قنات اختراع ايرانيان است و دهها قرن هم قدمت دارد . در حالی که چينيها فن حفر قنات را تازه حدود ۲۰۰ سال پس از ايرانيان آموختهاند.اجداد ما آبهای شيرين دامنه کوهستان را با کمک فن قناتسازی که روش ابداعی خودشان بوده به حاشيه کويرها بردهاند.
با همان روش بسيار ابتدايی و مصالح ابتدايیتر (کولهای [تالاب] سفالين). قناتها علاوه بر انتقال آب شيرين به دشتها و حاشيه کويرها میتوانند با توجه به لايههای زمينشناسی کشور، در زهکشی و انتقال آب شور و دور کردن اين آبها از مجاورت سفرههای آب شيرين زيرزمينی مورد استفاده قرار گيرند.
گوبلو، دانشمند فرانسوی حدود بيست سال در ايران اقامت داشته و در زمينه آب در ايران کار کرده است، موضوع مطالعه خود را قنات انتخاب میکند و با سفرهای متعدد به مناطق مختلف جهان و با استفاده از ۵۳۴ منبع علمی، تحقيقی کتاب يا تز دکترای خود را تحت عنوان »قنات فنی برای ستيابی به آب در ايران» مینويسد: »قنات اختراع ايرانيان است و دهها قرن هم قدمت دارد .در حالی که چينيها فن حفر قنات را تازه حدود ۲۰۰ سال پس از ايرانيان آموختهاند. همه چيز دال بر آن است که نخستين قناتها در محدوده فرهنگی ايران ظاهر شدهاند. حال بايد ديد که قنات چگونه ابداع شده است».
گوبلو معتقد است که قنات، ابتدا يک فن آبياری نبوده، بلکه به طور کامل از تکنيک معدن نشأت گرفته و منظور از احداث آن جمعآوری آبهای زيرزمينی مزاحم (زه آبها) به هنگام حفر معادن بوده است…. ترديدی نيست که در گستره فرهنگی ايران، از معادن «مس» و احتمالاً «روی» موجود در کوههای زاگرس، در جريان هزاره دوم قبل از ميلاد مسيح بهرهبرداری شده است.
يکی از موانع اصلی در پيشرفت کار معدنچيان، وجود آب بوده و هست. تا قبل از اختراع پمپهای مجهز معدنچيان برای خارج کردن آبها از معدن، تنها يک راه داشتند و آن اينکه اگر شيب زمينی اجازه میداد، دالانهايی برای خارج کردن آبهای مزاحم به فضای ازاد بيرون از معدن حفر میکردند که آب بدون استفاده از هيچ نيروی فنی، از دل معدن به خارج جاری میشد.
گوبلو معتقد است که ايرانيان نخستين که به کار کشاورزی اشتغال داشتهاند، چون آب رودها، چشمهها و غيره را مردمان بومی آسيا اشغال کرده و با آن کشاورزی میکردند، سعی کردهاند، با ساکنان بومی درگيری نداشته باشند و لذا از هر منبع آبی ديگر کشور استفاده کنند و ترجيح دادهاند در جاهايی اقامت و کشاورزی کنند که هنوز کسی در آنجا وچود نداشته است. در اين اثنا، در بعضی نقاط جويهايی را ديدند که آب در آن جاری است و اين آبها تقريباً ثابت و دائمی نيز میباشد.
آب اين جويها از دهليز يا مجراهای ايجادشده برای معادن خارج میشود. به احتمال زياد، گروههای کوچکی از کشاورزان تازه وارد يا ايرانيان نخستين، در اين کوهپايهها برای استفاده از اين آبها سکنی گزيدند و اين کوهپايهها بهترين نقاط برای احداث قنات بوده است. ايرانيان اوليه (تازه واردين به فلات ايران) از فن تخليه آب معدنچيان “آکادی“ی که ابتدا مورد استفاده تنها معدنی داشته است، وسيلهای بنيادی برای رفع نياز خود به آب در فعاليتهای کشاورزی به وجود آوردند. به احتمال قوی ابتدا کشاورزان از معدنچيان میخواستند که جويها يا منابع آبی ديگری از اين نوع در خارج از معدن بر آنها حفر کنند.
حال بايد ديد از چه زمانی دلايل قاطع بر وجود قنات، موجود است و اين تکنيک طی قرنها در حوزه فرهنگی ايران، يعنی مهد نخستين خود به چه مرحلهای از رشد رسيده و به ديگر مناطق جهان صادر شده است.
قنات در افسانههای ايرانی
مشهورترين افسانههای قديمی ايران که فردوسی در شاهنامه به نظم آورده است و به نظر میرسد با افسانههايی از يک قرن جلوتر به زبان عربی از سوی ابوجعفر طبری ايرانی (که در دربار بغداد میزيسته) نوشته شده منبع الهام مشترکی داشتهاند. اين افسانهها يک سلسله ابداعات تکنيکی و ازجمله بهرهبرداری از معادن و کانالهای آب ضروری برای کشاورزی را به هوشنگ، از نخستين پادشاهان سلسله اسطورهای پيشداديان نسبت میدهد.
قنات در امپراطوری هخامنشی
شهر راگس يا راجس (ری) در چند کيلومتری شهر ری کنونی يکی از پر جمعيتترين شهرها در امپراطوری هخامنشی بود. و شهرهای ديگر مانند اکباتان (همدان) و پاساگارد همگی با استفاده از سيستم قنات توانستند آب خود را تأمين کنند و به حيات خود ادامه دهند. در حال حاضر عميقترين قنات ايران، قنات قصبه گناباد است با حدود ۳۴۰ متر عمق، مادر چاه آن، طولانیترين قنات درمنطقه يزد است با طول ۱۰۰ کيلومتر قنات قصبه گناباد پيشينه تاريخی ۲۵۰۰ ساله دارد و بيش از دو هزار هکتار از اراضی کشاورزان اين شهرستان را به صورت سنتی آبياری میکند و پر آبترين قنات ايران، قنات اکبرآباد فسا است و قديمیترين قنات ايران، قنات ابراهيمآباد اراک میباشد و عجيبترين قنات ايران، قنات دو طبقه مون اردستان است که حدود ۸۰۰ سال پيش احداث شده است. يکی ديگر از قناتهای جالب و قديمی ايران قنات کيش میباشد که در سال ۱۳۷۱ کشف شد.
قنات دو هزار ساله کيش با شهر زيرزمينی ساخته شده در آن از مکانهای ديدنی کيش است. در مسير اين قنات، چاههايی به چشم میخورد که در گذشته برای لايروبی قنات حفرشده بود.تاکنون ۲۰۰حلقه از اين چاههادر مسير قنات شناسايی شده است که فاصله هر کدام از يکديگربه ۱۴ تا ۱۶ متر ميرسد.سقف قنات را لايه های مرجانی به ضخامت ۲ تا ۱۵ مترو لايه های زيرين قنات را خاک نفوذناپذير مارنی تشکيل میدهد که اين خاصيت باعث شده است تا آب باران پس از نفوذ از لايههای مرجانی در عمق نفوذناپذير زمين تشکيل سفرههای آب زيرزمينی را بدهد.
چهار کيلومتر از مسير اين قنات تاکنون حفاری و لايروبی شده است و هم اکنون در عمق ۱۵ متری اين قنات شهری زيرزمينی با کاربری سياحتی و تجاری در حال ساخت و تکميل است.
ویژگی های قنات های ایران
دسترسی به آبهای زیرزمینی و شیوهی انتقال سنتی آبها به سطح زمین و بهرهگیری از آنها خود شگفتی عمومی قناتهاست ولی استادکاران مقنی جهت ساخت،حفر گمانههای مادر چاه،ترازکشی مقدماتی مسیر،حفر کوره، اندازهگیری تراز شیب،برطرف کردن موانع حفر،دویل زنی، بوکن،سدبندیهای زیرزمینی و…از شگفتیهای نوادر قنات است که در اینجا به صورت فشرده به آنها پرداخته میشود.
قناتهای ایران:
براساس آخرین آمار رسمی(1377)در پهنه ایران 164/32 قنات با آبدهی سالیانه 000/000/823/9 متر مکعب آب فعالاند،حدود 7/77%این قناتها در قلمرو شرقی ایران حفر شدهاند که پهنه آن کمتر از 300 میلیمتر باران دریافت میدارند و 3/22%بقیه در قلمرو غربی ایران شمارش شدهاند که از حدود 300 تا بیش از 1000 میلیمتر،باران آن را محاسبه میکنند.کمبارانی در شرق ایران سبب شده که قسمت اعظم آن به صورت پهنه وسیعی از کویر درآید و در هالههای آن میلههای قنات چون خط زنجیری از فضا به طور مشخص مشاهده شود.برای شناخت این قناتهای اعجابانگیز،برخی از قناتهای این هاله را مورد مطالعه قرار میدهیم.
موقعیت قناتهای اعجاب انگیز حاشیه کویر
اگر شهر کاشان را مرکز پژوهش در مورد قناتهای شگفتآور قرار دهیم و حدود 160 کیلومتر شعاع دایره آن را مورد بررسی قرار دهیم به شگفتیهایی در قناعتهای پهنه مذکور برمیخوریم.قناعتهای کهن هزار ساله اطراف اراک،قناعت دو طبقه اردستان،قناتهای ابو زید آباد و تلک آباد کاشان با سدهای زیرزمینی،قنات کهن وزوان میمه با سد زیرزمینی و…هرکدام به گونهای اعجاب انگیزند.
مراحل احداث قنات:
اصولا برای احداث قنات،مقنیان مراحل چهارگانهای را پشت سر گذارده تا در مرحله پنچم آب را در کوره قنات به جریان اندازند.این مراحل به ترتیب زمانی انجام عبارتند از:
در جستوجوی محل گمانه و یافتن محل موردنظر
حفر مادر چاه و چاههای گمانه
ترازکشی مقدماتی
راستی دیدن و حفر میلهها و کوره قنات
پایان حفاری و جاری شدن آب در کوره
آنچه میتوان از آفرینش شگفتیها و نبوغ ذکر نمود انجام مراحل سوم و چهارم است که در پارهای از قناتها ابداع خارق العادهای است که در زیر،گوشههایی از آن را که به کالبد و پیکره قنات مربوط میشود به اختصار بیان میکنیم.
ترازکشی
ترازکشی یعنی سنجش اختلاف ارتفاع سطح ایستایی آب در مادر چاه تا سطح افقی در زمین محل روستایی موردنظر و محاسبه این اختلاف ارتفاع با سطح زیر کشت روستای مذکور.برای محاسبه فاصله مذکور را به چندین«بیله»(تخته زمین)تقسیم نموده و شیب درون هر تخته را حسب «طناب کشی» و«قد انسان»مشخصی از نظر طول و ارتفاع محاسبه میکنند.
در این حالت استاد کار مقنی(مقنی باشی)به شخصی در راستای کوره قناتی که بایستی حفر شود دستور حرکت داده و در نقطه معینی از طرف مادر چاه به سمت مظهر،فرمان ایستادن میدهد.(به فاصلهای که خط تراز چشم استاد کار با سطح شانههای فرد ایستاده در یک راستا و در فاصله دید یکدیگر قرار گرفته باشند.)در این حالت فاصله بین استاد کار مقنی و شخص مذکور که در یک راستای مستقیم قرار دارند ریسمانکشی شده، فاصله و اندازه قد شخص موردنظر به شیوهای ثبت میگردد.این عمل در هر قطعه زمین(بیله)چندین بار انجام گرفته و از جمع آن فاصله بین مادر چاه و زمینهای موردنظر روستا مشخص و سطح ایستایی آب با سطح عمومی زمینها نیز معین میگردد.با در نظر گرفتن درصد کمی شیب زمین جهت حرکت آب،بایستی به مزارع سوار شود وگرنه در انتخاب گمانه در مادر چاه تجدید نظر به عمل میآید.
نمودارهای کروکی هندسی زیر شیوه اندازهگیری ترازکشی را مشخص میدارد.
ترازکشی مقدماتی
اندازه قد انسان از سطح تا کف پا،5/1 متر
اندازه 6 قد انسان*5/1 متر 9 متر AB
AC برابر است با عمق مادر چاه
قنات ابراهیم آباد اراک:
در میانه راه شهر قم به شهر اراک روستایی به نام ابراهیم آباد واقع است که تنها قنات آن دارای تاریخ بیش از یک هزار سال است.مادر چاه این قنات مخروطی شکل است زیرا قطر دهانه میله آن حدود یک متر و قطر محل اتصال میله به کوره به حدود 10 حلقه میرسد.میلههای بعدی پس از مادر چاه که تعداد آنها به 40 حلقه میرسد هرکدام حدود 100 متر عمق دارند و مادر چاه نیز دارای عمقی حدود 110 ذرع میباشد..
-عمق مادر چاه حدود 110 ذرع برابر با 114 متر
-عمق 40 میله پس از مادر چاه،هر یک 100 ذرع،مشهور به چاههای 100 منی
-مزد لایروبی هر حلقه از 40 میله در هر بار،100 من گندم(300 کیلوگرم)
قناتهای مذکور دارای 18 کیلومتر طول 615 میله در طول مسیر و آب قنات در هر کشتمان حدود 96 هکتار زمین را به زیر کشت میبرد.
AB و A’B’ دو تختهای میباشند به شکل افقی در دهانه چاه قرار داده شدهاند، OO’ وسط دو تخته میباشد که ریسمانی آن دو را به هم وصل میکند،دو ریسمان OO2 و OO1 با زاویه قائمه وسط تختهها را به بستر کوه در همان راستا متصل و محکم مینمایند.از طرفین هر تخته دو ریسمان شاقولدار،روی هم چهار ریسمان شاقولدار میآویزند تا سر شاقولها در وسط کوره معلق و بدون حرکت بماند،سر شاقولها را در دو میله محل O1 و O’1 در روی ریسمان مشخص میکنند.ریسمان دیگری عمود بر ریسمان OO2 و O’O’2 از دو کوره در راستای سر شاقولها به سمت یکدیگر با زاویههای 90 درجه جهت طناب راستا که O1C و O’1C’ باشد مشخص نموده و دو نفر استاد کار به حفر میله از دو طرف آنقدر ادامه میدهند تا به هم برسند.البته در ضمن کار با اندازهگیری جهت راستای شاقولها و ضربات تریک از خطای خود جلوگیری مینمایند.(تریک ضربهای است محکم که مقنی با کلنگ به وسط دهانه کوره(پیشکار)وارد آورده و مقنی دیگر در کوره میله قابل صدا را تشخیص داده و بدان پاسخ میدهد).
از سال 1318 تا 1378(به مدت 60 سال)فقط دو نفر از محلیان با تهور توانستهاند به درون مادر چاه بروند،یکی از آنها یک مقنی محلی و دیگری از مالکین همان روستا بوده است ولی درون میلههای صد منی بسیاری رفتهاند.طنابی که این افراد را به قعر چاه برده طناب ضخیم و محکمی بوده است که بیش از 100 متر طول و بیش از 100 من وزن(یک خروار،300 کیلوگرم)داشته و از روستا بار یک الاغ قوی هیکل چالاک کرده و به محل بردهاند.
افرادی که به درون چاههای 100 منی رفتهاند خبرمیدهند که انتهای میله چاهها در سنگ حفر شده است و دیوارهها همه آبزا میباشند و در مورد مادر چاه اظهار میدارند که دیوارهها آبزاست و با صدای عجیبی به قعر چاه ریزش میکند.ترس از این چاه به خاطر مخروطی شکل بودن آن است که مقنیان درون آن بدون دسترسی به دیوارهها فقط معلقاند و جز صداهای وحشتناک آب و تاریکی چیزی مشاهده نمیکنند.محلیان مجموعه این چهل میله پس از مادر چاه را چاههای«سرزا»مینامند.
البته مادر چاه قنات ابراهیم آباد اراک عمیقترین مادر چاه در ایران نیست بلکه عمیقترین مادر چاه قنات بیدخت گناباد خراسان میدانند که عموما عمق آن را حدود 300 متر نوشتهاند ولی یک مجله رسمی در شال 1330 نوشت که،عمق مادر چاه قنات بیدخت گناباد 350 متر است.
یکی دیگر از ویژگیهای خاص قنات،زندگی مقنیان در اطاقهای حفر مانندی است که در عمق زمین در کنار بستر کوره قنات حفر و در دل زمین میکندند و درون آن زندگی موقتی داشتند،این جایگاهها در یزد به«بوکن»و در میمه اصفهان به «مرد خانه»شهرت داشته اند.
بوکن
بوکن سرپناهی است اطاق مانند در عمق زمین که در گذشته نه چندان دور،محل سکونت و خورد و خوراک مقنیان یزدی بود که در احداث قناتی در دل کویر مشارکت داشتند زیرا در قلمرو یزد طول برخی از قناتها از دهها کیلومتر نیز تجاوز مینمود ازاینرو قبل از عمومیت یافتن وسایل نقلیه چرخدار موتوری رفت و آمد روزانه در سرما و گرمای کویری در این مسیر ناممکن بود.بنابراین مقنیان مجبور بودند که به خاطر شغل خود مدتی از خانه و کاشانه دست کشیده و در دل بیابانهای کویری اطراف یزد در محل احداث قنات مسکن موقتی ایجاد کنند.این سکونت گاهها در نزد سکنه یزد به خصوص مقنیها به«بوکن»معروف بوده است،مقنیان بوکن را در دل زمین حفر میکردند و هنوز مقنیانی که خود در این بوکنها زندگی میکردهاند حیات دارند.
معمولا مقنیان در هر سه کیلومتری که در کوره قنات پیش میرفتند و میلههای مربوط به کوره قنات را مرتبط میکردند،بوکن جدیدی در کنار و یا در درون میله چاه احداث میکردند تا از زمان رفتوآمد آنها کاسته شده و بر کار خود مسلط باشند ولی از هنگامی که وسائل نقلیه چرخدار عمومیت یافت و وارد زندگی مقنیان شد،بوکننشینی نیز ضرورت خود را از دست داد.
شیوه حفر بدین شکل بود که ابتدا در کنار میله قنات در سطح زمین به حفر راهرویی شیبدار پرداخته،سپس در انتهای آن اقدام به کندن اطاقی در عمق زمین مینمودند.گاهی با چندین پله به عمق زمین راه یافته و در انتهای آن در کنار راهرویی سه اطاق در دل زمین حفر میکردند که در ورودی همه آنها به راهروی اصلی مربوط میشد.سه اطاق مذکور بدین شرح بود:
-اطاق خواب،استراحت و خوراک
-کلنگ کش خانه
-آشپزخانه
بر روی هرکدام از سه اطاق مذکور هواکشی حفر میکردند تا هوای مطبوع سطح زمین را به اطاقهای مذکور برساند،بوکنها دارای شکل و اندازههای مختلفی بودند که در زیر به دو نمونه از آن اشاره میشود.
نقاط A.B.C.D.E و…حفرههایی است دستساز که مقنیان به هنگام خواب سرشان را درون آنها گذارده و بدنشان در روی زمین اطاق خواب قرار میگرفت.
-ارتفاع اطاق بوکن را کوتاهتر از قد انسان میگرفتند و معتقد بودند که پهنا و ارتفاع زیاد امکان ریزش دارد.
-در برخی بوکنها،برای رفع نقصیه ریزش،ستونی از زمین را در وسط اطاق به حال طبیعی خود باقی گذارده و نمیکندند.
-محلیان نوشتهاند که حدود اندازه اطاق خواب 5/1*4 متر است ولی در بوکنهای مختلف اندازهها همانند نیست.
-راهروی عمومی توسط پلههایی به سطح زمین مرتبط میشد و (به تصویر صفحه مراجعه شود) برشی از یک مردخانه آشپزخانه،کلنگکشخانه و اطاق خواب توسط هواکشهایی چاه مانند،به سطح زمین راه داشتند.
مرد خانه نوع دیگری از بوکن است که میله قنات در وسط جایگاه خواب قرار دارد،حدود اندازهها و شکل در تصویر مشخص شده است.
دبیل
دبیل عبارتند است از:حفر راستای میله از کف کوره و حفر واژگون میله از عمق به سطح زمین.روش بدین صورت است که گاهی در حفر میلهای از قنات با پایین رفتن چند متری در راستای میله به یک سفره آبی زیرزمینی برخورد میکنند که ادامه حفاری درون سفرهی آبی ناممکن میشود.مقنیان ورزیده ادامه کار را رها نمیکنند بلکه با ریسمانکشی و محاسبه دقیق از درون کوره،راستای میله نیمه کاره را شناسایی، اندازهگیری و حفر میله را از پایین به بالا آغاز میکنند تا به سفره آبی برسند.
با مشاهده مرطوب شدن ادامه کار در میله، مقنیان متوجه میشوند،که از زیر کار به سفره آبی نزدیک شدهاند و با احتیاط کامل کار را ادامه میدهند،در همین موقع در دل دیواره میله سوراخی حفر میکنند که در صورت رسیدن به سفره آبی و سوراخ شدن کف بستر سفره آبی و ریزش با فشار آب در میله،مقنی خود را فورا به سوراخ از پیش حفر شده رسانیده و در امان میماند و بدین شیوه آبهای سفره آبی سر راه تخلیه شده و ادامه کار میله از زیر به سمت بالا و اتصال آن به میله نیمه کاره از سطح زمین میسر میشود.این شیوه حفر میله از پایین به بالا و اتصال آن به میله نیمه کاره قبلی متوقف شده را«دبیل زنی»می نامند.
چپر
چپر چتری است تختهای که مقنیان به هنگام حفر میله قنات در بالای سر خود تعبیه میکنند تا به هنگام کار از خطرات ریزش خاک و سنگ مصون بمانند.کلاه آنها دارای سقف ضخیم و پر از پارچه و پنبه است که ضربه های ناشی از سقوط سنگ را خنثی نماید.
سد زیرزمینی قنات وزوان:
روستای بزرگ وزوان که امروزه به شهرکی تبدیل شده است با دو قنات حاجی آباد و عمومی وزوان در جنوب شهر میمه اصفهان واقع شده است،در اینجا قنات عمومی وزوان به خاطر دارا بودن سد یا بند زیرزمینی موردنظر است:
این قنات به طول حدود 1800 متر،در فاصله حدود 1200 متری از مادر چاه،در عمق 16 متری زمین سر راه کوره قنات سدی بستهاند که از عجایب معماری قنات است.در محل مذکور سه سد در کنار هم بسته شده که در حال حاضر دو سد آن متروکه شده ولی سد سوم آن فعال و مورد بهرهبرداری است،البته هر سه را باهم نبستهاند و از قراینچنین برمیآید که سد اول را در زمان ساسانیان بستهاند.سد مذکور سد سادهای است که در جلوی کوره قنات احداث و در زمانی که نیازی به آب نبوده دریچه کوره را در زیر سد بسته و به خاطر ریشههای کوهستانی قسمت ترون قنات،آب در پشت سد انباشته میشده است.
مدتها پس از احداث این سد،به خاطر فرونشستن سطح آب کوره،در مقابل این سد در همان محل،سد دومی بسته شده که از تاریخ احداث و سازندگان آن آگاه نیستیم.با پایین نشستن آب کوره قنات این سد،به اجبار سد سومی بین این دو سد بسته شده که هم اکنون نیز فعال است.مشخصات آماری این سد زیرزمینی چنین پژوهش شده است:
فاصله سطح کوره تا سطح زمین 16 متر
فاصله دیواره سد 9 متر
پهنای سد 5/1 متر
ارتفاع دهانه کوره تا زیر سقف 2 متر
ارتفاع سقف کوره تا راءس سد 7 متر
در دیواره سنگی سد 5 دریچه به فاصلههای حدود 1 تا 5/1 متر از هم ساخته شده که دریچه ششم آن مجرای کوره را تشکیل میدهد و به هنگام بینیازی از آب،کل دریچهها فاصلههای زمانی معین یکی از پس دیگری گشوده میشوند تا به مجرای کوره میرسند و با گشودن آن جریان آب عادی میشود.
بر روی سنگ قبرهای نتراشیده،خرد شده و شکسته قبرستان کهنه شهرک امروزی وزوان نقوش نقر شده هندسی مانندی را مشاهده کردم که پارهای از آنها بر روی سنگ قبرهای مختلف همانند و همشکل بودند ازاینرو حدس زده شد که این نقوش بایستی علائم موروثی خانوادگی باشند و 25 نوع از این نقوش را بر روی سنگ قبرهای بدون کتابت و نام همشکل مشاهده نموده و ضمن اندازهگیری ابعاد آنها،12 نوع از اشکال را به صورت هندسی ترسیم شد. چارهی آب در تاریخ فارس کمیته ملی آبیاری و زهکشی ایران و گنجینه ملی آب ایران
«اگر که آب مایه زندگی است،اگر در رگ هستی میگذرد،تشنگی میزداید،سبزه با آن میروید، پاکیزگی میآورد و دیدنش دلپذیر و آوایش دلنواز است،باید که همه اندیشه کرد و به هر را بدستش آورد.آب در گذر تاریخ همیشه و همهجا یکسان بدست نیامده است.آب و هوا،سرزمین و فرهنگ همه دستی گونهگون در چارهسازیها داشته است.» سازههای آبی پیشینیان نشانگر ژرفنگری ایرانیان و احاطه بر دانش مهندسی آب است.کتاب حاضر تحت عنوان«چارهی آب در تاریخ فارس»به این نگرش میپردازد.نویسندگان همانگونه که خود میگویند همهی چارهها و راهکارهای موجود برای به دست آوردن آب نیست و تنها گوشههایی است درخشان از آن همه.
در این کتاب که به سرزمین فارس و بناهای دیرپای آن برمیگردد،سعی شده بیشتر از واژههای فارسی بهره گیرد.در واقع جلد اول این کتاب تلاش دارد بیشتر پیرامون آبیاری و چارههای آن برود و جلد دوم را با نگرشی با رنگ و بوی شهری تدوین کند.جلد نخست کتاب در ده بخش و تحت عناوین:چارهی آب به روزگار پیش از نشانهها،آبیاری-کاری ایرانی، نگرش یک پارچه به حوزهی آبریز،کار در چشمهها، بهرهبرداری از رودخانه-نمونهی کر،بندها، بهرهبرداری گروهی از آب،راههای بالا کشیدن آب، انبارهای آب و واژگان ارائه شده است.در جلد دوم کتاب دیده میشود که ایرانیان چه استادانه از آب در تمامی نمودهای گوناگون تمدن شهری بهره میگیرد.و در این راستا نویسنده به بررسی آبرسانی برخی آبادیها میپردازد و راهکارهای سرد کردن آب آشامیدنی مورد توجه قرار میگیرد.در بررسی نمونه تخت جمشید دیده میشود که چه کار بزرگی صورت گرفته است و برای پس راندن روانآبهای شهری چه چارهاندیشیهایی صورت گرفته است.سپس از دژها سخن گفته میشود،و راههای رساندن آب به این دژها.در ادامه آب و آبادانی شهرها و برپایی باغها و گردش آب در باغها مورد توجه قرار میگیرد. سپس به یکی از نمودهای بارز تمدن شهری یعنی گرمابه اشاره میشود.