مهمترین دلایل طلاق توافقی :تفاوت دیدگاهها نسبت به یکدیگر
علل گسترش طلاق توافقی و علت آن در جامعه
امروزه زندگي اجتماعي همه اتفاقاتش نسبت به گذشته متفاوت و گاه عجيب و غريب است؛ تولد، بزرگ شدن، تحصيل، ازدواج و طلاق به کلي با قديم ها فرق دارد.
تا چند سال پيش طلاق پديده اي مذموم به شمار مي رفت و افراد در شرايط بسيار سخت به آن فکر مي کردند يا گاه آنقدر در پيچ و خم مراحل قانوني دادگاه ها سردرگم مي شدند که از طلاق گرفتن منصرف مي شدند اما اکنون با گسترش نوعي از طلاق، ديگر نياز نيست کفش آهنين براي جداشدن از هم بپوشند. آنها مي توانند با گذشتن از حقوق خود از قبيل؛ مهريه، حضانت و ملاقات فرزند، جهيزيه، نفقه و... به راحتي به دادگاه مراجعه کنند و پس از مدت کوتاهي به صورت توافقي از هم جدا شوند. طلاق توافقی يکي از بحران هاي تازه خانواده هاي ايراني و از آسيب هاي اجتماعي رو به گسترش است. در حالي که در گذشته حساسيت هاي زيادي نسبت به طلاق وجود داشت که باعث مي شد حکم طلاق صادر نشود اما امروز به راحتي حکم طلاق توافقی صادر مي شود. به همين دليل شاهد افزايش طلاق هاي توافقی هستيم. در طلاق توافقی زن و مرد توافق مي کنند از يکديگر جدا شوند و اين توافق در حکم دادگاه ثبت مي شود و از نظر قانوني ضمانت اجرايي پيدا مي کند.
چندي پيش در رسانه ها آمده بود که روزانه ۵۰۰ زوج در کشور به صورت توافقی از يکديگر طلاق ميگيرند و ۸۰ درصد متقاضيان طلاق، زن هستند؛ بنابراين گزارش از هر چهار ازدواج در ايران يک مورد به طلاق منجر ميشود به عبارتي در هر سه دقيقه و ۴۵ ثانيه دو نفر از يکديگر جدا ميشوند. تغيير شيوه هاي همسريابي در سال هاي اخير، توقعات و خواسته هاي زوجين وتفاوت ديدگاه هاي آنها، نداشتن شناخت کافي و مناسب از اوضاع و احوال فرهنگي و شخصيتي يکديگر از مهم ترين علل طلاق توافقی از سوي زوجين است.
با نگاهي گذرا به ارقام موجود درباره طلاق توافقی مي توان دريافت نهاد خانواده به ويژه در ميان جوانان از قداست پيشين برخوردار نيست. بر خلاف معيارهاي گذشته در فرهنگ ايراني که زندگي زير يک سقف تحت هر شرايطي را تجويز مي کرد، بسياري از کساني که در گيرودار مسائل و اختلافات زندگي مشترک قادر به ادامه زندگي نيستند با استفاده از شيوه طلاق توافقی به فسخ اين قرارداد اقدام مي کنند، به نظر مي آيد قداست زندگي مشترک و کراهت طلاق در ميان جوانان رنگ باخته است.
بسياري از طلاق ها ريشه در اختلالات شخصيتي دارد که مي توان با درمان آن را حل کرد. به عنوان مثال ناسازگاري نوعي اختلال رفتاري است که مي تواند دوام زندگي را به مخاطره بيندازد. ديگر زوجين مثل گذشته صبر ندارند و حاضر به توافق نيستند لذا فکر مي کنند با طلاق توافقی از خيلي از مشکلات رها مي شوند غافل از اينکه اين تازه آغاز بسياري از مشکلات جديد در زندگي است. طلاق های توافقی زير پوست شهر ها ريشه مي دواند و هيچ مرجعي در اين باره پاسخگو نيست. نه تنها پاي پيشگيري مي لنگد، بلکه حتي آمار دقيقي نيز از تعداد اين طلاق ها ی توافقی در دست نيست تا بتوان براي بررسي عوامل و ارائه راهکار درباره اش اقدام کرد. چقدر زود خاطرات خوش فراموش مي شود و به راحتي کانون گرم يک خانواده بر اثر طلاق توافقی از هم مي پاشد!