0

وقتي پيامبر خدا در جواب مي‌ماند!

 
mosaferkuchulu
mosaferkuchulu
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : اردیبهشت 1388 
تعداد پست ها : 5
محل سکونت : تهران

وقتي پيامبر خدا در جواب مي‌ماند!

وقتی پیامبر خدا در جواب می ماند!

 

نقل شده است، مقدّس اردبیلى(رضوان اللَّه علیه) شبى پیامبر(صلّى اللَّه علیه و آله و سلم) را در خواب دید، در حالى‌كه حضرت موسى علیه السّلام در خدمت آن بزرگوار نشسته بود. حضرت موسى از حضرت رسول اكرم سؤال كرد : این مرد {مقدّس اردبیلى} كیست؟ پیامبر فرمود : از خودش سؤال كن. لذا حضرت موسى پرسید : تو كیستى؟

مقدّس اردبیلی گفت: من احمد پسر محمّد از اهل اردبیل و در فلان كوچه و فلان جا مسكن دارم.

حضرت موسى گفت: من تنها اسمت را پرسیدم، این همه تفضیل براى چه بود؟

مقدّس گفت: خداوند تنها از شما سؤال كرد: این چیست در دست تو؟(1) و شما در جواب خدا فرمودید: این عصاى من است به آن تكیه مى‏كنم و نیز با آن گوسفندانم را مى‏رانم و استفاده هاى دیگرى هم از آن مى‏كنم. پس شما چرا این‌قدر در جواب تفضیل دادید؟

حضرت موسى به پیامبر اكرم عرض كرد: راست گفتى كه علماى امّت من، مانند پیامبران بنى‏اسرائیل مى‏باشند.(3)


منابع:

1-سوره طه ،آیه 17(وَمَا تِلْكَ بِیمِینِكَ یا مُوسَى)

و آن چیست در دست راست تو، ای موسی؟!

2- سوره طه، آیه 18(قَالَ هِی عَصَای أَتَوَكَّأُ عَلَیهَا وَأَهُشُّ بِهَا عَلَى غَنَمِی وَلِی فِیهَا مَآرِبُ أُخْرَى)

گفت: «این عصای من است؛ بر آن تکیه می‌کنم، برگ درختان را با آن برای گوسفندانم فرومی‌ریزم؛ و مرا با آن کارها و نیازهای دیگری است.

3- سرگذشتهاى تلخ و شیرین، جلد 4، صفحه 102.

 

 

شنبه 21 شهریور 1388  1:46 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها