیه برمى‌‌آید؛ این است که اگر دستور داده‌‌‏اند که مردم نماز بخوانند، براى این است که نماز آنان را از فسق و فجور بازمى‌دارد، و این تعلیل مى‌‏فهماند که نماز عملى است عبودى که به جا آوردنش صفتى در روح آدمى پدید مى‌آورد که آن صفت -به اصطلاح معروف- پلیسى است غیبى، و صاحبش را از فحشاء و منکرات بازمى‌دارد، و در نتیجه جان و دلش را از قذارت گناهان و آلودگى‌هایى که از اعمال زشت پیدا مى‌‌شود، پاک مى‌‌نماید.
پس معلوم مى‌‏شود مقصود از نماز رسیدن به آن صفت است؛ یعنى صفت بازدارى از گناه. پیدایش این صفت اثر طبیعى نماز است، اما به نحو اقتضاء، نه به نحو علیت. به عبارت دیگر، بازدارى از گناه اثر طبیعى نماز است؛ چون نماز توجه خاصى است از بنده به سوى خداى سبحان، اما این اثر تنها به مقدار اقتضاء است، نه علیت تامه، تا تخلف نپذیرد، و نمازگزار دیگر نتواند گناه کند. نه این‌گونه نیست، بلکه اثرش به مقدار اقتضاء است؛ یعنى اگر مانع و یا مزاحمى در بین نباشد نماز اثر خود را مى‌‏بخشد، و نمازگزار را از فحشاء بازمى‌‌دارد، ولى اگر مانعى و یا مزاحمى جلو اثر آن‌را گرفت، دیگر اثر نمى‌کند، در نتیجه نمازگزار آن کارى که انتظارش را از او ندارند مى‌کند.
البته باید توجه داشت که نماز دارای مراتب است؛ بنابراین اثری که به صورت اقتضاء بر آن مترتب می‌شود نیز دارای مراتب است؛ یعنی نماز و جلوگیری از گناه، مانند دو کفه ترازو هستند، هر وقت نمازگزار در نماز خود بیشتر به یاد خدا بود، نمازگزار کمتر گناه مى‌‏کند، و هر جا یاد خدا در نماز ضعیف ‌شود، و نمازگزار از حقیقت یاد خدا منصرف گردد، دچار گناه مى‌‏شود.
اگر کسی خواست این معنا را لمس کند، باید حال بعضى از افراد که نام مسلمان دارند، و در عین حال نماز نمى‌‏خوانند را، در نظر بگیرد، که اگر رفتار آنها را زیر نظر قرار دهد، مى‏‌بیند که به دلیل نخواندن نماز، روزه را هم مى‌خورد، و حج هم نمى‌‏رود و زکات هم نمى‌‏دهد، و بالأخره سایر واجبات را هم ترک مى‌کند، و هیچ فرقى بین پاک و نجس، و حلال و حرام نمى‌گذارد. و هیچ چیزى را در راه خود مانع پیشرفت خود نمى‏‌بیند، نه ظلم، نه زنا، نه ربا، نه دروغ، و نه هیچ چیز دیگر.
آن وقت اگر حال چنین شخصى را با حال کسى مقایسه کنى که نماز مى‌خواند، و در نمازش به حد اقل آن، یعنى آن مقدارى که تکلیف از گردنش ساقط شود اکتفاء مى‌کند، خواهى دید که او از بسیارى از کارها که بى‌نماز از آن پروا نداشت پروا دارد، و اگر حال این نمازگزار را با حال کسى مقایسه کنى که در نمازش اهتمام بیشترى دارد، خواهى دید که دومى از گناهان بیشترى پروا دارد، و به همین قیاس هر چه نماز کامل‌تر باشد، خوددارى از فحشاء و منکرات بیشتر خواهد بود.[11]
خلاصه این‌که هر نمازى به همان اندازه که از شرایط کمال و روح عبادت برخوردار است، نهى از فحشاء و منکر مى‌کند، گاه نهى کلى و جامع و گاه نهى جزئى و محدود. ممکن نیست کسى نماز بخواند و هیچ‌گونه اثرى در او نبخشد هر چند نمازش صورى باشد، هر چند آلوده گناه باشد، البته این‌گونه نماز تأثیرش کم است. این‌گونه افراد اگر همان نماز را نمى‌خواندند شاید از این هم آلوده‌‏تر بودند. به هر حال نهى از فحشاء و منکر سلسله مراتب و درجات زیادى دارد و هر نمازى به نسبت رعایت شرایط، داراى بعضى از این درجات است.
جمله «وَ لَذِکْرُ اللَّهِ أَکْبَرُ»، اثر دیگرى از نماز را بیان مى‏‌کند، و این‌که آن اثر، بزرگ‌تر از اثر قبلى است، در نتیجه جمله «وَ لَذِکْرُ اللَّهِ أَکْبَرُ» به منزله ترقى دادن مطلب است، پس گویا خداوند فرموده: نماز بگزار تا تو را از فحشاء و منکر باز بدارد، بلکه آنچه از نماز نصیبت می‌شود بیش از این چیزها است؛ به دلیل آن‌که مهم‌تر از نهى از فحشاء و منکر این است که تو را به یاد خدا مى‌‏اندازد، و این مهم‌‏تر است؛ زیرا ذکر خدا بزرگ‌ترین خیرى است که ممکن است به یک انسان برسد؛ چرا که ذکر خدا کلید همه خیرات است، و نهى از فحشاء و منکرات نسبت به آن، فایده‌‏اى جزئى است.
به دیگر سخن، ظاهر جمله «وَ لَذِکْرُ اللَّهِ أَکْبَرُ»، این است که بیان فلسفه مهم‌ترى براى نماز مى‌‏باشد؛ یعنى یکى دیگر از آثار و برکات مهم نماز که حتى از نهى از فحشاء و منکر نیز مهم‌تر است، این است که انسان را به یاد خدا مى‌اندازد که ریشه و مایه اصلى هر خیر و سعادت است، و حتى عامل اصلى نهى از فحشاء و منکر نیز همین «ذکر اللَّه» است. در حقیقت برترى آن به جهت آن است که علت و ریشه محسوب مى‌‏شود.[12]

پی نوشت ها:
 [1]. عنکبوت، 45.
[2]. کراجکى، محمد بن على‏، کنز الفوائد، ج 2، ص 223- 224، قم، دارالذخائر، چاپ اول، 1410ق.‏ «فَقَالَ الصَّادِقُ (ع) لِلصَّلَاةِ أَرْبَعَةُ آلَافِ حَدٍّ لَسْتَ تُؤَاخَذُ بِهَا فَقَالَ أَخْبِرْنِی بِمَا لَا یَحِلُّ تَرْکُهُ وَ لَا تَتِمُّ الصَّلَاةُ إِلَّا بِهِ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (ع)‏ لَا تَتِمُّ الصَّلَاةُ إِلَّا لِذِی طُهْرٍ سَابِغٍ وَ اهْتِمَامٍ بَالِغٍ غَیْرِ نَازِغٍ وَ لَا زَائِغٍ عَرَفَ فَوَقَفَ وَ أَخْبَتَ فَثَبَتَ فَهُوَ وَاقِفٌ بَیْنَ الْیَأْسِ وَ الطَّمَعِ وَ الصَّبْرِ وَ الْجَزَعِ کَأَنَّ الْوَعْدَ لَهُ صُنِعَ وَ الوَعِیدَ بِهِ وَقَعَ بَذَلَ عِرْضَهُ وَ تَمَثَّلَ غَرَضَهُ وَ بَذَلَ فِی اللَّهِ الْمُهْجَةَ وَ تَنَکَّبَ غَیْرَ الْحُجَّةِ مُرْتَغِماً بِإِرْغَامٍ یَقْطَعُ عَلَائِقَ الِاهْتِمَامِ یعین [بِعَیْنِ‏] مَنْ لَهُ قَصَدَ وَ إِلَیْهِ وَفَدَ وَ فِیهِ اسْتَرْفَدَ فَإِذَا أَتَى بِذَلِکَ کَانَتْ هِیَ الصَّلَاةُ الَّتِی بِهَا أُمِرَ وَ عَنْهَا أُخْبِرَ وَ إِنَّهَا هِیَ الصَّلَاةُ الَّتِی تَنْهى‏ عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَر».
[3]. آلوسی، سید محمود، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، تحقیق، عطیة، علی عبدالباری، ج ‏10، ص 367، بیروت، دارالکتب العلمیة، چاپ اول، 1415ق.
[4]. ر. ک: همان، ص 367- 368.
[5]. «وَ قَدْ رُوِیَ عَنِ الصَّادِقِ (ع) أَنَّهُ قَالَ: الصَّلَاةُ حُجْزَةُ اللَّهِ وَ ذَلِکَ أَنَّهَا تَحْجُزُ الْمُصَلِّیَ عَنِ الْمَعَاصِی مَا دَامَ فِی صَلَاتِهِ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ- إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى‏ عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَر». ابن بابویه، محمد بن على‏، التوحید، محقق، مصحح، حسینى، هاشم‏ ص 166، قم، جامعه مدرسین،‏ چاپ اول، 1398 ق.‏
[6]. روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، ص 367- 368.
[7]. نحل، 90. «به درستى که خداوند امر مى‏‌کند به عدل و نیکى کردن و به عطا کردن به نزدیکان، و نهى مى‌‏کند از کار زشت و ناپسند».
[8]. روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، ص 367- 368.
[9]. طه، 14.
[10]. همان.
[11]. ر. ک: طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ‏16، ص 133- 137، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، 1417ق؛ المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه، موسوی همدانی، سید محمد باقر، ج 16، ص 197- 203، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، 1374ش.
[12]. المیزان فی تفسیر القرآن، ج ‏16، ص 136؛ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ‏16، ص 286- 287، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1374ش.

