0

∞ آیه شب یازدهم ماه مبارک رمضان ∞

 
tahmores
tahmores
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : شهریور 1391 
تعداد پست ها : 11998
محل سکونت : همین گوشه کنار

∞ آیه شب یازدهم ماه مبارک رمضان ∞

 

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَلْتَنظُرْ نَفْسٌ مَّا قَدَّمَتْ لِغَدٍ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ
 
ای کسانی که ایمان آورده‌اید از (مخالفت) خدا بپرهیزید؛ و هر کس باید بنگرد تا برای فردایش چه چیز از پیش فرستاده؛ و از خدا بپرهیزید که خداوند از آنچه انجام می‌دهید آگاه است!
 
 
سوره حشر  آیه ۱۸ 
تقدیم به جوان ترین سرباز کربلا  علی اکبر  علیه السلام 
به نیت آمرزش رفتگان 
 
 
 
 
یک شنبه 7 تیر 1394  12:04 AM
تشکرات از این پست
shirdel2 nazaninfatemeh salma57 nargesza namebaran kuoroshss
shirdel2
shirdel2
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1393 
تعداد پست ها : 5535
محل سکونت : یزد

پاسخ به:∞ آیه شب یازدهم ماه مبارک رمضان ∞

بنام خدا


یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ لْتَنْظُرْ نَفْسٌ ما قَدَّمَتْ لِغَدٍ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِما تَعْمَلُونَ (18  )


اى کسانى که ایمان آورده ‏اید! از خدا بترسید. و هر انسانى منتظر رسیدن به اعمالى که از پیش فرستاده باشد. و از خدا بترسید چون خدا با خبر است از آنچه مى‏کنید (18  )

هدفى‏ که آیه" یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ لْتَنْظُرْ نَفْسٌ ما قَدَّمَتْ لِغَدٍ" دنبال نموده، مؤمنین را وادار مى‏کند که به یاد خداى سبحان باشند، و او را فراموش نکنند، و مراقب اعمال خود باشند، که چه مى‏کنند، صالح آنها کدام، و طالحش کدام است، چون سعادت زندگى آخرتشان به اعمالشان بستگى دارد. و مراقب باشند که جز اعمال صالح انجام ندهند، و صالح را هم خالص براى رضاى خدا به جاى آورند، و این مراقبت را استمرار دهند، و همواره از نفس خود حساب بکشند، و هر عمل نیکى که در کرده‏ هاى خود یافتند خدا را شکرگزارند، و هر عمل زشتى دیدند خود را توبیخ نموده، نفس را مورد مؤاخذه قرار دهند، و از خداى تعالى طلب مغفرت کنند. و ذکر خداى تعالى به ذکرى که لایق ساحت عظمت و کبریایى او است یعنى ذکر خدا به اسماى حسنى و صفات علیاى او که قرآن بیان نموده تنها راهى است که انسان را به کمال عبودیت مى‏رساند، کمالى که انسان، ما فوق آن، دیگر کمالى ندارد  .
در این آیه شریفه مؤمنین را به تقوى و پرواى از خدا امر نموده، و با امرى دیگر دستور مى‏دهد که در اعمال خود نظر کنند، اعمالى که براى روز حساب از پیش مى‏فرستند. و متوجه باشند که آیا اعمالى که مى‏فرستند صالح است، تا امید ثواب خدا را داشته باشند، و یا طالح است. و باید از عقاب خدا بهراسند، و از چنان اعمالى توبه نموده نفس را به حساب بکشند  .
اما امر اول، یعنى تقوى، که در احادیث به ورع و پرهیز از حرام هاى خدا تفسیر شده، و با در نظر گرفتن اینکه تقوى هم به واجبات ارتباط دارد، و هم به محرمات، لا جرم عبارت مى‏شود از: اجتناب از ترک واجبات، و اجتناب از انجام دادن محرمات  .
تقواى در مقام محاسبه و نظر در اعمال است، نه تقواى در اعمال که جمله اول آیه بدان امر مى‏نمود، و مى‏فرمود:" اتَّقُوا اللَّهَ  ".
پس حاصل کلام این شد که: در اول آیه مؤمنین را امر به تقوى در مقام عمل نموده، مى‏فرماید عمل شما باید منحصر در اطاعت خدا و اجتناب گناهان باشد، و در آخر آیه که دوباره امر به تقوى مى‏کند، به این وظیفه دستور داده که هنگام نظر و محاسبه اعمالى که کرده ‏اید از خدا پروا کنید، چنان نباشد که عمل زشت خود را و یا عمل صالح ولى غیر خالص خود را به خاطر اینکه عمل شما است زیبا و خالص به حساب آورید  .
 به خوبى روشن مى‏گردد که مراد از تقوى در هر دو مورد یک چیز نیست، بلکه تقواى اولى مربوط به جرم عمل است، و دومى مربوط به اصلاح و اخلاص آن است. اولى مربوط به قبل از عمل است، و دومى راجع به بعد از عمل .                    

  ( ترجمه المیزان، ج‏19، ص: 377)
 

                  

یک شنبه 7 تیر 1394  12:27 AM
تشکرات از این پست
tahmores salma57 nargesza kuoroshss
shirdel2
shirdel2
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1393 
تعداد پست ها : 5535
محل سکونت : یزد

پاسخ به:∞ آیه شب یازدهم ماه مبارک رمضان ∞

بنام خدا

قرآن کریم آیه 18 سوره حشر

یا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ لْتَنْظُرْ نَفْسٌ ما قَدَّمَتْ لِغَدٍ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبيرٌ بِما تَعْمَلُونَ

ترجمه:

ای کسانی که ایمان آورده اید از ( مخالفت ) خدا بپرهیزید و هر کس باید بنگرد تا برای فردایش چه چیز از پیش فرستاده و از خدا بپرهیزید که

خداونداز آنچه انجام می دهید آگاه است * ترجمه آیت الله مکارم شیرازی*

تفسیر المیزان:

پروا داشتن از خدا سبب مصون ماندن از فریب شیطان است; پس ای کسانی که ایمان آورده اید از خدا پروا کنید و به تکالیف الهی خود عمل نمایید ، و هر کسی از شما باید بنگرد که برای فردای آخرتش چه پیش فرستاده است . از خدا بترسید و به حساب کارهایی که انجام داده اید برسید و نیک و بدش را دریابید که خدا به آنچه می کنید آگاه است .


 

                  

یک شنبه 7 تیر 1394  12:33 AM
تشکرات از این پست
tahmores kuoroshss salma57 nargesza
shirdel2
shirdel2
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1393 
تعداد پست ها : 5535
محل سکونت : یزد

پاسخ به:∞ آیه شب یازدهم ماه مبارک رمضان ∞

بنام خدا

 راهی برای اصلاح نفس

جناب عارف بزرگوارآیت الله شاه آبادی می فرمودند که:

«مواظبت به آیات شریفه آخر سوره حشر، از آیه شریفه: یا ایها الذین آمنوا اتقوا الله و لتنظر نفس ما قدمت لغد ، تا آخر سوره مبارکه،

با تدبر در معنی آن ها در تعقیب نمازها، خصوصا در اواخر شب که قلب فارغ البال است، خیلی مؤثر است در اصلاح نفس .»


(منبع :کتاب چهل حدیث، امام خمینی، ص 207 و 208 )

 

 

                  

یک شنبه 7 تیر 1394  12:47 AM
تشکرات از این پست
tahmores kuoroshss salma57 nargesza
kuoroshss
kuoroshss
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1391 
تعداد پست ها : 3221
محل سکونت : مازندران

پاسخ به:∞ آیه شب یازدهم ماه مبارک رمضان ∞

 
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللهَ وَلْتَنْظُرْ نَفْسٌ مَا قَدَّمَتْ لِغَدٍ ۖ وَاتَّقُوا اللهَ ۚ إِنَّ اللهَ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ
 
آیه 18، سوره ی مبارکه ی حشر
 
 
ای کسانی که ایمان آورده‌اید از (مخالفت) خدا بپرهیزید؛
و هر کس باید بنگرد تا برای فردایش چه چیز از پیش فرستاده؛
و از خدا بپرهیزید که خداوند از آنچه انجام می‌دهید آگاه است!
 

نکته ها:

 
 
*  فرمان تقوی در این آیه تکرار و تأکید شده است که علاوه بر تأکید، می تواند معنای متعددی داشته باشد،
      از جمله:
 
                   1- تقوای اول مربوط به اصل کار و تقوای دوم مربوط به کیفیت آن باشد.
                   2- تقوای اول مربوط به انجام کار خیر و تقوای دوم مربوط به ترک مُحرّمات باشد.
                   3- و شاید تقوای اول مربوط به توبه از گذشته و تقوای دوم مربوط به ذخیره آینده باشد.
 
*  در روایات می خوانیم:
 
به نیمی از یک دانه ی خرما، یا اگر ندارید با سخنان خوب، دل هایی را شاد کنید تا در قیامت که خداوند می پرسد: من به تو چشم و گوش و... دادم چه ذخیره ای فرستادی، شرمنده نباشیم. زیرا در آن روز بعضی به هر سو می نگرند، ولی ذخیره ای که وسیله ی نجاتشان باشد از پیش نفرستاده اند. (تفسیر نور الثقلین)
 

پیام ها:

 
1- ایمان زمینه ی تقوی و شرط ثمر بخشی ایمان، داشتن تقوی است. یا ایها الذین آمنو اتقوا
2- به امید کار خیر وارثان نباشیم، هر کس به فکر قیامت خود باشد. ولتنظر نفس ما قدمت لغد
3- در آنچه به عنوان عمل صالح ذخیره می کنیم، دقت کنیم. ولتنظر نفس ما قدمت
4- محاسبه ی نفس لازم است. ولتنظر نفس (اگر امروز دقت نکنیم، دقت فردا سبب شرمندگی خواهد بود.
    یوم ینظر المرء ما قدمت یداه و یقول الکافر یا لیتنی کنت ترابا (نبأ، آیه 40))
5- قیامت نزدیک است. لغد (چنانکه در جای دیگری نیز می فرماید: انهم یرونه بعیدا و نراه قریبا (معارج، آیه 6))
6- آینده نگری و عاقبت اندیشی، لازمه ی ایمان است. ما قدمت لغد
7- تقوی، زمینه ی محاسبه ی نفس و محاسبه ی نفس، سبب رشد و تقویت تقوی است.
    («و لتنظر نفس» میان دو«اتقوا الله» قرار گرفته است)
8- هیچ کس در هیچ مرحله ای خود را ایمن نداند. یا ایها الذین آمنوا اتقوا الله ... و اتقوا الله
9- ایمان به خبیر بودن خداوند، عامل تقوی است. و اتقوا الله ... ان الله خبیر
یک شنبه 7 تیر 1394  1:02 AM
تشکرات از این پست
tahmores salma57 shirdel2 nargesza
salma57
salma57
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1391 
تعداد پست ها : 35499
محل سکونت : گیلان

پاسخ به:∞ آیه شب یازدهم ماه مبارک رمضان ∞

پيامبر خدا (صلی الله علیه وآله) در تعريف تقواي كامل چنين فرمودند «تقواى كامل اين است كه آنچه نمى‏دانى بياموزى و آنچه را مى‏دانى به كار بندى». (تنبيه الخواطر: ۲ / ۱۲۰)

امام على (علیه السلام) نيز درباره اين كه تقواي الهي چگونه عملي مي‌شود مي‌فرمايند: «تقوا اين است كه انسان از هر آنچه او را به گناه مى‏كشاند، پرهيز كند». (غرر الحكم: ۲۱۶۲)

ايشان همچنين فرمودند: «هركه بر شهوت خود مسلّط باشد، باتقواست». (غرر الحكم: ۸۲۸۴)


امام صادق (علیه السلام) - در پاسخ به سؤال از معناى تقوا- چنين فرمودند: «تقوا اين است كه خداوند در جايى كه تو را فرمان داده است غايب نبيند و در آن جا كه تو را نهى كرده‏است، حاضر نيابد». (بحار الأنوار: ۷۰ / ۲۸۵ / ۸)

در زندگی بکوشلباس صبر بر تن بپوشبا دانایان بجوشعزت نفس را به هیچ قیمتی مفروش

یک شنبه 7 تیر 1394  2:53 PM
تشکرات از این پست
shirdel2 kuoroshss nargesza tahmores
kuoroshss
kuoroshss
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1391 
تعداد پست ها : 3221
محل سکونت : مازندران

پاسخ به:∞ آیه شب یازدهم ماه مبارک رمضان ∞

 
امام صادق(عليه السلام) مى‌فرمايند:
 
ايمان ده درجه دارد و حضرت سلمان در درجه دهم ايمان،
 
جناب ابوذر در درجه نُهم و جناب مقداد در درجه هشتم ايمان هستند.

بحار الانوار، ج 69، باب 32، روايت 9.
 

ملاك سنجش مرتبه ايمان

 

براى سنجش مراتب ايمان مى‌توان به ميزان التزام عملى افراد توجه كرد. بالاترين مرتبه ايمان لازمه‌اش اين است كه صاحب آن به تمام لوازم عملى بى كم و كاست و صد در صد ملتزم باشد؛ تا برسد به مراتب بعدى كه به تدريج از اين التزام عملى كاسته مى‌شود. انسان‌هاى معمولى اين‌گونه هستند كه با آن كه بنا مى‌گذارند صد در صد ملتزم باشند اما در عمل سستى مى‌كنند و مرتكب معصيت مى‌شوند. چنين كسى «مؤمن گناه‌كار» است و با «كافر باطنى» فرق دارد. كافر باطنى در اصل بنا گذارى مشكل دارد، ولى مؤمن گناه‌كار در ميزان پاى‌بندى به بناگذارى.
 
كسانى كه صد در صد و در همه موارد به بنايى كه گذاشته‌اند متعهد مى‌مانند و ذرّه‌اى از آن تخطى نمى‌كنند «معصوم» ناميده مى‌شوند. از نظر اعتقادات و تعاليم اسلامى، در اسلام كسانى كه معصوم بودن آنها تضمين شده باشد بيش از چهارده نفر نيستند. كسانى هم مثل حضرت زينب (عليها السلام) يا حضرت على اكبر و ابوالفضل العباس (عليهما السلام) يا حضرت معصومه (عليها السلام) دختر گرامى امام هفتم (عليه السلام) نيز مرتكب گناه نمى‌شده‌اند، ولى تفاوتشان با چهارده معصوم در اين جهت اين است كه عصمت آن چهارده بزرگوار تضمين گرديده، اما عصمت اين بزرگواران به اين صورت نبوده است. اعتقاد به عصمت آن چهارده نفر شرط تشيع است و اگر كسى چنين اعتقادى را نداشته باشد به تشيع او خلل وارد مى‌شود، ولى اعتقاد به عصمت ديگران، شرط تشيع نيست.
 
از نظر عقلى و فلسفى كاملا ممكن است كه يك انسان عادى هم، به جايى برسد كه در همه حال كاملا ملتزم به لوازم ايمانش باشد و هيچ‌گاه گناه نكند. اما افراد عادى اين‌گونه هستند كه ايمانشان ضعيف است و در طول عمرشان دائماً در افت و خيز هستند؛ گاهى مطيعند و گاهى عاصى. مراتب ايمان از همين جا پيدا مى‌شود؛ بستگى به اين دارد كه انسان چقدر گناه مى‌كند و آن تعهد عملى به باور قلبى را مى‌شكند.
منبع: کتاب آیین پرواز، درس هجدهم، ص 151؛ آیة الله مصباح یزدی
http://www.mesbahyazdi.ir/node/4323
یک شنبه 7 تیر 1394  5:20 PM
تشکرات از این پست
nargesza tahmores
nargesza
nargesza
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1392 
تعداد پست ها : 10707
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:∞ آیه شب یازدهم ماه مبارک رمضان ∞

به نام خدا


متن آیه:
 

يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ لْتَنْظُرْ نَفْسٌ ما قَدَّمَتْ لِغَدٍ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِما تَعْمَلُونَ
 

ترجمه آیه:
 

اي کساني که ايمان آورده‏ايد! از (مخالفت) خدا بپرهيزيد؛ و هر کس بايد بنگرد تا براي فردايش چه چيز از پيش فرستاده؛ و از خدا بپرهيزيد که خداوند از آنچه انجام مي‏دهيد آگاه است.
 

تفسیر آیه:
 

18- اي کساني که ايمان آورده‏ايد! از مخالفت خدا بپرهيزيد، و هر انساني بايد بنگرد تا چه چيز را براي فردايش از پيش فرستاده، و از خدا بپرهيزيد که خداوند از آنچه انجام مي‏دهيد آگاه است.
در آيه‏ي بعد روي سخن را به مؤمنان کرده، به عنوان يک نتيجه‏گيري از ماجراي شوم و دردناک «بني‏نضير» و منافقان و شيطان، مي‏فرمايد: «اي کساني که ايمان آورده‏ايد از مخالفت خدا بپرهيزيد، و هر انساني بايد بنگرد تا چه
چيز را براي فرداي قيامت از پيش فرستاده است»؟ (يا ايها الذين آمنوا اتقوا الله ولتنظر نفس ما قدمت لغد).
سپس بار ديگر براي تأکيد مي‏افزايد: «از خدا بپرهيزيد که خداوند از آنچه انجام مي‏دهيد آگاه است» (واتقوا الله ان الله خبير بما تعملون).
آري تقوي و ترس از خداوند سبب مي‏شود که انسان براي فرداي قيامت بينديشد، و اعمال خود را پاک و پاکيزه و خالص کند.
تکرار امر به تقوي، چنانکه گفتيم، براي تأکيد است، چرا که انگيزه‏ي تمام اعمال صالح و پرهيز از گناه همين تقوي و خدا ترسي است.
ولي بعضي احتمال داده‏اند که امر اول به تقوي ناظر به اصل انجام اعمال است و امر دوم به کيفيت خلوص آنها، يا اينکه اولي ناظر به انجام کارهاي خير است (به قرينه‏ي جمله‏ي «ما قدمت لغد») و دومي ناظر به پرهيز از گناهان و معاصي است، يا اينکه اولي اشاره به توبه از گناهان گذشته است و دومي تقوي براي آينده ولي در آيات قرينه‏اي بر اين تفسيرها وجود ندارد، و تأکيد مناسبتر به نظر مي‏رسد.
تعبير به «غد» (فردا) اشاره به قيامت است چرا که با توجه به مقياس عمر دنيا به سرعت فرامي‏رسد، و ذکر آن به صورت نکره براي اهميت آن است.
تعبير به «نفس» (يکنفر) ممکن است در اينجا به معني هر يکنفر بوده باشد، يعني هر انساني بايد به فکر فرداي خويش باشد، و بدون آنکه از ديگران انتظاري داشته باشد که براي او کاري انجام دهند خودش تا در اين دنيا است آنچه را مي‏تواند از پيش بفرستد.
اين تفسير نيز در مورد تعبير فوق گفته شده که اشاره به کم بودن افرادي است که به فکر فرداي قيامتند، مثل اينکه مي‏گوئيم يکنفر پيدا شود که به فکر نجات خويش باشد، ولي تفسير اول مناسبتر به نظر مي‏رسد، و خطاب «يا ايها الذين آمنوا» و «عموميت امر به تقوي» دليل بر عموميت مفهوم آيه است.
نکته‏ها:
1- همکاري بي‏سرانجام با اهل نفاق!
آنچه در آيات فوق در مورد پيمان‏شکني منافقان و تنها گذاردن دوستان خود در لحظات سخت و حساس آمده مطلبي است که بارها در زندگي خود نمونه‏هاي آنرا ديده‏ايم.
آنها مثل شيطان اغواگر به وسوسه‏ي اين و آن مي‏پردازند، و قول هرگونه مساعدت و کمک به آنها مي‏دهند، و آنان را به ميدان حوادث مي‏فرستند و آلوده‏ي انواع گناه مي‏کنند، اما در بحراني‏ترين حالات آنها را در وسط ميدان رها کرده براي حفظ جان يا منافع خويش فرار مي‏کنند!
و اين است سرنوشت کساني که با منافقان همکار و هم پيمانند.
نمونه‏ي زنده آن در عصر ما پيمانهائي است که قدرتهاي بزرگ و شياطين زمان ما با سران دولتهائي که به آنها وابسته‏اند امضا مي‏کنند، و بارها ديده‏ايم اين دولتهاي وابسته که همه چيز خود را در طبق اخلاص گذارده و نثار آن حاميان شيطان صفت کرده‏اند در حوادث سخت کاملا تنها مانده، و از همه جا
رانده شده‏اند، و اينجاست که به عمق پيام قرآني آشناتر مي‏شويم که مي‏گويد: «کمثل الشيطان اذ قال للانسان اکفر فلما کفر قال اني بري‏ء منک اني اخاف الله رب العالمين:» «کار آنها مانند شيطان است که به انسان گفت کافر شو و هنگامي که کافر شد گفت من از تو بيزارم، من از خداوندي که پروردگار عالميان است بيم دارم»!
2- داستان حيرت‏انگيز بر صيصاي عابد
بعضي از مفسران و ارباب حديث در ذيل اين آيات روايتي پرمعني از عابدي از بني‏اسرائيل بنام «برصيصا» نقل کرده‏اند که مي‏تواند درس بزرگي براي همه‏ي افراد باشد تا هرگز با طناب پوسيده‏ي شيطان و منافقان به چاه نروند که رفتن همان، و سرنگون شدن در قعر چاه همان!
و خلاصه‏ي داستان چنين است:
در ميان بني‏اسرائيل عابدي بود بنام «برصيصا» که زماني طولاني عبادت کرده بود، و به آن حد از مقام قرب رسيده بود که بيماران رواني را نزد او مي‏آوردند و با دعاي او سلامت خود را باز مي‏يافتند، روزي زن جواني را از يک خانواده‏ي با شخصيت به وسيله‏ي برادرانش نزد او آوردند، و بنا شد مدتي بماند تا شفا يابد، شيطان در اينجا به وسوسه‏گري مشغول شد، و آنقدر صحنه را درنظر او زينت داد تا آن مرد عابد به او تجاوز کرد! چيزي نگذشت که معلوم شد آن زن باردار شده (و از آنجا که گناه هميشه سرچشمه‏ي گناهان عظيمتر است) زن را به قتل رسانيد، و در گوشه‏اي از بيابان دفن کرد!
برادرانش از اين ماجرا باخبر شدند که مرد عابد دست به چنين جنايت هولناکي زده، اين خبر در تمام شهر پيچيد، و به گوش امير رسيد، او با گروهي
از مردم حرکت کرد تا از ماجرا باخبر شود، هنگامي که جنايات عابد مسلم شد او را از عبادتگاهش فروکشيدند، پس از اقرار به گناه دستور داد او را به دار بياويزند، هنگامي که بر بالاي چوبه‏دار قرار گرفت شيطان در نظرش مجسم شد، گفت: من بودم که تو را به اين روز افکندم! و اگر آنچه را مي‏گويم اطاعت کني موجبات نجات تو را فراهم خواهم کرد!
عابد گفت چه کنم؟ گفت: تنها يک سجده براي من کن کافي است! عابد گفت: در اين حالتي که مي‏بيني توانائي ندارم، شيطان گفت: اشاره‏اي کفايت مي‏کند، عابد با گوشه چشم، يا با دست خود، اشاره‏اي کرد و سجده به شيطان آورد و در دم جان سپرد و کافر از دنيا رفت!.
آري چنين است سرانجام وسوسه‏هاي شياطين، و منافقاني که در خط آنها هستند.
3- آنچه بايد از پيش فرستاد
در آيات فوق روي اين مسأله تکيه شده بود که انسان بايد بنگرد تا کدامين ذخيره را از پيش براي فرداي قيامت خود فرستاده است «ولتنظر نفس ما قدمت لغد» و در حقيقت سرمايه‏ي اصلي انسان در صحنه‏ي قيامت کارهائي است که از پيش فرستاده، و گرنه غالبا کسي به فکر انسان نيست که براي او چيزي بعد از مرگ او بفرستد، و يا اگر بفرستند ارزش زيادي ندارد.
لذا در حديثي از رسول خدا صلي الله عليه و آله مي‏خوانيم که فرمود در راه خدا انفاق کنيد هر چند به اندازه يک من خرما يا کمتر، و يا يک مشت و يا کمتر باشد
و يا حتي به نيمي از يکدانه‏ي خرما! و اگر کسي آن را هم نيابد با سخنان پاکيزه دلهائي را شاد کند، چرا که در قيامت هنگامي که در پيشگاه خدا قرار مي‏گيريد به شما مي‏فرمايد آيا درباره‏ي تو چنين و چنان نکردم؟ آيا گوش و چشم در اختيارت قرار ندادم؟ آيا مال و فرزند به تو نبخشيدم؟ و بنده عرض مي‏کند: آري، و در اينجا خداوند متعال مي‏گويد: پس نگاه کن ببين چه براي خود از قبل فرستاده‏اي؟ فينظر قدامه و خلفه و عن يمينه و عن شماله فلايجد شيئا يقي به وجهه من النار!: «او نگاهي به پيش و پشت سر و طرف راست و چپ مي‏افکند چيزي نمي‏يابد که بتواند با آن صورتش را از آتش دوزخ حفظ کند»!.
در حديث ديگري مي‏خوانيم: پيامبر صلي الله عليه و آله با بعضي از يارانش نشسته بود، گروهي از قبيله‏ي «مضر» وارد شدند که شمشير بر کمر داشتند (و آماده‏ي جهاد در راه خدا بودند) اما لباس درستي در تن آنها نبود، هنگامي که پيامبر صلي الله عليه و آله آثار نيازمندي و گرسنگي را در چهره‏ي آنها ديد رنگ صورتش دگرگون شد، به مسجد آمد و بر فراز منبر رفت، حمد و ثناي الهي بجا آورد و فرمود: خداوند اين آيه را در قرآن مجيد نازل کرده است: يا ايها الذين آمنوا اتقوا الله ولتنظر نفس ما قدمت لغد... سپس افزود در راه خدا انفاق کنيد پيش از آنکه قدرت از شما سلب شود، و در راه خدا صدقه دهيد قبل از آنکه مانعي در اين راه ايجاد گردد، آنها که دينار دارند از دينار، و آنها که درهم دارند از درهم، و آنها که گندم و جو دارند از گندم و جو، چيزي از انفاق را کوچک نشمريد هر چند به نيمي از يک دانه‏ي خرما باشد.
مردي از انصار برخاست و کيسه‏اي در دست مبارک پيامبر صلي الله عليه و آله نهاد آثار خوشحالي و سرور در صورت حضرت نمايان شد، فرمود: هرکس سنت حسنه‏اي بگذارد، و مردم به آن عمل کنند پاداش آن و پاداش تمام کساني که به آن عمل
مي‏کنند نصيب او خواهد شد، بي‏آنکه چيزي از پاداش آنها کاسته شود، و هرکس سنت سيئه‏اي بگذارد گناه آن و گناه همه‏ي کساني که به آن عمل مي‏کنند بر او خواهد بود، بي‏آنکه از گناه آنها کاسته شود، مردم برخاستند آن کس که دينار داشت دينار آورد، و آنکه درهم داشت درهم، و هرکس طعام و چيز ديگري داشت خدمت پيامبر صلي الله عليه و آله آورد، و به اين ترتيب مقدار قابل ملاحظه‏اي کمک نقدي و غيرنقدي نزد حضرت جمع شد و در ميان آن نيازمندان تقسيم کرد.
همين معني در آيات ديگر قرآن کرارا مورد تأکيد قرار گرفته از جمله در آيه‏ي 110 سوره‏ي بقره مي‏خوانيم: واقيموا الصلاة وآتوا الزکاة و ما تقدموا لانفسکم من خير تجدوه عندالله ان الله بما تعملون بصير: «نماز را برپا داريد، و زکات را ادا کنيد، و هرکار خيري را براي خود از پيش مي‏فرستيد آن را نزد خدا خواهيد يافت خدا نسبت به اعمال شما بينا است».

 

بحث و گفتگو پیرامون آیه
 

وقتی خداوند را به عنوان خالق و فرمانروا قبول می کنیم باید تمام فرامین او را بپذیریم و در هیچ مورد از او نافرمانی نکنیم. هرچند به ظاهر به صلاحمان نباشد. نباید با او مخالفت کنیم. باید به فکر آینده مان و آخرتمان باشیم با اطاعت از خدا و عمل به فرامینش. و بدانیم که خداوند به همه چیز ما آگاهی کامل دارد.
مخالفت ما با خداوند می تونه ریشه در ناآگاهی ما داشته باشه. اینکه از حکت های خداوند سردرنمیاریم اینکه نمی دونیم همی چی از طرف خدا نعمت هست مگر اینکه ما خودمون تبدیلش کنیم به نقمت. نمی دونیم که خداوند خالق ما صلاح و مصلحت ما رو بهتر از خودمون می دونه. و خیلی هم بهمون فرصت می ده. البته خیلی وقت ها هم با نشانه هایی بهمون حالی می کنه که ما هم بعضی اوقات می فهمیم و شکر می کنیم و بعضی اوقات نمی فهمیم و ناسپاسی می کنیم.

 

تطبیق مفاهیم آیه با روحیات و منش و رفتار خودمان
 

همونطور که ما دوست داریم دیگران به حرفمون گوش بدن خداوند که ما رو آفریده بیشتر دوست داره تا ما به حرف هاش گوش بدیم و اینطوری رستگار بشیم. این که بهتر هم هست. اینطوری می تونیم بیشتر به فکر آخرتمون باشیم یعنی می فهمیم که باید چکار کنیم. ولی اگه با خدا مخالفت کنیم او هم ما رو راهنمایی نمی کنه یعنی ما قبول نمی کنیم و به خیال خودمون راه درست رو می ریم درحالی که بدترین و غلط ترین راه راه مخالفت با خداست.
 

به کار بستن آیه در زندگی شخصیمان
 

باید همیشه یادمون باشه که خدا ما رو آفریده، هیچ توقعی ازمون نداره جز اینکه ناسپاسی نکنیم و قدر نعمت هاشو بدونیم. ما با ناسپاسی درواقع با خدا مخالفت می کنیم. باید آگاهیمونو بیشتر کنیم نسبت به خداوند، به نعمت هاش، به حکمت هاش و صبر و حوصلمونم بیشتر کنیم باید از خدا طلب صبر و تحمل کنیم و زود جا نزنیم. تحمل داشته باشیم و بدونیم که همیشه اوضاع بر وفق مراد ما نیست یعنی هروقتش که نبود ببینیم چی شد که نشد، نه اینکه تندی ناشکری کنیم و به جنگ خدا بریم. خدا خیلی حوصله داره که از خیلی از خطاهای ما بندگانش می گذره درحالی که همه ی کارها، رفتارها و گفتارهای ما رو می دونه و به همه ی اون ها آگاهی داره.
باید برای آخرتمون ذخیره های خوبی جمع آوری کنیم چیزهایی که اون دنیا به دردمون بخورن نه اینکه بدتر حالمونو بگیرن. مثل جمع آوری اسباب و وسایل برای مسافرت. چطور برای یه مسافرت یه روزه انقدر وسیله مهم و به درد بخور با خودمون برمی داریم وتو مسافرت هم اگه یه چیزی یادمون رفته باشه یا یه چیز به درد نخور آورده باشیم چقدر ناراحت و عصبانی می شیم. باید همینطور یاد بگیریم برای مسافرت به اون دنیا هم چه توشه های مهم و اساسی و به درد بخور جمع آوری کنیم.

 

یک شنبه 7 تیر 1394  6:34 PM
تشکرات از این پست
tahmores kuoroshss
morteza237
morteza237
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1391 
تعداد پست ها : 1979
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:∞ آیه شب یازدهم ماه مبارک رمضان ∞

ترجمه  
 
اى كسانى كه ایمان آورده‏اید! از خداوند پروا كنید و هر كس به آن چه براى فرداى (قیامت) خود فرستاده است، بنگرد. باز هم از خدا پروا كنید كه خداوند به آنچه انجام مى‏دهید، به خوبى آگاه است.

 

خدایا چنان کن سرانجام کار                              تو خوشنود باشی و ما رستگار

یک شنبه 7 تیر 1394  9:49 PM
تشکرات از این پست
tahmores kuoroshss
morteza237
morteza237
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1391 
تعداد پست ها : 1979
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:∞ آیه شب یازدهم ماه مبارک رمضان ∞

 
نکته ها  
 
فرمان تقوا در این آیه تكرار و تأكید شده است كه علاوه بر تأكید، مى‏تواند معانى متعدّدى داشته باشد، از جمله:
1. تقواى اول مربوط به اصل كار و تقواى دوم مربوط به كیفیّت آن باشد.
2. تقواى اول مربوط به انجام كار خیر و تقواى دوم مربوط به ترك محرمات باشد. 3. و شاید تقواى اول مربوط به توبه از گذشته و تقواى دوم مربوط به ذخیره آینده باشد.
در روایات مى‏خوانیم: با نیمى از یك دانه خرما، یا اگر ندارید با سخنان خوب، دل‏هایى را شاد كنید تا در قیامت كه خداوند مى‏پرسد: من به تو چشم و گوش و... دادم چه ذخیره‏اى فرستادى، شرمنده نباشید. زیرا در آن روز بعضى به هر سو مى‏نگرند، ولى ذخیره‏اى كه وسیله نجاتشان باشد از پیش نفرستاده‏اند.(53)
53) تفسیر نورالثقلین.

خدایا چنان کن سرانجام کار                              تو خوشنود باشی و ما رستگار

یک شنبه 7 تیر 1394  9:50 PM
تشکرات از این پست
tahmores kuoroshss
morteza237
morteza237
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1391 
تعداد پست ها : 1979
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:∞ آیه شب یازدهم ماه مبارک رمضان ∞

پيام ها  
 
 1- ایمان، زمینه تقوا و شرط ثمر بخشى ایمان، داشتن تقوا است. «یا أیّها الّذین آمنوا اتّقوا»
 2- به امید كار خیر وارثان نباشیم، هركس به فكر قیامت خود باشد. «ولتنظر نفس ما قدّمت لغد»
 3- در آنچه به عنوان عمل صالح ذخیره مى‏كنیم، دقّت كنیم. «ولتنظر نفس ماقدّمت»
 4- محاسبه نفس لازم است. «و لتنظر نفس» (اگر امروز دقّت نكنیم، دقّت فردا سبب شرمندگى خواهد بود. «یوم ینظر المرء ما قدّمت یداه و یقول الكافر یا لیتنى كنت ترابا»(54))
 5 - قیامت، نزدیك است. «لغد» (چنانكه در جاى دیگر نیز مى‏فرماید: «انهم یرونه بعیدا و نراه قریبا»(55))
 6- آینده‏نگرى و عاقبت‏اندیشى، لازمه‏ى ایمان است. «ما قدّمت لغد»
 7- تقوا، زمینه محاسبه نفس و محاسبه نفس، سبب رشد و تقویت تقوا است.
 («و لتنظر نفس» میان دو «اتّقوا اللّه» قرار گرفته است).
 8 - هیچ كس در هیچ مرحله‏اى خود را ایمن نداند. «یا أیّها الّذین آمنوا اتقوا اللّه... و اتقوا اللّه»
 9- ایمان به خبیر بودن خداوند، عامل تقوا است. «واتقوا اللّه... ان اللّه خبیر»
54) نبأ، 40.
55) معارج، 6.

 

خدایا چنان کن سرانجام کار                              تو خوشنود باشی و ما رستگار

یک شنبه 7 تیر 1394  9:50 PM
تشکرات از این پست
tahmores kuoroshss
namebaran
namebaran
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1392 
تعداد پست ها : 4155
محل سکونت : تهران

پاسخ به:∞ آیه شب یازدهم ماه مبارک رمضان ∞

اي کساني که ايمان آورده‏ ايد! از مخالفت خدا بپرهيزيد، و هر انساني بايد بنگرد تا چه چيز را براي فردايش از پيش فرستاده، و از خدا بپرهيزيد که خداوند از آنچه انجام مي‏دهيد آگاه است.
در آيه‏ي بعد روي سخن را به مؤمنان کرده، به عنوان يک نتيجه‏گيري از ماجراي شوم و دردناک «بني‏نضير» و منافقان و شيطان، مي‏فرمايد: «اي کساني که ايمان آورده‏ايد از مخالفت خدا بپرهيزيد، و هر انساني بايد بنگرد تا چه
چيز را براي فرداي قيامت از پيش فرستاده است»؟ (يا ايها الذين آمنوا اتقوا الله ولتنظر نفس ما قدمت لغد).
سپس بار ديگر براي تأکيد مي‏افزايد: «از خدا بپرهيزيد که خداوند از آنچه انجام مي‏دهيد آگاه است» (واتقوا الله ان الله خبير بما تعملون).
آري تقوي و ترس از خداوند سبب مي‏شود که انسان براي فرداي قيامت بينديشد، و اعمال خود را پاک و پاکيزه و خالص کند.
تکرار امر به تقوي، چنانکه گفتيم، براي تأکيد است، چرا که انگيزه‏ي تمام اعمال صالح و پرهيز از گناه همين تقوي و خدا ترسي است.
ولي بعضي احتمال داده‏اند که امر اول به تقوي ناظر به اصل انجام اعمال است و امر دوم به کيفيت خلوص آنها، يا اينکه اولي ناظر به انجام کارهاي خير است (به قرينه‏ي جمله‏ي «ما قدمت لغد») و دومي ناظر به پرهيز از گناهان و معاصي است، يا اينکه اولي اشاره به توبه از گناهان گذشته است و دومي تقوي براي آينده ولي در آيات قرينه‏اي بر اين تفسيرها وجود ندارد، و تأکيد مناسبتر به نظر مي‏رسد.
تعبير به «غد» (فردا) اشاره به قيامت است چرا که با توجه به مقياس عمر دنيا به سرعت فرامي‏رسد، و ذکر آن به صورت نکره براي اهميت آن است.
تعبير به «نفس» (يکنفر) ممکن است در اينجا به معني هر يکنفر بوده باشد، يعني هر انساني بايد به فکر فرداي خويش باشد، و بدون آنکه از ديگران انتظاري داشته باشد که براي او کاري انجام دهند خودش تا در اين دنيا است آنچه را مي‏تواند از پيش بفرستد.
اين تفسير نيز در مورد تعبير فوق گفته شده که اشاره به کم بودن افرادي است که به فکر فرداي قيامتند، مثل اينکه مي‏گوئيم يکنفر پيدا شود که به فکر نجات خويش باشد، ولي تفسير اول مناسبتر به نظر مي‏رسد، و خطاب «يا ايها الذين آمنوا» و «عموميت امر به تقوي» دليل بر عموميت مفهوم آيه است.
نکته‏ها:
1- همکاري بي‏سرانجام با اهل نفاق!
آنچه در آيات فوق در مورد پيمان‏شکني منافقان و تنها گذاردن دوستان خود در لحظات سخت و حساس آمده مطلبي است که بارها در زندگي خود نمونه‏هاي آنرا ديده‏ايم.
آنها مثل شيطان اغواگر به وسوسه‏ي اين و آن مي‏پردازند، و قول هرگونه مساعدت و کمک به آنها مي‏دهند، و آنان را به ميدان حوادث مي‏فرستند و آلوده‏ي انواع گناه مي‏کنند، اما در بحراني‏ترين حالات آنها را در وسط ميدان رها کرده براي حفظ جان يا منافع خويش فرار مي‏کنند!
و اين است سرنوشت کساني که با منافقان همکار و هم پيمانند.
نمونه‏ي زنده آن در عصر ما پيمانهائي است که قدرتهاي بزرگ و شياطين زمان ما با سران دولتهائي که به آنها وابسته‏اند امضا مي‏کنند، و بارها ديده‏ايم اين دولتهاي وابسته که همه چيز خود را در طبق اخلاص گذارده و نثار آن حاميان شيطان صفت کرده‏اند در حوادث سخت کاملا تنها مانده، و از همه جا
رانده شده‏اند، و اينجاست که به عمق پيام قرآني آشناتر مي‏شويم که مي‏گويد: «کمثل الشيطان اذ قال للانسان اکفر فلما کفر قال اني بري‏ء منک اني اخاف الله رب العالمين:» «کار آنها مانند شيطان است که به انسان گفت کافر شو و هنگامي که کافر شد گفت من از تو بيزارم، من از خداوندي که پروردگار عالميان است بيم دارم»!
2- داستان حيرت‏انگيز بر صيصاي عابد
بعضي از مفسران و ارباب حديث در ذيل اين آيات روايتي پرمعني از عابدي از بني‏اسرائيل بنام «برصيصا» نقل کرده‏اند که مي‏تواند درس بزرگي براي همه‏ي افراد باشد تا هرگز با طناب پوسيده‏ي شيطان و منافقان به چاه نروند که رفتن همان، و سرنگون شدن در قعر چاه همان!
و خلاصه‏ي داستان چنين است:
در ميان بني‏اسرائيل عابدي بود بنام «برصيصا» که زماني طولاني عبادت کرده بود، و به آن حد از مقام قرب رسيده بود که بيماران رواني را نزد او مي‏آوردند و با دعاي او سلامت خود را باز مي‏يافتند، روزي زن جواني را از يک خانواده‏ي با شخصيت به وسيله‏ي برادرانش نزد او آوردند، و بنا شد مدتي بماند تا شفا يابد، شيطان در اينجا به وسوسه‏گري مشغول شد، و آنقدر صحنه را درنظر او زينت داد تا آن مرد عابد به او تجاوز کرد! چيزي نگذشت که معلوم شد آن زن باردار شده (و از آنجا که گناه هميشه سرچشمه‏ي گناهان عظيمتر است) زن را به قتل رسانيد، و در گوشه‏اي از بيابان دفن کرد!
برادرانش از اين ماجرا باخبر شدند که مرد عابد دست به چنين جنايت هولناکي زده، اين خبر در تمام شهر پيچيد، و به گوش امير رسيد، او با گروهي
از مردم حرکت کرد تا از ماجرا باخبر شود، هنگامي که جنايات عابد مسلم شد او را از عبادتگاهش فروکشيدند، پس از اقرار به گناه دستور داد او را به دار بياويزند، هنگامي که بر بالاي چوبه‏دار قرار گرفت شيطان در نظرش مجسم شد، گفت: من بودم که تو را به اين روز افکندم! و اگر آنچه را مي‏گويم اطاعت کني موجبات نجات تو را فراهم خواهم کرد!
عابد گفت چه کنم؟ گفت: تنها يک سجده براي من کن کافي است! عابد گفت: در اين حالتي که مي‏بيني توانائي ندارم، شيطان گفت: اشاره‏اي کفايت مي‏کند، عابد با گوشه چشم، يا با دست خود، اشاره‏اي کرد و سجده به شيطان آورد و در دم جان سپرد و کافر از دنيا رفت!.
آري چنين است سرانجام وسوسه‏هاي شياطين، و منافقاني که در خط آنها هستند.
3- آنچه بايد از پيش فرستاد
در آيات فوق روي اين مسأله تکيه شده بود که انسان بايد بنگرد تا کدامين ذخيره را از پيش براي فرداي قيامت خود فرستاده است «ولتنظر نفس ما قدمت لغد» و در حقيقت سرمايه‏ي اصلي انسان در صحنه‏ي قيامت کارهائي است که از پيش فرستاده، و گرنه غالبا کسي به فکر انسان نيست که براي او چيزي بعد از مرگ او بفرستد، و يا اگر بفرستند ارزش زيادي ندارد.
لذا در حديثي از رسول خدا صلي الله عليه و آله مي‏خوانيم که فرمود در راه خدا انفاق کنيد هر چند به اندازه يک من خرما يا کمتر، و يا يک مشت و يا کمتر باشد
و يا حتي به نيمي از يکدانه‏ي خرما! و اگر کسي آن را هم نيابد با سخنان پاکيزه دلهائي را شاد کند، چرا که در قيامت هنگامي که در پيشگاه خدا قرار مي‏گيريد به شما مي‏فرمايد آيا درباره‏ي تو چنين و چنان نکردم؟ آيا گوش و چشم در اختيارت قرار ندادم؟ آيا مال و فرزند به تو نبخشيدم؟ و بنده عرض مي‏کند: آري، و در اينجا خداوند متعال مي‏گويد: پس نگاه کن ببين چه براي خود از قبل فرستاده‏اي؟ فينظر قدامه و خلفه و عن يمينه و عن شماله فلايجد شيئا يقي به وجهه من النار!: «او نگاهي به پيش و پشت سر و طرف راست و چپ مي‏افکند چيزي نمي‏يابد که بتواند با آن صورتش را از آتش دوزخ حفظ کند»!.
در حديث ديگري مي‏خوانيم: پيامبر صلي الله عليه و آله با بعضي از يارانش نشسته بود، گروهي از قبيله‏ي «مضر» وارد شدند که شمشير بر کمر داشتند (و آماده‏ي جهاد در راه خدا بودند) اما لباس درستي در تن آنها نبود، هنگامي که پيامبر صلي الله عليه و آله آثار نيازمندي و گرسنگي را در چهره‏ي آنها ديد رنگ صورتش دگرگون شد، به مسجد آمد و بر فراز منبر رفت، حمد و ثناي الهي بجا آورد و فرمود: خداوند اين آيه را در قرآن مجيد نازل کرده است: يا ايها الذين آمنوا اتقوا الله ولتنظر نفس ما قدمت لغد... سپس افزود در راه خدا انفاق کنيد پيش از آنکه قدرت از شما سلب شود، و در راه خدا صدقه دهيد قبل از آنکه مانعي در اين راه ايجاد گردد، آنها که دينار دارند از دينار، و آنها که درهم دارند از درهم، و آنها که گندم و جو دارند از گندم و جو، چيزي از انفاق را کوچک نشمريد هر چند به نيمي از يک دانه‏ي خرما باشد.
مردي از انصار برخاست و کيسه‏اي در دست مبارک پيامبر صلي الله عليه و آله نهاد آثار خوشحالي و سرور در صورت حضرت نمايان شد، فرمود: هرکس سنت حسنه‏اي بگذارد، و مردم به آن عمل کنند پاداش آن و پاداش تمام کساني که به آن عمل
مي‏کنند نصيب او خواهد شد، بي‏آنکه چيزي از پاداش آنها کاسته شود، و هرکس سنت سيئه‏اي بگذارد گناه آن و گناه همه‏ي کساني که به آن عمل مي‏کنند بر او خواهد بود، بي‏آنکه از گناه آنها کاسته شود، مردم برخاستند آن کس که دينار داشت دينار آورد، و آنکه درهم داشت درهم، و هرکس طعام و چيز ديگري داشت خدمت پيامبر صلي الله عليه و آله آورد، و به اين ترتيب مقدار قابل ملاحظه‏اي کمک نقدي و غيرنقدي نزد حضرت جمع شد و در ميان آن نيازمندان تقسيم کرد.
همين معني در آيات ديگر قرآن کرارا مورد تأکيد قرار گرفته از جمله در آيه‏ي 110 سوره‏ي بقره مي‏خوانيم: واقيموا الصلاة وآتوا الزکاة و ما تقدموا لانفسکم من خير تجدوه عندالله ان الله بما تعملون بصير: «نماز را برپا داريد، و زکات را ادا کنيد، و هرکار خيري را براي خود از پيش مي‏فرستيد آن را نزد خدا خواهيد يافت خدا نسبت به اعمال شما بينا است».

چشم برندار ازم می پاشه زندگیم

یک شنبه 7 تیر 1394  9:59 PM
تشکرات از این پست
tahmores kuoroshss
saeedakh
saeedakh
کاربر طلایی3
تاریخ عضویت : خرداد 1390 
تعداد پست ها : 2084
محل سکونت : فارس

پاسخ به:∞ آیه شب یازدهم ماه مبارک رمضان ∞

در اين آيه شريفه مؤمنين را به تقوى و پرواى از خدا امر نموده، و با امرى ديگر دستور مـى دهـد كـه در اعـمـال خـود نظر كنند، اعمالى كه براى روز حساب از پيش مى فرستند. و مـتـوجـه بـاشـنـد كـه آيا اعمالى كه مى فرستند صالح است، تا اميد ثواب خدا را داشته بـاشـنـد، و يـا طـالح است. و بايد از عقاب خدا بهراسند، و از چنان اعمالى توبه نموده نـفـس را بـه حـسـاب بـكـشند. اما امر اول، يعنى تقوى، كه در احاديث به ورع و پرهيز از حرامهاى خدا تفسير شده، و با در نظر گرفتن اينكه تقوى هم به واجبات ارتباط دارد، و هـم بـه مـحرمات، لاجرم عبارت مى شود از: اجتناب از ترك واجبات، و اجتناب از انجام دادن محرمات .

دوشنبه 8 تیر 1394  4:41 PM
تشکرات از این پست
kuoroshss
saeedakh
saeedakh
کاربر طلایی3
تاریخ عضویت : خرداد 1390 
تعداد پست ها : 2084
محل سکونت : فارس

پاسخ به:∞ آیه شب یازدهم ماه مبارک رمضان ∞

امـا امـر دوم، يـعـنـى نـظر كردن در اعمالى كه آدمى براى فردايش از پيش مى فرستد، امرى ديگرى است غير از تقوى. و نسبتش با تقوى نظير نسبتى است كه يك نظر اصلاحى از ناحيه صنعتگرى در صنعت خود براى تكميل آن صنعت دارد، همان طور كه هر صاحب عملى و هـر صـانعى در آنچه كرده و آنچه ساخته نظر دقيق مى كند، ببيند آيا عيبى دارد يا نه، تـا اگر عيبى در آن ديد در رفع آن بكوشد، و يا اگر از نكته اى غفلت كرده آن را جبران كـنـد، هـمچنين يك مؤمن نيز بايد در آنچه كرده دوباره نظر كند، ببيند اگر عيبى داشته آن را برطرف سازد.

پـس بـر همه مؤمنين واجب است از خدا پروا كنند، و تكاليفى كه خداى تعالى متوجه ايشان كـرده بـه نـحـو احـسـن و بـدون نـقـص انـجـام دهند، نخست او را اطاعت نموده، از نافرمانيش بپرهيزند، و بعد از آنكه اطاعت كردند، دوباره نظرى به كرده هاى خود بيندازند،

چـون اعـمـال مـايـه زنـدگـى آخـرتـشـان اسـت كـه امـروز از پـيـش مـى فـرسـتـنـد، با همين اعـمـال بـه حسابشان مى رسند تا معلوم كنند آيا صالح بوده يا نه. پس خود آنان بايد قـبـلا حساب اعمال را برسند تا اگر صالح بوده اميد ثواب داشته باشند، و اگر طالح بوده از عقابش بترسند، و به درگاه خدا توبه برده ، از او طلب مغفرت كنند.

دوشنبه 8 تیر 1394  4:42 PM
تشکرات از این پست
kuoroshss
saeedakh
saeedakh
کاربر طلایی3
تاریخ عضویت : خرداد 1390 
تعداد پست ها : 2084
محل سکونت : فارس

پاسخ به:∞ آیه شب یازدهم ماه مبارک رمضان ∞

(و لتنظر نفس ما قدمت لغد) خطابى است به عموم مؤمنين، و ليكن از آنـجـا كـه عـامـل بـه دسـتـور در بـيـن اهـل ايـمـان و حـتـى در بـيـن اهـل تـقـوى از مؤمنين در نهايت قلت است، بلكه مى توان گفت وجود ندارد، براى اينكه مؤمنـيـن و حـتـى افـراد مـعـدودى كـه از آنـان اهـل تـقـوى هـسـتـنـد، هـمـه مـشـغول به زندگى دنيايند، و اوقاتشان مستغرق در تدبير معيشت و اصلاح امور زندگى اسـت، لذا آيـه شـريـفه خطاب را به صورت غيبت آورده ، آن هم به طور نكره و فرموده : نفسى از نفوس بايد كه بدانچه مى كند نظر بيفكند. و اين نوع خطاب با اينكه تكليف در آن عـمومى است، به حسب طبع دلالت بر عتاب و سرزنش مومنان دارد. و نيز اشاره دارد بر اينكه افرادى كه شايسته امتثال اين دستور باشند در نهايت كمى هستند.

دوشنبه 8 تیر 1394  4:43 PM
تشکرات از این پست
kuoroshss
دسترسی سریع به انجمن ها