مىدانى اگر در صورتش موى نمىروييد، همواره به هيأت و صورت زنان و بچگان مىماند، در نتيجه نه ابّهت داشت و نه وقار؟
مفضّل مىگويد: عرض كردم: آقاى من! من كسانى را ديدهام كه بزرگ و كهنسال بودهاند ولى مويى بر رويشان نروييده است.
حضرت- عليه السّلام- فرمود:
«اين به خاطر اعمالى است كه از پيش فرستادهاند و خداى جلّ و علا هيچ گاه بر بندگانش ستم روا نمىدارد». (انفال، آيه 51) جز خدايى كه از نيستىاش رهانيد و هستىاش بخشيد، چه كسى همواره در انديشه برآورى اين همه نيازهاى اوست و تأمين آنها را خود بر عهده گرفته است؟
اگر چنين تدبير و حكمتى زاييده اهمال و رها بودن امور به حال خود بود، مىبايست از تقدير و هدفمندى نيز اختلال و ناهماهنگى برخيزد؛ زيرا اين دو ضدّ اهمالاند. [و بايد نتيجه آنها نيز با نتايج اهمال نسازد] بىشك چنين سخنى ناشايست و ناصواب و نشانه ناآگاهى و كممايگى گوينده آن است؛ چه هيچ گاه در اثر اهمال و بىتدبيرى، درستى و صواب پديد نمىآيد و تضاد نيز نظم و هماهنگى را در پى ندارد. خداوند چه بسيار منزه و والاتر از گفته ملحدان است. (اسراء، آيه 43)