 

منبع : پایگاه اسلام کوئست

                  

دوشنبه 15 تیر 1394  10:30 PM
تشکرات از این پست
kuoroshss tahmores
shirdel2
shirdel2
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1393 
تعداد پست ها : 5535
محل سکونت : یزد

پاسخ به:∞ آیه شب نوزدهم ماه مبارک رمضان ∞

بنام خدا

ان الصلاة تنهی عن الفحشاء و المنکر( سوره عنکبوت آیه 45 )

[  عنایت دارید که فاعل تنهی صلاه است نه پروردگار. خود نماز است که اگر شما آن نماز واقعی را که حالا در ] يقيمون الصلاه[ به آن می‌رسیم. شما اگر آن نماز دستور داده شده را، آن نماز واقعی را که شرایطش قسمتی در قرآن است و قسمتی اش در روایات است، بپا بدارید قطعا از شرور که فحشا و منکرات است شما را باز مي‌دارد و روز قیامت هم نمازگزاران واقعی اهل بهشت هستند. آنهایی هم که نمازگزار واقعی نیستند نه اهل دوزخ هستند. اینکه مي‌گوید «حی علی الفلاح» یعنی بیایید نماز یک عملی است که شما را از شرور که فحشا و منکرات است باز مي‌دارد، نجات مي‌دهد و به ادراک خیر و صلاح شما را مي‌رساند.

                  

دوشنبه 15 تیر 1394  10:37 PM
تشکرات از این پست
kuoroshss
shirdel2
shirdel2
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1393 
تعداد پست ها : 5535
محل سکونت : یزد

پاسخ به:∞ آیه شب نوزدهم ماه مبارک رمضان ∞

بنام خدا


در این  آیه، به رابطه نزدیک «نماز» و پرهیز از گناه و فحشاء و منکر اشاره شده است؛ در این آیه شخص پیامبر صلی الله علیه و آله به عنوان یک الگو و اسوه، مخاطب به این خطاب شده است: نماز را بر پا دار که نماز (انسان را) از زشتیها و گناه باز می دارد (و اقم الصلوة ان الصلوة تنهی عن الفحشاء و المنکر)

«فحشاء و منکرات» مجموعه افعال غیر اخلاقی است، و می دانیم تمام افعال غیر اخلاقی سرچشمه ای از صفات ضد ارزشی در درون جان انسان دارد؛ و به تعبیر دیگر، همیشه اخلاق درونی است که در اخلاق برونی اثر می گذارد.

تاثیر نماز در بازداشتن از فحشاء و منکر نیز درست به همین دلیل است؛ زیرا نماز با افعال و اذکار بسیار پر محتوایش، انسان را در جهانی برتر و والاتر - جهان قرب به خدا - وارد می کند؛ و این نزدیکی او را از سرچشمه های اصلی فحشاء و منکر که همان هوای نفس و حب افراطی به دنیا است دور می سازد.

به همین دلیل، نماز گزاران واقعی کمتر گرد گناه می گردند؛ و هر قدر نماز روح و جان و محتوای بیشتری داشته باشد، به همان نسبت انسان از منکرات و زشتیها دورتر می شود و شکوفه های فضائل و اخلاق در درون جانش آشکارتر می گردد.

 

                  

دوشنبه 15 تیر 1394  10:42 PM
تشکرات از این پست
kuoroshss tahmores
morteza237
morteza237
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1391 
تعداد پست ها : 1979
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:∞ آیه شب نوزدهم ماه مبارک رمضان ∞

ترجمه  
 
آنچه را از كتاب (آسمانى قرآن) به تو وحى شده تلاوت كن و نماز را به‏پادار، كه همانا نماز (انسان را) از فحشا و منكر باز مى‏دارد و البتّه یاد خدا بزرگ‏تر است و خداوند آنچه را انجام مى‏دهید مى‏داند.

 

خدایا چنان کن سرانجام کار                              تو خوشنود باشی و ما رستگار

چهارشنبه 17 تیر 1394  1:36 PM
تشکرات از این پست
morteza237
morteza237
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1391 
تعداد پست ها : 1979
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:∞ آیه شب نوزدهم ماه مبارک رمضان ∞

نکته ها  
 
در این آیه خداوند به پیامبرش دستور تلاوت قرآن و نماز را در كنار هم داده و این به خاطر آن است كه قرآن و نماز دو منبع نیروبخش مى‏باشند. خداوند كه به پیامبرش از یك مسئولیّت سنگین خبر مى‏دهد، «انّا سنلقى علیك قولاً ثقیلاً»(143) به او مى‏فرماید: براى انجام این مسئولیّت سنگین، از دو منبع نیروبخش كمك بگیر:
یكى تلاوت قرآن. «و رَتّل القرآن ترتیلا»(144)
و دیگرى نماز شب. «اِنّ ناشئة الیل هى اَشدّ وَطاً و أقوم قیلاً»(145)
البتّه علاوه بر این آیه، نماز و قرآن، بارها در كنار هم آمده است؛ از جمله: «یتلون كتاب اللّه و اقاموا الصّلاة»(146) و «یمسّكون بالكتاب و اقاموا الصّلاة»(147)
براى جمله «لذكر اللّه اكبر» چند معنا بیان شده است:
الف: نماز، بزرگ‏ترین ذكر الهى است. به دلیل آیه‏ى «أقم الصّلاة لذكرى»(148) كه نماز را ذكر خداوند مى‏داند.
ب: یاد خدا (و حضور قلب)، بالاتر از ظاهر نماز است.
ج: یاد خدا براى انسان از همه كارها برتر است.
د: یاد خدا، براى جلوگیرى از فحشا و منكر بالاتر از هر اهرم دیگر است.
ه: یاد خدا از شما، بزرگتر از یاد شما از خدا است. (البتّه این معنا با توجّه به روایات در ذیل آیه «فاذكرونى اذكركم»(149) برداشت شده است.(150))
به پیامبر اكرم‏صلى الله علیه وآله گفته شد: فلانى هم نماز مى‏خواند و هم خلاف مى‏كند، فرمود:«انّ صلاته تنهاه یوماً»(151) بالاخره نماز او روزى نجاتش خواهد داد.
امام صادق‏علیه السلام فرمود: هر كسى دوست دارد قبولى یا ردّ نمازش را بداند، ببیند نمازش او را از فحشا و منكر باز داشته است یا نه. سپس امام‏علیه السلام فرمود: «فبقدر ما منعته قبلت منه»(152) به اندازه‏اى كه نماز، انسان را از منكرات باز مى‏دارد، به همان اندازه قبول مى‏شود.
143) مزمّل، 5.
144) مزمل، 4 .
145) مزمل، 6 .
146) فاطر، 29 .
147) اعراف، 170 .
148) طه، 14.
149) بقره، 152 .
150) تفسیر نورالثقلین.
151) تفسیر مجمع‏البیان.
152) تفسیر مجمع‏البیان.

 

خدایا چنان کن سرانجام کار                              تو خوشنود باشی و ما رستگار

چهارشنبه 17 تیر 1394  1:37 PM
تشکرات از این پست
morteza237
morteza237
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1391 
تعداد پست ها : 1979
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:∞ آیه شب نوزدهم ماه مبارک رمضان ∞

پيام ها  
 
 1- تنها آشنایى با مفاهیم، تلاوت و آموزش قرآن كافى نیست، بلكه عمل لازم است. «اُتلُ - أقِم»
 2- قرآن و نماز، در رأس برنامه‏هاى تربیتى است. «اُتلُ - أقِم»
 3- رابطه پیامبر با مردم از طریق تلاوت آیات قرآن و ابلاغ اوامر خداوند به آنان و رابطه او با خدا از طریق عبادت و نماز است. «اُتلُ - أقِم»
 4- در تبلیغ و ارشاد، حكمت و آثار دستورها دینى را بیان كنیم. «أقِم الصّلاة انّ الصّلاة تنهى عن الفحشاء و المنكر»
 5 - در پیشگاه خداوند، نماز از عظمت و جایگاه خاصّى برخودار است. «أقم الصّلاة اِنّ الصّلاة» (تكرار كلمه‏ى «صلاة»)
 6- نقش اصلاحى نماز در فرد و جامعه حدسى و پیشنهادى نیست، بلكه قطعى است. «اِنّ الصّلاة» (كلمه‏ى «انّ» و جمله‏ى اسمیه)
 7- اگر نمازِ انسان، او را از فحشا و منكر باز نداشت، باید در قبولى نماز خود شك كند. «اِنّ الصّلاة تنهى»
 8 - گسترش كارهاى نیك و معروف، به طور طبیعى مانع رشد منكر است. «الصّلاة تنهى»
 9- علم خداوند، ضامن اجراى صحیح دستورهاى اوست. «واللّه یعلم ما تصنعون»
 10- در نماز، انواع راز و رمزها، هنرها و سلیقه‏ها نهفته است. «ما تصنعون»
 نماز و بازدارندگى از منكرات‏
 سؤال: چگونه نماز فرد و جامعه را از فحشا و منكر باز مى‏دارد؟
 پاسخ: 1. ریشه‏ى تمام منكرات غفلت است و خداوند در آیه 179 سوره‏ى اعراف، انسان غافل را از حیوان بدتر شمرده است. «اولئك كالانعام بل هم اضلّ اولئك هم الغافلون» و نماز چون یاد خدا و بهترین وسیله‏ى غفلت‏زدایى است، پس زمینه‏ى منكرات را از بین مى‏برد.
2. اقامه‏ى نماز و داشتن رنگ الهى، مانع گرفتن رنگ شیطانى است. چنانكه كسى‏كه لباس سفید بپوشد، حاضر نیست در جاى كثیف و آلوده بنشیند.
 3. در كنار نماز، معمولاً توصیه به زكات شده است، كه فرد را از منكر بخل و بى‏تفاوتى در برابر محرومان و جامعه را از منكر فقر كه زمینه‏ى رویكرد به منكرات است، رها مى‏سازد.
 4. نماز، داراى احكام و دستوراتى است كه رعایت هر یك از آنها انسان را از بسیارى گناهان باز مى‏دارد، مثلاً:
