بخش اخر سوال از ایات روایات و فقها 4
ممنوعیت کار زنان (فقهای معاصر )
برخی از فقهای معاصر که با کار کردن زن، ضدیت دارند، می گویند:
«کُلّا درست نیست که دختران و زنان برای تأمین مخارج خویش کار کنند، بلکه باید پدر یا شوهر و یا برادران آنان نفقه شان را بدهند، تا زنان به زندگی زناشویی و بچه داری بپردازند.»
لمرأة بین الفقه و القانون، ص171
از این رو «از نظر اسلام، آموزش و پرورش زن، از وی همسری نمونه و مادری مهربان و خانه داری مدیر می سازد.»
الحجاب، ص158
آیا این نظریات درست بوده، جامعه ای نمونه در تقسیم کار به وجود می آورد؟! که مرد بیرون از خانه کار کند و رزق و روزی به دست آورد و خانواده را تأمین کند، و زن داخل خانه، کارش شوهرداری و خانه داری و تربیت فرزندان باشد؟! اوضاع و شرایط کنونی جامعه ما این رویکرد را برنمی تابد. لازم است در کوتاه مدت، بسیاری از چیزها را تغییر داد و از صفر شروع کرد.
آیا دعوت فقها به خانه و شوهرداری و تربیت فرزندان توسط زن، برای رفع بگو مگوهایی است که دیر زمانی است در این قرن بر سر کار کردن زن در جامعه پا گرفته است؟ بگو مگوها و شعارهای پوچی که می گوید: کار، موجب استقلال اقتصادی زن و عدم سازش در
برابر ظلم شوهر است (گویا که زن برای جنگ آماده می کنند!) کار باعث می شود زن شخصیت خود را باز یافته و کرامتش را حفظ کند.
اگر واکنش فقها به سبب چنین گزافه هایی است، معلوم می شود باز فقها واقعیتهای زمانی را که در آن زندگی می کنند، نمی شناسند و از آنچه می گذرد، بی خبرند.
از مدتها پیش، بسیاری از زنان، بطلان این شعارهای توخالی و تبلیغاتی را دریافته، به رغم کار در بیرون از خانه، مسؤولیت اداره خانه و توجه به همسر و تربیت فرزندان را بر عهده دارند. بدین سبب مسؤولیتشان دو چندان شده، جسما و روحا خسته اند.
مبالغه نیست اگر بگوییم اکنون خانه نشینی زن و بی نیازیش از کار، جز برای زنان ثروتمند یا کسانی که شوهری توانگر دارند، ممکن نیست. کار نکردن رؤیای بسیاری از زنان است که مجبورند برای تأمین نیازهای خانواده ـ اگر شوهر نداشته باشند ـ کار کنند. اینان با اشتیاق منتظر روزهای تعطیلی یا مرخصی هستند، تا بتوانند به خود برسند و فرزندانشان را ببینند و یا حتی خواب راحتی بکنند. اینان مدار بسته ای را که در آن به سر می برند، می شناسند. هر روز با دغدغه زحمتِ آمد و شد، سپردن کودکان به کودکستان، نگرانی پیوسته از ابتلا به بیماری اطفالی که از آنها نگهداری می کنند، برگشتن به خانه برای آماده کردن غذا، نظافت خانه و ... شروع می شود و با خستگی وی پایان می پذیرد. این واقعیت شناخته شده امروز جامعه ماست. آنکه بدین وضع دچار نیست، در خانواده ها شاهد این وضع است.
تازه بعد از تمامی این مشکلات، فقهای معاصر فتوایی می دهند که زنان شاغل احساس
کنند به سبب مخالفت با دین و آموزه های آن گناه کرده اند! آیا به واکنش منفی زن مسلمان نمی اندیشند؟ چه اصراری دارند پشتوانه فتوای خود را دین قرار دهند؟! مگر چه تعداد از زنان حکم قرآن و سنت در این باره را می دانند و چه تعداد از آنان قرآن و سنت را بررسی می کنند تا به بطلان ادعای فقهای گذشته و حال پی ببرند؟!
ناگفته نماند مطقا ادعای برخی که می گویند اگر زن فقط خانه و بچه داری کند، توان فکری خود را نپرورانده و آن را از بین برده است، نیز صحیح نیست، بلکه خلافش درست است، زیرا تربیت و پرورش بدنی و روحی فرزندان، به فرهنگ و آگاهی گسترده زن نیازمند است. وی باید پیوسته فهم و شعور خود را رشد دهد، تا دچار لغزش نشده، در دامهای زندگی عصر جدید نیفتد و اثر منفی بر کودکان نگذارد.
توصیه می کنیم فقیهان و نویسندگان فاضل کنونی، نقش فقه در زندگی مردم و نقش فقیه در جامعه را بدانند. اسلام دینی آسان است، نه سخت. از این رو رسالت فقه و فقیهان، آسان کردن زندگی برای مردم است. فقها باید اوضاع زندگی در هر زمان و مکان، نیز طبیعت جامعه خویش را در نظر بگیرند. راز بقا و تداوم و توانمندی اسلام، همین است.
از این رو فتاوا و نظریه های فقها در باره کار کردن زن، باید برگرفته از داده های اجتماع و واقعیاتی که زن مسلمان بدان گرفتار است، نیز وضعیتی که خانواده ها در آن به سر می برند باشد. فقیهان معتقدند ساختن جامعه ای استوار و متحد، با اداره خانه توسط زن ممکن بوده، باید شوهر نیازهای خانواده را با کار در بیرون از خانه برآورد. این اعتقاد از شمار حقوق فقها و از موارد اجتهاد است. از این رو دگرگون کردن جامعه و هدایت آن به سوی مطلوب، بر عهده فقیهان است. ما نمی توانیم با آرزوها و رؤیاهایی که فقها از آن قانونهایی واجب الاطاعه می سازند، زندگی کنیم. بر فقیهان است حکم اسلام (قرآن و سنت) را در باره کار کردن زن، روشن کرده، مصلحت زن و شوهر را مناسب با وضع و واقعیات موجود در خانواده ها تعیین کنند.