0

مقالات توسعه پژوهش در پرستاري و مامايي

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

آگاهي، عملکرد و تهديد درک شده نسبت به سرطان پستان در زنان شهر گرگان

عنوان نشریه:   توسعه پژوهش در پرستاري و مامايي :   بهار و تابستان 1392 , دوره  10 , شماره  1 ; از صفحه 25 تا صفحه 32 .
 
عنوان مقاله:  آگاهي، عملکرد و تهديد درک شده نسبت به سرطان پستان در زنان شهر گرگان
 
 
نویسندگان:  قورچايي ارازبردي, چركزي عبدالرحمان*, رزاق نژاد آتنا
 
* گرگان، ابتداي جاده شصتکلا، دانشگاه علوم پزشکي گلستان، دانشکده بهداشت، گروه بهداشت عمومي
 
چکیده: 

زمينه و هدف: سرطان پستان، يکي از شايع ترين سرطان ها در بين زنان سراسر دنيا است. اين مطالعه با هدف تمکين روش هاي غربالگري سرطان پستان و ارتباط آن با حساسيت و شدت درک شده در بين زنان شهر گرگان انجام گرفت.
روش بررسي: در اين مطالعه توصيفي از نوع مقطعي، 300 نفر از زنان مراجعه کننده به دو پايگاه بهداشتي شهر گرگان که به صورت خوشه اي انتخاب شده بودند، وارد مطالعه گرديدند. ابزار گردآوري اطلاعات، پرسشنامه اي مشتمل بر اطلاعات دموگرافيک، سوالات آگاهي و عملکرد بود. سوالات بخش تهديد درک شده (حساسيت و شدت درک شده) بر گرفته از مقياس الگوي اعتقاد بهداشتي چمپيون (CHBMS) در مورد روش هاي غربالگري سرطان پستان بود.
يافته ها: دامنه سني افراد مورد بررسي 60-18 سال با ميانگين و انحراف 30.3±7.3 سال بود. در بخش آگاهي 88.3 درصد نتوانستند به هيچ يک از سوالات پاسخ صحيح بدهند. در بخش عملکرد 31.3 درصد سابقه خودآزمايي پستان، 11.3 درصد سابقه معاينه باليني توسط پزشک يا کارکنان بهداشتي و 5 درصد سابقه انجام ماموگرافي داشتند. 4.7 درصد حساسيت درک شده بالا و 46.7 درصد شدت درک شده بالا داشتند. حساسيت درک شده بالا با انجام خودآزمايي و معاينه باليني پستان ارتباط معني داري نداشت، ولي با انجام ماموگرافي ارتباط معني داري داشت (P=0.042).
نتيجه گيري: آگاهي و عملکرد زنان مورد بررسي نسبت به روش هاي غربالگري سرطان پستان نامناسب بود. حساسيت درک شده اکثر آنان نسبت به سرطان پستان پايين بود. انجام مداخلات براي افزايش آگاهي و حساسيت درک شده بالا به منظور دستيابي به عملکرد مناسب و مطلوب در زمينه غربالگري سرطان پستان محسوس است.

بارگیری متن کامل:

چهارشنبه 16 اردیبهشت 1394  1:37 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

بروز دليريوم و عوامل مرتبط قبل از عمل جراحي قلب باز

عنوان نشریه:   توسعه پژوهش در پرستاري و مامايي :   بهار و تابستان 1392 , دوره  10 , شماره  1 ; از صفحه 33 تا صفحه 42 .
 
عنوان مقاله:  بروز دليريوم و عوامل مرتبط قبل از عمل جراحي قلب باز
 
 
نویسندگان:  جنتي يداله, باقري نسامي معصومه, سهرابي مريم*, يزداني چراتي جمشيد, مزداراني شهزاد
 
* ساري، بلوار امير مازندراني، خيابان وصال، دانشکده پرستاري و مامايي نسيبه
 
چکیده: 

زمينه و هدف: دليريوم، نوعي تخريب شناختي نوسان دار، اختلال هوشياري و مشکل شايع براي بيماران بستري مي باشد که با افزايش مرگ، مدت بستري، هزينه و کاهش بازتواني همراه است. هدف اين مطالعه، تعيين ميزان بروز دليريوم و يافتن عوامل خطر مرتبط با آن در عمل جراحي قلب باز است.
روش بررسي: اين مطالعه توصيفي - تحليلي، در مدت 6 ماه از ماه هاي تير تا آذر سال 90 روي 404 بيمار تحت عمل جراحي الکتيو قلب در مرکز قلب فاطمه زهرا (س) ساري صورت گرفت. نمونه گيري به صورت در دسترس و غير تصادفي بود. روزانه ساعت 20-16 از روز اول تا پنجم بعد از عمل، ارزيابي دليريوم با پرسشنامه NeeCham و تکميل چک ليست هاي اطلاعات دموگرافيک و عوامل قبل از عمل توسط محقق تا زمان بروز دليريوم يا اتمام زمان مطالعه صورت گرفت. براي آناليز يافته ها از آناليز بقا (کاپلان ماير و رگرسيون کاکس) با استفاده از نرم افزار Spss-18 صورت گرفت.
يافته ها: در اين مطالعه ميزان بروز دليريوم 28.5 درصد بدست آمد. متغيرهاي قبل از عمل، مانند افزايش سن، داشتن تحصيلات پايين، روستايي بودن، سابقه نارسايي کليه، نارسايي قلبي، سکته مغزي، وجود اختلال شنوايي، ريتم فيبريلاسيون دهليزي، افزايش ميزان پتاسيم و اوره سرمي با بروز دليريوم از نظر آماري معني دار شدند.
نتيجه گيري: با توجه به بروز دليريوم در مطالعه کنوني، شناسايي و غربالگري دليريوم از اهميت بالايي برخوردار است. با توجه به مشخصات فردي و عوامل قبل از عمل مرتبط با بروز دليريوم شناسايي شده در اين مطالعه، لازم است با دادن آموزش بيشتر به بيماران با سن بالا و تحصيلات کم، اصلاح الکتروليت قبل از عمل و رفع محروميت حسي از ميزان بروز دليريوم کاست.

بارگیری متن کامل:

چهارشنبه 16 اردیبهشت 1394  1:38 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

ارتباط عفونت ادراري درمان شده با عوارض مادري و نوزادي در زنان باردار شهرستان اردبيل

عنوان نشریه:   توسعه پژوهش در پرستاري و مامايي :   بهار و تابستان 1392 , دوره  10 , شماره  1 ; از صفحه 43 تا صفحه 51 .
 
عنوان مقاله:  ارتباط عفونت ادراري درمان شده با عوارض مادري و نوزادي در زنان باردار شهرستان اردبيل
 
 
نویسندگان:  عالي جهان راحله, نخستين بابك, سليمي سوسن, طهماسبي پريسا, مرادي شهلا, حضرتي صادق*
 
* اردبيل، خيابان دانشگاه، دانشگاه علوم پزشکي اردبيل، دانشکده بهداشت
 
چکیده: 

زمينه و هدف: عفونت ادراري، شايع ترين عفونت باکتريال دوران بارداري است و به عنوان عامل خطري براي نتايج وخيم مادري و پري ناتال در نظر گرفته شده است؛ لذا اين مطالعه با هدف تعيين ارتباط عفونت ادراري مادر با عوارض مادري و نوزادي در زنان باردار شهرستان اردبيل انجام شد.
روش بررسي: اين مطالعه مورد - شاهدي پس از ختم بارداري و به صورت گذشته نگر با بررسي اطلاعات ثبت شده در پرونده بارداري زنان در سال 1390 در شهرستان اردبيل انجام شد. 211 زن زايمان کرده که کشت ادرار آنها در دوران بارداري مثبت بود، به عنوان گروه مورد و 232 نفر که عفونت ادراري نداشتند، به عنوان گروه شاهد انتخاب شدند. اطلاعات توسط پرسشنامه پژوهشگرساخته جمع آوري شد که شامل اطلاعات مربوط به نوزاد و بارداري فعلي بود. تجزيه و تحليل آماري توسط نرم افزار Spss-16 و با استفاده از آزمون هاي مجذور کاي، کروسکال واليس و فيشر تست انجام شد.
يافته ها: سن زير 25 سال (61.6 مقابل 56.5 درصد)، شاخص توده بدني 30 و بالاتر (18.3 مقابل 15.6 درصد)، بارداري اول (55 مقابل 49.8 درصد)، استفراغ شديد بارداري (14.8 مقابل 12.6 درصد)، فشارخون بالا (2.4 مقابل 1.3 درصد)، تکرر و سوزش ادرار (1.9 مقابل 0.9 درصد)، وزن کم زمان تولد (95.4 مقابل 93 درصد)، ناهنجاري مادرزادي (3.5 مقابل 1.8 درصد)، تغذيه با شير مصنوعي (6.5 مقابل 2.7 درصد) و مرگ نوزاد بعد از تولد (0.9 مقابل 0.0 درصد) در گروه عفونت ادراري بيشتر بود، ولي اختلاف از نظر آماري معني دار نبود. ابتلا به ديابت، پره اکلامسي، کم خوني، مرگ داخل رحمي و سقط جنين، نارسي و زردي نوزادي با عفونت ادراري رابطه آماري معني دار نداشت.
نتيجه گيري: مي توان نتيجه گرفت که شناسايي و درمان عفونت ادراري در زنان باردار شهرستان اردبيل مناسب بوده و منجر به کاهش عوارض مادري و نوزادي شده است، بنابراين نياز به تغيير شيوه غربالگري يا درمان نبوده و ادامه اين روند توصيه مي گردد.

بارگیری متن کامل:

چهارشنبه 16 اردیبهشت 1394  1:38 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

وضعيت عملکرد بررسي سلامت بيماران بستري در بيمارستان ها توسط پرستاران شاغل در تهران

عنوان نشریه:   توسعه پژوهش در پرستاري و مامايي :   بهار و تابستان 1392 , دوره  10 , شماره  1 ; از صفحه 52 تا صفحه 60 .
 
عنوان مقاله:  وضعيت عملکرد بررسي سلامت بيماران بستري در بيمارستان ها توسط پرستاران شاغل در تهران
 
 
نویسندگان:  پژمان خواه شيوا*, پژمان خواه شيدا, علوي مجد حميد
 
* ايرانشهر، خيابان بلوچ، دانشکده پرستاري و مامايي ايرانشهر
 
چکیده: 

زمينه و هدف: پرستاران بايد افراد مصمم و با کفايتي باشند تا در شرايط پويا و متغير بيماران بتوانند با به کارگيري مهارت هاي فني و دانش حرفه اي خود، قضاوت باليني دقيق و مناسبي در مورد وضعيت سلامت بيماران انجام دهند. بر اين اساس تحقيقي با هدف ارزيابي عملکرد پرستاران در مورد بررسي وضعيت سلامت بيماران در يکي از بيمارستان هاي منتخب سازمان تامين اجتماعي شهر تهران انجام گرفت.
روش بررسي: پژوهش حاضر توصيفي - تحليلي بود و از کارشناسان پرستاري شاغل در بخش هاي داخلي - جراحي، اورژانس بيمارستان هاي منتخب وابسته به سازمان تامين اجتماعي شهر تهران به تعداد 96 نفر تشکيل شده بود. پرسشنامه اي در دو بخش تهيه شد که بخش اول آن مربوط به مشخصات فردي و بخش دوم چک ليست مشاهده ارزيابي عملکرد که شامل 11 مورد قابل مشاهده بود. به منظور تجزيه و تحليل داده ها از آمار توصيفي و آمار استفاده گرديد.
يافته ها: ميانگين سني 32.08±7.15 سال و اکثر (75 درصد) نمونه ها مونث بودند. بيشتر آنها (53.1 درصد) سابقه کاري بين 96-73 ماه داشتند. بيشترين درصد (52.1 درصد) داراي عملکرد ضعيفي بودند. در ضمن بين برخي از مشخصات فردي (جنس، سن، تاهل، سابقه کار و نوع بخش) با عملکرد پرستاران در مورد بررسي وضعيت سلامت بيماران ارتباط معني دار آماري وجود داشت.
نتيجه گيري: داده هاي پژوهش بيانگر پايين بودن عملکرد بررسي و ضعيت سلامت مي باشد که اين امر، اهميت برنامه ريزي در جهت بررسي وضعيت سلامت بيماران توسط کادر پرستاري همانند کادر پزشکي بر مبناي تنظيم برگه هاي معايناتي در پرونده بيمار را مشخص مي کند.

بارگیری متن کامل:

چهارشنبه 16 اردیبهشت 1394  1:38 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

ديدگاه پرستاران اورژانس نسبت به علل عدم گزارش دهي اشتباهات دارويي

عنوان نشریه:   توسعه پژوهش در پرستاري و مامايي :   بهار و تابستان 1392 , دوره  10 , شماره  1 ; از صفحه 61 تا صفحه 68 .
 
عنوان مقاله:  ديدگاه پرستاران اورژانس نسبت به علل عدم گزارش دهي اشتباهات دارويي
 
 
نویسندگان:  محمدنژاد اسماعيل*, احساني سيده رقيه, سالاري امير, سجادي اعظم, حاجي اسماعيل پور عايشه
 
* تهران، خيابان اسکندري جنوبي، خيابان اورميه، کوچه کاووسي، پلاك 9، طبقه 1
 
چکیده: 

زمينه و هدف: اجراي دستورات دارويي، بخش مهمي از فرآيند مراقبت و درمان بيماران محسوب مي شود. گزارش اين خطاها باعث حفظ ايمني بيمار مي شود. هدف از اين مطالعه، ديدگاه پرستاران اورژانس نسبت به علل عدم گزارش دهي اشتباهات دارويي بود.
روش بررسي: در اين مطالعه توصيفي، تعداد 94 نفر از پرستاران اورژانس مجتمع بيمارستاني امام خميني (ره) به صورت سرشماري در سال 90-1389 انتخاب شدند. ابزار گردآوري داده ها، پرسشنامه خودساخته شامل سه بخش اطلاعات دموگرافيک، سوالات مربوط به عوامل و علل عدم گزارش دهي خطاهاي دارويي بود. اطلاعات با نرم افزارSPSS-16  و با استفاده از روش هاي آماري توصيفي و استنباطي مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت.
يافته ها: 72 درصد پرستاران، اشتباهات دارويي رخ داده را گزارش نکرده بودند. شايع ترين نوع اشتباهات دارويي، سرعت انفوزيون (33.3 درصد)، دادن داروي دو نوبت در يک نوبت (23.8 درصد) بوده است. مهمترين علل اشتباهات دارويي، کمبود تعداد پرستار (47.6 درصد) و کمبود اطلاعات داروشناسي (30.9 درصد) بوده است. بيشترين علل عدم گزارش دهي، در حيطه پيامد گزارش دهي به دليل نگراني و ترس از تاثيرات اين اشتباهات در کارانه، در حيطه عوامل مديريتي مربوط به نامتناسب بودن واکنش مديران و در حيطه گزارش دهي مربوط به اهميت نداشتن ارائه گزارش از اشتباهات دارويي توسط پرستاران بود.
نتيجه گيري: با توجه به عدم گزارش دهي اکثر اشتباهات دارويي، نياز است زمينه هاي لازم براي افزايش گزارش دهي صورت گيرد و موانع پيش رو برداشته شود و مديران پرستاري در قبال اين گزارش ها واکنش مثبتي نشان دهند.

بارگیری متن کامل:

چهارشنبه 16 اردیبهشت 1394  1:39 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

مقايسه کيفيت خواب دوره نفاس مادران در دو روش زايمان طبيعي و سزارين

عنوان نشریه:   توسعه پژوهش در پرستاري و مامايي :   بهار و تابستان 1392 , دوره  10 , شماره  1 ; از صفحه 69 تا صفحه 76 .
 
عنوان مقاله:  مقايسه کيفيت خواب دوره نفاس مادران در دو روش زايمان طبيعي و سزارين
 
 
نویسندگان:  قصاب شيرازي مرواريد, رييسي دهكردي زيبا*, عليدوستي معصومه, راعي مهدي, دل آرام معصومه, ميرمحمدعلي ماندانا, رحيمي مديسه اي محمد
 
* شهرکرد، رحمتيه، دانشکده پرستاري و مامايي، دانشگاه علوم پزشکي شهرکرد
 
چکیده: 

زمينه و هدف: دوره نفاس، مرحله اي حساس و استرس زاست که با خستگي، تغييرات خلقي و اختلالات خواب همراه مي باشد. هدف از اين مطالعه، توصيف خواب در طي هفته هاي دوم و ششم نفاس در زايمان سزارين در مقايسه با زايمان طبيعي مي باشد.
روش بررسي: مطالعه حاضر از نوع بررسي مقطعي بود. در اين مطالعه، جامعه پژوهش مادران زايمان کرده در هفته هاي دوم و ششم پس از زايمان، شامل 96 مادر در دوره نفاس (48 نفر بعد از زايمان سزارين و 48 نفر بعد از زايمان طبيعي) بودند و دو نوع از داده ها جمع آوري گرديد: داده دموگرافيک مادران و کيفيت خواب با استفاده از ابزار کيفيت خواب پيتزبرگ.
يافته ها: نتايج نشان داد دو گروه از لحاظ کليه خصوصيات جمعيت شناختي والدين و مشخصات فردي شيرخوار همگن بودند. نتايج آزمون آماري، اختلاف آماري معني داري را بين دو گروه در شاخص کيفيت ذهني خواب، خواب نهفته، مدت زمان خواب واقعي، کفايت خواب، اختلال خواب و شاخص اختلال عملکرد روزانه نشان داد. همچنين ميانگين نمره شاخص کلي کيفيت خواب پيتزبرگ در انتهاي مطالعه در گروه زايمان طبيعي و گروه سزارين تفاوت چشمگيري بين دو گروه نشان داد که حاکي از تاثير کيفيت مطلوب تر خواب مادران در گروه زايمان طبيعي است.
نتيجه گيري: مادران داراي زايمان سزارين از کيفيت خواب کمتري نسبت به زايمان طبيعي در دوره نفاس برخوردارند، بنابراين بايد آموزش مادران به منظور انتخاب زايمان طبيعي و مداخله به منظور افزايش کيفيت خواب دوران نفاس انجام گيرد.

بارگیری متن کامل:

چهارشنبه 16 اردیبهشت 1394  1:40 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

وضعيت سلامت روان زنان 15 سال و بالاتر در جمعيت شهري گرگان و برخي عوامل مرتبط با آن

عنوان نشریه:   توسعه پژوهش در پرستاري و مامايي :   بهار و تابستان 1392 , دوره  10 , شماره  1 ; از صفحه 77 تا صفحه 83 .
 
عنوان مقاله:  وضعيت سلامت روان زنان 15 سال و بالاتر در جمعيت شهري گرگان و برخي عوامل مرتبط با آن
 
 
نویسندگان:  سالاري هادي, قنبري محمدرضا*, تازيكي صادق علي, پاداش ليلا, يوسفي محمدرضا, لطفعلي نژاد الهام
 
* گرگان، ابتداي جاده شصتکلا، حوزه معاونت آموزشي، دانشگاه علوم پزشکي گلستان، مرکز مطالعات و توسعه آموزش علوم پزشکي، دفتر استعدادهاي درخشان
 
چکیده: 

زمينه و هدف: مطالعات عمومي اختلالات رواني در کشورهاي مختلف جهان نشان مي دهد که ميزان شيوع اين اختلالات به دلايل متعدد در حال افزايش است؛ به گونه اي که در حال حاضر اين اختلالات، مسوول حدود يک درصد مرگ ها در سطح جهان، بخصوص در ايران مي باشد. با توجه به ويژ گي هاي اختلالات رواني و حساسيت بيشتر جامعه زنان و محدوديت مطالعات در اين زمينه، اين مطالعه به منظور تعيين وضعيت سلامت روان زنان 15 سال و بالاتر در جمعيت شهري گرگان و ارتباط آن با برخي عوامل انجام شده است.
روش بررسي: در اين مطالعه مقطعي و توصيفي - تحليلي، تعداد 1088 نفر از زنان 15 سال و بالاتر جمعيت شهري گرگان، بر اساس نمونه گيري تصادفي - خوشه اي انتخاب شدند. براي جمع آوري داده ها از پرسشنامه اطلاعات دموگرافيک و پرسشنامه سلامت عمومي GHQ-28 استفاده شد. آزمون هاي آماري مورد استفاده، آزمون کاي دو و تست دقيق فيشر بوده اند.
يافته ها: يافته هاي پژوهش نشان داد که ميزان شيوع اختلالات روانپزشکي در مجموع 17.5 درصد بوده که بر اساس نمره برش 6 براي هر يک از اختلالات چهارگانه، اختلال اضطرابي و بي خوابي با 5.5 درصد بيشترين ميزان شيوع و افسردگي با 3.1 درصد کمترين ميزان شيوع را داشته است. اين مطالعه نشان داد که شيوع اختلالات روانپزشکي با سن، وضعيت تاهل و وجود فرد معتاد در خانواده ارتباط معني داري دارد (p<0.05).
نتيجه گيري: اگر چه ميزان شيوع مقطعي اختلالات روانپزشکي در جامعه مورد مطالعه در مقايسه با پژوهش هاي مشابه از شيوع متوسطي برخوردار مي باشد، ليکن ضرورت توجه بيشتر به سلامت روان زنان بيش از پيش احساس مي شود. نتايج اين مطالعه همچنين نياز به تربيت نيروهاي انساني کارآمد و تامين امکانات و تسهيلات مناسب به منظور ارائه خدمات بهداشت روان به ساکنان شهري و روستايي را با توجه به ساختار اجتماعي و فرهنگي منطقه مورد تاکيد قرار مي دهد.

بارگیری متن کامل:

چهارشنبه 16 اردیبهشت 1394  1:40 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

آگاهي زنان باردار از معايب سزارين و ارتباط آن با برخي متغيرها در سال 1388

عنوان نشریه:   توسعه پژوهش در پرستاري و مامايي :   بهار و تابستان 1392 , دوره  10 , شماره  1 ; از صفحه 84 تا صفحه 91 .
 
عنوان مقاله:  آگاهي زنان باردار از معايب سزارين و ارتباط آن با برخي متغيرها در سال 1388
 
 
نویسندگان:  رحمانيان كرامت اله*, رحمانيان وجيهه, قسوري ميترا
 
* جهرم، بلوار استاد مطهري، دانشگاه علوم پزشکي جهرم، دانشکده پزشکي، گروه پزشکي اجتماعي
 
چکیده: 

زمينه و هدف: سزارين آثار ناخوشايندي بر سلامت مادران و نوزادان دارد و سطح آگاهي زنان باردار از عوارض سزارين مي تواند بر استفاده از سزارين به عنوان يک روش زايمان موثر باشد. هدف از انجام اين مطالعه، تعيين ميزان آگاهي زنان باردار نسبت به معايب زايمان سزارين مي باشد.
روش بررسي: در اين مطالعه توصيفي، 360 زن باردار مراجعه کننده به کلينيک تخصصي زنان و زايمان به روش در دسترس انتخاب شدند. افراد داراي شغل پزشکي و يا مامايي از مطالعه خارج شدند. پرسشنامه شامل دو بخش خصوصيات دموگرافيک و 18 سوال مربوط به آگاهي بود. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS ثبت گرديد و توسط آزمون هاي آماري تي مستقل و مجذور کاي مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت.
يافته ها: ميانگين نمره آگاهي زنان باردار از معايب سزارين برابر 12.23 با انحراف معيار 4 بود. ميانگين نمره معايب سزارين، رابطه معني دار آماري با سطح تحصيلي زنان داشت (P=0.008اما بين ميانگين نمره آگاهي با ساير متغيرها رابطه اي وجود نداشت (P>0.05).
نتيجه گيري: بدين ترتيب آگاهي زنان باردار از معايب زايمان سزارين بسيار خوب نبوده که مي تواند بر انتخاب نوع زايمان تاثيرگذار باشد. بنابراين جا دارد که مسوولين بهداشتي در جهت افزايش آگاهي اين گروه از افراد برنامه ريزي هاي مناسبي انجام دهند.

 

بارگیری متن کامل:

چهارشنبه 16 اردیبهشت 1394  1:41 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

خوددرماني در زنان باردار

عنوان نشریه:   توسعه پژوهش در پرستاري و مامايي :   بهار و تابستان 1392 , دوره  10 , شماره  1 ; از صفحه 92 تا صفحه 98 .
 
عنوان مقاله:  خوددرماني در زنان باردار
 
 
نویسندگان:  قانعي رضا, همتي مسلك پاك معصومه*, باغي وجيهه
 
* اروميه، کيلومتر 11 جاده سرو، پرديس نازلو، دانشکده پرستاري و مامايي
 
چکیده: 

زمينه و هدف: خوددرماني در زنان باردار، يکي از معضلات حاد بهداشتي است که به دليل خطر ايجاد ناهنجاري هاي جنيني ناشي از مصرف داروها از اهميت زيادي برخوردار مي باشد. مطالعه حاضر با هدف تعيين وضعيت خوددرماني در زنان باردار مراجعه کننده به مراکز بهداشتي - درماني شهر سقز انجام شده است.
روش بررسي: در اين مطالعه مقطعي، 116 زن باردار مراجعه کننده به مراکز بهداشتي - درماني شهر سقز در سال 1389 به روش در دسترس انتخاب و از طريق مصاحبه و تکميل پرسشنامه مورد بررسي قرار گرفتند. داده ها با نرم افزار spss، به کمک آزمون هاي آماري توصيفي و استنباطي تجزيه و تحليل شدند.
يافته ها: نتايج اين مطالعه نشان داد که 27.6 درصد از زنان باردار خوددرماني کرده بودند. شايع ترين علت خوددرماني در دوران بارداري (47.4 درصد)، ناچيز و جزئي تلقي کردن مشکل و بيماري بود. آزمون آماري مجذور کاي، بين وضعيت بيمه، وضعيت شغل و سطح تحصيلات زنان باردار با خوددرماني ارتباط معني دار آماري نشان نداد (P>0.05).
نتيجه گيري: با توجه به هزينه بالاي توليد و تهيه دارو و همچنين عوارض ناخواسته مصرف خودسرانه آن به خصوص در دوران بارداري که مي تواند منجر به تولد نوزاد ناهنجار شود، لازم است به منظور بالا بردن آگاهي و تصحيح اين رفتار غير ايمن زنان به آنها آموزش داده شود

بارگیری متن کامل:

چهارشنبه 16 اردیبهشت 1394  1:41 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

تاثير گروه همتايان در ارتقاي وضعيت سلامت جسمي بيماران مبتلا به مولتيپل اسکلروزيس

 

 

عنوان نشریه:   توسعه پژوهش در پرستاري و مامايي :   پاييز و زمستان 1391 , دوره  9 , شماره  2 ; از صفحه 1 تا صفحه 10 .
 
عنوان مقاله:  تاثير گروه همتايان در ارتقاي وضعيت سلامت جسمي بيماران مبتلا به مولتيپل اسکلروزيس
 
 
نویسندگان:  اشك تراب طاهره, جديدميلاني مريم*, عابدسعيدي ژيلا, علوي مجد حميد
 
* تهران، تقاطع خيابان ولي عصر و بزرگراه نيايش، دانشکده پرستاري و مامايي، دانشگاه شهيد بهشتي، واحد تحصيلات تکميلي پرستاري
 
چکیده: 

زمينه و هدف: بيماري مولتيپل اسکلروزيس (ام اس)، داراي علائم ناخوشايند و غيرقابل پيش بيني و همراه با افزايش سطح ناتواني جسمي است. بنابراين نياز به برنامه هاي ارتقاي سلامت مي باشد. گروه هاي همتا از جمله گروه هايي هستند که در ارتقاي سلامتي نقش دارند و پژوهش حاضر تاثير گروه همتايان در ارتقاي سلامت جسمي بيماران مبتلا به ام اس را بررسي مي کند.
روش بررسي: پژوهش حاضر يک پژوهش نيمه تجربي قبل و بعد مي باشد که در محل انجمن ام اس شهر تهران در سال 89 انجام شد. اين پژوهش بر روي 33 بيمار مبتلا به ام اس، در سه گروه حمايتي همتا (10 نفر در گروه مردان، 11 نفر در گروه زنان و 12 نفر در گروه مختلط زن و مرد) به مدت 8 جلسه به صورت هفتگي 2 ساعت انجام شده است. ابزار پژوهش بخش سلامت جسمي «سياهه کيفيت زندگي در بيماري ام اس» با 78 عبارت و ضريب آلفاي کرونباخ
0.93 بود که در چهار مرحله قبل از مداخله، يک هفته بعد، پايان مداخله و يک ماه بعد از تشکيل گروه توسط نمونه هاي پژوهش تکميل گرديد.
يافته ها: نتايج نشان داد شرکت در گروه همتايان، سبب ارتقاي وضعيت سلامت جسمي در زمان پايان مداخله شده (
P£0.001) و در هر سه گروه همتاي بيماران مبتلا به ام اس، اختلاف وضعيت سلامت جسمي در زمان هاي مختلف، قبل از تشکيل گروه تا يک ماه بعد از پايان آن به لحاظ آماري معني دار بود (P£0.001). اين اختلاف به صورت افزايش ميانگين نمرات سلامت جسمي از زمان شروع مداخله تا پايان مداخله و سپس کاهش آن تا يک ماه بعد از پايان مداخله است.
نتيجه گيري: نتايج پژوهش نشان داد گروه همتايان مي تواند سبب ارتقاي سطح سلامت جسمي بيماران مبتلا به ام اس گردد. بنابراين مي توان با بهره بردن از گروه همتايان، سطح کيفيت مراقبت از بيماران مبتلا به ام اس در جامعه را ارتقا داد که در نهايت ارتقاي کيفيت زندگي بيماران را به دنبال دارد.

بارگیری متن کامل:

جمعه 18 اردیبهشت 1394  10:06 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

تاثير پروفايل سديم و اولترافيلتراسيون بر برخي از عوارض شايع حين همودياليز

عنوان نشریه:   توسعه پژوهش در پرستاري و مامايي :   پاييز و زمستان 1391 , دوره  9 , شماره  2 ; از صفحه 11 تا صفحه 19 .
 
عنوان مقاله:  تاثير پروفايل سديم و اولترافيلتراسيون بر برخي از عوارض شايع حين همودياليز
 
 
نویسندگان:  ملايي عين اله, قاري سعيد*, موجرلو محمد, بهنام پور ناصر, شريعتي عليرضا, آقاخاني محمدجعفر, خاري مريم, صالحي ربابه
 
* گرگان، ابتداي جاده شصتکلا، دانشگاه علوم پزشکي گلستان، دانشکده پرستاري و مامايي بويه
 
چکیده: 

زمينه و هدف: افت فشار خون و کرامپ هاي عضلاني از عوارض شايع همودياليز است. يکي از روش هايي که به تازگي براي پيشگيري از اين عوارض مطرح شده، ترکيب پروفايل سديم و اولترافيلتراسيون است. هدف اين مطالعه بررسي تاثير پروفايل سديم و اولترافيلتراسيون بر برخي از عوارض شايع حين همودياليز بود.
روش بررسي: در اين مطالعه کارآزمايي باليني، 22 بيمار تحت همودياليز مراجعه کننده به مرکز آموزشي درماني 5 آذر گرگان، در سال 1390 به طور تصادفي به دو گروه تقسيم شدند. براي هر گروه، دو پروتکل درماني همودياليز به روش متقاطع به اجرا در آمد. در پروتکل مداخله، سديم مايع دياليز خطي و اولترافيلتراسيون نيز خطي و در پروتکل روتين، سديم ثابت و اولترافيلتراسيون نيز ثابت در نظر گرفته شده بود. به ازاي هر پروتکل، 6 جلسه همودياليز انجام شد. داده ها با استفاده از آزمون کاي دو و محاسبه خطر نسبي تجزيه و تحليل شدند. سطح معني داري براي تمامي آزمون ها
0.05 در نظر گرفته شد.
يافته ها: ميانگين سني بيماران
54.73±11.21 سال و 59.1 درصد زن بودند. ميزان بروز افت فشار خون و کرامپ عضلاني در پروتکل مداخله در مقايسه با روش روتين به طور معني داري کاهش يافت (p<0.05)، ولي ميزان بروز سردرد و استفراغ در پروتکل مداخله در مقايسه با روش روتين تفاوت معني داري نداشت.
نتيجه‌گيري: از آنجا که استفاده از پروفايل هاي سديم و اولترافيلتراسيون روشي ساده و بدون هزينه است و ميزان بروز عوارض حين دياليز را كاهش مي دهد، لذا به منظور كاهش بروز اين عوارض، استفاده همزمان از پروفايل سديم و اولترافيلتراسيون را نسبت به روش روتين توصيه مي کنيم.

بارگیری متن کامل:

جمعه 18 اردیبهشت 1394  10:07 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

عوامل مرتبط با درد کمر در بيماران بعد از انجام آنژيوگرافي قلبي

عنوان نشریه:   توسعه پژوهش در پرستاري و مامايي :   پاييز و زمستان 1391 , دوره  9 , شماره  2 ; از صفحه 20 تا صفحه 26 .
 
عنوان مقاله:  عوامل مرتبط با درد کمر در بيماران بعد از انجام آنژيوگرافي قلبي
 
 
نویسندگان:  مهران فرد شهزاد, عبدالهي علي اكبر*, بهنام پور ناصر, كردنژاد عبدالمحمد
 
* گرگان، ابتداي جاده شصتکلا، دانشگاه علوم پزشکي گلستان، مرکز تحقيقات اختلالات ايسکميک گلستان
 
چکیده: 

زمينه و هدف: آنژيوگرافي قلبي، يک روش تشخيصي و تصميم گيري درماني بيماري قلبي مي باشد که به صورت شايع در ايران انجام مي گيرد. بيماران به علت استراحت مطلق داشتن در تخت بعد از آنژيوگرافي، از کمر درد شکايت دارند. اين مطالعه با هدف تعيين عوامل مرتبط بر شدت کمر درد بيماران بعد از آنژيوگرافي قلبي در بيمارستان دکتر گنجويان دزفول در سال 1390 صورت گرفت.
روش بررسي: در يک مطالعه توصيفي – تحليلي از نوع همبستگي، تعداد 140 بيماري که کانديداي آنژيوگرافي قلبي بودند به صورت نمونه گيري در دسترس انتخاب شدند و با استفاده از چک ليست، مشخصات دموگرافيک شامل سن، جنس، شاخص توده بدني، سيگاري بودن، سابقه فشار خون، ديابتي بودن و مدت زمان آنژيوگرافي به عنوان متغيرهاي بالقوه بر شدت کمر درد ثبت گرديد و سپس در ساعات اول، دوم، چهارم و ششم بعد از آنژيوگرافي با استفاده از مقياس عددي درد ميزان شدت کمر درد بيماران اندازه گيري شد. داده ها با استفاده از آمار توصيفي و تست هاي آماري من ويتني و ضريب همبستگي اسپيرمن مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت.
يافته ها: از مجموع 140 بيمار، 67 نفر مرد، 64 نفر زن و 12 درصد سيگاري بودند. ميانگين سني نمونه ها
55.7±7.7 سال و ميانگين توده بدني 27.6±3.07 بود. هيچ کدام از نمونه ها سابقه کمر درد و آنژيوگرافي قبلي نداشتند . شدت کمر درد در ساعات اول، دوم، چهارم و ششم با سن، شاخص توده بدني و مدت زمان آنژيوگرافي ارتباط سنجش شد و در هيچ كدام از ساعات مورد بررسي، تفاوت معني دار آماري وجود نداشت، ولي بين جنس با ميزان کمر درد پس از آنژيوگرافي در ساعت اول (p=0.014) و در ساعت ششم (p=0.030) اختلاف معني دار بود، ولي در ساعات دوم، چهارم و ششم اين اختلاف معني دار نبود. بين مصرف سيگار و سابقه ديابت و فشار خون با کمر درد نيز اختلاف معني دار وجود نداشت.
نتيجه گيري: اين تحقيق نشان داد که پرستاران با آگاهي از عوامل مرتبط بر شدت کمر درد پس از آنژيوگرافي مي توانند در کاهش درد و ارتقاي راحتي بيماران کوشا باشند.

بارگیری متن کامل:

جمعه 18 اردیبهشت 1394  10:07 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

تاثير آموزش نقش هاي پرستاري بر آگاهي و نگرش پرستاران، در مراقبت از بيماران مبتلا به پارکينسون

عنوان نشریه:   توسعه پژوهش در پرستاري و مامايي :   پاييز و زمستان 1391 , دوره  9 , شماره  2 ; از صفحه 27 تا صفحه 35 .
 
عنوان مقاله:  تاثير آموزش نقش هاي پرستاري بر آگاهي و نگرش پرستاران، در مراقبت از بيماران مبتلا به پارکينسون
 
 
نویسندگان:  صفوي محبوبه, محمودي محمود, كلانترزاده مژگان*
 
* کرمان، جاده جوکار، دانشگاه آزاد اسلامي کرمان، دانشکده پرستاري
 
چکیده: 

زمينه و هدف: پارکينسون نوعي اختلال نورودژنراتيو شايع مزمن با سير پيش رونده است. براي دسترسي بهتر و آسان تر در مراقبت اين بيماران به پرستار متخصص نياز مي باشد. هدف اين مطالعه، تعيين تاثير آموزش نقش هاي پرستاري بر آگاهي و نگرش پرستاران، پيرامون مراقبت از بيماران مبتلا به پاركينسون بود.
روش بررسي: در اين مطالعه نيمه تجربي 102 پرستار دانشگاه هاي علوم پزشکي کرمان در سال 1388، در دو گروه مورد و شاهد انتخاب شدند. ابزار گردآوري داده ها پرسشنامه خودساخته بود. پس از انجام آزمون اوليه برنامه هاي آموزشي به روش سخنراني، پرسش و پاسخ و بحث گروهي و در اختيار قرار دادن جزوه آموزشي اجرا گرديد. 3 هفته بعد، آزمون نهايي به عمل آمد. اطلاعات با نرم افزار
SPSS-15 و با استفاده از روش هاي آماري توصيفي و استنباطي مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت.
يافته ها: مقايسه قبل و بعد از آموزش نسبت به ماهيت بيماري و نقش هاي گروه مورد بين آگاهي کلي با ميانگين (
7.51±3.17) و نگرش کلي با ميانگين (8.35±5.22) اختلاف معني دار آماري نشان داد (P<0.000). بين ميانگين آگاهي و نگرش نوبت اول و دوم گروه شاهد اختلاف معني داري مشاهده نشد. مقايسه کلي تاثير آموزش گروه مورد و نتايج نوبت اول و دوم گروه شاهد، اختلاف معني دار آماري را نشان داد (P<0.000).
نتيجه گيري: آموزش بر آگاهي و نگرش واحدهاي مورد پژوهش نسبت به ماهيت بيماري پارکينسون و نقش هاي آموزشي، مراقبتي و حمايتي تاثير داشته است، بنابراين وجود مداخلات آموزشي مربوط به نقش هاي پرستاري در مراقبت از بيماران پارکينسون ضروري است.

بارگیری متن کامل:

جمعه 18 اردیبهشت 1394  10:08 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

تبيين متاپارادايم انسان در نظريه هاي اسلامي و تئوري هاي مراقبتي پرستاري

عنوان نشریه:   توسعه پژوهش در پرستاري و مامايي :   پاييز و زمستان 1391 , دوره  9 , شماره  2 ; از صفحه 36 تا صفحه 48 .
 
عنوان مقاله:  تبيين متاپارادايم انسان در نظريه هاي اسلامي و تئوري هاي مراقبتي پرستاري
 
 
نویسندگان:  سادات حسيني اكرم السادات, الحاني فاطمه*, خسروپناه عبدالحسين, بهجت پور عبدالكريم
 
* تهران، تقاطع چمران و آل احمد، دانشکده علوم پزشکي، دانشگاه تربيت مدرس، گروه پرستاري
 
چکیده: 

زمينه و هدف: مفاهيم بر اساس فلسفه ها و عقايد حاکم بر هر جامعه داراي تعاريف متفاوتي مي گردند. بنابراين لزوم تعريف مفاهيم عمده پرستاري بر اساس مباني فلسفي و عقيدتي جامعه ي ايران، يعني اسلام وجود دارد. به همين منظور مطالعه حاضر با هدف تعريف مفهوم انسان بر اساس متون اسلامي و مقايسه اين تعريف با نظريه هاي مراقبتي پرستاري انجام پذيرفت.
روش بررسي: در اين مقاله از روش اقتباس مفهوم واکر و اوانت در نظريه پردازي استفاده شد. در اين شيوه با مطالعه نظريه هاي موجود در مورد مفهوم مورد نظر، پژوهشگران بهترين نظريه ها را با توجه به حيطه حرفه اي خود انتخاب کرده و سپس نظريه ها را با توجه به مقتضيات حرفه اي خود باز تعريف نمودند که مفهوم انسان از نظريه هاي آيت اله جوادي آملي، مصباح يزدي و محمد تقي جعفري استخراج شد.
يافته ها: انسان متشکل از روح و جسم است که بر مبناي فطرت الهي آفريده شده است. حرکت بر اساس فطرت با کمک عقل، اختيار و ايمان انجام مي پذيرد تا به نهايت سلامت روح که قلب سليم است دست يابد. انسان براي رسيدن به قلب سليم بايد ساحات وجودي اش که شامل نباتي، حيواني و عقلاني است را طي کند. بنابراين وظيفه پرستار، کمک به مددجويان براي دستيابي به فطرت واقعي وجودي خود بر اساس ساحات انساني است.
نتيجه گيري: بر اساس تعريف موجود به نوعي به برتري روح بر جسم معتقد هستيم. بنابراين در اين ديدگاه بر خلاف نظريه هاي موجود، برتري توجهات پرستاري به مسائل روحي است. همچنين بر خلاف تعاريف نظريه پردازان مراقبتي آنچه هدايتگر طراحي برنامه هاي پرستاري است، فطرت انسان است نه نياز ها و تجربيات فرد. بنابراين در اين ديدگاه وظيفه پرستار کمک به انسان است بر اساس فطرت الهي، براي رسيدن به نهايت سلامت که همان قلب سليم است.

بارگیری متن کامل:

جمعه 18 اردیبهشت 1394  10:08 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

وضعيت سلامت عمومي مراقبين بيماران نرولوژيك و رابطه آن با برخي عوامل

عنوان نشریه:   توسعه پژوهش در پرستاري و مامايي :   پاييز و زمستان 1391 , دوره  9 , شماره  2 ; از صفحه 49 تا صفحه 55 .
 
عنوان مقاله:  وضعيت سلامت عمومي مراقبين بيماران نرولوژيك و رابطه آن با برخي عوامل
 
 
نویسندگان:  رحماني اناركي حسين*, محمودي غلامرضا, روحي قنبر, آسايش حميد, نصيري حسين, رخشاني حسين
 
* گرگان، ابتداي جاده شصتکلا، دانشگاه علوم پزشکي گلستان، دانشکده پرستاري و مامايي بويه
 
چکیده: 

زمينه و هدف: بيماري هاي مزمن نرولوژيک به علت ناتواني هاي همراه و هزينه هاي بالاي خدمات پزشکي، براي بيمار و خانواده يک بحران محسوب مي گردد و استرس ناشي از اين مشکلات مي تواند سلامت مراقبين را به خطر بياندازد. هدف ازاين مطالعه، تعيين وضعيت سلامت عمومي روان مراقبين بيماران نرولوژيك در منزل و رابطه آن با برخي عوامل مي باشد.
روش بررسي: اين مطالعه توصيفي- تحليلي كه در سال 1388 انجام شد، 200 نفر از مراقبين بيماران نورولوژيک مزمن به روش نمونه گيري آسان انتخاب شدند. ابزار گردآوري داده ها شامل فرم اطلاعات دموگرافيک و پرسشنامه سلامت عمومي 28 سوالي (28-
GHQ) بود که توسط مراقبين تكميل مي شد. داده ها در محيط نرم افزار آماري 16- SPSS با استفاده از آزمون هاي آماري توصيفي و کاي اسکوئر تحليل شد.
يافته ها: ميانگين و انحراف معيار سن مراقبين
31.78±9.94 بود و 59.5 درصد از نمونه ها مردان بودند. 72.5 درصد از مراقبين دچار اختلال در سلامت عمومي بودند (نمره بيش از 23 بر اساس نقطه برش GHQ-28). سلامت عمومي مراقبين مرد و زن از نظر آماري اختلاف معني دار داشت (P<0.05). در بين خرده مقياس هاي پرسشنامه سلامت عمومي، زنان در مقايسه با مردان نمره افسردگي بالاتري داشتند و اين اختلاف از نظر آماري معني دار بود(P<0.05). ميزان وابستگي مراقبتي بيمار و وضعيت درآمدي خانواده با سلامت عمومي مراقبين ارتباط معني دار داشت (P<0.05). بين متغيرهاي دموگرافيک از قبيل تاهل، تحصيلات، سابقه بيماري و سلامت عمومي ارتباط معني داري يافت نشد.
نتيجه گيري: بر اساس يافته هاي اين مطالعه، درصد قابل توجهي از مراقبين بيماران نورولوژيک دچار اختلال در وضعيت سلامت عمومي هستند و به همين دليل وجود منابع حمايتي و آموزش مهارت هاي مقابله موثر مي تواند در ارتقاي سلامت اين افراد موثر باشد.

بارگیری متن کامل:

جمعه 18 اردیبهشت 1394  10:09 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها