آیا دائمی بودن عذاب جهنم برای برخی مجرمین، ظلم نیست؟
انسان باید با دو بال «ایمان» و «عمل صالح»، بر فراز آسمان سعادت پرواز کند و از نعمتهاى ابدى بهشت و لذّت قرب خدا بهره مند شود.
در قرآن آمده است که برخی گنهکاران، همیشه در جهنم می مانند.(1) سؤالی که مطرح اینست که چگونه مى توان پذیرفت که انسانى تمام عمر خود را که حداکثر صد سال بوده است، کار بد کرده، و در کفر و گناه غوط هور بوده، ولى در برابر یکصد سال گناه، هزاران میلیون سال (بلکه تا ابد) عذاب ببیند؟!
جواب:
آنها که این ایراد را مطرح مى کنند از یک نکته اساسى غافلند و آن فرق میان مجازاتهاى قرار دادى و مجازاتهاى طبیعی (تکوینى) است که نتیجه ی طبیعى اعمال و یا زندگى کردن در کنار خود اعمال است.
توضیح اینکه: گاهى قانونگذار قانونى وضع مى کند که هرکس مرتکب فلان خلاف شود باید فلان مقدار جریمه مالى بدهد، یا فلان مدت در زندان بماند، مسلماً در چنین جایى باید تناسب «جرم» و «جریمه» در نظر گرفته شود، هرگز براى یک کار کوچک مجازات اعدام یا حبس ابد نمى توان قرار داد، و به عکس براى کار مهمى همچون قتل نفس یک روز زندان بى معنى است، حکمت و عدالت ایجاب مى کند که این دو باهم کاملاً متناسب باشد.
ولى کیفرهائى که در حقیقت اثر طبیعى عمل است و خاصیت تکوینى آن محسوب مى شود، این گفتگوها را نمى پذیرد، خواه در مورد آثار عمل در این جهان باشد یا در جهان دیگر.
مثلاً اگر گفته شود کسى که از مقررات رانندگى تخلف کند و با سرعت غیر مجاز و سبقت بى دلیل و عبور از مناطق ممنوع رانندگى کند ممکن است به خاطر همین چند لحظه تخلف، چنان تصادفى کند که دست و پاى او بشکند و یک عمر زمینگیر شود، در اینجا کسى نمى گوید، این نتیجه ی تلخ براى آن تخلف کوچک عادلانه نیست، زیرا مسلّم است که این، از قبیل جریمه هاى قرار دادى اداره راهنمائى نیست که در آن مسأله ی تناسب و هماهنگى جرم و جریمه در نظر گرفته شود، بلکه این، اثر طبیعى عمل است که انسان آگاهانه به سراغ آن رفته، و خود را گرفتار آن کرده است.
همچنین اگر گفته شود سراغ مشروبات الکلى یا مواد مخدر نروید، چرا که در مدت کوتاهى قلب و معده و مغز و اعصاب شما را تباه مى کند، حال اگر کسى رفت و گرفتار ضعف شدید اعصاب، و بیمارى قلب و عروق و زخم معده شد و در برابر چند روز هوسبازى تا پایان عمرش در عذاب الیم و رنج شدید بود، هیچکس ایراد عدم تناسب جرم و جریمه را در اینجا مطرح نمى کند.
حال فرض کنید چنین انسانى به جاى یکصد سال، هزار سال عمر کند و یا یک میلیون سال در دنیا بماند، مسلماً باید تحمل آن رنج و عذاب را در این مدت طولانى به خاطر مثلاً چند روز هوسبازى بنماید.
در مورد عذابها و کیفرهاى اخروى مسأله از این فراتر است، آثار طبیعی اعمال و نتائج مرگبار آن ممکن است براى همیشه دامان انسان را بگیرد، بلکه خود اعمال در برابر انسان مجسم مى شود، و چون آن جهان جاویدان است اعمال نیک و بد، جاودانه با انسان خواهند بود، و او را نوازش یا کیفر مى دهد.
با این حال، جائى براى این سؤال باقى نمى ماند که چرا تناسب میان «جریمه» و «جرم» در نظر گرفته نشده است؟.
انسان باید با دو بال «ایمان» و «عمل صالح»، بر فراز آسمان سعادت پرواز کند و از نعمتهاى ابدى بهشت و لذّت قرب خدا بهره مند شود، حال اگر بر اثر هوسبازى در یک لحظه یا یک عمر صد ساله دو بال خود را درهم بشکند باید براى همیشه در ذلّت و بدبختى بماند، اینجا مسأله زمان و مکان و مقدار جرم مطرح نیست، بلکه مسأله علّت و معلول و آثار کوتاه مدت و دراز مدت آن مطرح است، یک کبریت کوچک ممکن است شهرى را به آتش بکشد، و یک گرم بذر خار مغیلان ممکن است بعد از مدّتى یک صحراى وسیع خار به وجود آورد که دائماً مزاحم انسان باشد، همانگونه که چند گرم بذر گل ممکن است با گذشتن چند سال، صحرائى از زیباترین و معطّرترین گلها به وجود آورد که عطر آن مشام جان را معطّر و دیده و دل را نوازش دهد.
حال اگر کسى بگوید یک کبریت چه تناسبى با آتش گرفتن یک شهر دارد و چند بذر کوچک چه تناسبى با یک صحراى خار یا گل مى تواند داشته باشد؟ آیا این سؤال منطقى است؟ مسلّماً نه.
اعمال نیک و بد ما نیز همین گونه هستند و ممکن است آثار جاودانى بسیار گسترده اى از خود به یادگار بگذارند.
مسأله مهم اینجا است که رهبران الهى و پیامبران بزرگ و اوصیاى آنها این هشدار را پى در پى به ما دادند که نتیجه چنان گناهانى، عذاب جاودان است، و نتیجه چنین اعمال صالحى، نعمت مخلّد و ابدى است، درست مثل اینکه باغبان آگاه و بیدارى اثر وسیع آن بذر خار و گل را براى ما قبلاً بیان کرده باشد، و ما آگاهانه راه خودمان را در این مسیر انتخاب کنیم.
در اینجا به چه کسى مى توانیم ایراد کنیم، و بر چه چیز خرده بگیریم و به کدام قانون اعتراض نمائیم، جز به خودمان!.(2)
(1)«فَأَمَّا الَّذِينَ شَقُواْ فَفِى النَّارِ لهَُمْ فِيهَا زَفِيرٌ وَ شَهِيقٌ * خَلِدِينَ فِيهَا مَا دَامَتِ السَّمَاوَاتُ وَ الْأَرْضُ إِلَّا مَا شَاءَ رَبُّكَ» سوره هود آیه 106
ترجمه: امّا آنها كه بدبخت شدند، در آتشند و براى آنان در آنجا، «زفير» و «شهيق» [نالههاى طولانى دم و بازدم] است آنها جاودانه در آنجا خواهند ماند، تا آسمانها و زمين برپاست مگر آنچه پروردگارت بخواهد!
(2) برگرفته از کتاب: تفسیر پیام قرآن ج6، ص501