0

مهدويت از ديدگاه نهج البلاغه (2)

 
hoosianp
hoosianp
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اردیبهشت 1389 
تعداد پست ها : 1508
محل سکونت : خراسان رضوی

مهدويت از ديدگاه نهج البلاغه (2)

حضرت مهدي(عليه السلام) و اصلاح فكري ـ فرهنگي بشر
گرچه برداشت عمومي از تأمين عدالت در زمان ظهور حضرت مهدي(عليه السلام) معمولا عدالت اجتماعي و اصلاح امور اقتصادي و توزيع عادلانه ثروت‌هاي جهاني است، اما حقيقت آن است كه با ظهور مصلح كل ، حضرت مهدي (عليه السلام)، عدالت و اصلاح در تمام شئون هستي پديد‌مي آيد و پيشه و انديشه بشري اصلاح‌مي گردد و عقل انسان ها در هر دو بعد علمي و عملي تعديل‌مي شود; بدين بيان كه اكنون به سبب فاصله گرفتن بشر از معارف وحي، تمام قواي ادراكي و تحريكي او در مرداب افراط و تفريط گرفتار آمده و هر روز كه بر جامعه بشري‌مي گذرد، مكتب‌هاي جديدي در شرق و غرب جهان پديد‌مي آيند و طرح ها و الگوهاي فكري، فرهنگي و سياسي گوناگوني را عرضه‌مي كنند و نسل‌هاي بشر را يكي پس از ديگري از مسير انساني منحرف كرده، در معرض سقوط فكري، فرهنگي، اخلاقي و اعتقادي قرار‌مي دهند. اما با ظهور ذخيره هستي، مهدي موعود(عليه السلام)، همه مكتب‌هاي غربي و شرقي و مذاهب گوناگون افراطي و تفريطي در هم پيچيده‌مي شوند و بشر در سايه احكام و دستورات آسماني، از گرداب هوا و هوس نجات‌مي يابد و فكر و فرهنگ او اصلاح‌مي شود.
در اين باره، اميرمؤمنان(عليه السلام) در نهج البلاغه‌مي فرمايد: «يعطفُ الهوي علي الهدي اِذا عَطفُوا الهُدي علي الهَوي، و يعطف الرأي علي القرآنِ اِذا عطفوا القرآنَ علي الرأي... و يُحيي ميّت الكتابِ و السّنّةِ»;14 (حضرت مهدي) خواسته ها را تابع هدايت وحي‌مي كند، هنگامي كه مردم هدايت را تابع هوس‌هاي خويش قرار داده اند، و در حالي كه نظريه‌هاي گوناگون، خود را بر قرآن تحميل‌مي كنند، او (مهدي) نظريه ها و انديشه ها را تابع قرآن‌مي سازد و كتاب خدا و سنّت پيامبر را زنده ‌مي گرداند.
ابن ابي الحديد در ذيل اين كلام حضرت‌مي نويسد: «اين سخن اميرمؤمنان اشاره است به امامي كه در آخرالزمان خواهد آمد و در روايات فراوان، از آمدن او خبر داده شده و با ظهور او، هدايت قاهره پديد آمده و عمل به رأي و قياس از ميان رفته، برابر قرآن كريم رفتار‌مي شود.»15

همچنين در جاي ديگري از نهج البلاغه از حضرت مهدي(عليه السلام) به عنوان «يعسوب الدّين» و كسي كه مردم اطراف او را همانند ابر متراكم فرا‌مي گيرند ياد شده و آمده است: «فاِذا كانَ ذلكَ ضرَبَ يَعسوبُ الدّين بِذنبِه فيجتَمعونَ اِليه كما يجتمعُ فزعُ الخريف»;16 چون آن گونه شد، پيشواي دين قيام كند، پس مسلمانان پيرامون او همچون ابر پاييزي گرد آيند.

مهدويت يا وراثت حكومت مستضعفان
از مسائل ديگري كه در نهج البلاغه درباره جريان مهدويت بدان اشاره شده، اين است كه ظهور مهدي موعود(عليه السلام) به عنوان وارث حكومت مستضعفان جزء اراده و خواست حتمي الهي است كه به طور يقين، روزي تحقق خواهد يافت; زيرا به گفته بعضي از بزرگان اهل حكمت،17 بشر از زماني كه در زمين سكنا گزيده، پيوسته در آرزوي يك زندگي اجتماعي مقرون به سعادت بوده است و به اميد رسيدن چنين روزي قدم برمي دارد و اگر اين خواسته تحقق خارجي نمي داشت، هرگز چنين آرزو و اميدي در نهاد انسان ها نقش نمي بست; چنان كه اگر غذايي نبود گرسنگي نبود، و اگر آبي نبود تشنگي تحقق نمي يافت.
از اين رو، به حكم ضرورت، آينده جهان روزي را در بر خواهد داشت كه در آن روز، جامعه بشري پر از عدل و داد شود و مردم با صلح و صفا همزيستي نمايند و افراد انساني غرق فضيلت و كمال شوند، و اين آرزو و خواست عمومي به دست مهدي موعود(عليه السلام) تحقق خواهد يافت. از اين رو، اميرمؤمنان(عليه السلام)مي فرمايد: «لَتعطفنَّ الدنيا علينا بعد شماسها، عطفَ الفرَّوس علي ولدها و تلا عقيبَ ذلكَ:(وَنُرِيدُ أَن نَّمُنَّ عَلَي الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ)»;18دنيا پس از سركشي به ما روي‌مي كند; چونان شتر ماده بدخو كه به بچه خود مهربان گردد. پس حضرت اين آيه را تلاوت نمود كه خداوند‌مي فرمايد: اراده كرديم كه بر مستضعفان زمين منّت گذارده، آنان را امامان و وارثان حكومت ها گردانيم.
ابن ابي الحديد ذيل اين كلام حضرت‌مي نويسد:
«به اتفاق شيعه و سنّي، اين كلام حضرت علي(عليه السلام) اشاره به ظهور امامي است كه در آخرالزمان پديد‌مي آيد و سراسر زمين را تحت حكومت خويش درمي آورد.»19

پرتوي از سيماي ياران حضرت مهدي(عليه السلام)
يكي از مسائل ديگري كه در نهج البلاغه درباره حضرت مهدي(عليه السلام) آمده مسئله ياران و كارگزاران دولت كريمه آن حضرت است. اميرمؤمنان(عليه السلام) از كارگزاران دولت حضرت مهدي(عليه السلام) چنين ياد‌مي كند: «ثُمَّ ليشخذنَّ فيها قومٌ شخَذَ القينَ النّصلَ، تجلّي بالتنزيل ابصارهم، و يرمي بالتفسير في مسامعهم و يغبقون كأسَ الحكمةِ بعدالصبوحِ»;20 سپس گروهي براي در هم كوبيدن فتنه ها آماده‌مي گردند، و چون شمشيرها صيقل‌مي خورند، ديده هايشان با قرآن روشنايي‌مي گيرند و در گوش هايشان تفسير قرآن طنين افكنده و در صبحگاهان و شامگاهان جام‌هاي حكمت سر‌مي كشند.
ابن ابي الحديد در ذيل اين فراز نوراني كلام حضرت آورده است: وصف اين گروه آن است كه پرده از جان آنان برداشته شده، معارف الهي در دل هايشان ايجاد‌مي شود و درك اسرار باطني قرآن به آنان الهام‌مي گردد و جام حكمت را در هر صبح و شام سر‌مي كشند و بدين سان، معارف ربّاني و اسرار الهي همواره بر قلب آنان افاضه‌مي گردند و آنان كساني اند كه بين پارسايي و شجاعت و حكمت جمع نموده و سزاوارند كه ياور ولي الهي باشند كه قرار است بيايند.2
1
 

مدیریت تالار مهدویت 

مدیریت تالار فرق و مذاهب  

 

 

 

 

 

رسیدن به لقاء پروردگار میسور نیست مگر با درک نشاهه شب

 

 

 

 

 

 

 

 

 

ان الوصول الی الله سفر لا یدرک الی بامتطاء الیل 

سه شنبه 30 آذر 1389  11:25 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها