0

وصیت نامه های شهدا

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

وصیت نامه شهید علم الهدی به خواهرش

وصیت نامه شهید علم الهدی به خواهرش

وصیت نامه شهید علم الهدی به خواهرش

شاندل Shandel متفکر بزرگ اروپای قرن بیستم در مورد چگونگی زندگی انسان در قرن بیستم می‌گوید : «انسان این عصر زندگی را وقف تهیه وسایل زندگی می‌کند» 
خواهر عزیز، صدیقه

پس از اهداء سلام و درود، رسیدن به فلاح را برایتان آرزو می‌کنم.

چون در آغاز قدم گذاشتن در سال جدید از شما دور بودم و نتوانستم خود را به این راضی کنم که سال نو را آغاز کنیم و در این لحظات حساس از عمر با شما سخن نگویم ناچار برای اولین بار قلم بدست گرفتم و با شما حرف می‌زنم.

ساعتی پیش داشتم مطالعه می‌کردم به یک جمله رسیدم. در مورد این جمله زیبا فکر کردم و مناسب دیدم که نتیجه این ساعات فکر را که در آستانه شروع سال جدید بود برایتان بنویسم.

شاندل Shandel متفکر بزرگ اروپای قرن بیستم در مورد چگونگی زندگی انسان در قرن بیستم می‌گوید :

«انسان این عصر زندگی را وقف تهیه وسایل زندگی می‌کند»

ما زندگی را در رنج می‌گذرانیم تا راحتی و آرامش ایجاد کنیم، تمامی عمر می‌رویم به این امید که لحظاتی بنشینیم، تمام عمر زحمت می‌کشیم تا استراحت کنیم و البته عمر می‌گذرد و راحتی و آسایش و نشستن و آرامش را لمس نمی‌کنیم و نمی‌یابیم. زیرا مرتباً از طریق اجتماع به ما نیازهای جدید تلقین می‌شود.

نیازهای کاذب و مصنوعی که دائماً در آدم بوجود می‌آورند بوسیله تبلیغات است تلویزیون را روشن می‌کنید و بعد از دو ساعت خاموش می‌کنید به خودتان نگاه می‌کنید، می‌بینید هفت هشت احتیاج خرید تازه بوجود آمده که قبلاً لازم نداشتید، قبلاً مثلاً با خاکستر دیگ را می‌شستید امروز حتماً باید پودر... بخرید.

بوردا می‌خرید زن روز می‌خرید نگاه می‌کنید در فکر تهیه لباسها و مدل‌های آن می‌افتید استعمار فرهنگی و فرهنگ زدایی از طریق تقلید تشبه رقابت مصرف‌های مصنوعی و سمبلیک و جلب توجه است و اینجاست که به سخن عمیق محمد(ص) که من یتشبه یقوم فهو منه که از کلمه شبیه استفاده شده (پی می‌بریم) اگر زندگیمان مثل اروپایی‌ها شد اگر وضع لباسهامان مثل مدلهای ارائه داده شده زن روز و بوردا و خانم... شد خود نیز از نظر خصوصیات انسانی و درک و انتخاب راه به سوی او شدن میل کرده‌ایم.

یکنواختی و قالبی شدن انسانها در جوامع گوناگون و مخصوصاً در ملت‌ ما که مرتباً بوسیله برنامه‌های فرهنگی‌مان در سطح وسیعی از طرف مسئولان امر پیاده می‌شود همه در قالبهای ماشینیسم بخاطر بالابردن مصرف جهانی مخصوصاً جهان سوم که دنیای صنعتی به ما تحمیل می‌کند. غارت اصالتها، منابع معنوی و از بین رفتن خصوصیات زندگی شرقی و یا اسلامی که عبارت از مصرف هرچه کمتر و تولید هرچه بیشتر بوسیله عوامل آموزشی دگرگون می‌شود. چرا که اروپای صنعتی می‌بایست برای تولیدات اضافی خود مصرف کننده پیدا کند و چه کند که بتواند کالای مصرفی بدهد و مواد تولیدی بگیرد و منت بگذارد و خود را هم بالاتر و متمدن قلمداد کند و اگر هم سواری خواست خر خوبی تربیت کرده باشد و...

ابتدا با استعمار فرهنگی کار خود را آغاز می‌کند و سپس از یک خصیصه پاک و اصیل خدایی که برسم امانت به انسان داده شده استفاده می‌کند و آن تنوع که شکل تکامل است.

ما می‌بینیم (همراه با درد) که تمام فلسفه‌ها و مذهب‌ها و ایده‌آلها و عشق‌ها و خواسته‌ها و... خلاصه شده در این : اصالت مال زندگی مادی است بنابراین وقتی زندگی مادی اصالت دارد هدف رفاه است پس برای چه باید کار کرد؟ برای ساختن وسایل آسایش زندگی

داستان شازده کوچولو را خوانده‌اید؟

آیا قربانی شدن آسایش زندگی برای چه؟ برای تکامل؟ برای تعالی؟ برای رفتن به حقیقت؟

برای رسیدن به ایده‌آلهای مقدس انسانی؟ برای تقرب و نزدیکی به بهترین دوست و یار، او (الله)؟ نه برای بدست آوردن وسایل آسایش زندگی. زیستن برای مصرف، مصرف برای زیستن

یک دور، باطل دور حماقت کار. استراحت. خوردن. خوابیدن همین و بس!!! بهتر است کمی فکر کنیم ملاک ما برای شناختن افراد چیست، مثال می‌زنم، آیا وقتی مثلاً به خواستگاری می‌روید چه می‌پرسید، می‌پرسید که آیا شما آدم باهوشی هستید؟ با شهامت هستید؟ چه مقدار وقار و اصالت دارید؟

چه مقدار قرآن را درک کرده‌اید؟ چه مقدار در تاریخ و اعتقاد و جامعه شناسی و انسان شناسی و تفسیر و فهم سخنان ائمه مطالعه دارید؟ معلوماتتان چقدر است و... هرگز!

درست همانگونه می‌اندیشیم و همانگونه انتخاب می‌کنیم که فرهنگ مادی بورژوازی غرب به ما تحمیل کرده و معیار ارزشهامان بسته‌بندی شده از غرب می‌آید، اما خود نمی‌دانیم و نمی‌فهمیم و خیال می‌کنیم که اندیشه و فکرمان اسلامی است در صورتیکه اندیشه‌ای که قرآن به ما می‌خواهد بدهد درست عکس آن است و با آن در تضاد کامل است.



و اصلاً اندیشه تربیتی قرآن برای از بین بردن چنین ارزشها و معیارها و طرز تفکرها و برداشتها و چنین شناختی است نسبت به زندگی حیات وسایل مادی نیازها خواستها ایده‌آلها و...

و ما تمام تلاشمان و ناراحتی‌هامان و رنج‌ها و حتی نوع احساسهامان در اینست که بهتر زندگی کنیم بجای اندیشیدن به اینکه چگونه باید زندگی کنیم و چرا؟ زندگی یعنی چه؟ تلاش برای چه؟ اصلاً چرا زندگی می‌کنیم؟ و به اینها توجه نداریم، چرا که نتوانستیم خود را از لجن فرهنگ بورژوازی نجات دهیم، از لجن مصرف بدون تولید، از لجن زندگی خلاصه شده در مادیات، و تمام نیروهای خلاق و نبوغهای سرشار را در وسیله خلاصه کردن، درست مثل کسی که پله گذاشته تا خود را به پشت بام برساند اما همینکه پا روی پلکان اول گذاشت آنقدر راجع به خود پله فکر کند سوراخ سمبه‌های آن، رنگ آن و... که لحظه‌ای خواهد رسید و گریبان مرگ او را فرا گرفت و هنوز در فکر اینست که پله چوبی را تبدیل به فلزی یا فلزی را تبدیل به کائوچو یا طلا و یا... کند و در نتیجه عمر تمام می‌شود و خود را به پشت بام نرسانده.

 

نگارنده : admin در 1391/11/25 08:49:45.

 
 
دوشنبه 18 مرداد 1395  4:09 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

لباس تقوا را آن‌چنان به تن كنيد كه شيطان بيرونش نتوان آورد.

لباس تقوا را آن‌چنان به تن كنيد كه شيطان بيرونش نتوان آورد.

 نام شهید : جعفر حیرانی     
  نام پدر : محمد حسین    
   محل تولد : اردبیل     
  محل شهادت : شلمچه      

ذلّت را آن‌چنان دور داريد كه سيّد شهيدانتان دور داشت. ننگ بندگي را با رنگ زندگي؛ خون، پاك كنيد. به يقين مي‌دانم بعد از خروج از حجاب ظلمانيِ طبيعت، حقايق را خواهم ديد و دقايق امور را به دور از رنگ وتشبيه و تقريب خواهم فهميد. گمانم نيست در آن جا هم غير از اينم وصيتي باشد! خيرالحافظين نگهدار امام.

امروز خود را در باغ مصفّاي رضايت مُنعم مي بينم كه بعد از عمري ضلالت، از جهنم خودبيني به بهشت خدا خواهي وارد شده ام؛ مديون لحظاتي هستم كه در ميان آتش و عذاب ، فرياد و ضجّة « ياغايه امال العارفين»داشتيم.عمري را در گودال تنگ وتاريك قساوت و آمال دور و باريك ضلالت سپري كردم امّا هرگز دل به غير خدا نبستم. شرمندة لطف خدايم وزبان از اداي شكر او ناتوان! اكنون وصيتّي جز سفارش به خود ندارم.«به خدا توكل كنيد كه خدا بهترين وكيل است.»

 

 

نگارنده : admin در 1391/10/25 09:28:05.

