0

علم و دانش در اسلام

 
masomezare4
masomezare4
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : بهمن 1390 
تعداد پست ها : 3091
محل سکونت : یزد

علم و دانش در اسلام

 

 

 

 

 

 

 

 

قُلْ رَبِّ زِدْنى عِلْما : بگو پروردگارا علم مرا زیــاد كــن  . . .18 آل عمران

 
شَهِدَ اللّهُ اَنَّهُ لا اِلهَ اِلاّ هُـوَ وَ الْمَلائِكَةُ وَ اوُلُوا الْعِلْمِ قائِما بِالْقِسْطِ لا اِلهَ اِلاّ هُوَ الْعَزیزُ الْحَكیمُ
خداوند ( با ایجاد نظام واحد جهان هستى ، ) گواهى مى‏دهد كه معبودى جز او نیست و فرشتگان و صاحبان دانش ( هركدام به گونه‏اى بر این مطلب ) گواهى مى‏دهند ، در حالى كه ( خداوند در تمام عالم ) قیام به عدالت دارد ، معبودى جز او نیست كه هم توانا و هم حكیـــــم اســت .
 
شهادت خداوند بر یگانگى خویش، چگونه است ؟
 
منظور از شهادت خداوند ، شهادت عملى و فعلى است ، نه قولى، یعنى خداوند با پدید آوردن جهان آفرینش كه نظام واحدى در آن حكومت مى‏كند و قوانین آن در همه‏جایكسان و برنامه آن یكى است و در واقع « یك واحد به هم پیوسته » و « یك نظام یگانه » است،  عملاً نشان داده كه آفریدگار و معبود، درجهان‏یكى بیش‏نیست و همه‏از یك‏منبع، سرچشمه مى‏گیـرند ، بنابراین ایجاد این نظام واحد ، شهادت و گواهى خدا است بر یگانگى ذاتش .
 
اما شهادت وگواهى فرشتگان و دانشمندان، جنبه قولى دارد، چه این‏كه آن‏ها هركدام با گفتارى شایسته خود ، اعتراف به این حقیقت مى‏كنند و این‏گونه تفكیك در آیات قرآن فراوان است ، مثلاً در آیه « اِنَّ اللّهَ وَ مَلائِكَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَى النَّبِىِّ » ( خدا و فرشتگان بر پیامبر صلى‏الله ‏علیه ‏و‏آله درود مى ‏فرستند ) ( 56 / احزاب ) ، درود از ناحیه‏ خدا، چیزى‏ است و ازناحیه ‏فرشتگان ، چیز دیگر ، از ناحیه خدا، فرستادن ‏رحمت‏ است و ازناحیه ‏فرشتگان، تقاضاى ‏رحمت . البته گواهى فرشتگان و دانشمندان ، جنبه عملى نیز دارد ، زیرا آن‏ها تنها او را مى‏ پـرستند و در برابر هیـچ معبــود دیگــر ، سر تعظیم فــرود نمــى‏ آورنــد .
 
 مـــــوقعیّــت دانشمنـــدان
 
در این آیه ، دانشمندان واقعى در ردیف فرشتگان قرار گرفته ‏اند و این خود امتیاز دانشمندان بر دیگران را اعلام مى ‏كند و نیز از آیه استفاده مى‏شود كه امتیاز دانشمندان از این نظر است كه در پرتو علم خود ، به حقایق اطّلاع یافته و به یگانگى خدا كه بزرگ‏ترین حقیقت است ، معترفند .
« مرحوم طبرسى » در « مجمع البیان » ضمن تفسیر آیه ، از « جابر بن عبد اللّه‏ انصارى » از پیامبر گرامى اسلام صلى‏ الله ‏علیه ‏و‏آله نقل مى ‏كند كه فرمود : « ساعَةٌ مِنْ عالِمٍ یَتَّكِى‏ءُ عَلى فِراشِهِ یَنْظُرُ فى
عِلْمِهِ خَیْرٌ مِنْ عِبادَةِ الْعابِدِ سَبْعینَ عاما : یك ساعت از زندگى دانشمندى ‏كه بربستر خود تكیه كرده و در انــدوختــه‏ هاى علمــى خـود مى‏ انـدیشــد، بهتـر از هفتــاد سـال عبــادت عابد است » .
این آیه از آیاتى است كه همواره مورد توجّه رسول گرامى اسلام صلى‏ الله‏ علیه ‏و‏آله بوده و مكرارا در مواقع مختلـف آن را تـلاوت مـى ‏فـرمـود . « زبیـر بـن عـوام » مـى‏ گـویـد : « شب عرفه در خدمت رسول خــدا صلى ‏الله ‏علیه‏ و‏آله بودم ، شنیــدم كـه مكررا این آیـــه را مـى ‏خـوانـد » 
 
فَتَعالَى اللّهُ الْمَلِكُ الْحَقُّ وَ لا تَعْجَلْ بِالْقُرْاآنِ مِنْ قَبْلِ اَنْ یُقْضى اِلَیْكَ وَحْیُهُ وَ قُــلْ رَبِّ زِدْنــى عِلْمـــا
پس بلندمرتبه‏ است خداوندى ‏كه سلطان حق است و نسبت ‏به قرآن عجله مكن پیش از آن كه وحى آن بر تو تمام شود و بگـو : پـروردگارا ! علم مرا افزون كن .
 
 ممكن است ذكر كلمه « حَقّ » بعد از كلمه « مَلِك » به خاطر این باشد كه مردم معمولاً از كلمه « مَلِك »  
( سلطان ) خاطره بدى دارند و ظلم و ستم و خودكامگى از آن در ذهنشان تــداعـى مى‏شــود ، لــذا بــلافــاصلــه مى‏ فــرمــایــد : « خــداونــد ملــك بـر حــق است » .  و از آن‏جا كه گاه پیـامبر صلى ‏الله‏ علیه ‏و‏آله به خـاطـر عشق بـه فـراگیرى قرآن و حفظ آن براى مردم به هنگام دریافت وحى عجله مى‏ كرد و كاملاً مهلت نمى‏ داد تا جبرئیل سخن خود را تمام كند ، در دنباله این آیه به او تذكر داده مى ‏شود .
 
 در علــم افــــــزون طلـــب بـــاش
 
  از آن‏جا كه نهى از عجله به هنگام دریافت وحى ممكن است این توهم را ایجاد كند كه از كسب علــم بیشتــر ، نهــى شــده بلافاصله با جمله « قُلْ رَبِّ زِدْنى عِلْما : بگو پروردگارا علم مرا زیــاد كــن » جلــو این پنــدار گــرفتــه شده است ،
یعنــى :  شتــابــزدگى درست نیست ، ولى تــلاش بــراى افـزایش علـم لازم اســت .
 
 بــه این تـرتیب در منطــق اســلام كلمـه « فــارغ التحصیـل » یــك كلمــه بى ‏معنى است ، یك مسلمان راستین هـرگـز تحصیــل علمش پـایـان نمى‏پــذیــرد ، همــواره دانشجــو است و طــــالــب علــم ، حتــى اگــر بــرتـریـن استـــاد شـــود .
درروایت دیگرى از پیامبر گرامى اسلام صلى‏ الله‏ علیه‏ و‏آله مى‏ خوانیم كه فرمود : «اِذا اَتى عَلَىَّ یَوْمٌ لا اَزْدادُ فیهِ عِلْما یُقَرِّبُنى اِلَى اللّهِ فَلا بارَكَ اللّهُ لى فى طُلُوعِ شَمْسِه : آن روز كه فرا رسد و علم و دانشى كه مرا به خدا نزدیك كند بر علم من افزوده نشود ، طلوع آفتاب آن روز را خداوند بر من مبارك نكرده » .
 
 باز در حدیث دیگرى از پیامبر اكرم صلى ‏الله ‏علیه ‏و‏آله مى ‏خوانیم : « اَعْلَمُ النّاسِ مَنْ جَمَعَ عِلْمَ النّاسِ اِلى عِلْمِه وَ اَكْثَرُ النّاسِ قیمَةً اَكْثَرُهُمْ عِلْما وَ اَقَلُّ النّاسِ قیمَةً اَقَلُّهُمْ عِلْما : داناترین مردم كسى است كه دانش مردم را بر دانش خود بیفزاید ، گرانبهاترین مردم كسى است كه از همه داناتر باشد و كم بهاترین مردم كسى است كه دانشش از همه كمتر باشد »  
 و این است ارزش علم از دیدگاه تعلیمات اسلام .
سه شنبه 5 خرداد 1394  10:03 AM
تشکرات از این پست
abolfazl_785
دسترسی سریع به انجمن ها