حکم زندانی کردن کسی که مهریه همسرش را ندارد!!
مهریه در لغت به معنای كابین و جنسی كه در وقت نكاح بر عهده شوهر است میباشد و در اصطلاح حقوقی نیز مهر یا صداق مالی است كه زن بر اثر ازدواج مالك آن میگردد و مرد ملزم به پرداخت آن به زن میباشد.
پس از تحقق عقد نكاح، رابطه زوجیت بین طرفین ایجاد و حقوق و تكالیفی برای طرفین مقرر میشود از جمله آن تكالیف پرداخت نفقه، مهریه، اجرة المثل، نحله، تنصیف اموال میباشد كه بعضی از اینها با عقد ازدواج به عهده شوهر است مثل نفقه و مهریه و بعضی از آنها منوط به تحقق طلاق و جدایی میان آنهاست مثل اجرة المثل.
مهریه در لغت به معنای كابین و جنسی كه در وقت نكاح بر عهده شوهر است میباشد و در اصطلاح حقوقی نیز مهر یا صداق مالی است كه زن بر اثر ازدواج مالك آن میگردد و مرد ملزم به پرداخت آن به زن میباشد.
سوال: آیا حکومت حق دارد مقدار مهریه بانوان را تعیین کند؟
اگرچه تعیین مقدار مهریه خانمها بر اساس قوانین و احکام دین اسلام، بر عهده حکومت قرار داده نشده، و حکومت حق ندارد برای مهریه سقف خاصی را مشخص کند، اما اگر در جامعهای مهریه ابزاری شده باشد در دست عدهای، برای سودجویی و برهم زدن اساس خانواده و توازن اجتماعی، حکومت میتواند براساس مصالح جامعه، به دفاتر رسمی ازدواج اعلام کند که مهریه های بسیار سنگین را، به دلیل مشکلاتی؛ نظیر طولانی شدن دادرسی، پر شدن زندانها و ...، ثبت نکنند. با توجه به این مسئله قوه قضائیه نیز به دعاوی مرتبط رسیدگی نخواهد کرد.
البته، اگر زن و شوهری بر مهریه سنگینی توافق کنند و بدون مراجعه به محاکم قضایی، با رضایت کامل شوهر آنرا پرداخت کند، حکومت حتی اگر حق محدود سازی را داشته باشد، در عمل نمیتواند چنین محدودیتی را به اجرا گذارد.
سۆال: آیا در تعیین مقدار مهریه توافق دختر و پسر كافی است یا آنكه والدین آنان هم حق اعمال نظر دارند؟
جواب: بستگی به توافق دختر و پسر دارد. (ر.ك استفتائات امام (ره)، ج3، ص185، س25)
سۆال: اگر كسی زن ثیّبه ای را به عقد خود درآورد و قبل از دخول طلاق دهد آیا باید تمام مهر را بپردازد یا نصف مهر را؟
جواب: در فرض مسأله نصف مهر را باید بپردازد. (ر.ك استفتائات امام (ره)، ج3، ص188، س30)
چند پرسش و پاسخ در مورد احکام مهریه از محضر حضرت آیة الله مکارم شیرازی دام ظله:
1ـ آیا مهریه ای را که به انسان تحمیل می کنند لازم است آنرا بپردازیم و یا آنچه که نیت پسر و دختر است کافی است؟
در صورتی که مهریه با رضایت طرفین نباشد اعتباری ندارد ولی اگر صیغه عقد بر مهریه ای خوانده شده نمی توان آن را بعداً انکار کرد مگر دلیل روشنی داشته باشید.
2ـ آیا اگر مرد نتواند در لحظه تعیین مهریه کل آن را بپردازد میتواند نیت کند که هر وقت داشت در صورت مطالبه بپردازد؟
در صورتی که به هنگام عقد شرط کنند که مرد هر زمان توانایی پرداخت داشت بپردازد (عند القدرة و الاستطاعة) در این صورت هر زمان که داشت می پردازد.
3ـ در مورد میزان مهریه نظر معظم له چیست؟تکلیف محاکم در مورد مهریه های بسیار بالا چیست؟
مهریه های بسیار بالا اعتباری ندارد زیرا قصد جدّی در آنها نمی باشد و اگر باشد نوعی سفاهت است.
سوال: آیا زندانی کردن بدهکاری که به واسطه مهریه همسرش محکوم شده و هیچ مال و درآمدی ندارد شرعی میباشد؟
مهریه یکی از طلبهای ویژهای است که بر عهده مرد بوده و غالباً نیز عند المطالبه است. بنابر این، هر وقت زن درخواست کند بر مرد واجب است آنرا پرداخت نماید؛ زیرا بین مسلمانان، بلکه حتی غیر مسلمانان اختلافی وجود ندارد که بر شخص بدهکار پرداخت بدهی واجب است.[1] حال اگر شخص بدهکار با توجه به فرارسیدن زمان دین، بدهکاری خود را پرداخت نمیکند، چند حالت متصور است:
1. توانایی پرداخت بدهکاری را دارد، ولی کوتاهی میکند و نمیپردازد. بنابر نظر فقهای امامیه، اگر طلبکار درخواست حبس او را داشته باشد حکومت، بدهکار را حبس و زندانی میکند و سپس به او دستور میدهند که بدهکاری خویش را بپردازد، اگر بدهی خود را پرداخت او را آزاد میکنند و اگر نپرداخت، به دستور حکومت اموالش فروخته میشود و طلب طلبکار پرداخت میشود، سپس آزادش میکنند.[2]
اصبغ بن نباته نقل میکند: «على (علیه السلام) فردى را که بدهى طلبکاران خود را نمىداد زندانى مىکرد و سپس به او دستور مىداد تا اموالش را میانشان تقسیم کند، اگر امتناع مىورزید، امام اموال او را مىفروخت و پولش را میان طلبکارانش تقسیم مىکرد.[3]
2. توانایی پرداخت بدهکاری خود را ندارد: صورت دوم، خودش دو حالت دارد: الف؛ یا معسر است و واقعاً اموالی ندارد تا دینش را پرداخت نماید.
ب؛ یا متعذر است. مثلاً ورشکسته شده و یا محجور در تصرف شده باشد و اختیار اموالش دست خودش نیست.
در این فرض اگر ادعای اعسار کند و برای ادعای خود بینه بیاورد و یا طلبکار او را تصدیق کند حبس و زندانی کردن او جایز نیست، بلکه طلبکار و حکومت باید او را مهلت در پرداخت بدهند.[4]
به دلیل گفتار خداوند متعال در قرآن کریم که میفرماید: «وَ إِنْ کانَ ذُو عُسْرَةٍ فَنَظِرَةٌ إِلى مَیْسَرَةٍ وَ أَنْ تَصَدَّقُوا خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ»؛[5] و اگر (بدهکار،) قدرت پرداخت نداشته باشد، او را تا هنگام توانایى، مهلت دهید! و اگر (در صورتى که براستى قدرت پرداخت را ندارد،) براى خدا از طلب خود صرف نظر کنید برای خودتان بهتر است اگر (منافع این کار را) بدانید!
اما اگر طلبکار، ادعای بدهکار مبنی بر اعسار را نپذیرد و بدهکار نیز اقامه بینه نکند با درخواست طلبکار، حکومت، بدهکار را حبس و زندانی میکند تا با ارائه بینه، معسر بودنش را ثابت نماید. اگر اعسارش را ثابت نمود او را آزاد میکنند تا دنبال کسب و کار جهت ادای دین خود برود.[6]
چنانکه امام علی (علیه السلام) چنین قضاوت کرد که صاحب دین (مدیون) زندانى مىشود، وقتى معلوم شد مفلس و محتاج است آزاد مىشود تا دنبال کسب برود و مالى به دست آورد».[7]
اگر طلبکار میداند بدهکار معسر است، جایز نیست درخواست حبس بدهکار را نماید و اگر با علم به عدم توانایی او در پرداخت دین درخواست حبس نماید و او را زندانی کند، گناهکار است.[8]
پی نوشتها:
[1]. خالصى، محمد باقر، أحکام المحبوسین فی الفقه الجعفری، ص 109
[2] . طبسى، نجم الدین، السجن و النفی فی مصادر التشریع الإسلامی، ص 57 – 58 أحکام المحبوسین، ص 110.
[3]. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، محقق و مصحح: غفاری، علی اکبر، ج 3، ص 28
[4]. أحکام المحبوسین، ص 109. عاملى، سید محمد حسین ترحینى، الزبدة الفقهیة فی شرح الروضة البهیة، ج 5، ص 36
[5]. بقره، 280.
[6]. السجن و النفی فی مصادر التشریع الإسلامی، ص 60؛ الزبدة الفقهیة، ج 5، ص 37.
[7]. وسائل الشیعة، ج18، ص: 418؛
[8]. شیخ مفید، المقنعة، ص 557