کبر و غرور
یکی دیگر از پیامدهای ولایت شیطان، کبر و غرور می باشد. کبر نخستین گناهی است که خداوند لت آن معصیت شد.[1] خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید: «سَأَصْرِفُ عَنْ آيَاتِيَ الَّذِينَ يَتَكَبَّرُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَإِن يَرَوْا كُلَّ آيَةٍ لَّا يُؤْمِنُوا بِهَا وَإِن يَرَوْا سَبِيلَ الرُّشْدِ لَا يَتَّخِذُوهُ سَبِيلًا وَإِن يَرَوْا سَبِيلَ الْغَيِّ يَتَّخِذُوهُ سَبِيلًا ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَكَانُوا عَنْهَا غَافِلِينَ».[2]
كلمه «كبر» به معناى بزرگى در مقابل آن «صِغَر»، به معناى كوچكى است[3] و آن حالت خود بزرگبينى است كه فرد خود را بالاتر از ديگرى مىبيند و معتقد است كه بر ديگرى، برترى دارد[4] و آن يك صفت باطنى است كه توسط اعمال، حركات و سخنانى ظاهر مىشود و با ظاهر شدن آن اعمال و حركات، شخص متصف به تكبّر مىشود. پس كبر حالتى است كه انسان با بزرگ ديدن خويش به آن صفت مخصوص ميشود و همانست كه انسان جان و وجود خويش را از غير خويش بزرگتر مىبيند، بزرگترين و سنگينترين تكبرها، تكبر بر خداوند در خوددارى از قبول حق و عدم اقرار به آن در پرسش است.[5]
بنابراین تكبر گاهى در برابر خداوند متعال است: «وَ قالَ رَبُّكُمُ ادْعُوني أَسْتَجِبْ لَكُمْ إِنَّ الَّذينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبادَتي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرينَ»[6]؛ و گاهى در برابر پيامبران و اوصيا عليهمالسلام است: «فَقَالُوا أَنُؤْمِنُ لِبَشَرَيْنِ مِثْلِنَا وَقَوْمُهُمَا لَنَا عَابِدُونَ[7]»؛ و گاهى در برابر بندگان خداست: «قَالُوا أَنُؤْمِنُ لَكَ وَاتَّبَعَكَ الْأَرْذَلُونَ»[8].
یکی دیگر از آیاتی را که خداوند متعال بحث کبر و غرور را در آن بیان فرموده است، آیه شریفه: «إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ مَن كَانَ مُخْتَالًا فَخُورًا»[9] می باشد. ابن عباس گويد علت ذكر تكبر و فخر فروشى اين است كه مردم متكبر و فخر فروش از خويشاوندان و همسايگان فقير خود متنفرند و با آنها حسن معاشرت ندارند.[10]
كبر و استكبار بر خلاف عبوديّت و بندگى در مقابل پروردگار متعال است؛ و انسان هر چه به مقام عظمت، جلال و كبريائى و جمال خداوند متعال، بيشتر معرفت و آگاهى پيدا كند، به همان اندازه صفات خضوع، خشوع، تذلّل و عبوديّت او افزونتر گشته، و در مقابل بندگان او نيز خضوع و فروتنى خواهد كرد؛ و چون انبياء و مرسلين عليهمالسلام نماينده پروردگار متعال و مظاهر صفات حقّ و فانى در اراده إلهى هستند؛ استكبار در مقابل آنان به حقيقت خود را بزرگ شمردن در مقابل خداوند جهان مىباشد، و اين نشانه نهايت حقارت، جهالت، ذلّت و محجوبيّت انسان خواهد بود.
