امام مهدي (عجل الله فرجه) در وقت موعود قيام مي کند وعالم را از پرتو نور جمالش منوّر مي فرمايد واين وعده ي خدا تخلّف ناپذير است.در اين بخش از مقاله دورنمايي از حکومت مهدوي از ديدگاه امام خميني (رحمه الله) ارائه مي گردد.
الف) عکس العمل ها
آن گاه که آن عزيز سفر کرده بازگردد وآيه ي شريفه ي (استخلاف) ووعده ي الهي را محقق نمايد، عده اي در برابر آن حضرت موضع گيري مي نمايند.
1 ـ تکفير وتکذيب حضرت مهدي (عجل الله فرجه)
امام راحل (رحمه الله) در اين خصوص فرموده است:
(در حکومت عدل بقيه الله هم عدالت جاري مي شود، لکن حب هاي نفساني در بسياري از قشرها باقي است وهمان حب هاي نفساني است که در بعضي روايات هست که حضرت مهدي (عجل الله فرجه) را تکفير مي کنند).
از امام به حق جعفر صادق (عليه السلام) درباره ي آيه ي (اذا تتلي عليه آياتنا قال اساطير الاوّلين) نقل شده است که فرمود: (يعني تکذيبه بالقائم (عليه السلام) اذ يقول له لسنا نعرفک، ولست من ولد فاطمة (عليها السلام)، کما قال المشرکون لمحمّد (صلي الله عليه وآله)).
مضمون برخي از روايت هاي ديگر آنست که اگر مردم بدانند که وقتي امام (عليه السلام) بيايد چه مي کند، بيشترشان دوست دارند که او را نبينند به خاطر آن چه که از مخالفين به قتل مي رساند. حتي بسياري از مردم مي گويند او از آل محمد (صلي الله عليه وآله) نيست.
2 ـ مخالفت برخي فقيهان
بعضي از فقيهان ودانشمندان، وقتي اعمال امام زمان واقدامات آن حضرت را نمي پسندند با او به مخالفت بر مي خيزند:
(در روايات قريب به اين معنا دارد که بعضي فقهاء عصر با ايشان مخالفت مي کنند).
روايتي است طولاني که در بخشي از آن آمده است: (...و يسير الي الکوفة، فيخرج منها ستّة عشر الفاً من البتريّة، شاکيّن في السّلاح قرّاء القرآن، فقهاء في الدّين، قد قرّحوا جباههم، وشمّروا ثيابهم، وعمّهم النّفاق، وکلّهم يقولون: يابن فاطمة، ارجع لاحاجة لنا فيک، فيضع السّيف فيهم علي ظهر النّجف..).
3 ـ مخالفت برخي از اصحاب قلم
پس از ظهور امام واقدام عملي آن حضرت براي از ميان برداشتن نشانه هاي فساد، عده اي از قلم به دستان نيز با او به مخالفت بر مي خيزند:
(شما بدانيد که اگر امام زمان (عليه السلام) حالا بيايد، باز اين قلم ها مخالفند با او).
البته مخالفين هيچ قدرتي براي مقابله ندارند، در مقابل قدرت بي مثال امام زمان زبون وعاجزند.
(در زمان حضرت صاحب (عليه السلام) حکومت واحد مي شود قدرت حکومت... عدالت يک عدالت اجتماعي در همه عالم مي آيد اما نه اين که انسان ها بشوند يک انسان ديگر، انسان ها همان ها هستند که يک دسته شان خوبند ويک دسته شان بد، منتها آنهايي که بد هستند ديگر نمي توانند که کارهاي خلاف بکنند).
ب) اقدامات
بخشي ديگر از سخنان امام راحل (عليهم السلام) راجع به اقدامات امام زمان (عجل الله فرجه) است.
1 ـ اجراي احکام اسلام
برخي از احکام اسلام به دليل موانع خارجي تاکنون اجرا نشده وبر زمين مانده است. اين قبيل احکام همانند ساير دستورهاي دين به دست تواتمند حضرت مهدي (عجل الله فرجه) اجرا خواهد شد. امام خميني (رحمه الله) حضرت مهدي (عجل الله فرجه) را (قوه ي اجرايي اسلام) مي نامد:
(ما که از امام مهدي (عجل الله فرجه) که قوه اجرايي اسلام است صحبت مي کنيم... اين بيچاره ها براي خدمت به اجانب يا نفهميده تأويل مي کنند که فلان گفته است که حضرت مهدي (عجل الله فرجه) تکميل مي کند شريعت را. اين بسيار ناگوار است براي ما، ما حضرت مهدي (عجل الله فرجه) را يکي از افرادي مي دانيم که تابع اسلام است. تابع پيغمبر اسلام است، لکن تابعي است که نور چشم پيغمبر اسلام است واجرا مي کند اين مطالبي را که حضرت رسول اکرم (صلي الله عليه وآله) فرموده است).
گرچه مضمون بعضي روايت ها آنست که امام زمان (عجل الله فرجه) با امر جديدي ظهور مي کند، لکن مقصود اين نيست که آن جناب دين وشريعت تازه اي (مغاير با شريعت جدش) مي آورد، بلکه او همان دين اصيل پيامبر را مي آورد. از آن جا که دين رسول خدا در طول زمان ودر گذر ايام دست خوش تغييرها وتحريف هايي شده است وامام همان دين خالص را مي آورد، مردم مي پندارند که اين دين جديد است. در روايت هاي زيادي آمده است که حضرت مهدي (عجل الله فرجه) همان کاري را مي کند که پيامبر کرده است. به سنّت پيامبر عمل مي کند وشريعت پيامبر را احيا مي نمايد:
(قال رسول الله (صلي الله عليه وآله): القائم من ولدي اسمه اسمي وکنيته کنيتي وشمائله شمائلي وسنّته سنّتي يقيم النّاس علي ملّتي وشريعتي ويدعوهم الي کتاب الله عزّوجل).
محتواي دعوت امام زمان همان کتاب خدا است ومردم را به سنّت وشريعت جدش امر مي نمايد.
2 ـ نابودي ستم گران
يکي از اقدام هاي مهدي موعود (عجل الله فرجه) آنست که زمين را از ستم گران، گردن کشان، منافقان وحيله گران پاک مي کند.
(چه مبارک است زادروز ابرمردي که جهان را از شرّ ستمگران ودغلبازان تطهير مي نمايد وزمين را پس از آن که ظلم وجور آن را فراگرفته پر از عدل وداد مي نمايد ومستکبران جهان را سرکوب ومستضعفان جهان را وارثان ارض مي نمايد..).
(چه مسعود ومبارک است روزي که جهان از دغلبازي ها وفتنه انگيزي ها پاک شود... ومنافقان وحيله گران از صحنه خارج شوند... وکاخ هاي ستم وکنگره هاي بيداد فرو ريزد... وشياطين وشيطان صفتان به انزوا گرايند وسازمان هاي دروغين حقوق بشر از دنيا برچيده شوند..).
روايت هاي فراواني وارد شده است مبني بر اين که حجة بن الحسن العسکري با دشمنان قتال مي کند، کفار ومنافقين را نابود مي کند، ناصبي ها را هلاک مي کند، از ظالمين انتقام مي گيرد و... از جمله اين که او با شمشير قيام مي کند: (... والقائم يسير بالقتل)، زمين را از اهل کفر وانکار پاک مي کند: (ولکنّ القائم الّذي يطهّر الله به الارض من اهل الکفر والجحود..)، تا آن جا که ديگر بجز پيروان دين محمد احدي باقي نماند: (ويقتل النّاس حتي لايبقي الاّ دين محمّد (صلي الله عليه وآله)..). وزمين در اختيار صالحان قرار گيرد.
3 ـ محو ظلم وستم وگسترش عدل وداد
از اقدام هاي اساسي آن حجت الهي، حضرت مهدي (عجل الله فرجه) اينست که هر چه ظلم وستم است، با آن مبارزه مي کند وبا قدرت خدايي هيچ اثري از آن باقي نمي گذارد; عدل وداد فراگير مي شود ودر حکومت مهدوي به کسي ستم نمي شود:
(چه مبارک است زادروز ابر مردي که جهان را از شرّ ستمگران ودغلبازان تطهير مي کند وزمين را پس از آن که ظلم وجور آن را فرا گرفته پر از عدل وداد مي نمايد... وقلم هاي ننگين وزبان هاي نفاق افکن شکسته وبريده شود وسلطان حق تعالى بر عالم پرتو افکن شود).
روايت هاي مربوط به ظلم ستيزي وعدالت گستري حضرت مهدي (عجل الله فرجه) بيش از آنست که بتوان همه ي آن را نقل ويا حتي مأخذ آن را ذکر نمود. فقط به يک روايت اشاره مي شود که از رسول گرامي اسلام نقل شده است:
(لا تقوم السّاعة حتّي تمتلئ الأرض ظلماً وعدواناً، قال ثمّ يخرج رجلٌ من عترتي او من اهل بيتي يملؤها قسطاً وعدلاً کما ملئت ظلماً وعدواناً).
درباره ي اين قسمت از سخنان امام خميني (رحمه الله) دو نکته قابل ذکر است:
نکته ي اول) محو ظلم وستم يعني چه؟
در روايت ها روي اين مطلب تاکيد شده است که در حکومت مهدوي ظلم وستم از بين مي رود، مقصود از آن چيست؟ آيا مقصود اينست که هيچ کس ظلم نمي کند وبه حقوق هيچ کس تجاوز نمي شود؟ ديدگاه حضرت امام (رحمه الله) را مي توان چنين بيان نمود.
از کارگزاران حضرت امام زمان ظلمي صادر نمي شود، چون افراد صالحي هستند. در صورت ظلم، ظالم تحت پي گرد قرار مي گيرد ومجازات مي شود. جرم وگناه در حکومت امام زمان به حداقل مي رسد.
پس اين گونه نيست که هيچ لغزش وخطايي وجود نداشته باشد.
(در زمان حضرت صاحب (عليه السلام) هم که ايشان با تمام قدرت مي خواهند عدل را اجرا نمايند، با اين ترتيب نمي شود که هيچ کس حتي خلاف پنهاني هم نکند وبالاخره همان ها هم که مخالف هستند حضرت صاحب را شهيد مي کنند ودر روايات قريب به اين معنا دارد که بعضي فقهاي عصر با ايشان مخالفت مي کنند. پس اينطور نيست که خلاف فلان قاضي يا فلان فرماندار ـ واصولاً بعضي جهات منفي ـ خطري باشد. در زمان حضرت امير هم قاضي اش وفرماندارش خلاف مي کردند، اين اجتناب ناپذير است).
(ولهذا مي بينيد فساد در آن وقت بود وحالا هم هست وتا آخر هم خواهد بود. بله، در زمان حضرت صاحب (عليه السلام) حکومت واحد مي شود... امّا نه اين که انسان ها بشوند يک انسان ديگر، انسان ها همان ها هستند که يک دسته شان خوبند، يک دسته شان بد، منتها آن هايي که بد هستند ديگر نمي توانند که کارهاي خلاف بکنند).
(در حکومت عدل بقية الله هم عدالت جاري مي شود. لکن حب هاي نفساني در بسياري از قشرها باقي است وهمان حبّ هاي نفساني است که بعضي روايات هست که حضرت مهدي (عجل الله فرجه) را تکفير مي کنند).
نکته ي دوم) عدالت در حکومت مهدي (عجل الله فرجه) چگونه است؟
همان طور که قبلاً گفته شد، يکي از اقدام هاي با ارزش امام زمان اين است که او عدالت را اجرا مي کند. امام خميني (رحمه الله) در مورد عدالت مورد نظر توضيحاتي دارد. عدالت در زمان امام مهدي (عجل الله فرجه) همان چيزي است که هدف بزرگ انبيا وامامان بوده وآرزوي بر آورده نشده ي آنان است که به دست توان مند آخرين ستاره ي آسمان امامت اجرا مي شود:
(هر يک از انبياء که آمدند براي اجراي عدالت آمدند... لکن موفق نشدند... وآن کسي که به اين معنا موفق خواهد شد وعدالت را در تمام دنيا اجرا خواهد کرد; نه آن هم اين عدالتي که مردم عادي مي فهمند که فقط قضيه عدالت در زمين براي رفاه مردم باشد بلکه عدالت در تمام مراتب انسانيت، انسان اگر هر انحرافي پيدا کند، انحراف عملي انحراف روحي، انحراف عقلي، برگرداندن اين انحرافات را به معناي خودش اين ايجاد عدالت است در انسان، اگر اخلاقش اخلاق منحرفي باشد، از اين انحراف وقتي به اعتدال برگردد، اين عدالت در او تحقق پيدا کرده است. اگر در عقايد يک انحرافاتي وکجي هايي باشد، برگرداندن آن عقايد کج به يک عقيده صحيح وصراط مستقيم، اين ايجاد عدالت است در عقل انسان).
بنابراين مراد از عدالت که ره آورد امام عصر (عليه السلام) است فقط برطرف شدن فاصله ي طبقاتي نيست ـ امروزه از کلمه ي عدالت فقط کم شدن فاصله ي بين فقير وغني اراده مي شود ـ بلکه عدالت به معناي حقيقي کلمه که همان اعتدال در امور است; اعتدال در اخلاق، اقتصاد، عقايد، سياست و... همان گونه که حضرت اميرالمؤمنين علي (عليه السلام) در تفسير عدل فرموده است: (العدل يضع الامور مواضعها).
ج) آثار
اقدام هاي اصلاحي حضرت مهدي (عجل الله فرجه) در دوران حکومتش اثرها وبرکت هاي فراواني دارد که به برخي از آن ها در سخنان حضرت امام (رحمه الله) اشاره شده است. در زير به دو مورد اشاره خواهد شد:
1 ـ ريزش برکات الهي
يکي از آثار اقدامات آن مصلح کل، حضرت مهدي (عجل الله فرجه) اينست که در دوران حکومت او خدا رحمت وبرکاتش را بر اهل زمين نازل مي فرمايد. بيان امام راحل (رحمه الله) در اين خصوص چنين است:
(... پرچم عدالت ورحمت حق تعالى بر بسيط زمين افراشته گردد وتنها قانون عدل اسلامي بر بشريت حاکم شود وکاخ هاي ستم وکنگره هاي بيداد فرو ريزد وآن چه غايت بعثت انبيا عليهم صلوة الله وحاميان اولياء (عليهم السلام) بود تحقق يابد وبرکات حق تعالى بر زمين نازل شود).
مستند روايي اين مطلب روايت هايي است، از جمله حديث حضرت علي (عليه السلام) که در بخشي از آن آمده است:
(لو قد قام قائمنا لأنزلت السّماء قطرها، ولأخرجت الأرض نباتها).
از ديدگاه قرآن کريم گناه، ظلم وستم مهم ترين مانع نزول برکات الهي است ودر طرف ديگر تقوي رمز نزول آن; همان گونه که فرمود: (ولو انّ اهل القري آمنوا واتّقوا لفتحنا عليهم برکات من السّماء والارض).
حال که چنين است، وقتي که مهدي موعود (عجل الله فرجه) ظلم وستم را ريشه کن نمايد وموانع نزول برکت را برطرف نمايد، در اين صورت بر اساس همان وعده ي الهي آسمان مأمور مي شود ببارد وزمين هم بروياند.
2 ـ برداشته شدن مرزهاي جغرافيايي
در سايه ي اقدام هاي اصلاحي امام زمان (عليه السلام) ريشه هاي اختلاف ودوگانگي از بين مي رود وملت هاي مسلمان تبديل به امت واحد اسلامي مي شوند وحکومت جهاني مهدوي شکل مي گيرد. همان طور که امام راحل (رحمه الله) فرمود:
(در زمان حضرت صاحب (عليه السلام) حکومت واحد مي شود..).
(به ما اين وعده را داده اند که در يک وقتي که امام زمان سلام الله عليه ظهور کند، اين اختلافات از بين مي رود وهمه برادروار با هم هستند).
يکيازمشکلات اساسي دنياي اسلام اينست که تجزيه وبه کشورهاي کوچک مستقلي تبديل شده است. اين تجزيه، تفرقه را نيز به دنبال داشته است. آنان به جاي آن که با وحدت، قدرت بزرگي تشکيل دهند ودر مقابل مستکبران بايستند وقدرت آنان را در هم بشکنند، متأسفانه تحت تأثير مداخله هاي بيگانگان، تمام امکانات خود را براي تضعيف يکديگر به کار مي گيرند. امّا وقتي که حضرت مهدي (عجل الله فرجه) بيايد، اين مرزها برداشته مي شود، فرماندهي واحد با بهره گيري از تمام امکانات وبا قدرت الهي بساط ظلم وستم را بر خواهد چيد. إن شاء الله تعالى وقد شاء الله تبارک وتعالى.
والسّلام على المهدي (عجل الله فرجه) وعلى الخميني (قدس سره) وعلي أنصارهما وأعوانهما اللّهم تقبّل منّا
منبع