پیامدهای شرعی و قانونی شهادت دروغ
اگر بعد از حکم قاضی معلوم شود که شهود دروغگو بوده اند و دروغ گفته اند قصاص ساقط می شود یا بهتر بگوئیم اصلاً قصاص ثابت نمی گردد زیرا یکی از شرایط شخص شهادت دهنده این است که عادل باشد و دروغ با عدالت منافات دارد.
سوال: در فرض رجوع شهود از شهادت یا ثبوت دروغگویی شهود پس از صدور حکم و قبل از اجرای آن، آیا قصاص ساقط می شود یا این که قصاصی ثابت نشده که ساقط شود؟
یکى از راههاى اثبات قتل، شهادت شهود است. اگر دو مرد عاقل، بالغ و عادل بر قتل عمد شهادت دهند، قتل عمد ثابت مىشود و قصاص امکانپذیر خواهد بود. (امام خمینى، تحریر الوسیله، ج 2،ص 441؛ خوئى، سیدابوالقاسم، مبانى تکملة المنهاج، ج 2، ص 96؛ نجفى، محمد حسن،جواهر الکلام، ج 42، ص 209)
اگر شهود، در حضور قاضی بعد از حکم او (طبق شهادت آنان) از شهادت خود برگردند، قصاص ساقط می شود. (مروارید، علی اصغر، الموسوعة فقهیه، القضاء و الشهادات، ج 4، ص 14)
همچنین اگر بعد از حکم قاضی معلوم شود که شهود دروغگو بوده اند و دروغ گفته اند قصاص ساقط می شود یا بهتر بگوئیم اصلاً قصاص ثابت نمی گردد (امام خمینى، تحریرالوسیله، ج 2،ص441؛ خوئى، سید ابوالقاسم، مبانى تکملة المنهاج، 2، ص96؛ نجفى، محمد حسن،جواهر الکلام، ج 42، ص 209)؛ زیرا یکی از شرایط شخص شهادت دهنده این است که عادل باشد و دروغ با عدالت منافات دارد.
سوال: کمک به فرد مۆمن و مسلمان که در دادگاهی نیاز به شاهد دارد، و حق او در مقابل عدهای به علت حضور شاهدهای دروغگو در حال ضایع شدن است چیست؟ آیا میتوان بدون دیدن حادثه و تنها با اعتبار فرد با اوصاف گفته شده به نفع او شهادت داد؟
یکی از ادله اثبات دعوا[1] در فقه و قانون، شهادت شاهد است که در قرآن کریم نیز سفارش شده که هنگامی که چیزی را به عنوان قرض و...، به دیگری میدهید از او نوشته و سندی گرفته یا در حضور شاهدانی این کار را انجام دهید.[2]
شهادت در لغت و اصطلاح
«شهادت»، اسم مصدر و به معنای اطلاع و آگاهی بر یک چیزی به طور واضح و روشن است که مصدرش «مشاهده» میباشد. جمع آن «شُهوُد» و «اَشهاد» است. سپس لفظ شهادت در ادای شهادت استعمال شده و به مرور زمان در تحمل شهادت و الآن در ادا و تحمل، هر دو استعمال میشود و مانند لفظ مشترک بین تحمل و ادا گردیده است.[3]
شهادت در لغت به معنای خبر یقینی[4] و یا گفتار و کلامی است که از روی علم و یقین صادر شود که آن علم نیز از راه مشاهده و دیدن با چشم یا بصیرت حاصل گردد.[5] اما در اصطلاح شرعی به خبر دادن قطعی و یقینی از سوی غیر حاکم بر حق قطعی شخص دیگر اطلاق میشود.[6]
شرط قبولی شهادت و مستند آن
همانگونه که در معنای لغوی و اصطلاحی شهادت، علم و یقین داشتن به مفاد خبر شرط شده است، در قرآن کریم نیز از پیروی کردن از غیر علم نهی شده است.[7]
در همین راستا از رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) درباره شهادت سۆال شد، آنحضرت فرمود: آیا خورشید را میبینی و به وجودش یقین داری؟ اگر اینگونه یقین داشتی شهادت بده و گرنه شهادت نده.[8]
بنابراین فقها میگویند: «شهادت، زمانی معتبر است که شاهد، علم حسی به موضوع شهادت یا «مَشهوُدٌ بِه» داشته باشد. اگر «مشهود به» از قبیل افعال[9] باشد باید این علم از راه مشاهده و دیدن با چشم حاصل شده باشد و اگر از مقوله گفتار[10] باشد اگر گوینده معلوم باشد باید از راه شنیدن و اگر گوینده مجهول باشد باید با دیدن گوینده و شنیدن کلامش حاصل شود.[11]
در ماده 183 قانون مجازات اسلامی نیز آمده است: «شهادت باید از روی قطع و یقین به نحوی که مستند به امور حسی و از طریق متعارف باشد، اداء شود».
آیا مستند شهادت میتواند شنیدن از دیگران باشد؟ مشهور از فقها به طور مطلق گفتهاند مستند شهادت نمیتواند شنیدن از دیگران باشد، بلکه شخص خودش باید واقعه را ببیند یا بشنود. اما برخی میگویند، در جاییکه مستند شهادت اخبار جماعتی باشد که به حد تواتر برسد و برای شنونده علم حاصل شود میتواند با اعتماد و تکیه بر اخبار آنان شهادت بدهد.[12]
پیامدهای شرعی و قانونی شهادت دروغ
اگر کسی بدون علم و آگاهی کامل از راه معین شده شرعی و قانونی به نفع کسی شهادت دروغ بدهد از نظر شرعی گنهکار و از نظر قانونی نیز به جهت سوگند[13] و شهادت دروغ نزد مقامات رسمی، مجرم شناخته شده و به استناد ماده 650 قانون تعزیرات و مجازاتهای بازدارنده، به سه ماه و یک روز تا دو سال حبس و یا به یک میلیون و پانصد هزار تا دوازده میلیون ریال جزای نقدی و به استناد تبصره این ماده به مجازات قسم دروغ نیز که در ماده 649 همان قانون مقرر شده به حبس از شش ماه تا دو سال محکوم میشود.
پی نوشتها:
[1]. چه در امور مدنی چه در امور کیفری.
[2]. «وَ اسْتَشْهِدُوا شَهِیدَیْنِ مِنْ رِجٰالِکُمْ فَإِنْ لَمْ یَکُونا رَجُلَیْنِ فَرَجُلٌ وَ امْرَأَتانِ مِمَّنْ تَرْضَوْنَ مِنَ الشُّهَداءِ»؛ و دو نفر از مردان (عادل) خود را (بر این حقّ) شاهد بگیرید! و اگر دو مرد نبودند، یک مرد و دو زن، از کسانى که مورد رضایت و اطمینان شما هستند، انتخاب کنید، بقره، 282.
[3]. تبریزى، سبحانی، جعفر، نظام القضاء و الشهادة فی الشریعة الإسلامیة الغراء، ج 2، ص 205
[4]. «الشَّهادَة خَبرٌ قاطعٌ»، ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج 3، ص 239
[5]. «الشَّهَادَةُ: قول صادر عن علم حصل بمشاهدة بصیرة أو بصر»، راغب اصفهانى، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، تحقیق، داودی، صفوان عدنان، ص 465
[6]. «إخبار جازم عن حقّ لازم لغیره، واقع من غیر حاکم»، عاملى، شهید ثانى، زین الدین بن على، مسالک الأفهام إلى تنقیح شرائع الإسلام، ج 14، ص 153.
[7]. «وَ لٰا تَقْفُ مٰا لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ»؛ از آنچه به آن آگاهى ندارى، پیروى مکن، اسرا، 36.
[8]. «قَدْ سُئِلَ عَنِ الشَّهَادَةِ قَالَ هَلْ تَرَى الشَّمْسَ عَلَى مِثْلِهَا فَاشْهَدْ أَوْ دَعْ». حر عاملى، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، محقق، مصحح، مۆسسة آل البیت(ع)، ج 27، ص 342
[9]. مانند غصب، زنا، قتل، ولادت و... .
[10]. مانند عقود و ایقاعات از قبیل عقد ازدواج، عقد طلاق، عقد اجاره، عتق و...، همچنین در قذف، فحاشی و... .
[11]. مقدس اردبیلى، احمد بن محمد، مجمع الفائدة و البرهان فی شرح إرشاد الأذهان، محقق، مصحح، عراقى، آقا مجتبى، اشتهاردى، علىپناه، یزدى اصفهانى، آقا حسین، ج 12، ص 444، قم، دفتر انتشارات اسلامى، چاپ اول، 1403ق؛ إرشاد الأذهان إلى أحکام الإیمان، ج2، ص 161؛ حلّى، علامه، حسن بن یوسف بن مطهر اسدى، تحریر الأحکام الشرعیة على مذهب الإمامیة، محقق، مصحح، بهادری، ابراهیم، ج 5، ص 261، قم، مۆسسه امام صادق(ع)، چاپ اول، 1420ق؛ عاملى، شهید اول، محمد بن مکى، غایة المراد فی شرح نکت الإرشاد، محقق، مصحح، مختاری، رضا، ج 4، ص 139- 140، قم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامى، چاپ اول، 1414ق.
[12]. مجمع الفائدة و البرهان، ج 12، ص 444.
[13]. «وفق مفاد ماده 236 قانون آیین دادرسی مدنی، شاهد باید قبل از ادای شهادت، سوگند یاد کند تمام حقیقت را گفته و غیر از حقیقت چیزی اظهار ننمایند».