0

شب یلدا

 
mohammad_43
mohammad_43
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : فروردین 1388 
تعداد پست ها : 41934
محل سکونت : اصفهان

شب یلدا

شب یَلدا یا شب چلّه بلندترین شب سال در نیم‌کره شمالی زمین است. این شب به هنگام غروب آفتاب از ۳۰ آذر (آخرین روز پاییز) تا طلوع آفتاب در ۱ دی (نخستین روز زمستان) اطلاق می‌شود. ایرانیان و بسیاری از دیگر اقوام این شب را جشن می‌گیرند.

این شب در نیم‌کره شمالی با انقلاب زمستانی مصادف است و به همین دلیل از آن شب به بعد طول روز بیش‌تر و طول شب کوتاه‌تر می‌شود

 

 

«یلدا» واژه‌ایست به معنای «تولد» برگرفته از زبان سریانی که از شاخه‌های متداول زبان «آرامی» است. زبان «آرامی» یکی از زبان‌های رایج در منطقه خاورمیانه بوده‌است. برخی بر این عقیده‌اند که این واژه در زمان ساسانیان که خطوط الفبایی از راست به چپ نوشته می‌شده، وارد زبان پارسی شده‌است.

واژه «یلدا» به معنای «زایش زادروز» و تولد است. ایرانیان باستان با این باور که فردای شب یلدا با دمیدن خورشید، روزها بلندتر می‌شوند و تابش نور ایزدی افزونی می‌یابد، آخر پاییز و اول زمستان را شب زایش مهر یا زایش خورشید می‌خواندند و برای آن جشن بزرگی برپا می‌کردند و از این رو به دهمین ماه سال دی (به معنای روز) می‌گفتند که ماه تولد خورشید بود.
 

 

یلدا و جشن‌هایی که در این شب برگزار می‌شود، یک سنت باستانی است. مردم روزگاران دور و گذشته، که کشاورزی، بنیان زندگی آنان را تشکیل می‌داد و در طول سال با سپری شدن فصل‌ها و تضادهای طبیعی خوی داشتند، بر اثر تجربه و گذشت زمان توانستند کارها و فعالیت‌های خود را با گردش خورشید و تغییر فصول و بلندی و کوتاهی روز و شب و جهت و حرکت و قرار ستارگان تنظیم کنند.

آنان ملاحظه می‌کردند که در بعضی ایام و فصول روزها بسیار بلند می‌شود و در نتیجه در آن روزها، از روشنی و نور خورشید بیشتر می‌توانستند استفاده کنند. این اعتقاد پدید آمد که نور و روشنایی و تابش خورشید نماد نیک و موافق بوده و با تاریکی و ظلمت شب در نبرد و کشمکش‌اند. مردم دوران باستان و از جمله اقوام آریایی، از هند و ایرانی - هند و اروپایی، دریافتند که کوتاه‌ترین روزها، آخرین روز پاییز و شب اول زمستان است و بلافاصله پس از آن روزها به تدریج بلندتر و شب‌ها کوتاهتر می‌شوند، از همین رو آنرا شب زایش خورشید نامیده و آنرا آغاز سال قرار دادند. بدین‌سان در دوران کهن فرهنگ اوستایی، سال با فصل سرد شروع می‌شد و در اوستا، واژه Sareda, Saredha «سَرِدَ» یا «سَرِذَ» که مفهوم «سال» را افاده می‌کند، خود به معنای «سرد» است و این به معنی بشارت پیروزی اورمزد بر اهریمن و روشنی بر تاریکی است. در آثارالباقیه ابوریحان بیرونی، ص ۲۵۵، از روز اول دی ماه، با عنوان «خور» نیز یاد شده‌است و در قانون مسعودی نسخه موزه بریتانیا در لندن، «خُره روز» ثبت شده، اگرچه در برخی منابع دیگر «خرم روز» نامیده شده‌ است. در برهان قاطع ذیل واژه «یلدا» چنین آمده‌ است:
 


«یلدا شب اول زمستان و شب آخر پاییز است که اول جَدی و آخر قوس باشد و آن درازترین شب‌هاست در تمام سال و در آن شب و یا نزدیک به آن شب، آفتاب به برج جدی تحویل می‌کند و گویند آن شب به غایت شوم و نامبارک می‌باشد و بعضی گفته‌اند شب یلدا یازدهم جدی است.»
تاریکی نماینده اهریمن بود و چون در طولانی‌ترین شب سال، تاریکی اهریمنی بیشتر می‌پاید، این شب برای ایرانیان نحس بود و چون فرا می‌رسید، آتش می‌افروختند تا تاریکی و عاملان اهریمنی و شیطانی نابود شده و بگریزند، مردم گرد هم جمع شده و شب را با خوردن، نوشیدن، شادی و پایکوبی و گفتگو به سر می‌آوردند و خوانی ویژه می‌گستردند، هرآنچه میوه تازه فصل که نگاهداری شده بود و میوه‌های خشک در سفره می‌نهادند. سفره شب یلدا، «میَزد» Myazd نام داشت و شامل میوه‌های تر و خشک، نیز آجیل یا به اصطلاح زرتشتیان، «لُرک» Lork که از لوازم این جشن و ولیمه بود، به افتخار و ویژگی «اورمزد» و «مهر» یا خورشید برگزار می‌شد. در آیین‌های ایران باستان برای هر مراسم جشن و سرور آیینی، خوانی می‌گستردند که بر آن افزون بر آلات و ادوات نیایش، مانند آتشدان، عطردان، بخوردان، برسم و غیره، برآورده‌ها و فرآورده‌های خوردنی فصل و خوراک‌های گوناگون، خوراک مقدس مانند «میزد» نیز نهاده می‌شد.

ایرانیان گاه شب یلدا را تا دمیدن پرتو پگاه در دامنهٔ کوه‌های البرز به انتظار باززاییده‌ شدن خورشید می‌نشستند. برخی در مهرابه‌ها (نیایشگاه‌های پیروان آیین مهر) به نیایش مشغول می‌شدند تا پیروزی مهر و شکست اهریمن را از خداوند طلب کنند و شب‌هنگام دعایی به نام «نی ید» را می‌خوانند که دعای شکرانه نعمت بوده‌است. روز پس از شب یلدا (یکم دی ماه) را خورروز (روز خورشید) و دی گان؛ می‌خواندند و به استراحت می‌پرداختند و تعطیل عمومی بود (خرمدینان، این روز را خرم روز یا خره روز می‌نامیدند).خورروز در ایران باستان روز برابری انسان‌ها بود در این روز همگان از جمله پادشاه لباس ساده می‌پوشیدند تا یکسان به نظر آیند و کسی حق دستور دادن به دیگری نداشت و کارها داوطلبانه انجام می‌گرفت نه تحت امر. در این روز جنگ کردن و خونریزی حتی کشتن گوسفند و مرغ هم ممنوع بود این موضوع را نیروهای متخاصم با ایرانیان نیز می‌دانستند و در جبهه‌ها رعایت می‌کردند و خونریزی به طور موقت متوقف می‌شد و بسیار دیده شده که همین قطع موقت جنگ به صلح طولانی و صفا تبدیل شده‌ است. در این روز بیشتر از این رو دست از کار می‌کشیدند که نمی‌خواستند احیاناً مرتکب بدی شوند که آیین مهر ارتکاب هر کار بد کوچک را در روز تولد خورشید گناهی بسیار بزرگ می‌شمرد. ایرانیان به سرو به چشم مظهر قدرت در برابر تاریکی و سرما می‌نگریستند و در خورروز در برابر آن می‌ایستادند و عهد می‌کردند که تا سال بعد یک سرو دیگر بکارند.
 

