می دانم نباید انتظار فرج را داشته باشم ، می دانم!
می دانم نشسته ای دعا می کنی برای ما و از خدا طلب آمرزش ما را می خواهی ، می دانم حتی زمانی برای فکر کردن به ظهور را نداری . . .
می دانم بی بند و باری زیاد شده است ، می دانم گناهانمان دیگر حد و اندازه ای ندارد ، می دانم به کلی تو را فراموش کرده ایم . . .
می دانم موبایل هایمان دیگر رنگ و بوی اسلامی ندارد ، می دانم در پیامک هایمان همه مقدسات را به سخره میگیریم ، می دانم جامعه ازحالت اسلامی خارج شده است . . .
می دانم ذهن همه پر از سخن های القای شده دشمن شده چرا که بالای سقف هر خانه می توان نماینده دشمن ، در آن محدوده را دید . . .
همه اینها را می دانم ، اما با این وجود می خواهم ظهورت را نزدیک کنی نه برای من ، برای انسان هایی که به تو نیاز دارند ،مسلمانانی را می گویم که در نقاط مختلف جهان در روز روشن به طور وحشیانه کشته می شوند . . .
از تو می خواهم ظهورت را نزدیک کنی چرا که نائب خود ، سید علی تنهاست . . .
آقا بیا لطفا ...