 
 
چهارشنبه 12 آبان 1395  1:19 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

وصیت نامه سردار شهید حاج یونس زنگی آبادی

وصیت نامه سردار شهید حاج یونس زنگی آبادی

وصیت نامه سردار شهید حاج یونس زنگی آبادی

بسم الله الرحمن الرحیم
 علی(ع): (بالاترین مرگها شهادت است)
 ان الله یحب الذین یقاتلون فی سبیله صفا کانهم بنیان مرصوص.      (قرآن کریم) 
(همانا خدا دوست می دارد کسانی را که در راه او صف زده، گویا ایشانند بنیانی ساخته شده )
 با سلام بر امام زمان(عج) ، رهبر انقلاب ، رزمندگان ، شهداء و شما ملت شهید پرور؛

هر بار که عملیاتی می شود چندین نفر از یاران امام از جمع رزمندگان به سوی معشوق رهسپار میشوند و دعایشان که اول پیروزی بر دشمن و بعد شهادت است مستجاب می شود. دعای ما نیز این است و حال نمیدانم که در این عملیاتهای آخرین آیا خداوند رحمان دعای این عبد منان و ذلیل را مستجاب می کند یا نه. بلی این راهی است رفتنی و همگی باید از این گذرگاه و این کاروان که دنیاست عبور کنند، با توشه هایی که خودشان برداشته اند و کِشتی که روی این مزرعه انجام داده اند، باید رفت و هیچ تردیدی در آن نیست. حالا که باید برویم چه بهتر از اینکه در راهی خوب قدم بگذاریم و در آن برویم، ما که در این راه قدم گذاشته ایم امیدوارم که خداوند ما را ثابت قدم بدارد و به برکت خون شهداء ما را نیز ببخشد. من از خدا می خواهم که مرگ مرا شهادت و در راهش از من قبول بفرماید و ما را در جوار رحمتش با شهدای مخلص همراه بفرماید. این مسیر، مورد تأیید انبیاء و اولیاء خدا بوده و امیدوارم که بتوانم خودم را در این مسیر حفظ کنم و نلغزم و از خدا میخواهم مرا ثابت قدم بمیراند. مسئله ای که هست این است که این بدن برای روح انسان قفس است و روح ملکوتی انسان در آن زندانیست و این بدن است و دست ماست که چگونه آنرا بکار ببریم،

آیا اورا در راه صاحبش تعلیم دهیم و یا دشمنش که هوای نفس و شیطان است و بعد ازتعلیم با مرگ است که قفل این قفس شکسته شده و روح انسان پرواز می کند، بهسوی رب و حال مانده است برداشت بذری که در این دنیا کاشته ایم، خوب کاشتهایم که موقع برداشت خوب برداشت کنیم و یا بد کاشته ایم که مطابقش برداشتکنیم. میخواستم سخنی هم با ملت داشته باشم اما می بینم که فهم ملت بالاتراز سخنان من است و بالاتر از صحبتهایی که من می کنم ولی بخاطر یادآوری چندکلمه ای میگویم همانطور که دیگر شهدای عزیز ما در وصیتنامه های خود ذکرکرده اند و همانگونه که شما به آن عمل می کنید این است که مواظب منافقینداخلی باشید و نگذارید آنها پا روی خون شهدای ما بگذارند و ثمره خون شهدایما را پایمال کنند و همانگونه که تا به حال ثابت قدم بوده اید از این بهبعد نیز پا در رکاب باشید. عرضی هم با خانواده دارم و این است که خوشحالباشید، توانستید هدیه ای یا بهتر است بگویم امانتی که خدا بدست شما دادهاست توانستید به نحو احسن تربیت کرده و به راه خدا رهسپار کنید و امانت اورا پس دهید. اگر می خواهید فغان و زاری کنید در فقدان من، من حرفی ندارماما شما کمی فکر کنید آیا خون ما از خون امام حسین(ع) ، حضرت علی اکبر(ع)،72 تن از یاران عاشورا و یاران حسین(ع) رنگینتر است. از آنها بگذریم چونبه پای آنها نمی رسیم آیا خون ما از شهدای عملیاتهای قبل رنگینتر است.چگونه آنان در راه حق فدا شدند ما هم مثل آنها و از آنها کمتر، از این کهبگذریم آیا شما از زینب(س) بالاترید آیا از فاطمه زهرا(س) بالاترید آیا ازمادران و پدران دیگر شهدای ما بالاترید، چطور آنها در فقدان عزیزانشان صبرمی کنند و شکوه و شکایت را برای آخرت می گذارند، در آنجا به شکایت قومظالم برخیزید شما نیز دل خود را پهلوی دل آنها بگذارید و خود را مانندآنها کنید اجر و ثوابش بیشتر از ناله و گریه و زاری کردن است. از شما میخواهم مرا عفو کنید زیرا نتوانستم آنطور که شما می خواستید باشم امیدوارمکه مرا ببخشید. در ضمن لازم است که بگویم برای من نماز قضا بخوانید وتعداد 18 روزه قضا دارم که اگر موفق نشدم بگیرم شما بگیرید. دیگر عرضی کهقابل گفتن باشد  ندارم فقط از شما می خواهم که امام امت را تنها نگذارید واز خدا میخواهم که امام  امت را تا ظهور حضرت حجت(عج) حفظ کند. رزمندگاناسلام را پیروز فرماید، ظهور امام زمان(عج) را نزدیک فرماید و اسلام را درسراسر جهان با نابودی کفر رایج بگرداند. آمین یا رب العالمین.

در قاموس شهادت واژه ای بنام وحشت نیست.

از همگی می خواهم که اگر بدی از ما دیدید عفو نمائید.

(خدایا خدایا تو را به جان مهدی تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار)

حاج یونس زنگی آبادی

 

 

نگارنده : admin در 1391/10/24 11:13:42.

 
 
چهارشنبه 12 آبان 1395  1:19 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

شهید علیرضا حاجی بابایی

شهید علیرضا حاجی بابایی

شهید علیرضا حاجی بابایی

نام شهید : علیرضا حاجي بابايي
 نام پدر :جلال 
محل تولد : همدان   
    تاريخ تولد : 15/1/1335 
 محل شهادت : شرق بصره 
تاريخ شهادت : 24/4/1361
 سن : 26 

هدايت نه چيزي است كه بتوان در مردم دميد، كه هدايت موهبتي است خدايي و آنان كه در راه خدا بكوشند خدايشان هدايت مي‌كند.

ايمان به الله و جذب در رسالت پيامبر و نگرش در راه فرو رفتن در اعماق معجزة قرآن، و كشيده شدن به صراط مستقيم و فريادهاي پياپي مجريان اين پيام در طول زمان و قيام خونين آنان عليه دست‌اندركاران ريا و نفاق و مولود نامباركشان ظلم و استكبار، و رهبري پيامبر گونة امام خميني(ره) انسان را برآن مي‌دارد كه منيّت خود را در اعماق درياي هواها جاگذاشته و روح پاكِ خدايي خود را به موج عظيم «اِنّالِلَّهِ وَ اِنّا اِليهِ راجِعُونَ» بسپاريد،«كه قرآن فرمود:«وَ الَّذينَ جاهَدُوا فيها لَنَهْدِينَّهُمْ سُبُلَنا»

خدا بر او منّت هدايت مي‌نهد و صراط مستقيم بر او ارزاني مي‌دارد. او مي‌رود و در هرگام ، خويشتنش محوترمي‌شود تا استقرار عدل را در حكومت خدا برزمين ترسيم ‌نمايد. از پيچ و خم اين رود طويل نمي‌هراسد كه مسير را تشخيص داده و هدف را شناخته و به معبودش راهنمايي مي‌گردد.

به اميد آن روز كه در قربان گاه شهادت، تن را فداي اسلام و ارزش‌هاي آن كنم، به اميد آن روز كه چندان دور نيست !

تنها شما را سفارشي دارم كه آن هشدار است ! هشدار ره سپردن به سوي الله است. پس بكوشيد تا خدا سو شويد و از دالان تنگ دنيا با صلابت و آگاهي گذر كنيد و در اين راه، هم جهت با امام و همسفر با قافلة جهت يافتة او به سوي خدا گرديد كه در اين راه شهيد و شاهد بودن در صراط الله، جاويد گشتن است . مبادا در دخمة كور اين دالان در خواب غفلت فرو رويد كه نابودي بر شما لبخند خواهد زد.

 

 

نگارنده : admin در 1391/10/25 09:14:49.

 
 
چهارشنبه 12 آبان 1395  1:19 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

وصیتنامه شهید سید مجتبی علمدار

وصیتنامه شهید سید مجتبی علمدار

وصیتنامه شهید سید مجتبی علمدار

بسم الله الرحمن الرحیم اولین وصیت من به شما راجع به نماز است چیزی را که فردای قیامت به آن رسیدگی می کنند نماز است پس سعی کنید در حد توانتان نمازهایتان را سر وقت بخوانید و قبل از شروع نماز از خداوند منان توفیق حضور قلب و خضوع در نماز طلب کنید به همه شما وصیت می کنم همه شمائیکه این صفحه را می خوانید قرآن را بیشتر بخوانید بیشتر بشناسید بیشتر عشق بورزید بیشتر معرفت به قرآن داشته باشید بیشتر دردهایتان را با قرآن درمان کنید سعی کنید قرآن انیس و مونستان باشد نه زینت دکورها و طاقچه های منزلتان بهتر است قرآن را زینت قلبتان کنید

شهادت میدهم و پسندیده ام خدا را به پروردگاری و اسلام را برای دینداری و محمد ( ص ) را به پیغمبری و علی ( ع ) را به امامت و حسن ( ع ) و حسین ( ع ) علی ( ع ) و محمد ( ص )وجعفر ( ع ) و موسی ( ع ) و محمد ( ع ) و علی ( ع ) و حسن ( ع ) و قائم آل محمد مهدی موعود ( عج ) را امام و پیشوایان بر حق و رهبران اسلام بعد از پیغمبر ( ص ) از دشمنانش بیزارم و دوستانشان را دوست دارم .

اولین وصیت من به شما راجع به نماز است چیزی را که فردای قیامت به آن رسیدگی می کنند نماز است پس سعی کنید در حد توانتان نمازهایتان را سر وقت بخوانید و قبل از شروع نماز از خداوند منان توفیق حضور قلب و خضوع در نماز طلب کنید به همه شما وصیت می کنم همه شمائیکه این صفحه را می خوانید قرآن را بیشتر بخوانید بیشتر بشناسید بیشتر عشق بورزید بیشتر معرفت به قرآن داشته باشید بیشتر دردهایتان را با قرآن درمان کنید سعی کنید قرآن انیس و مونستان باشد نه زینت دکورها و طاقچه های منزلتان بهتر است قرآن را زینت قلبتان کنید به دوستان و برادران عزیزم وصیت می کنم کاری نکنند که صدای قربت فرزند فاطمه ( س ) ( مقام معظم رهبری ) را که همان ناله غریبانه فاطمه ( س ) خواهد بود به گوش برسد همان طوری که زمان امام خمینی ( ره ) گوش به فرمان بودید و در صحنه های انقلاب حاضر و آماده ایثار از جان و مال و زندگی جهت هر چه بارورتر شدن درخت تنومند اسلام ناب که 1400 سال پیش بدست توانای خاتم پیغمبران محمد بن عبدالله ( ص ) کاشته شده و با خون فاطمه زهرا( س ) بین درب و دیوار و عرق خون آلود پیشانی حیدر ، جگر پاره امام حسن ( ع ) در میان تشت ، بدن پاره پاره و رگ بریده حلقوم ابی عبدالله ( ع ) و خونهای جاری شده از ابدان شهدای کربلا و کربلای ایران آبیاری شد باشند نگذارید که آن واقعه تکرار شود ! حتما می پرسید کدام واقعه ؟ همان واقعه ای که بی بی فاطمه زهرا ( س ) نیمه دل شب دست به دعا بردارد که اللهم عجل وفاتی همان واقعه ای که علی ( ع ) از تنهایی با چاه درد دل کند همان واقعه ای که امام حسن مجتبی ( ع ) را سنگ بزنند و آنقدر مظلوم و غریبش کنند که بعد از مرگش جنازه اش را تیرباران کنند ، همان واقعه ای که امام حسین ( ع ) فریاد بزند ( هل من ناصر ینصرنی ) فقط پیکرهای بی سر شهداء تکان بخورد همان واقعه ای که امام صادق ( ع ) بفرمایند : به تعداد انگشتان یک دست یار و یاور واقعی ندارم همان واقعه ای که ... و نهایتا همان واقعه ای که امام خمینی ( ره ) بگویند : من جام زهر نوشیده ام و ناله غریبانه ( اللهم عجل وفاتی ) او فاطمه ( س ) را به گریه آورد !!!

شیعه هل مسلمونا ، حزب اللهی ها ، بسیجی ها و ... نگذارید تاریخ مظلومیت شیعه تکرار شود .

بر همه واجب است مطیع محض فرمایشات مقام معظم رهبری که همان ولی فقیه می باشد ، باشند چون دشمنان اسلام کمر همت بستند و ولایت را از ما بگیرند و شما همت کنید متحد و یکدل باشید تا کمر دشمنان بشکند و ولایت باقی بماند وصیت می کنم مرا در گلزار شهدای ساری دفن کنید و تنها امید من که همان دستمال سبزی است که همیشه در مجالس و محافل مذهبی همراه من بوده و به اشک چشم دوستانم متبرک شده را بر روی صورتم بگذارند و قبل از آنکه مرا در قبر بگذارند مداحی داخل قبرم برود و مصیبت جد غریبم فاطمه زهرا ( س ) و جد غریبم حسین ( ع ) را بخواند .

به شب اول قبرم نکنم وحشت و ترس

                                                        چون در آن لحظه حسین است که مهمان من است

و از مستمعین گرامی می خواهم که اشک چشمشان را داخل قبر من بریزند تا در ظلمت قبر نوری شود و این را باور کنید که از اعماق قلبم می گویم : ( من از ظلمت قبر و فشار قبر خیلی می ترسم شما را به حق پنج تن آل عبا تا می توانید برایم دعا کنید و نماز شب اول قبر را برای من بخوانید و زمانی که زیر تابوت مرا گرفتید بسوی آرامگاه می برید تا می توانید مهدی ( عج ) و فاطمه ( س ) را صدا بزنید ... )

 

سردار شهید اسلام سید مجتبی علمدار           فرزند سید رمضان

محل ولادت –  ساری

سال ولادت – 11/10/1345

محل شهادت –  بیمارستان ساری ( بر اثر جراحات شیمیایی از جنگ )

سال شهادت – 11/10/1375

محل دفن – گلزار شهدای ساری

 



 

 

نگارنده : admin در 1391/10/24 10:17:02.

 
 
چهارشنبه 12 آبان 1395  1:20 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

شهيد جلال افشار: سعادت در عمل به احکام اسلام است

شهيد جلال افشار: سعادت در عمل به احکام اسلام است

در اجتماع مردم قم در تاريخ 17 دي ماه 1356 شجاعانه ايستاد و درخشيد با پيروزي و شکوفايي انقلاب جزء عناصر اوليه‌ي کميته‌ي دفاع شهري حرکت هاي مردمي اصفهان را سازماندهي کرد

وصیت نامه : 
خداوندا مي داني که من بسيار گناه کرده‌ام اما از گناه بيزارم آنگاه که نافرماني و ناسپاسي تو را انجام دادم. خداوندا به بندگانت چه بگويم که هرکدامشان کتاب بزرگي هستند از اندرز و پند با اين حال با زبان قاصرم مي گويم که اي امت بپاخاسته قيام خود را حفظ کنيد تا قائم دين حق فرزند امير ‌مؤمنين،‌ حجت ‌الله الاعظم بيايد و پرچم توحيد را بر فراز قله‌ هاي جهان به اهتزاز در آورد. نيت ها را خالص کنيد که شرک ظلم است.

خود‌پرستي و خود‌محوري‌ ها را کنار بگذاريد و به اسلام و قرآن بينديشيد... مسئولين محترم مملکت هرکس را متناسب با ظرفيتش به کار‌هاي اجرايي بگمارند به فرهنگ جامعه بيش ‌از هر چيز توجه شود به سپاه اين بازوي امام (ره) بيش ‌از پيش برسيد و بر رشد معنوي و فرهنگي آن بيشتر تکيه کنيد و بالاخره بنگريد که قرآن مکتوب و قرآن ناطق چه مي ‌گويند و براي اجراي مضامينشان آستين ‌ها را بالا بزنيد و گام ‌هايتان را استوار‌تر برداريد. بدانيد تا کفر است اسلام در جنگ و ستيز با آن است و اگر روزي با وجود کفر مبارزه در انقلاب کنار گذاشته شد، انقلاب از مسيرش خارج گشته است...

مادرم... شما براي من بسيار زحمت کشيديد و رنج برديد مرا حلال کنيد و ببخشيد.

... تو اي همسرم اگر خداوند بخواهد مرا فقط به جرم اين که قدر نعمت تو را ندانستم سال ها بايد بسوزاند با اين حال مرا حلال کن و برايم طلب مغفرت نما اجر تو را خدا بدهد.

همسرم! فائزه را بزرگ کن و تربيت نما، باشد که برايمان فرزند صالحي گردد و خدمتگزار اسلام شود. در ضمن، تا مي‌ تواني به دستور امام امت رفتار نمايي، هرطور که رضايت خدا در کار است به رضايت خدا بينديش. نه به حرف مردم. براي دريافت مسائل حيات‌ بخش اسلام کوشا باش که بر اثر معرفت و اخلاص،‌ نزد خداوند درجات رفيع داشته باشي.

خواهران و برادران به اسلام بينديشيد که حيات و سعادت شما در عمل به احکام آن است. فرصت را از دست ندهيد خداوند به شما اجر و صبر عطا کند.

والسلام عليکم و رحمت الله و برکاته

29 تير 1361

 

 

نگارنده : admin در 1391/10/26 10:20:54.

 
 
چهارشنبه 12 آبان 1395  1:20 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

وصیت نامه شهيد كمال تاجيك‌

وصیت نامه شهيد كمال تاجيك‌

وصیت نامه شهيد كمال تاجيك‌

بسم الله الرحمن الرحيم السلام
السلام عليك يا اباعبدا... وعلي الارواح التي حلت بفنائك عليك مني سلام ا... ابدا ما بقيتو وبقي اليل والنهار. 
بنام خدائي كه تمام هستي از اوست و قادر به هركاري است ومن عبد ذليل اين دنيا عصيان نموده را به كرم و لطفش خواهد بخشيد.

باعرض سلام بر آقا امام زمان ( عج) و نائب برحقش امام خميني روحي فدا ، سلام بر عاشقان و پيروان علي (ع) سلام بر شهداي كربلاي ايران ، شهداي خوزستان وكردستان ، سلام بر عباسان و قاسمان ، سلام بر علي اكبرها و علي اصغرهاي زمان ، سلام بر شهدائي كه از جان ومال خانه و كاشانه و زن و فرزند و مادر و پدر خويش براي رضاي خداوند تبارك وتعالي گذشتند ، سلام بر شهيداني كه از جنازه شان چيزي جز مقداري خاك و پودر باقي نمانده ست

باعرض سلام بر پدر و مادر عزيز، بعد از 19 سال توفيق اين را يافته ام كه در صف سربازان امام زمان (عج) حضور يافته و به ملت شهيد پرور آن حضرت خدمت گذاري كرده و بر عليه كفر جهاني شيطان برزگ آمريكا و صدام يزيد كافر بجنگم. حمدو ثناي خداي بزرگ را كه منت بر من نهاد و مرا در خانواده مسلمان و مذهبي متولد نمود و در دامن پر مهر و محبت اين خانواده پرورش داد و رهبر عالي قدر را برما ارزاني داشت كه بتوانيم عليه ظلم قيام كنيم . بعد از عرض سلام خدمت شما عزيزان خواستمم چندكلمه اي بعنوان وصيت بنويسم والبته اين وظيفه هر مسلماني است كه براي خود وصيت نامه اي داشته باشد . چون مرگ انسان را خبر نمي كند. مي خواهم با پدرم كه براي او فرزند خوبي نبودم سخن بگويم، پدري كه تمام عمرش را بخاطر من رنج و زحمت كشيد تا مرا بزرگ كند نتيجه زحمتهاي او بود كه مرا به منزل عاشقان كربلا و حسين (ع) فرستاد و من اين عشق كه به الله است بدو مديونم. پدر جان مي دانم مرگ من براي شما سخت است اما در اين موقعيت يك چيز باعث مي شود از من بگذري و آن اسلام عزيز است ، اسلامي كه امام علي (ع) وتمام فرزند انش همگي خود را فدايش كردند و خونشان براي حفظ اسلام ريخته شد و ما هم پيرو آنان هستيم . پدر جان افتخار كن كه يكي از فرزندانت را در راه خدا براي حفظ اسلام دادي. اما به خدا عاجز هستم كه چگونه و با چه كلماتي سخنانم را براي شما بنويسم چون در مدت زندگيم هرگز نتوانستم حتي يك سر سوزن از محبتهاي شما را ادا كنم . از شما طلب بخشش مي كنم . اما مادر جان با شناختي كه از روحيه بزرگ شما دارم مي خواهم كه در مرگ من ناراحت نباشي و گريه نكني واين را بدان كه با ناراحتي و گريه كردن مرا آزرده مي كني واگر ناراحتي به تو روي آورد مصيبت زينب كبري (ع) در روز عاشورا را بياد بياور و از آن شير زن اسلام درس بگير و رهرو راه او باش وبياد مصيبت او اشك بريز. اي مادر مهربان ، اي كسي كه شيره جانت را به من دادي و عمرت را دركنار من سپري كردي. حالا اين حاصل عمر تو بود كه مرا به آنچه مي خواستم رساند و آخرين كلام اين است كه مرا حلال كني و شيرت را برمن حلال گرداني .

پدرجان از مردم و فاميلها بخواهيد كه مرا حلال كنند و هر بدي از من ديده اند ببخشند چون من به آنها نتوانستم خوبي كنم چون سعادت آن را پيدا نكرده بودم. من براي اين به جبهه آمدم كه وظيفه الهي است كه براي خدا و خلق خدا خدمتي كرده باشم و وظيفه هر مسلمان است كه در راه خدا به خلق خدا خدمت كند . ممكن است مرگ در حالت عادي و هر موقع كه بشود به سراغ انسان بيايد پس چه بهتر است كه انسان در راه خدا بجنگد و شهيد بشود.

پدرم و مادرم اين شهادت هديه اي است الهي از جانب خداوند تبارك و تعالي براي كساني كه لايق هستند . واين شهادتهاست كه باعث مي شود احكام اسلام و انقلاب پيشرفت كند همانطوري كه حضرت محمد (ص) مي فرمايد: مرگ ارمغان است براي م‍ؤمن كه از طرف خدا مي آيد وامروزه اسلام و مردم به اين رقم مرگا كه از جانب خدا ميايد افتخار مي كنند آن هم شهيد شدن در راه خداست كه ارزش بسيار دارد كه از اولياء ائمه اطهار (ع ) ميرسد.

مذهبي كه ما مسلمانان داريم مذهب شهادت است واسلام كه ما در راه آن آمده ايم مي خواهد انساني عادل و كامل به تمام معني بسازد و همانطوري كه درقرآن آمده است . " الا بذكرا.... تطمئن القلوب " ( همانا با ياد خدا دلها آرام مي شود) از شما مي خواهم كه هميشه بياد خدا باشيد و در راه خدا حركت كنيد وبه هدف بزرگ الهي برسيد. برادران و خواهران گرامي از شما مي خواهم كه نماز و عبادت خود را برپا داريد و در مسجدها و نماز جمعه ها و نماز جماعت ها شركت كرده و مرا حلال كنيد و پشتيبان ولايت فقيه باشيد و ما بين نمازهايتان روحانيت و مجاهدان اسلام و امام عزيزمان را دعا كنيد و برايم قرآن زياد بخوانيد همه شما را وصيت مي كنمم به تقوي و از شما مي خواهم كه تقوي را پيشۀ خود كنيد و صبر داشته باشيد در پايان از شما خانواده ام مي خواهم از طرف من از همه دوستان و آشنايان و فاميلها طلب بخشش و مغفرت كنيد كه انشاءا... مورد بخشش و آمرزش خداوند قرار گيرم .

( خدايا ، خدايا ،‌تا انقلاب مهدي خميني را نگهدار )

فرزند حقير شما كمال

24/3/63

 

 

نگارنده : admin در 1391/10/24 11:30:20.

 
 
چهارشنبه 12 آبان 1395  1:21 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

وصیت نامه شهید حاج محمود قلی پور

وصیت نامه شهید حاج محمود قلی پور

وصیت نامه شهید حاج محمود قلی پور

 یا ایتها النفس المطمئنه ارجعی الی ربک راضیته مرضیه هان ای جان آرامش گرفته به جانب پروردگارت بازگرد و در آنجا که تو خشنود از خدای خویش هستی و خدایت از تو خشنود است

با سلام به منجی عالم بشریت و نجات دهنده انسانهای روی زمین حضرت مهدی (عج) و نائب بر حقش ولی امر زمان و مرجع تقلید مسلمین  جهان آیت الله العظمی امام خمینی  و سلام بر نمایندگان بر حق امام در سراسر کشور بويژه حضرت آیت الله احسانبخش.

درد هر تیر و ترکشی را تحمل می کنم و لی اندوه خمینی را هرگز از میان رنگ ها رنگ سرخ را برگزیده ام و از میان مرگها شهادت را.

بارخدایا تو را سپاس می گویم  در زمان فلاکت بارمان رهبری عظیم الشأن  از میان مردم برخاست و طاغوت را از بین برد و اسلام واقعی را برای امت به ارمغان آورد در حالی که فرسنگها با اسلام فاصله داشتیم  نزدیک گردانید و حکومت الهی را در ایران و جهان به ثبت رسانید.

برادران و خواهران و ای امت مسلمان قدر این نعمت الهی را داشته باشید و همیشه شکر خدا را به جا آوریم زیرا هرگاه نا شکری کنید  و کفران نعمت نمائید خداوند تمام نعمت ها را از شما خواهد گرفت و  آن روز دیگر چاره ای ندارید و دیر وقت است.

حال که مشیت الهی بر این شد که  در راه او خونم بر زمین ریخته شود و شهادت در راه او نصیبم شود امیدوارم که قطره ای باشد در دریای بزرگ الهی و او قبول نماید و خوشحالم که پس از  مدتی                 در سپاه همچون بیگلوها و حق وردیان ها . برادران خوب دیگر به لقاء الله بپیوستم امید است که خداوند از سر تقصیرات ناآگاهانه من بگذرد و این خون باعث پاکیزگی گناهان شود .اگر این خونها نبود هرگز اسلام به این حد نمی رسید و این خونهاست که باعث تقویت اسلام  و تداوم انقلاب اسلامی است.

سخنی کوتاه با امت حزب الله:

حال که تمام استکبارهای جهانی در شرق جنایتکار و غرب جنایتکار دست  به دست هم داده اند  که تا ضربه های خود را  به بدنه قوی جمهوری اسلامی بزنند لازم است که وحدت کلمه  را در تمام امور حفظ بکنید و افرادی که باعث به هم زدن این وحدت در امت حزب الله می شوند از خود طرد نمائید زیرا که اکنون اسلام و  انقلاب اسلامی بنا به فرمایش رهبر  انقلاب نیاز به وحدت دارد  و همیشه به غیر از مسئله جنگ که در صدر تمام امور قرار دارد و باید هر چه زودتر ، پیروزی نهائی به اتمام برسد  به مسائل دیگر نپردازید و شیطان را از خود دور نمائید  .حال که سعادت زیارت  حضرت ابا عبدالله الحسین (ع) در دنیا نصیبم نشد  امیدوارم که افرادی در روز پیروزی به کربلا می روند یاد شهدا را  بنمایند و از طرف آنها نائب الزیارت باشند زیرا که این خونها باعث رسیدن آنها به کربلا شد  .

امت حزب الله قدرروحانیت و خط امام و آنهایی را که صادقانه در این انقلاب کار می نمایند داشته باشید خصوصاً نماینده محترم حضرت امام و دوستان گیلان که من به شخصه بسیار زیاد  مدیون ایشان می باشم  و امیدوارم که خداوند به حضرت امام و تمام پیروان امام  و شیعیان سلامتی عنایت بفرماید  زیرا که ایشان خدمت زیادی به این مردم استان نموده اند و خود را وقف جمهوری اسلامی نموده اند. حال که نیاز جنگ به شما امت حزب الله می باشد  تا کار جنگ یک سره نشده از شما به عنوان فرزندی کوچک می خواهم  که در جبهه حضور پیدا نمائید  و برای رضای خدا و ثبات اسلام روی به جبهه ها بیاورید و در این برهه به فکر مشکلات زندگی باشید زیرا که هرگز چنین توفیقی به دست تان نخواهد آمد و فردا دیر است.

سخنی با برادران سپاهی:

امید است که بیشتر از این  در رابطه با جنگ فعال باشند و به مسئولین سپاه فشار آورند  تا آنها را به جبهه بفرستند زیرا آن نظری که حضرت امام به سپاه دارند و وقتی فرمودند که اگر سپاه نبود کشور نبود حال سهم شما با حضور دائم خود در جبهه ها  این را به اثبات برسانید .بیشتر به فکر جنگ باشید تا خداوند توفیق پیروزی نهائی را به این امت نشان دهید در خاتمه از تمام برادران  سپاه و مردمی که مرا می شناختند رضایت می طلبم و امیدوارم که این خونها باعث جوشش بیشتر در تداوم انقلاب باشد از حاج آقا احسان بخش به عنوان پدری شریف می خواهم که مواظب خانواده ام  باشد تا فرزندانم افرادی صالح و مؤمن به انقلاب  بارآیند و از محضر ایشان می خواهم که اگر احیاناً در تمام طول مدتی که مرا شناختند خطایی دیدند به بزرگواری خودشان ببخشند  .اینجانب در  رابطه  خانه و غیره برادر عزیزم علی هوشیاری می باشد  در خاتمه  خانه ام را به نام فرزندانم صدیقه و فاطمه نمائید  و تا زمانی که مادرم زنده است  یک اتاق از آن خانه متعلق به ایشان می باشد  و امید است که برادرم هوشیاری به مادرم خوب برسد  .

خداوند به امام امت سلامتی به رزمندگان اسلام و پیروزی نهائی عنایت بفرماید .

مرگ بر آمریکا و شوروی و منافقین

پاسدار اسلام و کوچک همه شما حاج محمود قلی پور

وصیت نامه در جبهه حاج عمران نوشته شد.

 

نگارنده : admin در 1391/10/19 11:15:40.

 
 
چهارشنبه 12 آبان 1395  1:21 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

وصيتنامه شهيد مصطفي رداني پور

وصيتنامه شهيد مصطفي رداني پور

وصيتنامه شهيد مصطفي رداني پور

سپاس خداوندی را که انور جلال او از افق عقول بندگانش تابان است. و خواسته اش از زبان گویای کتاب و سنت نمایان. خدایی که دوستان خد را از دلبستگی به دنیای فریب کار رهانید و به شادی های گوناتگونشان رساند

(اشهد انّ لا الله الا الله و اشهد انّ محمدا رسول الله و اشهد انّ علي و اولاده المعصومين حجج الله) 
بسم الله الرّحمن الرّحيم

 سپاس خداوندی را که انور جلال او از افق عقول بندگانش تابان است. و خواسته اش از زبان گویای کتاب و سنت نمایان. خدایی که دوستان خد را از دلبستگی به دنیای فریب کار رهانید و به شادی های گوناتگونشان رساند.

 واما شما ای روحانیون و طلاب عزیز همان طور که امام فرمودند تذکیه و تعلم را پیشه ی خود سازید و جوانان عزیز اسلام را هادی باشید و در آغوش هدایت الهی جای بگیرید. کار شما بهترین کاراست همان کار پیغمبر و ائمه معصومین است. هدایت و ارشاد و اداره جامه ی اسلامی و پیاده کردن احکام نورانی اسلام. و مانند علی بن ابی طالب(ع) در دعا میخوانیم "ولا تأخده فی الله لوﻣﺔ لائم" در راه خدا حرکت کردن سختی و رنج دارد، موانع زیاد است وبا صبر و استقامت راه انبیاء را ادامه دهید که امروز جوانان ما با ریختن خونشان موانع راه را برداشتند و بر می دارند و ما در قیامت در پیشگاه خداوند تبارک و تعالی عذری نداریم و البته این حرف من با هم درسها و هم سنگران خودم است. نه به بزرگان که سخن گفتن در مقابلشان بی ادبی است. آنان مربی ما هستند و ما شاگرد آنان.

 و شما ای پاسدار عزیز و جوان برومند که هدفتان مقدس است و راهتان روشن و حرکتتان حماسه آفرین است. چون هجرتتان آغاز بر هجرتها بود و خون سرختان پیام آور هدفتان و سرهای بریده و بدن های قطعه قطعه شده شما نشانگر مظلومیت تان است. دست از دامان امام زمان و نوکرانش نکشید که اینان عمال اسلامند و اسلام اصیل راباید از امثال غفاری ها، سعیدی ها، مطهری ها، بهشتی ها، صدوقی ها، مدنی ها، دستغیبی ها و امثالهم گرفت.

 بدانید اسلام منهای روحانیت اسلام نیست و این سد دشمن شکن را نگذارید بشکند.

 مادرم

  آن زمان که اسلام و انقلاب به خون احتیاج داشت تو ثمره ی سالها عمرت را که فرزندی مسلمان بود هدیه کردی، چه خوب امانت داری کردی و چه به موقع امانت را دادی. پس شاد باش و فرزندان دیگرت را هم بده و خود مانند زینب معلم دیگران باش.

 مبادا بر من گریه کنی که اگر شهید باشم زنده ام، زنده تر از زنده ها. حلالم کن و به برادرانم و به بچه های خواهرانم بگو که

 آنان باید خود را برای قربانی شدن آماده کنند و سربازی اسلام را بر عهده بگیرند.                       

 خواهرانم،

 در تربیت فرزندانتان بکوشید و حجاب را رعایت کنید. زهرا گونه زندگی نمایید و شوهرانتان را به راه خدا وادارید.

 مادر خدا پدرم را رحمت و شما را عاقبت به خیر کند. انشا الله اگر کربلا مشرف شدی مرا فارموش نکن. و از حضرت امام حسین(ع) تقاضا کن که قربانیت را بپذیرد.

هر وقت خبر کشته شدن من به شما رسید بگو "انا لله و انا الیه راجعون" و این را یک امتحان قلمداد کن.

پروردگارا هرچند به نفس مطمئنه نرسیدیم و در جهاد اکبر پیروز نگشتیم.اما به جهاد اصغر پرداختیم پس" ربّنا فاغفر لنا ذنوبنا وکفّر عنّا سیّئاتنا و توفّنا مع الأبرار، ربّنا و ءاتنا ما وعدتّنا علی رسلک و لا تخزنایوم القیمة إنّک لا تخلف المیعاد" 

 برایم هفت نگیرید خرج نکنید، فاتحه ای ساده و پول آن را به انجمن ایتام اهدا نمایید. در صورت امکان در قبرستان شهدا دفنم کنید کنار پاسداران تا شاید خداوند به واسطه ی آنان مرا ببخشد. و در هنگام دفنم زیارت عاشورا و روضه حضرت زهرا بخوانید.       

  ۱۳۵۹/۶/۲۸

وصيتنامه شهيد مصطفي رداني پور

 

 

 

نگارنده : admin در 1391/10/19 11:07:23.

 
 
چهارشنبه 12 آبان 1395  1:21 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

وصیت نامه سردار شهید سهراب نوروزی فرمانده گردان توحید از تیپ 44 قمر بنی هاشم استان چهارمحال و بختیار

وصیت نامه سردار شهید سهراب نوروزی فرمانده گردان توحید از تیپ 44 قمر بنی هاشم استان چهارمحال و بختیاری

وصیت نامه سردار شهید سهراب نوروزی فرمانده گردان توحید از تیپ 44 قمر بنی هاشم استان چهارمحال و بختیار

نام  :سهراب نام خانوادگى  :     نوروزى‌چليچه نام پدر :على‌حسين تاريخ‌تولد  :01/02/1336 ش.ش   :10 محل‌صدورشناسنامه   :     چليچه تاريخ شهادت  :  28/12/62 نوع حادثه  :حوادث‌مربوطبه‌جنگ‌تحميلى شرح حادثه  :حوادث‌ناشى ازجراحات جنگى - دراثركاربردسلاحهاى‌شيمياي استان  :  ‌چهارمحال‌وبختيارى

نام: سهراب

نام خانوادگى: نوروزى چليچه

بسم الله الرحمن الرحيم

الحمد الله رب العالمين و سلام على المرسلين،

سلام بر خاتم انبياء ، سلام بر ائمه هدى ، سلام بر شهيدان راه حق و فضيلت . ان الجهاد باب من ابواب الجنه فتحه ا... لخاصه اوليائه من المومنين.

يكى از رحمتهاى بزرگ خداوند در اين زمان نعمت جمهورى اسلامى و ديگرى جنگ با كفر مى باشد. چرا كه در اين جهاد مقدس مى توان ره صد ساله را يك شبه پيمود. اگر خود را خالص نمائيم امت حزب الله انسان امانت است در اين جهان و بايد برگردد به طرف الله و معبود و معشوق خود.

عالم محضر خداست و بندگان همه در حضور او حاضرند. مواظب باشيد در حضور سلطان عادل و در محضر حضرت‌ربوبيت‌خود را فراموش نكنيد و كوشش كنيد كه خود را در عبد معشوق فدا نمائيد ، همه انسانها بايد مالك باشند و در اين سير مرداب كامل خود را بنمايد تا بتوانند از عالم برزخ كه همان درون خود مى باشد سلامت به در آيند و راه رسيدن به اين هدف  بزرگ در نماز و جهاد نهفته است. نماز عروج انسانهاست و جهاد اقامه كننده صلوه است اين كافرانى كه امروز در مقابل اسلام عزيز مقاومت مى كنند بدانند كه چند صباحى ديگر همه در محضر حق تعالى ناظر خواهند شد و كارى از پيش نخواهند برد جز اينكه تيشه به ريشه خود بزنند . انسانى كه داراى  استعداد هاى درونى عقل و تفكر و احساسات ،هوش مى باشد. روح الهى در او  نهفته است. خليفه ا... است در ارض.

چنين انسانى دايره زندگى از محدود به اين دنيا حاضر نيست بلكه او بايد پرواز كند در عالم ديگر و بيانگر اين مطلب همه استعداد هاى نهفته در انسان است جرا كه انسان هم از نظر معنوى و هم مادى عاليترين موجود خلقت است. پس اى انسان خود را درياب تا در منجلاب اسفل سافلين غرق نگردى خود را فراموش نكن كه تو در محضر حضرت ربوبيت هستى و هر كارى كنى با همان فعال جا براى خودتهيه نموده اى البته امروز هم اسلام امانتى است در دست ما كه بايد از اين امانت با جان و مال خود دفاع كنيم.

در پايان از برادران و دوستان ، خويشان طلب مغفرت مى نمايم.

الللهم اغفر اللمومنين و اللمومنات

.والسلام . 30/11/1362

 

نگارنده : مهدی در 1391/10/11 14:46:08.

 
 
چهارشنبه 12 آبان 1395  1:22 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

وصيت نامه شهيد پلارك

وصيت نامه شهيد پلارك

وصيت نامه شهيد پلارك

بسم ا... الرحمن الرحیم سـتایش خدای را که ما را به دین خود هدایت نـمود و اگر مـا را هـــدایت نمی کردما هـدایت نمی شــدیم السلام علیک یا ثارا... ای چراغ هدایت و کشتی نجات ، ای رهبر آزادگان ، ای آموزگار شهادت بر حران ای که زنـــده کردی اسلام را با خونت و با خون انــصار و اصــحاب باوفایت ای که اسلام را تا ابــــد پایدار و بیمـه کردید .

یا حسین(ع) دخیلم آقا جانم وقتی که ما به جبهه می رویم به این نیت می رویم که انتقام آن سیلی که آن نامردان برروی مادر شیعیان زده برای انتقام آن بازوی ورم کرده و گرفتن انتقام آن سینه ســــوراخ شده می رویم . سخت است شنیدن این مصیبتها خدایا به ما نیرویی و توانی عنایت کـن تا بتوانیم بـرای یـاری دینت بکار ببندیم . خدایا به ما توفیق اطاعت و فــرمانبرداری به این رهبر و انقـــلاب عنایت بفرما . خـــــدایا توفیق شناخت خودت آنطور که شـــــهداء شناختند به ما عطا فرما و شهداء را از ما راضـی بفرمــا و ما را به آنها ملحق بفرما .خدایا عملی ندارم که بخواهم به آن ببالم ، جز معصیت چیزی ندارم و ا... اگر تو کمک نمی کردی و تو یاریم نمی کردی به اینجا نمی آمدم و اگر تو ستــارالعــیوبی را بر می داشــتی میدانم کـه هیچ کدام از مردم پیش من نمی آمدند ، هیچ بلکه از من فرار می کردند حتی پدر . خدایا به رحمت و مهربانیت ببخش آن گناهانیکه مانع از رسیدن بنده به تو می شود . الهی عفو ...

