عواملي که اعمال آدمي را به خطر مي افکند يا نابود ميسازد بسيار است از جمله:
1- «منت گذاردن و آزار دادن» است، چنانکه قرآن ميگويد:
يا ايها الذين آمنوا لا تبطلوا صدقاتکم بالمن والاذي کالذي ينفق ماله
رئاء الناس و لا يؤمن باللَّه واليوم الاخر: «اي کساني که ايمان آوردهايد انفاقها و بخشش هاي خود را با منت و آزار باطل نسازيد، همانند کسي که مال خود را براي نشان دادن به مردم انفاق ميکند و ايمان به خدا و روز قيامت ندارد» (بقره- 264).
در اينجا دو عامل بطلان عمل يکي «منت و آزار» و ديگري «ريا و کفر» مطرح شده است که اولي بعد از عمل ميآيد، و دومي مقارن آن، و اعمال نيک را به آتش ميکشند.
2- «عجب» عامل ديگري است براي نابودي آثار عمل، چنانکه در حديث آمده است العجب ياکل الحسنات کما تاکل النار الحطب: «عجب حسنات انسان را ميخورد همانگونه که آتش هيزم را»!.
3- «حسد» نيز يکي از اين گونه اعمال است که دربارهي آن نيز تعبيري شبيه به «عجب» آمده که همچون آتش، حسنات را نابود ميکند، پيغمبر گرامي اسلام صلي اللَّه عليه و آله و سلم فرمود: اياکم والحسد فان الحسد يأکل الحسنات کما تاکل النار الحطب.
اصولا همانگونه که حسنات، سيئات را از بين ميبرد (ان الحسنات يذهبن السيئات) (سورهي هود- 114) همچنين گاهي سيئات، حسنات را به کلي از اثر مياندازد.
4- مسأله ي حفظ ايمان تا پايان عمر مهمترين شرط بقاي آثار عمل است چرا که قرآن به صراحت ميگويد: «کساني که بيايمان از دنيا بروند تمام اعمالشان حبط و نابود ميشود».
از اينجا است که به اهميت و مشکلات مسألهي نگهداري اعمال پي ميبريم
و لذا در حديثي از امام باقر عليه السلام آمده که فرمود: الا بقاء علي العمل اشد من العمل، قال و ما الابقاء علي العمل؟ قال يصل الرجل بصلة و ينفق نفقة للَّه وحده و لا شريک له، فکتب له سراً ثم يذکرها فتمحي فتکتب له علانية، ثم يذکرها فتمحي و تکتب له رياء!:
«نگهداري عمل از خود عمل سختتر است».
راوي سؤال ميکند منظور از نگهداري عمل چيست.
پاسخ فرمود انسان بخششي ميکند و يا انفاقي در راه خداوند يکتا و به عنوان يک انفاق پنهاني براي او ثبت ميشود، سپس در جائي آنرا مطرح ميکند اين انفاق پنهاني حذف ميشود و بجاي آن انفاق آشکار نوشته ميشود، دگر بار در جائي ديگر آنرا مطرح ميکند باز حذف ميشود و به عنوان رياء نوشته ميشود»!.
آيه ي مورد بحث اشاره ي سربسته اي به همه ي اين امور کرده ميگويد: و لا تبطلوا اعمالکم.