القاب امام موسی کاظم (علیه السلام)
یا باب الحوائج
لقب و کنیه در زبان عربى نمایانگر نحوه پذیرش جامعه و طرز تلقى آن از فرد میباشد و هویت شخصى او را در زندگى روشن میسازد، و تقریبا
یک نوع تاریخ متحرک است که از شخص ثابت میماند، از اینرو گاهى یک فرد به تناسب شئون و خدمات و فعالیتها یا خصائص و ویژگیهاى خود داراى عناوین و القاب متعددى میگردد.بدین جهت قهرمان گفتار ما داراى چند لقب افتخار آمیز و انسانى است که ذیلا توضیح داده میشود :
۱ ـ ابو الحسن الاول ـ ابو ابراهیم ـ ابو على ـ ابو اسماعیل این چهار کنیه نامهاى دوم بود که گاهى در مکالمات و اغلب در کتب حدیث به آن حضرت اطلاق شده است که کنیهى نخستین، معروفترین و مشهورترین آنها میباشد و آن کنیه خاطرات و مبارزات امام نخستین را در دلها زنده میسازد و چند تن از پیشوایان معصوم ما این کنیه را داشته اند که پس ازحضرت على (ع) امام کاظم امام رضا امام جواد علیهم السلام هستند از اینرو محض تشخیص کامل، مقصود از ابو الحسن تنها و بدون قید، حضرت على (ع) است.
ابو الحسن الاول: امام موسى (ع)
ابو الحسن الثانى: امام رضا
و ابو الحسن الثالث امام جواد (ع) است.
۲ـ کاظم: (فرو دهنده خشم) امام در مقابل سعهى صدر و حلم و بردبارى و گذشتى که داشت اغلب به دشمنان و بدخواهان و متجاوزین حقوق شخصى و خصوصى خود عفو و گذشت روا میداشت و گاهى نه تنها مرتکب قصاص یا انتقام نمیشد بلکه آنانرا مورد عنایت و بذل توجه خاص خود قرار میداد.
۳ـ عالم: (دانشمند و دانا) و آگاه لقبى بود که در آن عصر مشعشع اسلامى در بین جمع علما و دانشمندان متعددیکه وجود داشتند به سبب وفور علم و احاطهى کامل او بر علوم و دانشها به آن بزرگوار اختصاص یافته بود.
۴ـ صالح: (فرد شایسته) عنوانى بود که دوستان و علاقمندان حضرتش بر اساس شایستگى و عبادت و اطاعت او به امام داده بودند و گاهى این لقب، علامت رمز و استتارى بود که میخواستند دشمنان از راز شیعه آگاه نگردند.
۵ـ باب الحوائج: مردم بغداد پس از تجربه هاى فراوان و امتحانهاى مکرر از آنرو که در مواقع نیازمندى و گرفتارى هنگام توسل به درگاه الهى، از احترام وجودى آن بزرگوار بهره مند شده و بدرخواست هاى خود به برکت توسل به آن محبوب حضور الهى، رسیده اند او را «باب الحوائج» نامیده اند و این لقبى است که پس از رحلت به ایشان تعلق گرفته است که در تأیید آن از منابع سنت مطالبى در بخش آراء و گفته هاى این کتاب آمده است که مطالعه خواهید فرمود .
۶ـ صابر: پایدار و استقامت کننده در برابر جور و ظلمهائى که ازطرف خلفاى غاصب نسبت به آن شخصیت عالیقدر صورت میگرفت.خلفاء جور او را با انواع و اقسام ناروائی ها و مظالم اذیت کردند ولى او ثبات و استقامت خود را از دست نداد و کوچکترین ضعف و فتورى از خود نشان نداد.
۷ـ الاءمین: امانت داراى و درستکارى در اداء امانت با تمام معناى لفظ آن در وجود آن بزرگوار فراهم آمده بود علاوه بر امانتدارى دنیوى، امین صادق و درستکار در اداء رسالت الهى و انجام تعهدات انسانى و پیشوائى ملت خود بود و در راه اداى امامت جان خود را فدا نمود و زندگى را در زندانها سپرى ساخت تا انسانها آزاد زندگى کنند.
ترسی از فقر ندارند گدایان کریم
دست خالی نروند از در احسان کریم
حاجت خواسته را چند برابر داده است
طیب الله به این لطف دو چندان کریم
کاظمینی نشدیم و دلمان هم پر بود
بار بستیم به سوی شاه خراسان کریم
بی نیاز از همه ام تا که رضا را دارم
به قسم های خداوند به قرآن کریم
طلب رزق نکردیم ز دربار کسی
نان هر سفره حرام است مگر نان کریم
هر کسی وقت مناجات ضریحی دارد
دست ما هم رسیده است به دامان کریم
نا امیدم مکنید از کرمش فرض کنید
باز بدکاره ای امشب شده مهمان کریم
سپر درد و بلایش نشدیم و دیدیم
سپر درد و بلای همه شد جان کریم
ظاهرش فقر ولی باطن او عین غنا
ترسی از فقر ندارند گدایان کریم
منبع:پایگاه هیات ریحانه النبی