سلام بر طلایه دار لشکر آفتاب، معدن وقار و شرف، ترجمان کتاب نفیس استقامت، درسآموز شور و شکیب و شهامت، ترنّم گلبوته های اطاعت، زیور هرچه صداقت، فرزانه ترین فریادِ تاریخ و ماندگارترین یادِ زمانه، حضرت خمینی، سلام اللّه علیه. همو که از اندیشه اش گل میبارید و از روح صبور و بلندش عطر گلستان محبت میتراوید. همو که در وجودش، شهامت و محبت، صلابت و مهر، زهد و جهاد، عرفان و سیاست، و عشق و کیاست تجلی یافته بود. دستی بر سر یتیمان و مستضعفان داشت و با دست دیگر پایه های تخت ابرقدرتها را می لرزاند. در باغچه وجودش، شمشیر با گل پیوند میخورد و در حنجره اش فریاد با مناجات مأنوس میشد و در قلبش فولاد با حریر آشتی میکرد.
خرداد، ماه اشک و آه
خرداد، ماه اشک و زخم است. اشکی که همیشه بر گونه هایمان جاری است و زخمی که هرگز التیام نخواهد یافت. خرداد، ماه ماتم و غم است. ماتم درعزای والامردی که در سایه مردانگی و تدبیرش هویت پنهان خویش را باز یافتیم. خرداد، ماه اندوه است. اندوه فراق مرزبان حماسه و ایثار. مردی که ستایش تمام عصرها و نسلها را در پیشگاه خویش برانگیخته است. خرداد، ماه اشک و آه است. در وداع مردی که با آمدنش شبهای تاریک و بیترانه ما را به صبح دلانگیز و سپید رهایی مبدّل ساخت. آری او، مرد تنهای صحنه های آتش و خون، پاکمردی از بیشه عدالت و ایمان، و آزاد مردی بیمانند در جهان معاصر بود که آزاد مردان عالم از شمیم نفسهای گرمش، به زندگی سلام گفتند.
امام خمینی(ره)، منادی اسلام زنده
امام خمینی(ره)، با بینش وسیع خود، منادی اسلام زنده و پویا در اندیشه و عمل است و پیروزی انقلاب اسلامی مهمترین حاصل سالها تلاش فکری و جهادی ایشان در عرصه احیای دین و اصلاح جامعه بود که از نظر عمق و گستردگی و آثار با هیچ کدام از نهضتهای صدساله اخیر قابل مقایسه نیست. انقلاب اسلامی که امام رهبری آن را بر عهده داشت و آشکارا بساط طاغوت و شیاطین را در هم ریخت، در دایره حرکت تاریخی صرف محدود و خلاصه نمیشود؛ بلکه مشمول قلمرو وسیعی است به گستردگی پیام اسلام و رسالت انبیای عظام و اولیای کرام. امام خمینی(ره)، ثابت کرد که اسلام زنده است و میتواند مبنای نظامی اجتماعی قرار گیرد. او افکار خفته جهان اسلام را بیدار کرد و بذر حکومت جهانی اسلام را کاشت و نموداری از اندیشههای اسلام ناب را در مسأله حکومت و نظام اسلامیبه جهان و جهانیان معرفی کرد.
جهان اسلام، و امداد امام خمینی(ره)
تفکر و اندیشه امام خمینی(ره)، بدون شک تأثیر به سزایی دربیداری و وحدت مسلمانان جهان داشته است. بنابراین جهان اسلام در عصر حاضر وام دار امام خمینی(ره) و آرمانهای والای اوست و هم اوست که اسلام ناب محمدی را در برابر اسلام امریکایی قرار داده است و هم اوست که فریادگر پیوند محکم دین و سیاست و فراخواننده مردم مسلمان برای استقرار حکومت اسلامی است. او، رهبری است که مسلمانان و مستضعفان را در مبارزه علیه ظلم و استبداد یاری کرد و جهان اسلام را حیاتی نو بخشید. او به امت اسلامی وحدت بخشید و جمع پراکنده مسلمانان را به هم پیوند زد و آنان را در برابر دنیای کفر و استکبار متحد ساخت. از این رو، شعاع عالمتاب آن آموزگار بزرگ، هماره راهگشای امت اسلامی و مستضعفان جهان خواهد بود و نیز اندیشه های آن احیاگر بزرگ دین و مصلح اجتماعی، هماره چون چراغی فرا راه نسلهای تشنه آزادی و عدالت در سراسر گیتی، و به ویژه جهان اسلام روشنی خواهد بخشید.
طمأنینه امام(ره)
امام خمینی(ره) در پرتو ایمان به خدا و یاد او، از چنان آرامش قلب و طمأنینه ای برخوردار بودند که اوضاع گوناگون و متضادی از قبیل مصائب بزرگ و گرفتاریها، یا خوشی و پیروزیها هرگز ایشان را هیجان زده نمیکرد و در روال برنامه روزمره ایشان نیز تأثیری نمی گذاشت. به همین دلیل بود که آن امام والا مقام هیچگاه کنترل خویش را از دست نمیدادند و نظم و انضباط دقیقی که در کارهایشان داشتند، به هم نمی خورد.
امام و زیارت تربت شهیدان
حضرت امام(ره)، با زیارت زنده بودند، و زیارت خود فصلی از زندگی پرافتخار آن گرامی بود. فصلی درخشان و پربار چون دیگر فصول زندگی پرخیر و برکت آن فرزانه. ایشان همانطور که برای زیارت قبور پیشوایان معصوم(ع) و اولیای الهی اهمیتی عظیم قایل بودند، زیارت تربت عالمان دین و شهیدان راه عدالت و آزادی ارزشی وصف ناپذیر در نظر ایشان داشت به گونهای که وقتی پس از سالها دوری از وطن در میان سیل جمعیت عاشق، به میهن تازه از ستم رسته قدم مینهد، پیش از هر اقدام دیگر به بهشت زهرا(س)، میشتابد و با شهیدان تجدید پیمان میکند، و احترام فراوان خویش را نسبت به پروانگان سبکبال شمع ولایت اظهار میدارد. امام(ره)، با زیارت مزار شهیدان روح مبارزهجویی و ظلم ستیزی و سازش ناپذیری با ستمکاران و دیوسانان را در وجود خویش زنده نگاه میداشت.
داغ فراق
چگونه توصیفش کنم؟ از افتخار به بسیجی بودنش، از مردم شناس بودنش که هنری بزرگ برای حکومت کردن است، یا از مربی بودنش و پاسدری از دین و مذهب در طول زندگی پربارش بگویم؟ همین بس که او روح اللّه الموسوی الخمینی بود که میلیونها قلب در داغ فراقش سوخته اند و می سوزند؛ چون امامشان رخت بربست و دل اندوهگین و چشم اشکبارشان را برای همیشه آبشار غم ساخت. یاد آن گرامی همیشه در دلهای عاشق و بیقرار، زنده و جاودان باد.
لحظه وصال
امام خمینی(ره)، هدفها و آرمانها و هر آنچه میبایست ابلاغ کند، گفته بود و در عمل نیز تمام هستیاش را برای تحقق همان هدفها به کار گرفته بود. در آستانه نیمه خردادسال 1368 خود را آماده ملاقات عزیزی میکرد که تمام عمرش را برای جلب رضای او صرف کرده بود و قامتش جز در برابر او، در مقابل هیچ قدرتی خم نشده، و چشمانش جز برای او گریه نکرده بود. سرودههای عارفانهاش همه حاکی از درد فراق و بیان عطش لحظه وصالِ محبوب بود.
حقیقت همیشه زنده
رحلت حضرت امام خمینی(ره)، نیز همچون حیاتش منشأ بیداری و نهضتی دوباره شد و راه و یادش جاودانه گردید. چرا که او حقیقت بود و حقیقت همیشه زنده است و فناناپذیر. او جلوهای از جلوههای کوثر بود و کوثرِ ولایت همواره در زمین و زمان جاری است. حکایت آن عبدصالح خدا و امام دلیر مردان و سبزقامتان تاریخ اسلام همچنان باقی است؛ زیرا حیات این ملت به اعتبار نَفَس قدسی او امکان تجلی و بقا یافت.
گرکسی هست که فریاد کند بودن را همه از همت آن رند خداجو باشد
جدایی ناپذیر بودن دین از سیاست
حضرت امام(ره)، دین اسلام را آیین هدایت بشر در تمام ابعاد و ادوار زندگی فردی و اجتماعی می دانست و از آنجا که روابط اجتماعی و سیاست جزئی تفکیک ناپذیر از حیات بشری است، در عقیده امام خمینی(ره)، اسلامی که صرفا محدود در جنبه های عبادی و اخلاقی فردی معرفی شود و مسلمانان را از دخالت در سرنوشت خویش و مسایل اجتماعی و سیاسی باز دارد، اسلامی تحریف شده «آمریکایی» است. او نهضت خویش را نیز بر مبنای اندیشه جدایی ناپذیر بودن دین از سیاست آغاز کرد و ادامه داد.
از این رو، پس از پیروزی انقلاب اسلامی علاوه بر تشکیل حکومت اسلامی با شیوه های غیر از نظامهای سیاسی معاصر، به احیای شعائر اجتماعی اسلام و روح سیاسی احکام اسلامی پرداخت. احیا و برگزاری مراسم نماز جمعه و مراسم نماز در اعیاد بزرگ اسلامی در سراسر کشور به عنوان آیین عبادی سیاسی و طرح مسایل و مشکلات جامعه اسلامی داخل و خارج کشور در خطبه های نماز جمعه و اعیاد مذهبی نمونه ای از آن است.
بازگشت به هویت فطری
امام خمینی(ره) به اصلاح جامعه انسانی و نجات بشر از سلطه اصحاب شیطان و بازگشت بشریت به هویت فطری خویش ـ که الهی و رحمانی است ـ می اندیشید و مبارزه را از این زاویه می نگریست. او پیش از آن که دیگران را دعوت کند، خود به این مبانی معتقد و عامل بود و راز تأثیر شگرف پیام و کلام وی در روح مخاطبانش که تا مرز نثار جان پیش میرفت ـ در همین نکته نهفته بود.
خوسازی و جهاد درونی
امام خمینی(ره)، زمانی در نقش رهبری انقلاب اسلامی ظاهر شد که سالها پیش از آن مراحل مختلف تهذیب نفس و جهاد اکبر و کسب فضایل معنوی و معارف حقیقی را در سطوح عالی گذرانده بود. او خودسازی و جهاد درونی را مقدم بر مبارزه بیرونی میدانست و حتی میفرمود: فراگیری علوم مختلف و علم توحید نیز اگر توأم با تهذیب نفس نباشد، حجابی بیش نیست و ره به حقیقت نخواهد برد.
نیایش شبانه
جهان، افراد برجسته مبارز و با نفوذی بسیاری به خود دیده است، اما آنچه کار امام(ره) را برجسته نشان میدهد و انقلاب او را از سایر انقلابها متمایز میسازد و به قیام انبیا می پیوندد ، این نکته است که در ایران، مردی وارد عرصه انقلاب اسلامی شد که به گفته تمام کسانی که با وی سر و سرّی داشتند، از بدو تکلیف تا روزهای آغاز نهضت و از آن زمان تا روز وداع و فراق، حتی یک شب نماز شب و نیایش شبانه اش ترک نشد، تا چه رسد به واجبات و فرایض دینی.
دعوت به همدلی و وحدت
حضرت امام(ره)، سخت معتقد به وحدت امت اسلام در مقابل استعمارگران و دشمنان اسلام بود. دعوت به یگانگی و همدلی، بخش مهمی از پیامها و سخنرانیهای آن فرزانه بود. امام خمینی(ره)، هرگونه حرکتی را که به تفرقه صفوف مسلمانان منجر شود و سلطه استعمار را بر کشورهای اسلامی در پی داشته باشد، جایز نمی دانست. او با صدور فتاوایی خردمندانه، و پشتیبانی از اعلام هفته وحدت در جهان اسلام در سالروز ولادت پیامبر گرامی اسلام(ص)، و صدور پیامهای وحدت آفرین، راههای عملی وحدت شیعه و سنی را ارائه کرد. ایشان در تمام دورانی که رهبری انقلاب اسلامی را به عهده داشتند، در برابر کوششهایی که به منظور ایجاد تفرقه و شکاف در میان شیعه و سنی انجام میگرفت، آشکارا به مبارزه برخواست و موفقیت های چشمگیری نیز به دست آورد.
آغازگر دورهای پرشکوه
حضرت امام خمینی(ره) در دورانی انقلاب اسلامی ایران را به ساحل پیروزی رساند که جامعه بشری در تضاد و تعارض بین فطرت الهی خود با تحولات مادیگرایانه دنیا به دنبال چارهای اساسی برای رفع آن تلاش میکرد. اندیشههای پاک و نورانی این مرد نمونه تاریخ در حوزه های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی که الهام از منابع غنی اسلام بود، بی درنگ دلها را به خود جلب و جذب نمودو آغازگر دورهای پرشکوه و با عظمت بود. پیام جان بخش امام(ره)، بر این معنای عمیق استوار شده بود که اسلام میتواند تمدنی قوی و بالنده و عالَمگیر بنا نهد. تمدن اسلامی که امام(ره) خواستار آن بود، به جهانیان فهماند که بُعد الهی و مادی انسان نه تنها با یکدیگر در تعارض نیستند، بلکه در پرتو تعالیم حیات بخش و انسان ساز الهی، میتوانند در هیأتی واحد سامان یابند و به تکامل برسند.
احیای معنویت
بی تردید از برجسته ترین الگوهای رفتاری و سیر و سلوک در عصر حاضر، امام خمینی(ره) است. او که تمام عمر را یکسره در طریق بندگی و اخلاص قدم زد و تمام هستی خود را وقف راه خدا و بندگی او نمود. او عشقی مخصوص به نماز و نیایش و دعا و تهجد داشت؛ به گونهای که واپسین لحظات زندگی او نیز آمیخته با عطر نماز و قرآن بود. نهضت پیامبر گونه او ـ که آزادی را برای ملت ما به ارمغان آورد و اهل قبله را در جهان شوکتی دوباره بخشید ـ زمینه ساز حیات دوباره دین و احیای معنویت و خودسازی و توجه به خدا در عصر مادیت شد.
شکست شیشه اشک
اماما، کاش یک بار دیگر چشم باز می کردی و مینگریستی چرخش پروانه های عاشق را بر گرد گلبرگهای پرپر شده ات. میدیدی که مردم چگونه در فراق تو از دل می گریند. هنوز داغ تو بر زخم های ما تازیانه میزند و عقده دلمان از چشمان اشکبارمان سرباز میکند. هنوز شکست شیشه اشکها، غلتیدن غمناله ها، سرخگونی افق، غوغای رنج در انبوه دیدگان مظلوم، کودکان بی قرار و گریان، زنان سیاهپوش و غم آلود، و مردان قامت شکسته و اندوهگین، در سوگ تو رنگی تازه دارند. کاش میدیدی پاک طینتان، چه با صفا از دشت خونین دلهایشان برایت عشق درو کردند و بر مزار پاک تو چگونه عاطفه هایشان را خرمن کردند و به نسیم کوی تو سپردند.
امام و زیارت امامان
امام(ره)، که از تبار «نور» بود، با «امامان نور» انسی همیشگی داشت. او که خود از سالکان کوی دوست و از رهپویان تیزپای طریق معرفت بود، نسبت به دیدار دوستان خدا و زیارت امامان برگزیده او اشتیاقی وافر و وصف ناشدنی داشت و از آنها بهره ها گرفت و از خرمن انسشان خوشه ها چیده بود و باید چنین باشد؛ چرا که اگر زیارت، نشان محبت است، کیست که از امام به اهل بیت عاشق تر باشد؟ و اگر زیارت، حاصل معرفت است، از امام عارف تر کیست؟ و اگر زیارت، وفای به عهد است، از امام وفادارتر به پیمان کیست؟ امام بدون عشق به زیارت و زیارتی که در خور او بود، هرگز نمیتوانست «امام» باشد. چه، او که میخواست حکومتی علوی بنیاد نهد، می باید سالها در نجف اشرف به زیارت مولایش علی(ع) نایل شود و راه و رسم «حکومت اسلامی» را از وی بیاموزد.
درس آموزی امام از مکتب اهلبیت(ع)
پاکان و اولیای حق به هر مرتبه ای از مراتب کمال که رسیده باشند، هرگز خود را از کسب فیض و بهره وری از برگزیدگان و واسطه های فیض خداوندی بینیاز نمی بینند؛ بلکه روز به روز بر عطش آنان افزوده میشود. امام خمینی(ره)، از جمله این افراد بود. او قبل از آن که پرچم اسلام را در این سرزمین بر دوش بکشد، شیوه «علمداری» را از علمدار کربلا فرا گرفته بود. او پیش از آن که «انقلابی حسینی» به پا کند، در کربلا آیین «پیروزی خون بر شمشیر» را در مکتب قافله سالار شهیدان آموخته بود. هنگامیکه تصمیم گرفت با فرعونیان زمانه به مبارزه برخیزد، پیشاپیش صبر و تحمل زندان و شکنجه و تبعید را از امام و جدش در کاظمین به ودیعه گرفته بود. آری، او که به پاخواست تا اسلام و تشیع را دوباره زنده کند، پیش از قیام، از یکایک پیشوایان دین وامامان شیعه درس احیاگری و پاسداری از دین و مکتب را آموخته بود.
راز جاودانگی امام
امام خمینی(ره)، مرد همیشه جاودان تاریخ است که از همان آغاز نهضت، پرچم پرشکوه حق و حقیقت را برپا کرد و در راستای خط پیامبران و امامان، به مبارزه آشتی ناپذیر با حق کُشان و باطل کیشان پرداخت و با توکل بر خدا، توانست ـ بدون هیچ سلاحی جز سلاح پر صلابت ایمان ـ بر قدرتهای تا دندان مسلح عصر خویش پیروز شود و حکومت خدا و حق را بر کنگره های حکومت باطل و طاغوت بنیان گذارد و این راز محبوبیت و جاودانگی امام است.
وارث نهضت های جاودانه
امام خمینی(ره) وارث نهضت های جاودانه ابراهیم بت شکن و موسای فرعون شکن و مسیحای صاحب نفس است. او مردی است که مجاهدت و مبارزه خستگی ناپذیر را از جدش رسول اللّه(ص) به ارث برده و علی وار در میدان نبرد با باطل قدم نهاد و حسینوار شعار نورانی «حیّ علی الجهاد» را سر داد تا تمدن باطل را نابود کند. آن سلاله پاک نبوت و عصاره ولایت، نهضت و حرکتش الهام گرفته ازنهضت پربار حسینی بود و از این رو، یزیدیان در برابرش توان مقاومت نداشتند. پس بیاییم ما نیز نه تنها در زبان، بلکه درعمل او را راهنما و راهبر خویش قرار دهیم.
جهاد اکبر
مبارزه با نفس را پیامبر گرامی اسلام(ص) جهاد اکبر میداند. نفس اماره همواره همراه انسان است و او را به طور مداوم به سوی باطل فرا میخواند و چه بسا باطل را نیز حق جلوه میدهد. بدون شک این مبارزه اصل تمام جهادها است و تا در آن پیروز نشویم، بر دشمنان خویش پیروز نخواهیم شد. امام خمینی(ره)، در طول زندگی پر برکت خود همواره بر این امر تکیه داشته و مردم را از اطاعت از فرمان نفس خویش بر حذر داشته است. آن فرزانه، آن قدر که مردم را به مبارزه با نفس دعوت کرد به هیچ مطلب دیگری سفارش نکرد؛ چرا که تا انسان نفس خود را لجام نکند و آن را زیر سلطه خویش در نیاورد، پیروزی نصیب وی نخواهد شد. پس بیاییم در آستانه سالگرد رحلت امام(ره)، با خدای امام پیمان ببندیم که از هر چه رنگ غیرخدایی دارد بپرهیزیم و با نفس خویش که خطرناکترین دشمن است، پیکار کنیم.
قهرمان جنبش ضداستعماری
امروزه ملت های دربند جهان با صاعقه ای که بر سر جنایت کاران فرود باریده و چشم انداز روشنی را در منظر محرومان گشوده است، از خواب بیدار شده اند و چشم انتظار رهایی و نجات از قدرت های فاسد و استعمارگرند و فجر پیروزی را به انتظار ایستاده اند. امروزه این حقیقت برای استعمارگران و سلطه طلبان روشن شده که جهان اسلام، بلکه مستضعفان جهان، از خواب غفلت بیدار شده اند و از این پس حاضر نیستند، سلطه استعمار را تحمل کنند و قهرمان این جنبش گسترده و فراگیر نیز از نظر آنان کسی جز آن پیر فرزانه، یعنی حضرت امام خمینی سلام اللّه علیه، نیست. از این روست که تمام توان خود را این بار درصحنه فرهنگی و تبلیغی به کار گرفته اند تا بلکه از این طریق بتوانند به اهداف شومشان ـ که همانا تضعیف خط امام(ره) است ـ نایل شوند و این امر، هوشیاری بیش از پیش مردم با ایمان و مسؤولان دلسوز را میطلبد.
حراست از اندیشه های امام
چهاردهم خرداد سالگرد رحلت مصلح کبیر و مجدد قرن و طلایه دار اسلام ناب محمدی(ص)، حضرت امام خمینی(ره)، است. مردی که خورشید وار ظهور کرد و اکنون در غروبش به سوگ ایستاده ایم. این روزها فرصت خوبی است برای اندیشیدن به آرمانهای والا و اندیشه های عمیق و تابناک آن ابرمرد تاریخ معاصر اسلام. ما نباید تنها به بزرگداشت، شعار و تبلیغات و عزاداری بسنده کنیم، بلکه باید بیش از هر چیز تلاش کنیم تا غبار فراموشی بر اندیشه های امام ننشیند. بنابراین، با توجه به توصیه های آن بزرگ، باید به حفظ و حراست از اصول خدشهناپذیر انقلاب اسلامی ـ که به وسیله آن بنیانگذار سترگ تبیین و ترسیم شد ـ اهتمام ورزید. اصولی که جوهره این انقلاب عظیم الهی را تشکیل میدهد و برای حراست آن، بهای بسیار سنگینی پرداخته شده وخون پاک هزاران شهید پاکباز به پای آن ریخته شده است.
در سوگ عارف وارسته
سالها از فقدان بزرگمرد تاریخ اسلام و انسانیت می گذرد. از فقدان جاودانه مردی که بیش از نیم قرن، با قامتی استوار پرچم آزادگی از قید و بند هرچه ضدخدایی است برافراشت و در جایگاه دعوت الی اللّه با حکمت و موعظه حسنه، خلیل وار، مردم را از عبودیت بتهای دوران جاهلیت معاصر بازداشت و به عبادت و پرستش خدای یکتا فرا خواند. بر خلاف دیگر عارفان، پس از طی بالاترین مراحل عرفان و شناخت، به جای عزلت و کناره گیری، به درون جامعه ره یافت و با خرد و کلان مسایل زندگی و حوادثِ واقعه ارتباط پیدا کرد و همین ارتباط مستقیم با مردم، باعث شد که با دَم عیسایی اش مردگان را احیا کند و غفلت زدگان را هشیار و بینا سازد.
حفظ ارزشهای اسلامی
امام خمینی(ره)، مردم را به احیای احکام الهی، پایبندی به دین اسلام به عنوان یک امانت، کوشش در راه معرفی و ترویج مکتب اسلام فرا میخواند و همواره بر حفظ انقلاب تأکید میکرد. وی همچنین بر حفظ روحیه صبر، مقاومت، ایثارگری ، فداکاری و شهادت طلبی و سلحشوری سفارش میفرمود و معتقد به حفظ معنویتی بود که ملت به سبب آن قیام و هزاران شهید را در این راه تقدیم کرد.
احترام به خانوداه و همسر
امام خمینی(ره)، بزرگ مردی ملکوتی بود که شایسته است رفتار و حرکات آن انسان وارسته برای ما الگو باشد. مطالعه جلوه های جاودانه زندگانی آن عارف و رهبر فرزانه، دیده ای روشن میطلبد و باور اندیشه آسمانی اش، محتاج قلبی سرشار از معرفت است. دقت در رفتار آن پیر ژرفاندیش ما را به یاد رفتار پیامبر خدا(ص)، میاندازد. آن آیت بصیرت، تمام وجودش با گوهرهای گرانبهایی از اسرار الهی زینت یافته بود. بنابراین، تأمل پیرامون نحوه زندگی آن حضرت و رفتار و حرکاتش در خانه و خانواده، میتواند بهترین نمونه برای زندگی مردم ما قرار گیرد. امام بزرگوار در عین قاطعیت در امور، بسیار متواضع بودند. هیچگاه در منزل به اهل خانه امر و نهی نمیکردند و کارهای شخصی را خود شخصا انجام میدادند. ایشان برای یک لیوان آب به کسی فرمان نمیدادند و همواره احترام خاصی برای همسرشان قائل بودند. نقل شده است که سر سفره غذا تا همسر محترمشان حاضر نمیشدند، ایشان به غذا دست نمیزدند.
اسوه مسلمانان
چه در خودسازی فردی و چه در تربیت اجتماعی «نمونه عملی» سهم عمده ای ایفا میکند. مقصود، سرمشق هایی است که تجسم آرمانها و عینیت یافته است. در زبان قرآن، از این گونه سرمشق های کمال و الگوهای تزکیه و تربیت، به «اسوه» یاد شده است. هم حضرت ابراهیم(ع)، در مسیر مبارزاتی توحیدی خویش، الگوی موحدان معرفی شده، و هم رسول گرامی اسلام(ص)، اسوه مسلمانان به شمار آمده است. این، توجه قرآن کریم را به تأثیر گذاری رفتار الگوها و قهرمانها بر رفتار پیروان و هواداران، نشان میدهد. حضرت امام خمینی(ره)، از جمله افرادی است که هم در مبارزات توحیدی و هم در اخلاق و معاشرت، سرمشق و اسوه مسلمانان است. امیدواریم که خداوند توفیق پیروی از این اسوه پاک را به همه مسلمانان و آزادگان جهان ارزانی دارد. انشاءاللّه.
سبقت در سلام
حالتی که هر کس دراولین لحظه برخوردش با دیگران دارد، آینهای است که درونش را نشان میدهد. سلام گفتن و دست دادن آیت ادب، تواضع و حسن خلق است. در حدیث آمده است که: از خلق و خوی حضرت پیامبر گرامی اسلام(ص) آن بود که با هر کس برخورد میکرد، اول او سلام میفرمود.» حضرت امام خمینی(ره) ـ که خود از سلاسله پاک رسول گرامی است ـ همچون ایشان در سلام گفتن همواره پیشی میگرفتند و هرگز کسی نتوانست در سلام کردن به حضرت، از ایشان پیشی گیرد. آن عزیز هرگاه به مجلس یا محلی وارد میشدند به همگان سلام میکردند. اهل منزل ایشان نیز کمتر توانستند در این کار از حضرت امام(ره)، پیشی گیرند. آری، اینهاست رمز محبوبیت بزرگمردی که آزادمردان جهان، در پیشگاه عظمت او به احترام ایستاده اند و سایه کمالاتش و فروغ فضایلش جوانمردان رابه زیر بال کشیده است.
خدمتگزاری کوچک
بارها از بزرگمرد تاریخ معاصر شنیدیم که خود را خدمتگزاری کوچک مینامید. در تحولی معجزه گونه چون انقلاب اسلامی نقش عمده را از آن مردم میدانستند و هیچگاه از خود به عنوان براندازنده نظام ستم شاهی ذکری به میان نیاوردند. آن حضرت با روح بلندی که داشت، همواره نقش خود را کوچک میدیدند و نقش عمده را به مردم نسبت میدادند.
محو در عبادت
میدانیم که اخلاص و حضور قلب، مغز عبادت است. بندگان وارسته خدا، عاشقانه عبادت میکنند و پرستش خدا و نجوا با محبوب در نظرشان ارجمندتر و گرامیتر از هرچیز دیگر است. در حدیث میخوانیم که «پیامبر خدا(ص) هرگاه به نماز میایستاد، از خوف خداوند، رنگ از چهرهاش میپرید». این شیفتگی نسبت به عبادت و نماز، به حدی بود که هنگام نماز، توجه حضرت از هر چیز برمی گشت و به خداوند معطوف میشد. از عایشه نقل شده است که «رسول خدا چنین بود که با ما مشغول صحبت و گفتگو بود، اما چون وقت نماز میرسید، چنان حالش دگرگون میشد که گویا نه او ما را میشناخته و نه ما او را میشناسیم». و حضرت امام خمینی، سلام اللّه علیه ـ که خود از همین تبار بود ـ نیز این گونه بود. خضوع و خشوع ایشان، به هنگامیکه با خدای خود راز و نیاز میکرد، توصیفناپذیر است. هیچ کاری را بر اقامه نماز اول وقت ترجیح نمیدادند و این منش والای ایشان از همان زمان جوانی و طلبگی زبانزد کسانی بوده است که ایشان را میشناختند.
جاذبه معنوی امام(ره)
چهرهای مصمم و مهربان داشت. نگاهش پرجاذبه و سرشار از معنویت بود. هرکس در حضورش مینشست، بیاختیار غرق جاذبه معنویاش میشد و بسیاری از حاضران ناخودآگاه اشک شوق میریختند. مردم حق داشتند که سالها از صمیم قلب در شعارهای دعا گونه شان از خدا بخواهند که عمر آنان را با افزایش لحظهای بر عمر امام معاوضه کند. چرا که هرچند دنیای بیگانه از معنویت امام غافل بود ـ اما آنان که با امام بزرگ شده بودند قدر لحظه های عمر پربرکت آن زعیم بهشتی صورت و سالک فرشته سیرت را میشناختند.
گلبوته باغستان سبز ایمان
بیش از یک دهه از رحلت روح بزرگ زمان، گلبوته باغستان سبز ایمان، روح سبز باران و حکیم دوران میگذرد. حکیمی که نه چون برخی از فیلسوفان، پایبند چند اصطلاح فلسفی و نظری باشد بلکه عملا خداشناسی را به اثبات رسانده است و در عمل، خدای یکتا را میپرستد و با خدمت به محرومان و مستضعفان، نیایش های شبانه و نماز شبهای سحرگاهان را تکامل میبخشد. آری، امام(ره) در تمام ابعاد علمی و عملی، «اسوه» بود و ما را همین اسوه والا تا قیام قیامت بس است که بیتردید اگر رهنمودهای او را در تک تک شئون زندگی خود حاکم کنیم وسخنان جاودانه آن تلاوتگر آیه های ایمان و عمل را با دل و جان بپذیریم، یقینا به پیروزی و رستگاری نایل میشویم.
رضایت خداوند
بدون شک، خط امام(ره)، چیزی جز امتداد خط انبیا و اولیا و معصومین(ع) نبود. او هم، مطالب انبیا و امامان معصوم(ع) را خوب درک کرده بود و هم شهامت عمل کردن به آنها رابیش از هر فرد دیگر داشت و آنچه از این مکتب پربرکت اندوخته بود، برای خاطر خدا، در راه خدا و به انگیزه احیای دین خدا مصرف میکرد وچیزی جز خدا مدّ نظرش نبود. قیام او، درس و بحث او، حرکت و نهضت او، عزل و نصب او و حبّ و بغض او، همه و همه بر یک محور دور میزد و آن رضایت الهی بود.
قدرت و رأفت امام(ره)
امام(ره) در همان حال که دارای چنان قدرت و هیبت و عظمتی بود که دشمنان اسلام از نامش چون بید به خود میلرزیدند، از چنان رحمت و عطوفتی برخوردار بود که ناله محرومان در اقصی نقاط گیتی، خواب را از چشمش میربود و فریاد یتیمی مسکین در آن گوشه دنیا، اشکش را جاری میساخت. عطوفتش نسبت به تمام افراد امت اسلامی، مانند عطوفت جدّ اطهرش رسول خدا(ص) بود. بدین جهت روزی که از دنیا رفت، اشک غم از دیدگان مستضعفان سراسر دنیا سرازیر شد و گرد یتیمی بر چهره همگان نشست.
زعیم ژرف نگر
او، مردی سپیداندیش بود که ریشه های پلید کفر و طغیان، با ذوالفقارش از سینه خاک بیرون کشیده شد و قوّت بازوان سبزش، خیبر طاغوت رادر هم شکست. جمل نفاق را پی کرد و صفهای صِفّین آفرینان عصر را از هم پاشید. او زعیم ژرف نگر و بیمانندی بود که همواره در راه استقلال و آزادی مسلمانان از زیر سلطه مستکبران پای فشرد و از کنار این طریق صعب العبور بیاعتنا نگذشت. او روح خدا بود که سرانجام چونان گوهری شب چراغ، تیرگی های شبان دیجور را زدود و تمامی صاحبدلان را به روزان آفتابی و بهاری دعوت کرد. نامش زیور هر بامداد و شام گه ما باد.
تبلور قدرت ایمان
امام خمینی(ره)، از دید دوست و دشمن و آشنا و بیگانه تبلور قدرت ایمان و حماسه شکوهمند اسلام بود که در حیات و مماتش این رسالت را بر دوش میکشید. رسالتی که با گذشت زمان بیرنگ و بیفروغ نخواهد شد. شخصیتهای معروف جهان، خبرگزاریها، و رسانه های دنیا این آیت شکوهمند الهی را با شگفتی ستودند و دوستان و دشمنان نتوانستد از کنار حماسه آفتاب، بی تفاوت بگذرند. اینها حکایت از آن دارد که شخصیت والای امام(ره) و ارزشهای انقلاب ما از مرزهای زمان و مکان عبور کرده و میرود تا اقطار جهان را زیر پوشش درآورد و گذشت زمان و حوادث مختلف گیتی بیش از پیش عظمت و جاودانگی اندیشه های حضرت امام(ره) را به اثبات میرساند و باور انسانها را به دستآوردهای انقلاب و ارزشهای آن دو چندان میسازد؛ همچنان که مسئوویت ما را در حفظ این دستآوردها و ارزشها سنگینتر میکند.