حق صدقه آن است كه بدانى پس انداز توست نزد پروردگارت، امانتى است كه حاجت به گواه ندارد، اگر اين (نكته) را دريابى به امانتهائى كه در نهان بسپارى (صدقه سر) مطمئنتر خواهى بود تا امانتهاى عيان، و سزد كه هر چه را خواهى آشكار كنى، مخفيانه به خدا سپارى، و در هر حال سرى باشد بين تو و او، بدون حاجت به شاهدى كه بشنود يا ببيند كه گوئى به گواه مطمئنتر باشى، و به رد امانت خود معتمد نباشى، سپس بايد در صدقه بر هيچ كس منت نگذارى چه آن مال توست (و براى خود ذخيره مىكنى) و منت ممكن است آن را معيوب كند چنان كه تو روح طرف را آزرده مىكنى، چه منت دليل آن است كه تو آن را براى خود نيندوختهاى و گر نه چرا بر ديگرى منت نهى (عبارت تعقيد فراوان دارد و پيداست كه در نقل بمعنى و دست بدست گشتن تحريف شده.)