بسمالله الرحمن الرحیم
مقدمه
در سلسله مقالات فصل یک «نقشه راه»، به گسترش رسانه و اهمیت آن برای هر دو جبهه حق و باطل در جذب نیرو، اشاره نمودیم و چگونگی فعالیت رسانهای غرب برای تغییر سبک زندگی فردی، خانوادگی و اجتماعی جوامع هدف مخصوصاً جوامع اسلامی را مورد ارزیابی قراردادیم.
همچنین یادآور شدیم که تمام فعالیتها و سرمایهگذاری غرب و تفکر صهیونیستی و آنگلوساکسونی حاکم بر آن، با نگاه و هدف مدیریت آخرالزمان و حکومت نهایی دنیا انجام میگیرد. بدین معنا گویا یقین قلبی دشمنان اسلام و مخصوصاً دشمنان شیعه پیرامون وجود مقدس امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) گاهی اوقات بیش از پیروان مذهب تشیع است؛ زیرا دشمنان اسلام تمامی امکانات مادی، فکری و فرهنگی خود را به کار بستهاند که مانع تحقق امر ظهور گشته و بتوانند مدیریت نهایی جهان را خود به دست بگیرند؛ این در حالی است که بسیاری از شیعیان و مدعیان انتظار برای تعجیل در امر فرج، تلاشی نمیکنند.
در فصل دوم از سلسله مقالات «نقشه راه» که با عنوان «سکانس آخر» مطالعه خواهید نمود، سعی بر آن شده است که نگاه اکثر ادیان غیر الهی و تمامی ادیان ابراهیمی پیرامون نگاه آخرالزمانی مورد بررسی قرار گیرد تا مشخص گردد که اعتقاد به حکومت نهایی خوبان و رسیدن به مدینه فاضله، تنها مختص به شیعه دوازده امامی نمیباشد بلکه حتی میتوان گفت، امری فطری بوده که در نهاد تمامی بشریت با هر نگاه و دیدگاه اعتقادی، جریان دارد و همین امر دلیلی بر اثبات وجود منجی است.
بحث پیرامون حکومت نهایی آخرالزمان و رسیدن به آرمانشهر موعود، امری است که بهاندازه طول مدت زندگی بشر در عرصه زمین قدمت دارد. تا جایی میتوان نیاز بشر به رسیدن به مدینه فاضله را امری فطری دانست؛ زیرا هدفمندی خلقت، همواره مورد نظر انسان بوده است و رسیدن قطار آفرینش به مدینه فاضله نهایی، میتواند اصلیترین مصداق هدفمند بودن جهان باشد. از این روست که حتی میتوان در ادیان غیر الهی نیز، اعتقاد به منجی آخرالزمان را مشاهده کرد.
باید توجه داشت که اگر بخواهیم چكیده تمام آرای موجود درباره منجی و موعود ادیان و آنچه را كه جملگی منتظران منجی بر آن متفقالقولاند در چند كلمه خلاصه كنیم، این سه امر را میتوان عنوان کرد:
اولاً در تمامی ادیان نگاه به منجی یک نگاه با رویكرد معنوی به عالم است.
ثانیاً در همه اقوال مطرحشده عدالت فراگیری توسط منجی در جهان اجرا میشود .
ثالثاً دست ابلیس از همه ساحتهای فكری، فرهنگی و مادی حیات انسان كوتاه میشود.
فتوریزم چیست؟
فوتوريزم يعني، اعتقاد به دوره آخرالزمان و انتظار ظهور منجي غيبي و مصلح جهاني و بزرگ، و ازجمله مسائلي است كه در اصول عقايد ما، جاي مهمی را اشغال كرده است. فوتوريسم عقيدهاي است كه در كيشهاي آسماني زوراستريانيسم (مذهب زردشت) و جودائيسم (مذهب يهود) و سه مذهب عمده مسيحيت (كاتوليك، پروتستان و ارتودكس) و بهطورکلی در ميان مدعيان نبوّت، بهمثابه يك اصل مسلم قبولشده و همگي بهاتفاق، بشارت ظهور همچو مصلحي را دادهاند. (1)
اصطلاح فوتوريزم برای اولین بار توسط دارمستتر در طي کنفرانسهایی كه به مناسبت ظهور "مهدي متمهدي" در سودان در فوريه سال 1885 ميلادي (مطابق جمادیالاول 1302 هجري) در حضور عدهی كثيري برگزار گردید عنوانشده و سپس گفتارهای او به شكل كتابي مستقل چاپشده است. او میگوید: «میدانید كه محمد [صلیالله عليه و آله وسلم] چگونه شريعت خود را بنيان نهاد؟ وقتیکه او ظهور كرد، در عربستان علاوه بر شرك ملي باستاني، سه ديانت بيگانه موجود بود: آيين يهود، ديانت عيسوي، كيش زردشت ... نكته مشتركي كه در اين سه ديانت يافت ميشد، عبارت از اعتقاد به يك وجود فوق الطبيعه بود كه بايستي در آخرالزمان ظهور كند و نظم و عدالت رفته را به جهان باز آرد و مقدمه خلود و سعادت دائم انسان را فراهم سازد مطابق تعاليم اين سه ديانت پيش از ظهور منجي بايد نيروي بد بر جهان حکمفرما شود». (2)
در مراجعه به كتب آسمانی آنها را سرشار از نویدهای ظهور آن مصلح بزرگ میبینیم و با بررسی این بشارات میتوانیم متوجه میشویم آنچه در این کتابها ذکرشده، اعم از شرایط قبل از ظهور، كیفیت ظهور و پایان خوشایندی كه برای دنیا نوید داده میشود، در همه ادیان تا حد زیادی مشابه یكدیگر است و تقریباً در همه موارد، مشخصات آن مصلح بزرگ تنها با مشخصات منجی شیعیان مطابقت دارد.
بشارت ظهور منجی علاوه بر قرآن مجید در تمام كتب مذهبی مانند: كتاب زند، كتاب جاماسب،كتاب شاكمونی، كتاب صفینای نبی، كتاب اشعیا، كتاب دانیال نبی، انجیل متی، انجیل لوقا و سایر كتب و الواح آمده است.
ناگفته نماند كه پیروان ادیان و مذاهب گوناگون، و دیگر ملل و اقوام گذشته و مكاتب مختلف جهان درباره نام آن بزرگوار با هم اختلافنظر دارند، ولى درباره اوصاف کلی، برنامههای اصلاحى، تشكیل حكومت واحد جهانی بر اساس عدالت و آزادى، و ظهور او در آخرالزمان اتّفاق نظر دارند.
هر ملتي او را با لقب مخصوصي ميشناسد. زرتشتيان او را بنام سوشيانس(نجاتدهنده)، یهودیان بنام سرور ميكائيلي، عيسويان بنام مسيح موعود، مسلمانان بنام مهدي منتظر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) مينامند. ليكن هر ملتي آن نجاتدهنده غيبي را از خودش محسوب میدارد. زرتشتیان او را ايراني و از پيروان زرتشت ميدانند و یهودیان، از بنیاسرائیل و پيروان موسي میشمارند، عيسويان او را همکیش خودشان میدانند و مسلمانان از دودمان بنيهاشم و فرزند پيغمبرش به شمار می آورند.
بر اساس تحقيقات پژوهشگران مسائل اسلامي، عقیده ظهور منجی پيوسته در ميان بيشتر ملتها و پيروان اديان بزرگ وجود داشته و حتی اقوام مختلف جهان ـ چون اسلاوها، ژرمنها، اسنها و سلتها ـ نيز معتقدند كه سرانجام بايد پيشوايي در آخرالزمان ظهور كند و بیعدالتیها را از بين ببرد و حكومت واحد جهاني تشكيل داده، در بين مردم بر اساس عدالت و انصاف داوري كند.
بنابراین همانگونه که گفته شد پیروان ادیان بر این ایدهاند که در یک دوران تاریک که بشر دچار بحران شدید است و جهان غرق در فساد و تباهی و بیدینی و بیدادگری، نجاتدهندهای خواهد آمد و بهواسطه مدد الهی اوضاع آشفته جهان را اصلاحکرده و توجه به خدا و رویکرد به مقدسات را بر بیدینی و فساد غالب میکند.
درنهایت با توجه به مطالب فوق میتوان گفت اعتقاد به منجی، آموزهاي است:
1. فطری
2. اعتقادي
3. جهاني
4. فراگير و فراديني و بين الادياني
5. اصيل و ریشهدار
6. آرماني
7. حياتي و حياتبخش
8. سرنوشتساز
9. نویدبخش و پایانبخش همه اختلافات مذهبي و غيرمذهبي
10. برطرفکننده مشكلات انسانها
11. برآوردهکننده آرزوها و خواستهای همهی انسانها در طول تاريخ
12. تعیینکننده حركت جوامع
13. تحولآفرین و الگوساز در تمامي عرصهها و ساحتهای حيات بشري
14.