استاد جواد علیزاده کارتونیست و کاریکاتوریست ایرانی، متولد ۱۳۳۱ در اردبیل است. او دارای مدرک کارشناسی زبان انگلیسی از مدرسه عالی ترجمه است و از سال ۱۳۶۹ تاکنون مدیرمسئول، صاحب امتیاز و سردبیر مجله طنز و کاریکاتور بوده است.
علیزاده کشیدن کاریکاتور را از سال ۱۳۵۰ در مجله کاریکاتور شروع کرد و تا سال ۱۳۵۷ در آنجا فعالیت میکرد.
در ایام انقلاب، کاریکاتوریست سیاسی روزنامه کیهان بود و آثار بسیاری را با موضوع انقلاب و دفاع مقدس به تصویر کشیده است که در نشریات همان دوران از جمله کیهان به چاپ میرسید.
به گزارش شیرین طنز، سایت هنر مقاومت توجه شما را به مصاحبه این هنرمند درباره آثار مربوط به دوره جنگ تحمیلی جلب می کند:
*تفاوت آثار شما با آثار دیگر کاریکاتوریستهای دوران جنگ تحمیلی چه بود؟
دوران جنگ تحمیلی در روزنامه کیهان مشغول کار بودم و اولین کاریکاتورها با موضوع جنگ تحمیلی که در مطبوعات آن زمان منتشر شد از آثار من بود که خاطرم هست دوم یا سوم مهرماه سال ۵۹ بود که این آثار منتشر شد.
تفاوت آثار من با دیگر کاریکاتوریستها این بود که من به موضوعات جنگ تحمیلی به صورت چند بعدی نگاه میکردم و سوژههایم هم در جهت تقویت روحیه رزمندگان و مردم کشورمان بود و هم زوایای دیگری از اوضاع داخل کشور را مطرح یکردم که بیشتر شکل انتقادی داشت. مثلاً در یکی از این آثار سنگر جبهههای نبرد و تلاش و فداکاری رزمندگان را تصویر کرده بودم و در پایین تصویر هم محتکری که پشت سنگر احتکار نشسته است و نشان دادم که علیرغم فداکاری رزمندگان پشت جبههها، کسانی هم در داخل کشور به فکر سودجویی هستند.
یا به طور مثال در زمینه موشکباران طرح دیگری را کار کردم که همزمان با اصابت موشکهای صدام و حامیانش، برخی هم برای رسیدن به مقاصد سودجویانه خود تلاش می کردند و این طرح هم ماهیت متجاوز رژیم صدام و قدرتهای حامی او را افشا میکرد و هم انتقادی به اوضاع داخل کشور بود.
در کاریکاتور دیگری مفهوم جنگ را در قالب مسابقه فوتبال نشان دادم که همه ابرقدرتهای جهان در حمایت از صدام و جنایتهایش علیه ایران دیوار دفاعی برای صدام تشکیل دادهاند و ایران تنها با یک شوت از این سد دفاعی عبور کرده است.
* فکر میکنید آثار کاریکاتور در زمان انقلاب و جنگ تحمیلی بیشترین تأثیرگذاری و اقبال مردمی را داشت یا در زمان حاضر؟
من تجربه کار کردن در زمان انقلاب را هم دارم، آن زمان خاطرم هست که مطبوعات بعد از کشتار ۱۷ شهریور در میدان ژاله اعتصاب کردند و به مدت ۶۳ روز منتشر نشدند.
بعد از رفتن شاه که مطبوعات در تیراژ بالا دوباره منتشر شدند، کاریکاتورهای ما نیز در این روزنامهها منتشر میشد که با اقبال مردمی هم رو به رو میشد، بسیاری از مردم تشنه اطلاعات لازم بودند و گاه اول از همه صفحه آخر روزنامه و کاریکاتورها را نگاه میکردند.
آن زمان کیهان با تیراژ بالای یک میلیون نسخه منتشر میشد که به همین دلیل آثار کاریکاتور ما نیز بیشتر دیده میشد و تأثیرگذاری بیشتری داشت. اکنون رسانههای کاغذی کمتر شده و رسانههای دیجیتال هم افزایش زیادی داشته است که قابل مقایسه با زمان انقلاب و جنگ تحمیلی نیست با این حال فکر می کنم استقبال مردم از کاریکاتورها در زمان انقلاب و جنگ تحمیلی بیشتر بود به اندازهای که برخی از این آثار در تظاهراتها دست مردم دیده میشد.
* از میان آثاری که در زمان جنگ تحمیلی چاپ شد، کدام یک در آن زمان با اقبال بیشتری مواجه شد؟
کاریکاتور سنگرها که با انتقاد از گرانیهای کاذب آن دوران بود،بسیار مورد توجه قرار گرفت چون حرف دل مردم بود.
* کاریکاتور هواپیمای ایرباس ایران که از سوی آمریکا هدف قرار گرفت، شکل متفاوتی با دیگر آثارتان دارد در این باره هم توضیح دهید؟
این کاریکاتور را در کتاب آثارم منتشر کردم. این طرح درباره پایان جنگ است که ماهیت ضد بشری آمریکا را به عنوان یکی از مدعیان بحث حقوق بشر افشا میکند.
در طرح دیگری، صدام را میبینید که غلام حلقه به گوش آمریکا و دیگر حامیانش است و این یک واقعیت بود چرا که با استفاده از سلاحهایی که حامیانش در اختیار او قرار میدادند،مردم غیر نظامی کشور خود و مناطق مسکونی ایران را نیز هدف قرار میداد.
* برخی معتقدند که کاریکاتوریستها به نوعی تحلیلگران سیاسی خوبی هستند و گاهی اتفاقات آینده را نیز پیش بینی میکنند نظر شما چیست؟
در همین آثارکاریکاتور فرار صدام را میبینید که به نوعی تحلیل جنگ است چرا که صدام حریف نیروی زمینی ما نمیشد،نیروی زمینی ایران بسیار قدرتمند و از جان گذشته بودند و صدام قدرت رویارویی با این نیروی عظیم و جان بر کف را نداشت به همین دلیل با موشک مناطق مسکونی و غیر نظامیان ما را هدف قرار میداد و اهداف ناجوانمردانه خود را در جنگ این گونه جلو میبرد.
در یکی دیگر از این آثار صدام را در حال بازی با چوبه دار میبینید که شکل سمبلیک دارد. صدام در این اثر در حال یویو بازی با چوبه دار است و این خوی جنایتکار رژیم صدام را نشان میداد.
* از آثار شما برای مستندسازی آثار جنگ و یا نمایش در موزههای مربوط به دفاع مقدس استفاده شده است؟
قرار بود تعدادی از آثارم را برای نمایش در باغ موزه دفاع مقدس استفاده کنند که دیگر خبری نشد و ظاهراً پشیمان شدهاند.
اینها آثاری است که مربوط به بخشی از تاریخ ایران میشود و نسل جوان میتواند با دیدن این آثار سیر تاریخی جنگ تحمیلی را از آغاز تا پایان شاهد باشد ولی متأسفانه در داخل کشور نسبت به این آثار بی توجهی میشود.
* آثار دوران انقلاب و جنگ تحمیلی شما به صورت کتاب هم منتشر شده است؟
بخشی از این آثار را در کتاب «طنز موشکی» با سرمایه شخصی خودم یک سال بعد از جنگ تحمیلی چاپ و منتشر کردم.
* چرا طنز موشکی؟
عنوانش طنز موشکی بود چون واقعاً بسیاری از این آثار را در زمان موشکباران تهران و دیگر شهرهای ایران طراحی کردم. آثاری که نمیدانستم برای چاپ و انتشار آنها زنده میمانم یا نه. اما بالاخره موفق شدم یک سال بعد از جنگ تحمیلی در کتاب «طنز موشکی» همراه با یک سرمقاله این آثار را منتشر کنم.
در سرمقاله این کتاب به این موضوع اشاره کرده بودم که کاریکاتوریستها میتوانند حتی از تلخ ترین اتفاقات و رویدادها نیز طنز تلخ و گزنده آن را بیرون بکشد و به جنایتکاران جنگی بخندد.
* فکر میکنید به قدر و ارزش آثار شما در دوران انقلاب و جنگ تحمیلی توجهی شده است؟
آثار ما شکل سند دارد که در آرشیو و اسناد انقلاب و جنگ تحمیلی موجود است، از کشیدن این آثار در آن زمان هیچ چشمداشتی نداشتم و خالصانه همراه دیگر مردم کار کردم. ولی الان با برخوردهایی مواجه میشویم که به نظر می رسد شناختی از نوع کار و تلاش ما وجود ندارد.
بسیاری از کارهای من در زمان انقلاب و دفاع مقدس با همین مضامین چاپ شده است. ای کاش مسئولان هنری ما شناخت بیشتری از کاریکاتوریستهای دوران جنگ و دفاع مقدس داشته باشند.