* شرط حلال بودن مكان و لباس نمازگزار، انسان را از تجاوز به حقوق دیگران باز مى‏دارد.
* رعایت شرط پاك بودن آب وضو، مكان، لباس و بدن نمازگزار، انسان را از آلودگى و بى‏مبالاتى دور مى‏كند.
* شرط اخلاص، انسان را از منكر شرك، ریا و سُمعه باز مى‏دارد.
* شرط قبله، انسان را از منكر بى‏هدفى و به هر سو توجّه كردن باز مى‏دارد.
* ركوع و سجده، انسان را از منكر تكبّر باز مى‏دارد.
* توجّه به پوشش مناسب در نماز، انسان را از منكر برهنگى و بى حیایى حفظ مى‏كند.
* توجّه به عدالت امام جماعت، سبب دورى افراد از فسق و خلاف مى‏شود.
* نماز جماعت، انسان را از گوشه‏گیرى نابجا نجات مى‏دهد.
* احكام و شرایط نماز جماعت، بسیارى از ارزش‏ها را زنده مى‏كند از جمله: مردمى بودن، جلو نیافتادن از رهبر، عقب نماندن از جامعه، سكوت در برابر سخن حقّ امام جماعت، نظم و انضباط، ارزش‏گذارى نسبت به انسان‏هاى با تقوا، دورى از تفرقه، دورى از گرایش‏هاى مذموم نژادى، اقلیمى، سیاسى و حضور در صحنه كه ترك هریك از آنها، منكر است.
* لزوم تلاوت سوره حمد در هر نماز، رابطه‏ى انسان را با آفریننده‏ى جهان، «ربّ العالمین»، با تشكّر، تعبّد و خضوع در برابر او، «ایّاك نعبد» با توكّل و استمداد از او، «ایّاك نستعین»، با توجّه و یادآورى معاد، «مالك یوم الدین» با رهبران معصوم و اولیاى الهى، «انعمت علیهم»، با برائت از رهبران فاسد، «غیرالمغضوب» و رابطه‏ى انسان را با دیگر مردم جامعه «نعبد و نستعین» بیان مى‏كند كه غفلت از هریك از آنها منكر، یا زمینه‏ساز منكرى بزرگ است.
 

 

خدایا چنان کن سرانجام کار                              تو خوشنود باشی و ما رستگار

چهارشنبه 17 تیر 1394  1:39 PM
تشکرات از این پست
saeedakh
saeedakh
کاربر طلایی3
تاریخ عضویت : خرداد 1390 
تعداد پست ها : 2084
محل سکونت : فارس

پاسخ به:∞ آیه شب نوزدهم ماه مبارک رمضان ∞

«وَ قد عَرَفَ حَقَّهَا رجالٌ مِنَ المؤمنینَ الّذین لا تَشْغَلُهُمْ عَنها زینةَ متاعٍ، وَ قُرَّةَ عَیْنٍ مِنْ وَلَدٍ و لا مالٍ یقولُ اللّهُ سُبْحانَهُ «رِجالٌ لا تُلهیهِمْ تِجارَةٌ و لا بَیْعٌ عَنْ ذِکْرِ اللّه و اِقامِ الصَّلوةَ و ایتاءِ الزَّکوةِ.»

«قدر و اهمّیّت نماز را مردانی از مؤمنان می دانند که زینت کالای دنیا و فرزند و مالی که نور چشم انسان است آنها را به خود مشغول نمی دارد، چنان که خداوند سبحان می فرماید: "مردانی هستند که تجارت و داد و ستد دنیا، آنها را از یاد خدا و اقامه نماز و پرداخت زکات باز نمی دارد.»

جمعه 19 تیر 1394  5:27 PM
تشکرات از این پست
saeedakh
saeedakh
کاربر طلایی3
تاریخ عضویت : خرداد 1390 
تعداد پست ها : 2084
محل سکونت : فارس

پاسخ به:∞ آیه شب نوزدهم ماه مبارک رمضان ∞

کمال آدمی در تخلّق به اخلاق الهی است، پس هر چه انسان ملکوتی تر شود و از عالم ماده و تعلّقات و آلایشهای آن وارسته شود و به یک سخن، هر چه بشر به مقام ربوبی نزدیک تر شود، به همان اندازه به کمال مطلوب انسانی متقرّب تر است. انسان پرهیزکار که از دیدگاه اسلام نمونه انسان کامل است با نماز به خدا تقرّب می جوید و بدین وسیله به منبع و سرچشمه کمال نزدیکتر می شود. در این باره مولا علی - علیه السلام - در نهج البلاغه فرمودند: «الصَّلوةُ قُرْبانُ کُلِّ تَقِیٍّ.»؛ «نماز وسیله تقرّب هر انسان با پرواست.»

حضرت نماز را موجب نزدیکی با تقوایان به خدا می داند. آنان که روحشان را از هر پلیدی و زشتی حفاظت کرده و در دژی مستحکم از همه آفت ها، دور نگه می دارند، خدا با آنهاست،«أنَّ اللّهَ مَعَ المُتَّقین.»

آنان که سرانجام نیکو دارند: «وَ إنَّ لِلمُتَّقینَ لَحُسْنُ مَآبٍ» و در سایه درختان بهشت و نهرهای جاری متنعّم اند: «إنَّ الْمُتّقینَ فی ضِلالٍ و عُیونٍ.»

متّقین در سایه سار نماز، که کامل ترین و بهترین ذکر خداست، می توانند موجبات نزدیکی هر چه بیشتر خود را به خالق یگانه فراهم آورند.

جمعه 19 تیر 1394  5:27 PM
تشکرات از این پست
saeedakh
saeedakh
کاربر طلایی3
تاریخ عضویت : خرداد 1390 
تعداد پست ها : 2084
محل سکونت : فارس

پاسخ به:∞ آیه شب نوزدهم ماه مبارک رمضان ∞

اهمّیّت و جایگاه نماز به عنوان وظیفه الهی در آیات متعدد قرآن کریم مطرح شده است. در ابتدا به آیات نماز در سوره بقره پرداخته، سپس به طرح سایر آیات در سوره های دیگر قرآن با عناوین رابطه نماز و ولایت ؛ نماز و مؤمنـان ؛ نماز و انبیا، و مخالفان نماز می پردازیم. در مجموع 52 آیه از آیات الهی قرآن درباره نماز است.

«اَلَّذین یُومِنُونَ بِالغَیْبِ وَ یُقیمُونَ الصَّلوةَ وِ مِمّا رَزَقْناهُم یُنفِقُونَ»

«کسانی که به جهان غیب ایمان آرند نماز را به پا می دارند و از هر چه روزیشان کردیم، انفاق می کنند.»

«وَ أَقیِمُوا الصَّلوةَ وَ ءَاتُوا الزَّکوةَ وَارْکَعُوا مَعَ الرّاکِعینَ»

«نماز را به پای دارید و زکات بدهید و با خداپرستان حق را پرستش کنید.»

«وَ استَعینُوا بِالصَّبرِ وَ الصَّلوةِ وَ اِنّها لَکَبیرَةٌ اِلاّ عَلی الخاشِعینَ.»

«از خداوند با صبر و نماز یاری بجویید و صبر و نماز به غیر از خاشعان بر دیگران دشوار است.»

جمعه 19 تیر 1394  5:29 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها