عسل تنها غذايي است كه از طريق پوست هم جذب بدن ميشود. اين ماده استثنايي قويترين غذايي است كه تاكنون در طبيعت شناخته شده و مهمترين عامل زيبايي و تقويت پوست بدن است. از سوي ديگر زهر زنبور مهمترين دارويي است كه براي معالجه آرتروز به صورت تزريق يا پماد استخراج و استفاده ميشود.
همچنين گرده گل با بيش از40 درصد پروتئين كه براي درمان ناراحتيهاي گوارشي به صورت قرص و كپسول در داروسازي استفاده ميشود در اختيار زنبورها قرار دارد. اينها تنها گوشه كوچكي از دنياي در اختيار زنبورهاست اما بهتر است بدانيد كه حيات محصولات كشاوزري نيز وابسته به تداوم فعاليت اين موجودات كوچك است و اگر روزي دست به اعتصاب بزنند محصولات كشاورزي در معرض تهديدي جبرانناپذير قرار خواهند گرفت.
بررسي ساده آثار باستاني كشورهاي مختلف نشان ميدهد كه زنبورداري از گذشتههاي دور وجود داشته و شايد قديميترين نشانهها را بتوان در آثار باستاني اسپانيا مشاهده كرد. امروزه زنبور عسل كه يكي از انواع بسيار گوناگون زنبورهاست، در 5 قاره دنيا شناخته شده است و از آنجا كه اين حشره در محيط سربسته زندگي ميكند، آشنايي با زندگي پررمز و رازش هميشه براي همگان شگفتآور بوده است. تحقيقات نشان ميدهد اگر زنبورها به طور كلي اعتصاب كنند و كار گردهافشاني را انجام ندهند، در ابتدا 60 درصد محصولات كشاورزي ديگر توليد نميشود و در طول زمان كار طبيعت به كل مختل ميشود. اين نكته نقش بينظير اين حشرات را در چرخه حيات به اثبات ميرساند. بتازگي در اخباري از آمريكا شنيده ميشود كه زنبورها به دليل نامعلومي از كندو فرار ميكنند كه اين امر كشاورزي آمريكا را امسال با مخاطره سنگيني روبهرو و اين كشور را وادار كرده است برخي محصولات كشاورزي را از آمريكاي جنوبي وارد كند. اين امر نشان ميدهد گردهافشاني مهمترين بخش فعاليت زنبور است زيرا در زاد و ولد بسياري از نباتات (غير از سوزنيبرگها) زنبورها موثرند و گردهافشاني زنبور عسل عامل بقاي آنهاست.
در واقع زنبور عسل پيش از اين كه انسان موجوديت خود را در زمين تثبيت كند، وجود داشته و انسان از بدو خلقت با استفاده از زنبورداري بومي از زنبور عسل استفاده كرده است. در زنبورداري بومي، مردم هر منطقهاي برحسب تواناييها و امكانات خود به ساخت كندوهاي بومي اقدام ميكردهاند، به طوري كه در موزهاي از كندوهاي بومي، كندوهاي ساخته شده از كوزه، ني، شاخههاي درخت، سبد، حصير و جعبههاي پيشساخته مشاهده ميشود.
پس از آن كه انسان زيركي خود را در ساخت كندو به كار برد، كندوهاي مدرن ساخته شد كه كارايي بسيار بالايي در مقايسه با كندوهاي بومي داشت و فناوري به كار رفته در كندوها بسيار نزديك به رفتار زنبورها بود. اين نوع زنبورداري كمكم به صورت صنعت درآمد و صنعت زنبورداري اشتغالي جهاني شد و انواع گروههاي اجتماعي به اين كار مشغول شدند.
فرآوردههاي متفاوت از موجودي استثنايي
به طور كلي عسل بهاره به دليل تهيه شدن از گلهاي يكدست شفاف و عسل تابستانه تيرهتر است. موم يكي ديگر از فرآوردههاي زنبور عسل است. از موم در لوازم آرايشي، جراحي و درمانهاي طبي بهره ميگيرند. بره موم هم فرآورده ديگري است كه بيشتر خود زنبورها به دليل چسبندگي بالايش از آن استفاده ميكنند.