 

 تأثیر یلدا در جشن‌های دیگر اقوام


امروزه محققان معتقدند که مسیحیت غربی چارچوب اصلی خود را که به این دین پایداری و شکل بخشیده به مذاهب پیش از مسیحیت روم باستان از جمله میترایسم مدیون است و برای نمونه تقویم کلیساها، بسیاری از بقایای مراسم و جشنهای پیش از مسیحیت بخصوص کریسمس را در خود نگاه داشته‌ است و کریسمس به عنوان آمیزه‌ای از جشن‌های ساتورنالیا و زایش میترا در روم باستان در زمان قرن چهارم میلادی با رسمی شدن آیین مسیحیت و به فرمان کنستانتین به عنوان زادروز رسمی مسیح در نظر گرفته شد. هنگام توسعهٔ آیین‌های رازآمیز در اروپا و سرزمین‌های تحت فرمانروایی امپراتوری روم و پیش از از پذیرفتن آیین مسیحیت، رومیان هر ساله در روز ۱۷ دسامبر در جشنی به نام ساتورنالیا به سیاره کیوان (ساترن)، ایزد باستانی زراعت، احترام می‌نهادند. این جشن تا هفت روز ادامه می‌یافت و انقلاب زمستانی را شامل می‌شد. از آنجا که رومیان از گاهشماری یولیانی در محاسبات خود استفاده می‌کردند روز انقلاب زمستانی به جای ۲۱ یا ۲۲ دسامبر حدوداً در ۲۵ دسامبر واقع می‌شد. هنگام عید ساتورنالیا، رومی‌ها اقدام به برپاداشتن جشن و سرور، به تعویق انداختن کسب و کار و منازعات، هدیه دادن به همدیگر و آزادکردن موقتی برده‌ها می‌نمودند. همچنین آیین رازآمیز میترائیسم، بر پایه پرستش ایزد باستان ایران زمین، میترا در سرزمین‌های تحت فرمانروایی روم باستان اشاعه زیادی یافته بود و بسیاری از رومیان، رویداد بلندتر شدن روزها به دنبال انقلاب زمستانی را با شرکت کردن در مراسمی به منظور بزرگداشت میترا، جشن می‌گرفتند. این جشنها و سایر مناسک تا روز اول ژانویه ادامه می‌یافت که رومیان آنرا روز ماه و سال جدید می‌دانستند. پس از استیلای مسیحیت در اروپا، آداب و رسوم آیین مهر که در زندگی مردم و به‌خصوص در میان رومیان نفوذ کرده بود هم‌چنان باقی ماند و با آمدن دین جدید رنگ نباخت. کلیسای کاتولیک روم روز ۲۵ دسامبر را به عنوان زادروز مسیح برگزید تا به مراسم پگانیسم در آن زمان معنا و مفهوم مسیحی بخشد. برای نمونه، کلیسا جشن زادروز میترا خدای نور و روشنایی را با جشن بزرگداشت زادروز عیسی که عهد جدید او را نور و روشنی جهان می‌نامد، جایگزین نمود تا از درآمیختن این دو مناسبت٬ نفوذ بیشتری بر زندگی مردم داشته باشد و بزرگ‌ترین جشن آیین مهر را در خود حل کنند. اکنون کلیسای ارامنه روز ششم ژانویه را که گفته می‌شود روز غسل تعمید مسیح است را به عنوان روز میلاد مسیح جشن می‌گیرند. تاریخدانان٬ تاریخ دقیق زادروز عیسی را نمی‌دانند، اما مسیحیان با رجوع به اناجیل و با توجه به اشاره‌های آن به فصل زراعت و اعتدال هوا میلاد مسیح را در اعتدالین (بهار یا پاییز) واقع می‌دانند. فرانتس کومون، باستان‌شناس بلژیکی و بنیان‌گذار میتراپژوهی مدرن و دیگر میتراپژوهان همفکر او مفاهیم آیین میترایسم روم را کاملاً برگرفته از آیین مزدیسنا و ایزد ایرانی میترا (مهر) می‌دانند اما این ایده از دهه ۱۹۷۰ میلادی به بعد به شدت مورد نقد و بازبینی قرار گرفته‌ است و اکنون به یکی از مسائل بسیار مجادله‌برانگیز در زمینه پژوهش ادیان در دنیای روم و یونان باستان تبدیل شده‌ است.با این حال زادروز میترا در آیین باستان مهر در ایران زمین مصادف با شب یلدا و انقلاب زمستانی در روز ۲۱ یا ۲۲ دسامبر بوده‌است و جشن زادروز میترا در آیین میتراییسم روم هم با انقلاب زمستانی مصادف بوده که به علت پیروی رومیان از گاهشماری یولیانی در ۲۵ دسامبر واقع می‌شده‌است.
در حدود ۴۰۰۰ سال پیش در مصر باستان جشن «باززاییده‌ شدن خورشید»، مصادف با شب چله، برگزار می‌شده‌ است. مصریان در این هنگام از سال به مدت ۱۲ روز، به نشانهٔ ۱۲ ماه سال خورشیدی، به جشن و پای‌کوبی می‌پرداختند و پیروزی نور بر تاریکی را گرامی می‌داشتند. هم‌چنین از ۱۲ برگ نخل برای تزیین مکان برگزاری جشن استفاده می‌کردند که نشانهٔ پایان سال و آغاز سال نو بوده‌ است.

 


در یونان قدیم نیز، اولین روز زمستان روز بزرگ‌داشت خداوند خورشید بوده‌ است و آن را خورشید شکست ناپذیر، ناتالیس انویکتوس، می‌نامیدند که از ریشهٔ کلمهٔ ناتال که در بالا اشاره شد برگرفته شده‌است و معنی آن، میلاد و تولد است. ریشه‌های یلدا در جشن دیگر مرسوم در یونان نیز باقی مانده‌است از مهم‌ترین این جشن‌های می‌توان به جشن ساتورن اشاره کرد.


در قسمت‌هایی از روسیهٔ جنوبی، هم‌اکنون جشن‌های مشابهی به‌مناسبت چله برگزار می‌شود. این آیین‌ها شباهت بسیاری با مراسم شب چله دارد. پختن نان شیرینی محلی شبیه به موجودات زنده، بازی‌های محلی گوناگون، کشت و بذرپاشی به صورت تمثیلی و بازسازی مراسم کشت، پوشانیدن سطح کلبه با چربی، گذاشتن پوستین روی هره پنجره‌ها، آویختن پشم از سقف، پاشیدن گندم به محوطه حیاط، ترانه‌خوانی و رقص و آواز و مهم‌تر از همه قربانی کردن جانوران از آیین‌های ویژه این جشن بوده و هست. یکی دیگر از آیین‌های شب‌های جشن، فالگیری بود و پیشگویی رویدادهای احتمالی سال آینده. همین آیین‌ها در روستاهای ایران نیز کم و بیش به چشم می‌خورند که نشان از همانندی جشن یلدا در ایران و روسیه دارند.


یهودیان نیز در این شب جشنی با نام «ایلانوت» (جشن درخت) برگزار می‌کنند و با روشن‌کردن شمع به نیایش می‌پردازند.
آشوریان نیز در شب یلدا آجیل مشکل‌گشا می‌خورند و تا پاسی از شب را به شب نشینی و بگو بخند می‌گذرانند و در خانواده‌های تحصیل کرده آشوری تفال با دیوان حافظ نیز رواج دارد.


نخستین روز زمستان در نزد خرمدینانی که پیرو مزدک هستند نیز سخت گرامی و بزرگ دانسته می‌شود و از آن با نام «خرم روز» (خره روز) یاد می‌گردد و آیین‌هایی ویژه در آن روز برگذار می‌شود. این مراسم و نیز سالشماری آغاز زمستان هنوز در میان برخی اقوام دیده می‌شود که نمونه آن تقویم محلی پامیر و بدخشان (در شمال افغانستان و جنوب تاجیکستان) است.


 جشن یلدا و عادات مرسوم در ایران
ایرانیان نزدیک به چند هزار سال است که شب یلدا آخرین شب پاییز را که درازترین و تاریکترین شب در طول سال است تا سپیده دم بیدار می‌مانند و در کنار یکدیگر خود را سرگرم می‌دارند تا اندوه غیبت خورشید و تاریکی و سردی روحیهٔ آنان را تضعیف نکند و با به روشنایی گراییدن آسمان به رخت خواب روند و لختی بیاسایند.

در آیین کهن، بنابر یک سنت دیرینه آیین مهر شاهان ایرانی در روز اول دی‌ماه تاج و تخت شاهی را بر زمین می‌گذاشتند و با جامه‌ای سپید به صحرا می‌رفتند و بر فرشی سپید می‌نشستند. دربان‌ها و نگهبانان کاخ شاهی و همهٔ برده‌ها و خدمت‌کاران در سطح شهر آزاد شده و به‌سان دیگران زندگی می‌کردند. رئیس و مرئوس، پادشاه و مردم عادی همگی یکسان بودند. البته درستی این امر تایید نشده و شاید افسانه‌ای بیش نباشد. ایرانیان در این شب باقی‌مانده میوه‌هایی را که انبار کرده بودند به همراه خشکبار و تنقلات می‌خوردند و دور هم گرد هیزم افروخته می‌نشستند تا سپیده دم بشارت روشنایی دهد زیرا به زعم آنان در این شب تاریکی و سیاهی در اوج خود است. جشن یلدا در ایران امروز نیز با گرد هم آمدن و شب‌نشینی اعضای خانواده و اقوام در کنار یکدیگر برگزار می‌شود. متل‌گویی که نوعی شعرخوانی و داستان‌خوانی است در قدیم اجرا می‌شده‌ است به این صورت که خانواده‌ها در این شب گرد می‌آمدند و پیرترها برای همه قصه تعریف می‌کردند. آیین شب یلدا یا شب چله، خوردن آجیل مخصوص، هندوانه، انار و شیرینی و میوه‌های گوناگون است که همه جنبهٔ نمادی دارند و نشانهٔ برکت، تندرستی، فراوانی و شادکامی هستند، این میوه‌ها که اغلب دانه‌های زیادی دارند، نوعی جادوی سرایتی محسوب می‌شوند که انسان‌ها با توسل به برکت‌خیزی و پردانه بودن آنها، خودشان را نیز مانند آنها برکت‌آور می‌کنند و نیروی باروی را در خویش افزایش می‌دهند و همچنین انار و هندوانه با رنگ سرخشان نمایندگانی از خورشید در شب به‌شمار می‌روند. در این شب هم مثل جشن تیرگان، فال گرفتن از کتاب حافظ مرسوم است. حاضران با انتخاب و شکستن گردو از روی پوکی و یا پُری آن، آینده‌گویی می‌کنند.

 

  

در خطهٔ شمال و آذربایجان رسم بر این است که در این شب خوانچه‌ای تزیین شده به خانهٔ تازه‌عروس یا نامزد خانواده بفرستند. مردم آذربایجان در سینی خود هندوانه‌ها را تزئین می‌کنند و شال‌های قرمزی را اطرافش می‌گذارند. درحالی که مردم شمال یک ماهی بزرگ را تزئین می‌کنند و به خانهٔ عروس می‌برند.
سفرهٔ مردم شیراز مثل سفرهٔ نوروز رنگین است. مرکبات و هندوانه برای سرد مزاج‌ها و خرما و رنگینک برای گرم مزاج‌ها موجود است. حافظ‌خوانی جزو جدانشدنی مراسم این شب برای شیرازی‌هاست. البته خواندن حافظ در این شب نه تنها در شیراز مرسوم است، بلکه رسم کلی چله‌نشینان شده‌است.


همدانی‌ها فالی می‌گیرند با نام فال سوزن. همه دور تا دور اتاق می‌نشینند و پیرزنی به طور پیاپی شعر می‌خواند. دختر بچه‌ای پس از اتمام هر شعر بر یک پارچه نبریده و آب ندیده سوزن می‌زند و مهمان‌ها بنا به ترتیبی که نشسته‌اند شعرهای پیرزن را فال خود می‌دانند. همچنین در مناطق دیگر همدان تنقلاتی که مناسب با آب و هوای آن منطقه‌است در این شب خورده می‌شود. در تویسرکان و ملایر، گردو و کشمش و مِیز نیز خورده می‌شود که از معمولترین خوراکی‌های موجود در ابن استان هاست.


در شهرهای خراسان خواندن شاهنامهٔ فردوسی در این شب مرسوم است.
در اردبیل رسم است که مردم، چله بزرگ را قسم می‌دهند که زیاد سخت نگیرد و معمولاً گندم برشته (قورقا) و هندوانه و سبزه و مغز گردو و نخودچی و کشمش می‌خورند.

 


در گیلان هندوانه را حتماً فراهم می‌کنند و معتقدند که هر کس در شب چله هندوانه بخورد در تابستان احساس تشنگی نمی‌کند و در زمستان سرما را حس نخواهد کرد. «آوکونوس» یکی دیگر از خوردنی‌هایی است که در این منطقه در شب یلدا رواج دارد و به روش خاصی تهیه می‌شود. در فصل پاییز، ازگیل خام را در خمره می‌ریزند، خمره را پر از آب می‌کنند و کمی نمک هم به آن می‌افزایند و در خم را می‌بندند و در گوشه‌ای خارج از هوای گرم اطاق می‌گذارند. ازگیل سفت و خام، پس از مدتی پخته و آبدار و خوشمزه می‌شود. آوکونوس در اغلب خانه‌های گیلان تا بهار آینده یافت می‌شود و هر وقت هوس کنند ازگیل تر و تازه و پخته و رسیده و خوشمزه را از خم بیرون می‌آورند و آن را با گلپر و نمک در سینه‌کش آفتاب می‌خورند.(آو= آب و کونوس = ازگیل). در گیلان در خانواده هایی که در همان سال پسرشان را داماد یا نامزد کرده‌اند رسم است که طبقی برای خانواده نوعروس می فرستند. در این طبق میوه‌ها و خوراکی‌ها و تنقلات ویژه شب چله به زیبایی در اطراف آراسته می‌شود و در وسط طبق هم یک ماهی بزرگ (معمولا ماهی سفید) تازه و خام همراه با تزیین سبزیجات قرار می‌گیرد که معتقدند باعث خیر و برکت و فراوانی روزی زوج جدید و همچنین سلامت و باروری نوعروس می‌گردد.
مردم کرمان تا سحر انتظار می‌کشند تا از قارون افسانه‌ای استقبال کنند. قارون در لباس هیزم‌شکن برای خانواده‌های فقیر تکه‌های چوب می‌آورد. این چوب‌ها به طلا تبدیل می‌شوند و برای آن خانواده، ثروت و برکت به همراه می‌آورند.

قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانظُرُوا کَیْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ یُنشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ (بگو در زمین بگردید و بنگرید خداوند چگونه آفرینش را آغاز کرده است، سپس خداوند به همین گونه، جهان را ایجاد می کند خداوند یقیناً بر هر چیز تواناست)   /عنکبوت20
سه شنبه 30 آذر 1389  9:49 AM
تشکرات از این پست
majid68
majid68
majid68
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : بهمن 1388 
تعداد پست ها : 4493
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:شب یلدا

انشاالله کانون خانواده راسخونی های عزیز گرم و صمیمی و پرنشاط

 

 

سه شنبه 30 آذر 1389  3:23 PM
تشکرات از این پست
mohammad_43
mohammad_43
mohammad_43
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : فروردین 1388 
تعداد پست ها : 41934
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:شب یلدا

شب چله (یلدا) شب زايش خورشيد و آغاز سال نو ميترايی

دیر زمانی است كه مردمان ایرانی و بسیاری از جوامع دیگر، در آغاز فصل زمستان مراسمی را برپا می‌دارند كه در میان اقوام گوناگون، نام‌ها و انگیزه‌های متفاوتی دارد. در ایران و سرزمین‌های هم‌فرهنگ مجاور، از شب آغاز زمستان با نام «شب چله» یا «شب یلدا» نام می‌برند كه همزمان با شب انقلاب زمستانی است. به دلیل دقت گاهشماری ایرانی و انطباق كامل آن با تقویم طبیعی، همواره و در همه سال‌ها، انقلاب زمستانی برابر با شامگاه سی‌ام آذرماه و بامداد یكم دی‌ماه است. هر چند امروزه برخی به اشتباه بر این گمانند كه مراسم شب چله برای رفع نحوست بلندترین شب سال برگزار می‌شود؛ اما می‌دانیم كه در باورهای كهن ایرانی هیچ روز و شبی، نحس و بد یوم شناخته نمی‌شده است. جشن شب چله، همچون بسیاری از آیین‌های ایرانی، ریشه در رویدادی كیهانی دارد.

شب چله (یلدا) شب زايش خورشيد و آغاز سال نو ميترايی

 خورشید در حركت سالانه خود، در آخر پاییز به پایین‌ترین نقطه افق جنوب شرقی می‌رسد كه موجب كوتاه شدن طول روز و افزایش زمان تاریكی شب می‌شود. اما از آغاز زمستان یا انقلاب زمستانی، خورشید دگرباره بسوی شمال شرقی باز می‌گردد كه نتیجه آن افزایش روشنایی روز و كاهش شب است. به عبارت دیگر، در شش‌ماهه آغاز تابستان تا آغاز زمستان، در هر شبانروز خورشید اندكی پایین‌تر از محل پیشین خود در افق طلوع می‌كند تا در نهایت در آغاز زمستان به پایین‌ترین حد جنوبی خود با فاصله 5/23 درجه از شرق یا نقطه اعتدالین برسد. از این روز به بعد، مسیر جابجایی‌های طلوع خورشید معكوس شده و مجدداً بسوی بالا و نقطه انقلاب تابستانی باز می‌‌گردد. آغاز بازگردیدن خورشید بسوی شمال‌شرقی و افزایش طول روز، در اندیشه و باورهای مردم باستان به عنوان زمان زایش یا تولد دیگرباره خورشید دانسته می‌شد و آنرا گرامی و فرخنده می‌داشتند. 

در گذشته، آیین‌هایی در این هنگام برگزار می‌شده است كه یكی از آنها جشنی شبانه و بیداری تا بامداد و تماشای طلوع خورشید تازه متولد شده، بوده است. جشنی كه از لازمه‌های آن، حضور كهنسالان و بزرگان خانواده، به نماد كهنسالی خورشید در پایان پاییز بوده است، و همچنین خوراكی‌های فراوان برای بیداری درازمدت كه همچون انار و هندوانه و سنجد، به رنگ سرخ خورشید باشند.

بسیاری از ادیان نیز به شب چله مفهومی دینی دادند. در آیین میترا (و بعدها با نام كیش مهر)، نخستین روز زمستان به نام «خوره روز» (خورشید روز)، روز تولد مهر و نخستین روز سال نو بشمار می‌آمده است و امروزه كاركرد خود را در تقویم میلادی كه ادامه گاهشماری میترایی است و حدود چهارصد سال پس از مبدأ میلادی به وجود آمده؛ ادامه می‌دهد. فرقه‌های گوناگون عیسوی، با تفاوت‌هایی، زادروز مسیح را در یكی از روزهای نزدیك به انقلاب زمستانی می‌دانند و همچنین جشن سال نو و كریسمس را همچون تقویم كهن سیستانی در همین هنگام برگزار می‌كنند. به روایت بیرونی، مبدأ سالشماری تقویم كهن سیستانی از آغاز زمستان بوده و جالب اینكه نام نخستین ماه سال آنان نیز «كریست» بوده است. منسوب داشتن میلاد به میلاد مسیح، به قرون متأخرتر باز می‌گردد و پیش از آن، آنگونه كه ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه نقل كرده است، منظور از میلاد، میلاد مهر یا خورشید است. نامگذاری نخستین ماه زمستان و سال نو با نام «دی» به معنای دادار/خداوند از همان باورهای میترایی سرچشمه می‌گیرد.

نخستین روز زمستان در نزد خرمدینانی كه پیرو مزدك، قهرمان بزرگ ملی ایران بوده‌اند (كه هنوز هم حامیان سرمایه‌داری لجام گسیخته اندیشه‌های عدالت‌جویانه او را سد راه منافع طبقاتی خود می‌دانند) سخت گرامی و بزرگ دانسته می‌شد و از آن با نام «خرم روز» یاد می‌كرده و آیین‌هایی ویژه داشته‌اند. این مراسم و نیز سالشماری آغاز زمستانی هنوز در میان برخی اقوام دیده می‌شود كه نمونه آن تقویم محلی پامیر و بدخشان (در شمال افغانستان و جنوب تاجیكستان) است. همچنین در تقویم كهن ارمنیان نیز از نخستین ماه سال نو با نام «ناواسارد» یاد شده است كه با واژه اوستایی «نوسرذه» به معنای «سال نو» در پیوند است.

هر چند برگزاری مراسم شب چله و میلاد خورشید در سنت دینی زرتشتیان پذیرفته نشده است؛ اما خوشبختانه اخیراً آنان نیز می‌كوشند تا این مراسم را همچون دیگر ایرانیان برگزار كنند. البته در تقویم نوظهوری كه برخی زرتشتیان از آن استفاده می‌كتتد و دارای سابقه تاریخی در ایران نیست، زمان شب چله با 24 آذرماه مصادف می‌شود كه نه با تقویم طبیعی انطباق دارد و نه با گاهشماری دقیق ایرانی و نه با گفتار ابوریحان بیرونی كه از شب چله با نام «عید نود روز» یاد می‌كند. از آنرو كه فاصله شب چله با نوروز، نود روز است.

امروزه می‌توان تولد خورشید را آنگونه كه پیشینیان ما به نظاره می‌نشسته‌اند، تماشا كرد: در دوران باستان بناهایی برای سنجش رسیدن خورشید به مواضع سالانه و استخراج تقویم ساخته می‌شده كه یكی از مهمترین آنها چارتاقی نیاسر كاشان است كه فعلاً تنها بنای سالم باقی‌مانده در این زمینه در ایران است. پژوهش‌های نگارنده كه در سال 1380 منتشر شد (نظام گاهشماری در چارتاقی‌های ایران)، نشان می‌دهد كه این بنا بگونه‌ای طراحی و ساخته شده است كه می‌توان زمان رسیدن خورشید به برخی از مواضع سالانه و نیز نقطه انقلاب زمستانی و آغاز سال نو میترایی را با دقت تماشا و تشخیص داد. چارتاقی نیاسر بنایی است كه تولد خورشید بگونه‌ای ملموس و قابل تماشا در آن دیده می‌شود. این ویژگی را چارتاقی «بازه هور» در راه نیشابور به تربت حیدریه و در نزدیكی روستای رباط سفید، نیز دارا است كه البته فعلاً دیواری نوساخته و الحاقی مانع از دیدار پرتوهای خورشید می‌شود.

هر ساله مراسم دیدار طلوع و تولد خورشید و بررسی نظریه نگارنده در چارتاقی‌های ایران و از جمله چارتاقی‌های نیاسر، نویس و بتخانهٔ آتشکوه، با حضور دوستداران باستان‌ستاره‌شناسی ایرانی و دیگر علاقه‌مندان در محل چارتاقی‌ها برگزار می‌‌شود.

قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانظُرُوا کَیْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ یُنشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ (بگو در زمین بگردید و بنگرید خداوند چگونه آفرینش را آغاز کرده است، سپس خداوند به همین گونه، جهان را ایجاد می کند خداوند یقیناً بر هر چیز تواناست)   /عنکبوت20
سه شنبه 30 آذر 1389  4:30 PM
تشکرات از این پست
mohammad_43
mohammad_43
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : فروردین 1388 
تعداد پست ها : 41934
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:شب یلدا

تاریخچه شب یلدا

شب یلدا، درازترین شب سال و یكی از بزرگترین جشن های ایرانیان است. ایرانیان همواره شیفته شادی و جشن بوده اند و این جشن ها را با روشنایی و نور می آراستند. آنها خورشید را نماد نیكی می دانستند و در جشن هایشان آن را ستایش می كردند. در درازترین و تیره ترین شب سال، ستایش خورشید نماد دیگری می یابد. مردمان سرزمین ایران با بیدار ماندن، طلوع خورشید و سپیده دم را انتظار می كشند تا خود شاهد دمیدن خورشید باشند و آن را ستایش كنند. خوردن خوراكی ها و مراسم دیگر در این شب بهانه ای است برای بیدار ماندن.

تاریخچه شب یلدا

ریشه کلمه یلدا متعلق به زبان سریانی است و به معنای تولد یا میلاد است. در برخی منابع آمده است که پس از مسیحی شدن رومیان، سیصد سال پس از تولد عیسی مسیح، کلیسا جشن تولد مهر را به عنوان زاد روز عیسی پذیرفت، زیرا زمان دقیق تولد وی معلوم نبود. در واقع یلدا یک جشن آریایی است و پیروان میترائیسم آن را از هزاران سال پیش در ایران برگزار می کرده اند. وقتی میترائیسم از تمدن ایران باستان به سایر جهان منتقل شد در روم و بسیاری از کشورهای اروپایی روز 21 دسامبر به عنوان تولد میترا جشن گرفته می شد ولی پس از قرن چهارم میلادی در پی اشتباه محاسباتی، این روز به 25 دسامبر انتقال یافت و از سوی مسیحیان به عنوان روز کریسمس جشن گرفته شد. از این روست که تا امروز بابا نوئل با لباس و کلاه موبدان ظاهر می شود و درخت سرو و ستاره بالای آن هم یادگاری از کیش مهر است.

در ایران و سرزمین‌های هم‌فرهنگ مجاور، از شب آغاز زمستان با نام «شب چله» یا «شب یلدا» نام می‌برند كه همزمان با شب انقلاب زمستانی است. به دلیل دقت گاهشماری ایرانی و انطباق كامل آن با تقویم طبیعی، همواره و در همه سال‌ها، انقلاب زمستانی برابر با شامگاه سی‌ام آذرماه و بامداد یكم دی‌ماه است. هر چند امروزه برخی به اشتباه بر این گمانند كه مراسم شب چله برای رفع نحوست بلندترین شب سال برگزار می‌شود؛ اما می‌دانیم كه در باورهای كهن ایرانی هیچ روز و شبی، نحس و بد یوم شناخته نمی‌شده است. جشن شب چله، همچون بسیاری از آیین‌های ایرانی، ریشه در رویدادی كیهانی دارد.

خورشید در حركت سالانه خود، در آخر پاییز به پایین‌ترین نقطه افق جنوب شرقی می‌رسد كه موجب كوتاه شدن طول روز و افزایش زمان تاریكی شب می‌شود. اما از آغاز زمستان یا انقلاب زمستانی، خورشید دگرباره بسوی شمال شرقی باز می‌گردد كه نتیجه آن افزایش روشنایی روز و كاهش شب است. به عبارت دیگر، در شش‌ماهه آغاز تابستان تا آغاز زمستان، در هر شبانروز خورشید اندكی پایین‌تر از محل پیشین خود در افق طلوع می‌كند تا در نهایت در آغاز زمستان به پایین‌ترین حد جنوبی خود با فاصله 5/23 درجه از شرق یا نقطه اعتدالین برسد. از این روز به بعد، مسیر جابجایی‌های طلوع خورشید معكوس شده و مجدداً بسوی بالا و نقطه انقلاب تابستانی باز می‌‌گردد. آغاز بازگردیدن خورشید بسوی شمال‌شرقی و افزایش طول روز، در اندیشه و باورهای مردم باستان به عنوان زمان زایش یا تولد دیگرباره خورشید دانسته می‌شد و آنرا گرامی و فرخنده می‌داشتند.

در گذشته، آیین‌هایی در این هنگام برگزار می‌شده است كه یكی از آنها جشنی شبانه و بیداری تا بامداد و تماشای طلوع خورشید تازه متولد شده، بوده است. جشنی كه از لازمه‌های آن، حضور كهنسالان و بزرگان خانواده، به نماد كهنسالی خورشید در پایان پاییز بوده است، و همچنین خوراكی‌های فراوان برای بیداری درازمدت كه همچون انار و هندوانه و سنجد، به رنگ سرخ خورشید باشند.

تنوع برگزاری یلدا

یکی از آیین های شب یلدا در ایران، تفال با دیوان حافظ است. مردم دیوان اشعار لسان الغیب را با نیت بهروزی و شادکامی می گشایند و فال دل خویش را از او طلب می کنند. در برخی دیگر از نقاط ایران نیز شاهنامه خوانی رواج دارد. نقل خاطرات و قصه گویی پدر بزرگ ها و مادر بزرگ ها نیز یکی از مواردی است که یلدا را برای خانواده ایرانی دلپذیرتر می کند. اما همه این ها ترفندهایی است تا خانواده ها گرد یکدیگر جمع شوند و بلندترین شب سال را با شادی و صفا سحر کنند.

در سراسر ایران زمین، جایی را نمی یابید که خوردن هندوانه در شب یلدا جزو آداب و رسوم آن نباشد. در نقاط مختلف ایران، انواع تنقلات و خوراکی ها به تبع محیط و سبک زندگی مردم منطقه مصرف می شود اما هندوانه میوه ای است که هیچ گاه از قلم نمی افتد، زیرا عده زیادی اعتقاد دارند که اگر مقداری هندوانه در شب چله بخورند در سراسر چله بزرگ و کوچک یعنی زمستانی که در پیش دارند سرما و بیماری بر آنها غلبه نخواهد کرد.

یكی از دلایل گرفتن جشن دراین شب زاده شدن ایزدمهر است.

مهر به معنای خورشید و یكی از بغان ایرانی و هندی است و تاریخ پرستش به سال ها پیش از زرتشت می رسد. پس از ظهور زرتشت، این پیامبر ایرانی خدای بزرگ را اهوارمزدا معرفی كرد. ایزدان و بغان را به دو دسته اهورایی و دیوانی تقسیم كرد. در باور زرشتی، بغان تیره اهورایی ستوده و تیره دیوانی نكوهیده شود. یكی از ایزدان اهواریی مهر ایرانی و هنی بود. مهر ایزدی نیك است و قسمتی از اوستا به نام او، نام گذاری شده است. در مهریشت اوستا آمده است: «مهر از آسمان با هزاران چشم بر ایرانی می نگرد تا دروغی نگوید».

ایزد مهر در یكی از شهرهای خاوری ایران از دوشیزه ای به نام ناهید زاده شد. پس از مدت اندكی كشور به كیش مهرپرستی گروید. مهرپرستی از مرزهای ایران فراتر و به رم رفت. پادشاهان رم به آن گرویدند و دین رسمی رم شد. «یولیانوس» یا «ژولیان» یكی از پادشاهان رومی گروه گروه مردم ترسا را به دین مهر می كشاند و دعوت می كرد. هنوز هم نیایش های این شاه رومی با مهر برجاست. «ای پدر در آسمان نیایش مرا بشنو» «یولیانوس» در این نیایش خدا را پدر می نامد. این اسمی بود كه ترسایان به تقلید از مهرپرستان بر خدای خود گذاشتند. رومیان سال های بسیار تولد مهر و شب چله را جشن می گرفتند و آن را آغاز سال می دانستند. حتی پس از گسترش دین مسیحیت، باز كشیشان نتوانستند از گرفتن این جشن ها جلوگیری كنند و به ناچار مجبور شدند به دروغ این شب را زادروز تولد عیسی معرفی كنند تا روز 25 دسامبر را به بهانه تولد عیسی جشن بگیرند نه تولد ایزدمهر،‌ هنگامی كه به آیین و مراسم مسیحیان در كریسمس نگاه می كنیم بسیاری از نشانه های ایرانی این مراسم را در می یابیم. ایرانیان قدیم در شب چله درخت سروی را با دو رشته نوار نقره ای و طلایی می آراستند. بعدها مسیحیان درخت كاج را به تقلید از مهرپرستان و ایرانیان تزیین كردند. مهر از دوشیزه با كره ای به نام آناهیتا در درون غاری زاده شد كه بعدها مسیحیان عیسی را جایگزین مهر و مریم را جایگزین آناهیتا قرار دادند. یكی دیگر از وام گیری های مسیحیان از مهرپرستان، روز مقدس مسیحی یعنی یكشنبه است.

Sunday به معنی روز خورشید یا مهر است كه روز مقدس مهرپرستان بود. ارنست رنان درباره آیین مهرپرستی گفته است:‌ «اگر عیسویت به هنگام گسترش خود بر اثر بیماری مرگ ماری باز می ایستاد، سراسر جهان به آیین مهر می گروید».

قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانظُرُوا کَیْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ یُنشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ (بگو در زمین بگردید و بنگرید خداوند چگونه آفرینش را آغاز کرده است، سپس خداوند به همین گونه، جهان را ایجاد می کند خداوند یقیناً بر هر چیز تواناست)   /عنکبوت20
سه شنبه 30 آذر 1389  4:32 PM
تشکرات از این پست
mohammad_43
mohammad_43
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : فروردین 1388 
تعداد پست ها : 41934
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:شب یلدا

مراسم شب چله
در ایران باستان و گذشته های دور پیش از اشو زرتشت پیامبر قوم آریا مردمانی كه زندگی خود را با كشاورزی و دامپروری می گذراندند با تضادهای طبیعی مانند سپیدی و سیاهی روشنایی و تاریكی روز و شب و گرما و سرما و تضادهایی در خوی انسانی مانند خوبی و بدی دوستی و دشمنی آشنا شده بودند و در باور خود آن چه را كه برای زندگی مفید قرار می گرفت ازجلوه های خدای خوب و آن چه را كه بد و زیان آور بود از جلوه های خدای بد می پنداشتند .

مراسم شب چله

به همین انگیزه آنها روز و روشنایی را بیشتر دوست می داشتند چون هنگام كار و كوشش خوشی و بالندگی بود وبا فرا رسیدن شب آتش می افروختند تا جلوه های بد زندگی پدیدار نگردد و در شبهای دراز زمستان دور آتش گرد می آمدند تاروشنایی را افزون سازند و چون دراز ترین شب سال یعنی آخرین شب از ماه آذر فرا می رسید به انگیزه این كه از فردای آن شب روشنایی بیشتر خواهد شد و روزها درازتر شادی می كردند .

در گذشته ایرانیان میوه هایی كه تا آن زمان سالم مانده بود با آجیل و خوراكی های دیگر فراهم می نمودند و همه باهم تا پاسی از شب را با شادی و سرور میگذراندند و با این شیوه به پیشباز چله بزرگ می رفتند كه از فردای آن روز شروع می شد و تا جشن سده یعنی چهل روز ادامه داشت و زمانی بود كه سرمای واقعی زمستان فرا می رسید .

پس از آن چله كوچك آغاز می گشت یعنی سرمای زمستان كاهش می یافت و تا چهل روز ادامه داشت و این هنگامی بود كه سرمای زمستان به آرامی كاهش می یافت و پس از آن شكفتن شكوفه ها فرارسیدن بهار را نوید می دادند .

اكنون نیز زرتشتیان در شب چله كه آخرین شب از ماه آذر است گرد هم می آیند خویشان و آشنایان در یكی از خانه ها كه اغلب خانه بزرگترها به ویژه مادربزرگ یا محل مناسب دیگری است باهم دیدار میكنند .

هر خانواده میوه هایی مانند انار هندوانه خربزه سیب به و انگور را تهیه میكنند و با خود به جشن شب چله می آورند . در بین میوه ها هندوانه از اهمیت بیشتری برخوردار است زیرا بعضی باور دارند كه اگر مقداری هندوانه در شب چله بخورند در سراسر چله بزرگ و كوچك یعنی زمستانی كه در پیش دارند سرما و بیماری بر آنها اثر نخواهد گذاشت .

غیر از میوه گاهی آجیل و شیرینی و شربت نیز در خوراكی های شب چله وجود دارد . تا پاسی از شب همه دور هم می نشینند . گاهی مادربزرگ داستان های شیرین روزگارهای گذشته را تعریف میكند . پدر بزرگ یا شخص دیگری شاهنامه می خواند و از حماسه های افتخار آفرینان ایران زمین سخن میگوید . همه با شادی و خرمی شب چله را می گذرانند و شب را همراهی می كنند و آن را به سپیده دم تبدیل می نمایند

قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانظُرُوا کَیْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ یُنشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ (بگو در زمین بگردید و بنگرید خداوند چگونه آفرینش را آغاز کرده است، سپس خداوند به همین گونه، جهان را ایجاد می کند خداوند یقیناً بر هر چیز تواناست)   /عنکبوت20
سه شنبه 30 آذر 1389  4:33 PM
تشکرات از این پست
mohammad_43
mohammad_43
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : فروردین 1388 
تعداد پست ها : 41934
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:شب یلدا

مراسم شب چله
در ایران باستان و گذشته های دور پیش از اشو زرتشت پیامبر قوم آریا مردمانی كه زندگی خود را با كشاورزی و دامپروری می گذراندند با تضادهای طبیعی مانند سپیدی و سیاهی روشنایی و تاریكی روز و شب و گرما و سرما و تضادهایی در خوی انسانی مانند خوبی و بدی دوستی و دشمنی آشنا شده بودند و در باور خود آن چه را كه برای زندگی مفید قرار می گرفت ازجلوه های خدای خوب و آن چه را كه بد و زیان آور بود از جلوه های خدای بد می پنداشتند .

مراسم شب چله

به همین انگیزه آنها روز و روشنایی را بیشتر دوست می داشتند چون هنگام كار و كوشش خوشی و بالندگی بود وبا فرا رسیدن شب آتش می افروختند تا جلوه های بد زندگی پدیدار نگردد و در شبهای دراز زمستان دور آتش گرد می آمدند تاروشنایی را افزون سازند و چون دراز ترین شب سال یعنی آخرین شب از ماه آذر فرا می رسید به انگیزه این كه از فردای آن شب روشنایی بیشتر خواهد شد و روزها درازتر شادی می كردند .

در گذشته ایرانیان میوه هایی كه تا آن زمان سالم مانده بود با آجیل و خوراكی های دیگر فراهم می نمودند و همه باهم تا پاسی از شب را با شادی و سرور میگذراندند و با این شیوه به پیشباز چله بزرگ می رفتند كه از فردای آن روز شروع می شد و تا جشن سده یعنی چهل روز ادامه داشت و زمانی بود كه سرمای واقعی زمستان فرا می رسید .

پس از آن چله كوچك آغاز می گشت یعنی سرمای زمستان كاهش می یافت و تا چهل روز ادامه داشت و این هنگامی بود كه سرمای زمستان به آرامی كاهش می یافت و پس از آن شكفتن شكوفه ها فرارسیدن بهار را نوید می دادند .

اكنون نیز زرتشتیان در شب چله كه آخرین شب از ماه آذر است گرد هم می آیند خویشان و آشنایان در یكی از خانه ها كه اغلب خانه بزرگترها به ویژه مادربزرگ یا محل مناسب دیگری است باهم دیدار میكنند .

هر خانواده میوه هایی مانند انار هندوانه خربزه سیب به و انگور را تهیه میكنند و با خود به جشن شب چله می آورند . در بین میوه ها هندوانه از اهمیت بیشتری برخوردار است زیرا بعضی باور دارند كه اگر مقداری هندوانه در شب چله بخورند در سراسر چله بزرگ و كوچك یعنی زمستانی كه در پیش دارند سرما و بیماری بر آنها اثر نخواهد گذاشت .

غیر از میوه گاهی آجیل و شیرینی و شربت نیز در خوراكی های شب چله وجود دارد . تا پاسی از شب همه دور هم می نشینند . گاهی مادربزرگ داستان های شیرین روزگارهای گذشته را تعریف میكند . پدر بزرگ یا شخص دیگری شاهنامه می خواند و از حماسه های افتخار آفرینان ایران زمین سخن میگوید . همه با شادی و خرمی شب چله را می گذرانند و شب را همراهی می كنند و آن را به سپیده دم تبدیل می نمایند

قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانظُرُوا کَیْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ یُنشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ (بگو در زمین بگردید و بنگرید خداوند چگونه آفرینش را آغاز کرده است، سپس خداوند به همین گونه، جهان را ایجاد می کند خداوند یقیناً بر هر چیز تواناست)   /عنکبوت20
سه شنبه 30 آذر 1389  4:55 PM
تشکرات از این پست
mrazeghi
mrazeghi
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : شهریور 1388 
تعداد پست ها : 42
محل سکونت : فارس

پاسخ به:شب یلدا

بهانه خوبی برای دور هم جمع شدن هست البته به شرط رعایت ماه محرم

سه شنبه 30 آذر 1389  5:28 PM
تشکرات از این پست
mohammad_43
mohammad_43
mohammad_43
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : فروردین 1388 
تعداد پست ها : 41934
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:شب یلدا

طولانی ترین شب یلدا متعلق به کدام کشور است؟

 

 شب یلدای ایرانی ها، علاوه بر اینکه از نظر آداب و رسوم بر روی بسیاری از فرهنگهای مختلف جهان تاثیر گذاشته بر پایه پدیده ای علمی پایه گذاری شده که بر کل کشورهای نیمکره شمالی زمین تاثیرگذار است؛ انقلاب زمستانی که آغازگر روزهای کوتاهتر و شبهای طولانی تر در این کشورها است.

به گزارش مهر، "یلدا" به زبان سریانی به معنی تولد، تولد خورشید بر حاشیه تاریکی های طولانی ترین شب سال، از کودکی تا به امروز یاد آور شبی زیبا و دوست داشتنی بوده که در آن در کنار همه خوراکی های رنگارنگی که بر اساس رسوم و آداب این شب خورده می شوند، می توان در آن طولانی تر و عمیق تر از همیشه خوابید!

کنایه از طولانی بودن این شب زیبا که آیین آن در تاریخ باستان ایرانی و پارسی ریشه دارد، در اصل برگرفته از علم نجوم است. در واقع این شب در پی وقوع پدیده ای نجومی به نام انقلاب زمستانی به عنوان طولانی ترین شب سال نامگذاری شده است. آخرین روز ماه آذر و اواسط ماه دسامبر زمانی است که نیمکره شمالی زمین به فصل زمستان و نیمکره جنوبی زمین به فصل تابستان خوشامد می گویند.

آغاز تابستان در نیمکره جنوبی همزمان خواهد بود با طولانی ترین روز در این نیمکره و طولانی ترین شب در نیمکره شمالی که زمستان را به خانه خود راه داده است.


دلیل نجومی شکل گیری این دو فصل متضاد در دو نیمکره زمین، در اصل وجود اختلاف زاویه میان محور دوران زمین به دور خود با محور دوران زمین نسبت به خورشید است که اختلافی 23.5 درجه ای را به وجود آورده است.

به این شکل با آغاز انقلاب زمستانی، زاویه تابش خورشید نسبت به نیمکره شمالی زمین کوتاهتر خواهد شد و با دورتر شدن از خط استوا مدت زمان آغاز غروب خورشید آخرین روز پاییز و طلوع خورشید اولین روز زمستان کمی طولانی تر از همیشه خواهد شد، به شکلی که این شب به عنوان طولانی ترین شب سال شناخته می شود.

طول شب در شب یلدای امسال تهران در حدود 14 ساعت و 17 دقیقه خواهد بود، یعنی یک دقیقه طولانی تر از شب قبلش!

همانطور که گفته شد طول شب در کشورهای نیمکره شمالی زمین در تاریک ترین و طولانی ترین شب سال متناسب با فاصله آنها از خط استوا متفاوت است. به طوری که طول شب در کشور دانمارک در حدود 17 ساعت، در بریتانیا 16 ساعت و 10 دقیقه، در آلمان 16 ساعت و 22 دقیقه، در ایران 14 ساعت و 16 دقیقه، و در روسیه 17 ساعت خواهد بود.

همچنین مردم کشور فنلاند در این شب یلدا برای خوابیدن 18 ساعت و 12 دقیقه، در نروژ 18 ساعت و 9 دقیقه و در سوئد در حدود 17 ساعت و 57 دقیقه فرصت خواهند داشت.

می توان گفت طولانی ترین شب در یکی از شمالی ترین مناطق جهان یعنی گرینلند و پس از آن ایسلند آغاز خواهد شد، طول شب در این دو منطقه کمابیش 19 ساعت و 54 دقیقه خواهد بود.

ردیف نام کشور طول شب یلدا
1 ایران  14 ساعت و 17 دقیقه
2 دانمارک 17 ساعت
3 بریتانیا 16 ساعت و 10 دقیقه
4 آلمان 16 ساعت و 22 دقیقه
5 روسیه 17 ساعت
6

فنلاند

18 ساعت و 12 دقیقه
7 نروژ 18 ساعت و 9 دقیقه
8 سوئد  17 ساعت و 57 دقیقه
9 ایسلند 19 ساعت و 54 دقیقه

نکته جالب توجه دیگر در مورد شب یلدای امسال، همانطور که در بالا نیز اشاره شد تاریک بودن استعاره ای آن نیز هست زیرا ساعاتی پیش در کشورهایی مانند بریتانیا و ایرلند مردم شاهد ماه گرفتگی کاملی بودند که همزمان بودن تقریبی آن با آغاز انقلاب زمستانی پدیده ای نادر و کمیاب به شمار می رود.

قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانظُرُوا کَیْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ یُنشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ (بگو در زمین بگردید و بنگرید خداوند چگونه آفرینش را آغاز کرده است، سپس خداوند به همین گونه، جهان را ایجاد می کند خداوند یقیناً بر هر چیز تواناست)   /عنکبوت20
سه شنبه 30 آذر 1389  6:11 PM
تشکرات از این پست
mohammad_43
mohammad_43
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : فروردین 1388 
تعداد پست ها : 41934
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:شب یلدا

   

چرا میوه‌های شب یلدا پر دانه و سرخند؟

 شب یلدا یا شب چله، واپسین شب آذرماه، شب پیش از نخستین روز زمستان و درازترین شب سال است.

ایرانیان باستان با علاقه‌ای كه به علم ستاره شناسی داشتند نیك می‌دانستند كه این شب در نیم كره شمالی با انقلاب زمستانی مصادف است و به همین دلیل از آن شب به بعد روزها طولانی تر و شب‌ها كوتاه‌تر می‌شود.


نیاكان باستانی ما با این باور كه فردای شب یلدا با دمیدن خورشید، روزها بلندتر و تابش نور ایزدی فزونی می‌یابد، آخر پاییز و اول زمستان را شب زایش مهر یا خورشید می‌خواندند و برای آن جشن بزرگی بر پا می‌كردند.

آنها شادی و نشاط را از موهبت‌های ایزدی و غم و اندوه و تیره دلی را از بارزه‌های اهریمنی می‌پنداشتند.

مراسم نوروز، جشن مهرگان، جشن سده، چهارشنبه سوری و شب یلدا و سنت‌های دیگر در واقع بیانگر این حقیقت است كه ایرانیان به یمن پیروزی نیكی بر بدی و روشنایی بر تاریكی جشن بر پا می‌كردند.

شب یلدا نیز یكی از نمادهای پیروزی نور بر تاریكی است. در دوران كهن، شب نماد تاریكی و تباهی و وحشت بوده و اغلب سعی می‌كردند كه شب هنگام با افروختن آتش و افزودن نور، خانه روشن باشد تا پلیدی و تباهی در آن راه نیابد. (شاید اصطلاح خانه ات روشن نیز از آن زمان برای ما به یادگار مانده است )

شب یلدا شب شبها است. یعنی تسلط تاریكی بر زمین از تسلط نور خورشید و روشنایی می‌كاهد. و چون فردای این شب روشنایی بر ظلمت غالب و روز طولانی می‌شود، ایرانیان تولد دوباره خورشید را كه مظهر روشنایی است جشن می‌گیرند. 
 

پیشینه یلدا

ابوریحان بیرونی از یلدا به عنوان جشن نود روز یاد كرده است. جشن‌هایی كه در این شب برگزار می‌شود، یك آیین باستانی است
 پاس‌داشت شب چله میراث قوم كاسپیان‌ است. كاسپ‌ها از نخستین اقوام آریایی هستند كه وارد ایران شدند. آن‌ها مردمانی با چشم‌های كبودرنگ و موهای بور بودند كه ابتدا در گیلان امروزی سكنی گزیدند و پس از چندی به نقاط دیگر ایران مهاجرت كردند.  

میزد

ایرانیان شب یلدا را جشن می‌گرفتند و شادمانه پایكوبی می‌كردند. آنگاه خوانی الوان می‌گستردند و «میزد» نثار می‌كردند.

«میزد» نذری یا ولیمه‌ای بود غیر نوشیدنی، مانند گوشت و نان و شیرینی و حلوا، و در آیین‌های ایران باستان برای هر مراسم جشن و سرور آیینی، خوانی می‌گستردند.
 

انتظار پیروزی نور بر دامنه‌های البرز پیر

 ایرانیان گاه شب یلدا را تا دمیدن پرتو پگاه در دامنه كوه‌های البرز به انتظار باز زاییده‌شدن خورشید می‌نشستند. برخی در نیایشگاه‌ها به نیایش مشغول می‌شدند تا پیروزی مهر و شكست اهریمن را از خداوند طلب كنند و شباهنگام دعایی به نام «نی ید» را می‌خوانند كه دعای شكرانه نعمت بوده‌است.

روز پس از شب یلدا (یكم دی ماه) را خورروز (روز خورشید) و دی گان؛ می‌خواندند و به استراحت می‌پرداختند و تعطیل عمومی بود (خرمدینان، این روز را خرم روز یا خره روز می‌نامیدند).

چیستی واژه یلدا

واژه «یلدا» واژه ایست برگرفته از زبان سریانی (كه از لهجه‌های متداول زبان «آرامی» است) به معنای تولد.
زبان «آرامی» یكی از زبان‌های رایج در منطقه خاورمیانه و زبان اصلی نگارش كتب عهد جدید مسیحیان بوده است.

(برخی بر این عقیده‌اند كه این واژه در زمان ساسانیان كه خطوط الفبا از راست به چپ نوشته می‌شده، وارد زبان پارسی شده است).

یلدای باستانی و رسوم گوناگون ایرانیانی

 در گذشته‌های دور و در آیین كهن پارسی، بنابر یك سنت دیرینه، شاهان ایرانی در روز اول دی‌ماه تاج و تخت شاهی را بر زمین می‌گذاشتند و با جامه‌ای سپید به صحرا می‌رفتند و بر فرشی سپید می‌نشستند. دربان‌ها و نگهبانان كاخ شاهی و همه برده‌ها و خدمت‌كاران در سطح شهر آزاد شده و به‌سان دیگران زندگی می‌كردند.
 
 متل گویی، شعرخوانی و داستان خوانی از آیینهای شب چله هستند است، خانواده‌ها در این شب گردهم می‌آمدند و پیرتر‌ها برای خانواده، داستانهای كهن را بازگویی می‌كردند. 

 یلدای امروز

  آیین شب یلدا یا شب چله با خوردن آجیل مخصوص، هندوانه، انار و شیرینی و میوه‌های گوناگون همراه است كه همه جنبه نمادی دارند و نشانه بركت، تندرستی، فراوانی و شادكامی هستند.

 این میوه‌ها كه بیشتر كثیر الدانه هستند نوعی جادوی سرایتی محسوب می‌شوند كه انسان‌ها با توسل به بركت خیزی و پر دانه بودن آنها، خودشان را نیز مانند آنها بركت خیز می‌كنند و نیروی باروی را در خویش افزایش می‌دهند و همچنین انار و هندوانه با رنگ سرخشان نمایندگانی از خورشیدند در تاریكی شب. 


فال یلدا
 در این شب فال گرفتن از كتاب حافظ مرسوم است. حاضران با انتخاب و شكستن گردو از روی پوكی و یا پری آن به عنوان سرگرمی آینده‌ گویی می‌كنند.
 

شب چله در شهرهای مختلف ایران زمین 
 
• در آذربایجان و شهرهای شمالی ایران: رسم بر این است كه در این شب خوانچه‌ای تزیین شده را به خانه تازه‌عروس یا تازه داماد بفرستند.
مردم آذربایجان در سینی خود هندوانه‌ها را تزئین می‌كنند و شال‌های قرمزی را اطرافش می‌گذارند درحالی كه مردم شمال یك ماهی بزرگ را تزئین می‌كنند و به خانه عروس می‌برند.

• در شیراز: سفره ردم شیراز مثل سفره نوروز رنگین است. مركبات و هندوانه برای سرد مزاج‌ها و خرما و رنگینك برای گرم مزاج‌ها موجود است. حافظ‌خوانی جزو جدانشدنی مراسم این شب برای شیرازی‌هاست.
 البته خواندن حافظ در این شب نه تنها در شیراز مرسوم است، بلكه رسم كلی چله‌نشینان شده ‌است.

• در همدان: همدانی‌ها فالی می‌گیرند با نام فال سوزن. همه دور تا دور اتاق می‌نشینند و پیرزنی به طور پیاپی شعر می‌خواند. دختر بچه‌ای پس از اتمام هر شعر بر یك پارچه نبریده و آب ندیده سوزن می‌زند و مهمان‌ها بنا به ترتیبی كه نشسته‌اند شعرهای پیرزن را فال خود می‌دانند. همچنین در مناطق دیگر همدان تنقلاتی كه مناسب با آب و هوای آن منطقه‌است در این شب خورده می‌شود. د


• در تویسركان و ملایر، گردو و كشمش و مِیز نیز خورده می‌شود كه از معمولترین خوراكی‌های موجود در ابن استان هاست.

در خراسان: در شهرهای خراسان خواندن شاهنامه فردوسی در این شب مرسوم است.

• در اردبیل رسم است كه مردم، چله بزرگ را قسم می‌دهند كه زیاد سخت نگیرد و معمولاً گندم برشته (قورقا) و هندوانه و سبزه و مغز گردو و نخودچی و كشمش می‌خورند.

• در گیلان هندوانه را حتما فراهم می‌كنند و معتقدند كه هر كس در شب چله هندوانه بخورد در تابستان احساس تشنگی نمی‌كند و در زمستان سرما را حس نخواهد كرد. «آوكونوس» یكی دیگر از میوه‌هایی است كه در این منطقه در شب یلدا رواج دارد و به روش خاصی تهیه می‌شود.

 در فصل پاییز، ازگیل خام را در خمره می‌ریزند، خمره را پر از آب می‌كنند و كمی نمك هم به آن می‌افزایند و در خم را می‌بندند و در گوشه‌ای خارج از هوای گرم اطاق می‌گذارند.

 ازگیل سفت و خام، پس از مدتی پخته و آبدار و خوشمزه می‌شود. آوكونوس ازگیل در اغلب خانه‌های گیلان تا بهار آینده یافت می‌شود و هر وقت هوس كنند ازگیل تر و تازه و پخته و رسیده و خوشمزه را از خم بیرون می‌آورند و آن را با گلپر و نمك در سینه كش آفتاب می‌خورند.
 

یلدا و مسیحیان ایرانی

• مسیحیان ایرانی نیز مانند دیگر هموطنان خود در شب یلدا آجیل مشكل گشا می‌خورند و تا پاسی از شب بیدار می‌مانند و شب نشینی و شادكامی می‌كنند و در برخی مانند آشوریان فال از دیوان حافظ نیز رواج دارد.

 

 

قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانظُرُوا کَیْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ یُنشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ (بگو در زمین بگردید و بنگرید خداوند چگونه آفرینش را آغاز کرده است، سپس خداوند به همین گونه، جهان را ایجاد می کند خداوند یقیناً بر هر چیز تواناست)   /عنکبوت20
پنج شنبه 2 دی 1389  7:59 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها