امام سجاد عليه السلام كنيزى داشت . روزى آب روى دست امام مى ريخت تا آن حضرت آماده نماز گردد. اتفاقا خسته شد و ظرف آب از دستش افتاد و بر سر امام آسيب رساند. حضرت سر بلند كرده و به سوى كنيز متوجه شد. كنيز گفت :
- ((و الكاظمين الغيظ.))
حضرت فرمود: من خشم خود را فرو بردم .
كنيز گفت : ((و العافين عن الناس )).
امام عليه السلام فرمود: خداوند تو را عفو كند. (يعنى من از تو گذشت كردم ).
كنيز گفت : ((و الله يحب المحسنين )).
امام عليه السلام فرمود: برو كه در راه خداوند، عزيز و بزرگ و آزادى.
بحار ج 46، ص 68 - ج 71، ص 398 و 413 و ج 80، ص 329