گرده گل نيز كه از سوي زنبورها جمعآوري ميشود، براي انسانها بسيار ارزشمند است و به صورت قرص درميآيد و تجارت ميشود. بررسيها نشان ميدهد از يك كندو در روز نيم تا 20 كيلو گرده استخراج ميشود. از همين گرده براي لوازم آرايشي و نرم كردن و طراوت پوست استفاده ميشود. استفاده از ژله سلطنتي يا شهد انگبين نيز براي انسانها قابل توجه است؛ چرا كه باعث ميشود عمر زنبور را از 2 ماه تا 6 سال براي ملكه افزايش دهد. پرورش ملكه نيز امروزه به صورت يك تجارت عظيم در جهان درآمده است.
از نظر پزشكي نيز زنبورها قابل توجهند. برخي افراد در مقابل نيش زنبورها مقاومند و برخي ديگر آلرژي دارند، به طوري كه در دفعه اول نيشزدگي دچار تاولهاي قرمز ميشوند و در دفعه دوم اين مساله شدت بيشتري دارد و دفعه سوم نيشزدگي در اين افراد باعث مرگ ميشود كه در اين خصوص گزارشهايي مبني بر فوت وجود داشته است. از طرف ديگر، بتازگي رابطه درماني ناشناختهاي ميان نيش زنبور و درمان بيماريMS كه نوعي بيماري تحليل رفتن اعـصاب است، شناخته شده كه در دست مطالعه است.
معاني مختلف زندگي اجتماعي در رقص زنبورها
داخل كندوها مهندسي ويژهاي دارد و در هر لـحـظـه زنـبـورهـا بـا رقص مشخصي بايد محل خورشيد را در آسمان نشان دهند. همچنين زنبورها ميتوانند با رقصيدنهاي مشخصي منبع غذايي را به ديگران نشان دهند. اگر فاصله منبع غذايي تا 500 باشد، به صورت دايرهاي دور خـود مـيرقـصـنـد و اگـر دورتـر بـاشـد، با رقص پيچشي هشتمانندي، شكم خود را تكان ميدهند و با تعداد رقصها ميزان غني بودن غذا و ديگر اطلاعات لازم را به بقيه ميگويند. در اين ميان، رفتارهايي منجر ميشود كه جهتيابي زنبورها دچار اشكال شود، مثل وزش باد. در روزهايي كه باد و جو ناآرامي در مزرعه قرار دارد، زنبورها دچار اشتباه ميشوند، مسير برگشت خود را گم ميكنند، وارد كندوهاي مجاور ميشوند و در نهايت تلفات بالا ميرود. مستقر شدن كندوها در مكانهايي كه علائم زميني كافي وجود ندارد، باعث ميشود زنبورها نتوانند براحتي كندوي خود را بيابند و در نهايت تلفات بالا مـيرود. هـمـچنين مستقر كردن كندوي زنبورها دركنار يكديگر باعث ميشود زنبورها دچار سرگرداني و به كندوهاي مجاور وارد شوند.
عوامل تهديدكننده در كمين زنبورها
پـرنـده سـبـزقـبـا يـكـي از عـوامـل تـهـديـد زنبورهاست؛ چرا كه ملكه را به عنوان طعمه شكار ميكند. انسانها نيز به طور مستقيم و غيرمستقيم ميتوانند بقاي زنبور عسل را تهديد كنند، به طوري كه كشت يكدست گياهان و محصولات كشاورزي غذاي زنبورها را كاهش و آنها را در معرض خطر قرار ميدهد. همچنين جابهجايي كندوها باعث نقل و انتقال آفات ميشود و به طبيعت صدمات جبرانناپذيري وارد ميكند. بايد توجه كرد كه سمپاشي محصولات كشاورزي نيز باعث نابودي زنبورها ميشود و در هنگام سمپاشي بايد حتما زنبورداران را مطلع كرد.
شناسايي دقيق اعضاي كندو
بسياري از نكات زندگي زنبور عسل تا سالهاي سال مكتوم بود اما پس از آن كه <فون فريش> اتريشي با ساخت يك كندوي شيشهاي به اكتشافات مهمي دست يافت، بسياري از امور زندگي زنبورها شناخته شد. اجتماع زنبور عسل تشكيل شده از يك زنبور كمي درشتتر به نام ملكه، تعداد محدودي نر كه حدود 300 است و بقيه زنبورهاي ماده عقيم يا كارگر هستند. جمعيت يك كندو بين 10 تا 70 هزار زنبور تخمين زده شده است. زنبور عسل خود از شهد و گرده گل استفاده و بچههاي خود را نيز از همين غذا تغذيه ميكند و مابقي شهد و گرده گل را براي بچهها ذخيره ميكند. ملكه زنبورها با رژيم غذايي خاصي تغذيه ميگردد كه باعث ميشود عمري ميان3 تا 6 سال داشته باشند. ملكه داخل كندو 2 نوع تخم ميگذارد كه تخمها داخل حجرههاي ششگوشه قرار دارند و تخمهاي ماده كوچكترند. تخمهاي ملكه از سوي زنبورهاي كارگر پرورش داده ميشود و هر ملكه در داخل كندو 5 تا 6 ملكه ديگر را ميتواند توليد كند كه تخم ملكهها با ديگر تخمها متفاوت است و به شكل كوزه واژگون مشاهده ميشود. ملكه با ترشحات مخصوص از سوي كارگرها تغذيه ميشود كه اين ترشحات به ژله سلطنتي معروف است.
كارگرها در صورت نياز مانند بروز حوادث ناگهاني و پير شدن ملكه كه به نابودي او منجر ميشود، ميتوانند تخمها را تغيير شكل دهند و با تغذيه مخصوص به ملكه تبديل كنند. زاد و ولد زنبورها در داخل كندو در طول سال ادامه دارد. اين زاد و ولد در زمستان به دليل شرايط آب و هوايي كم ميشود و در اوايل بهار تخمگذاري ملكه بشدت افزايش پيدا ميكند.
زنبورها نه تنها به دليل توليد عسل و محصولات جانبي ديگر، بلكه براي نقش موثر در گرده افشاني نباتات موجودات استثنايي ميشوند
كارگرها در داخل كندو تا 21 روز ميمانند و وظايف مخصوصي را انجام ميدهند. 3 تا 4 روز اول تنها وظيفه تميز كردن كندو و روز دوازدهم لانهسازي با موم را به عهده دارند. آنها با خوردن 5 كيلو عسل، يك كيلو موم توليد ميكنند. طول عمر زنبورها در تابستان 2 ماه و در زمستان 5 تا 9 ماه است. از اين رو بايد بـيـشـتـر بـه سمت مبارزه بيولوژيك و كاهش سموم كشاورزي حركت كرد. بررسيها نشان ميدهد توليد انبوه زنبورها به منظور مبارزه بيولوژيك و كاهش استفاده از سموم در كشاورزي در دست اقدام است.
زنبورهاي كمرباريك به 2 دسته تقسيم ميشوند. در يكي از گونهها زايده انتهاي بدن قابليت تخمگذاري دارد و در گونه ديگر زايده انتهاي بدن قابليت تخمگذاري ندارد و از آن براي نيش زدن استفاده ميشود. توليد انبوه زنبورهاي نوع اول براي كنترل آفات مناسب است؛ چرا كه اين زنبورها تخم خود را روي تخم حشرات ميگذارند. اين زنبورها كه جثه كوچكي دارند از 300 ميكرون تا يك سانتيمتر مشاهده شدهاند كه امكان توليد انبوه آنها در آزمايشگاههاي شخصي بويژه در شمال كشور وجود دارد. توليد انبوه اين زنبورها اين امكان را ميدهد كه وزارت بهداشت، وزارت كشاورزي، شهرداريها و تشكلهاي مردمنهاد به جاي سموم از اين زنبورها براي مبارزه بيولوژيك و كنترل آفات استفاده كنند.
حميدهسادات هاشمي