0

یه روزی میاد از سفر (2)

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

یه روزی میاد از سفر (2)


یه روزی میاد از سفر (2)


بسم الله الرحمن الرحیم

 

هنوز پس از چهارده قرن ، صدایت را می شنوم !

صدای روشنت را ، از پس دیوارهای قرون !

صدای ضجه بت ها را که می شکستی شان !

و صدای انسانیت را که با تو نفسی تازه یافته بود !

 و از زیر گورهای جهالت و خروارها خاک تعصب و بی ریشگی به سمت آسمان وحی پلک می گشود و حقیقت انسان را مشاهده می نمود.

صدایت را می شنوم که بر پیکر صخره های سنگی موهوم و بت های جاهلی لرزه افکنده است .

هنوز نسیم پیامت می وزد که آتش نمرودیان را خاموش ساخت و طرحی از گلستان حقیقت انداخت.

از حرا پایین بیا و « قولوا لااله الاالله تفلحوا » را دوباره فریادکن ، تا زمین زیر گام هایت دوباره جان بگیرد تا این بار ،

عصر منجمد آهن و ابررایانه و موشک ، در برابر خورشید نگاه تو ذوب شود ؛ تا لات و عزی های نوپدید ، جاودانگی پیام تو را باور کنند و در خود فرو ریزند.

صدایت را هنوز می شنوم ،

دوباره بیا و از شکستن بگو و از ساختن ،

از عطر بال جبرئیل بگو و از وحی ،

از پرواز بگو و از رسیدن ،

از عشق بگو و از لاهوت ،

از ملکوت .

زمان در انتظار انقلابی بزرگ است و به دنبال آن انقلابی بزرگتر ،

که پس از چهارده قرن غفلت و دلواپسی ، لابه لای همه هیاهو های مدرن ،

از تو می گوید، از عشق ، از انسان ، از خدا ،

او می آید تا انسانیت ، نفسی دوباره یابد و بار دیگر انسان خفته در زیر خروارها جهل و تعصب رها شود از خود .

هنوز از پس دیوار قرون ، صدایت را می شنوم ،

و صدای او را که صدای توست ، که سرشار از عطر خوش وحی است ، که مژده آمدنش را خود داده ای .

او که پیام آشنای حرا را ، دوباره در جان مان جلا می بخشد ،

اینک در سایه سار نامت ایستاده ایم و بعثت را دوباره فریاد می کشیم ،

و از دور دست ، چشم براه غبار سواری هستیم که می آید !

از حرای غیبت و پرچم سبز توحید بر دوش !

او می آید و زمین زیر گام هایش جانی دوباره می گیرد .

 

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 


ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

جمعه 17 بهمن 1393  3:33 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها