گقتار بعضى از مفسرين در خصوص مراد از (ابطال اعمال)
ولى بـعـضـى از مـفـسـريـن گـفـتـه انـد: مـراد از (ابـطـال اعمال ) و حبط شدن آن منت نهادن بر خدا و رسول است كه ما ايمان آورديم، و چنين و چنان كرديم، به شهادت اينكه در جاى ديگر فرموده : (يمنون عليك ان اسلموا بر تو منت مى گذارند كه اسلام آوردند).
بـعـضـى ديـگـر گـفـتـه انـد: مـنـظـور از ايـن ابـطـال، ابـطـال بـه ريـاء و خـودنـمـايـى اسـت. بـعـضـى ديـگـر گـفـتـه انـد: ابطال به وسيله عجب و خودپسندى است. بعضى گفته اند: به وسيله كفر و نفاق است. و بعضى گفته اند: مراد تنها ابطال صدقات به وسيله منت و اذيت است همچنان كه فرموده : (لا تـبـطـلوا صـدقـاتـكـم بـالمـن و الاذى ). و بـعـضـى گـفـتـه انـد: ابطال به وسيله گناهان است. و بعضى ديگر گفته اند: به وسيله گناهان كبيره است .
و اشـكـالى كـه مـتـوجـه هـمه اين گفته ها مى شود - به فرض اينكه هر يك در جاى خود درسـت بـاشـد - ايـن اسـت كـه هر كدام از آنها يكى از مصاديق آيه است، نه اينكه آيه در خصوص آن نازل شده. تازه اين در صورتى است كه ما از سياق آيه صرف نظر. كنيم و گر نه گفتيم كه سياق تنها با اين معنا سازگار است كه منظور تخلف از جهاد باشد.