مقالات سلامت و بهداشت

زمينه و هدف: در صنعت هسته اي، آئروسل ها نقش بسزايي در انتشار و پخش آلودگي دارند. راکتورهاي هسته اي منبع اصلي آلودگي در چرخه سوخت مي باشند و راديو ايزوتوپ هاي مختلفي را به محيط انتشار مي دهند. دراين مطالعه توزيع اندازه و اکتيويته آئروسل ها در سه ايستگاه کاري در داخل محفظه ايمني راکتور تحقيقاتي تهران با استفاده از کاسکد ايمپکتور اندرسن مورد ارزيابي قرار گرفته است.
روش بررسي: غلظت جرمي و توزيع جرم اندازه ذرات هوابرد در محيط محفظه با استفاده از نمونه بردار محيطي کاسکيد ايمپکتور مدل اندرسن تعيين شد. به منظور شناسائي راديو نوکلئيدهاي موجود در ذرات معلق محفظه از فيلتر اليافي استفاده شده است. جهت تعيين عناصر شيميايي و غلظت در نمونه ها از دستگاه ICP-MS و از دستگاه هاي اسپکتروسکوپي گاما و سنتيلاسيون مايع بمنظور شناسائي راديونوکلئيدها و ميزان پرتوزائي آنها در ذرات معلق هواي داخل محفظه استفاده شد.
يافته ها: راديونوکلئيد هاي Pb²¹²، Pb²¹⁴، Be²¹²، Be²¹⁴، Tl²⁰⁸، Ac²²⁸،k⁴⁰ در نمونه هاي آئروسلي توسط گاما اسپکتروسکوپي شناسايي شد. توزيع جرم اندازه با ماکزيمم پيک براي ذرات ريز در گستره بين 0 تا 0.4 ميکرون بدست آمد. همچنين نتايج نشان داد که بيشترين کسر اکتيويته آلفا و بتا بر روي ذرات آئروسلي با گستره سايزي کمتر از 0.4 ميکرون جذب مي شوند.
نتيجه گيري: مي توان نتيجه گرفت که بيشترين اکتيويته مربوط به ذرات در ناحيه انبارشي و هسته بندي (ذرات ريز) است. منشا اين ذرات را مي توان لخته شدن ذرات مد «هسته بندي» و همچنين هسته هايي ناشي از رشد تراکم در محدوده مورد مطالعه بيان نمود.

زمينه و هدف: واحد درسي جمعيت وتنظيم خانواده در دوره هاي مختلف دانشگاهي به منظور ارتقاء آگاهي ونگرش دانشجويان و افزايش قدرت تصميم گيري آنان در زمينه باروري، بهداشت جنسي و تنظيم خانواده ارائه مي شود. اين مطالعه با هدف بررسي تاثير آموزش درس جمعيت وتنظيم خانواده برآگاهي و نگرش دانشجويان دختردانشگاه محقق اردبيلي نسبت به موضوعات مربوطه و تعيين نگرش آنان در مورد جنسيت مدرس اين درس انجام گرفت.
روش کار: در اين مطالعه توصيفي- تحليلي کليه دانشجويان دختر دانشگاه محقق اردبيلي (189نفر) بوسيله پرسشنامه محقق ساخته در قبل وبعد از آموزش واحد درسي تنظيم خانواده تحت بررسي قرار گرفتند. داده ها با استفاده ار روش هاي آماري spss مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت.
يافته ها: يافته ها نشان داد که 88.9 درصد دانشجويان در گروه سني 25-20 سال قرار دارند؛ 12.7 درصد متاهل و 2.1 درصد از متاهلين داراي يک فرزند بودند. نتايج مطالعه اختلاف آماري معني داري را بين نمرات آگاهي ونگرش قبل و بعد نشان داد (p>0.05). اکثر دانشجويان دختر خواستار مدرس زن در اين درس بودند. از ديد دانشجويان بهترين زمان ارائه اين درس سال اول تحصيل بود.
نتيجه گيري: بر اساس نتايج اين بررسي ارائه آموزشهاي تنظيم خانواده براي دختران با استفاده از روش هاي آموزشي متنوع، مناسب و مستمر آموزشي در دانشگاهها مهمترين راه بالا بردن آگاهي و تغيير نگرش افراد و ايجاد انگيزه براي مشارکت فعال در امر تنظيم خانواده مي باشد.

زمينه و هدف: تربيت نيروي انساني ماهر و کارآمد هدف هر سيستم آموزشي است. هدف از انجام اين تحقيق، تهيه برنامه کار آموزي کارشناسي ناپيوسته بهداشت عمومي مطابق نيازهاي شغلي آينده دانشجويان بوده است.
روش کار: اين مطالعه به روش کيفي، با استفاده از تکنيک دلفي و با مشارکت 14 تن از کارشناسان که به روش مبتني بر هدف انتخاب شده بودند، انجام گرفت. ابتدا چارچوب اوليه برنامه کارآموزي مطابق سرفصلهاي کلي و مورد اکتشافي (پايلوت) آن تهيه، سپس در سه مرحله و با حصول 90-100 درصد اجماع نظر، نهايي گرديد. از تکنيک ضريب گذاري وزني براي تعيين اولويتها استفاده شد.
يافته ها: طراحي برنامه کارآموزي دانشجويان (با سرفصل ها) در 7 زير مجموعه مرکز بهداشت شامل 1-بهداشت خانواده، 2- طرح گسترش شبکه، 3- مبارزه با بيماريها، 4- بهداشت محيط، 5- آموزش بهداشت، 6- بهداشت مدارس و7- آمار؛ انجام گرفت. اساس کار شامل ريز مواد درسي، نحوه و روش هاي آموزشي، مکان آموزش، مدت زمان لازم و نحوه ارزشيابي آنها بود که با اجماع 100%-90% به تثبيت رسيد. از واحدهاي نامبرده، 5 واحد اول به ترتيب داراي اولويت بودند.
نتيجه گيري: اين برنامه به صورتي طراحي شده است که مي تواند دانش دانشجويان را در مورد سيستم بهداشتي افزايش داده و آنان در حين کارآموزي توانايي لازمه را جهت کسب مهارتهاي مورد نيازآتي بدست آورند.

زمينه و هدف: سطح خيابانها حاوي آلاينده هايي بسياري است. بنابراين روانابي که بر روي اين سطوح جاري مي شود بعنوان يک منبع مهم آلودگي محيط زيست در نظر گرفته مي شود. اگر چنين روانابي وارد آبهاي پذيرنده يا اکوسيستم شود، اثرات حاد يا مزمني را بر روي خاک پذيرنده يا اکوسيستم آبي مي گذارد. هدف اصلي اين پژوهش، بررسي کارايي ستون نانو ذرات اکسيد آهن به همراه ميدان مغناطيسي در حذف آلاينده هاي رواناب شهري سنتتيک است.
روش کار: ستون مورد استفاده در اين مطالعه از نوع جريان رو به پايين و حاوي کلاف فولادي ضدزنگ1 بود که در اطراف آن دو مگنت با شار مغناطيسي 1.5 تسلامتر قرار داده شده بود. به منظور سنجش سايز نانو ذرات، آزمايش XRD در آزمايشگاه مرکزي دانشگاه اصفهان بر روي نانوذرات اکسيد آهن انجام گرفت. فلزات سنگين موجود در رواناب با دستگاه جذب اتمي، کدورت توسط کدورت سنج و pH با استفاده از pH متر و نيترات و فسفات با دستگاه DR5000 تعيين گرديد.
يافته ها: نتايج آزمايش XRD نشان داد که متوسط اندازه نانو ذرات nm 32 است. همچنين راندمان حذف براي؛ کدورت، سرب، روي، کادميوم، فسفات، و نيترات به ترتيب 41.5%، 93.9%، 96.2%، 88.4%، 87.4% و بدون حذف بدست آمد.
نتيجه گيري: ستون نانو ذرات اکسيد آهن به همراه ميدان مغناطيسي در حذف فلزات سنگين از رواناب روش مناسبي است، اگرچه اين ستون در حذف کدورت راندمان قابل ملاحظه اي از خود نشان نداد و در حذف نيترات نيز بي تاثير بود.

زمينه و هدف: نوجواني دوره مهم و حياتي است که با تغييرات جسمي، عاطفي و تکاملي همراه بوده و وي را براي ورود به بزرگسالي آماده کرده بدين سان تاثير اين تغييرات، چگونگي رفتارهاي بهداشتي نوجوان را در بزرگسالي تعيين مي کند. بنابراين بررسي رفتارهاي ارتقاءدهنده سلامت و برنامه ريزي براي اقدام مناسب در جهت حفظ و ارتقاء سطح سلامت اين قشر ضروري است. اين مطالعه با هدف تعيين رفتارهاي ارتقاءدهنده سلامتي در دانش آموزان مقطع راهنمايي شهر قزوين انجام شد.
روش کار: پژوهش حاضر يک مطالعه توصيفي-تحليلي مي باشد. جامعه پژوهش شامل 513 دانش آموزان در مقطع راهنمايي در سطح شهر قزوين بودند که به روش خوشه اي انتخاب شدند. ابزارهاي گرد آوري داده ها، پرسشنامه اطلاعات دموگرافيک و پرسشنامه استاندارد رفتارهاي ارتقاء دهنده سلامت (HPLPII) مي باشد که توسط نمونه هاي پژوهش تکميل و داده ها با استفاده از نرم افزار Spss win/16 و با استفاده از آماره توصيفي تحليلي، آماره کاي دو و آناليز رتبه اي لجستيک مورد تجزيه و تحليل قرارگرفت.
يافته ها: يافته هاي پژوهش نشان داد که نمره کل بدست آمده در رفتارهاي مربوط به ارتقاء سلامت در نمونه هاي مورد پژوهش در حد متوسط بوده و پسران از نمره بالاتر برخوردار بودند. در حيطه هاي مربوط به تغذيه و فعاليت فيزيکي پسران نسبت به دختران از وضعيت مطلوبتري برخوردارند (تغذيه p=0.040 و فعاليت فيزيکي p=0.001) ولي در ساير حيطه ها ارتباط معني داري مشاهده نشد.
نتيجه گيري: نتايج پژوهش حاضر نشان داد که رفتارهاي مربوط به ارتقاء سلامت در نوجوانان در سطح متوسط بوده، بنابراين ارائه خدمات بهداشتي مناسب و خدمات آموزشي و در برخي موارد مشاوره اي به نوجوانان و خانواده هاي آنها بايد مدنظر قرارگيرد.

زمينه و هدف: آلودگي آبهاي سطحي و زيرزميني به نيترات يکي از مشکلات محيطي در بسياري از مناطق جهان از جمله ايران مي باشد و باعث بيماري متهموگلوبينميا و احتمالا بيماري هايي از قبيل سرطان سيستم لنفاوي و سرطان خون مي شود. بنابراين بايد به کنترل و حذف آن از منابع آب اقدام نمود. با توجه به اينکه امروزه استفاده از نانو مواد در تصفيه آلاينده هاي محيط بسيار مورد توجه است، هدف از اين مطالعه، استفاده از نانو ذرات ZnO تحت تابش UV براي احياي نيترات است.
روش کار: غلظت هاي مورد بررسي نيترات در اين تحقيق شامل سه غلظت 50، 100 و 150 ميلي گرم در ليتر بود. به منظور تعيين مقدار بهينه غلظت نانو ذره ZnO در احياي نيترات از غلظت هاي 0.1، 0.4 و 0.8 گرم در ليتر استفاده شد. براي تعيين pH بهينه نيز از سه pH 5، 7 و 9 استفاده شد. در اين تحقيق همچنين از کاربرد UV به صورت جداگانه در حذف نيترات استفاده شد.
يافته ها: در اين مطالعه اثر زمان تماس، اثر غلظت نيترات، غلظت نانو ذره و اثر pH مورد بررسي قرار گرفت. نتايج نشان داد که ميزان حذف نيترات با افزايش غلظت اوليه کاهش مي يابد. همچنين با توجه به نتايج ملاحظه شد کارايي حذف نيترات از 75.7 درصد در غلظت 0.1 g/1 فتوکاتاليست به 91.2 درصد در غلظت 0.8 g/1 افزايش يافته است. بالاترين کارايي در pH طبيعي مشاهده شد. در شرايط استفاده از UV به صورت جداگانه، حداکثر کارايي در pH=2 به 27 درصد رسيد.
نتيجه گيري: از بين مراحل انجام شده، استفاده از پرتو فرابنفش به تنهايي براي حذف نيترات کارايي ندارد اما به نظر مي رسد که استفاده از فرايند UV/ZnO کارايي خوبي در حذف نيترات دارد.

زمينه و هدف: طراحي، اجرا و ارزشيابي برنامه آموزش تغذيه در مدارس، راهکاري مناسب براي ارتقاء سلامت دانش آموزان و ايجاد آگاهي عمومي است. هدف از اين پژوهش بررسي مداخلات آموزش بهداشت در رابطه با تغذيه دانش آموزان از سال 1379 تا 1387 مي باشد.
روش تحقيق: در اين مطالعه، بانکهاي اطلاعاتي SID و Iranmedex بصورت نظام مند براي به دست آوردن عناوين و مقالات تمام متن حاوي نتايج مداخلات آموزشي مرتبط با تغذيه در دانش آموزان جستجو شدند که پس از جستجو با کليد واژگان مرتبط، تعداد 23 مقاله که معيارهاي ورود به پژوهش را داشتند، انتخاب شده و مورد بررسي قرار گرفتند.
يافته ها: نتايج نشان داد از 23 مطالعه مورد بررسي، 18 مطالعه باعث افزايش آگاهي شده اند، 8 مطالعه تاثير مثبتي بر نگرش افراد داشته اند و 15 مطالعه نيز باعث بهبود رفتارهاي تغذيه اي (عملکرد) دانش آموزان شده اند. روش هاي مشارکتي نظير بحث گروهي و ايفاي نقش و نيز روش هاي سمعي بصري نظير فيلم و تصوير کارايي بيشتري در ارائه مطالب آموزشي مرتبط با تغذيه به دانش آموزان داشته اند.
نتيجه گيري: بررسي مداخلات نشان مي دهد که روش ايفاي نقش در ارتقاء آگاهي، نگرش و عملکرد تغذيه اي، تاثير بيشتري نسبت به سخنراني دارد. همچنين روش هاي سخنراني و بحث گروهي کارايي بيشتري نسبت به جزوه، خودآموز و کتابچه دارند. ضمنا جهت اثربخشي بيشتر مداخلات، استفاده از تئوري ها و الگوهاي آموزش بهداشت و ارتقاء سلامت نظير الگوي مراحل تغيير، اعتقاد بهداشتي، تئوري رفتار برنامه ريزي شده، الگوي بزنف، پرسيد-پروسيد و ديگر الگوهاي ارتقاء دهنده سبک زندگي سالم در مداخلات مربوط به تغذيه دانش آموزان توصيه مي شود.

زمينه و هدف: هيدروکربن هاي آروماتيک چند حلقه اي به دليل سميت، سرطان زايي و نيز مقاومت نسبت به تجزيه باکتريايي، يکي از عوامل تهديد کننده محيط زيست محسوب مي شوند. کريزن يک ترکيب آروماتيک 4 حلقه اي است. در اين تحقيق باکتريهاي تجزيه کننده کريزن از خاکهاي آلوده به نفت منطقه ويژه اقتصادي انرژي پارس جداسازي شدند و سپس تجزيه کريزن در شرايط آزمايشگاهي و تاثير تغييرات غلظت آن بر رشد باکتري ها مورد ارزيابي قرار گرفت.
روش کار: ابتدا نمونه ها را پس از صاف کردن، در محيط هاي حاوي ترکيبات معدني و ماده هيدروکربني کريزن کشت داده و در 32 درجه سانتي گراد به مدت 14 روز انکوبه شدند. پس از جدا سازي باکتري ها، با استفاده از تست هاي مرسوم ميکروبيولوژيک و بيوشيميايي شناسايي آن ها انجام گرديد. جهت بررسي ميزان رشد باکتري هاي تجزيه کننده، دانسيته نوري (OD₆₀₀) آن ها در غلظت هاي 1.0 تا 4.0 گرم بر ليتر کريزن مورد ارزيابي قرار گرفت. در نهايت با استفاده از دستگاه کروماتوگرافي، ميزان تجزيه و حذف کريزن توسط باکتري هاي جداشده مورد بررسي قرار گرفت.
يافته ها: 4 باکتري سودوموناس پوتيدا، گونه هاي مايکوباکتريم، ميکروکوکوس واريانس و باسيلوس کوآگولانس جداسازي و شناسايي گرديدند. باکتري سودوموناس پوتيدا به عنوان قوي ترين باکتري در تجزيه کريزن شناخته شد. به طوري که در حداقل زمان ممکن رشد نمود و دانسيته نوري آن در تمام غلظت هاي مورد آزمايش از بقيه باکتري ها بيشتر بدست آمد. اين باکتري توانست در طي 10 روز 95 درصد از کريزن با غلظت اوليه 0.1 گرم بر ليتر را تجزيه و حذف نمايد. گونه هاي مايکوباکتريم در رده دوم از نظر قدرت تجزيه کريزن قرار گرفت. ضعيف ترين باکتري تجزيه کننده کريزن، باسيلوس کوآگولانس تعيين گرديد. اين باکتري پس از 10 روز 42 درصد از کريزن را تجزيه نمود.
نتيجه گيري: سودوموناس پوتيدا بيشترين دانسيته نوري و تجزيه کريزن را به خود اختصاص داد. اين باکتري به دلايل مختلف از جمله حضور در شرايط محيطي مختلف و داشتن آنزيم هاي تجزيه کننده، توانايي حذف هيدروکربن هاي آروماتيک چند حلقه اي را دارد.

زمينه و هدف: استفاده از فاضلاب تصفيه شده در کشاورزي براي غلبه بر مشکلات کم آبي به ويژه در مناطق داراي کمبود آب امري معمول و متداول است. استفاده مجدد از فاضلاب در منطقه مورد مطالعه اين تحقيق به منظور تامين نيازهاي روز افزون آب امر مهمي تلقي مي شود. در زمان انجام اين تحقيق پساب تصفيه خانه فاضلاب اردبيل پس از تخليه به رودخانه بصورت تصادفي توسط کشاورزان پايين دست مورد استفاده قرار مي گرفت. لذا به منظور جلوگيري از تهديد بهداشت عمومي، آلوده شدن خاک، ورود آلاينده ها به منابع آب و آلودگي محصولات کشاورزي لازم است استفاده مجدد بصورت برنامه ريزي شده و مدبرانه همراه با کنترل کيفي پساب در مبدا صورت گيرد. در اين پژوهش پساب تصفيه خانه فاضلاب شهر اردبيل به منظور بررسي کيفيت و قابليت استفاده آن در کشاورزي مورد مطالعه قرار گرفت.
روش کار: تحقيق حاضر توصيفي مقطعي بوده و نمونه برداري از پساب و انجام آزمايشات جهت تعيين کيفيت پساب و مقايسه با استانداردها صورت گرفت.
يافته ها: ميانگين پارامترهاي COD و BOD5 به ترتيب 97.87 و 57.25 ميلي گرم در ليتر و ميانگين فلزات سنگين کادميوم، مس و سرب به ترتيب 0.013، 0.08 و 0.67 ميلي گرم در ليتر با استاندارد سازمان محيط زيست ايران در زمينه استفاده مجدد از پساب در کشاورزي مطابقت داشته است. ميانگين کليفرم کل هاي کل و مدفوعي به ترتيب 105×7.3 و 104×2.3 بوده است که با استاندارد مربوطه مطابقت نداشته است.
نتيجه گيري: نتايج تحقيق نشان داد که پساب فوق بجز از نظر کليفرم هاي کل و مدفوعي محدوديتي براي استفاده در کشاورزي ندارد. گندزدايي پساب و پايش مداوم خروجي تصفيه خانه از نظر برآوردن استاندارد استفاده از پساب در کشاورزي و همچنين ارتقاء تصفيه خانه فوق ضروري مي باشد.

زمينه و هدف: بيماري و عدم صلاحيت از چالش هاي بسيار معمول در هر خانواده اي مي باشد و مشکلات رواني اجتماعي که در زمان هاي بخصوصي توسط هر فردي از اعضاي خانواده تجربه مي شود، تاثير غيرقابل انکاري بر روي کل سيستم خانواده دارد. بر اساس برآورد موسسه سرويس هاي بهداشتي، تعداد کودکاني که مشکلات بهداشت رواني دارند 7.7 تا 12.8 ميليون نفر مي باشد. بعلاوه دو سوم افراد جوان که داراي مشکلات بهداشت رواني مي باشند از دريافت هر گونه کمکي محروم هستند. اين مطالعه به منظور بررسي وضعيت رواني اجتماعي افراد 6-16 سال شهر اردبيل و آپگار خانواده آنها در سال 1382 انجام شده است.
روش کار: اين مطالعه از نوع مطالعه توصيفي بوده و روش نمونه گيري خوشه اي طبقه بندي شده بود که 380 نفر از دانش آموزان به عنوان نمونه بطور تصادفي از خوشه ها انتخاب شدند. ابزار گردآوري داده ها در اين پژوهش چک ليست PSC حاوي 35 سوال، و پرسشنامه آپگار خانواده حاوي 25 سوال و 5 سوال نيز مربوط به مشخصات دموگرافيک دانش آموزان بود. بررسي داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS انجام گرفت و نتايج با استفاده از آمار توصيفي به صورت جداول توزيع فراواني عددي و نسبي مطلق در 6 جدول عينا گزارش شده است.
يافته ها: نتايج نشان داد که %51.5 دانش آموزان داراي سن 11-6 سال، 50% مذکر و 50% مونث بودند و بر اساس چک ليست %55.3 PSC دانش آموزان داراي نمرات بالاي 28 بودند. بررسي وضعيت آپگار خانواده ها نشان داد که در %89.7 موارد، آپگار خانواده ها خوب بوده است.
نتيجه گيري: امتيازات کسب شده از پرسشنامه PSC اکثريت افراد بالاتر بود و اين زنگ خطري است تا به مسائل و مشکلات افراد 16-6 سال توجه بيشتري شود. ولي آپگار اکثريت خانواده ها مطلوب بود

زمينه و هدف: صدمات ناشي از حوادث جاده اي يکي از چالش هاي بزرگ، اما ناديده گرفته بهداشت عمومي است که نيازمند تمرکز کوشش ها براي پيشگيري موثر و پايدار مي باشد. اين مطالعه با هدف بررسي عملکرد رانندگان موتورسيکلت در استفاده از کلاه ايمني بر اساس مدل اعتقاد بهداشتي در شهر خمين انجام گرفت.
روش کار: اين مطالعه از نوع توصيفي - تحليلي بود. جمعيت مورد مطالعه 384 نفر از رانندگان موتورسيکلت بودند. ابزار گردآوري اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته بر اساس سازه هاي الگوي اعتقاد بهداشتي بود که به صورت مصاحبه اي تکميل شد و عملکرد حساسيت درک شده موانع و منافع درج شده و شدت درک شده با استفاده از آزمون هاي آماري سنجيده و ارتباط هر کدام از بخش ها با عملکرد سنجيده شد.
يافته ها: ميانگين سني افراد شرکت کننده در مطالعه 28.96±8.50 بود که 42 درصد مجرد و بقيه متاهل بودند. ميانگين نمره عملکرد، شدت درک شده، منافع درک شده، موانع درک شده، راهنماي به عمل در افراد متاهل نسبت به افراد مجرد تفاوت معني دار آماري را نشان داد (p<0.05). ميانگين نمرات حساسيت درک شده، موانع درک شده، منافع درک شده، راهنماي به عمل با ميانگين نمره عملکرد ارتباط معني داري داشت (p<0.05). علت عدم استفاده از کلاه ايمني به ترتيب عرق کردن، کمتر شنيده شدن صدا، گران بودن، سنگين بودن کلاه، محدوديت ديد در هنگام استفاده از کلاه ايمني بود. درصد استفاده از کلاه ايمني در زمان بررسي 16.2 بود. 61.4 درصد از افراد مورد مطالعه آموزش و اطلاع رساني، 22.7 درصد جريمه توسط پليس، 15.9 درصد توقف موتورسيکلت را در استفاده از کلاه ايمني موثر دانستند.
نتيجه گيري: طراحي و اجراي برنامه آموزشي بر اساس الگوي اعتقاد بهداشتي و تغيير نگرش نسبت به آن، طراحي مناسب کلاه ايمني و اصلاح رفتار پليس مي تواند در استفاده از کلاه ايمني موثر باشد.

زمينه و هدف: امروزه استفاده بي رويه و ناآگاهانه از رنگ هاي مصنوعي مجاز و غيرمجاز در آشپزخانه ها و کارگاه هاي توليد مواد غذايي فاقد نيروي متخصص، نگراني هاي بهداشتي زيادي را در زمينه سلامت مصرف کنندگان ايجاد نموده است. اطلاع از ميزان آگاهي و نگرش کارکنان مراکز فوق مي تواند برنامه ريزي و اقدامات مديريتي و کنترلي لازم را تسهيل نمايد. اين تحقيق با هدف بررسي ميزان آگاهي و نگرش کارکنان صنف قنادي در زمينه استفاده از رنگ هاي مصنوعي در تهيه مواد غذايي صورت گرفته است.
روش کار: در اين مطالعه با استفاده از ابزار پرسشنامه آگاهي و نگرش 46 نفر از کارکنان صنف قنادي به صورت سرشماري مورد بررسي قرار گرفت. روش تحليل داده ها آزمون تجزيه و تحليل واريانس يکطرفه، مقايسه ميانگين دانکن و آزمون همبستگي پيرسون بوده است.
يافته ها: نمره آگاهي با ميزان تحصيلات رابطه معني دار و مثبت و با سن و سابقه کار رابطه معني دار و منفي دارد (p<0.05) ميانگين کل نمرات آگاهي 50 درصد کل نمرات است. نمره نگرش هم اگر چه فقط با تحصيلات رابطه معني داري دارد (p<0.01) اما اختلاف ميانگين اين نمرات در گروه هاي مختلف چندان متمايز نيست و تقريبا ميانگين کل نمرات نگرش 74 درصد کل نمرات است.
نتيجه گيري: نتايج نشان داد ميزان آگاهي کارکنان در مورد خوراکي و غيرخوراکي بودن رنگ ها و استاندارد استفاده از رنگ هاي خوراکي مجاز کم است و لزوم آموزش در اين زمينه احساس مي شود. بر طبق نتايج بهتر است اين آموزش بر اساس ميزان تحصيلات افراد انجام گيرد، همچنين افراد در مورد اثرات بهداشتي استفاده غيرمجاز از رنگ هاي مصنوعي داراي نگرش منفي بوده اند. ضمن اينکه توزيع محدود و کنترل شده رنگ هاي مصنوعي و افزايش آگاهي استفاده کنندگان و توليدکنندگان، بهترين راه هاي کاهش استفاده غيرمجاز از رنگ هاي مصنوعي در جامعه مي باشد.

زمينه و هدف: امروزه در کشور ما مرگ و مير ناشي از تصادفات رانندگي از وضعيتي بحراني برخوردار است. هر ساله در کشورمان حدود 28000 نفر جان خود را بر اثر سوانح رانندگي و تصادفات از دست مي دهند. اين مطالعه با هدف بررسي حوادث رانندگي در مراجعين به بخش اورژانس بيمارستان آل جليل آق قلا انجام شد.
روش کار: نوع مطالعه تحليلي بود که در فاصله تير 1388 تا 1389 انجام شد. داده ها از طريق سرشماري جمع آوري گرديد. براي جمع آوري داده ها فرم ثبت داده ها که شامل متغيرهاي دموگرافيک و متغيرهاي مرتبط با هدف تحقيق بود، مورد استفاده قرار گرفت. روايي پرسشنامه مذکور از طريق آزمون اعتبار محتوا مورد تاييد قرار گرفت. داده هاي لازم از طريق مصاحبه با بيماران و در صورت لزوم از طريق مصاحبه با همراهان بيمار بدست آمد. جهت تجزيه و تحليل داده ها از آزمون آناليز واريانس استفاده گرديد. سطح معني داري 5% در نظر گرفته شد.
يافته ها: تعداد مراجعين 833 نفر بود. ميانگين و انحراف معيار سني آنها 24.67±13.96 سال بود. %33.8 مصدومين را جوانان 29-20 سال تشکيل مي دادند. نسبت جنسي (مرد به زن) 5.7 بوده و نوع وسيله نقليه مصدومين در %74.5 موتورسيکلت و %10.9 عابر پياده بود. در هنگام وقوع حادثه 96% مصدومين از کلاه يا کمربند ايمني استفاده نکرده بودند. زمان وقوع سوانح %41.6 در ساعات 18-12 و %19.3 حوادث در روز پنج شنبه بود. بيشترين فراواني مربوط به فصل تابستان (%38.5) بود. بين وقوع حوادث رانندگي با ايام هفته و فصول سال ارتباط معني داري مشاهده گرديد (p<0.05).
نتيجه گيري: اکثريت مصدومين حوادث رانندگي در شهرستان آق قلا را موتورسواران جواني که فاقد کلاه ايمني هستند، تشکيل مي دهند