آيين سنتي " گلريزان " در اصل براساس يک سنت ديرينه رسم پهلواني در ايران آغاز شد و سرآغازي براي فتوت مردان نيک ضمير بوده است. عنصرالمعالي در کتاب خويش ويژگيهاي جوانمردي را اول "خرد" ، دوم "راستي" و سوم "مردمي" بر ميشمارد و آنها را از نشانههاي رادمنشي و جوانمردي و عياري ميداند. همچنين در کتاب "مينوي خرد" براي جوانمردي سه اصل خرد، درستي و رادي به عنوان ويژگيهاي بارز ياد شده است .
"عبدالرزاق کاشاني" در کتاب فتوتنامه نيز جوانمرد را انساني آزاده و نيکسرشت ميداند. وي معتقد بود، براي رسيدن به کسوت جوانمرد بايد راههاي دشواري را طي کرد تا بر ديو نفس فائق و پيروز شد. براي رسيدن به کسوت جوانمردي در نزد ايرانيان سه اصل مهم "شريعت"، "طريقت" و "حقيقت" طي ميشود، تا جوانمردي و بخشندگي پا گيرد. در اصل پهلواني، رادي و بخشندگي همان گلريزان است، که خاستگاه اين بخشندگي طبيعت و بهار بوده، چرا که بهار و طبيعت هرچه دارد به امر خداوندگار به زمين ميبخشد تا حياتي دوباره يابد و فردوسي رادي و درستي را شکلشناسي پهلوانان اساطيري خود ميداند که
همه مردمي بايد آيين تو/ همه رادي و راستي دين تو
ايرانيان از دير باز براساس تکريم و نوع دوستي خود همواره بر آيين گلريزان همت گماشتهاند و اين آيين را شکرانه نعمت خدادادي خويش ميدانند که مانند ابر بهاري طراوات زيستن دوباره بر مستمند و نيازمند روا ميدارند آن گونه که "وقت گلشن، خوش که گلريزان ابر رحمت است" .
اين سنت ايرانيان در رادي و رادمنشي و پهلواني همواره يک افتخار بوده و بسياري از شرقشناسان از اين امر به نيکي ياد ميکنند به گونهاي که پروفسور "مانوئل کوربن" محقق ديرينهشناس و مردمشناس برجسته غربي آن را نمادي از زيباترين حرکتهاي بشري در طول تاريخ ميداند که فقط مختص ايرانيان بوده است. وي، در کتاب خود به صراحت ياد ميکند که در ايران مرداني قابل احترام براي برداشتن موانع از پيش پاي ديگران هرچه در توان خود داشته را به ديگران بدون هيچ منتي ميبخشيدند. آيين گلريزان بخشي از تاريخ بزرگ ايرانيان است و برخي از مورخان ثبت اين سنت را از زمان حمله مغول عنوان کردهاند، که در "باشتين" خراسان عياراني براي کمک به نيازمندان، در سردابه شالي قرمز پهن کردند و آنان که زور بازو و توان مالي داشته، قدم پيش نهاده و هرچه داشتند براي کمک رو کردند.
ذکر پهلوانان در آيين گلريزان گرفتن دست مستمندان و اقتدا به حضرت عليبن ابي طالب(ع) نخستين امام شيعيان بوده و صاحب زنگ نيز در اين آيين، پهلوانان و جوانمردان را به گلريزان فرا ميخوانده است .مهمترين آثار تاريخي به جاي مانده از آيين معنوي و سنتي گلريزان در ايران بناي تاريخي "سي و سه پل" است، که در آن هنگام شاه عباس براي ساخت اين بنا، از مردم استمداد کرد و آيين گلريزان برپا شد. مردم نيز به پهلوانان مهرگستر القاب "راد آيين"،"زاد مهر" ،" گلريز" و "رادي" نسبت ميدادند و بين پهلوانان و عياران نيز برگزاري آيين گلريزان و کمک به مستمندان نشانهاي از پيش کسوتي و مرشدي و صاحب زنگي بوده است.
هنگامي که جوانمردان و رادان وارد گود ميشدند، مرشد و صاحب زنگ با نواختن صداي زنگ از آنان "رخصت" ميطلبيد و پهلوانان خطاب به پير ميداندار گود از او ميخواستند تا براي کسي که ناتوان است، گلريزي کند و فرياد "اگر ناتواني بگو يا علي (ع)، اگر خسته جاني بگو يا علي (ع)" بلند ميشد. در پس زمان، گلريزان از گود زورخانهها به خانهها کشيده شد به گونهاي که زنان نيز در اين سنت حسنه حضور يافته و حتي براي انداختن سفره نذر ابوالفضل(ع) که با نذريهاي زنان گسترده ميشد، نوعي گلريزان کوچک برپا ميداشتند.
اکنون با گذر زمان آيين سنتي گلريزان و رادي در ايران جلوهاي با شکوهتر به خويش گرفته و مردان و زنان توانمند و جوانمرد براي آزادي زندانيان غير عمد در بند، گلريزي ميکنند.
گلريزان به معناي رايج اجتماعي آن زاييده فرهنگ فتوت و پهلواني مبتني بر الگوهايي همچون "پورياي ولي" است که با تعميم ريختن گل بر سر پهلوانان به گرد آوري کمک براي افراد گرفتار و دربند گسترش معنا يافته است. گلريزان به واقع ريختن و ايجاد گل زندگي و اميد در چله سرما رنج و سختي و گرفتاري است که با ريختن گلي از شاخسار زندگي خود باغ بقا و بهار وصل را به خانوادههاي در رنج هديه ميکنند. اين مفهوم که تجلي اجرايي دستور ديني "انفاق" است ساز و کار حمايتي متناسب با فضاي اجتماعي و فرهنگي زندگي گذشته ايرانيان و نهادهاي اجتماعي موجود آن دوره بوده است.
زورخانه در فرهنگ ايراني اسلامي نه فقط محل پرورش جسم که فضايي براي تهذيب نفس و همچنين امکان و مجالي براي مراودات اجتماعي و شکلگيري رفتارهاي گروهي همچون گلريزان بوده است. گلريزان اما رواج گذشته را ندارد و تحت تأثير شرايط گذار اجتماعي، افزايش جمعيت و شهرنشيي و کاهش ارتباطات مبتني بر محلهها باعث افت و به محاق افتادن گلريزان شده است. از آثار مهم برپايي جشن گلريزان همزيستگرايي و همدلي در جامعه است که چنانچه فردي از افراد جامعه بنا به دلايل غير عمد و سهوي دچار گرفتاري شد، جامعه براي نجات او همراه و همدل باشد.
از منظر روانشناسي اجتماعي يکي از مهمترين نيازهاي اجتماع احساس خوب داشتن نسبت به يکديگر است و در يک معناي وسيعتر نوع دوستي و انساندوستي نياز اساسي جامعه است. گلريزان سنت حسنهاي است که سمبل و نماد نوعدوستي انسانها است و تقويت آن ميتواند در ابعاد مختلف زندگي اجتماعي اثر گذارد. تاثير اقتصادي گلريزان يکي از مهمترين دستاوردهاي اين حرکت انساني است که کمکهاي مردم در فعاليتي به کار گرفته ميشود که هم دستاورد معنوي دارد و هم مشکلي را از کسي برطرف ميسازد