بر روی قبرم فقط و فقط بنویسید ( امام دوستت دارم و التماس دعا دارم) 

 

 

نگارنده : admin در 1391/10/24 09:35:23.

 
 
چهارشنبه 12 آبان 1395  1:22 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

وصیت نامه سردار رشید اسلام شهید حاج میرقاسم میرحسینی

وصیت نامه سردار رشید اسلام شهید حاج میرقاسم میرحسینی

وصیت نامه سردار رشید اسلام شهید حاج میرقاسم میرحسینی

شاید مشیت حضرت داور براین باشد که توفیق شهادت پیدا کنم.مع ذالک بد نیست این جملاتی که برگرفته از عقایدم می باشد بر روی کاغذ مکتوب کنم .


بسم الله الرحمن الرحیم

 
والدین عزیزم، ایدکم ا...تعالی
بار خدایا به یگانگی ات و اینکه شریک و همتایی برایت نیست و معبود واقعی هستی شهادت می دهم .

بار خدا یا به پیامبر خاتمت حضرت محمد (ص)که فرستاده و رسول توست شهادت می دهم و به اینکه حضرت علی (ع)پیشوا و امام اول شیعیان است و اینکه قیامت و محشر روز رستا خیز حق است شهادت می دهم .

بار خدایا به اینکه نظام جمهوری اسلامی به رهبری امام عزیز حق است و جنگ عراق علیه ایران به ما تحمیل شده و امروز فرزندان برومند ملت ما ایثار گرانه از تمامیت ارضی ،اسلامی،عقیدتی و مکتبی خود دفاع می کنند شهادت می دهم .


شاید مشیت حضرت داور براین باشد که توفیق شهادت پیدا کنم.مع ذالک بد نیست این جملاتی که برگرفته از عقایدم می باشد بر روی کاغذ مکتوب کنم .

به هر حال به خداوند و فضل و رحمتش چشم امید دوخته ام نه به بضاعت و توشه خویش .خدا گواه است توشه ای ندارم .

مدتی در جنگ بودم که شاید بهار عمرم محسوب شود و در کنار وارسته ترین فرزندان این امت، قسمتی از عمرم را سپری کردم که نعمت بسیار بزرگی بود .بسیجیانی که جز خدا


نمی دیدند و جز طریقت خدایی نمی پویند و آن خالصانی که با تکیه برحقیقت توحید و معاد و عقاید و اخلاق ،اعمال و حالات خود را از آلودگیها شسته اند و جان و اعضا و جوارح خویش را به نور واقعیت تزیین کرده اند .آن کسانی که به نص کلام مولا علی (ع)دنیا را سه طلاقه کردند .


پدر و مادرم !معذرت می خواهم که نتوانستم فرزند لایق و شایسته ای باشم و حق پدر فرزندی را اداکنم .هرگز زحمات و مشقات شما را در مراحل مختلف زندگی فراموش نخواهم کرد .

من در پیشگاه خداوند از شما تشکر و قدر دانی می کنم .


تکلیف حسینی اقتضا کرد که در جبهه حضور پیدا کنم .اگر چه از دست دادن جوان سخت است اما چون رضایت خدا بالاتر از هر چیزی است شما هم باید رضا باشید به رضای خدا .فرزندتان امانتی بیش نبود ،خدا امانتش را از شما گرفت ،مع ذالک اندوه معنی پیدا نمی کند . من شر منده ام وقتی به سنی رسیده ام که خود را یافتم در کنار شما نبودم تا قس

متی از خدمات بی شمار و زحمات زیادی که در جهت رشد و پرورش من تحمل شده اید ادا کنم .

از تشکر و عذر خواهی کردن از زحمت ارزنده تان زبانم عاجز است و قلم قاصر .از شما می خواهم برایم دعا کنید خدا گناهانم را ببخشد .

چون ما ادامه دهندگان راه امام حسین(ع) هستیم .یزیدیان بر ما خورده گیری کرده اند و سپس قتل عاماممان نموده اند و همچون حیوانات درنده به ما حمله کردند .پیران و کودکان مارا کشتند .جوانان را تکه پاره و به زنان کهنسال و دختران خرد سال تجاوز کردند .یتیمان را سر بریدند. خانه ها را سوزاندند و شهر ها را پس از غارت به ویرانه تبدیل کردند ،یا ابا عبدالله ...یاوران تو را دست بریدند ؛پا قطع کردند ؛سر جدا کردند ؛با مواد شیمیایی بدنشان را کباب کردند .


چون از شما پدر و مادر مهربانم در کودکی آموخته ام وقتی داستان حماسه آفرینی های کربلای حسین (ع) را برایم تعریف می کردید .تصمیم گرفتم با امام حسین بیعت کنم که :یا ابا عبدالله ....انی سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم .


پدرم !الگوی تو حضرت ابراهیم است .ابراهیم خود فرزندش را به قربانگاه عشق برد .تو خود مرا به جبهه روانه کردی .

صبر داشته باش که خدا صابران را دوست دارد .مادرم الگوی تو حضرت هاجر است ،حضرت هاجر خودش چشمان فرزندش را برای قربانی در راه خدا سرمه کشید و تو مرا از زیر


قر آن برای رفتن به جبهه عبور دادی .الحق که به تمام معنی مادر بودی .خداوند با کسانی است که در زندگی بردبار باشند و تو هاجر وار مرا به جبهه روانه کردی .


از برادران عزیزم که همیشه مرا هادی و راهنما بودند تشکر می کنم و عذر می خواهم که با بی ادبی و بد اخلاقی با آنها حرف زدم و آنطور که شایسته مقام برادری بود نتوانستم ادای تکلیف کنم .

اگر توانستید برایم روزه بگیرید و نماز بخوانید .به برادرانم توصیه می کنم که در هر مجلس و محفلی از جنگ وانقلاب سخن بگویید .از مظلومیت ما در برابر ستمگران بگویید از رهبری و ولایت فقیه سخن بگویید .

یادتان نرود امام، ما را از اسفل السافلین به طرف اعلی علیین اوج داد .از خواهران بسیار عزیز و زحمت کشیده ام نهایت سپاسگذاری و تشکر را دارم و امید وارم مرا عفو کنند و زحمات خود را برمن حلال کنند .


خواهرم الگوی تو حضرت زینب است .حضرت زینب پیامبر کربلای خونین امام حسین (ع)بود. یادت باشد زینب با یک عده یتیم وزن و کودک اسیر دشمن شد اما از هدفش باز نماند و همچنان فریاد می زد .

خونسرد باشید و مرا دشمن شاد نکنید .فرزندان شما باید انتقام شهدا را بگیرند .به فرزندانتان انتقام را بیاموزید .

از پدر و مادر و خواهرانم تمنا می کنم در مراسم عزاداریم شربت و شیرینی پخش کنند و غمگین نباشند. به سرو صورت نزنند و جامه پاره نکنند .از حضرت زینب باید درس بگیرید ،حضرت زینب با آن همه مشکلات و آنهمه جنازه ای که در روز عاشورا شاهد بود، چنان متین وصبور بود که دشمنان را تکان می داد و سر افکنده می کرد .

شما خودتان می شنوید در سرتا سر دنیا به مظلومین و مستضعفین رحم نمی کنند و در همه جا مسلمین و محرومین را سر می برند ،بنا بر این خودتان را آماده کنید که اگر در مرز سراغ آنها نروید ،خود سراغتان خواهند آمد .


از عموها و مومنین که با آنها رابطه داشته ام برایم طلب مغفرت کنید .اگر در حق هر کدامتان قصوری از جانب حقیر بوده است امیدوارم مرا عفو کنید .


سخنی با برادران عزیزم ،همرزم ها و همسنگرهای قدیمی، مخصوصا حاج قاسم سلیمانی ،شاید مصلحت و مشیت حق بر این باشد که توفیق شهادت پیدا کنم و در این دار فانی همدیگر را وداع کنیم .لازم دیدم چند جمله به عنوان درد دل و ره آورد چندین ساله جنگ و درسهایی که حقیر گرفتم و بعضی ها را توفیق پیدا کردم به کار بندم و بعضی ها را دیر متوجه شدم یادآور شوم .


1-در جنگ هستید هیچ برنامه ای از پیامد های زندگی شما را در امر جنگ و برنامه ریزی های آن سست و کم مقاومت نکند .


2-علت عمده بریدن از جنگ و فشار ناشی از آن را باید در مسئل عقیدتی و روحی پیدا کرد. نه در کمبود های آموزشی – کادری و تجهیزاتی ،برای مثال اگر به قیامت – معاد – محشر و روز رستا خیز معتقد باشیم و باور کنیم همه هست و برحق هم هست ،هر گز از مرگ فرار نمی کنیم و هر گز دل به دنیا نخواهیم بست و لی چون روح ملکوتی نسبت به باور های حضرت حق رشد کافی نکرده است و فنای در گاه عبودیت حق نگردیده است و قدرت کافی در برابر فشار های مادی را ندارد .همیشه دل زدگی ،کدورت ،نیش زبان ،زخم زبان زدن و بعضا بریدن از جنگ را فراهم می آورد .


3-هیچ چیزی را به دل راه ندهید به حدی که الله شود و جای الله اصلی را بگیرد که حضرت حق سریعا از آن دل ،رخت بر می بندد .


4-راحتی های جنگ را سر همدیگر تقسیم کنید و مشکلات و سختیها را نیز چنین کنید .


5-رده های پایین همیشه قوت قلب رده های بالا باشند و بالایی ها پدر و برادر بزرگ پایینها .


6-در پیشگاه خداوند شهادت می دهم بسیجی ها اسوه ها و سنبل رزمندگان زمان انبیا و اولیا هستند و نباید با بودن چند نفر غیر بسیجی در لباس مقدس آنان ،همه را به یک چشم دید .


7-امت حزب الله، خانواده های معظم شهدا، مفقود الا ثر ها و اسرا و جانبازان و سایر اقشار که ذیحق انقلاب اسلامی می باشند به حق همراه امام و مقاوم با امام حرکت کردند و باید برادران جنگ به عنوان پیشتازان این حرکت گرمی و نشاط و حرارت و سرعت بیشتر از بقیه داشته باشند .


8-من حقی بر گردن هیچ کدام از شما ندارم و انتظار دارم مرا عفو کنید و از سایر برادران آشنا برایم حلالیت و عفو طلب کنید و من اگر حقی داشته باشم همه را می بخشم .در پایان صحبتم ،سخنی با مسئولین رده با لاها از لشگر مخصوصا برادر شمخانی دارم که بنا به صحبت حضرت امام ؛منتظر نباشید تا قدرت بگیرید بلکه حرکت کنید تا قدرت بگیرید .انتظار می رود با توجه به نیاز استان سیستان و بلوچستان و ارزش استراتژیکی آن با بودن کادر موجود در لشگر سرمایه گذاری شود و آنجا در قالب یگان مستقل ولی تحت امرلشگر ثارالله یا هر یگانی صلاح دیدند در جنگ خدمت کند و در راستای ارتش بیست میلیونی گامی بلند برداشته شود .


همسرم شرمنده ام که با سیاه کردن کاغذی سفید قلب صاف و پاکت را تسلی می دهم .شاید لحظه موعود فرا رسد و از همدیگر در این دنیا جدا شویم .مواردی را که ذکر می کنم خوب به خاطر بسپاری .تا زنده بودم نتوانستم حقی را که به گردنم داشتی آن طور که شایسته است ادا کنم و همچون
سایر ین زندگی عادی و معمولی و پر از عاطفه را کنار هم سپری کنیم و شاید هم این نوع زندگی میراث انبیاء الهی و اولیای عظام و کرام باشد که برایمان ارث مانده است. مع ذالک میراث گرانبهایی است که باید قدر آن را دانست .

همسرم ،اینک که سفر نهایی در پیش است همچون گذشته تو را به خدای متعال می سپارم زیرا او بهترین نگه دارنده و پاسدار واقعی است .همسرم در همه امور بر خدا توکل کن .از تنهایی های دنیا یی به او پناه برده در
نا امیدی ها از خداوند امید جوی در مصائب و بلاها و مشکلات زندگی که گردش معمول دنیاست از صبر توشه گیر و در طریقت حضرت حق تلاشی مستمر داشته باش .به احکام خوب عمل کن. همه وقت به یاد معبود اصلی باش .

همیشه منتظر باش دست عنایت غیبی خداوند بر تو سایه افکن شود .دنیای فانی به هیچ کس وفایی نداشته است و نهایت کمال و غایت بلندی آن فناست .فنا در خدا و رسیدن به لقای پروردگار .


مرگ همه را در کام خود می بلعد و چون مرگ حتمی است ،معقول است مرگ ،مرگ حسینی باشد و زندگی در جهان هستی ،زمینه سازندگی و حیاط اخروی باشد و بهتر است با مرگ شرافتمندانه در پیشگاه انبیاء و اولیا و شهدا
سر افکنده و خجل نباشیم .

همسرم وقتی خبر شهادتم را به تو دادند استوار و ثابت قدم ،زینب گونه باش و همچون او به دور از جزع و فزع پیام رسان خون شهیدان باش، شاید بعد از شهادتم احساس تنهایی و آوارگی کنی و دنیا را بر خود تیره و تار تجسم کنی در آن موقع لازم است بیشتر نماز بخوانی و او قات فراغت را با قر آن و خود را به کار های خانه مشغول کن در رفت و آمد های زندگی و حفظ صله رحم مواظب باشی به دینت لطمه و آسیب نرسد بلکه بر ایمانت افزوده گردد و بدان کسانی که از صابران جمهوری اسلامی و گردانندگان واقعی آن انتقاد کنند با هر لحن و زبانی که باشد مطمئن باش که اینان دشمن واقعی و خطرناک اسلام و انقلاب اسلامی و رهبری و امام عزیز می باشند و یا این که ممکن است دوست کم عقل و نا آگاه باشند. در هر صورت از آنها برهذر باش و در دین و عاقبت زندگی خود خوف داشته باش .

همسرم وصیت می کنم اگر فرزندم پسر بود اسمش را حسین بگذارید زیرا مسئولیت حسینی دارد و باید بار حسینیان را بردوش کشد، حسین وار زندگی کند و حسین وار بمیرد و اگر دختر بود اسمش را زینب بگذارید ،زینب گونه فریاد بزند و زینب گونه بمیرد و از حضرت زینب و مظلومیت شهدای کربلای امام حسین (علیه السلام) و ایران برایش لالایی بگو، برایش بگو حضرت زینب(س) خود شهدای کربلا را دفن می کرد، یتیمان و کودکان را خود
سر پرستی می کرد و خود شعار پیروزی خون بر شمشیر را فریاد زد . بگو پیامبر کربلای خونین و عاشورای سرخ گون امام حسین (ع )حضرت زینب(س) بود که بعد از شهدای کربلا ی امام حسین (ع) بنای کاخ های ظلم و جور یزیدیان را فروریخت .
مسائل ذیل را توصیه می کنم:


- از همه برایم طلب عفو کن و بالاخص اقوام نزدیک که با آنهاخیلی رفت و آمد داشته ایم .


- نماز و روزه قضا قریب به 5ماه و شاید بیشتر باشد .


- مخارج مراسم را از اموال شخصی ام برداشت کنید.


- در قبرستان جزینک دفنم کنید و بر روی سنگ قبرم چیز اضافی غیر از اسم و عرف معمولی چیزی ننویسید .


- تشریفات ساده باشد از کسی تسلیت قبول نکنید و با روحیه باشید .


- فقط برایم چهلم بگیرید .


- وسایل نظامی اگر خانه باشد تحویل سپاه دهید تا برادرانم در جنگ به کار ببرند .


- سکه ها را هر طور سلاح می دانی خرج کن (سکه های عیدی )


- مبلغ دوازده هزار تومان به لشگر و سی هزار تومان به سپاه و کمتر از پنجاه هزار تومان به صندوق قرض الحسنه بقیه الله کرمان بدهکارم .


- کتبم از آن برادرانم است . هر طور صلاح می دانند استفاده کنند .


-وصیت نامه معتبر و قابل استفاده است .


«حقیر الی ا...همسرت قاسم »

 وصیت نامه سردار رشید اسلام شهید حاج میرقاسم میرحسینی

درباره شهید

نام : میرقاسم 
نام خانوادگی : میرحسینی
 سال و محل تولد : ۱۳۴۲ـروستای صفدرمیربیک زابل 
مسولیت : قائم مقام لشکر ۴۱ثارالله 
 تاریخ و محل شهادت : دیماه ۱۳۶۵ عملیات کربلای ۵ (شلمچه)

زندگی نامه
میرقاسم میرحسینی در سال ۱۳۴۲ در روستای صفدرمیربیک در نزدیکی شهر زابل به دنیا آمد.

وی کوچک‌ترین فرزند خانواده حاج مرادعلی میرحسینی بود. میرقاسم تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را در روستای جزینک به پایان رساند و برای ادامه تحصیل رهسپار هنرستان کشاورزی شهر زابل شد.

پس اخذ مدرک دیپلم در سال ۱۳۶۰ به عضویت سپاه پاسدارن درآمد و در واحد پذیرش مشغول به خدمت شد و پس از چند ماه کار و تلاش صادقانه و خالصانه برای گذراندن دوره عالی برگذیده شد.

با شروع عملیات بیت المقدس میرحسینی به عنوان معاون یکی از گردان‌های عمل‌کننده در این عملیات شرکت کرد. سرانجام پس از آزادسازی و فتح خرمشهر برای دوره آموزش تکمیلی فرماندهی رهسپار تهران شد و پس از فراگیری آموزش‌های لازم به تیپ ۴۱ ثارالله (ع) پیوست.

میرقاسم میرحسینی در سال ۱۳۶۱ به عنوان فرمانده گردان شهید مطهری منسوب شد و پس از شرکت در عملیات‌هایی چون رمضان و والفجر مقدماتی و با لیاقتی که فرماندهان در او سراغ داشتند او را به عنوان مسئول طرح و عملیات تیپ ۴۱ ثارالله (ع) منسوب کردند.

وی در عملیات والفجر یک از ناحیه کتف و صورت مجروح شد. در سال ۱۳۶۲ سنت حسنه پیامبر (ص) را بجای آورده و ازدواج کرد. این سرباز گمنام امام زمان (عج) در عملیات والفجر ۳ سه شبانه روز چشم به هم نگذاشت تا این عملیات را ساماندهی کند.

در عملیات والفجر ۴ نیز به همراه رزمندگان اسلام ارتفاعات دره شیلر و پنجوین را با یاری خداوند و رزمندگان اسلام تصرف کردند. وی در عملیات خیبر به عنوان فرمانده تیپ منسوب شدند و در این عملیات در جزیره مجنون پس از دلاوری‌های فراوان بر اثر بمباران شیمیایی دچاره مسمومیت گازهای سمی و مجروح شد و به پشت جبهه اعزام و پس از آن به تهران منتقل شد.

سردار میرحسینی هنوز از بند جراحات وارد شده رها نشده بود که به مناطق عملیاتی برگشت و در عملیات میمک شرکت کرد تا اینکه ارتفاعات میمک را فتح نمودند.

در سال ۱۳۶۳ مسئولیت طرح و عملیات لشکر ۴۱ ثارالله (ع) به او واگذار شد. او در عملیات بدر دو باره بر اثر اصابت تیر مستقیم دشمن بعثی از ناحیه پا به شدت زخمی شد.

در سال ۱۳۶۴ به زیارت خانه خدا مشرف شد و در همان سال ایشان به سمت قائم مقامی لشکر ۴۱ ثارالله (ع) معرفی شد. در عملیات والفجر ۸ پس از رشادت‌ها و شجاعت‌های نیروهای سپاه اسلام شهر فاو آزاد شد.

وی در عملیات کربلای یک که منجر به فتح ارتفاعات قلاویزان شد شرکت داشت و در کربلای ۴ که مقدمه کربلای ۵ بود خالصانه و شجاعانه جنگید و بعثی‌های ظالم را به همراه همرزمان خود از مرزهای کشور بیرون راند.

سرانجام این سردار رشید اسلام در سال 1365 در خاک مقدس شلمچه و در عملیات کربلای ۵ پس از ساماندهی نیروها در حین عملیات بر اثر اصابت تیر مستقیم دشمن به ناحیه پیشانی سر به درجه رفیع شهادت نائل آمدند.

 

روزی که سرلشکر سلیمانی آرزوی مرگ کرد


 

 

 

نگارنده : fatehan1 در 1392/10/22 9:8:48

 
 
چهارشنبه 12 آبان 1395  1:23 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

وصیت نامه نوجوان شهید حسین رشیدی‌فر

وصیت نامه نوجوان شهید حسین رشیدی‌فر

وصیت نامه نوجوان شهید حسین رشیدی‌فر

بسم‌الله‌ الرحمن الرحیم 
اللهم اجعل محیای محیا محمد (ص) و آل محمد(ص) و مماتی ممات محمد(ص) و آل محمد(ص)

 

با سلام و درود بر آقا امام زمان (عج)، یاری کننده رزمندگان در جبهه و با سلام و درود بر نایب بر حقش امام خمینی (ره) و با سلام و درود بر ارواح طیبه پاک شهدا از بدر رسول‌الله (ص) تا بدر روح‌الله.

به عنوان وظیفه شرعی که هر فرد مسلمان باید وصیت‌نامه بنویسد، وصیت‌نامه خود را با نام خدا آغاز می‌کنم.

اینک بار دیگر انصار و عشاق حسینی (ع) می‌روند تا عاشورایی دیگر برپا کنند تا باشد که خفتگان بیدار شده و حسین زمان خود را دریابند و به فراز «هل من ناصر ینصرونی‌اش» لبیک گویند.

ای ملت مسلمان ایران هوشیار باشید كه دشمنان اسلام در كمین شما هستند و می‌خواهند شما را با اسلام بیگانه كنند

ای ملت مسلمان ایران هوشیار باشید که دشمنان اسلام در کمین شما هستند و می‌خواهند شما را با اسلام بیگانه کنند.

ای ملت مسلمان ایران بدانید که ما رزمندگان اسلام پای برگه‌های رأی انتخابات ریاست جمهوری را با خون خویش امضا می‌کنیم و از شما می‌خواهیم که در انتخابات شرکت گسترده نمایید؛ هر دانه رأی شما مشتی بر دهان دشمنان اسلام است.

ای ملت مسلمان مسئله جنگ را فراموش نکنید. ای ملت قهرمان، امام حسین (ع) زمان خود را تنها نگذارید و مانند مردم کوفه نباشید.

ای دانش‌آموزان عزیز مسئله درس خود را فراموش نکنید و اگر توانایی جبهه رفتن را داشتید به جبهه‌ها بیایید و بر علیه کافران بعثی بجنگید.

ای مادر عزیزم از شما خواهش دارم که فرزند حقیر خویش را حلال کنید.

مادر جان گرامی می‌دانم که چه زحمت‌هایی برای من کشیده‌اید و اگر تا آخر عمر خواسته باشم زحمات شما را جبران کنم، نمی‌توانم.

مادر جان عزیزم از شما خواهشی دارم و آن این است که برای فرزند گناهکار خویش حلالیت طلبید و هر کسی طلبی را از من دارد به او بپردازید و به تمام فامیل و دوستان بگویید که هیچگونه ناراحت نباشید و از آنها بخواهید من گناهکار را حلال کنند.

در پایان از خداوند منان می‌خواهم که صبری جمیل به شما عطا بفرماید.

والسلام.

 

 

نگارنده : admin در 1391/10/25 08:52:17.

 
 
چهارشنبه 12 آبان 1395  1:23 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

وصیت نامه شهید پرویز(محمد) زارعی

وصیت نامه شهید پرویز(محمد) زارعی

وصیت نامه شهید پرویز(محمد) زارعی

  وصیت نامه شهید پرویز(محمد) زارعی  
 الذین جاهدو فینا لنهدینهم سبلنا  
 من عاصی ذلیل و مسکین هم اکنون عازم جبهه هستم تا در راه تو جهاد کنم اگر چه این جان ناقابل را در راه تو نثار کنم ولیکن این جان باختن را  افضل تر از ماندن میدانم چون ممکن است زنده باشم ولی گمراه اما شهادتی را که در نظرم از همه شرینیها،شیرین تر و از همه گواراها، گواراتر و از همه دوست داشتنها، دوست داشترینتر است را با جان دل میخرم شاید که من جزو مغفورین و هدایت شدگان درگاهت واقع شوم.

و اما مطلبی من از طرف خود و تمامی شهیدان به آمریکا و شوروی و نوکران آنها در هر کجای دنیا که باشند، دارم و این است آن مطلب که: ای ظالمان و جاهلان و کافران از خدا بی خبر ما شهیدان وصیتنامه هایمان را با قلبی آگاه و محکم و با چشمی روشن و تیزبین و بادستی توانا و قدرتمند و با زبانی گویا به شما اعلام میداریم که اطاعت کردن ما از امام خمینی نایب بر حق اما زمان کورکورانه نیست بلکه آگاهانه میباشد و شما کافران بدانید خون ما شهیدان در حال جوشیدن و خروشیدن برعلیه شما جنایتکاران میباشد که دارد تمام مستضعفین جهان را بیدار میکند و هر لحظه امکان اینست که کاخهایتان را بر سرتان خراب کنند و شما به زباله دان تاریخ ریخته شوید و انشاالله پرچم اسلام در سرتاسر جهان به احتزار در خواهد آمد و ما شهیدان به شما امت حزب الله وصیت میکنیم که در صحنه باشید و یدانید هرکس مخالفت کند با فقیه عالیقدر آقای منتظری به هر نحو که باشد مخالفت آن کس با امام خمینی است و مخالفت با امام خمینی مخالفت با امام زمان مخالفت با خدا است و شما دانید که چه معامله ای با آنکس کنید موفق باشید انشاالله.

 

در ضمن نماز من را استاد عزیز سید مهدی دستغیب یا سید هاشم دستغیب بخواند.

 

پدر و مادر عزیزم مرا حلال منید زیرا که نتوانستم اندازه یک سوزن جبران زحمات شما را بکنم و اگر من شهید شده همینطور که در زمان شهادت برادرم خسرو صبر واستقامت کردید امیدم از خداوند این است که همان صبر واستقامت را چند برابر به شما عطا کند و اگر خواستید گریه کنید گریه شما برای امام حسین باشد نه برای من.

 

 

نگارنده : admin در 1391/10/24 11:21:13.

 
 
چهارشنبه 12 آبان 1395  1:24 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

وصیت نامه سردار شهید عبدالصمد امیریان جانشین گردان امام سجاد(ع)

وصیت نامه سردار شهید عبدالصمد امیریان جانشین گردان امام سجاد(ع)

وصیت نامه سردار شهید عبدالصمد امیریان جانشین گردان امام سجاد(ع)

درود خدا بر مجاهدين خالص و مخلص خدا و سلام بر رهروانشان كه براي رسيدن به هدفشان از جان خود گذشتند درود بر پرچمدارشان درودي بس بي پايان

بسم الله الرحمن الرحيم

يا ايها الذين امنوا هل ادلكم علي تنجيكم من عذاب اليم تومنون بالله و رسوله و تجاهدون في سبيل الله باموالكم و انفسكم ذلك خير لكم ان كنتم تعلمون

اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمدا رسول الله و اشهد ان عليا ولي الله

درود خدا بر مجاهدين خالص و مخلص خدا و سلام بر رهروانشان كه براي رسيدن به هدفشان از جان خود گذشتند درود بر پرچمدارشان درودي بس بي پايان

در اين لحظات حساس انقلاب اسلامي كه دشمنان از هر سو براي از بين بردن آن يورش برده اند و با سلاح هاي خونين و خانمان سوزشان بر بدن آن وارد مي آورند بايد كه حركت كرد و كوشش كرد و جهاد كرد جهادي في سبيل الله حركتي حسين گونه و لبيك بر امام خود گفت و بگوييم اي امام عزيز با تو پيمان مي بنديم كه تا آخرين لحظات زندگيمان دست از تو بر نخواهيم داشت و فرياد برمي آوريم الله اكبر خميني رهبر ، روح مني خميني بت شكني خميني من مي خواهم با اين چند كلام و خطوط كوتاه ورق سفيد بگويم كه اي امت حزب الله معلمين محصلين كارمندان و كشاورزان و... راهي را يافته ايم كه پشيماني برايمان تا آخرين لحظات را نداشت و با آگاهي به اينكه مجاهد در راه خدا و رضايت حق است اي مردم دنيا عرصه ي امتحان است و مرگ حتمي است و شيطان هميشه مي خواهد در همه جا مارا از ياد خدا غافل دارد

پدر و مادرم مي دانم كه برايم گريه ها مي كنيد ولي گريه هايتان مبادا آنچنان باشد كه بعضي افراد بي دين بگويند ببين چه به حال و روزتان آمد و خداوند صابران را دوست مي دارد.

بايد اي مردم كمر ها را و كمربند هارا محكم بست و براي رفع فتنه جهاد كرد

خداوند فرموده كه با كفار بجنگيد و آنها را بكشيد اي خداي بزرگ تو شاهد باش كه ما تا آنجا كه مقدور بوده است حرفمان را زديم

دوستان من مبادا صحنه را خالي كنيد كه دشمن در كمين است سپاه پاسداران و بسيج كه يكي از قويترين بازوهاي امام است پشتيبان باشيد سنگر نشينان مدرسه بايد هر كدام يك سنگر باشند و تيرهاي خود را برپيكر دشمن از سنگر خود روانه سازند.

اما پدر و مادرم اگر مقدور است برايم چند سال نماز و روزه بگيريد و از همه برايم حلالي بطلبيد ان شاء الله كه خداوند گناهانمان را ببخشايد

و هم چنين برادران ارجمندم اگر چه نمي توانم با اين چند جمله برايتان صحبت كنم همين را بگويم كه گريه هايتان را بر مردم ظاهر نكنيد و مرا ببخشيد همچنين خواهران حجاب كوبنده تر از خون شهيد است مصائب زينب را در نظر بگيريد و به زندگي خود ادامه دهيد و هميشه احكام اسلامي را در نظر بگيريد.

والسلام علي عبادالله الصالحين                   عبدالصمد اميريان 16/12/63

 

نگارنده : fatehan1 در 1391/10/11 14:23:19.

 
 
چهارشنبه 12 آبان 1395  9:52 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها