آيين يهود از اديان توحيدي و وحياني است كه پيامبر آن حضرت موسي (علیه السلام) و كتاب آسماني آن تورات است.
دين يهوديت مانند ساير اديان كه پس از مدتي براثر مسائل اجتماعي و تنوع مشربها در آنها، مذاهب و فرقههایی پيدا میشود مذاهب و فرقههای در آن پديدار شد كه بعضي شناختهشده و پرجمعیت و بعضي کمجمعیت هستند.
اساساً فرقههای شناخته شده يهود، پس از بازگشت يهود از بابل پديد آمدند. براثر اين پراكندگي از فرقههای قبل از اين واقعه اطلاع چنداني در دست نيست، اما دو فرقهای که اکنون فعال هستند و مباحث آخرالزمانی یهود اصولاً بر پایه اعتقادات آنها پایهریزی شده به شرح زیر میباشد:
1) قارئون:
در اين فرقه که پس از ظهور اسلام پديد آمده است، با تلمود (تورات شناسي) مخالفت، و به قرائت و معناي ظاهري تورات تأکید شده است؛ از این رو به قارئون معروف شدهاند.
رهبر آنان در ابتدا يك عالم يهودي به نام «عنان» بود كه با ابوحنيفه معاشرت و با اصطلاحات فقه اسلامي آشنا بود. در حال حاضر پیروان اين فرقه در اسرائيل، روسيه، اوكراين زندگي میکنند.
مباحث عميق آنها در الهيات يهودي توجه محققان را به خود جلب كرده است؛ نکته قابل توجه این است که این گروه در مباحث خود از اصطلاحات اصول فقه حنفي بهره میگیرند.
2) دونمه:
در بعضیاوقات به آنها «شبتين» میگویند كه به شبتاي صبي مؤسس گروهشان نسبت داده میشود. اين شخص در سال 1626 در شهر ازمير تركيه متولد شد. وی پس از مطالعه الهيات و عرفان يهودي مدعي شد كه مسيحای يهود یعنی منجی موعود است.
برخي يهوديان اروپا و تركيه و خاورميانه دعوتش را پذيرفتند. او خود را نخستين فرزند خدا ناميد و در سال 1666 قيام كرد، لكن توسط پادشاه عثماني دستگير و مسلمان شد و نام خود را به محمد افندي تغيير داد و پيروان خود را به اسلام ترغيب كرد ولي هنوز بسياري از يهوديان او را مسیحی میدانستند و میگفتند كه تنها شبحي از شبتاي مسلمان شده و خود شبتاي براي يافتن ده قبيله گمشده بنیاسرائیل به آسمان رفته و بهزودی ظهور خواهد كرد و اینها به بازگشت سريع شبتاي بهعنوان منجي حقيقي بنیاسرائیل اميدوارند.
اكنون چندين هزار نفر از اين گروه در تركيه هستند كه در ظاهر به سنن اسلامي و در باطل سنن يهودي عمل میکنند. اين 7 فرقه از فرقهای معروف و شناختهشده يهود است چنانچه اشاره كرديم از فرقههای قبل از بلاي بابل نوعاً خبري نداريم و احتمالاً فرقههایی وجود داشته و در بعضي كتب تاريخ، فرقههای يهوديت را تا 27 فرقه شماره کردهاند كه اكثر آنها فقط اسمشان در تاريخ آمده است.
بهطور کل تمامی یهودیان معتقدند که عیسایی ظهور خواهد کرد که البته با عیسای مسیحیان متفاوت است .آنگونه که بررسیها نشان میدهد، پیش از اسارت قوم یهود و آوارگی آنان توسط آشوریان، اندیشه ظهور منجی در ادبیات مذهبی، غیرمذهبی، اساطیر و افسانهها و روایات مکتوب و شفاهی بنیاسرائیل جایی نداشته است.
تنها در سده دوم پیش از میلاد بود که ظهور نجاتبخش قوم خدا در اذهان و افکار یهود توسعه یافت و دانیال نبی به دنبال رنجهای پیاپی قوم یهود، پایان زجرها را نوید داد:
«و در ایام این پادشاهان، یهوه خدای آسمانها سلطنتی را که تا ابد جاوید میماند، بر پا خواهد نمود و این سلطنت به قومی دیگر غیر از بنیاسرائیل منتقل نخواهد شد، بلکه تمامی آن سلطنتها را خردکرده، مغلوب خواهد ساخت و خودش برای همیشه پایدار و جاودان خواهد ماند.»(1)
اشعیای پیامبر نیز در پیشگوییهای خود مژده آمدن مسیح را داد و گفت: «برای ما ولدی و پسری بخشیده میشود که سلطنت بر دوش او خواهد بود و اسم او عجیب و مشیر و خدای قادر و پدر سرمدی و سرور و سلامتی خوانده خواهد شد. ترقی سلطنت و سلامتی او را بر کرسی داوود و بر کشور وی پایانی نخواهد بود، تا آنکه انصاف و عدالت را برای همیشه استوار سازد.»(2)
البته شایان توجه است که قوم یهود بهعنوان مردمی دیندار همواره به آینده خویش امیدوار بودند و این عبارت کتاب مقدس میان یهودیان رایج بود که: «اگرچه ابتدایت صغیر بود، عاقبت تو بسیار رفیع گردد.»(3)
اما صفنیای پیامبر به نابودی رهبران دولتها اشاره میکند و آن را مقدمه جهانشمولی دین یهود میداند. او میگوید: «بهمنظور گردآوری طوایف بشر بر یک دین حق، سلاطین دول مختلف را نابود کنیم. آنوقت برگردانیم به قومها لب پاکیزه را برای خواندن همگی به نام خدای و عبادت کردن ایشان به یک روش.(4)
یهودیان در طول تاریخ به این مسئله از دریچهای مذهبی نگریسته، انتظار را یک وظیفه مقدس به شمار آوردهاند، تنها پس از ورود صهیونیسم سیاسی به دنیای یهود بود که زاویه نگاه برخی یهودیان به این مسئله عوض گشت و تشکیل یک حاکمیت سیاسی را راهگشای «عصر مسیحا» دانستند.
هماکنون صهیونیستها با سوءاستفاده از تغییر نگرش به وجود آمده خود را بهعنوان منتظران واقعی مسیحا معرفی کرده، در پایان مراسم سالگرد بنیانگذاری رژیم اسرائیل (پنجم ماه ایّار عبری)، پس از دمیدن در شیپور عبادت، اینگونه دعا میکنند: «اراده خداوند، خدای ما چنین باد که به لطف او شاهد سپیدهدم آزادی باشیم و نفخ صور مسیحا گوش ما را نوازش دهد.»
بیگمان طرز تلقی صهیونیسم از مقوله انتظار و ظهور منجی، یکی از بینشهای چالش آفرین و بحرانساز فراروی معتقدان به آخرالزمان میباشد. چراکه تکیه بیشازاندازه بر نژاد و قومیت، این مکتب را دچار نوعی تمامیتخواهی غیرعادلانه نموده، ظرفیتهای گفتوگو را از آن گرفته است.
ادامه دارد ...
پینوشت:
1- دانیال نبی، باب دوم، آیه 44
2- کتاب اشعیا، باب 9 -آیه 6 ـ 8
3- کتاب ایوب، باب 8-آیه 7
4- صفنیا، باب 3 :آیه 8 ـ 9