0

مجموعه اشعار شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها

 
komail1012531
komail1012531
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1391 
تعداد پست ها : 2990
محل سکونت : قم

پاسخ به:مجموعه اشعار شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها

تا علی دستی به زخمت می کشد

هر نفس را او به زحمت می کشد

زیر لب آه از ملامت می کشد

هر چه می بیند خجالت می کشد

زیر لب زهرا و زهرا می کند

باز دارد روضه بر پا می کند

همسرم چشمان خود را باز کن

صحبتی را با علی آغاز کن

دیگر از من رو گرفتن چاره نیست

این کبودی جای پنج انگشت کیست...

محرم اسرار تو روبند بود

جای ناله بر لبت لبخند بود

تازه دیدم زخم بازوی تو را

جابه جایی های پهلوی تو را

بستری بودی برای زخم ها

گریه کردی پا به پای زخم ها

بعد تو من ماندم و غسل و کفن

شستن زخمت به زیر پیرهن

بعد تو من ماندم و مسمار و در

آیه های کوثر و دیوار و در

بعد تو من ماندم و افسوس ها

در هجوم هر شب کابوس ها

با تو یک دنیا معما داشتم

با تو زهرا آرزوها داشتم

مرهمی از جنس طه داشتم  

ناگهان دیدم که تنها داشتم....

می شنیدم من دعای رفتنت

گریه می کردم برای رفتنت

دیدگانت را به رویم باز کن

صحبت سر بسته ای از راز کن

صحبتی از راز چشمان حسن

کوچه گردی های پنهان حسن

یاور دیرینه ام جان علی

خط به خط شعر دیوان علی

بی تو دنیا هم رهایم می کند

با غریبی آشنایم می کند...

 

شاعر : مهرشاد واحدی 

 

یا صاحب الزمان علیه السلام

چهارشنبه 29 بهمن 1393  4:10 PM
تشکرات از این پست
komail1012531
komail1012531
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1391 
تعداد پست ها : 2990
محل سکونت : قم

پاسخ به:مجموعه اشعار شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها

تشييع گل است و ماه هم مي گريد

با چند ستاره ماه هم مي گريد

آغوش گشوده بي نشان قبر بقيع

شب كرده به تن سياه هم مي گريد

وقتي كه شكست  حرمت كو ثر عشق

پيچيد صداي غربت كو ثر عشق

رفتم به سراغش همه جا هيچ نبود

حتي اثري ز تربت كو ثر  عشق

رباعي ها از محمد علي ساكي

یا صاحب الزمان علیه السلام

چهارشنبه 29 بهمن 1393  4:10 PM
تشکرات از این پست
komail1012531
komail1012531
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1391 
تعداد پست ها : 2990
محل سکونت : قم

پاسخ به:مجموعه اشعار شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها

کدام جمعه؟

افتاده ی راه عشق را یاری کن
در فتنه ی روزگار دین داری کن
چشمت که به ذریه ی زهرا افتاد
ذکر صلوات بر لبت جاری کن

گر فتنه و غم فکر شکستم باشد
دائم پی نابودی هستم باشد
سوگند به تو اهل نجاتم زهرا
تا ریشه ی چادر تو دستم باشد

در خط پیمبرم ...خدایا شکرت
دلداده ی حیدرم ...خدایا شکرت
دیگر چه سعادتی از این بالاتر
زهرا شده مادرم ...خدایا شکرت

 

سید مهدی شجاع

یا صاحب الزمان علیه السلام

چهارشنبه 29 بهمن 1393  4:10 PM
تشکرات از این پست
komail1012531
komail1012531
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1391 
تعداد پست ها : 2990
محل سکونت : قم

پاسخ به:مجموعه اشعار شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها

اثر برگزیده در جشنواره شعر لبیک

 

گفت: "اصلاً نترس بانو جان !" این صدای یكی از آنها بود،

-"ما فرستاده ی خدای توایم" لحنشان گرم بود ، گیرا بود

خودشان را معرفی كردند:-"مریمم" –"آسیه ام" –" كلثومم"

-"ساره هستم"... چه قدر آن لحظه طعم این دوستی گوارا بود

-دلم از غصه داشت خون می شد آن زمان كه زنان همسایه

با تمسخر مرا رها كردند ... بدترین روز عمرم آنجا بود

درد پیچیده بود در بدنم  -" ای خدیجه ! نترس ! پیش توایم!"

...وضع حملم چه قدر آسان شد... درد مادر شدن چه زیبا بود

تو ! كه نُه ماه همدمم بودی ؛ از رحم آمدی به آغوشم

قفل شد چشم من به چشم تو  لحظه ها لحظه ی تماشا بود

ناگهان خانه نور باران شد  طشت و ابریق شست و شوی تو را

ده پری از بهشت آوردند ... اتفاقی كه مثل رویا بود

آب كوثر برای شستن تو –"كوثرم !" از بهشت آمده بود

نقطه ی وصل سرنوشت تو و آب ... آب ... آب ... از همان جا بود

حوریان پر زدند و پیچیدند در لباسی سفیدتر از شیر -

و معطرتر از گلاب ، تو را . جنس آن از حریر اعلا بود

گوشم از نغمه و نوا پر شد ... می شنیدم كه یك نفر می گفت:

-" نام نوزادت از همان آغاز –از زمان الست-  زهرا  بود"

از همان لحظه كوثرم -زهرا- تو برایم عزیزتر شده ای

روز میلاد تو  برای من  بهترین اتفاق دنیا بود

 

مطهره عباسیان

یا صاحب الزمان علیه السلام

چهارشنبه 29 بهمن 1393  4:11 PM
تشکرات از این پست
komail1012531
komail1012531
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1391 
تعداد پست ها : 2990
محل سکونت : قم

پاسخ به:مجموعه اشعار شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها

اثر برگزیده در جشنواره شعر لبیک
 
 
 
شانه‌های ناهموار!
 
دست و آتش و دیوار؛ برق صورت حورا
 
ماه می‌شود تکرار، چشم‌های شب‌بو را
 
مثل درد می‌پیچد در خودش، ولیکن آه!
 
رم نمی دهد انگار، بچه‌گان آهو را
 
زان که شیر در عهد است، پای در گرو دارد
 
شرم می‌کند ازیار؛ خم نهاده ابرو را
 
شیشه در بغل دارد، شعله‌ها به دل؛ اما
 
گشته ناخن افگار، برگرفته زانو را
 
بعد ازان تمام عمر، خانه‌های حزن آلود
 
بغض‌های ناهنجار، ناله می‌زنند او را
 
«شب گلوی خونینی‌ست، نور می‌زند فریاد
 
در سیاهیِ جنگل» تک‌درخت ناجو را
 
تک‌درخت ناجو، نه! تک‌درخت ناجو، نه!
 
نور می‌زند فریاد، لانه‌ی پرستو را
 
لانه‌ی پرستو، نه! لانه‌ی پرستو، نه!
 
مرد می‌زند فریااااد! دردهای بانو را
 
مرد می‌زند فریاد، از وَرای نور و آب
 
شانه‌های ناهموار، استخوان پهلو را
 
مرد می‌زند فریاد، ضجّه می‌زند جنگل
 
مویه می‌کند شاعر، موج‌های آمو را
 
شب چنین غمی دارد، درد مبهمی دارد
 
شعله‌ور دمی دارد، شب بریده گیسو را
 
شب ازین سبب، شب هست، بعد ازین فضا حتا
 
روزکــوله‌بـــار درد، مو نمی‌زند مورا
 
سید نورالله تهماسبی خراسانی (از افغانستان)

یا صاحب الزمان علیه السلام

چهارشنبه 29 بهمن 1393  4:11 PM
تشکرات از این پست
komail1012531
komail1012531
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1391 
تعداد پست ها : 2990
محل سکونت : قم

پاسخ به:مجموعه اشعار شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها

اثر برگزیده در جشنواره شعر لبیک

 

ضجه‌های ناموزون

سوگ‌نامه‌ی عشق است ناله‌ی بلند رود

چادر سپید ماه؛ سینه‌ی سیاه دود

روح خاکیِ شبنم؛ نیلی رُخ طوبی

کوچه‌های مرد افگن؛ شانه‌های دردآلود

پیش چشم یار خود گل به خاک می‌افتد

می‌خورد زمین آری! پیش چشم یار خود

کوه؛ مثل خود سنگین، آب می‌دهد هردم

نخل صبر از آتش، تا زمانه‌ی موعود

بغض کرده است اینک، بغض بی‌صدا یعنی

استخوان فرورفته‌ست در گلوگه داود

خار چشم را گریه راه تَفره‌رفتن نیست

پایِ در گرو یعنی پیش یار شرم‌اندود

در چنین سکوت داغ، از ورای گیر و دار

ناگهان شبی در ابر؛ ماه می‌شود مفقود

بعد ازان به رسم درد، تا هنوز گنجشکان

می کنند پیش از شام، ناله‌های ناخُشنود

بعد ازان تمام روز، شعله می‌زند پرپر

تا سواحل بودن، تا نشانه‌ی پدرود

حرف می زند با ما، ضجّه های ناموزون

زخم‌های نورانی، مادری که می فرمود:

کوه تا ابد کوه است، گُل همیشه می ماند

چادر سپید ماه، ناله‌ی بلند رود

 

سید نورالله تهماسبی خراسانی (از افغانستان)

یا صاحب الزمان علیه السلام

چهارشنبه 29 بهمن 1393  4:12 PM
تشکرات از این پست
komail1012531
komail1012531
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1391 
تعداد پست ها : 2990
محل سکونت : قم

پاسخ به:مجموعه اشعار شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها

 

 

زنی که از تمام خلق ، حکمت بیشتر دارد

به محرومان و مظلومان محبت بیشتر دارد

 زنی که مجمع فضل است ، دریای سخاوت هاست

که با زن های درمانده رفاقت بیشتر دارد

 زنی که فخر یک دنیاست اما شهر می بیند

لباسش با تهی دستان شباهت ببشتر دارد

 کسی که از همه اهل مدینه بعد هر سجده

به آغوش رسول الله دعوت بیشتر دارد

 زنی  که از همه مردان مسلمان تر به اسلام است

زنی که با ولایت انس و الفت بیشتر دارد

 تمام نور هستی گوشه ی چادر نماز توست

تویی که از همه دستت کرامت بیشتر دارد

 تویی آن مادر تنها که با ظلمت نمی سازد

که از هر حاکمی بی شک سیاست بیشتر دارد

 یقین کار دعای توست ، کار ربنای توست

شبی که  آسمان باران ِ رحمت بیشتر دارد

 کسی که در دعا مشتاق ذکر "فاطمه" باشد

یقین دارم امید استجابت بیشتر دارد

 اگر چه در مزارت مرقد و گنبد نمی بیند

ولیکن زائرت شوق ِ زیارت بیشتر دارد

 همیشه عاشقان در سجده هاشان زائرت هستند

همیشه زائرت در سجده فرصت بیشتر دارد

 که می سازند روزی آستانت را همین مردم

اگر چه خانه ات امروز غربت بیشتر دارد

 ولی حتی اگر خاکی بماند زائران شادند

چرا که این حرم هر گوشه تربت بیشتر دارد

 

علی سلیمانی

 

یا صاحب الزمان علیه السلام

چهارشنبه 29 بهمن 1393  4:12 PM
تشکرات از این پست
komail1012531
komail1012531
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1391 
تعداد پست ها : 2990
محل سکونت : قم

پاسخ به:مجموعه اشعار شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها

سوره کوثر

 گرچه وقت ایستادن دردهایش بیشتر بود

درد اندوه علی (ع) از درد پایش بیشتر بود

 عشق یعنی تا علی (ع) از راز او سر در نیارد

هرچه دردش بیشتر، لبخندهایش بیشتر بود

 عشق یعنی گرچه می دانست روز آخرین است

بر امور خانه اما اعتنایش بیشتر بود

 کوچه های شهر خاکی هست اما این اواخر

رد پای خاک کوچه بر ردایش بیشتر بود

 وقت پیری نه، عصای دست مادر در جوانی است

این اواخر بر حسینش اتکایش بیشتر بود

 کار با آن کس که اسمش را نمی گویم ندارم

کاش اما شعله ی آتش حیایش بیشتر بود

 من که از این رازها سر در نمی آرم ولی باز

سوره ی کوثر الهی نقطه هایش بیشتر بود *

 از کرم باشد نه از مکنت، اگر در کل کوفه

بر در این خانه از هر جا گدایش بیشتر بود

 شاعرم با بیت هایی الکن، اما کاش وسعم

ار غزل هایی که می گویم برایش بیشتر بود

  * سوره کوثر 18 نقطه دارد (برابر با سن حضرت زهرا (س) در هنگام شهادت)

یا صاحب الزمان علیه السلام

چهارشنبه 29 بهمن 1393  4:12 PM
تشکرات از این پست
komail1012531
komail1012531
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1391 
تعداد پست ها : 2990
محل سکونت : قم

