0

لهجه شیرازی

 
salma57
salma57
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1391 
تعداد پست ها : 35499
محل سکونت : گیلان

لهجه شیرازی

لهجه‌های شیرازی

  • شیرازی میانه
  • شیرازی پودنکی
  • شیرازی قصردشتی

در شیراز هنوز مردم محله‌های قدیمی‌تر بیشتر به لهجهٔ شیرازی سخن می‌گویند تا بقیهٔ مردم مثلاً لهجهٔ کسبه و اهالی دروازه سعدی،لب آب، دروازه قصاب‌خانه، دروازه شاه داعی‌الله و... تفاوت آشکار با لهجهٔ اهالی و کسبهٔ نقاط دیگر شهر دارد.

تاریخچهٔ لهجه‌های شیرازی

از زمان آل بویه تا دورهٔ قاجار فقط یک گونه لهجهٔ شیرازی وجود داشته که هم‌اکنون به نام شیرازی اصیل شناخته می‌شود.
در شیراز به شیرازی میانه می‌گویند شیرازی، به شیرازی پودنکی می‌گویند شیرازی غلیظ و به شیرازی قصردشتی می‌گویند شیرازی شهری.

بااینکه تمامی لهجه‌های شیرازی از یک لهجه، یعنی لهجهٔ اصیل سرچشمه می‌گیرند، اما اصطلاحاتی که در لهجه‌های منشعب وجود دارد گاهی باعث می‌شود که این تصور حاصل شود که این لهجه‌ها از ریشه با هم متفاوتند.

پنج شنبه 7 خرداد 1394  11:19 AM
تشکرات از این پست
khodaeem1
khodaeem1
khodaeem1
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 89277
محل سکونت : خراسان رضوی

آموزش لهجه شیرازی

کلماتی که در فارسی رسمی به مصوت بلند ( a = ا ) ختم می شه در لهجه شيرازی به مصوت کوتاه( o = ـُ ) ختم می شه مانند بابا : بو، بالا : بالو، بابا : بابو، حالا : حالو، کاکا: کاکو .

تمام کلمات مذکور چه به تنهايي و چه درترکيب با ساير کلمات اين تغيير رادارند، اما کلماتی مانند پا، شفا با آنکه به مصوت بلند (a ) ختم ] می شوند به تنهايی تغيير را نمی پذيرند و فقط در ترکيب با ساير کلمات مصوت بلند پايانيشان تبديل به مصورت کوتاه (o ) می شوند. ]مثلاً : شفا اگر موصوف يا مضاف واقع شود می شود شفُ مصوت بلند (u ) (او ) در آخر کلمه به عنوان معرفه ساز به کار می رود. ( مداد _ مدادو ) ( کتاب _ کتابو ) ( گاو_ گاوو). همين مصوت معرفه ساز در کلماتی که به هاء بيان حرکت ( هاء غير ملفوظ ) ختم می شوند. ]پس از حذف مصوت کوتاه(e ) ( -ِ ) در آخر کلمه به (ow ) تبديل می شود :]( نامه _ نامو ) (شيشه _ شيشو ) ( خونه_ خونو) (شونه _ شونو) [/در مورد صرف افعال، پيروی از دستور زبان رسمی معمول است و بازهم هر جا عادت زبانی شيرازی ايجاب کرده، صامت يا مصوتی دگرگون شده است . ](بشکن _ بوشکون ) ( می جويم _ موجورم ) [/ضمير های اشاره ( اين ) و ( آن) درگويش شيرازی به ( ای ) و (او) و جمع آنها به ( اينا) و ( اونا) تغيير پيدا می کند .ضماير مفعولی مرا( من) ، ترا( تر)،] مارا ( مار) ها در آخر کلمه بعد از الف در لهجه شيرازی از تلفظ ساقط می شوند: (چاه_ چا) ( روباه _ روبا) ( شاه _ شا )( ماه _ ما ) (b = ب ) در آخر بعضی کلمات دو حرفه در گويش شيرازی تبديْ به (ow ) می شود. ( آب _ او ) ( تب _ تو ) ( لب _ لو ) می شود.درتعدادی از کلمات که وسط آنها الف است موقع تلفظ الف تبديل به واو می شود:(ارزان_ ارزون ) (تکان _ تکون ) ( جان_ جون )[/JUSTIFY][JUSTIFY]از نمونه لهجه رايج کاکو تو شهر ما اینا هسن :

آسيو = آسياب
باريکلو = بارک لله

برو بالو = برو بالا
بو = بابا ، پدر
بونه = بهانه
تارف = تعارف]توه = تاوه ،تابه تويدن = تابيدن چپو = چپاول
داتی = دهاتی
آتيش= آتش
آخرشو= آخرشب
آفتو= آفتاب
آمو= اما
ازب = ازبس که
افتيدن = افتادن
اقد= اين قدر
اگه= اگر اوبر= آن طرف اوتو = درآن اطاق
اور = او را
اورک = آورک ، تاب ]اوسار= افسار
اوسن = آبستن اوشن = آويشن
اوطو= آن طور[/اوکله = آبگوشت کله، کله پاچه[]اوکی = آبکی
اوله (رو)= آبله (رو)
اوله مرغون = آبله مرغون ( مرغان)
پاشدن= بلند شدنT اووختا= آن وقت ها
اووختال = آن وقت تا به حال[/Tاو ياری کردن = آبياری کردن
ای شم _ آهای ، با شما هستم
ای طو= اين طور
اينه= آينه
بادبادک = بادکنک بادبيزن = بادبزن
باقله = باقلا
بالخونه= بالاخانهب ت= با تو
ب دونه = به دانه
ب ز = بهتر از
بس = بست است، کافی است[/
بض = بعض
بکری = بکرايي (يکی از مرکبات)
بون= بام
پخشه = پشه

 

گفتم که خدا مرا مرادی بفرست ، طوفان زده ام راه نجاتی بفرست ، فرمود که با زمزمه ی یا مهدی ، نذر گل نرگس صلواتی بفرست

سه شنبه 22 دی 1394  8:40 AM
تشکرات از این پست
ali_kamali
دسترسی سریع به انجمن ها