حکم احداث ساختمان های بلندتر از کعبه
ساختن بنا بالاتر از کعبه مکروه است؛ یعنی بهتر است انجام نشود، ولی این کار حرام نیست.
سوال: آیا احداث ساختمان های بلندتر از خانه خدا پیرامون آن حرام است؟
بیت الله الحرام؛ از جمله مکانهای بسیار مقدس است که شأن و جایگاه آن در طول تاریخ قبل از اسلام و بعد از آن در بین مردم و مسلمانان گرامی داشته شده است. مکانی که در سال میلیونها زائر گرد آن طواف میکنند و طبق برخی روایات؛ حتی نگاه کردن به آن نیز عبادت است.[1] پس حفظ حرمت خانه کعبه بر هر شخصی لازم است و از آنچه باعث خدشهدار شدن حرمت این مکان مقدس میشود باید جلوگیری شود.
اگر یقین داشته باشیم که ساختن بناهایی پیرامون خانه کعبه و مشرف بر آن، موجب هتک حرمت این خانه مقدس است، چنین ساخت و سازی جایز نیست، اما در روایات، مطلبی که به وضوح بر هتک حرمت بودن چنین ساخت و سازی دلالت کند، وجود ندارد.
البته در روایتی از امام باقر (علیه السلام) آمده است: «شایسته نیست شخص (زائر) بیش از یک سال در مکه بماند، بلکه باید قبل از آن برگردد؛ و شایسته نیست کسی، بنایی بالاتر از کعبه بسازد».[2] این روایت صحیح و دارای سند متصل است.
همین روایت را شیخ صدوق (ره) در کتاب خود میآورد.[3] هر دوی این بزرگواران در عنوان این باب گفتهاند: «باب کراهیة المُقام بمکة»؛ یعنی قائل به کراهت شدهاند و با توجه به این روایت، حکم به حرمت چنین عملی ندادهاند.
علامه حلی نیز با توجه به همین روایت؛ فتوا به کراهت ساختن بنائی بالاتر از کعبه را داده است.[4]
صاحب جواهر نیز این گونه گفته است: «با توجه به روایت امام باقر (علیه السلام)، بلندتر نبودن بناها از کعبه، حتی شامل مساجد نیز میشود، و ظاهر این است که ارتفاع بناها از خود کعبه بالاتر نباشد، ولی اگر بر کوههای اطراف [دورتر از کعبه] بنایی بلندتر از کعبه، ساخته شود، مکروه نیست، خصوصاً با تسامحی که در کراهات وجود دارد».[5]
بنابراین، میتوان چنین نتیجه گرفت که؛ ساختن بنا بالاتر از کعبه مکروه است؛ یعنی بهتر است انجام نشود، ولی این کار حرام نیست.
گفتنی است؛ در بین روایات اهل سنت، حرمت یا کراهت ساختن بنا بالاتر از کعبه یافت نشد.
سوال: دلیل مکعبی بودن ساختمان کعبه چیست؟
حضرت ابراهیم (علیه السلام) به دستور خداوند خانه کعبه را ساخته است؛ از اینرو نمیتوان علت خاصّی برای ساختن آن به شکل مکعب پیدا کرد. اما در روایتی به شرح زیر حکمتی معنوی برای آن بیان شده است:
از امام صادق (علیه السلام) سۆال شد: براى چه کعبه، کعبه نامیده شده است؟ آنحضرت فرمود: «زیرا چهارگوش میباشد». سۆال کننده پرسید: براى چه چهارگوش میباشد؟ امام (علیه السلام) فرمود: «زیرا محاذى و برابر بیت المعمور (بر طبق روایات؛ «بیت معمور» خانهاى است در آسمان، که محل زیارت ملائکه است و فرشتگان آن را به عبادت آباد دارند. طباطبایى، سید محمد حسین، المیزان فى تفسیر القرآن، ج 19، ص 6؛ طبرسى، فضل بن حسن، تفسیر جوامع الجامع، ج 4، ص 187) است و آن چهار گوش میباشد». سائل پرسید: براى چه بیت المعمور چهار گوش است؟ امام (علیه السلام): «زیرا محاذى عرش است و آن چهار گوش میباشد». محضر مبارکش عرض شد: چرا عرش مربّع است؟ آنحضرت فرمود: «زیرا کلماتى که اسلام بر آن بنا شده چهار تا است و آنها عبارتند از: «سبحان اللَّه و الحمد للَّه و لا اله الّا اللَّه و اللَّه اکبر». (شیخ صدوق، علل الشرائع، ج 2، ص 398)
محمد تقی مجلسی(ره) در شرح این روایت و ارتباط این چهار کلمه شریف با چهار گوش خانه کعبه، چنین میگوید:
بیت المعمور مربّع است؛ زیرا برابر عرش است که مربّع میباشد و چرا عرش مربّع است؛ زیرا کلماتى که بناى اسلام بر آن نهاده شده، چهار کلمه است که به آن «تسبیحات اربعه» گویند.
ممکن است مراد از عرش در این روایت؛ علم باشد و بناى علوم و معارف حقیقی الهی بر این چهار کلمه بناگزاری شده است؛ به این بیان: «سبحان اللَّه»؛ یعنی اینکه ذات مقدس الهى منزّه از آن است که جسم باشد، یا از قبیل جواهر ممکن الوجود باشد، یا در جهت و یا مکان باشد، یا دیدنى باشد، یا حلول کند در غیر خود، یا متحد با غیر شود. صفات او بزرگتر از صفات ممکنات است و صفات او جدای از ذات نیست، بلکه صفات او عین ذات او است. و منزّه است از ظلم و از هر چه لایق ذات اقدس او نیست.
«الحمد للّه»؛ به معناى این است که جمیع ستایشها و سپاسها مخصوص ذات او است. پس لازم است که جمیع کمالات نیز مخصوص ذات او باشد و چنین ذاتى شایسته پرستش است.
«لا اله الا اللَّه»؛ یعنی خدا، واجب الوجودی است که مستجمع جمیع کمالات و در ذات و صفات یگانه است و او را شبیهى و نظیرى از مادّیات و مجرّدات نیست.
و به «اللَّه أکبر» معارف الهی و خداشناسی تمام و کامل میشود؛ زیرا بیان عظمت او است به مرتبهای که عقلهای عقلا از معرفت ذات و صفات او عاجزند و نهایت معرفت آن است که بدانند ممکن نیست به ذات اقدس واجب او برسند. و هر رکنى از ارکان کعبه حقیقى که ذات اقدس او است، مشتمل است بر کلمهای از این کلمات. پس وقتی بنده روى دل خود را در عبادات متوجه آن کعبه کند، بداند که معرفت کامل آن ذات ممتنع است و رو به این ارکان اعتقادی نموده او را عبادت کند که اگر به این نحو نداند، عبادت او نکرده است، بلکه ساخته خیالى خود را بندگى کرده است. (مجلسى، محمدتقى، لوامع صاحبقرانى مشهور به شرح فقیه، ج 7، ص 9 – 10، مۆسسه اسماعیلیان، قم، چاپ دوم، 1414ق؛ و ر.ک: مجلسى، محمدتقى، روضة المتقین فی شرح من لا یحضره الفقیه، محقق و مصحح: موسوى کرمانى، حسین، اشتهاردى، علی پناه، ج 4، ص 3)
پی نوشتها:
[1]. امام صادق (علیه السلام) فرمود: «خداوند در اطراف کعبه صد و بیست رحمت قرار داده است، شصت مورد آن برای کسی است که نماز طواف میخواند و چهل مورد آن برای کسی است که طواف میکند و بیست مورد آن برای کسی است که به کعبه نگاه میکند»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج 4، ص 240
[2]. «مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَکَمِ وَ صَفْوَانَ عَنِ الْعَلَاءِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ(ع) قَالَ: لَا یَنْبَغِی لِلرَّجُلِ أَنْ یُقِیمَ بِمَکَّةَ سَنَةً قُلْتُ کَیْفَ یَصْنَعُ قَالَ یَتَحَوَّلُ عَنْهَا وَ لَا یَنْبَغِی لِأَحَدٍ أَنْ یَرْفَعَ بِنَاءً فَوْقَ الْکَعْبَة»؛ همان، ص 230.
[3]. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج 2، ص 254
[4]. علامه حلّی، حسن بن یوسف، منتهی المطلب فی تحقیق المذهب، ج 13، ص 213
[5]. نجفی، محمد حسن، جواهر الکلام فی شرح شرائع الإسلام، محقق، مصحح، قوچانی، عباس، آخوندی، علی، ج 20، ص 51