سلام....یادمه یه روزساعت ادبیات ، آخرای کلاس و نزدیک زنگ بود و ما بیکار بودیم. منم خیلی خسته بودم .سرمو گذاشتم روی میز خوابم برد.بیدار که شدم دیدم معلم نیست و چند دقیقه از زنگ تفریح هم گذشته.......یه
بار دیگه هم این موضوع پیش اومد. ساعت علوم بود.......آخه یه کی نبود بگه می خوای بخوابی سرت رو بذار روی میز نه به افق نگاه کن و بخواب......معلم متوجه شد.....گفت: فلانی خوابت میاد؟ برو صورتتو
آب بزن.....