امیرالمومنین علی (علیهالسلام) در خطبه «قاصعه» از شیطان به عنوان «امام المتعصبین» یاد میفرماید: «شیطان این دشمن خدا، پیشوای متعصبان و سلف مستکبران است که اساس تعصب و تکبر و خودخواهی را پی ریزی کرد و با خداوند در مقام جبروتیش به ستیز و منازعه برخاست، لباس خود بزرگ بینی بر تن پوشانیده و پوشش تواضع و فروتنی را کنار گذاشت. آیا نمی بینید چگونه خداوند او را به خاطر تکبرش کوچک کرد؟ و براثر بلند پروازیش پست و خوار گردانید؟ در دنیا مطرودش ساخت و در آخرت آتش سوزان دوزخ را برای او آماده کرده است.»[11]
این صفت خطرناک روحی از بیماری های کشنده و واگیردار خود شیطان است و در اصل به سبب همین سجده بود که سقوط کرد.[12] امام علی (علیه السلام) در هشدار شدیداللحنی می فرماید: بندگان خدا، از این که شیطان شما را به بیماری خود تکبر، مبتلا کند بپرهیزید.[13] پیامبر مکرم اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: «کسی که به اندازه ی خردلی، در دلش کبر و خود بزرگ بینی باشد، داخل بهشت نمی شود.»[14]
آنگاه در ادامه خطبه فرمودند: کبر شکارگاه ابلیس بزرگ(نه افراد او) است و بزرگترین نقشه اوست. ابلیس با کبر که مانند زهر کشنده است، به دل هل حمله می برد. این زهری است که از کار نمی افتد و هرکس گرفتارش شد، سالم از آن نمیگذرد؛ نه دانشمند به سبب دانش خود و نه درمانده به سبب کهنه پوشیاش....[15]
[1] - نهج البلاغه، خطبه 192
[2] - سوره مبارکه اعراف(7)، آیه 146: بزودی کسانی را که در روی زمین بناحق تکبّر میورزند، از (ایمان به) آیات خود، منصرف میسازم! آنها چنانند که اگر هر آیه و نشانهای را ببینند، به آن ایمان نمیآورند؛ اگر راه هدایت را ببینند، آن را راه خود انتخاب نمیکنند؛ و اگر طریق گمراهی را ببینند، آن را راه خود انتخاب میکنند! (همه اینها) بخاطر آن است که آیات ما را تکذیب کردند، و از آن غافل بودند!
[3] - ر.ک: راغب اصفهانى، حسين بن محمد، مفردات الفاظ قرآن، ج 3 ، ص 287
[4] - نراقی، ملا احمد، معراج السعاده، چاپ اول، نشر آیین دانش، قم، 1387 ش، ص 249
[5] - راغب اصفهانى، حسين بن محمد، مفردات الفاظ قرآن، ج 3 ، ص 292
[6] - سوره مبارکه غافر(40)، آیه 60: پروردگار شما گفته است: «مرا بخوانید تا (دعای) شما را بپذیرم! کسانی که از عبادت من تکبّر میورزند به زودی با ذلّت وارد دوزخ میشوند!»
[7] - سورا مبارکه مومنون(23)، آیه 46: آنها گفتند: «آیا ما به دو انسان همانند خودمان ایمان بیاوریم، در حالی که قوم آنها بردگان ما هستند؟!»
[8] - سوره مبارکه شعرا(26) آیه 111: گفتند: «آیا ما به تو ایمان بیاوریم در حالی که افراد پست و بیارزش از تو پیروی کردهاند؟!»
[9] - سوره مبارکه نساء(4)، آیه 36: خداوند، کسی را که متکبر و فخر فروش است، (و از ادای حقوق دیگران سرباز میزند،) دوست نمیدارد.
[10] - طبرسى، فضل بن حسن، ترجمه مجمع البيان فى تفسير القرآن، ج 5، ص 143
[11] - نهج البلاغه، خطبه192
[12] - سوره مبارکه اعراف(7)، آیه 12: «قَالَ مَا مَنَعَكَ أَلَّا تَسْجُدَ إِذْ أَمَرْتُكَ قَالَ أَنَا خَيْرٌ مِّنْهُ خَلَقْتَنِي مِن نَّارٍ وَخَلَقْتَهُ مِن طِينٍ» (خداوند به او) فرمود: «در آن هنگام که به تو فرمان دادم، چه چیز تو را مانع شد که سجده کنی؟» گفت: «من از او بهترم؛ مرا از آتش آفریدهای و او را از گل!» / و همچنین: سوره مبارکه ص(38) آیه 75: «قَالَ يَا إِبْلِيسُ مَا مَنَعَكَ أَن تَسْجُدَ لِمَا خَلَقْتُ بِيَدَيَّ أَسْتَكْبَرْتَ أَمْ كُنتَ مِنَ الْعَالِينَ» گفت: «ای ابلیس! چه چیز مانع تو شد که بر مخلوقی که با قدرت خود او را آفریدم سجده کنی؟! آیا تکبّر کردی یا از برترینها بودی؟! (برتر از اینکه فرمان سجود به تو داده شود!)»
[13] - نهج البلاغه، خطبه192
[14] - نراقی، ملا احمد، معراج السعاده، ص 250
[15] - نهج البلاغه، خطبه192