0

باران

 
masomezare4
masomezare4
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : بهمن 1390 
تعداد پست ها : 3091
محل سکونت : یزد

باران

48 سوره فرقان :  وَ هُوَالَّذى اَرْسلَ‏ الرِّیاحَ بُشْرابَیْنَ یَدَىْ‏رَحْمَتِه وَاَنْزَلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً طَهُورا
واوكسى‏ است‏ كه‏ بادهارا بشارت‏ گرانى پیش‏ از رحمتش‏ فرستاد و ازآسمان‏ آبى‏ پاك كننده نازل كردیم.


نقش بادها به عنوان پیش قراولان نزول رحمت الهى بر كسى پوشیده نیست چرا كه اگر آن‏ها نبودند هرگز قطره بارانى بر سرزمین خشكى نمى‏ بارید ، درست است كه تابش آفتاب ، آب دریاها را تبخیر كرده به بالا مى‏ فرستد و تراكم این‏ بخارها درقشر سرد بالاى هوا تشكیل ابرهاى باران زا مى‏دهد ، ولى اگر بادها این‏ ابرهاى پربار را ازبالاى اقیانوس‏ها به‏ سوى زمین‏هاى خشك نرانند، باردیگر ابرها تبدیل به باران مى ‏گردد و در همان دریا فرومى ‏ریزد.

خــلاصه وجــود ایـن مبشــران رحمـت كــه به طور دایم در سرتاسر زمین در حركتند سبب آبیارى خشكى‏ هاى روى زمین و نــزول بــاران حیـاتبخش و تشكیل رودها و چشمــه‏ هـا و چــاه‏هــاى پـرآب و پـرورش انـــواع گیــاهــان مـى‏گــــردد .

همیشه قسمتى از این بادها كه در پیشاپیش توده‏هاى ابر در حركتند و آمیخته با رطوبت ملایمى هستند ، نسیم دل‏ انگیزى ایجاد مى‏ كنند كه ‏از درون آن بوى باران به مشام مى‏رسد ، اینان همچون بشارت دهنده‏اى هستند كه‏ از قدوم مسافر عزیزى خبر مى ‏دهند .

تعبیر به « رِیاح » ( بادها ) به صورت جمع شاید اشاره به انواع مختلف آن‏ها باشد كه بعضى شمالى ، بعضى جنوبى ، بعضى از شرق به غرب و بعضى از غرب به شرق مى ‏وزد و طبعــا سبــب گستــرش ابــرهــا در كــلّ منـاطق روى زمیـــن مـى‏شـــود .

49 :  

لِنُحِیْـىَ بِـه بَلْدَةً مَیْتا وَ نُسْقِیَهُ مِمّا خَلَقْنا اَنْعاما وَاَناسِىَ‏ كَثیرا

تا به وسیله آن سرزمین مرده را زنده كنیم و آن را براى‏نوشیدن در اختیار مخلوقاتى كه آفریده‏ایم ـ چهارپایان و انسان‏هاى بسیار ـ بگذاریم .

« بَلْــدَةً » در ایـن‏جـا بـه معنــى بیابان و صحــرا است .

جمله « نُسْقِیَهُ » از ماده « اِسْقاء » است و تفاوت آن با « سَقْى » ، چنانكه راغب در مفردات و بعضى دیگر از مفسران گفته‏اند ، این است كه اِسْقاء به معنى آماده ساختن آب و دراختیار گذاردن است كه هر مــوقـع انســان اراده كند از آن بنوشد ، درحالى كه مادّه « سَقْى » به معنى آن است كه ظرف آب را به دست كســى بـدهنـد ، تـا بنـوشـد و بـه تعبیـر دیگـر اِسْقاء معنــى وسیـع‏تر و گسترده‏ترى دارد .

در این آیه سخن از چهارپایان و انسان‏هاى بسیار به میان آمده ، هرچند تمام حیوانات و انسان‏ها از آب باران استفاده مى‏كنند .این به خاطر آن است كه اشاره به بیابان‏گردان و چادرنشینانى كند كه مطلقا آبى در اختیار ندارند و به طور مستقیم از آب باران استفاده مى‏كنند ، این نعمت بزرگ براى آن‏ها محسوس‏تر است ، هنگامى كه قطعه ابرى در آسمان ظاهر مى‏شود ، رگبارى مى‏زند و گودال‏ها پر از آب زلال باران مى‏شود حیواناتشان سیراب و خودشان نیز از آن مى‏نوشند ، جنبش حیــات و زنــدگى را در وجــود خــود و چهـارپایانشان به خوبى احساس مى‏كنند .

 

50:  وَ لَقَــدْ صَــرَّفْنــاهُ بَیْنَهُــمْ لِیَــذَّكَّــرُوا فَــاَبى اَكْثَــرُ النّاسِ اِلاّ كُفــُورا

ما این‏ آیات را به ‏صورت‏هاى گوناگون در میان آن‏ها قراردادیم تا متذكّر شوند ولى بیشتر مردم جز انكار و كفركارى نكردند.

ضمیــر در جملــه « صَــرَّفْنــاهُ » بــه قــرآن و آیــات آن بــاز مى‏گــردد چرا كه این تعبیــر ( به صــورت فعــل مــاضـى و مضــارع ) در ده مــورد از قرآن مجید آمده كه در 9 مورد صریحا به آیات قرآن و بیانات آن بازمى‏ گردد و درمــوارد متعددى جمله « لِیَذَكَّرُوا » یا مانند آن ، پشت سر آن قــرار گرفته است .

اصولاً ماده « تصریف » كه به معنى تغییر دادن و دگرگون ساختن است با آیات قرآن كه در لباس‏هاى مختلف ، گاه به صورت وعد و گاهى به صورت وعید ، گاه به صورت امر و گــاهــى بـه صــورت نهـى و گــاه بـه صـورت سـرگـذشت پیشینیـان مى‏ آید تناسب دارد .

 

54 وَ هُـوَ الَّـذى خَلَقَ مِنَ الْماءِ بَشَرا فَجَعَلَهُ نَسَبا وَ صِهْرا وَ كانَ رَبُّكَ قَـدیـرا

اوكسى است كه از آب انسانى را آفرید او را نسب و نسبت ‏قرار داد ( و نسل اورا از این دو طـریـق گستـرش داد ) و پـروردگـار تـو همـواره قادر است .

منظور از « ماء » آب نطفه است كه همه انسان‏ها به قدرت پروردگار توسط آن به وجود مى‏ آیند و با آمیزش نطفه مرد « اسپرم » كه در آب شناور است با « اوول » نطفه زن ، نخستین جوانه حیات‏انسان یعنى اولین سلول زنده ‏آدمى به ‏وجودمى‏آید .

اگر انسان مـراحـل انعقــاد نطفــه را از آغــاز تــا پــایــان دوران جنینــى تحت بررسى و مطالعه دقیق قرار دهد آنقدر آیات عظمت حق و قدرت آفریدگار را در آن مشاهده مى‏كنــد كــه بــه تنهـایـى بــراى شنــاخت ذات پاك او كافى است .

از ایــن گــذشته بــدون شك بیشتــرین قسمت وجــود انسان را آب تشكیل مى‏دهد به طورى كه مى‏ تــوان گفــت مــاده اصلــى وجــود هر انســانى آب است و به همین دلیل مقــاومت انســان در بــرابــر كمبــود آب بسیــار كم است ، در حالى كه انسان در برابر كمبــود مــواد غــذایى مى ‏تــوانـد روزهـا و هفتــه ‏ها مقـاومت كند .به دنبال آفرینش انسان ، سخن از گسترش نسل‏ها به میان آورده ، مى‏ گوید : « خداوند این انسان را از دو شاخه گسترش داد : شاخه نَسَب و صِهْر : فَجَعَلَهُ نَسَبا وَ صِهْرا » .

منظور از « نَسَب » پیوندى است كه در میان انسان‏ها از طریق زاد و ولد به وجود مى‏آید ، مانند ارتباط پدر و فرزند یا برادران به یكدیگر ، اما منظور از « صِهْر » كه در اصل به معنى « داماد » است ، پیوندهایى است كه از این طریق میان دو طایفه برقرار مى‏شود مانند پیوند انسان با نزدیكان همسرش و این دو همان چیزى است كه فقهاء در مباحث نكـاح از آن تعبیر به « نَسَب » و « سَبَب » مى‏كنند .

در قرآن مجید در سوره نساء به هفت مورد از محارم كه از طریق نسب به وجود مى‏آیند اشاره شده ( مادر ، دختر ، خواهر ، عمه ، خاله ، دختر برادر و دختر خواهر ) و به چهارمورد از مــوارد سبــب و صهــر ( دختـر همسر ، مـادر همسر ، همسـر فـرزند و همسـر پـدر ) .

این اشتباه بزرگ است كه از سنت‏هاى دوران قبل از اسلام سرچشمه گرفته است كه نسب را تنها از طریق پدر مى ‏دانستند و مــادر هیچ نقشــى نــداشت ، درحـالـى كــه در فقه اســلامى و درمیــان همــه دانشمنــدان اســلام مسلــم است كــه احكام محرم بودن نسبى هم از ناحیه پدر و هم از ناحیه مادر است

سه شنبه 5 خرداد 1394  10:00 AM
تشکرات از این پست
09130670628 abolfazl_785
دسترسی سریع به انجمن ها