این روزها وقتی تصمیم به خرید جهیزیه میگیری خیلیها در گوشات زمزمه میکنند که سمت اجناس ایرانی نرو و هزار و یک دلیل برای این حرف خود میآورند.
ازجمله اينكه «2روز هم برات كار نميكنه»، «فكر آبروي خانوادهات رو كردي»، «مردم چي ميگن»، «اينها رو ميخري فردا مدام بايد شوهرت براي تعميرش هزينه كنه» و هزاران حرف ديگر كه تو را مجاب ميكند براي خريد به سمت اجناس خارجي بروي و درحاليكه اين روزها كشورت نياز به حمايت از توليدكننده ايراني دارد، صحنه را براي ظهور و بروز كالاي ايراني خالي ميكني.
اما با همه اين حرفها، ما در غرب تهران با زوج جوان و تحصيلكردهاي گفت و گو كردهايم كه با تهيه جهيزيه ايراني پا به صحنه اين جهاد اقتصادي گذاشتهاند تا به همگان ثابت كنند جنس ايراني با كيفيت و با دوام است و ميتوان به آن اعتماد كرد.
مهديه حاجعلياكبري و محمدحسن مرصعيپور زوج جواني هستند كه 2سال از زندگي مشتركشان ميگذرد؛ آنها با قاطعيت ميگويند از اينكه كالاي ايراني را براي جهيزيه انتخاب كردهاند پشيمان نيستند و تأكيد ميكنند كه بايد در اين زمينه از سوي خود مردم فرهنگسازي صورت بگيرد.
در خانه آنها هرجا كه پا ميگذاري جنس ايراني ميبيني مگر چند وسيله كه به گفته اين زوج جوان هديه ازدواجشان از سوي دوستان و آشناياني است كه از تصميم آنها مطلع نبودهاند.
کالای داخلی
شوق همسر، رضايت پدر و اشتياق مادر
خانم حاجعلياكبري از زماني كه مقام معظم رهبري (مدظلهالعالي) در سال 91بر استفاده از كالاي ايراني تأكيد ميكنند تصميم ميگيرد كه جهيزيه ايراني را انتخاب كند؛ تصميمي كه با موافقت همسرش مواجه ميشود؛ « بعد از سخنراني مقام معظم رهبري كه توصيه كردند كالاي ايراني بخريد، من اين تصميم را گرفتم و همسرم نيز با ذوق و شوق از تصميم من استقبال كردند.
البته براي مادرم خيلي مهم بود كه حتما جهيزيه دخترش شامل اجناس خارجي آن هم با ماركهاي معتبر باشد، به همينخاطر ابتدا با تصميم من مخالفت كرد. بارها ميگفتند اگر شده كم جهيزيه ميدهم ولي بايد حتما خارجي باشد. پدر هم به اين مسائل ورود پيدا نميكردند ولي مطمئن بودم از تصميم من راضي بودند.
تا اينكه مادر نيز پس از اينكه بيانات مقام معظم رهبري (مدظلهالعالي) در اين زمينه را گوش دادند خريد جهيزيه ايراني برايشان مهم شد و با اشتياق مرا همراهي كردند و از آن روز بود كه من و مادر، قدم در اين راه گذاشتيم.»
راه سخت خريد جنس ايراني در بازارهاي تهران!
خانم حاجعلياكبري راه سخت خريد جنس ايراني در بازاري كه در آن، بيشتر اجناس خارجي به چشم ميخورد را اينگونه بيان ميكند: «متأسفانه هيچ منبعي براي خريد جنس ايراني نداشتيم چرا كه تبليغ چنداني در روزنامهها و سايتها در اين زمينه صورت نميگيرد. تنها ميتوانستيم بهترين ماركهاي ايراني را از كساني بپرسيم كه از آنها استفاده كردهاند.
البته بعدها تعميركاراني كه وسايل ايراني را تعمير ميكنند نيز كمك زيادي به ما كردند و ماركهايي را به ما پيشنهاد دادند كه كمتر خراب ميشود و ديرتر به تعميرگاه ميآيد. مادرم پس از يك تحقيق دوماهه با استفاده از اين روشها فهرستي تهيه كردند و ما براساس آن اقدام به تهيه جهيزيه كرديم.
كمتر مغازهداري بود كه ما را به خريد جنس ايراني ترغيب كند. اگرچه اكثر آنها معتقد بودند كه در حال حاضر اجناس ايراني در كيفيت و زيبايي با جنس خارجي برابري ميكنند و حتي بعضي وسايل ايراني بهتر از همان جنس در نوع خارجي هستند ولي چون اجناس خارجي طرفداران بيشتري دارد ما نيز مجبور هستيم به توزيع جنس ايراني «نه» بگوييم. البته برخي مغازهداران نيز بودند كه اجناس ايراني داشتند و وقتي از تصميم ما مطلع ميشدند ابراز خوشحالي ميكردند.»
چيني ايراني، مارك خارجي!
وقتي براي خريد ظروف چيني به بازار شوش رفتيم يكي از فروشندگان عنوان كرد كه «اكثر ظروف چيني موجود در بازار ايراني است ولي ما مجبوريم براي اينكه مشتريان آنها را خريداري كنند مارك خارجي به آن بزنيم .» آنها ميگفتند:
« برخلاف اينكه چيني ايراني بسيار خوش ذوق و با كيفيت ساخته ميشود ولي كسي آن را نميخرد و ما مجبوريم براي بالارفتن فروش اين كار را انجام بدهيم، درحاليكه اين ظروف چيني را براي هتلهاي كشورهاي مختلف كه برايشان خيلي مهم است ظروفشان چيني باشد، ميفرستيم و با استقبال زيادي مواجه ميشود. ولي هر كسي كه وارد مغازه ميشود و ما ميگوييم كه اين چيني ايراني است نميخرد». معمولا براي مغازهدارها جاي تعجب داشت كه بهدنبال چيني ايراني هستيم.
جنس ايراني مظلوم و بيهياهو!
وقتي براي خريد وسايل برقي ايراني به بازار رفتيم تنها 2يا 3نمايندگي در رابطه با فروش جنس ايراني وجود داشت. البته براي خريد يكسري از لوازم برقي بزرگ زياد اذيت نشديم ولي وقتي بهدنبال وسايل برقي كوچك مثل آبميوهگيري و زودپز و چرخ گوشت رفتيم خيلي اذيت شديم و بايد ساعتها پرسوجو ميكرديم.
شايد باورتان نشود اما براي خريد قاشق و چنگال ايراني ساعتها بازار را گشتيم و در نهايت در يكي از كوچهپسكوچههاي بازار شوش توانستيم مغازهاي پيدا كنيم كه قاشق و چنگال ايراني ميفروخت. در تحقيقات اجاق گاز نيز يادم هست كه مارك ايراني نميشناختيم. مادرم زحمت زيادي كشيدند و خيلي تحقيق كردند و وقتي كه اجاق گازم را پيدا كردند متوجه شديم كه اين مارك ايراني، برند برتر سال شده بود.
امان از بيخبري!
آقاي مرصعيپور نيز همچون همسرشان از تبليغات ناكافي كالاي ايراني گلايه ميكند و ميگويد: «خريد كالاي ايراني يك بحث كاملا معقول است. در اكثر كشورهاي جهان در يك دورهاي براي اينكه ميخواستند به يك سطح خاص اقتصادي برسند مردم را به خريد كالاي ملي تشويق ميكردند.
افراد جامعه و مسئولين بايد فكرشان جنس ايراني باشد و اگر اين نگاه در كشور حاكم شود ديگر همه از خريد كالاي ملي حمايت خواهند كرد. ما انتظار داريم سايتي، روزنامهاي يا رسانهاي پيدا شود كه جنس ايراني را تبليغ و معرفي كند و به همه مردم بگويد كه بسياري از اجناس خارجي معادل ايراني خوب دارد؛ اما متأسفانه كسي از اين موضوع خبر ندارد. به اعتقاد من مشكل تبليغات در خريد كالاي ايراني بسيار اساسي است و بايد به فكر رفع آن بود.
براي رفع اين مشكل بايد ابتدا اجناس ايراني معرفي شوند و بعد مقايسه كيفيتي و قيمتي بين 2جنس ايراني و خارجي صورت گيرد. پس در كنار بُعد فرهنگي قضيه كه بسياري از ما معتقديم فرهنگسازي خوبي در زمينه جنس ايراني صورت نگرفته بايد گفت كه خيلي افراد از روي بياطلاعي درخصوص اجناس ايراني با كيفيت نسبت به خريد آن اقدام نميكنند».
3بار تعمير يخچال خارجي در 9ماه؟!
خانم حاجعلياكبري و همسرشان با اعلام رضايت از خريد ايراني ميگويند:« نكته جالب اينجاست كه در دوستانمان افرادي هستند كه جهيزيههايشان شامل انواع ماركهاي برند خارجي بود ولي خيلي از آنها وسايلشان را چندين بار تعميرگاه برده بودند. حتي يكي از دوستانمان يخچال سايد با مارك معروف گرفته بود و اكنون كه 9ماه از زندگي مشتركشان ميگذرد آنها 3بار اقدام به تعمير آن كردهاند.
بعد از من ميپرسيدند واقعا مارك اجناس شما ايراني است و تا به حال خراب نشده؟ همين كه از من اين سؤال را ميكردند يعني به كاركرد خوب جنس ايراني يقين پيدا كردهاند. در حال حاضر نيز خدا را شاكريم كه از همه وسايلمان راضي هستيم». آنها معتقدند يك دوره زماني طول ميكشد تا ثابت شود كه جنس ايراني هم ميتواند با جنس خارجي رقابت كند و حتي جايگزين آن شود.
باور غلط خانوادههاي ايراني
خانم حاجعلياكبري و آقاي مرصعيپور هر دو به نقش باورهاي قديمي و غلط خانوادهها در عدماستقبال از كالاي ايراني اشاره ميكنند و ميگويند: «بارها از سوي خيلي از خانوادهها ميشنويم كه در توجيه عدمخريد جهيزيه ايراني ميگويند جوان ما در حال ازدواج است و مثلا چون دانشجوست نميتوانند دوباره سال بعد اگر اين يخچال خراب شد براي خريد يخچال جديد هزينه كنند، پس جنسي براي او ميخريم كه فعلا برايش كار كند يا ميگويند ما كه هزينه ميكنيم وجدانمان اجازه نميدهد چيزي بخريم كه نياز به هزينه دوباره داشته باشد.»
خانم حاجعلياكبري در تأييد اين صحبتها ميگويد: «من بارها شده با دوستانم در اين زمينه صحبت كردهام و آنها نيز راضي شدهاند ولي واقعا جلب رضايت خانوادهها براي تهيه كالاي ايراني در جهيزيه خيلي سخت است و فكر نميكنم با توصيه درست شود.
گذشت زمان بايد به اين خانوادهها كمك كند تا اين فكر اشتباه را از ذهنشان بيرون كنند يا اينكه حرف ديگران برايشان ارزش نداشتهباشد. چون خيليها ميگويند كه حرف شما درست است اما بقيه چه ميگويند. مگر غيراز اين است كه خواهند گفت پدر دختر پول نداشت بخرد يا براي دخترش ارزش قائل نشد.
توصيه من به اين مادران اين است كه مثل مادر بنده رفتار كنند. ايشان نيز از سوي ديگران در معرض اين حرفها و كنايهها قرار ميگرفتند ولي با كمال افتخار ميگفتند كه من و دخترم ميخواهيم به جنس ايراني اعتبار ببخشيم و با عمل به توصيه مقام معظم رهبري به اقتصاد كشور كمك كنيم.
پس هيچچيزي براي من مهم نيست. مادر من بين فاميل خودشان خيلي مورد هجمه قرار گرفتند. تا حرف جهيزيه ايراني را زدند همه آنها گفتند كه واقعا ما براي شما متأسف هستيم، اين چه كاري است كه داريد ميكنيد؟ زندگي دخترتان 2روز ديگر خراب است و آن موقع چه جوابي داريد بدهيد ولي مادرم در جوابشان همين حرفها را ميزدند و اصلا برايشان مهم نبود.
در واقع همه آن كنايهها هيچ خللي در تصميم ما وارد نكرد و رضايت ما از جنس ايراني اكنون بهترين پاسخ براي اين كنايههاست».
زندگي هميشه جاري است!
«زندگي هم با جنس ايراني ممكن است و هم با جنس خارجي. از نظر من اصلا اين حرفها مهم نيست. اينكه فلان فرد اجناس جهيزيهاش ايراني است فقط يك هفته اول زندگي برسر زبانها ميافتد و حرفهايي كه در اين خصوص زده ميشود هيچ نقشي در اصل زندگي مشترك ندارد
. ما تلاش كرديم كه اين فرهنگسازي را صورت دهيم. مثلا از بين دوستان من يك نفر نه همه وسايلش را ولي تعداد قابلتوجهي از جهيزيهاش را از جنس ايراني انتخاب كرد. حتي يكبار با مادرش به خانه ما آمدند و تمام وسايل ما را ديدند و ليست كردند و اسم تمام كالاهاي ايراني را كه ما گرفته بوديم دانهدانه نوشتند. اين موضوع براي ما جاي خوشحالي دارد كه توانستهايم كاري انجام دهيم كه به توليدكننده و توزيعكننده ايراني كمك كند.»
امان از حرف مردم!
خانم حاجعلياكبري اما از بازخوردهاي نادرست برخي در اين زمينه گلايه ميكند:«بازخوردهاي ديگران نيز يكي از مشكلاتي بود كه ما در اين مسير داشتيم. مثلا من بين دوستانم اصلا توقع نداشتم كه چنين بازخوردهايي را نشان بدهند؛ گاهي اوقات كنايه ميزنند و ميگويند كه هنوز اجناس شما كار ميكند؟ چطور چنين كاري را انجام دادي؟ ريسكش زياد بوده ؟ اگر 2روز ديگر خراب شود ميخواهيد چهكار كنيد؟ شما بايد چند وقت ديگر هزينه كنيد و دوباره اين وسايل را بگيريد؟ خيلي اين حرفها و كنايهها را از دوستان و اقوام شنيدهام ولي همه اين حرفها هدفمان را در ذهنمان كمرنگ نكرد. برايم ديگر شنيدن اين حرفها خيلي مهم نيست چراكه بايد چندنفر مثل ما چنين اقدامي انجام دهند تا فرهنگسازي در اين زمينه صورت گيرد و مردم به خريد جنس ايراني ترغيب شوند.»
تفاوت در قيمتها
«قيمت اجناس ايراني با اجناس خارجي در برخي از كالاها متفاوت بود و در برخي ديگر تفاوت فاحشي نداشت. مثلا يخچال و فريزر ايراني با كيفيت شايد از نظر قيمت با برخي از يخچالها و فريزرهاي خارجي برابري ميكرد ولي سرويس چوب ايراني با خارجي خيلي تفاوت قيمت داشت. البته اجناس ايراني غالبا ارزانتر بود ولي اختلاف قيمت چشمگيري هم نداشت.»
جهاد براي كمك به اقتصاد كشور
آقاي مرصعيپور براي جوانان درشرف ازدواج توصيههايي دارد: «بايد توجه به جنس ايراني در همه سطوح جامعه به يك فرهنگ تبديل شود. در ميان اجناس، واقعا چيزهايي هست كه نوع ايراني آن كيفيت خوبي دارد پس بهتر است كه زوجهاي جوان در خريد جهيزيه و وسايل منزلشان از ميان آن اجناسي كه ايراني آنها با خارجي برابري ميكند، جنس ايراني را انتخاب كنند و اين دغدغهها در آنها وجود داشته باشد.
در خيلي از موارد واقعا جنس ايراني به جنس خارجي تنه ميزند و ما بايد در اين زمينه با خريد جنس ايراني جهاد كنيم. در بعضي از محصولات مثل پوشاك، ما از برندهاي ايراني خيلي خبر نداريم. پس لازم است در امور مختلف فهرستهايي باشد كه افراد بتوانند با مراجعه به آن، جنس ايراني را تهيه كنند و بهخاطر موقعيت خاص كشور و تأكيد بر اقتصاد مقاومتي دغدغه خريد كالاي ايراني را داشته باشند.»
ایرانی، ایرانی بخرد و به کنایهها بیتوجه باشد!
دکتر فائزه مصلحی- «امروز خوشبختانه بسیاری از محصولات و مصنوعات داخل کشور برتر و گاهی بسیار برتر از مشابههای بیرونی و خارجی است.
چرا ما بايد نسبت به مصنوعات خودمان بياعتنا باشيم؟ گذشت آن روزي كه وابستگان به دستگاه قدرت بهدست خودشان و با بيانات زهرآگين خودشان تلقين ميكردند كه ايراني قادر به توليد و ساخت نيست. آنها ايران را عقب انداختند. آنها به روح ابتكار و شوق كار در كشور لطمه زدند. انقلاب آمد وضع را عوض كرد. امروز جوانان ما پيچيدهترين كارها را دارند انجام ميدهند. اين همه زيرساخت در كشور بهوجود آمده است براي كارهاي بزرگ، اين همه كارهاي پيچيده فني با ذهن و ابتكار جوان ايراني دارد انجام ميگيرد. مسئولين دنبال اين كارند. امروز بايد رو بياورند همه به سمت مصنوعات و توليدات داخلي؛ اين بايد يك فرهنگ شود.»
آنچه مطالعه كرديد بخشي از بيانات مقام معظم رهبري در ديدار جمعي از كارگران كشور است؛ صحبتهايي كه چند سالي است از سوي معظمله بيشتر شنيده ميشود ولي متاسفانه هنوز با جاي خالي فرهنگي كه بايد در اين زمينه ايجاد شود، مواجه هستيم و بسياري از ايرانيها هنوز تصميم نگرفتهاند كه بهخاطر ايراني بودنشان جنس ايراني بخرند درحاليكه مردم خيلي از كشورهاي ديگر براي حمايت از توليدكنندگانشان كالاي ملي را انتخاب كردهاند.
اين روزها كشورمان در شرايط سخت اقتصادي قرار دارد كه براي خروج از اين بحران نياز است افراد جامعه از توليدكننده ايراني و جنس ايراني حمايت كنند تا چرخ كارخانهها بچرخد و توليدكننده ايراني دلگرم شود؛اما اين دغدغه در بين بسياري از مردم ديده نميشود. افراد جامعه مطمئن باشند كه با اين كارشان توليدكنندگان ايراني بيشتر از گذشته در كيفيت اجناس خود دقت كرده و توليدات آنها به جايي خواهد رسيد كه با اجناس خارجي رقابت خواهد كرد.
براي اين كار نياز به فرهنگسازي داريم و بايد خود مردم شروعكننده اين حركت باشند. اينكه يك زوج جوان تصميم ميگيرند جهيزيه خود را با اجناس ايراني تهيه كنند اميد تازهاي به توليدكننده ايراني خواهد بخشيد و اگر 10زوج ديگر نيز اين كار را كنند بهطور قطع فرهنگسازي مناسبي صورت ميگيرد.
نكته ديگر اينكه متاسفانه فرهنگ نامناسبي كه در كشورمان جاخوش كرده اين است كه افراد بهوجود ماركهاي خارجي بر لباسها و وسايلشان افتخار ميكنند درحاليكه اين كارشان اشتباه است.
تفاخر چه در اين زمينه و چه در شرايط ديگر يكي از آن ويژگيهاي منفي است كه باعث ميشود آدمها هويت حقيقي خود را در داشتههاي بيروني خود جستوجو كنند. در واقع خريد كالاي خارجي اين روزها به نوعي تفاخر و تكبر تبديل شده است درحاليكه در روايتي از امامباقر(ع)داريم هركسي كه تكبر و تفاخر ميكند، چه كم و چه زياد، به همان اندازه از خرد او كاسته شده است.
اما نكته مهم در اين ميان توجه به حرف مردم است. بارها شنيدهايم بهخصوص در تهيه جهيزيه كه افراد براي فرار از حرف مردم، خودشان را به زحمت زيادي مياندازند و بيش از توان خود خريد ميكنند. يا وقتي يك فرد را تشويق به خريد جنس ايراني ميكنيم مدام ميشنويم كه ميگويد جواب حرف مردم را چه بدهم درحاليكه اين عذري بدتر از گناه است.
شما با اين اقدام از كشورت حمايت ميكني و اين چيز كمي نيست پس نبايد به حرف مردم توجه كني. وقتي منطق به شما ميگويد كه براي كمك به اقتصاد كشور بايد جنس ايراني بخري انتظار است كه شما بقيه را در اين زمينه راهنمايي و ارشاد كني نه اينكه با حرف آنها دست از هدف با ارزش خود برداري. انسانها بايد ياد بگيرند با معيارهاي ديگران زندگي نكنند پس نگذاريد افراد، سبك زندگي نادرست خود را به شما ديكته كنند بلكه در عمل به آنها نشان دهيد كه كاري كه انجام دادهايد درست است.
البته در اين ميان قسمتي از كار نيز بهعهده توليدكننده ايراني است كه بايد جنس با كيفيت در اختيار مصرفكننده قرار دهد. در واقع اگر فرهنگسازي خوبي نيز در اين زمينه صورت گيرد؛ اما توليدكننده نخواهد جنس خود را با كيفيت كند خيلي زود اين موجي كه ايجاد شده خاموش ميشود؛ نبايد اجازه دهيم مصرفكننده از خريد جنس ايراني مايوس شود و خداي نكرده با خود بگويد كه حق با كساني بود كه ميگفتند جنس ايراني نخريد.
اما نكته پاياني اينكه اگر در مورد اجناسي كه هنوز معادل ايراني آنها با كيفيت خوب در بازار نيست، اصرار داريد كه همان خارجي تهيه شود، از خريد اجناسي كه مطمئن هستيد ايراني آنها با كيفيت بالا در كشور توليد ميشود، دريغ نكنيد. مطمئن باشيد با همين خريد كوچك، كمك بزرگي به اقتصاد كشور خود كردهايم و توليدكننده ايراني وقتي ببيند رغبت به خريد جنس ايراني اينگونه در بازار بهوجود آمده است كاري خواهد كرد كه اجناسش با كالاي خارجي رقابت كند.
پارس