0

وصیت نامه های شهدا

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

وصیت نامه شهید رضا قماطی

وصیت نامه شهید رضا قماطی
و من یک پیامی برای ملت شهید پرور دارم که هیچگاه انقلاب و امام را رها ننمایند و به خاطر علاقه مادی خود از اسلام و قرآن دوری نکنند که همانا آن زمان بدبختی است و همیشه خدا را در کارهایتان اصل بدانید


بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام و درود فراوان بر مهدی موعود(عج) و نائب برحقش امام خمینی.

ما باید قدر این بزرگ مرد را بدانیم و از این نعمتی که خدا به ما داده سپاسگذاری نماییم شکر این نعمت این است که به فرمان‌های آن حضرت توجه و به آن عمل نماییم که همانا فرمان خدا و اسلام است و با سلام خدمت رزمندگانی که با یاری خدا فتوحات زیادی را برای ملت ما به ارمغان آوردند.

و با سلام به ملت شهید پرور ایران و سلام به شما مادر عزیز که با زحمت‌ها و سختی‌های بسیار مرا بزرگ نموده و در موقعی که صدای هل من ناصرا ینصرنی اسلام بلند شد. شما فرزندان را هدیه اسلام و به یاریش فرستادید. چه افتخاری بالاتر از این که فرزندتان مانند یکی از یاران امام حسین(ع) با دشمنان اسلام جنگید و در این راه همانند آنان شهید گشت. مادر عزیزم! امیدوارم که از شهادت من ناراحت نشوید زیرا به گفته قرآن کریم شهیدان نمرده‌اند بلکه در پیش خدا روزی می‌برند مادر.

ما همه یقین داریم که باید از این دنیا هجرت نماییم حال چه بهتر که اینگونه مرگ را در آغوش بگیریم و اینگونه بمیریم که هم خداو هم اولیایش خوش آید.

مادرم! برادر! و خواهرانم! مبادا که آنطوری از نبودن من ناراحت باشید که اجرتان از بین برود.

خدیا! از تو می‌خواهم به عنوان یک بنده گنهکار که توبه کرد، و در راه تو شهادت را انتخاب کرد، که همچون زینب(س) به مادرم صبر عنایت بفرمایید که نه تنها از انقلاب سرد نشده بلکه در راه این انقلاب جان و مال خود را در اختیار قرار دهد.

و من یک پیامی برای ملت شهید پرور دارم که هیچگاه انقلاب و امام را رها ننمایند و به خاطر علاقه مادی خود از اسلام و قرآن دوری نکنند که همانا آن زمان بدبختی است و همیشه خدا را در کارهایتان اصل بدانید و هر کاری که خدا صلاح می‌داند شما انجام بدهید. مادرم! من یک مقدار نماز دارم به مدت یک سال بدهید بخوانند و یک ماه و 10 روز هم روزه دارم که نگرفته‌ام بدهید بگیرند. پانصد تومان هم صدقه بدهید ممکن است که حق الناس به گردنم باشد و از شما تقاضامندم که حتما از تمام دوستان و آشنایان مخصوصا همسایگان حلالیت بطلبید و در ضمن برایم زیاد قرآن بخوانید... و السلام...

آنکس که مرا طلب کند می‌یابد

آنکس که مرا شناخت دوستم می‌دارد

آنکس که دوستم داشت به من عشق می‌ورزد

آنکس که به من عشق ورزید من نیز به او عشق می‌ورزم

آنکس که به اوعشق ورزیدم می‌کشم او را

آنکس را که من بُکشم خون‌بهایش بر من واجب است

آنکس که خون‌بهایش بر من واجب است پس من خودم خون‌بهایش هستم

آنکس که تو را شناخت جان را چه کند

فرزند و عیال و خانمان را چه کند

دیوانه کند هر دوجهانش بخشد

دیوانه تو هر دو جان را چه کند







درباره شهید

شهید رضا قماطی سال 1345 در شهر قم متولد شد. او در ابتدای نوجوانی به عنوان یک رزمنده بسیجی در جبهه‌های جنگ تحمیلی شرکت کرد. رضا قماطی عضو دسته سه از گروهان شهید حاج قربان و گردان سید الشهدا(ع) از لشگر علی ابن ابیطالب(ع) بود. که در سن 17 سالگی طی یک پاتک پس از عملیات والفجر مقدماتی در پاسگاه زید(سه راهی شهادت) در روز 8 اردیبهشت ماه سال 1362 به شهادت رسید و آسمانی شد. پیکر مطهر این بسیجی شهید را در 15 اردیبهشت ماه و در زادگاهش یعنی شهر قم به خاک سپردند.

 

 

 

 

 
روزهای رزم شهید قماطی در قاب تصویر

نگارنده : fatehan1 در 1392/7/15 11:3:35
 
شنبه 30 خرداد 1394  3:36 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

وصیت نامه شهید احد کیانی

وصیت نامه شهید احد کیانی
برادران عزیزم! به حرفهای قلبمان، امام عزیز گوش کنید، پروانه وار دور این شمع بگردید و به وصیت نامة شهدا عمل نمایید. 

بسم الله الرحمن الرحیم
خدایا، من چقدر بدبخت هستم که وقتی به آیة: « و هم فی غفله معرضون» میرسم، خود را متنبه می خوانم و وقتی به آیه: « والسابقون السابقون » میرسم خود را جزء آنها میشمارم. خدای مهربان دوست دارم مرا در اقیانوس بلا غرق کنی و از ساغر دردت سیرابم سازی و دوست دارم چشمانم را چشمهای کنید تا گناهانم از آن بیرون ریزد. برادران عزیزم! به حرفهای قلبمان، امام عزیز گوش کنید، پروانه وار دور این شمع بگردید و به وصیت نامة شهدا عمل نمایید.
 والسلام

درباره شهید

طلبه شهید احد کیانی

شهید احد کیانی در سال 1345، در یک خانوادة متوسط دیده به جهان گشود. دوران کودکی را در شهر میانه پشت سر گذاشت، سپس تحصیلات دبستان، راهنمایی و دبیرستان را با موفقیت به پایان رساند؛ در هر مرحله به خوبی نبوغ و استعداد سرشار خود را به نمایش گذاشت و سبب حیرت معلمان، دوستان و آشنایان شد. 12 ساله بود که شاهد جانفشانیهای مبارزان انقلاب بر ضد رژیم شاه و پیروزی خون بر شمشیر در 22 بهمن 1357 شد او از صداقت و پاکی خود کمک گرفت؛ با جان و دل به یاری انقلاب شتافت و نسبت به ساحت مقدس حضرت امام خمینی(ره) عشق پایدار از خود نشان داد. در مراکز بسیج، هستههای مقاومت و هیأتهای عزاداری به فعالیت پرداخت و در آموزش فنون نظامی و درک مفاهیم اخلاقی، اعتقادی و انقلابی، مورد تحسین همگان قرار گرفت. شهید کیانی نسبت به یادگیری ورزشهای سنگین و رزمی مانند جودو، تکواندو، کاراته استعداد و نبوغ بالایی از خود بروز داد و با پیگیریهای مداوم در این رشته ها به مهارتهای چشمگیری دست یافت به طوری که با به دست آوردن قدرت و توانایی لازم، فنون رزمی را به دیگران آموزش داد.
با تلاش و همت او، باشگاه «رزمی-ورزشی سپاه» در شهرستان میانه شکل گرفت و این نقطةعطفی در فعالیتهای اجتماعی شهید کیانی بود که در شکلگیری شخصیت اجتماعی ایشان بسیار مؤثر شد. او ضمن این که در این مرکز، به نوجوانان و جوانان شهر آموزش ورزشی میداد، ازاین طریق آنها را جهت شرکت در جلسات دینی و مذهبی تشویق مینمود؛ گاهی کتابهای ارزشمندی را خود مطالعه میکرد و محتوای آن را به شاگردان ودوستان خود انتقال میداد که این کار در جهت روشنگری، رشد اخلاقی و آگاهیهای سیاسی، انقلابی و مذهبی جوانان بسیار کار ساز و مؤثر بود. شهید احد کیانی در سال 1363 به حوزة علمیة حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه) تبریز وارد شد و با شور و اشتیاق فراوان به تحصیل مقدمات علوم اسلامی پرداخت، با توجه به استعداد ذاتی خویش، توانست این مرحله از تحصیل را به خوبی و سریع به پایان رساند. شهید کیانی ضمن تحصیل، به تدریس کتاب جامع المقدمات نیز همت گمارد و شاگردانی را نیز در حلقة درس خود جمع کرد به طوری که امروز برخی از آنان، از فضلای حوزة علمیة قم به شمار میآیند، او اضافه بر تدریس علوم نحو و صرف، کلاس دیگری تحت عنوان آموزش ورزشهای کاراته، تکواندو در مدرسه تشکیل داده و این رشتهها را به طلاب آموزش میداد. وقتی بانگ جرس کاروانیان عشق و شهادت به گوشش خورد و صدای مارش حملة رزمندگان اسلام را از صدا و سیما شنید، به رغم شوق وصف ناپذیر واستعداد فوق العادهای که به تحصیل علوم دینی داشت، ناگهان بیاختیار این رغبت از او سلب می شد و یک نیروی دیگری او را به مناطق مختلفی از جبههها سوق می داد به همین سبب خاک جنوب کشور با سیمای نورانی و پیشانی خاک خوردة این طلبة مخلص و عاشق آشنایی کامل داشت. 
گردان تخریب از لشکر 31 عاشورا وعدهگاه و محل راز و نیاز این طلبة سلحشور به شمار میآمد. تا این که بعد از مدتی زمزمة عملیات «کربلای پنج» به گوش جان رسید.
طلبة رزمنده احد کیانی که چند بار به جبهه اعزام شده بود؛ در چند عملیات شرکت جسته و در گردان تخریب حماسهها آفریده بود، این بار نیز با ثبت نام در بسیج آماده حرکت و هجرت شد. این پرستوی سبکبال دوباره به زیارت حضرت معصومه (سلام الله علیها) شتافت تا با آن حضرت وداع نماید. هیچ کس نمی دانست که این آخرین وداع وی با دختر موسی بن جعفر (علیه السلام) خواهد بود.
شهید کیانی وقتی به منطقة محل استقرار لشکر 31 عاشورا رسید، باز در گردان تخریب سازماندهی شد و چون قبلا آموزش غواصی را دیده بود، لباس غواصی به تن کرد و خود را برای ماموریتی حساس و سرنوشت ساز، کاملا آماده ساخت. 
او در روز 19/10/1365 در «عملیات کربلای پنج» که درمنطقه «شلمچه» آغاز شده بود، شرکت کرد و در فردای آن روز 20/10/1365 پس از ایثار و شهامت فراوان به درجة رفیع شهادت نایل شد. پیکر پاکش مورد استقبال کم نظیر مردم شهرستان میانه قرار گرفت و طی مراسم با شکوهی در گلستان شهدای این شهر به خاک سپرده شد. 
«خدایش هر لحظه بر سرور و آرامش ابدی اش بیفزاید»     

نگارنده : fatehan1 در 1392/7/14 11:17:50
 
 
شنبه 30 خرداد 1394  3:37 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

وصیت نامه شهید حاج عبدالله نوریان

وصیت نامه شهید حاج عبدالله نوریان
خدايا! تو خود مي‌داني كه خواسته‌اي جز رضا و خشنودي تو ندارم، از سويي به سراسر عمري كه به غفلت گذرانده‌ام نگاه مي‌كنم، تنم مي‌لرزد و مي‌گريم و از سوي ديگر به فضلت نگاه مي‌كنم و اميدم به رحمتت زيادتر مي‌شود.  
بسم الله الرحمن الرحيم
پس از حمد و ستايش خداوند تبارك و تعالي و درود بيكران بر خاتم‌الانبياء (ص) و سلام بر امامان معصوم (ع) و سلام بر امام مهدي (عج) منجي عالم بشريت و برپاكننده‌ قسط و عدل و بر نايب برحقش امام خميني كه خداوند سايه‌ پر بركتش را بر سر همه‌ ملل مظلوم جهان تا ظهور آقا امام زمان (عج) مستدام بدارد.
 انالله و انا اليه راجعون؛ ما از خدائيم و بازگشتمان به سوي خداست.
واي و صد واي بر آنان كه قدر خودشان را در اين چند روزه دنياي فاني نمي‌دانند؛ يعني دستشان را پر نمي‌نمايند و به اخلاق حسنه و اعمال نيك آراسته نمي‌شوند. افسوس كه دل مي‌بندند و دوست مي‌دارند چند روزه‌ دنياي فاني را، همچنان دل مي‌بندند كه انگار چند صد سال عمر مي‌نمايند، غرور مي‌ورزند، غفلت زده‌اند و سركشي مي‌كنند و در نهايت از درگه‌ خداوند رانده مي‌شوند. 
شكر خداي را كه باز چند صباح از عمرمان در كنار برادران عزيز و بزرگوار و «مخلص له‌الدين» بسيج و سپاه پاسداران انقلاب اسلامي در جبهه‌هاي نور عليه ظلمت گذشت؛ در كنار شهداء بزرگوار و گرانقدر گردان، در كنار معلولين و مجروحين و مفقودين گذشت. خدايا! تو خود مي‌داني كه خواسته‌اي جز رضا و خشنودي تو ندارم؛ از سوئي به گناهانم و سراسر عمري كه به بيهودگي و غفلت گذرانده‌ام نگاه مي‌كنم، تنم مي‌لرزد، مي‌گريم، نكند مرا نبخشي و از سوي ديگر به رحمت و فضل و بخششت نگاه مي‌كنم، اميدم به رحمت و بخشودگيت زيادتر مي‌شود. 
انشا‌الله همه‌ مسلمين سربلند و سرافراز باشند و با دست پر به پيشگاه خداوند منان حاضر شوند. خانواده گرامي و عاليقدرم و همسرم. عزيز و صابر، به خدا توكل كنيد كه «و من يتوكل علي‌الله فهو حسبه»؛ 
مرا ببخشيد كه حق خود را ادا نكردم. خداوند ياورتان، مرا حلال كنيد و ببخشيد؛ 
به همه‌ دوستان و آشنايان سلام برسانيد و حلاليت بطلبيد. 
به همه بگوئيد بيائيد در جبهه‌ها كه رزمندگانش با مناجاتشان فضاي آنجا را عطرآگين نموده‌اند تا از غفلت‌هاي گذشته به دامن اسلام بازگرديد.
 انشاء‌الله 

عبدالله نوريان

درباره شهید


شهيد عبدالله(محمود) نوريان در تاريخ 22 آذر 1340 در محله شميران تهران به دنيا آمد.

او از همان ابتدا در خانواده‌اي مؤمن و دوستدار ولايت با احساسات پاك و بي‌آلايش مذهبي آشنا شد، كودكي‌اش را صرف يادگيري قرآن در مسجد محل كرد. محمود علاقه خاصي به مباحث ديني داشت و در كنار تحصيل به مطالعه كتب مذهبي نظير نهج‌البلاغه مي‌پرداخت.

در اين ايام كتاب «حكومت اسلامي» حضرت امام (ره) تأثير عميقي در انديشه‌هاي سياسي و ديني‌اش گذاشت به طوري كه از آن پس تصميم گرفت افكار و عقايد ايشان را در ميان مردم ترويج دهد.

شهيد نوريان، با مبارزان شهيدي چون شهيد شاه‌آبادي و شهيد اندرزگو مأنوس بود؛ او در راهپيمايي‌هاي ميليوني بر ضد استبداد به انتظام امور مي‌پرداخت و در سال 1358 همزمان با اخذ ديپلم به منظور ياري دين خدا به عضويت سپاه پاسداران انقلاب اسلامي در آمد.

از آنجا كه محمود در شناسايي و مبارزه با عناصر ضد انقلاب تجربه‌‌هاي مفيد و موفق داشت، در واحد تحقيقات پذيرش ستاد مركزي سپاه مشغول خدمت شد؛ وي در عمليات بازي‌دراز شركت فعال داشت؛ با آغاز عمليات فتح‌المبين به جبهه‌هاي نور عليه ظلمت شتافت و در سال 61 با تأسيس تيپ سيدالشهدا (ع) به عنوان فرمانده گردان تخريب لشكر سيدالشهدا (ع) مشغول به كار شد.

وي از نخستين روزهاي مسئوليت خود تمام توانش را صرف تربيت نيروهاي كارآزموده تخريبچي كرد كه تا آخرين روز جنگ موفقيت گردان تخريب مرهون و مديون كادرسازي آن شهيد بزرگوار است.



شهيد نوريان در ايامي كه در تهران و مرخصي بود، جزء حلقه شاگردان معنوي عارف واصل حضرت آيت‌الله حق شناس بود و اين عالم رباني نيز علاقه خاصي به اين شهيد داشت.

قبل از عمليات والفجر 8 به علت توانمندي بالاي مديريتي، سكاندار دو واحد رزمي حياتي جنگ يعني تخريب و مهندسي شد. حضور غواصان گردان تخريب در ايجاد معبر در جزيره ‌ام‌الرصاص و شكستن خط، توأمان در كارنامه مديريتي اين شهيد والامقم مي‌درخشد.

او را به دونام صدا مي‌كردند؛ عبدالله و محمود؛ ولي هيچگاه دوست نداشت محمود صدايش كنند؛ مي‌خواست بيشتر بنده باشد تا مورد ستايش ديگران؛ اما سرانجام «عبدالله»، «محمود» شد؛ 4 اسفند 64 سردار شهيد عبدالله نوريان، در سن 24 سالگي در عمليات والفجر 8 در حاليكه مسئوليت مهندسي و تخريب لشگر 10 سيدالشهداء (ع) را بر عهده داشت، در حين هدايت بلدوزرها به منظور ايجاد خاكريز بر اثر اصابت خمپاره در منطقه فاو به شهادت رسيد و به نداي ملكوتي آسمانيان كه او را بر سر خوان شهادت دعوت مي‌كردند، لبيك گفت و امروز مزارش در امام‌زاده علي‌اكبر شميران قبله‌گاه فرشتگان است.




خاطره تامل برانگیز برای استفاده از بیت المال 
 

نگارنده : fatehan1 در 1392/7/15 11:34:39
 
 
شنبه 30 خرداد 1394  3:37 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

بخشی از وصیت نامه شهید طیب حاج رضایی

بخشی از وصیت نامه شهید طیب حاج رضایی
ثلث دارایی اینجانب را اول سی هزار تومان سهم امام (ع) و سهم سادات بدهید. 

برشی کوتاه از وصیت نامه شهید طیب حاج رضایی

... در حال سلامت و عقل سالم، بدون فشار از طرف کسی مبادرت به نوشتن این وصیت نامه می نمایم. اول محمد بن عبدالله (ص) رسول خدا را، بعداً فاطمه زهرا و حضرت علی بن ابی طالب و یازده فرزندش را به شهادت می طلبم و از آنها یاری می خواهم در قیامت. ثلث دارایی اینجانب را اول سی هزار تومان سهم امام (ع) و سهم سادات بدهید.
10 سال نماز و روزه بخرید. مرا در مکان شریف حضرت شاهزاده عبدالعظیم الحسنی دفن نمایید که فرمودند: «من زار عبدالعظیم به ری کمن زار حسین به کربلا» هر کجا مقدور شد خریداری و دفن کنید. شب های جمعه برای من دعای کمیل بخوانید. من خیلی مایل به دعای کمیل می باشم. از تمام اقوام و دوستان و بازماندگانم خداحافظی می نمایم و همگی را به خدا می سپارم تا روز قیامت. بیست هزار تومان جهت احداث یک مدرسه با نظارت آقای... ساخته
شود رضیت بالله ربا...



درباره شهید

معرفی کتاب طیب: زندگی‌نامه و خاطرات حُر نهضت امام خمینی (ره) شهید طیب حاج‌رضایی 
 

نگارنده : fatehan1 در 1392/7/16 12:0:43
 
 
شنبه 30 خرداد 1394  3:37 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

وصیت نامه دانش آموز شهید مهدی اردبیلی

وصیت نامه دانش آموز شهید مهدی اردبیلی
اولاً بايد بگويم من كوچكتر از آنم كه بتوانم براي شما ملت عزيز و شهيد پرور وصيتي بكنم ولي مقتضاي زمان ايجاب ميكند كه با شما ملت شهيد پرور چند كلمه حرف بزنم. 

"ان الله الشتري من المومنين انفسهم و اموالهم بان لهم الموده

بقائون في السبيل الله فتقلوا و يقتلون وعدا عليم حقا"

خدا جان و مال اهل ايمان را به بهاي بهشت خريداري كرده آنها در راه خدا جهاد ميكنند كه دشمنان و اين را بقتل رسانند و با خود كشته شوند اين وعده قطعي است برخدا.

با درود فراوان به امام زمان حضرت ولي عصر (عج) و سلام و درود به نائب برحقش امام امت و بنيانگزار جمهوري اسلامي ايران و با سلام و درود به ارواح پاك طيبه شهداي راه خدا از صدر اسلام تا كربلاي ايران وصيت نامه خود را شروع ميكنم:

اولاً بايد بگويم من كوچكتر از آنم كه بتوانم براي شما ملت عزيز و شهيد پرور وصيتي بكنم ولي مقتضاي زمان ايجاب ميكند كه با شما ملت شهيد پرور چند كلمه حرف بزنم. اولين وصيت من عمل كردن به رهنمود هاي امام عزيزمان است از شما پدران ميخواهم كه اگر فرزندانتان تصميم گرفتند كه به جبهه هاي عق عليه باطل بروند آنها را تشويق كنيد. و از رفتن آنها جلوگيري نكنيد. در طول تاريخ بشريت انسان اين خليفه الله را مي بينيم كه همواره در و مقابل جباران استاده تا‌آنها را به نابودي بكشاند و امروز حقيقت بشريت كه بوسيله ستمگران به فراموشي رفته بود دوباره در جامعه اسلامي ما بوسيله امام امت خميني بت شكن و ياران با وفاي اوبه عرصه ظهور رسيده است امروز اسلام عزيز و كشور اسلامي ما درخطر ميباشد و برماست كه جان خود اين امانتي كه خداوند به ما داده در راه پياده كردن قانون او نثار كنيم و سعادت بزرگ را كه شهادت است نصيب خود بگردانيم و از شما ملت حزب الله ميخواهم تا ميتوانيد به جبهه جنگ برويد چون جبهه جنگ نه تنها دانشگاه انسان سازي است بلكه خود جنگ است كه خداوند در اختيار ما قرار داده و دل به اين دنياي فاني نفروشيد زيرا اين دنيا و روزگار به گفته حضرت علي(ع) پلي است كه ما آروزي آن رد ميشويم هر چند آنطرف پل ميباشد شما قلب آهنين خودرا محكم كنيد و با وحدت و با پشتيباني خود امام را ياري كنيد.

اي امت شهيد پرور ايران و برادران عزيزم راه خدا بهترين و برترين راههاست پوينده و كوشنده اين راه باشيد كه انقلاب ايران تنها راه نجات اسلام و رهائي مستضعفين جهان ميباشد وپوسته در راه اعتلاي اسلام عزيز كوشا و تمامي فرامين امام ره به جان و دل پذيرا باشيد. زمان با همانند زمان امام حسين است وايام ما همانند ايام عاشورا.

امت حزب الله از تهديدات امپریالیست های شرق و غرب و دشمنان داخلي و نوكران حزب اله در پشت جبهه داريم. از شما ملت مجاهد و قهرمان هميشه در صحنه ميخواهم كه در مقابل طوطئه كران و منافقان و آمريكا همچون كوه وسدي استوار به ايستيد و با‌آنان مقابله كنيد خداوند امروز در حال امتحان كردن ماست و در تحصيل علم در سنگر مدرسه است داد و خون از خود نشان دهيد و مساجد را خالي نگذاريد ودر تكايا و برنامه هاي مذهبي شركت كنيد. اخلاق و رفتار نمونه داشته باشيد.

اما پدرومادرم, خودتان بهتر مي دانيد اين جمله اي را كه ميخواهم بنويسم از شما شنيده ام و ياد گرفته ام ما به خدا متعلق هستيم پس چنانكه مالک  ما اوست ديگر بايد هيمشه گوش به فرمان باشيم و هر كاري كه خواسته اوست سرتسليم فرود بياوريم پس حالا كه مالک ما خداوند است از شما ميخواهم كه در فراق و فقدان من ناراحت نباشيد و نمي گويم كه گريه نكنيد چون گريه است كه قلب شكسته مادران و كمرخميدة پدران را تسكين ميدهد ولي مي گويم كه هر گاه كه خواستيد گريه نكنيد امام حسين(ع) و 72 يارانش همانند آنها دكتر بهشتي و 72 يارش را بياد بياوريد و گريه كنيد ولي شيون نكنيد و همچنين سختيهاي زندگي را بزرگ نشماریدصبورباشید و یقین خود را زیادكنيد .سعی نمایید از قید وبندهای زندگی ......کنیدو هميشه دعاي گوي امام و رزمندگان باشيد و اما چند كلمه اي نيز ميخواهم بگويم كه پدرم, ميدانم كه تو مرا با چه مشكلاتي بزرگ كرده اي و ميدانم كه براي هزينه تحصيلم چه زجرها كشيده اي ولي من نتوانستم حق فرزندي را اداء نمايم چون صبح تا شب كارميكردي و مافقط راه خوردن و خوابيدن را بلد بوديم .

اما مادرم تو برايم اذيتها كشيدي و بخاطر بزرگ كردن من جرها كشيدي و اما من لياقت فرزندي تو را پيدا ننمودم و هميشه باعث آزار و اذيت تو بودم ولكن پدر ومادرم اميدورام كه مرا حلال كنيد و از ما ميخواهم كه براي آمرزش گناهانم طلب آمرزش بكنيد و از شما ميخواهم كه يارو ياور رهبر عظيم الشأن انقلاب اسلامي باشيد.

و اما برادران و خواهرانم شما نيز هميشه دنباله رو راه شهيدان بوده و با استقامت و پايمردي خود در مقابل دشمن ثابت كنيد كه هرچند كه مايكي از اعضاي خانواده مان را از دست داده ايم امادر مقابل ظلم و ستم زور ايستاده ايم و در ستيزيم.

صبر داشته و تقوا را پيشه كنيد از صراط مستقيم منصرف نشويد عصاي دست پدرومادر باشيد و شما هم اميدورام مرا حلال كنيد و حال از همة اهالي و بخصوص جوانان روستاي حسين آباد ميخواهم كه راه شهداء را ادامه داده و از پاي ننشينيد و از همة شما مي خواهم كه مرا حلال كنيد و من هم اگر در گردن كسي حق دارم او را ميبخشم .

 والسلام عليكم ورحمه الله

درباره شهید

مهدی اردبیلی

نام پدر:یوسف

تاریخ تولد : 5/8/49

ش.ش:456

محل تولد : روستای کرامه از توابع شهرستان میانه

آخرین مدرک تحصیلی : دوم متوسطه

مدرسه محل تحصیل:بوعلی سینا

تاریخ عضویت:29/9/65

تاریخ شهادت :29/12/66

محل شهادت :شلمچه

نحوه شهادت : بر اثر اصابت ترکش

شغل : محصل

نگارنده : fatehan1 در 1392/7/20 9:50:11
 
 
شنبه 30 خرداد 1394  3:37 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

گزیده‌های مناجاتی وصیت‌نامه شهدای خراسان

گزیده‌های مناجاتی وصیت‌نامه شهدای خراسان


پروردگارا! به درگاه قدرت و غفّاریت تو سرِ بندگی بر خاک می‌سایم و طلب غفران می‌کنم...
گزیده‌های مناجاتی وصیت‌نامه شهدای خراسان

به گزارش خبرگزاری دفاع مقدس از مشهد، دعا، وسیله­ ارتباط با خداوند متعال است و صرفاً بعد احساسی ندارد بلکه از منظر عقل هم می‌توان به دعا و مناجات، نگاهی ویژه داشت.دعاها و مناجات­ های رزمندگان اسلام در دوران دفاع مقدس نیز از این مسئله مستثنا نیست. درواقع، درخواست آن‌ها در دعا، هدایت، ضمانت و رفاقت از سوی خداوند متعال است.رزمندگان اسلام به تأثیر دعا اعتقاد راسخ داشتند و این اعتقاد را از حضرت امام (ره) آموخته بودند.

به مناسبت فرارسیدن ماه مبارک رمضان، وبرای انس بیشتر با مناجات و نیایش شهدای خراسان به گوشه‌ای از خلوت عارفانه­ ی این زاهدان شب و شیران روز، سری بزنیم و هم‌نوا با آن‌ها با خدای خود راز و نیاز کنیم. باشد که خداوند به برکت نفس گرم این مقربان درگاهش، یاریگر ما در تندباد حوادث روزگار باشد تا با سربلندی، وارد صحنه ­ی محشر شویم ان‌شاءالله.

سردار شهید سید محمدتقی رضوی برقع

«خدایا، توانایی‌ام ده تا در راه تو قدم بردارم. خدایا، عاشق هستم، عاشق‌ترم کن به دیدارت. خدایا، با همهٔ گناهانم ببخش و بیامرزانم و شهادت را نصیبم گردان. خدایا، با دیدن یاوران صدیقت احساس حسادت می‌کنم، راه مرا در کنار این یاورانت قرار ده»

شهید محمدجواد نسایی

«معبودا! جز شراب وصال تو چیزی آتش مرا نمی‌کاهد. کریما! آرامش من به ذکر توست.خدایا! با لقایت قلبم را مسرور کن.»

«الهی! من جبهه را برای خود، دانشگاه و معبد می‌دانم.»

شهید سالارحسین دوست‌آبادی

«خدایا تو را شکر می‌کنم که مرا هدایت کردی و جزو شیعیان و دوستان اهل‌بیت پیامبر اکرم (ص) قرار دادی و در این زمان جزو لشگریان امام زمان (عج) قرار دادی.»

شهید رمضان نظری

«خداوندا! تو می‌دانی که من درک کرده‌ام که یاری خمینی، یاری رسول (ص) تو است.»

شهید هادی سزاوار بجستانی

«خدایا! شهادت برای من آغازی دگر است، پس مرا در جهت پذیرش آغازی دگر مهیا ساز و آن‌طور که صلاح است مرا رخت هجرت بپوشان و چه رختی زیباتر از لباس شهادت؟ زیرا حسین (ع) نیز همین لباس را برگزید.»

سردار شهید ابوالفضل رفیعی سیج

«بارالها! اگر با شهید شدن و ریختن خون ابوالفضل نهال نوپای انقلاب آبیاری شده و ثمربخش است، پس هرچه زودتر مرا شهید گردان که تنها آرزوی من پیوستن به لقاء توست.»

سردار شهید غلامعلی چرخنده

«خدایا، خدایا، تکه‌تکه‌ام کن و تکه‌هایم را به مادرم نرسان که او مادر وهب است. و بدنم را بسوزان و خاکسترم را به صبا بده تا چون صحابه عزیز پیامبر (ص) به فرات و دجله بپیوندم.»

شهید هادی شریعتمداری

«پروردگارا!به درگاه قدرتوغفّاریت توسرِ بندگی بر خاک می‌سایم وطلب غفران می‌کنم .

محبوبا!استغفارمی‌کنم ازهرلذّتی جزیاد تو وازهرراحتی جزانس تو وازهرشادی‌ای جزقرب تو و ازهرکاری جزاطاعت تو.»

 

شهید مجید نصری

«پروردگارا! تو را شکر می‌کنم که مرا در این انقلاب و به دست این رهبر و مردم پرورش دادی.»

سردار شهید نورالله کاظمیان

«خدا را شکر می‌کنم بر آنچه داد و آنچه گرفت. ما همه امانت خداییم بر روی زمین. معبودا، دل به لطف و کرمت بسته‌ام، بر ما رحم کن و ما را لحظه‌ای به خود وامگذار.»

سردار شهید هاشم بندار

«خداوندا، از گناهان من درگذر. خدایا، مواظب این بندهٔ ضعیف باش، زیرا که اگر او را به خود بگذاری، از جاده اصلی منحرف می‌شود. معبودا، توفیقی ده که با شهادتم دین خود را ادا کنم.»

شهید حسن باقری

«خدای بزرگ را شکر می‌کنم که ما را از کسانی نیافرید که در برابر خون شهدا ساکت بنشینیم و لیاقت همان را به ما داد که راه شهدا را که همان راه امامان است بشناسیم و آن را بپیماییم و مپندارید که این را کورکورانه و از روی هوی و هوس انتخاب کرده، بلکه از وقتی‌که در قلبم احساس کردم، این را انتخاب کردم.»

سردار شهید مهدی صبوری بوریابادی

«اکنون‌که در راه خالقم و تنها معبودم به جبهه می‌روم، از درگاهش می‌خواهم به آن‌سو و آن رهی که خودش می‌خواهد هدایتم کند و هر قدمم و هر نفسم برای او و به خاطر او باشد و علی‌الدوام برای او بگویم و بسوزم و بجوشم و برای او باشم، هرچند که فردی خطاکار و معصیت‌کارم و او خالقی یکتا و بزرگ.»

سردار شهید علیرضا عربی آیسک

«ای خدا، از تو خواستارم اگر شهادت را نصیبم کردی، آن‌چنان شهادتی نصیبم کن که به خاطر رضایت ذات اقدست باشد. خداوندا، مرا در صف شهدای اسلام قرار بده و مرا از بندگان مخلص خودت و مؤمنین به پیامبرت ـ حضرت محمد (ص) ـ و از شیعیان حضرت علی (ع) و از مطیعان ولی امرت حضرت مهدی (عج) و نائب برحقش خمینی عزیز قرار بده»

سردار شهید سید محمدعلی مهرداد

«پروردگارا! در زندگی همچون محصلی بودم که در کلاس تحصیل فضیلت و معنویت تنبلی کرده‌ام و درس نخوانده‌ام، مرا قبول کن.»

شهید محمدابراهیم آبجقانی

«یا ارحم‌الراحمین! توبه‌ام را بپذیر و در آخرین لحظات، دلم را به خودت مشغول دار که سخت محتاج ذکرتوام.»

شهید سید سعید خالقی

«خدایا! تو را شکر که زندگی را وسیله‌ای برای آزمایشمان قرار دادی تا با مال و جان و فرزند و تمامی هستی و نعمت‌هایمان در این آزمایشات عظیم و پی‌درپی شرکت نماییم.»

سردار شهید غلامرضا جنگی

«بارالها، به سویت می‌شتابم، مانند عاشقی که به دیدار معشوق خود می‌شتابد. امیدوارم که بنده خود را بپذیری و از گناهانم درگذری. معبودا، خودت فرمودی: اگر کسی به سویم آید، او را پذیرایم.»

سردار شهید سید هاشم آراسته

«خدایا! خوشبختی من کجاست وقتی‌که سعادت، جز از مشرق دست‌های تو طلوع نمی‌کند.»

انتهای پیام/

 

 
 
یک شنبه 31 خرداد 1394  1:02 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

هرگز از خط امام و راه به‌حق امام حسین (ع) دور نشوید

هرگز از خط امام و راه به‌حق امام حسین (ع) دور نشوید


شهید وکیلی ارکی در فرازی از وصیت‌نامه اش میگوید: «سعی نمایید سنگر مرا همیشه پر نگه‌دارید و در مقابل کفر و ضدانقلاب همچون کوه استوار بایستید و هرگز از خط امام و راه به‌حق امام حسین (ع) دور نشوید.»
هرگز از خط امام و راه به‌حق امام حسین (ع) دور نشوید

به گزارش خبرگزاری دفاع مقدس از مشهد به نقل از پایگاه خبری ندای چناران، شهید حاج محمد وکیلی ارکی (معاون دسته و هم‌رزم شهید برونسی) از شهدای صنف لوازم‌خانگی شهرستان چناران در 20 فروردین در چناران متولد شد و در عملیات کربلای ۵سال ۱۳۶۵در منطقه عملیاتی شلمچه به مقام رفیع شهادت نائل آمد.

وی در وصیت‌نامه خود آورده است:

بسم رب الشهداء و الصدیقین

((و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون)) ((مپندارید آنان که در راه خدا کشته‌شده‌اند مردگان‌اند بلکه زنده هستند و پیش خدای خود روزی می‌خورند))

با درود به منجی عالم بشریت، آقا امام زمان عج و نائب برحقش، امام امت و شهدای راه خدا.

خدمت همسر گرامیم، سعی نمایید مثل حضرت زهرا زندگی نمایید، هیچ‌گاه احساس حقارت ننمایید، چراکه شما برای خدا و به خاطر رضای او تحمل جدائی مرا می‌نمایید، سعی نمایید با اعمال زینب گونه و زهرا گونه دشمنان انقلاب و اسلام را مأیوس نمایید.

پسرانم، عزیزانم، سعی نمایید سنگر مرا همیشه پر نگه‌دارید و در مقابل کفر و ضدانقلاب همچون کوه استوار بایستید و هرگز از خط امام و راه به‌حق امام حسین (ع) دور نشوید.

سعی نمایید سلاح من بر زمین نماند.

دختـــرانم، عزیـــزانم، با شهــادت من غم به خود راه نــدهید، همچـــون حضــرت زینب (س) بر مصــائب صبــور باشیـــد و پـــاسدار انقلاب و پیام‌رسان خون شهدا باشید، با حفـــظ حجاب کـــامل و اجـــرای دقیق احــکام اسلام بــرای من و خـــود پیش حضــــرت زهرا ســـربلندی و سرافرازی بیافرینید.

تقاضا دارم چون اینجانب فقط برای رضای خدا و یاری امام امت به جبهه آمده‌ام، شما چیزی از بنیاد شهید نگیرید.

روزی‌رسان خداوند متعال است، اگرچه من در جمع شما نیستم، ولی خداوند متعال سرپرست و حامی شما است.

برادر عزیزم و خواهر گرامیم و همه اهل فامیل، تنها راه مستقیم امروز خط امام است و تنها عمل پسندیده، عمل صالح است، سعی نمایید یاور انقلاب باشید، همیشه و همه‌جا از انقلاب اسلامی و امام امت و روحانیت مبارز پیروی و دفاع نمایید، از گناهان که باعث دوری انسان از خداوند می‌شود پرهیز نمایید، جبهه‌ها را پرکنید و مساجد را هم خالی نگذارید، سعی نمایید تا آنجا که ممکن است به دستورات قرآن عمل نمایید تا در هر دو دنیا سربلند و باافتخار باشید.

برادر شما –حاج محمد وکیلی

 

دوشنبه 8 تیر 1394  12:38 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

فراز هایی از وصیت نامه ی شهید علی قوچانی

فراز هایی از وصیت نامه ی شهید علی قوچانی


همسرم ، تمام انسان ها رفتنی هستند ، تمام انسان ها چه خوب و چه بد ، چه ضعیف و چه غنی ، با هر وضعیتی که هستند ، در این راه ، عده ای با عزت و سر ننهادن به غیر خدا زندگی می کنند....
فراز هایی از وصیت نامه ی شهید علی قوچانی

به گزارش فضای مجازی دفاع پرس، همسرم ، تمام انسان ها رفتنی هستند ، تمام انسان ها چه خوب و چه بد ، چه ضعیف و چه غنی ، با هر وضعیتی که هستند ، در این راه ، عده ای با عزت و سر ننهادن به غیر خدا زندگی می کنند.

و بعضی برای زندگی خود بنده ی غیر خدا میشوند و از خود هیچ عزت و سرافرازی ندارند .

ولی دسته اول چون راه خدا را میروند ، همواره با مشکلاتی روبرو میشوند.

بعضی اوقات انسان خود را در راهی می بیند که در آن راه یا باید کشته شدن در راه خدا را انتخاب کند یا سر تعظیم در برابر غیر خدا فرود آورد ، مردان خدا اولین راه را انتخاب میکنند .

 

از مخاطبان گرامی خبرگزاری دفاع پرس درخواست میگردد در صورت دلخواه وصیت نامه شهدای خود را جهت انتشار در خبرگزاری برای ما به آدرس ایمیل خبرگزاری (dfp1392@gmail.com) ارسال نمایید.

 

 
 
پنج شنبه 18 تیر 1394  1:51 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

فرازی از وصیت نامه شهید حسن نوفلاح

فرازی از وصیت نامه شهید حسن نوفلاح


فرازی از وصیت نامه شهید حسن نوفلاح....
فرازی از وصیت نامه شهید حسن نوفلاح

 

چهارشنبه 31 تیر 1394  2:38 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

فرازی از وصیت نامه شهید مسعود صباغ

فرازی از وصیت نامه شهید مسعود صباغ


فرازی از وصیت نامه شهید مسعود صباغ
فرازی از وصیت نامه شهید مسعود صباغ

به گزارش فضای مجازی دفاع پرس، ای کسانی که ندای ما را می‌شنوید تا زمانی که دشمن نابود و مستضعفان جهان از زیر سلطه ابرقدرت‌های جهان خوار بیرون نیامده و کربلا را بعثیان کافر رها نکرده و مکه معظمه آن خانه خدا و جای عبادت و سیاست آزاد نشده، همه ذلیل هستیم، و تنها رمز پیروزی و رسیدن به این هدف پشتیبانی از ولی فقیه است.

مادر جان هروقت خواستی برای من گریه کنی برای صدها بلکه هزاران شهید گمنام و بی‌مزار و بی‌کفن گریه کنید، که صهیونیست‌های غاصب خون پاکشان را در بیروت به زمین ریختند.

 ببوسم دستت ای مادر که پروردی مرا آزاد
بیا بابا تماشا کن که فرزندت شده داماد
به حجله می روم شادانه ولی زخمی به تن دارم
به جای رخت دامادی لباس خون به تن دارم

 

شهید مسعود صباغ

 

سه شنبه 13 مرداد 1394  5:34 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

فرازی از وصیت نامه غواص شهید غلامرضا آخوندی

فرازی از وصیت نامه غواص شهید غلامرضا آخوندی


فرازی از وصیت نامه غواص شهید غلامرضا آخوندی...
فرازی از وصیت نامه غواص شهید غلامرضا آخوندی

به گزارش فضای مجازی دفاع پرس، فرازی از وصیت نامه غواص شهید از لشکر ثارالله؛ غلامرضا آخوندی: خدایا تو را سپاس می‌گویم که از دانشگاه ظاهری جدا شدم.

و به دانشگاه واقعی یعنی جبهه پیوستم و تو خوب می‌دانی که دانشگاه ایجاد شده به دست استعمارگران در قبل از انقلاب، دانشگاه نبود.

آنچه بود مدرک‌گرایی و تبلیغات سوء و رفتارهای خلاف اخلاق و عفت عمومی بود و رمزسعادت در گذشتن از سد کنکور و سوق جامعه بسوی از خود بیگانه شدن و از معنویات دور شدن بود.

 

پنج شنبه 15 مرداد 1394  12:32 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

وصیت نامه شهید سید علی اکبر صابری اناری

وصیت نامه شهید سید علی اکبر صابری اناری
به دورکعت نماز نافله صبح که معمولاً بعد از نماز شب و قبل از اذان صبح است زیاد تأکیده شده است آنگاه هفت بار می گوییم «هذا مقام العائذ بک من النار» 

بسم الله الرحمن الرحیم

به نام خدا پاسدار حرمت خون شهیدان و سلام به امام زمان.

استغفرالله ربی و اتوب الیه. 
از پروردگار خود طلب آمرزش و مغفرت می کنم و به سویش بازگشت می نمایم. به دورکعت نماز نافله صبح که معمولاً بعد از نماز شب و قبل از اذان صبح است زیاد تأکیده شده است آنگاه هفت بار می گوییم «هذا مقام العائذ بک من النار» این است مقام کسی که از آتش قیامت به تو پناه می برد و بعد 300 مرتبه می کنیم العفو العفو العفو و به دنبال آن می گوییم : رب اغفرلی و ارحمنی واتب علی انک انت التواب الغفور الرحیم. سزاوار است که این نماز را با توبه بیشتری به جا آوریم و تمام افکار خود را متوجه خدا و نعمات بیکران او کنیم و مرگ و عالم پس از مرگ و تاریکی و تنهایی قبر و روز رستاخیز مناظر هول انگیز قیامت و آتش دوزخ را پیش خود مجسم کرده به یاد آوریم که خواه دیر یا زود باید این راه را طی کنیم .
خدمت پدر و مادر و برادرانم و خواهرانم و عیالم و ملت مهربان ایران سلام عرض می کنم و به ملت ایران می گویم که تا آخرین قطره خون برای اسلام خدمت کنیدو به امام عزیز لبیک بگویید و در جبهه های حق علیه کفار بجنگیم تا اسلام به پیروزی نهایی برسد و به همین زودی در جبهه عملیاتی هست و به امید خدا پیروز خواهیم شد به یاری خدا و من به پدرو مادر و برادر و خواهر و عیالم و تمام قومها می گویم اگر من شهید شدم شما برای من هیچ گریه نکنید و اگر خواستی گریه کنید برای سر بریده شهیدان سیدالشهداء گریه کنید و به جوانان عزیز می گویم که جبهه ها را فراموش نکنید و جبهه ها را یاری کنید و سنگرها را خالی نکنید و جوانان به جبهه ها بروید و به سپاه و بسیج بروید و دعا برای امام فراموش نکنید و باری امام دعا کنید. و من از شهادت باکی ندارم و به شهادت افتخار می کنم و اول پیروزی اسلام و بعد به شهادت برسم.
باری به ملت ایران می گویم که به حرفهای امام عزیزمان گوش فرا دهند و از دشمنان اسلام گول نزنند دشمن خیلی تلاش می کند که عزیزان ما به فساد بکشند و باز آخر از پدر و مادر و خانواده شان که تابه حال زحمت مرا کشیدن می خواهم مرا ببخشند و ملت عزیز ایران هم می خواهم که راه شهدا را ادامه بدهند بار آخر از خانواده خودم می خواهم که مرا ببخشند و راه مرا ادامه بدن و مسلمه زینب زندگی کنند و از برادرانم و برادرهای عیالم ود وستان عزیزم می خواهم راه شهیدان راه ادامه بدهند و سنگرها را خالی نکنند و سنگر نماز جمعه را هم خالی نکنند و نمازهای جمعه را فراموش نکنند و امام جمعه ها را خوب نگهداری کنند و باری همین جاه با شما خداحافظی می کنم خداحافظی می کنم خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار. پاسدار سپاه پاسداران انقلاب اسلامی کرمان - برادر سیدعلی اکبر صابری اناری
وصیت نامه
عزیزان ننگ است در این زمان در بستر بمیرید. جوانان قدر جوانی خود را بدانید و هرچه می توانید قرآن بخوانید به شما تأکید می کنم که خیلی قرآن بخوانید که هرچه ما داریم از همین قرآن است. گفتنی زیاد است اما چه کنم که وقت کم است و صدای زنگ قافله به گوش می رسدو باید رهسپار وعده گاه شویم و لحظه موعود خیلی نزدیک است و از شادی قلم در دستم می لرزد و شور و هیجانی در برادران بوجود آمده. امیدوارم که شما ملت عزیز خودتان آنچه را که در قلبم وجود دارد از این جملات کوتاه و ناقص دریابید و به آن عمل کنید. ای امت مسلمان هرگز فریب منافقین را نخورید و همواره پیرو ولایت فقیه باشید و در صفوف بهم فشرده نماز جمعه و جماعات شرکت کنید.
بسم الله الرحمن الرحیم (به نام خداوند بخشاینده مهربان)
ان الذین امنوا و الذین هاجرو و جاهدوا فی سبیل الله اولئک یرجون رحمت الله و الله غفور رحیم (به درستی که آن کسانی که ایمان آوردند و هجرت کردند و جهاد در راه خداوند نمودند آنها. امیدوارند و به رحمت خداوند و خداست آمرزنده و مهربان ((سوره بقره آیه 218)).
ولا تقولوا لمن یقتل فی سبیل الله امواتا بل احیاء و لکن لاتشعرون  ( و آن کسی را که در راه خدا کشته شد مرده نپندارید بلکه او زنده ابدیست و لیکن همه شما این حقیقت را درک نمی کنید ((سوره بقره آیه 154)).
الدنیا سجن المومن و جنه الکافر . دنیا زندان مؤمن و بهشت کافر است (امام علی (ع) ).
جهاد النفس افضل جهاد. بالاترین جهاد در راه خدا جهاد با نفس است. (امام علی (ع) ).
من قل کلامه قلت اثامه. هر که کم حرف است گناهش هم کم است . (امام علی (ع) ).
ان الله یحب الذین یقاتلون فی سبیله صقاً کانهم بنیان مرصوص. خدا آن مؤمنان را که در صف جهاد کافران مانند سد آ]نین همدست و پایدارند بسیار دوست مید ارد.
آنقدربه جبهه میرم و می جنگم تا شهید شوم و ن فقط تنها هدفم شهید شدن نیست در راه خدا می جنگم اگر شهید شدم افتخار می کنم و از شهاغدت و مرگ هراسی ندارم. اول پیروزی و جهاد در راه خدا و بعد از پیرزوی شهادت هم افتخار می کنم.
ای جوانان نکند در رختخواب ذلت بمیرید که امام حسین (ع) در میدان نبرد شهید شد. ای جوانان مبادا در غفلت بمیرید که امام علی در محراب عبادت شهید شد... و مبادا در حال بی تفاوتی بمیرید که علی اکبر حسین در راه امام حسین (ع) و با هدف شهید شد. ای مادران مبادا ازرفتن فرزندانتان به جبهه جلوگیری کنید که فردا در محضر خدا نمی توانید جواب زینب را بدهید که تحمل 72 شهید را نمود همه مثل خاندان وهب جوانانتان را به جبهه های نبرد بفرستید و حتی جسد او را تحویل نگیرید...
زیرا مادر وهب فرمود سری را که در راه خدا داده ام پس نمی گیرم...
برادران استغفار و دعا را از یاد نبرید که بهترین درمانها برای تسکین دردهاست و همیشه به یاد خدا باشید و در راه خدا قدم بردراید و هرگز دشمنان بین شما تفرقه نیاندازند و شما را از روحانیت متعهد برنگردانند که اگر چینن کردند روز بدبختی مسلمانان و روز جشن ابرقدرتهاست. حضورتان را در جبهه های حق بر علیه باطل ثابت نگه دارید...
در بیشتر دقایق سعی کنید عظمت او را بیابید و خود را تسلیم او سازید و صداقت و اخلاص خود را همچنان حفظ کنید...
اگر فیض شهادت نصیبم گشت آنان که پیرو خط سرخ امام خمینی نیستند و به ولایت او اعتقاد ندارند وبر من نگریند و بر جنازه من حاضر نشوند اما باشد که دماء شهدا آنان را نیز متحول سازد و به رحمت الهی نزدیکشان کند. سلام مرا به رهبر عزیزم برسانید و بگویید تا آخرین قطره خونم سنگر اسلام را ترک نخواهم کرد. با خداوند پیمان می بندم که در تمام عاشوراها و در تمام کربلاها با حسین (ع) همراه باشم و سنگر او را خالی نکنم تا هنگامی که همه احکام اسلام در زیر پرچم امام زمان (عج) به اجرا درآید...
با سلام و درود بر پیامبران از حضرت آدم تا حضرت خاتم حضرت محمدبن عبدالله (ص) با سلام و درود بر بی بی دو عالم مادر سادات زهرای پهلو شکسته و با سلام و درود بر امام از حضرت علی (ع) تا حضرت مهدی (عج) و با سلام و درود بر نایب برحقش این کوه استوار خمینی هوشیار . با سلام و درود بر شهدای گلگون کفن اسلام و با سلام و درود بر خانواده های شهدا و با سلام و درود بر تمام خدمتگزاران جمهوری اسلامی ایران و با سلام و درود بر رزمندگان که با جان عزیز خود را نثار این اسلام و قرآن و ناموس خود کردند . با خدایا تو را شکر می کنم که مرا در این برهه از زمان آفریده ای که در چنین زمانی چنین رهبری که مانند جدش پیامبر (ص) مردم را از تاریکی به نور کشانید بار خدایا مرا از سربازان واقعی بقیه الله اعظم (عج) قرار بده. بار پروردگارا این شهادت مرا قبول کن...
باری خدمت پدر و مادرم و برادران و خواهرانم سلام عرض می کنم. پس از تقدیم عرض سلام، سلامتی شما را از درگاه خداوند متعال خواهانم. امیدوارم حالتان خوب اشد و در پناه امام زمان محفوظ باشید و مرا ببخشیدو مرا حلال کنید.
و باری خدمت پدر و مادرو برادر و خواهرهای زنم سلام عرض می کنم پس از تقدیم عرض سلام سلامتی شما را از درگاه خداوند متعال خواهانم و امیدوارم حالتان خوب باشد و در پناه امام زمان (عج) محفوظ باشید و مرا ببخشید و حلال کنید و همیشه در خدمت اسلام و قرآن باشید.
ای مادرم که تا به حال زحمت مرا کشیدید مرا ببخشید و مرا حلال کنید. ای مادرجان همسر مرا فراموش نکنید. که اگر شهید شدم از خدا طلب کنید که خدا شهادت مرا قبول کند و همسر عزیزم فاطمه جان خدا را شکر کن و خدای نکرده از خدا ناراضی نشوید که خدا اجر شما را قبول نمی کند و خدا را شکر کن که در درگاه خداوند اجری داشته باشید. و از خدا کمک بخواهید چون همه کارها به دست خداست و اگر انشاءالله خداوند فرزندی نصیب من و شما کرد خوب تربیت کن نه اینکه بگوید گور پدرت فلان این جوری نباشد و اگر من شهید شدم خیلی مواظب خودت شوید که فرزندت سالم بماند و در راه خدا بتواند راه مرا ادامه بدهد و یا بهتر از من برای اسلام کار کند و همسر عزیزم خیال نکنید که من می خواهم شهید شوم که از زحمت های دنیا راحت شوم خیر این جوری نیست من خیلی دلم می خواهد زنده باشم و برای اسلام قدمی بردارم و کاری برای اسلام انجام بدهم و در همین حال که برای خدا و در راه خدا جهاد می کنم اگر شهید هم شدم شما ناراحت نباشید. شهادت بهترین شهادت است برای انسان در راه خداوند بزرگ. و همسر عزیزم اگر بعد از شهادت من توانستی خودت بیشتر از پیش برای اسلام خدمت کن و بیشتر به نماز جمعه و دعای کمیل و دعای توسل بروید و با خدای خود مناجات کن که خدا تو را هم سرباز امام زمان (عج) و اسلام قبول کند هرچند همین تحمل شما بعد از شهادت من خدمت بسیار زیادی برای اسلام است. و همسر عزیزم خدا را فراموش نکن و مادر مرا دلداری بدهید و به آن هم بگویید مرگ به دست خدا است و مرگ هر جایی که رسید انسان خواهد مرد و می میرد... .



درباره شهید
شهید سید علی اکبر صابری فرزند محمود در روستای بشرآباد از توابع انار در خانواده ای مذهبی چشم به جهان گشود. پس ازطی دوران کودکی در دامان خانواده ای از سلاله پاک آل یاسین (ع) به همراه پدر مشغول به کار کشاورزی شد و از رفتن به مدرسه محروم ماند. ولی با این حال به دلیل علاقه ای که به کسب علم و دانش داشت در سن بزرگسالی تحصیلات ابتدایی را در کلاسه ای نهضت فراگرفت و در سال 61 ازدواج نمود و ثمره این پیوند 2 فرزند می باشد . پس از اتمام خدمت سربازی باز هم جبهه جنگ را رها نکرد و حدود 3 سال درمناطق مختلف جنگی حضور داشت. در این مدت 3 مرتبه مجروح شد. سرانجام عاشق پاکباز لباس عشق پوشید و در مورخه 65/10/29 تا عرش عروج کرد.
 

نگارنده : fatehan1 در 1392/7/3 10:16:57
 
 
 
دوشنبه 19 مرداد 1394  12:28 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

وصیت نامه شهید احمد خواجه شريفي

وصیت نامه شهید احمد خواجه شريفي
گواهی می دهم که آگاهانه پا در صحنه نبرد حق علیه باطل گذاشتم و معتقدم که تا پایان پیروزی به عنوان انجام وظیفه باید جنگید و مبارزه کرد. 
به نام خدا

فَوْقَ كُلِّ ذِي بِرِّ بِرٌّ حَتَّى يُقْتَلِ الرَّجُلُ فِي سَبِيلِ اللٌّهِ. فَإِذَا قُتِلَ فِي سَبِيلِ اللٌّهِ فَلَيْسَ فَوْقِهِ بِرٌّ

رسول خدا(ص) فرمودند: بالای هر نیکی نیکی دیگری است تا وقتیکه انسان در راه خدا کشته شود که دیگر بالاتر از کشته شدن در راه خدا چیزی نیست.

با سلام به پیشگاه حضرت مهدی(عج) منجی عالم بشریت و با سلام به رهبر کبیر انقلاب اسلامی امام خمینی و با سلام به سالار شهیدان حسین(ع)، من بنده حقیر خداوند، یگانگی الله، محمد رسول الله گواهی می دهم که انقلاب اسلامی ایران و رهبر این نهضت بزرگ اسلامی خمینی کبیر، حجت خداوند و بزرگترین عالم زمان خویش است.

گواهی می دهم که آگاهانه پا در صحنه نبرد حق علیه باطل گذاشتم و معتقدم که تا پایان پیروزی به عنوان انجام وظیفه باید جنگید و مبارزه کرد.
وصیتی دارم پدر و مادر و امت حزب الله انشاءالله عمل کنید. خانواده عزیزم هرگاه خبر شهادت مرا شنیدید این کلام را بر زبان بیاورید که:

یا حسین(ع)

و بگویید: «أللّهُمَّ تَقَبَّلْ مِنَّا هَذا الْقُرْبانی». خدایا بپذیر قربانی ما را. 

و به همه این پیام را می دهم که این انقلاب و امام اهدائی خداوند به این ملت است و تا آخرین قطره خون خود باید پاسداری کرد و هیچگاه از فکر خداوند غافل نشوید و همیشه رهرو خط امام و روحانیت که این حافظان اسلام تاکنون قشر عزیز با نثار خونها و شکنجه شدنها، اسلام را زنده نگه داشته اند. نقش روحانیت این است که روح بیمار و ذلت ما را مداوا می کند و در هر سنگر پیشتازان آن روحانیون می باشند. از سنگر مسجد تا سنگرهای خونین جبهه ها. و اکنون سخنی چند با تو ای همسنگر دانش آموز: آگاه باش که سنگر تو عظیم تر از آن است که تو فکر می کنی. اگر تو آگاه باشی و اتحاد داشته باشید، جرقه ای که از سلاح رزمندگان برمی خیزد، تیری است که بر قلب دشمنان انقلاب اسلامی خواهد نشست.

و از ملت شهید پرور می خواهم که با اتحاد و برقراری نماز جماعت این سنگرهای بزرگ اسلام یعنی مسجدها را پر کنند و با این همبستگی خود، مشت محکمی بر دهان دشمنان انقلاب و روحانیت بکوبند.
دعا کنید تا خدا فرج امام زمان(عج) را نزدیک سازد.
وَالسَّلَام
خدایا         خدایا         تا انقلاب مهدی         خمینی را نگه دار

نگارنده : fatehan1 در 1392/7/3 10:32:52
 
 
دوشنبه 19 مرداد 1394  12:29 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

وصیت نامه شهید علی غیاثی نوه بیاض

وصیت نامه شهید علی غیاثی نوه بیاض
و ای پدر و مادرم در مرگ من زینب وار صبر کنید که من می خواهم اشک شما باران آسمان باشد. 

بِسْمِ اللهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحیمْ
ضمن عرض سلام خدمت امام زمان و نائب بر حقش امام خمینی و با سلام خدمت پدر و مادر گرامیم که حق زیادی بر گردن من دارند.سلامی که از قلب کوچکم سرچشمه گرفته. 
پدر و مادرم امیدوارم که من حقیر را حلال کنی و از تمام قوم و خویشمان و هم شهری حلال بودی بطلبید و اگر خدای ناکرده بدی از من دیده اند حلال کنند و هر کسی که از من طلبکار یا چیز دیگری می خواهد به شما واگذار می کنم و شما از طرف من وکیل هر کاری هستید. 
و یک عرض دیگر این است که یک خانه که زحمت یک عمر من است، آن را به یکی از برادرانم بدهید که آن زحمت خانه درست کردن را نکشد. و پدر و مادر جان عزیزم تنها کسی که شاید من نتوانم آنان را راضی کنم شما هستی که یک عمر برای من زحمت کشیدی ولی من نتوانستم تلافی بکنم و امیدوارم در دنیای ابدی شما به بهشت جلو شوید و دست من را بگیرید و به دنبال خود ببرید. و من وصیتی دارم به برادرانم دارم این است که اسلحه من را به زمین نگذارید و راه من را ادامه دهید. و پیام من به مردم بیاض و هم شهری هایم این است اگر بچه های خود می خواهند به جبهه بروند جلوی آنها را نگیرید و بچه های خود را به خدمت بفرستند. این را بدانید که این شهیدان، هم پدر و مادر داشتند و آرزوی ازدواج و هم میل به زندگی. انسان تا انسان فرقی ندارد. پس دفاع از دین و میهن واجب است. جلوگیری از جبهه رفتن نکنید. و این را بدانید که مرگ آخر می رسد. بهتر آن است که شهید شدن در راه خدا. و ای پدر و مادرم در مرگ من زینب وار صبر کنید که من می خواهم اشک شما باران آسمان باشد. اَجْرُکُمْ عِنْدَ الله
وَ السَّلامُ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ
ای مادرم اگر من در این دنیا آرزوی ازدواج داشتم، غمگین مباش که آرزوی بزرگتر من شهادت است.
علی غیاثی        مورخ 1366/7/7  سد دِز

نگارنده : fatehan1 در 1392/7/3 10:20:43
 
 
دوشنبه 19 مرداد 1394  12:29 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

وصیت نامه شهید عبدالكريم جهاندارلاشكي

وصیت نامه شهید عبدالكريم جهاندارلاشكي
از مسوولین محترم می خواهم که با گروهک ها و با بی حجابی و فحشا، خیلی خیلی سخت برخورد کنند و در مقابل آن، برای حزب اللهی ها هم کاری بکنند و بدانند که هر چه داریم زیر شمشیر این حزب اللهی ها است. 

 پدر و مادر مهربانم! شما این حقیقت را بدانید که با بی صبری در سوگ شهید به دشمن تان در راه رسیدن به اهداف منحرفشان کمک می کنید و صبر و استقامت، چشم آن ها را کور می کند.

ای مادر عزیزم! که چهره ی رؤف و مهربانت از دیدگانم نارفتنی است، امیدوارم با شهادت من، هیچ گونه خللی در راه آهنین تو وارد نشود و اگر اذیتی از جانب من متوجه شما بوده، مرا ببخشد. مادر، پدر، برادران، خواهران، دوستان، آشنایان و تمامی بستگان! مبادا شهادت من باعث شود که از انقلاب و امام و ولایت فقیه دست بردارید که اگر چنین کنید به خدای لاشریک له از شما راضی نخواهم شد. شماها باید پشت سر این خون ها، سعی زیادی کنید که هر چه توفنده تر، کشتی طوفان زده ی انقلاب را به ساحل پیروزی برسانید.

«ای امت حزب الله!»
 اما شما ای مردم حزب الله و شهید پرور! پیامم به شما این است که اگر می خواهید خون ما پایمال نشود و ما خوشحال کنید، امام را تنها نگذاشته و جبهه ها را گرم نگه دارید. از سنگر آزادی و عدالت و حامی مستضعفان حمایت کنید. دست در دست هم، با وحدت آهنین خود و با گام های استوار برخیزید و امر جهاد را به جای آوردید و از جنگ و دفاع مقدس نهراسید و بر شرق و غرب و اسراییل بشورید و کار را یکسره کنید.

در نمازهای جمعه، دعاهای کمیل و توسل و سایر مراسمات، در پایگاه های مقاومت، حتماً شرکت بکنید و شب های جمعه بر مزار شهدای خود بروید.


 از مسوولین محترم می خواهم...

از مسوولین محترم می خواهم که با گروهک ها و با بی حجابی و فحشا، خیلی خیلی سخت برخورد کنند و در مقابل آن، برای حزب اللهی ها هم کاری بکنند و بدانند که هر چه داریم زیر شمشیر این حزب اللهی ها است.

از برادران بسیجی می خواهم ...

اما ای برادران پایگاه مقاومت امام موسی ابن جعفر(ع) و برادران بسیجی! این حقیر اگر به عنوان خدمت گزاری که در بین شما بودم، برخورد بدی با شما داشته ام، مرا ببخشید. در نگهبانی ها، فعالانه شرکت کنید. به جبهه ها هجوم برید و در سمینارها و سایر مراسمات بسیج، حتماً شرکت کنید و انسجام خود را حفظ کنید.

برادرانی که می توانند دعای کمیل بخوانند پیشقدم شوند، این سنت الهی را احیا کنید. پیش خانواده های شهدا و مجروحین و معلولین و اسرا حتی رزمندگان زیاد بروید.

به برادرانم عرض می کنم، مسوولند که از تمامی دوستان و حتی کسانی که یک مرتبه، با آن ها برخورد داشتم، حلالیت بطلبند. به هیچ وجه اجازه ندهید افرادی که به هر طریقی به انقلاب و اسلام، چه با بدحجابی و بی حجابی و چه با مبارزه های دیگر، دهن کجی می کنند و به مسوولین مملکتی تهمت می زنند، حتی اگر فامیلان ما باشند، در مراسم این حقیر شرکت کنند و حتی به خانه ی ما، آن ها را راه ندهید.

ای هم سنگران و دانش آموزان همسنگر!
پیام این حقیر عبد عاصی به شما هم سنگران(چه در جبهه و چه در مدرسه هستید) این است که در برابر مشکلات صبر کنید. در درس خواندن بکوشید جبهه ها را فراموش نکنید. به امید ظهور آقا امام زمان(عج) و به امید دیدار در دنیای ابدی.
«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»
«والسلام علی عبادالله الصالحین»
عبدعاصی- برادر شما عبدالکریم جهاندار لاشکی
دوشنبه2/10/1364
از همگی التماس دعا دارنم
خدایا خدایا تا انقلاب مهدی حتی کنار مهدی خمینی را نگهدار

درباره شهید
عبدالکریم جهاندار در هجدهم شهریور 1346 در یک خانواده متدین و مذهبی در روستای «لاشک» از روستاهای توابع کجور شهرستان نوشهر در استان مازندان پا به عرصه ی وجود گذاشت و مادری مؤمن و متدین، شیر شجاعت و فداکاری نوشید. تحصیلات ابتدایی خود را در دبستان «ادب لاشک» به پایان رساند و همواره از دانش آموزان ممتاز به شمار می رفت. پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، مقطع راهنمایی را در مدرسه استاد شهید مطهری(شریف سابق) گذراند. او در این مقطع نیز نه تنها از دانش اموزان رتبه ی ممتاز بود بلکه از جهت ادب و اخلاق دینی هم نمونه و شاخص بود. به همین خاطر در محیط مدرسه و در کلاس، هم کلاسی ها، مربیان و معلمان به او احترام می گذاشتند. از آن جا که زمان تحصیلات راهنمایی شهید مقارن با شکل گیری انقلاب اسلامی علیه رژیم ستمشاهی بود، با وجود سن و سال کم، به صورت فعال و چشمگیر در راهپیمایی ها و مبارزات دانش آموزی علیه رژیم طاغوت شرکت می کرد. او همگام با شکل گیری و پیروزی انقلاب اسلامی، به مقطع دبیرستان پا گذاشت. دوران متوسطه ی تحصیلی را هم چون سال های گذشته با موفقیت دنبال کرد و در دبیرستان دکتر شریعتی شهرستان چالوس، یکی از اعضای فعال در شاخه ی سیاسی-اجتماعی انجمن اسلامی بود. در همین سال ها بود که به عضویت پایگاه امام موسی ابن جعفر(ع) چالوس درآمد و فعالیت های خود را در این محل آغاز کرد. او با شرکت خود در بسیج و مراسم مذهبی، موجبات دلگرمی خانواده های معظم شهدا و مردم انقلابی محل شد. عبدالکریم در سال سوم دبیرستان بود که عشق لقای حق و علاقه به دفاع از کیان اسلام، تحمل در خانه ماندن را از او گرفت و مصمم شد همه ی هستی خود را برای رضای حق عرضه و خونش را در پای درخت انقلاب و اسلام جاری کند و از این رو با فراگیری آموزش امدادگری، به کمک رسانی و خدمات بهداشتی رزمندگان اشتغال یافت. در حماسه ی بزرگ والفجر8 که موجب آزادسازی بندر استراتژیک«فاو» شد، به علت بمباران شیمیایی مصدوم شد اما به جهت عشق، علاقه، ایمان قوی و شوق لقای پروردگار، به خود اجازه ی بازگشت به پشت جبهه را نداد. سرانجام شهید جهانگیر که مدرسه و دانشگاه را در شرایط آن وقت برازنده ی روح بزرگ خود نداتنست و در دانشگاه بزرگ امام حسین(ع) یعنی میدان نبرد، ثبت نام کرد در تاریخ 21 دی ماه 1365 در منطقه شلمچه حوالی دریاچه ی نمک طی عملیات کربلای 5، مورد اصابت گلوله مستقیم دشمن قرار گرفت و در سن 19 سالگی به لقای حق پیوست و روحش در جوار قرب الهی و در میهمانی عرشیان آرام گرفت.
 
نام و نام خانوادگی: عبدالكريم جهاندارلاشكي
تاریخ تولد: 1346/6/18
محل تولد: نوشهر - لاشک
تاریخ شهادت: 1365/10/21
محل شهادت: شلمچه
عملیات منجر به شهادت: عملیات کربلای 5
نحوه شهادت: اصابت گلوله مستقیم دشمن

 
«آوینی» لشکر 25 کربلا را بشناسید

نگارنده : fatehan1 در 1392/7/7 10:0:8
 
 
دوشنبه 19 مرداد 1394  12:29 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها