اهمیت آگاهی
حسن مطلع نوشتار کلامی است از امام صادق علیه السلام که می فرماید: «العاملُ علی غیرِ بصیرةٍ کالسائِرِ علی غیرالطریقِ و لایزیدُهُ سرعةَ السیرِ مِن الطریقِ الاّ بعدا»؛(3) عمل کننده بدون بینش و بصیرت همچون رونده ای است که راه را نمی شناسد؛ هر چه سرعتش بیشتر باشد، از مقصد دورتر می شود.
اگر تأسیس و تحکیم خانواده را یک کنش و فعل تعبیر کنیم، پیماینده این راه باید بینش و دانش لازم برای طی طریق داشته باشد، وگرنه این کنش نه تنها به انجام نمی رسد، بلکه از مقصود و غایت تأسیس خانواده دور می افتد. در نظام خانواده، نقش زن کلیدی است و دست کم یکی از ارکان دوگانه تأسیس این نظام است. تحصیلات زنان در مدیریت خانواده، دست رسی به دانش لازم برای زندگی درست را تسهیل می کند.
مراد از «زنان تحصیل کرده»
مراد از «تحصیلات» برای زنان، اولاً داشتن آگاهی و داده های جدید و عصری است.
ثانیا، با توجه به آنکه آگاهی و دانش نسبی است و مراتبی دارد، اطلاق «تحصیل کرده» اعم از این است که زنان دارای مدرک دیپلم باشند و یا دارای مدرک در هر یک از مقاطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری.
ثالثا، اگر جوهره تحصیلات را دریافت علم و آگاهی در حیطه های گوناگون بدانیم، در این صورت، محدوده زنان تحصیل کرده از حوزه های رسمی آموزش و پرورش و دانشگاهی فراتر رفته و خواهران مشغول تحصیل و تحقیق در حوزه های علمیه نیز ذیل پژوهش حاضر قرار می گیرند.
رابعا، مفروض این نوشتار آن است که هر چه سطح تحصیلی افراد و در اینجا زنان بالاتر می رود به خاطر انس با محیط علمی و پژوهشی، روحیه علمی و فرهنگ علمی در آن ها تقویت می گردد و از این رو، این گفتمان علمی در تصمیمات فرد و از جمله در تشکیل خانواده مؤثر می افتد.
حیطه های تحقیق
درباره نقش و مسئولیت زنان تحصیل کرده دست کم با دو مبنا می توان به حیطه ها و حدود متفاوتی رسید:
1. بر اساس اینکه این نقش صبغه فردی داشته باشد و تنها برای یک زن تحصیل کرده مورد لحاظ قرار گیرد و یا اینکه صبغه جمعی داشته باشد یعنی اینکه زن تحصیل کرده برای خانواده های دیگر چه می تواند بکند به دو حیطه می رسیم: نقش زنان تحصیل کرده برای خود و یا برای دیگران.
2. اگر مبنای زمانی نیز جدّی گرفته شود، نقش زنان تحصیل کرده در دو مقطع کلی قابل بررسی است: اول. نقش زنان تحصیل کرده در خانواده تا هنگام ازدواج؛ دوم. نقش آن ها در خانواده پس از تأسیس خانواده. در این نوشتار، مبنای دوم (مبنای زمانی) مورد توجه اساسی قرار گرفته و علاوه بر این، تمرکز عمده نیز بر نقش زنان تحصیل کرده برای خود است و آن گاه نتیجه بحث به نقش آنان برای دیگران نیز تعمیم داده می شود.
نقش زنان تحصیل کرده در خانواده تا هنگام ازدواج
اول. برای خود
پرسش اساسی این قسمت از بحث آن است که زنان تحصیل کرده در تأسیس و تحکیم خانواده خود چه نقشی می توانند داشته باشند؟
در یک پاسخ، می توان گفت: نقش زنان تحصیل کرده می تواند منفی یا مثبت ارزیابی شود (و این نکته در سایر قسمت های پژوهش نیز صادق است.) اگر نقش زنان تحصیل کرده در جوامعی با بافت های قومی، قبیلگی، مردسالار محض و ضد زن مدّ نظر باشد، که هیچ نقش و مسئولیتی برای جنس زنان نمی شناسند، زنان تحصیل کرده می توانند در آنجا نقش منفی داشته باشند؛ بدین معنا که به چالش با نظام موجود و فرهنگ حاکم بر آن خانواده ها بپردازند. در این صورت، نخبگان و حاکمان آن فرهنگ نیز با آن ها به چالش درمی آیند یا فرایند تأسیس خانواده دچار تأخیر می شود و یا با فرض تأسیس هم به خاطر زیربار نرفتن این زنان و معارضه مداوم، دوام خانواده دچار اشکال شده، تحکیم آن زیر سؤال می رود و احتمال شکست این گونه خانواده ها بسیار است، گرچه این زنان حتی در چنین جوامعی نیز می توانند تأثیرات تدریجی و جزئی در جهت اصلاح فرهنگ حاکم داشته باشند.
اما نقش زنان تحصیل کرده در تأسیس خانواده در صورتی می تواند مثبت باشد که جامعه مورد بحث فرهنگ نقد و انتقاد و توسعه و پیشرفت را آرمان خود قرار دهد و از هر دیدگاه سازنده، بدیع و خلاّقی استقبال کند. در چنین جوامعی، زنان تحصیل کرده در مقایسه با زنان غیر تحصیل کرده، حرف بیشتری برای طرح دارند و نقش آن ها هم مثبت ارزیابی می شود.
در این نوشتار، بر نقش سازنده و مثبت زنان تحصیل کرده در تشکیل و تحکیم خانواده تأکید می شود. نقش زنان تحصیل کرده قبل از ازدواج تا حین تأسیس خانواده، در مراحل ذیل قابل بررسی است:
الف. آغاز آشنایی: آشنایی به بهانه زندگی مشترک، از دو طریق ممکن است:
اول. مستقیم: در این شیوه، دو فرد بر حسب تصادف، تجربه مشترک کاری، سابقه تحصیلی مشترک و مانند آن با هم آشنا شده، در مسیر ازدواج قرار می گیرند.
دوم. غیرمستقیم: در این شیوه، دیگران که از دختر و یا پسر اطلاعاتی دارند، واسطه گردیده، دو جوان را به قصد زندگی مشترک با هم آشنا می کنند.