به گزارش بلاغ، «دل انسان باید با خدا باشد، ظاهر هیچ کس نشان دهنده باطن او نیست.»، « در دانشگاه اساتید به دختران خوش تیپ و آرایش کرده توجه بیشتری دارند»، «پسران برای انتخاب دختر به ظاهر او بیشترین توجه دارند و دختران مانتویی و بزک کرده شانس بیشتری برای انتخاب شدن دارند.» و ...
شاید کمتر کسی باشد که در جامعه امروزی امثال جملات بالا را نشنیده باشد. به مرور زمان و با گسترش شبکه های ماهواره ای و هجمه رسانه های غربی، حالا بدحجابی و حتی بی حجابی به یکی از اصلی ترین معضلات فرهنگی کشور بدل شده است که بررسی علل و عوامل استحاله فرهنگی زنان و دختران ایرانی در زمینه حجاب، به مثنوی هفتاد من کاغذ نیاز دارد و از حوصله چند شماره محدود گزارش خارج است؛ اما طنین یاس در نظر دارد در گزارشهایی به بررسی علل بدحجابی دختران چادری بپردازد.
در جامعه امروزی، متاسفانه اینکه یک زن یا دختر مانتویی بدحجاب باشد و با ظاهری زننده در سطح شهر رفتارهای نامانوس و خارج از عرف از خود نشان دهد، چندان عجیب به نظر نمی رسد اما حساسیت ها زمانی برانگیخته می شود که طی سال های اخیر شاهد بوده ایم که موج بدحجابی ها، حالا به جامعه دختران و زنان چادری رسیده است.
دخترانی که حجاب برتر را برگزیده اند اما رفتار و ظاهرشان هیچ شباهتی با یک دختر مومن و محجبه ندارد. در این گزارش سعی داریم به بررسی علل این پدیده شوم بپردازیم:
بر اساس تحقیق محققان، کودکان به مراتب بیش از آنچه از گوشهای خود یاد می گیرند، از چشمانشان می آموزند. به عبارت دیگر، مردی که همسر غیرچادری انتخاب می کند، نمی تواند انتظار داشته باشد که دخترش از حجاب برتر بهره جوید. اما عرف جامعه نقطه مقابل این اتفاق را نشان می دهد: مادرانی که چادریاند اما دخترانش یا با چادر میانه خوبی ندارند یا اگر هم بالاجبار چادر به سر می کنند، در زمره چادری های بدحجاب قرار می گیرند. (البته در این بین هستند دختران چادری که به خوبی تعالیم دینی و عفاف و حجاب را از والدین خود فرا گرفته اند اما در این مقال قرار است به بررسی دلایل بدحجابی دختران و زنان چادری بپردازیم.)
مادران چادری و دختران بدحجاب
در واقع با دیدن این خانواده ها، یک سوال بسیار مهم بوجود می آید و آن که «چرا یک مادر چادری نتوانسته دختر خود را مجاب به استفاده از حجاب برتر نماید»
اولین نکته در این باره که می توان به آن اشاره داشت، این است که بین حرف و عمل برخی والدین هماهنگی وجود ندارد. به عبارت دیگر مادرِ چادری حرف از ایمان و حیا و عفاف می زند اما در عمل...!
همین اتفاق باعث می شود که دختر جوان و به بلوغ رسیده، حجاب دروغین را کنار بگذارد و به سراغ نقطه مقابل برود.
والدین افراطی، چادری های اجباری
از سوی دیگر برخی از خانواده ها در تربیت فرزندان، سخت گیری می کنند. در اینگونه خانواده ها، بر قدرت والدین بیش از اندازه تاکید می شود. تربیت در این نوع خانواده ها، تابع اصول و مقرراتی سخت و انعطاف ناپذیر است. بطوریکه یک نفر بر اعضای خانواده حاکم است و این اصول را برای آنها تعیین می کند. این فرد غالبا" پدر و گاهی مادر است. در خانواده های سخت گیر، فرزندان از حقوق خاص خود بی بهره می مانند. والدین سخت گیر، با تشخیص خود، قواعدی را بر فرزند تحمیل می کنند. "هافمن" محقق آلمانی پس از بررسی درباره فرزندان والدین سخت گیر، چنین نتیجه می گیرد: "کودکانی که در خانواده های سخت گیر بزرگ می شوند، معمولا" مطیع و فرمانبردار هستند. اما در اکثر موارد، رفتار آنان توام با پرخاشگری و لجاجت است. این کودکان دربرابر انتقاد بزرگترها بی تفاوت هستند و از ثبات عاطفی کمی برخوردارند.
فرزندان والدین سخت گیر ظاهرا در حالت تسلیم و اطاعت از پدر و مادر به سر می برند، ولی در واقع دچار هیجان و اضطرابند. چنین افرادی ناخودآگاه با والدین خود، همانند سازی می کنند و در برخورد با دیگران، حالت خصومت به خود می گیرند.
الهام.ت دختر 20 ساله و دانشجوی رشته انفورماتیک دانشگاه آزاد اسلامی است. او از معدود دختران چادری دانشگاه است که سعی دارد با مدگرایی و هماهنگ کردن آرایش صورت، رنگ شال، مانتو و حتی کیفش بتواند دختری خوش تیپ و برازنده باشد.
وی چادر را محدودیتی برای آرایش نمیداند و می گوید: چادر را بیشتر به خاطر پدرم سر میکنم چون شرط او برای اجازه ورود به دانشگاه، رعایت حجاب چادر است ولی من هم دل دارم و دوست دارم تا جوان هستم برای شادی دل خودم از زیباییهایم استفاده کنم!
عدم تبیین فواید حجاب برتر برای دختران
نکته دیگری که باید در رابطه با خانواده های سختگیر بدان اشاره کرد، این است که والدین در چنین خانواده هایی به جای آنکه چرایی انتخاب حجاب برتر را برای دختر خود تبیین نمایند و به او توضیح دهند، از قدرت خود استفاده کرده و عملا آنها را مجبور به استفاده از چادر می نمایند. همین جبر است که باعث می شود که دختر نزد والدین محجبه است و در جمع دوستان و جامعه چادری بدحجاب!
شیما.خ یکی دیگر از دخترانی است که چادر را مانند شنلی به دنبال خود میکشد و با صورت بزک کرده، موهای رنگ کردهاش را با شالی نازک قاب گرفته است، در این باره می گوید: «من با سر کردن چادر دل خانواده و با داشتن تیپ امروزی دل دوستانم را به دست میآورم از طرفی پسران برای انتخاب دختر به ظاهر او بیشترین توجه دارند و دختران مانتویی و به قول شما بزک کرده شانس بیشتری برای انتخاب شدن و انتخاب کردن دارند.»
همین رفتار والدین و عدم تبیین دلایل استفاده از حجاب برتر به دختران باعث می شود تا الهام ترابی در ادامه توضیحاتش به خبرنگار طنین یاس بگوید: اگر حق انتخاب را به خودم میدانند مطمئن باشید من مانتو و روسری را به عنوان حجاب انتخاب میکردم وقتی چیزی را به اجبار بر سر کسی کنند به دنبال راهی برای رسیدن به خواستههای خود هست.
این دختر 20 ساله به دلیل آنکه شناخت کافی از حجاب پیدا نکرده می گوید: آرایش کردن یا نکردن، بیرون گذاشتن مو یا رعایت حجاب کامل، ارتباط داشتن یا نداشتن با پسران، هیچ کدام نشان دهنده نجابت، خوب یا بد بودن یک فرد نیست، دل انسان باید با خدا باشد، ظاهر هیچ کس نشان دهنده باطن او نیست!
چادری بودن، بی کلاسی است!
عامل بعدی برای عدم استفاده از چادر و ظهور چادری های بدحجاب، عدم فرهنگسازی و تاثیر تهاجم فرهنگی بر فرهنگ اصیل ایرانی اسلامی بر جامعه است. به عبارت دیگر دختران امروزی اینگونه تصور می کنند که مانتویی بودن، هفت قلم آرایش و ... نشانه تمدن و با ادبیات جوانان «باکلاسی» است!
شیما.خ در این باره می گوید: در دانشگاه دختران چادری و محجبه به عنوان افرادی خشک مذهب و غیراجتماعی مطرح هستند.
فریبا.ر دانشجوی رشته نرم افزار نیز می گوید: در دانشگاه اساتید به دختران خوش تیپ و آرایش کرده توجه بیشتری دارند و همیچنین امکان به دست آوردن موقعیت ازدواجهای خوب برای این تیپ دختران در سطح دانشگاه بیشتر است.
فریبا، دوست چادری خود را مخاطب قرار میدهد و میگوید: خانم "الهوردی" همیشه کارهای اداریاش را به من میسپارد، چون اکثر مسئولین دانشگاه با هم تیپهای او خوب و مناسب رفتار نمیکنند!!
الهوردی با تأیید حرف دوستش میگوید: در راهرو اساتید دانشگاه وقت جوابگویی به سؤالات و اشکالات درسی ما را ندارند ولی همین استاد گوشهای از راهرو دارد با همکلاسی بدحجاب و آرایش کرده ما صحبت میکند و میخندد!
ملیکا شهرابی، کارمند بخش خصوصی است او را در حال خرید لوازم آرایش در خط شمال به جنوب مترو میبینم. چادری است اما موهای رنگ شده اش را وسواس خاصی بیرون گذاشته است و با تجدید آرایش در بخش زنانه مترو خود را برای پیاده شدن از قطار آماده میکند!
وی در پاسخ به این سؤال که چه سنخیتی بین چادر و آرایش کردن وجود دارد، میگوید: من در محل کار چادری نیستم! وقتی نزدیک محل زندگی میشوم چادرم را به سر میکنم. برای خانواده همسرم مهم است که عروسشان چادری باشند، آنها آبرومندی را در اُمل بودن و بوی پیاز داغ، میدانند.