0

مقالات سلامت و بهداشت

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات سلامت و بهداشت

عنوان نشریه:   سلامت و بهداشت اردبيل :   تابستان 1391 , دوره  3 , شماره  2 ; از صفحه 50 تا صفحه 58 .
 
عنوان مقاله:  بررسي تاثير برنامه آموزش بهداشت بر اساس الگوي پرسيد بر کاهش ميزان بروز تب مالت در جمعيت مناطق روستايي شهرستان خمين
 
 
نویسندگان:  عروجي محمدعلي*, بيات اصغري عباس, چركزي عبدالرحمان, جواهري جواد
 
* دانشگاه علوم پزشکي اراک، شبکه بهداشت و درمان خمين
 
چکیده: 

زمينه و هدف: بيماري تب مالت يکي از بيماري هاي مشترک بين انسان و حيوان است که همچنان به عنوان يک مساله مهم بهداشتي و اقتصادي مطرح مي باشد. هماهنگي بين بخشي، مراقبت از بيماري، آموزش جامعه و آموزش کارکنان بهداشتي درماني از راه کارهاي اصلي در کنترل و پيشگيري بيماري تب مالت به شمار مي روند. اين مطالعه با هدف بررسي تاثير مداخلات آموزشي بر اساس الگوي پرسيد، به منظور کاهش بروز بيماري تب مالت در مناطق روستائي شهرستان خمين انجام گرفت.
روش کار: اين مطالعه نيمه تجربي تصادفي شده شاهددار بود. جمعيت مورد مطالعه 400 نفر از مردان مناطق روستايي شهرستان خمين بودند که به طور تصادفي در دو گروه تجربي و کنترل قرار گرفتند. ابزار گردآوري اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته بر اساس سازه هاي الگوي پرسيد بوده و مداخله آموزشي در طي سه جلسه، بصورت يکبار در هفته و به مدت 60 الي 90 دقيقه بر اساس سازه هاي مدل پرسيد صورت گرفت و نمونه هاي پژوهش به مدت 3 ماه پيگيري شدند.
يافته ها: ميانگين نمرات عوامل مستعد کننده (آگاهي و نگرش)، عوامل تقويت کننده و عوامل قادرساز در گروه مداخله نسبت به گروه کنترل تفاوت معني دار آماري را نشان داد (p<0.05). بروز بيماري تب مالت از 147 مورد در صد هزار نفر جمعيت در سال 1385، به 43 مورد در صد هزار نفر در 9 ماهه اول سال 1387 رسيد (p<0.05).
نتيجه گيري: طراحي و اجراي برنامه آموزشي بر اساس الگوي پرسيد مي تواند در کاهش بروز تب مالت موثر باشد.

 

بارگیری متن کامل:

شنبه 12 اردیبهشت 1394  11:41 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات سلامت و بهداشت

عنوان نشریه:   سلامت و بهداشت اردبيل :   تابستان 1391 , دوره  3 , شماره  2 ; از صفحه 59 تا صفحه 66 .
 
عنوان مقاله:  رابطه بين دريافت کلسيم رژيمي، نمايه توده بدن و دور کمر در دانشجويان پسر ساکن خوابگاه هاي علوم پزشکي تبريز سال 1388
 
 
نویسندگان:  خادم حقيقيان حسين*, وحيد فرهاد, حكمت دوست آزيتا, عارف حسيني سيدرفيع
 
* دانشکده پيراپزشکي، گروه تغذيه، دانشگاه علوم پزشکي جندي شاپور اهواز
 
چکیده: 

زمينه و هدف: شواهد جديد و مطالعات اخير از نقش کلسيم در متابوليسم چربي حمايت مي کنند. از آنجايي که چاقي ممکن است به طور دقيق با نمايه توده بدن و توزيع چربي بدني با ارزيابي دور کمر، تعريف و سنجيده شود؛ لذا هدف از مطالعه حاضر تعيين ارتباط بين دريافت کلسيم رژيمي با نمايه توده بدن و دور کمر است.
روش کار: مطالعه حاضر مطالعه اي توصيفي - تحليلي است که بر روي 402 دانشجوي پسر ساکن خوابگاه هاي دانشگاه علوم پزشکي تبريز در سال 1388 صورت گرفته است. ميزان دريافت کلسيم روزانه با استفاده از پرسشنامه کيفي تکرر مصرف غذايي براي يک سال و يادآمد 24 ساعته خوراک براي سه روز غيرمتوالي ارزيابي گرديد. اندازه گيري قد، وزن، دور کمر و نمايه توده بدن نيز صورت گرفت. براي تعيين نرمال بودن توزيع داده ها از تست کولموگروف اسميرنوف و براي تعيين ارتباط بين شاخص نمايه توده بدن و دور کمر با ميزان کلسيم دريافتي، از ضريب پيرسون استفاده گرديد. از تست آناليز واريانس يک طرفه براي مقايسه طبقه هاي BMI از لحاظ دريافت کلسيم استفاده گرديد.
يافته ها: ميانگين (± انحراف ميار) سني دانشجويان 21.1±11.0 سال و ميانگين 23.9±4.8 BMI کيلوگرم بر مترمربع و ميانگين کلسيم دريافتي روزانه 622.23±277.9 ميلي گرم بود. يک رابطه معکوس بين ميزان دريافت روزانه کلسيم و BMI وجود داشت. افرادي که در رنج نرمال BMI قرار داشتند، نسبت به افرادي که داراي اضافه وزن يا چاق بودند، ميزان دريافت روزانه کلسيم بالاتري داشتند. تفاوت بين کلسيم دريافتي در گروه هاي BMI و دور کمر از لحاظ آماري معني دار بود (p<0.05).
نتيجه گيري: يافته هاي اين تحقيق حاکي از آن است که ارتباط معکوسي بين کلسيم دريافتي با نمايه توده بدن و دورکمر وجود دارد. مطالعات بيشتر براي بررسي اين ارتباط در هر دو جنس و با افراد بيشتر لازم است

بارگیری متن کامل:

شنبه 12 اردیبهشت 1394  11:42 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

بررسي نقش خانواده در اعتياد فرزندان از ديدگاه مادران داراي فرزند معتاد شهر کرمان

عنوان نشریه:   سلامت و بهداشت اردبيل :   تابستان 1391 , دوره  3 , شماره  2 ; از صفحه 67 تا صفحه 72 .
 
عنوان مقاله:  بررسي نقش خانواده در اعتياد فرزندان از ديدگاه مادران داراي فرزند معتاد شهر کرمان
 
 
نویسندگان:  مهدي پوررابري رقيه*, نعمت الهي منيرالسادات, نوحي عصمت
 
*  دانشگاه علوم پزشکي کرمان
 
چکیده: 

زمينه و هدف: خانواده ها نقش مهمي در اعتياد فرزندان دارند. يافته ها نشان مي دهد که ارتباط نزديکي بين افراد خانواده و اعتياد وجود دارد. از آنجايي که در ميان اعضاي خانواده فردي که از کودکي بيشترين زمان را با فرد مي گذراند مادر است، بنابراين بر آن شديم تا نقش مادران را از ديدگاه مادران افراد معتاد بررسي کنيم.
روش کار: اين مطالعه يک مطالعه توصيفي تحليلي است که بر روي 200 مادر داراي فرزند معتاد به مواد مخدر انجام شد.
در اين مطالعه 200 مادر بين 40 تا 70 سال که بنا به گفته خود فرزند معتاد به مواد مخدر داشتند، به روش خوشه اي از سطح شهر کرمان انتخاب شدند. پس از آگاهي دادن و گرفتن رضايت نامه، از پرسشنامه پژوهشگر ساخته اي که شامل اطلاعات دموگرافيک و 20 سوال در مورد نقش مادران در اعتياد فرزندان بود و پايايي و روايي آن مورد تاييد واقع شده بود، استفاده گرديد. داده ها با استفاده از SPSS15 و آزمون هاي آماري توصيفي و استنباطي تجزيه و تحليل شدند.
يافته ها: نتايج نشان داد که 85% مادران فرزند پسر معتاد و در سنين 22 تا 45 سال داشتند. %80 مادران خود را در اعتياد فرزندان مقصر مي شمردند و بر اين باور بودند که اگر مي دانستند که فرزند آنان نيز ممکن است معتاد شود، بيشتر مراقب مي بودند. جدال خانوادگي در 83%، بي اعتنايي به فرزندان در 41%، مصرف مواد در حضور فرزندان در 36% موثر گزارش شد.
نتيجه گيري: يافته ها نشان داد که آگاهي مادران به ميزان زيادي مي تواند از اعتياد فرزندان پيشگيري نمايد.

بارگیری متن کامل:

شنبه 12 اردیبهشت 1394  11:42 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

دانش و نگرش مديران بيمارستان هاي آموزشي دانشگاه هاي علوم پزشکي تبريز و اردبيل در مورد اعتباربخشي

عنوان نشریه:   سلامت و بهداشت اردبيل :   تابستان 1391 , دوره  3 , شماره  2 ; از صفحه 7 تا صفحه 15 .
 
عنوان مقاله:  دانش و نگرش مديران بيمارستان هاي آموزشي دانشگاه هاي علوم پزشکي تبريز و اردبيل در مورد اعتباربخشي
 
 
نویسندگان:  اعظمي صابر*, تبريزي جعفرصادق, عبدالهي ليلا, ياري فرد خديجه, كبيري ندا, سعادتي محمد, ولي زاده سمانه, دائمي امين, ابهري علي اكبر, نديمي بتول
 
* دانشگاه علوم پزشکي تبريز، گروه مديريت خدمات بهداشتي و درماني
 
چکیده: 

زمينه و هدف: يکي از اصلي ترين ارکان اجراي موفق اعتباربخشي، تعهد مديران ارشد مي باشد. براي اين منظور نيز ابتدا بايد آگاهي، دانش و نگرش اين افراد مورد بررسي قرار گيرد. از اين رو اين مطالعه در نظر دارد تا آگاهي، دانش و نگرش مديران ارشد بيمارستاني و کساني که با اجراي اعتباربخشي در ارتباط هستند را در دو استان آذربايجان شرقي و اردبيل بررسي کند.
روش کار: اين مطالعه يک مطالعه توصيفي بوده که در سال 1390 در 14 بيمارستان آموزشي استان هاي آذربايجان شرقي و اردبيل صورت گرفته است. ابزار جمع آوري داده ها پرسشنامه محقق ساخته بود که روايي و پايايي آن توسط نظرات متخصصين و روش دو نيم سازي بدست آمد (a=0.9). تعداد نمونه ها 150 نفر بوده که به روش سرشماري انتخاب گرديدند. تجزيه و تحليل داده ها با استفاده از SPSS-16 صورت گرفته است.
يافته ها: يافته ها نشان داد که %50.6 شرکت کنندگان زن بودند، مدرک کارشناسي با 66% بيشترين ميزان را در بين مدارک تحصيلي شرکت کنندگان داشت. بيشترين گروه را پرستاران تشکيل مي دادند. 63% شرکت کنندگان ميزان آگاهي و دانش پاييني داشته و فقط حدود 11% افراد از آگاهي و دانش بالايي برخوردار بودند. حدود 70% از شرکت کنندگان اذعان کردند که اعتباربخشي مي تواند باعث افزايش اعتماد عمومي، کيفيت خدمات، ميزان رضايت کارکنان و بيماران، ايمني خدمات و درآمد بيمارستان ها شده و همچنين باعث کاهش هزينه هاي بيمارستان و بهبود فرايندهاي بيمارستان گردد. از ديدگاه شرکت کنندگان در مطالعه، اعتباربخشي مي تواند در مقايسه با سيستم ارزشيابي جاري اثربخش تر و موثرتر باشد.
نتيجه گيري: با توجه به نقش کليدي ميزان آگاهي، دانش و نگرش مديران ارشد در اجراي موفق اعتباربخشي و همچنين با توجه به پايين بودن ميزان آگاهي و دانش مديران و مثبت بودن نگرش اين افراد، لازم است که در راستاي افزايش آگاهي مديران ارشد و کسب حمايت و همکاري آنها، برنامه ريزي مناسبي بعمل آيد

بارگیری متن کامل:

شنبه 12 اردیبهشت 1394  11:43 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

بررسي وضعيت مديريت پسماند در مراکز بهداشتي درماني اردبيل

عنوان نشریه:   سلامت و بهداشت اردبيل :   زمستان 1390 , دوره  2 , شماره  4 (پي در پي 7) ; از صفحه 17 تا صفحه 27 .
 
عنوان مقاله:  بررسي وضعيت مديريت پسماند در مراکز بهداشتي درماني اردبيل
 
 
نویسندگان:  صادقي هادي, فضل زاده مهدي*, حضرتي صادق, عالي قدري مرتضي, مختاري احمد, حبيب زاده سليم
 
* دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکي اردبيل
 
چکیده: 

زمينه و هدف: مديريت پسماندهاي مراکز بهداشتي درماني و پايگاه هاي بهداشتي به دليل نقش عمده آن ها در گسترش انواع بيماري هاي واگيردار در ميان بيماران بستري شده و ساير افراد جامعه و همچنين آلودگي هاي زيست محيطي ناشي از جمع آوري و دفع غيربهداشتي آن ها از اهميت ويژه اي برخوردار است. اين تحقيق با هدف تعيين وضعيت مديريت پسماندها در مراکز بهداشتي درماني و پايگاه هاي بهداشتي تابعه شهر اردبيل انجام گرفت.
روش کار: در اين مطالعه توصيفي، 14 مرکز بهداشتي درماني و 14 پايگاه بهداشتي شهر اردبيل در سال  1388مورد بررسي قرار گرفت و ميزان پسماندهاي توليدي، نحوه نگهداري، وضعيت جايگاه هاي موقت، نحوه جمع آوري زباله ها و نحوه دفع پسماندها از طريق مشاهده و مصاحبه و تطبيق وضعيت بهداشتي آن ها با آيين نامه هاي موجود تعيين و در چک ليست هاي مخصوص که براي همين کار طراحي شده بود، ثبت گرديد.
يافته ها: ميزان توليد روزانه زباله در مراکز بهداشتي 52.925 کيلوگرم و در پايگاه هاي بهداشتي 14.840 کيلوگرم در روز بود. ميزان توليد روزانه زباله هاي عادي در مراکز بهداشتي درماني 36.450 کيلوگرم در روز و در پايگاه هاي بهداشتي11.220  کيلوگرم در روز بود. ميزان توليد روزانه زباله هاي عفوني در مراکز بهداشتي درماني 13.555 کيلوگرم در روز و در پايگاه هاي بهداشتي 1.155 کيلوگرم در روز بود.
نتيجه گيري: نتايج به دست آمده حاکي از آن است که مديريت پسماند در مراکز بهداشتي درماني شهر اردبيل داراي مشکلات جدي مي باشد. بنابراين بازنگري اساسي در شيوه مديريت پسماندها ضروري به نظر مي رسد.

بارگیری متن کامل:

شنبه 12 اردیبهشت 1394  11:45 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات سلامت و بهداشت

عنوان نشریه:   سلامت و بهداشت اردبيل :   زمستان 1390 , دوره  2 , شماره  4 (پي در پي 7) ; از صفحه 28 تا صفحه 35 .
 
عنوان مقاله:  بررسي واکنش هاي جانبي ناشي از تزريق واکسن MMR در کودکان 6-1 ساله شهر اردبيل
 
 
نویسندگان:  اتحاد غلامحسين*, براك منوچهر, صادقيه اهري سعيد, نقي زاده باقي عباس, حاجي سلماني طاهره, اسكندراوغلي بهزاد
 
* گروه ميکروبيولوژي، دانشکده پزشکي، دانشگاه علوم پزشکي اردبيل
 
چکیده: 

زمينه و هدف: واکسن سرخک، اوريون و سرخجه (MMR) از سال 1383 به برنامه واکسيناسيون اطفال ايران افزوده شد و تا کنون مطالعات کافي و قابل توجهي در زمينه واکنش هاي جانبي آن در ايران انجام نشده است. اين مطالعه به منظور تعيين واکنش هاي جانبي اين واکسن که انتظار مي رود در طول يک ماه بعد از تزريق در کودکان رخ دهند، صورت گرفت.
روش کار: اين پژوهش يک مطالعه توصيفي - مقطعي مي باشد که بر روي 210 کودک واکسينه شده با واکسن
MMR از دي ماه 1384 لغايت 30 آذر 1385 در شهر اردبيل انجام شد. نمونه ها از هر دو جنس و در دوگروه سني 15-12 ماهه و 6-4 ساله بودند. ابزار جمع آوري اطلاعات چک ليستي بود که بعد از تکميل مشخصات کودک و دريافت شماره تلفن تماس توسط مسوول واکسيناسيون، حدود 43 هفته بعد از تاريخ تزريق، جهت پيگيري واکنش هاي جانبي احتمالي، با برقراري تماس تلفني با خانواده کودک، تکميل گرديد. داده ها با استفاده از روش آمار توصيفي در نرم افزار SPSS تجزيه و تحليل شدند.
يافته ها: 112 نفر (
53.33%) از کودکان پسر و بقيه دختر بودند. 34.76% پسرها و 45.11% دخترها در سن 15-12 ماهگي و بقيه در گروه سني 64 ساله قرار داشتند. از کل کودکان، 92 نفر (43.8%) از کودکان دچار واکنش هاي جانبي شدند که از اين ميان شايع ترين آن ها به ترتيب عبارت بودند از:تب با 59 مورد (28.59%)، ضعف و بي حالي با 23 مورد (10.95%)، درد محل تزريق با 21مورد (10%)، راش با 14 مورد (6.66%)، تهوع و استفراغ با 10 مورد (4.76%) و تورم غدد بزاقي و پاروتيد با 5 مورد (2.38%). تب بيشتر در گروه 6-4 ساله و راش در گروه سني 15-12 ماهه گزارش گرديد.
نتيجه گيري: در اين مطالعه، تب شايع ترين علامت گزارش شده بعد از تزريق واکسن MMR بود و مراقبت کودکان از نظر تب بعد از تزريق توصيه مي شود.

 

بارگیری متن کامل:

 
 
شنبه 12 اردیبهشت 1394  11:46 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

مقايسه توانايي هاي اجتماعي و مشکلات رفتاري کودکان 12-6 ساله مبتلا به صرع با کودکان سالم

عنوان نشریه:   سلامت و بهداشت اردبيل :   زمستان 1390 , دوره  2 , شماره  4 (پي در پي 7) ; از صفحه 36 تا صفحه 43 .
 
عنوان مقاله:  مقايسه توانايي هاي اجتماعي و مشکلات رفتاري کودکان 12-6 ساله مبتلا به صرع با کودکان سالم
 
 
نویسندگان:  قاسم پور اعظم, نوريان منيژه, محرري فاطمه*, خالصي حميد, يغمايي فريده, اكبرزاده باغبان عليرضا
 
* دانشگاه علوم پزشکي مشهد
 
چکیده: 

زمينه و هدف: بيماري صرع بيماري نسبتا شايع عصبي دوران کودکي است و تقريبا 10-5 کودک از هر 1000 کودک را مبتلا مي سازد. اين اختلال بر روي توانايي هاي کودکان مبتلا و عملکرد آنان تاثير گذاشته و سلامت رواني آنان را تحت الشعاع قرار مي دهد. مطالعه حاضر با هدف تعيين و مقايسه توانايي هاي اجتماعي و مشکلات رفتاري کودکان مبتلا به صرع و سالم سن مدرسه انجام شده است.
روش کار: در اين پژوهش توصيفي - تحليلي 150 کودک 12-6 سال شامل دو گروه: سالم (100 نفر) و مبتلا به صرع (50 نفر)، به روش نمونه گيري تصادفي از بيمارستان قائم و 11 مدرسه از ناحيه 6 مشهد انتخاب شده و والدين آنان پرسش نامه هاي توانايي ها و مشکلات، «فهرست رفتاري کودکان» و ويژگي هاي جمعيت شناختي را در مدت 20 دقيقه تکميل نمودند. اعتبار ابزارها از طرق روش هاي تعيين شاخص اعتبار محتوا و اعتبار صوري مشخص و پايايي دروني ابزارها از طريق همساني دروني بررسي گرديد. يافته ها بر اساس آزمون هاي آماري من ويتني آناليز واريانس دو متغييره، آناليز رگرسيون ساده و چندگانه مورد تجزيه و تحليل قرار گرفتند.
يافته ها: در توانايي هاي اجتماعي پسران، در دو گروه مبتلا به صرع و سالم اختلاف معنادارآماري مشخص گرديد (0.02=p). کودکان در گروه هاي مبتلا به صرع و سالم، در حيطه مشکلات ارتباط با همسالان (p=0.01) و مشکلات عاطفي نيز اختلاف معني دار آماري با يکديگر داشتند (p=0.03).
نتيجه گيري: اختلال صرع باعث کاهش توانايي هاي اجتماعي کودکان سن مدرسه گشته و اين کودکان نسبت به همسالان سالم خود مشکلات بيشتري در حوزه رفتاري، عاطفي و ارتباط با همسالان دارند.

بارگیری متن کامل:

 
 
شنبه 12 اردیبهشت 1394  11:46 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات سلامت و بهداشت

عنوان نشریه:   سلامت و بهداشت اردبيل :   زمستان 1390 , دوره  2 , شماره  4 (پي در پي 7) ; از صفحه 44 تا صفحه 49 .
 
عنوان مقاله:  بررسي تاثير شيردهي از پستان و تماس پوست با پوست مادر - نوزاد بر روي درد ناشي از اولين تزريق در نوزاد تازه متولد شده
 
 
نویسندگان:  آذري مهناز, درگاهي رقيه, مردي افروز*
 
* دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکي اردبيل
 
چکیده: 

زمينه و هدف: نوزادان به علت عدم تشکيل سيستم کنترلي نزولي که در تعديل درد موثر است، نسبت به بالغين در برابر درد حساس ترند و استعداد بيشتري براي ابتلا به اثرات درد دارند و از آنجايي که استفاده از روش هاي غير دارويي در کنترل درد نوزادان پيشنهاد مي شود، اين مطالعه با هدف تعيين تاثير توام شيردهي از پستان و تماس پوست به پوست مادر - نوزاد، در کاهش درد ناشي از اولين تزريق عضلاني نوزاد ترم سالم انجام شده است.

روش کار: مطالعه حاضر يک مطالعه تجربي بوده و به صورت گروه هاي مداخله و شاهد در اتاق زايمان بيمارستان آموزشي علوي اردبيل در طي 8 ماه و در سال 1389 انجام شده است. تعداد نمونه ها 200 نفر (به صورت چهار گروه و هر گروه 50 نفر) بوده و گروه اول شاهد، گروه دوم شيردهي از پستان، گروه سوم تماس پوست با پوست مادر - نوزاد، و گروه چهارم شيردهي از پستان و تماس پوست با پوست مادر - نوزاد بودند. روش نمونه گيري تصادفي بوده و در هر چهار گروه، پژوهشگران به عنوان مشاهده گر از لحظه تزريق تا 45 ثانيه پس از تزريق، عوامل مورد بررسي در مقياس DAN (ابزار سنجش رفتاري درد نوزاد) و برگه مشاهده اي که حاوي مشخصات دموگرافيک نوزادان بود را تکميل نمودند. هر مرحله با استفاده از نرم افزار SPSS و با استفاده از آزمون آناليز واريانس و آزمون تي تست تحليل گرديد.
يافته ها:ميانگين و انحراف معيار شدت درد بر اساس معيارهاي DAN به ترتيب در گروه اول (5.34، 1.379)، گروه دوم (3.70، 1.418)، گروه سوم (4.16، 1.726) و گروه چهارم (3.48، 1.460) بدست آمد و از نظر آماري اختلاف معني داري بين گروه اول (عدم مداخله) و چهارم (شيردهي با تماس پوست به پوست) مشاهده شد (p=0.04).
بحث و نتيجه گيري: با توجه به اين که شدت درد در استفاده همزمان شيردهي از پستان و تماس پوست به پوست کمتر مي باشد، مي توان براي جلوگيري از اثرات روحي و رواني درد در نوزادان، از اين دو روش باهم در حين تزريق عضلاني نوزاد استفاده نمود.

بارگیری متن کامل:

 
 
شنبه 12 اردیبهشت 1394  11:47 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات سلامت و بهداشت

عنوان نشریه:   سلامت و بهداشت اردبيل :   زمستان 1390 , دوره  2 , شماره  4 (پي در پي 7) ; از صفحه 50 تا صفحه 56 .
 
عنوان مقاله:  بررسي ميزان گرد و غبار سيمان در گروه هاي شغلي مختلف در يک کارخانه سيمان در خراسان جنوبي در سال 1388
 
 
نویسندگان:  غلامي عبداله*, كاكويي حسين
 
* گروه بهداشت حرفه اي، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکي گناباد، ايران
 
چکیده: 

زمينه و هدف: سيمان پودري نرم و سبز رنگ است و ترکيبات آن شامل سيليکات کلسيم هيدراته، اکسيدهاي آلومينيم و مننيزيم، سولفات کلسيم و خاک رس مي باشد. تماس با گرد و غبار سيمان از عوامل تاثيرگذار بر سلامت افراد شاغل در اين صنعت مي باشد که مي تواند باعث ايجاد مشکلات تنفسي و حساسيت هاي مختلف شود و با توجه به اهميت سلامت نيروي کار، اين مطالعه با هدف ارزيابي ميزان گرد و غبار در هواي تنفسي و همچنين تعيين درصد سيليس مواد، در يک کارخانه در خراسان جنوبي انجام گرفت.
روش کار: در اين مطالعه توصيفي، با روش نمونه برداري فردي به روش استاندارد NIOSH 7500، ميزان گرد و غبار در گروه هاي شغلي مختلف تعيين گرديد. تعداد 148 نمونه فردي از ناحيه تنفسي کارگران در قسمت هاي مختلف کارخانه گرفته شد و براي تعيين ميزان سيليس موجود در مواد اوليه سيمان، کلينکر و پودر سيمان از روش فلورسانس اشعه ايکس استفاده گرديد. اطلاعات به دست آمده با نرم افزار SPSS و آمار توصيفي مورد تجزيه وتحليل قرار گرفت.
يافته ها: ميزان تراکم گرد و غبار قابل استنشاق از 0.25±0.35 ميلي گرم بر متر مکعب در بخش مديريت و اداري، تا 12.7±30.8 ميلي گرم بر متر مکعب در بخش سنگ شکن، متغير بود. ميزان گرد و غبار قابل تنفس و قابل استنشاق در همه قسمت هاي کارخانه، به جز مديريت و اداري، بالاتر از حد مجاز بود. درصد سيليس در سيمان و کلينکر سيمان 22 درصد و در خوراک کوره 15 درصد تعييين گرديد.
نتيجه گيري: غلظت ذرات گرد و غبار قابل تنفس و قابل استنشاق بالاتر از حد مجاز توصيه شده کميته فني بهداشت حرفه اي وزارت بهداشت است. و همه گروه هاي شغلي عملياتي در اين کارخانه در معرض گرد و غبار بيش از حد مجاز هستند.

بارگیری متن کامل:

شنبه 12 اردیبهشت 1394  11:47 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات سلامت و بهداشت

 
عنوان مقاله:  الگوي مصرف صبحانه و ميان وعده و عوامل موثر بر آن در بين دانش آموزان ابتدايي مدارس شهر قزوين
 
 
نویسندگان:  رضاخاني مقدم حامد*, سهيلي آزاد علي اكبر, رزاقي مقدم مريم, نعمتي علي
 
* دانشکده علوم پزشکي خلخال
 
چکیده: 

زمينه و هدف: تغذيه به عنوان يک عامل مهم در تعيين سلامتي مي تواند بر موفقيت تحصيلي دانش آموزان موثر باشد. مطالعات نشان مي دهد که مصرف صبحانه و ميان وعده تاثير مهمي بر يادگيري دانش آموزان دارد. از اين رو، هدف از اين مطالعه بررسي الگوي مصرف صبحانه و ميان وعده و همچنين عوامل موثر بر مصرف آن ها در بين دانش آموزان شهر قزوين بود.
روش کار: پژوهش حاضر به روش توصيفي- تحليلي در سال تحصيلي 88-87 در بين 1300 دانش آموز 11-7 ساله مدارس ابتدايي شهر قزوين صورت گرفت.داده ها از طريق مصاحبه و پرسش نامه جمع آوري گرديدند. تجزيه و تحليل داده ها با استفاده از نرم افزار آماري
spss و با بهره گيري از آزمون کاي دو انجام گرفت.
يافته ها:
89.5% از دانش آموزان با صرف صبحانه به مدرسه آمده بودند. مهمترين علت عدم مصرف صبحانه نيز دير بيدار شدن بود. 85.4% دانش آموزان در وعده صبحانه نان و پنير و تنها 20.1% شير مصرف مي کردند. همچنين تنها 8.5% از دانش آموزان در ساعات حضور در مدرسه هيچ نوع خوراکي مصرف نکرده بودند. مهمترين علت عدم مصرف صبحانه نيز دير بيدار شدن بود. کيک و کلوچه با 58.1% بيشترين ماده مصرفي در ميان وعده بود.
نتيجه گيري: نتايج مطالعه حاضر بيانگر اين است که اکثر دانش آموزان قبل از آمدن به مدرسه صبحانه مصرف مي کردند. معمولترين غذاي مصرفي در وعده صبحانه نان و پنير بود که به عنوان غذاي مرسوم و معمول در فرهنگ ايراني بيشتر مورد استفاده قرار مي گيرد. با توجه به اينکه شير در بين دانش آموزان کمتر استفاده مي شد، توصيه مي گردد برنامه هاي آموزشي گسترده براي تشويق مصرف روزانه اين مواد صورت پذيرد.

 

بارگیری متن کامل:

شنبه 12 اردیبهشت 1394  11:48 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات سلامت و بهداشت

عنوان مقاله:  بررسي رابطه سلامت رواني و هوش هيجاني در دانشجويان پسر ورزشکار و غير ورزشکار دانشگاه پيام نور مرکز اردبيل
 
 
نویسندگان:  مهري علي*, ملكي بهنام, صدقي كوهساره سعيد
 
* دانشکده تربيت بدني و علوم ورزشي، دانشگاه آزاد اسلامي، واحد گرمي، اردبيل، ايران
 
چکیده: 

زمينه و هدف: دانشگاه و تجارب استرس زاي آن ممکن است در افزايش مشکلاتي مانند فرسودگي، اضطراب، اختلالات رفتاري و ديگر بيماري هاي رواني نقش داشته باشند. از اين رو، هدف از اين تحقيق بررسي رابطه سلامت رواني و هوش هيجاني و مقايسه اين متغيرهاي رواني در دانشجويان پسر ورزشکار و غيرورزشکار دانشگاه پيام نور مرکز اردبيل مي باشد.
روش کار: در اين مطالعه علي - مقايسه اي  120دانشجوي ورزشکار و 120 دانشجوي غير ورزشکار دانشگاه پيام نور مرکز اردبيل با روش نمونه گيري تصادفي انتخاب شدند. براي اندازه گيري هوش هيجاني از پرسش نامه هوش هيجاني شرينگ و همچنين براي اندازه گيري سلامت رواني از پرسش نامه GHQ-28 استفاده شد. براي تجزيه و تحليل داده ها بسته نرم افزار آماري Spss نسخه 18 و آزمون هاي آمار توصيفي و استنباطي استفاده شد و سطح معناداري در تمامي فرضيه ها (a=0.05) در نظر گرفته شد.
يافته ها: نتايج آزمون ضريب همبستگي پيرسون نشان داد بين سلامت رواني و هوش هيجاني در هر دو گروه رابطه معني دار مثبت وجود دارد. همچنين نتايج آزمون t-test مستقل تفاوت معني داري را بين هوش هيجاني و سلامت رواني ورزشکاران و غيرورزشکاران نشان داد. يعني هوش هيجاني و سلامت رواني ورزشکاران در مقايسه با غيرورزشکاران به طور معني داري بالاتر بود. به علاوه يافته هاي ديگر تحقيق نشان داد افراد متاهل به طور معني داري از سلامت رواني و هوش هيجاني بالاتري نسبت به افراد مجرد برخوردار هستند و هوش هيجاني و سلامت رواني دانشجويان رشته تربيت بدني در مقايسه با ساير رشته ها به طور معني داري بالاتر بود. نتايج تحليل واريانس يکطرفه نشان داد بين ميزان سلامت رواني و هوش هيجاني بر حسب گروه سني تفاوت معني داري وجود نداشت.
نتيجه گيري: در کل چنين به نظر مي رسد که زندگي دانشگاهي با استرس هاي متعدد و پيچيده اي عجين شده و توانايي مقابله با اين استرس ها از طريق کسب توانمندي هاي هيجاني با مشارکت ورزشي، زمينه حفظ و تامين سلامت جسمي، عاطفي و رواني دانشجويان را فراهم مي کند.

بارگیری متن کامل:

شنبه 12 اردیبهشت 1394  11:48 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

کاربرد پودر نانو - Al2O3 در حذف (Cr (VI از محلول هاي آبي

عنوان نشریه:   سلامت و بهداشت اردبيل :   زمستان 1390 , دوره  2 , شماره  4 (پي در پي 7) ; از صفحه 7 تا صفحه 16 .
 
عنوان مقاله:  کاربرد پودر نانو - Al2O3 در حذف (Cr (VI از محلول هاي آبي
 
 
نویسندگان:  اسدي انور, هيبتي بهزاد, دهقاني محمدهادي, اميني حسن, گلستاني فر حافظ*
 
* دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکي تهران
 
چکیده: 

زمينه و هدف: آلودگي ناشي از فلزات سنگين در حال حاضر يکي از جدي ترين مشکلات محيط زيست مي باشد. استفاده هاي گسترده از (Cr (VI باعث تخليه مقادير زيادي پساب حاوي اين آلاينده به محيط زيست مي گردد که بايد تصفيه گردد. هدف از اين پژوهش بررسي کارايي نانو ذرات آلومينا در حذف (Cr (VI از محلول هاي آبي و تعيين ايزوترم هاي جذب مي باشد.
روش کار: مطالعه مورد نظر يک مطالعه بنيادي - کاربردي است که به صورت ناپيوسته و در شرايط آزمايشگاهي (دماي ‍
25oC) انجام گرفت. ساختار نانو ذرات آلومنيوم با تکنيک پراکنش پرتو ايکس TEM مشخص گرديد. غلظت باقي مانده کروم به وسيله دستگاه اسپکتروفتومتر در طول موج 540 نانومتر اندازه گيري شد. تاثير پارامترهاي مختلفي از جمله دوز اوليه Al2O3 (0.5-2 gr/l)، زمان تماس (5 تا 90 دقيقه) و  (11, 9, 7, 5, 3) pHبررسي شد.
يافته ها: نتايج حاصل از اين پژوهش نشان داد که کارايي حذف (Cr (VI با افزايش زمان تماس افزايش يافته و همچنين با افزايش pH راندمان حذف بيشتر شده و pH بهينه 5 مي باشد و از نقطه 5 به بعد راندمان کاهش مي يابد. در اين تحقيق مقدار qm (mg/g) براي هر گرم از جاذب نانو ذرات آلومينا 30.3 به دست آمد. علاوه بر اين سنتيک جذب Cr (VI) از مدل سنتيک شبه درجه دوم پيروي مي کرد که با معادله ايزوترم فروندليخ (R2>0.992) متناسب بود.
نتيجه گيري: به طور کلي نتايج حاصل از اين پژوهش نشان داد که مي توان از نانو ذرات آلومينا به عنوان جاذب موثر در جهت حذف Cr (VI) استفاده کرد.

بارگیری متن کامل:

 
 
شنبه 12 اردیبهشت 1394  11:48 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

بررسي تاثير برنامه هاي ايمني بر شاخص هاي حوادث و بيماري هاي شغلي در صنايع غذايي استان ايلام در يک دو

عنوان نشریه:   سلامت و بهداشت اردبيل :   پاييز 1390 , دوره  2 , شماره  3 (پي در پي 6) ; از صفحه 14 تا صفحه 23 .
 
عنوان مقاله:  بررسي تاثير برنامه هاي ايمني بر شاخص هاي حوادث و بيماري هاي شغلي در صنايع غذايي استان ايلام در يک دوره پنج ساله
 
 
نویسندگان:  اميدواري منوچهر, جواهري زاده ناصر, نورمرادي حشمت اله, داوودي مسعود*
 
* دانشکده صنايع و مکانيک، دانشگاه آزاد اسلامي، واحد قزوين
 
چکیده: 

زمينه و هدف: يکي از مهم ترين عوامل اثرگذار در شاخص هاي کمي و کيفي توليد، خطاهاي انساني و حوادث مي باشد که به طور مستقيم از برنامه هاي ايمني نقش مي گيرد. برنامه هاي ايمني تاثيرات خود را بر روي کارکنان به صورت رضايتمندي شغلي و بهره وري نيروي کار و بيماري هاي ناشي از کار، و بر روي محصولات به صورت کيفيت محصول نشان مي دهد.
روش کار: اين تحقيق از نوع تحقيق توصيفي - تحليلي گذشته نگر بوده و بر اساس اطلاعات 5 سال آمار و مستندات ثبت شده در صنايع غذايي مستقر در استان ايلام - ايران به اجرا در آمده است. در اين تحقيق اطلاعات بر اساس چک ليست و پرسش نامه از شرکت هاي صنايع غذايي شهر ايلام جمع آوري شده است که در آن براي تعيين درجه موفقيت برنامه هاي ايمني از شاخص هاي مهم ايمني مثل شاخص ارزيابي ريسک، شاخص مميزي هاي انجام شده، شاخص آموزش ايمني کارکنان و شاخص سرمايه گذاري در زمينه لوازم حفاظت فردي و براي تعيين درجه حوادث از شاخص فراواني حادثه، شاخص شدت حادثه، شاخص شدت - فراواني حادثه و شاخص ضريب تکرار بيماري هاي شغلي استفاده شده و در اين پنج سال مورد تحليل قرار گرفته است.
يافته ها: ميانگين شاخص هاي حوادث و شاخص بيماري هاي ناشي از کار در سال هاي قبل و بعد از پياده سازي برنامه هاي ايمني در چارچوب سيستم ارزيابي ايمني و بهداشت شغلي
(OHSAS 18001) و استاندارد HACCP کاهش يافته است (p<0.05).
نتيجه گيري: نتايج نشان داده است که اجراي برنامه هاي ايمني تاثيرات مثبت بر کاهش شاخص هاي حوادث دارد که اين امر نقش خود را به صورت کاهش شاخص شدت حوادث، کاهش شاخص فراواني حوادث، کاهش شاخص شدت - فراواني حوادث و کاهش شاخص تکرار بيماري هاي شغلي نشان مي دهد و متعاقبا باعث افزايش سطح بهره وري سازمان مي شود.

بارگیری متن کامل:

 
 
شنبه 12 اردیبهشت 1394  11:50 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

بررسي اثر فرآيند انعقاد الکتريکي با الکترودهاي آهن و استيل بر روي حذف ترکيبات نفتي از آب هاي زيرزمين

عنوان نشریه:   سلامت و بهداشت اردبيل :   پاييز 1390 , دوره  2 , شماره  3 (پي در پي 6) ; از صفحه 24 تا صفحه 32 .
 
عنوان مقاله:  بررسي اثر فرآيند انعقاد الکتريکي با الکترودهاي آهن و استيل بر روي حذف ترکيبات نفتي از آب هاي زيرزميني
 
 
نویسندگان:  خسروي رسول, موسوي سيدغلامرضا*, فرزادكيا مهدي
 
* گروه مهندسي بهداشت محيط، دانشکده علوم پزشکي، دانشگاه تربيت مدرس، تهران
 
چکیده: 

زمينه و هدف: امروزه ترکيبات نفتي در سرتاسر جهان به طور گسترده اي مورد استفاده قرار مي گيرند. اين ترکيبات با ريزش هاي عمدي و تصادفي به راحتي وارد محيط زيست شده و به اکوسيستم آبي از جمله آب هاي زيرزميني آسيب مي رسانند. بنابراين جداسازي ترکيبات نفتي از آب ها به دلايل بهداشتي و محيط زيستي امري ضروري مي باشد. بنابراين هدف اين تحقيق بررسي اثر فرآيند انعقاد الکتريکي با الکترودهاي آهن و استيل بر روي حذف ترکيبات نفتي از آب هاي زيرزميني بوده است.
روش کار: نمونه هاي مورد نياز از يکي از چاه هاي پايش پالايشگاه نفت تهران به صورت نمونه برداري يک باره فراهم شد. در اين مطالعه که به صورت ناپيوسته انجام شد، با تعيين COD و کدورت اثر فرآيند انعقاد الکتريکي با استفاده از الکترودهاي آهن و استيل بر روي حذف ترکيبات نفتي از آب هاي زيرزميني مورد ارزيابي قرار گرفت. متغيرهاي مورد بررسي اثر جنس آند و کاتد، pH اوليه محلول، اثر دانسيته جريان و اثر زمان واکنش بوده است. در اين مطالعه آزمايش COD به روش تقطير باز و اندازه گيري کدورت با توربيديمتر HACH 2100 N انجام شد.
يافته ها: حالت بهينه براي آند و کاتد به ترتيب جنس استيل و آهن مشخص شد. با افزايش دانسيته جريان و زمان واکنش راندمان فرآيند افزايش مي يابد و بهترين pH براي واکنش (9-7) حالت خنثي و کمي قليايي مي باشد.
نتيجه گيري: نتايج به دست آمده نشان داد که فرآيند انعقاد الکتريکي مي تواند يک سيستم مناسب و قابل اطمينان براي حذف آلاينده هاي نفتي از آب هاي زيرزميني آلوده باشد

بارگیری متن کامل:

شنبه 12 اردیبهشت 1394  11:51 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

دانش و الگوي تغذيه اي در زنان استان اردبيل

عنوان نشریه:   سلامت و بهداشت اردبيل :   پاييز 1390 , دوره  2 , شماره  3 (پي در پي 6) ; از صفحه 33 تا صفحه 39 .
 
عنوان مقاله:  دانش و الگوي تغذيه اي در زنان استان اردبيل
 
 
نویسندگان:  نعمتي علي, عباس قلي زاده ناطق, رحيمي گيتي*
 
* دانشکده پزشکي، دانشگاه علوم پزشکي اردبيل، اردبيل، ايران
 
چکیده: 

زمينه و هدف: زنان و بانوان در تهيه غذا و سلامت خانواده نقش اساسي دارند و با توجه به سليقه خود غذاي خانواده را تهيه مي نمايند. آگاهي و دانش تغذيه اي زنان مي تواند بر وضعيت تغذيه اي خود و خانواده تاثير بگذارد. اين مطالعه با هدف بررسي برخي رفتارهاي تغذيه در زنان شهري و روستايي استان اردبيل انجام شد.
روش کار: اين مطالعه توصيفي - مقطعي درسال 1384 روي 1972 خانم استان اردبيل (986 زن شهري و 986 زن روستايي) در قالب پروژه تعيين اولويت هاي محلي از طريق نيازسنجي انجام شد. روش نمونه گيري به صورت تصادفي خوشه اي بود و با استفاده از پرسشگران آموزش ديده و به وسيله پرسشنامه مخصوص در زمينه رفتارهاي تغذيه اي (آگاهي، نگرش و عملکرد) اطلاعات جمع آوري شد. نتايج بررسي بوسيله آمارهاي توصيفي و مجذور کاي مورد تجزيه و تحليل قرار گرفتند.
يافته ها: نتايج نشان داد که اکثر افراد مورد مطالعه صبحانه را در بين وعده هاي غذايي بااهميت مي دانستند و آگاهي شهري ها بيشتر از روستايي ها بود
(p=0.0001). بيش از %90 در شهر و روستا استفاده از نمک يددار را در پخت غذا ترجيح مي دادند. زنان شهري بيشتر از زنان روستايي غذاي پخته شده را تا وعده بعدي در يخچال نگهداري مي کردند (p=0.0003). هم زنان شهري و هم زنان روستايي از روش سرد کردن براي نگهداري سبزيجات استفاده مي کردند. زنان شهري بيشتر از زنان روستايي از سبزي يا سالاد همراه غذا استفاده مي کردند (p=0.002). پاسخ دهندگان به سوال مفيدبودن مصرف ماهي دودي در زنان روستايي بيشتر از زنان شهري بود (p=0.00008). اکثر زنان استان اردبيل اعلام کردند بهترين زمان افزودن نمک يددار به غذا ابتداي پخت مي باشد.
نتيجه گيري: نتايج اين بررسي نشان مي دهد که آگاهي و عملکرد زنان استان اردبيل در اکثر موارد در زمينه تغذيه خوب است و در برخي موارد مثل مفيد دانستن مصرف ماهي دودي، چگونگي استفاده از نمک يددار در هنگام تهيه غذا و استفاده از روغن مايع نياز به آموزش و مداخله دارد

بارگیری متن کامل:

 
 
شنبه 12 اردیبهشت 1394  11:51 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها