محبت به بچه ها
نعیمه اشراقی در این ارتباط یادآور میشود: «حضرت امام (ره) خیلی با عاطفه و مهربان بودند. نسبت به بچهها خیلی علاقهمند بودند. با یک بچه کوچک مثل همان بچه رفتار میکردند همه عاشق ایشان بودند. نسبت به بچهها علاقه خاصی داشتند، چون بچهها را خیلی پاک میدیدند. بچهها را به فطرت خودشان نزدیکتر میدیدند. بچههای شهدا را در ردیف بچههای خودشان دوست داشتند و خدا میداند که در حق این کودکان چه دعاهایی میکردند و چه سفارشهایی که داشتند.»
وی ادامه میدهد: «صبح شنبه (آخرین روز) حال امام خمینی(ره) نسبتاً خوب بود، با سختی گوشه چشمشان را باز کردند و با اشاره فرمودند: علی (نوه کوچک امام) را بیاورید که ببوسمش.» و این آخرین بار بود که امام (ره) با نوه عزیزش وداع کرد.
خانم صدیقه مصطفوی دختر امام (ره) نیز اظهار میکند: «من اولین فرزند بودم و خیلی به من علاقه داشتند و فوقالعاده احترام به من میگذاشتند. توی اتاق ایشان که میرفتم مینشستم اگر مثلاً آب میخواستند یا یک دارویی میخواستند به من نمیگفتند.
یک وقت میدیدم آقا بلند شده و میرفتند لیوان آب یا دارویشان را میآوردند، من ناراحت میشدم میگفتم آقا به من بگویید. اما احترام میگذاشتند. عقیدهشان این بود که من دیگر سنم بالا است، مادر چندین اولاد هستم، بنابراین به من احترام میگذاشتند، البته آقا همه اولادشان را یکسان دوست داشتند هر کدام که به دیدارشان میرفتند عقیدهشان این بود که او را از همه بیشتر دوست دارد این اخلاق را نداشتند که فرق بگذارند. (1)
پی نوشت:
1- شهاب سبز، زندگی خصوصی امام خمینی (ره)، علیرضا متولی ص ۱۲۳.
خط امام