پاسخ به:مجموعه اشعار شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها

از جنس یاس های مطهر بیاورید

یک شاخه گل به نیت حیدر بیاورید

تا وا شود به روی زمین پای آسمان

یک جرعه از زلالی کوثر بیاورید

عالم به شوق آمدنش آفریده شد

پس غیر ممکن است که سر در بیاورید

رو زد به عرش خاک که حتی از آمنه

مادر تری برای پیمبر بیاورید

حالا که جهل زنده به گور حضور اوست

آبستن است عشق که دختر بیاورید

از هر چه بهترین که خدا آفریده است

دیگر نبوده است که بهتر بیاورید

از لای زخم سیلی دیوار و در هنوز

گل لخته های نیلی پرپر بیاورید

در را اگر بناست بکوبد به پهلویش

از پاشنه تو را به خدا در بیاورید

فردا کنار علقمه، آن واپسین نفس

ای کاش عطر دامن مادر بیاورید

یا صاحب الزمان علیه السلام

چهارشنبه 29 بهمن 1393  4:13 PM
تشکرات از این پست
komail1012531
komail1012531
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1391 
تعداد پست ها : 2990
محل سکونت : قم

پاسخ به:مجموعه اشعار شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها

از جنس یاس های مطهر بیاورید

یک شاخه گل به نیت حیدر بیاورید

تا وا شود به روی زمین پای آسمان

یک جرعه از زلالی کوثر بیاورید

عالم به شوق آمدنش آفریده شد

پس غیر ممکن است که سر در بیاورید

رو زد به عرش خاک که حتی از آمنه

مادر تری برای پیمبر بیاورید

حالا که جهل زنده به گور حضور اوست

آبستن است عشق که دختر بیاورید

از هر چه بهترین که خدا آفریده است

دیگر نبوده است که بهتر بیاورید

از لای زخم سیلی دیوار و در هنوز

گل لخته های نیلی پرپر بیاورید

در را اگر بناست بکوبد به پهلویش

از پاشنه تو را به خدا در بیاورید

فردا کنار علقمه، آن واپسین نفس

ای کاش عطر دامن مادر بیاورید

یا صاحب الزمان علیه السلام

چهارشنبه 29 بهمن 1393  4:13 PM
تشکرات از این پست
komail1012531
komail1012531
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1391 
تعداد پست ها : 2990
محل سکونت : قم

پاسخ به:مجموعه اشعار شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها

از جنس یاس های مطهر بیاورید

یک شاخه گل به نیت حیدر بیاورید

تا وا شود به روی زمین پای آسمان

یک جرعه از زلالی کوثر بیاورید

عالم به شوق آمدنش آفریده شد

پس غیر ممکن است که سر در بیاورید

رو زد به عرش خاک که حتی از آمنه

مادر تری برای پیمبر بیاورید

حالا که جهل زنده به گور حضور اوست

آبستن است عشق که دختر بیاورید

از هر چه بهترین که خدا آفریده است

دیگر نبوده است که بهتر بیاورید

از لای زخم سیلی دیوار و در هنوز

گل لخته های نیلی پرپر بیاورید

در را اگر بناست بکوبد به پهلویش

از پاشنه تو را به خدا در بیاورید

فردا کنار علقمه، آن واپسین نفس

ای کاش عطر دامن مادر بیاورید

یا صاحب الزمان علیه السلام

چهارشنبه 29 بهمن 1393  4:13 PM
تشکرات از این پست
amir_64
amir_64
کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت : آذر 1391 
تعداد پست ها : 80

پاسخ به:مجموعه اشعار شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها

همطراز شرف کوثر تو زمزم نیست

خادم خانه تو کیست اگر مریم نیست

شرط پایان رسالت پدری تو بود

بی وجود تو پیمبر به خدا خاتم نیست

خاندانت همگی مظهر اسم اللهند

ولی اندازه تو هیچکسی اعظم نیست

همه دلخوشی حیدر کرار توئی

لحظه خنده تو در دل مولا غم نیست

همکلام دودم حیدری و حق داری

بهتر از نصفه سیب نبوی همدم نیست

حیف نور تو که خرج در و همسایه شود

تو فقط وقف علی باش کسی محرم نیست

همه گفتند ولی قند مکرر باشد

هرکه دیوانه عشق تو نشد آدم نیست

من از آنروز که خلق تو شدم "گریه کنم"

از زمانیکه خودم هم به خدا یادم نیست

بعد از آنیکه پرت خورد به در فهمیدم

نفرت انگیزتر از میخ در این عالم نیست

 

amir_moghadam@yahoo.com

چهارشنبه 29 بهمن 1393  4:39 PM
تشکرات از این پست
komail1012531
komail1012531
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1391 
تعداد پست ها : 2990
محل سکونت : قم

پاسخ به:مجموعه اشعار شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها

حضرت زهرا(س)-کوچه بنی هاشم
 
 
 
شب و كابوس، از چَشمِ منِ كم سو نمی افتد
 
تـبِ من كم شده، امّـا تبِ بانـو نمی افتد
 
غرورم را شكسته خنده ی نا مَحرمی یا ربّ
 
چه دردی دارد آن كوچه، كه با دارو نمی افتد
 
جماعت داشت می آمد، دلم لرزید می گفتم
 
كه بیخود راهِ نامردی به ما اینسو نمی افتد
 
كشیدم قَدّ به رویِ پایم و آن لحظه فهمیدم
 
كه حتی ردِّ بادِ سیلی اش، بر گونه می افتد
 
نشد حائل كند دستش، گرفته بود چادر را
 
كه وقتی دست حائل شد، كسی با رو نمی افتد
 
به رویِ شانه ام دستی و دستی داشت بر دیوار
 
به خود گفتم خیالت تخت باشد، او نمی افتد
 
سیاهی رفت چشمانش، سیاهی رفت چشمانم
 
و گر نه اینقدر در كوچه، با زانو نمی افتد
 
میانِ خاك می گردیم و می گویم چه ضربی داشت!
 
خدایا گوشواره اینقدر آنسو نمی افتد!
 
دو ماهی هست كابوس است خوابِ هر شبم، گیرم
 
تبِ من خوب شد، امّا تبِ بانو نمی افتد
 
 
 
حسن لطفی

یا صاحب الزمان علیه السلام

سه شنبه 12 اسفند 1393  3:32 PM
تشکرات از این پست
komail1012531
komail1012531
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1391 
تعداد پست ها : 2990
محل سکونت : قم

پاسخ به:مجموعه اشعار شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها

امام زمان(عج)-مناجات فاطمیه
 
 
 
دل گرمی ایـن روزهایِ سرد، برگرد
 
ای سرخی گلهایِ خشك و زرد، برگرد
 
آسان ندارد بی تو هر چه سخت، بازا
 
درمان ندارد بی تو هر چه درد، برگرد
 
اَشكوْ اِلیْكَ از جهانِ خـالی از مـرد
 
بـا سیصد و بـا سیزده تا مـرد، برگرد
 
از عاشقی سرشارم و چون اهلِ كوفه
 
پُشتِ تو را خالی نخواهم كرد، برگرد
 
می آیی آن روزی كه شاید خاك باشم
 
تا پَر كِشم بر دامنت چون گَرد، برگرد
 
دنـبـالِ تـو در كوچـه هـایِ فاطمیه
 
حیران شدم چون عابری شبگرد، برگرد
 
ای دسـتِ قهارِ خـدا تـا كه بگـیری
 
كـفـاره ی سیـلیِ آن نـامرد، برگرد
 
زینب فقط می داند آن بَلوایِ كوچه
 
شب ها چه بر روزِ حسن آورد، برگرد
 
یك حرف می مـاند برایم یابن زهرا
 
بـرگرد جـانِ مـادرت بـرگرد، بـرگرد
 
 
 
محمد بیابانی

یا صاحب الزمان علیه السلام

سه شنبه 12 اسفند 1393  3:32 PM
تشکرات از این پست
komail1012531
komail1012531
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1391 
تعداد پست ها : 2990
محل سکونت : قم

پاسخ به:مجموعه اشعار شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها

حضرت زهرا(س)-حمله به بیت ولایت
 
 
 
حوریه علی بدنت راعقب بكش
 
درسوخته است زود تنت را عقب بكش
 
امروز كه ز دنده چپ پاشده ست میخ
 
بااحتیاط پیرهنت را عقب بكش
 
بو میبرند كوله ی بارت شكستنی ست
 
از در نفس نفس زدنت را عقب بكش
 
سینه سپركن و جلوی نعره ها بایست
 
ای شیر زن اباالحسنت را عقب بكش
 
فضه برای وضعیت حال تو بس است
 
دیگر حسین را....حسنت را...عقب بكش
 
***
 
از سایت روضه

یا صاحب الزمان علیه السلام

سه شنبه 12 اسفند 1393  3:32 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها