انگیزه ی راسخونی

داشتم قدم میزدم تو راسخون دیدم دوستان دارن از انگیزه و انگیزه داشتن تو راسخون حرف میزنن.

گفتم خوبه یه تاپیکی بزنیم باعنوان (انگیزه ی راسخونی)که:

دوستان بیان وبگن چطور انگیزه اشون تو راسخون زیاد شده؟

چرا بعضیا انگیزه اشون تو راسخون کمه؟

چطور میشه انگیزه ها رو زیادتر کرد؟ممنون از نظراتتون.

ممنون بابت ایجاد این تاپیک

والا از خدا که پنهون نیست! از شما چه پنهون!

انگیزه من از اول تا الان دستخوش تغییر و تحولاتی بوده. گاه ناخودآگاه و گاهی هم حوادث غیر مترقبه اون رو تحت تاثیر قرار دادن

انگیزه من برای فعالیت در انجمن اول و اول و اول فقط دوستان انجمنی ام بودند.

اون اوایل خاطرات خوبی برام رقم خورد و با دوستان خوبی آشنا شدم.

همینها شدند برای من انگیزه.

انگیزه ای برای فعالیت و ماندن.

بعد هرازگاهی اتفاقاتی این انگیزه رو کم و زیاد می کرد.

گاهی با پیدا شدن دوست جدیدی تقویت می شد و گاهی با رفتن دوستی از انگیزه ام کم میشد. (البته یه وقتهایی با وجود آجی های خوبم، حوادث غیرمترقبه، مانع ادامه فعالیتم میشد و بعد از مدتی به لطف خدا موضوع حل میشد) 

الان موندم دارم با اپسیلون انگیزه ام فعالیت می کنم. اپسیلون انگیزه ام، وجود آجی ها و دیگر عزیزان راسخونی که دفتر خاطرات راسخونی من با اونها پر شده هستند. آجی دردانه، آجی پشت پرده، آجی بی انگیزه، آجی سادات، آجی حافظ قرآن و گهگاه، آجی های بی وفایی که یه وقتهایی تو جستجوهای اینترنتیشون دوباره به این سایت می زنند هم جزء این دسته اند!!!

آجی دقیقا شما کی داشتین قدم میزدین؟؟

چون من صبح داشتم از انگیزه حرف می زدم ولی اصلا و ابدا متوجه حضور شما نشدم. 

حالا انگیزه شما چطوریه؟ در چه حالیه؟ تحت تاثیره؟

سلام ..ممنون ..جالب بود برام این تاپیک

راستش گویا انگشت های ثبابه ببخشید اتهام به سوی من هست که برای اولین بار در اتاق چت مطرح کردم که انگیزم کم شده وبه این نام معروف هستم ..

امروز دیدم واگیر داربوده این ویرووس و به کاربرای دیگه هم سرایت کرده ..

ولی جدای از شوخی .انگیزه هم اندازه داره و گاه و بیگاه زیاد و کم میشه ...من خودم یهویی دلم نمیخواست اصلن بیام تو راسخون پست بزنم ولی بعد علتش رو کشف کردم که به خاطر چی بود( ویتامین پُست خونم کم شده بود )....

یه موقع هم میشه که وقتی دوستان فعال سایت ،حضورشون کمرنگ یا کلا بیرنگ میشه این حس به آدم دست میده ....

خلاصه این که خدا لباس انگیزه به همه ی بی انگیزگان بپوشاند ....

قربونتون آجی ...خندم گرفت (چه بچه ی خوبی شدم خودم اعتراف کردم )

اختیار دارین آجی ..من باید بیام پیش شما انگیزه قرض کنم ....
 

من شدیدا دارم می جنگم.

با بی انگیزگی می جنگم. دیگه افتادم به ته دیگاش.

باید کم کم ندای این الآجییون سر بدم!!!

انگیزه قرص و کبسول نداره که تنظیم کنیم انگیزمونو؟

آفرین آجی شما میتونین ...پیروز میشین ...روحیه شو دارین برای استقامت ....

آجیون در سایت کم نیستن  ولی نمیدونم چرا افتخار نمیدن

نه آجی. شاید کمپوتش باشه. میشه انگیزه رو تقویت کرد.

دلم یک کلاس نقاشی میخواد!

لایق نیستم آجی.

هستند تو سایت . ولی مثل من همه سر به زیر میان و میرن. نگاه نمی کنن ببینن کی داره ندای  هل من ناصر سر میده برن کمکش.

راسخونی ها همه مثل من مظلومن. مخصوصا آجی ها!

قربونه دلتون ..کلاس نقاشی های راسخون که فایده نداره .آجی ...ذوق آدم کور میشه ..امتیاز که نمیدن ..اتفاقات پیش بینی نشده هم که لابه لاش رخ میده ...

سربه زیر بودن رو خوب اومدین ...آجی به درب  تالار ها نخورین یهو ....

آه مظلوم گیراست ....خنده
 

نکنه آجی برخوار هنوز دارن قدم میزنن تو انجمن ؟؟ اگه دیدینشون بگین بیان تا بحث داغه

اگه آجی بود حتما میومد به فیض اکمل می رسید.

آجی برخوار واقعا مدیریتی میاد و میره.

یعنی یهویی میاد، یهویی هم غیب میشه. ارباب رجوع زیاد داره مجبوره آسه بیاد آسه بره!