خلوت با نامحرم
یکی دیگر از پیامد های ولایت شیطان در حوزه رفتار و کردار، خلوت با نامحرم می باشد که زمینه گناهان بزرگی می باشد.
در روایتی از پیامبر اکرم(ص) آمده است: «ألا لا يخلونّ رجل بامرأة إلّا كان ثالثهما الشّيطان»[1]
بدانيد كه هيچ مردى با زن نامحرم خلوت نمىكند جز آنكه سومى آنها شيطان است.
و در روایت دیگری اینگونه آمده است:
«رُوِيَ عَنْ مُحَمَّدٍ الطَّيَّارِ قَالَ دَخَلْتُ الْمَدِينَةَ وَ طَلَبْتُ بَيْتاً أَتَكَارَاهُ فَدَخَلْتُ دَاراً فِيهَا بَيْتَانِ بَيْنَهُمَا بَابٌ وَ فِيهِ امْرَأَةٌ فَقَالَتْ تُكَارِي هَذَا الْبَيْتَ قُلْتُ بَيْنَهُمَا بَابٌ وَ أَنَا شَابٌّ قَالَتْ أَنَا أُغْلِقُ الْبَابَ بَيْنِي وَ بَيْنَكَ فَحَوَّلْتُ مَتَاعِي فِيهِ وَ قُلْتُ لَهَا أَغْلِقِي الْبَابَ فَقَالَتْ تَدْخُلُ عَلَيَّ مِنْهُ الرَّوْحُ دَعْهُ فَقُلْتُ لَا أَنَا شَابٌّ وَ أَنْتِ شَابَّةٌ أَغْلِقِيهِ قَالَتِ اقْعُدْ أَنْتَ فِي بَيْتِكَ فَلَسْتُ آتِيكَ وَ لَا أَقْرَبُكَ وَ أَبَتْ أَنْ تُغْلِقَهُ فَأَتَيْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع فَسَأَلْتُهُ عَنْ ذَلِكَ فَقَالَ تَحَوَّلْ مِنْهُ فَإِنَّ الرَّجُلَ وَ الْمَرْأَةَ إِذَا خُلِّيَا فِي بَيْتٍ كَانَ ثَالِثُهُمَا الشَّيْطَان»[2]
محمّد طيّار گويد: وارد مدينه شدم و منزلى مىطلبيدم تا اجاره كنم، به خانهاى وارد شدم كه داراى دو اطاق بود و درى ميان آن دو قرار داشت و در يكى از آنها زنى زندگى مىكرد آن زن به من گفت: اين اطاق را اجاره كن، گفتم: اين دو اطاق به هم راه دارد و من جوان هستم تو نيز جوانى و صلاح نيست، گفت: تو اجاره كن من در را مىبندم، من پذيرفتم و متاعم را به آنجا بردم، و بدو گفتم: در را ببند، گفت: از اينجا نسيم مىآيد بگذار باز باشد، گفتم: من و تو هر دو جوان هستيم در را ببند، گفت: تو در اطاقت بنشين و من در اطاق خود، نزد تو نمىآيم و به تو نزديك نمىشوم و از بستن در سر باز زد، من خدمت امام صادق عليه السّلام رسيدم و ماجرا را عرض كردم و پرسيدم مىتوانم آنجا بمانم؟ فرمود: از آنجا به جاى ديگر برو زيرا هيچ مرد و زنى در مكانى خلوت نكنند مگر آنكه شيطان سومى آنها باشد.
با توجه به روایات فوق و روایات فراوان دیگری که در این خصوص آمده است می توان به خوبی دریافت که یکی از پیامدهای ولایت شیطان خلوت با نامحرم می باشد.
[1] - نهج الفصاحه( مجموعه كلمات قصار حضرت رسول صلى الله عليه و آله)، گردآورنده: پاينده، ابو القاسم، چاپ چهارم، نشر دنياى دانش، تهران، 1382 ش، 246، ح 478
[2] - ابن بابويه، محمد بن على، من لا يحضره الفقيه، مصحح: غفارى، على اكبر، ج 3 ، ص 252