پيامك‌هاي مهدوی
چهره گل، باغ و صحرا را گلستان مي‌کند
ديدن مهدي هزاران درد درمان مي‌کند
مدعي گويد که از يک گل نمي‌گردد بهار
من گلي دارم که عالم را گلستان مي‌کند
****
معتقديم عشق سرخواهد زد
بر پشت ستم كسي تبر خواهد زد
سوگند به هر چهارده آية نور
سوگند به زخمهاي سرشار غرور
آخر شب سرد ما سحر مي‌گردد
مهدي به ميان شيعه برمي‌گردد.
****
هرچند كه خسته‌ايم از اين حال، نيا
شرمنده، اگر ندارد اشكال، نيا
ما خط تمام نامه‌هامان كوفي‌است
آقاي گلم زبان من لال، نيا
****
براي آمدنت انتظار كافي نيست
دعا و اشك و دل بي‌قرار كافي نيست
****
اماما! عاشقت هستم و بر اين عشق بر خود مي‌بالم.
****
اي خاك كوي تو توتياي چشم؛ يكبار بنه پاي خويش رد سراي چشم... يا امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف (ادركني...)
****
چند سالي يوسف از جرم زليخاحبس شد
حبس مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف ازگناه ما هزاران ساله است
****
من به عشق منتظر ماندن همه صبر و قرارم رفت
****
هرلحظه‌اي كه سوي خدا رو كنيم
يابن الحسن عجل الله تعالي فرجه الشريف آقا ظهور شما را آرزو كنيم
****
از عنايات تو يابن العسكري بي‌اختيار
صدر هر حرف و سخن نام شما را عنوان كنم
****
ماهواره اميد:
من به آمار زمين مشكوكم
اگراين دشت پر از آدمهاست
پس چرا يوسف زهرا تنهاست ؟
مدیریت تالار مهدویت
مدیریت تالار فرق و مذاهب
رسیدن به لقاء پروردگار میسور نیست مگر با درک نشاهه شب
ان الوصول الی الله سفر لا یدرک الی بامتطاء الیل
