سلاح های مورد استفاده پلیس
یكی از سلاحهای كمری مورد استفاده در نیروی انتظامی اسلحه ای است پرقدرت و مدرن بنامSig-Sauer P226 ساخت كارخانه اسلحه سازی معروف Hekler & Kokh آلمان. تقریبا تمام كسانی كه به اسلحه علاقه دارند با نام كارخانه هكلر اند كوخ آشنا هستند. بسیاری از تولیدات این كارخانه معتبر از سالهای قبل از انقلاب تاكنون در نیروهای مسلح ایران خدمت نموده اند كه بعنوان نمونه میتوان از تفنگ اتوماتیك پرقدرت و مطمئن ژ-3 و تیربار MG1A3 معروف به ام ژ 3 نام برد. البته نیروی هوایی ایران نیز در سالهای قبل از انقلاب از مسلسل MP5 استفاده می كرده است كه هم اكنون این مسلسل بعنوان سلاح سازمانی نیروی انتظامی و گارد حفاظت بانكها انتخاب شده و در مورد آن در بخش جداگانه ای توضیح خواهم داد. سلاحهای كمری Sig-Sauer P226 و برادر كوچكتر آن Sig-Sauer P225 كه در حال حاضر در نیروی انتظامی با عنوان مخفف P226 و P225 نامیده می شوند در سال 1362 توسط كمیته انقلاب اسلامی بخدمت گرفته شدند.(در مورد P225 در بخش دیگر توضیح می دهم) در آن زمان نیاز به یك سلاح كمری پرقدرت برای مقابله با گروههای تروریستی – جنایتكاران و اشرار - حفاظت از شخصیتها و استفاده نیروهای امنیتی بشدت احساس می شد و به همین علت كارشناسان پس از بررسی تولیدات كارخانه های مختلف كه با توجه به شرایط تحریم های نظامی آن زمان امكان معامله با آنان وجود داشت و از بین چندین سلاح كمری مدرن توانستند اسلحه P226 را انتخاب و خریداری نمایند. P226 سلاحی است با وزن 1400 گرم و برد مفید 90 متر و خشاب 15 فشنگی كه با مهمات 9 میلی متری از انواع سوپر-رسام-دوزمانه –پلاستیكی تغذیه می شود. باز و بسته نمودن این سلاح توسط یك تیر انداز ماهر در زمانی كمتر از 30 ثانیه انجام می شود كه در مقایسه با اسلحه های دیگر زمان مناسبی است.هرچند كه در صورت معیوب نبودن فشنگها غالبا در این اسلحه اشكالاتی همچون گیر كردن پوكه در جان لوله كمتر اتفاق می افتد اما برای یك نیروی پلیس كه در هنگام درگیری با دشمن با این موضوع برخورد نماید هیچ نكته ای حیات بخش تر از امكان سریع بازو بسته نمودن سلاح نیست. معظلی كه در اسلحه ای مانند كلت كالیبر 45 شاهد آن هستیم. این اسلحه با قابلیت شلیك مستمر و خشاب گذاری سریع در حال حاضر مورد علاقه كوماندوهای نیروی ویژه پلیس بوده و در طی مدت خدمت خود در واحدهای مختلفی مانند یگان ویژه-یگان حفاظت از شخصیتها-گشت های ویژه و واحدهای عملیاتی در مرزهای كشور و سیستان و بلوچستان مورد استفاده قرار گرفته است. بهر حال با توجه به اینكه اسلحه همراه نیروهای پلیس غالبا یك سلاح كمری میباشد و این نیروها بدلیل نوع ماموریتهایشان از تفنگ های اتوماتیك و مسلسل استفاده نمی نمایند میتوانیم از اسلحه Sig-Sauer P226 بعنوان یك سلاح مطمئن و كارآمد نام ببریم كه تاكنون توانسته است از آزمایشهای زیادی سربلند بیرون آید. ضمنا نیروهای پلیس برخی كشورهای دیگر نیز مانند ژاپن و مالزی از این سلاح بعنوان سلاح سازمانی استفاده می نمایند.سلاحهای مورد استفاده نیروی انتظامی قسمت دوم(كوچك ولی مرگبار)كوچك ولی مرگبار این اصطلاحی است كه سازنده مسلسل دستی پرقدرت و منحصر بفرد MP5 برای تعریف از این سلاح معجز بكار میبرد. مسلسل های كوچك همیشه جایگاه ویژه ای در جنگهای شهری دارند و در این میان پلیس ها و محافظان بیشترین نیاز را به این مرگ آفرینان كوچك داشته اند چرا كه قابلیت حمل آسان امتیاز مهمی است كه قدرت مانور و حركت نیروهای امنیتی را بهبود می بخشد. اما زمانی كه بحث مقابله با جنایتكارانی كه برای انجام مقاصد خود از هیچ اقدامی رویگردان نیستند پیش آید متوجه خواهیم شد كه حمل آسان و راحت یك سلاح سبك به تنهایی به كار نخواهد آمد و این جا است كه به اسلحه ای احتیاج داریم كه در عین سبك بودن پرقدرت هم باشد. نیروهای ویژه پلیس –ژاندارمری و كوماندوهای ارتش در قبل از انقلاب از سلاح بسیار خوبی بنام مسلسل یوزی استفاده می كردند كه به حق باید اذعان كنیم كه در زمان خود جزء بهترین ها محسوب می شده است و چه بسا هم اكنون نیز دارای امتیازات منحصر بفرد باشد. یكی از امتیازات یوزی این بود كه چون قبضه - ماشه و خشاب در نقطه ثغل سلاح قرارداشت تیرانداز این امكان را داشت كه در زمان نیازبا یك دست تیراندازی نماید و همینطور امتیازات دیگر كه در آینده در مورد آن خواهم نوشت. در سالهای بعد از انقلاب و در زمان جنگ تحمیلی كه نیروهای مسلح در صدد ارتقاء لجستیك و تجهیزات بودند نیاز به یك مسلسل سبك و كارآمد برای استفاده نیروهای پلیس- محافظان- گاردهای ویژه و یگانهای تكاور احساس می شد و به همین علت اسلحه پرقدرت و مدرن MP5 كه نسل تكامل یافته همنوعان قدیمی خود بود از كارخانه H&K آلمان خریداری و بخدمت گرفته شد. از مزایای بارز و برجسته MP5 میتوان به نواخت تیر بالا(400 گلوله در هر دقیقه)وزن سبك(2800 گرم با خشاب پر)و طول كم (60 سانتی متر) اشاره كرد.همچنین امكان استفاده از نور هالوژن در اماكن تاریك و تجهیزات صدا خفه كن این سلاح را به یكی از مرگ بارترین مسلسل های دنیا تبدیل كرده است. در حال حاضر این سلاح در كلیه یگانهای نیروی انتظامی بكار گرفته می شود و جالب توجه اینكه نیروهای ویژه پلیس حتی در كشورهایی كه خود صاحب تكنولوژی تولید پیشرفته ترین سلاحها هستند نیز از اسلحه MP5 بهر می برند. برادر كوچكتر این سلاح با نام MP5K نیز در ایران جهت حفاظت از محموله های بانكی در اختیار محافظان بانك قرار دارد. جالب است بدانید پرسنل استفاده كننده از MP5 در ایران بدلیل تشابه بسیار زیاد این سلاح با برادر بزرگترش ژ-3 در مكانیزم و ساختار گلنگدن –آلات متحركه-– روآیك- درجه نشانه روی -قبضه و ماشه به آن بچه ژ-3 نیز می گویند. __________________سلاحهای مورد استفاده نیروی انتظامی(قسمت سوم) تیربار hk-21تیربار 7/62میلی متری HK-21 یكی از احتیاجات غیر قابل انكار نیروهای پلیس و یگانهای كوماندویی برخورداری از سلاحهایی است كه قدرت مقابله سریع و پرقدرت و همچنین امكان حمل و جابجایی آسان را داشته باشند. و تیربارهای سبك نیز از این جمله است. نیروهای مسلح ایران در قبل از انقلاب از تیربارهای سبكی مانند MG-3-A1 بصورت مشترك استفاده می كردند و این تیربار دارای مشكلاتی بود كه در تیربارهای نسل بعدی رفع گردید. معایبی همچون سنگینی سلاح-گیر كردن به هنگام شلیك (اگر تیرانداز MG-1-A3 بعد از شلیك های طولانی بصورت مداوم سلاح خود و بخصوص بوش سر لوله را تمیز نمی كرد با مشكل گیر كردن در هنگام شلیك روبرو می شد) و بخصوص عدم برخورداری از جعبه قطار فشنگ كه در عملیات چریكی و رزم های در حال حركت تیر انداز را با مشكل روبرو می كرد و تیر انداز این سلاح همیشه میبایست تعداد زیادی قطار فشنگ را روی دست و یا روی دوش خود حمل می كرد مواجه می ساخت. در سالهای بعد از انقلاب تیربار HK-21 از تولیدات كارخانه HK در كمیته انقلاب اسلامی بخدمت گرفته شد و از آن در رزم های بیابانی با قاچاقچیان و اشرار و همچنین در درگیری های خانه های تیمی با گروهكهای ضد انقلاب استفاده گردید. همچنین در تیپ موسی ابن جعفر (ع) كمیته انقلاب اسلامی در مناطق جنگ تحمیلی نیز بعنوان یك تیر بار كارآمد در كنار تیربارهای دیگر همچون بكتا و گرینوف استفاده شده است. این تیربار با برخورداری از امكان تعویض لوله در تیراندازیهای طولانی و همچنین استفاده از جعبه قطار فشنگ برای حمل آسان مهمات و با برخورداری از دو پایه سبك و دوربین برای تیراندازی دقیق و برگه ناظم آتش كه در 3 وضعیت ضامن- تك تیر و رگبار تنظیم می شود مانند یك تفنگ سبك احساس راحتی در شلیك را به تیرانداز القاء می نماید. شباهت ظاهری آن با اسلحه ژ-3 این احساس را در بیننده ایجاد می نماید كه این اسلحه همان ژ-3 است كه از قطار فشنگ نیز استفاده می نماید ولی باید بگویم كه نه تنها از نظر روش تغذیه هیچگونه شباهتی با ژ-3 ندارد( بدلیل برخورداری از صفحه خوراك دهنده و چرخ دنده های حامل قطار فشنگ) بلكه مكانیزم داخلی بسیار متفاوتی با ژ-3 دارد كه بطور كل آنرا از استفاده از خشاب 20 تیری ژ-3 محروم نموده است. تنها وجه اشتراك HK-21 با برادر كوچكتر خود استفاده از درجه نشانه روی و طریقة مسلح شدن آن توسط گلنگدن مشابه ژ-3 و استفاده از گاز مستقیم باروت جهت ادامه تیراندازی میباشد. منبعrenjershift.mihanblog.com
پاسخ به:سلاح های مورد استفاده پلیس
سلاح كمری اسمیت اند ویسون(Smit&Wesson) كالیبر 38 ایالات متحده امریكا بعنوان اولین تولید كننده سلاحهای كمری توپی دار در جهان شناخته شده است.قدمت این سلاحهای كمری به قبل از جنگ های داخلی امریكا باز می گردد ولی در زمان جنگهای داخلی پیشرفت قابل توجهی نصیب این مدل سلاح كارآمد شده است. یكی از مزایای برجسته این مدل از سلاحهای كمری این است كه تیرانداز می تواند صددرصد از شلیك اسلحه مطمئن باشد و از معایبی همچون گیر كردن فشنگ در سلاح مبری است.همانطور كه میدانید یكی از نگرانیهای تیراندازان در زمان درگیری گیر كردن سلاح میباشد چرا كه زمان از دست رفته برای رفع گیر یا تعویض فشنگ ممكن است به قیمت جان یك تیرانداز تمام شود.سلاحهای كمری كه از مكانیزم توپی برای تغذیه استفاده می كنند قادر هستند در صورت معیوب بودن فشنگ یا نم كشیدن باروت یا هر اشكال دیگر با چرخیدن و قرار دادن فشنگ بعدی در مسیر شلیك بسرعت به وضعیت عملیاتی بازگردند. یكی از بهترین سلاحهای كمری توپی دار اسلحه ای است با كالیبر 38 و از تولیدات كارخانه اسمیت اندویسونSmit&Wesson. تعداد بسیار زیادی از این اسلحه توسط شهربانی كل كشور در رژیم گذشته از كارخانه سازنده خریداری و بخدمت گرفته شد و این اسلحه با توجه به توان بالای عملیاتی خود توانست سالهای زیادی در كشور بعنوان سلاح سازمانی پلیس خدمت نماید و حتی در سالهای پس از انقلاب نیز تا مدتها بعنوان برترین سلاح كمری نیروهای پلیس در قبل از ادغام و همچنین نیروی انتظامی محسوب می گردید و اگر توجه كنید هنوز نیز این سلاح را همراه بسیاری از گشتهای سواره یا پیاده پلیس خواهید دید.و جالب است بدانید پرسنل نیروی انتظامی در حال حاضر و در زمان دوره آموزش و دانشكده پلیس این سلاح را بعنوان یكی از سلاحهای سازمانی آموزش می بینند و این بدین معنی است كه اسلحه كمری كالیبر 38 SW هنوز از رده خارج نگردیده و عملیاتی است.البته در چند سال قبل سلاح مشابه ای نیز از كشور برزیل خریداری گردید كه از نظر ظاهری هیچگونه تفاوتی با اسلحه كمری كالیبر 38 SW ندارد و تنها تفاوت آن این است كه سوزن اسلحه كمری كالیبر 38 SW به قسمت خروسك یا چخماق متصل میباشد ولی در سلاح مشابه برزیلی سوزن در داخل سلاح تعبیه گردیده است. اسلحه كمری كالیبر 38 SWدر 2 مدل لوله كوتاه و لوله بلند عرضه شده كه با توجه به نوع ماموریت نیروهای استفاده كننده انتخاب می گردد.(مدل لوله بلند توسط پرسنلی كه از لباس فرم استفاده می كردند و این امكان را داشتند كه سلاح خود را در قلاف چرمی و بر روی كمر حمل نمایند استفاده می گردید و مدل لوله كوتاه معمولا توسط كارآگاهان اداره آگاهی یا مامورین مخفی استفاده می شده است). مدلهای مشابه این سلاح كه توسط كارخانه های كلت و كبرا تولید شده است نیز در ایران استفاده شده است __________________سلاحهای مورد استفاده نیروی انتظامی قسمت پنجم(دراگونف)تك تیر انداز مدرن و تاكتیكی دراگونف Deragonov تقریبا تمام كسانی كه به تفنگهای ویژه تك تیراندازی علاقه مند هستند اسلحه نیمه اتوماتیك دراگونف كه در كشور ما با نام سیمینوف یا قناصه شناخته شده است را میشناسند. این اسلحه كه از تولیدات پرافتخار "كارخانه سلاحهای تهاجمی كلاشینكوف" است یكی از برگهای برنده در جنگهای سبك و مكانیزه محسوب می گردد و سلاحی است كه در كلیه نبردها و شرایط مختلف میتوان بشدت به آن اطمینان نمود. این درست است كه این سلاح در ارتشهای غربی بعنوان یك تفنگ استاندارد دورزن قبول نشده ولی یكی از برترین تفنگهای دورزن در ارتشهای شرقی و ارتش بسیاری از كشورها میباشد كه میتوان بعنوان یك سلاح پشتیبانی و حمایت از نیروهای پیاده با اطمینان كامل در فواصل بیش از 600 متر بر روی آن حساب كرد. حتی در جنگهای تن به تن نیز با استفاده از سرنیزه استاندارد كلاشینكوف میتواند مورد استفاده قرار گیرد. جالب است بدانید كه هر جوخه پیاده نظام در روسیه مجهز به حداقل یك تك تیرانداز با استفاده از سلاح دراگونف میباشد. با تغییراتی كه روی مدلهای جدید و پیشرفته این سلاح صورت گرفته حمل و نقل آن آسان تر شده و از وزن آن نیز كاسته شده است.این تغییرات با استفاده از یك نوع آلیاژ مخصوص برای پوشش قسمتهای فلزی كه قبلا با چوب پوشیده می شد و همچنین استفاده از یك مدل قنداق پیشرفته تاشو به جای قنداق چوبی ثابت صورت گرفته است. دراگونف با گاز غیر مستقیم باروت و توسط یك پیستون كوچك كه وجه مشترك سلاحهای تولید شده در كارخانه كلاشینكوف میباشد مسلح می شود. این سلاح از فشنگهای استاندارد 7/62 ناتو استفاده می كند حال آنكه در گذشته علیرغم برخورداری از كالیبر 7/62 نمی توانست از فشنگهای استاندارد ناتو استفاده كند ولی بعدها با توجه به حضور نیروهای روسیه در گروههای پاسدار صلح و همكاری با كشورهای غربی این سایز تصحیح شده و به فشنگهای استاندارد ناتو تبدیل شد. وزن این اسلحه بدون خشاب معادل 4/31 كیلوگرم و طول آن 1225 میلی متر است. گنجایش خشاب آن نیز 10 فشنگ است. در حال حاضر این سلاح در بسیاری از ارتشهای دنیا مورد علاقه واقع شده و در كشورهای عراق با نام القادصیه-كشور چین با نام تفنگ تیپ 85-رومانی با نام روماك و در یوگوسلاوی با نام زاستاوا تولید می شود. البته ظاهر این سلاح در كشورهای فوق متفاوت است ولی هیچ تفاوتی در مكانیزم داخلی آنها وجود ندارد و همگی از یك وجه مشترك استفاده می كنند. ورژن های قدیمی تر این سلاح كه بعنوان مدل شخصی معروف هستند در كشور روسیه ساخته می شوند كه دارای لوله كوتاه تر و وزن سبك تر هستند و از آن با نام روسی Medved به معنای خرس یاد می گردد. حضور این سلاح و خدمت آن در نیروهای مختلف كشور ما به زمان جنگ باز می گردد و در حال حاضر نیز بعنوان یك سلاح تاكتیكی و كارآمد در دست توانمندان نیروی انتظامی در مناطق مرزی كشور و محلهای درگیری با اشرار و قاچاقچیان استفاده می گردد كه باید اذعان نمود در حال حاضر یكی از بهترین تفنگهای دورزن در نیروهای مسلح ایران میباشد. __________________ منبع:/renjershift.mihanblog.
خداوندا من در کلبه حقیرانه خود چیزی را دارم که تو در عرشه کبریایی خود نداری! من خدایی چون تو دارم و تو چون خودی نداری!
تالار های اسلام شناسی وشیعه شناسی
لانچر M79 كالیبر 40 م.م یك اسلحه تك گلوله و كمرشكن با لوله خان دار Thumpr (مشت زن) یا Blooper (پرتاب گر آهسته توپ در بازی رگبی) نامهای مستعار و غیر رسمی ای هستند كه سربازان ارتش امریكا به لانچر نارنجك انداز M79 اطلاق می كردند. در سالهای 1951 كه ارتش امریكا بدنبال اختراع وسیله ای بود كه بتوان از آن بعنوان یك پرتاب كننده سبك و انفرادی استفاده نماید M79 طراحی شد. منظور ارتش امریكا این بود كه بتواند قدرت پرتاب نارنجك كه تا آن زمان توسط دست پرتاب می شد را به مسافتهای بیش از 50 متر ارتقاء دهد.در آن زمان سبك ترین اسلحه ای كه قدرت پرتاب یك گلوله انفجاری را تا مسافت حدودا 400 متر داشت خمپاره انداز 60 میلی متری بود كه همانطور كه میدانید حمل و نقل و استقرار آن دارای مشكلات خاص خود میباشد و از آن نمیتوان بعنوان یك سلاح انفرادی استفاده نمود.به همین علت پس از بررسی طرحهای مختلف بالاخره در سال 1961 لانچر نارنجك انداز 40 م. م M79 تولید و در ارتش ایالات متحده بخدمت گرفته شد. این سلاح با استفاده از انواع مهمات منفجره وتاخیری توانست به سرعت جای خود را در واحدهای مختلف ارتش امریكا باز نموده و علاقه مندان بسیاری در بین پرسنل ارتش پیدا نماید. امكان استفاده از انواع نارنجك منور-دودزا-ضد نفر-ضد سنگر های بتونی-ضد زره و همچنین نارنجك های گاز اشك آور و نارنجك های بازدارنده و ضد شورش این اسلحه را به یكی از بهترین تجهیزات همراه نیروهای پیاده و پلیس تبدیل كرده است. یكی از مشكلات طراحان M79 این بود كه مكانیزم داخلی سلاح و گلوله آن باید به شكلی طراحی می شد كه مرمی منفجره قبل از خروج از لوله منفجر نشود كه در آنصورت لطمات و صدمات شدیدی را به تیرانداز وارد خواهد آورد. به همین علت توانستند با طراحی دقیق شیوه ای را انتخاب كنند كه با استفاده از پوكه برنجی ضخیم و باروت بدون دود و ایجاد تعدادی سوراخ در روی پوكه برای تبادل هوا از سیستم كم فشار برای پرتاب استفاده كنند كه در نتیجه مرمی منفجره كه اتفاقا بسیار حساس و نازك نارنجی نیز هست در لوله منفجر نشده و راه خود را به سمت هدف طی نماید.علت سرعت كم اولیه در شلیك های این سلاح نیز همین موضوع است كه منجر به نامیدن این سلاح بعنوان Blooper شد. همچنین این طراحی و رضایت طراحان این سلاح به سرعت اولیه كم موجب گردید كه سایز پوكه ها از اندازه دلخواه تجاوز ننماید و از گلوله های كوچك كه حمل و نقل آن آسان تر است استفاده كند. برد این سلاح بستگی به وضعیت نشانه گیری آن دارد به این شكل كه اگر سلاح را در وضعیت پرتاب بالستیك(منحنی) بگیریم برد آن بیشتر و اگر وضعیت آنرا بصورت مستقیم گرفته باشیم برد كمتری را عاید خواهد نمود.كه با توجه به الزام تیرانداز به رعایت فاصله حداقل با انفجار میتوانیم برد مفید را از 75 متر تا 375 متر بدست بیاوریم. طریقه آماده سازی این سلاح برای شلیك به این شكل است كه ابتدا باید با استفاده از ضامن مخصوص كه در انتهای لوله قرار دارد قفل لوله را باز و آنرا در وضعیت كمر شكن قرار داده و یك نارنجك را در جان لوله بگذاریم .سپس لوله را به حالت اولیه بازگردانده و مطمئن شویم كه ضامن قفل لوله عمل كرده است.و با هدف گیری بالستیك یا مستقیم ماشه را بچكانیم.پس از شلیك ضامن لوله بصورت اتوماتیك باز شده و اسلحه را در وضعیت بارگذاری مجدد Reload قرار میدهد كه البته میتوانیم وضعیت اتوماتیك را از قفل لوله حذف و آنرا دستی نماییم. تجهیزات این سلاح برای دقت در هدف گیری بسیار ساده بوده و از یك درجه نشانه روی نردبانی شكل كه بر روی لوله تعبیه شده تشكیل می شود كه با قرار دادن اهرم آن در متراژهای مختلف میتوانیم مسیر شلیك را تصحیح نماییم. بسیاری از كشورهای دنیا از سال 1961 تاكنون از این سلاح در واحدهای مختلف نیروهای مسلح و پلیس خود استفاده نموده اند ولی بیشترین استفاده را ارتش امریكا در زمان جنگ ویتنام از آن كرده است و پس از آن بالغ بر 300هزار قبضه از این سلاح تولید و بخدمت گرفته شده است. از جمله كشورهایی كه از این سلاح استفاده می نمایند میتوان از كره جنوبی-افریقای شمالی-استرالیا-رژیم اشغال گر قدس-مالزی-عربستان سعودی و تركیه نام برد. این سلاح از سال 1346 توسط ارتش ایران خریداری و در ژاندارمری كشور نیز بخدمت گرفته شد و پس از آن نیز در جنگ تحمیلی بسیار از آن استفاده شده و در حال حاضر نیز توسط نیروی انتظامی در مناطق مرزی از آن استفاده می شود. نكته جالب توجه اینكه علیرغم سابقه خدمت طولانی این سلاح در ایران هم اكنون نیز بعنوان یك پرتاب كننده مطمئن از آن استفاده می شود و قدیمی بودن آن موجب بازنشسته شدنش نگردیده است. در حال حاضر بسیاری از كشور ها با تولید انواع مدرن تر این سلاح توانسته اند معایب اسلاف قدیمی آن را جبران و از آن بعنوان یك سلاح ضد شورش و یك پرتاب كننده سبك توسط نیروهای ویژه پلیس و ارتش كشور خود استفاده نمایند. __________________سلاحهای مورد استفاده نیروی انتظامی قسمت هفتم(pkt)تیربار چند منظوره PKT طراحان شوروی با الهام گیری از تجارب آلمان ها در ساخت تیربارهای MG34 و MG42 در جنگ جهانی دوم طراحی یك نمونه قابل حمل و تغذیه شونده با قطار فشنگ را آغاز نمودند. این طرح در زمانی انجام شد كه تیربارهای قدیمی "ماكسیم" كه از دهه 1930 در خدمت ارتش شوروی بود بارها نا كارآمدی خود را به اثبات رسانده و در برابر مشكلاتی همچون سرما یا گرد و غبار بسیار آسیب پذیر بودند. بعد از اینكه مخترعین نام آشنای شوروی "گریگوری نیكیستن" و "یوری ساكالف" طرح خود در خصوص یك تیربار تغذیه شونده با قطار فشنگ 7/62 م.م. را نتوانستند تكمیل نمایند "میخاییل كلاشینكوف " معروف وارد كار شده و با ارائه یك تیربار مسلح شونده با گاز باروت كه از گلنگدن چرخشی بهره می برد توانست یكبار دیگر قدرت بلامنازع خود در تولید سلاحهای كارآمد را به همگان ثابت نماید. او توانست با تولید تیربار پ.ك.ت تحول جدیدی در تیربارهای سبك تغذیه شونده با قطار فشنگ ایجاد نموده و نیروهای پیاده ارتش سرخ را با قدرت و توان بیشتر بدرقه صحنه های رزم نماید. این نسل از تیربارها مانند بسیاری از تیربارهای دیگر دارای گلنگدن باز بوده و به همین دلیل از نواخت تیر مناسب نیز برخوردار است وعلیرغم استفاده از الگوی تیربارهای غربی از اصول كلی كلاشینكوف تبعیت می كند.گلنگدن بزرگ و توانمند این تیربار توانایی پذیرش گلوله های 7/62 م.م و دارای فشنگ كش شبیه به تفنگهای هجومی كلاشینكوف میباشد.از آنجا كه این تیربار از گلنگدن باز بهره می برد پین شلیك را میتوان از روی گلنگدن برداشت البته وقتی كه گلنگدن در مسیر حمال خود می چرخد پین شلیك روی حمال گلنگدن در حالت قفل شده باقی می ماند. این تیربار یك اسلحه عمل كننده با فشار گاز و دارای یك پیستون با كورس بلند است و پیستون گاز به طور موقت بر روی حمال گلنگدن نصب شده و همراه آن حركت می كند.پیستون گاز و رابط آن دارای صفحاتی از جنس كروم هستند تا مقاومت بیشتری در برابر خوردگی داشته باشند.ضمنا این نكته قابل توجه است كه تمام تیربارهای این گروه دارای دافعه گلنگدن نیستند اما نمونه های ساخت مجارستان و یوگوسلاوی مجهز به آن میباشند. در جریان جنگ سرد این تیربارها شهرت زیادی در جهان داشتند و در درگیری های مختلفی نیز مورد استفاده قرار می گرفتند.این تیربارها هنوز هم در روسیه-بلغارستان-مجارستان-رومانی-چین- و احتمالا در لهستان نیز تولید می شوند. خانواده تیربارهای این گروه از طرح قطار فشنگ با جعبه بسته شبیه به طرح مورد استفاده در تیربارهای ماكسیم استفاده میكنند.این قطار فشنگ ها دارای 3 طول مختلف هستند كه شامل 200-100 و250 گلوله میباشند.قطار فشنگ 100 تیری در جعبه های كوچكتر جا گرفته و میتوان در نبردهای هجومی آنرا در زیر سلاح به بدنه متصل كرد. جعبه های قطار فشنگ 200 و 250 گلوله ای بزرگتر بوده و در رزمهای پدافندی مورد استفاده قرار میگیرند.معمولا جعبه های 250 فشنگی برای نصب بر روی سه پایه استفاده می شوند. وزن 8/99 كیلوگرم طول 1173م.م كالیبر 7/62*50 ظرفیت مهمات شامل نوار فشنگ 100-200-250 تایی نواخت تیر علمی 650 تیر در دقیقه در آخر اینكه اگرچه تیربار PKT چند منظوره میخاییل كلاشینكوف نتوانست به شهرتی همچون تفنگ تهاجمی طراحی شده توسط وی(مسلسل كلاشینكوف یا AK47) دست یابد ولی اطمینان پذیری بالا سادگی حمل و نقل و كاركرد ساده و روان توانسته است آنرا در ردیف برترین تیربارهای چند منظوره دنیا قرار دهد و بعید نیست در آینده با روی كار آمدن گلوله ها و تجهیزات جدیدتر شاهد افزایش كارایی این تیربار كارآمد نیز باشیم. نیروی انتظامی كشور ما نیز در حال حاضر در واحدهای عملیاتی خود در مناطق مرزی و درگیری با اشرار و قاچاقچیان بعنوان یك تیربار سبك و كارآمد از این سلاح بهره میبرد. همانطور كه میدانید بسیاری از سلاحهای موجود در ایران بین نیروهای مسلح مشترك بوده و همزمان چندین نیرو از اینگونه سلاحها استفاده می كنند.این تیربار در زمان جنگ تحمیلی و بعلت كاهش كارآیی تیربار قدرتمند MG1A3 (بعلت سنگینی و دفعات گیر كردن ) وارد خدمت نیروهای مسلح گردید و در عملیات مختلف كلاسیك و چریكی توانست كارآیی خود را ثابت نموده و موجب دلگرمی و اطمینان تیربارچی های واحدهای رزمی باشد. شخصا نیز در زمان جنگ شاهد نفاوت قابل ملاحظه این تیربار با تیربار MG1A3 بوده ام به این شكل كه در زمان استفاده از تیربار MG1A3 بدلیل اینكه به عملكرد آن مطمئن نبودم مجبور بودم یك قبضه سلاح سبك نیز با خود حمل نمایم كه اگر تیربار MG1A3 در هنگام درگیری متوقف شد بدون سلاح نمانم ولی هربار كه گرینوف یا PKT همراه داشتم با خیالی آسوده از آن استفاده می كردم.مضافا اینكه تیربار MG1A3 از جعبه قطار فشنگ بهر نمی برد ولی PKT مزیت حمل آسان قطار فشنگ را نیز داشت. البته گیر كردن تیربار MG1A3 نیز علت دارد كه انشالله در مبحث بعدی توضیحات لازم را خواهم داد. __________________ منبع:http://renjershift.mihanblog.com/