این شبهه که بیشتر از سوی معاویه و یاران او مطرح میشد مقبولیت مردمی و مشروعیت حکومت امام علی (علیه السلام) را هدف قرار داده بود تا مردم را از امام (علیه السلام) جدا سازند. بنابراین امام علی (علیه السلام) در پاسخ به معاویه اجماع مردم بر حکومتش را گوشزد میکند و به شبهه سازی او پاسخ میدهد:«این مردمی که با ابابکر و عمر و عثمان بیعت کرده بودند به همان شیوه با من بیعت کردند. پس آن را که حاضر است نرسد که دیگری را اختیار کند و آن را که غایب بوده است نرسد که آن چه حاضران پذیرفتهاند؛ نپذیرد.
2- شبهه و اتهام عدم مشورت با اصحاب
یکی از وجوه مظلومیت امیرالمؤمنین (علیه السلام) شبههای است که گروه ناکثین میپراکندند. آنان علی (علیه السلام) را به استبداد در حکومت و مشورت نکردن با بزرگان متهم میساختندحال آنکه میخواستند نظرهای رسوب یافته و دور از حقیقتشان را به علی (علیه السلام) تحمیل کنند.
علی (علیه السلام) نیز کسی نبود که تسلیم فشارهای آنان شود. زیرا اگر میخواست چنین کند حکومت بصره و کوفه را از آنها دریغ نمیکرد. از این رو به آنان میفرماید: «لقد نقمتما يسيراً و أرجآتما كثيراً، ألا تخبراني أي شيئٍ كان لكما فيه حق دفعتكما عنه»،
به اندک چیزی خشمناک شدید و خوبیهای فراوان را از یاد بردید. ممکن است به من خبر دهید که کدام حقی را از شما باز داشتهام و بر شما ستم کردهام؟»
3- شبهه در شایستگی امیرالمؤمنین (علیه السلام) در امر خلافت
دردناکترین شبههای که دشمنان علی (علیه السلام) در جامعه انتشار میدادند شبهه در صلاحیت امام (علیه السلام) برای خلافت و رهبری بود. در حالی که فتنهگران، مقام والا و شایستگی علی (علیه السلام) را میشناختند و بدان اقرار داشتند. آنان به مقام امامت و خلافت با نگاه دنیوی و مادی مینگریستند و بر این اساس میگفتند که رسالت با امامت و خلافت نمیباید در یک خاندان جمع گردد. از این رو علی (علیه السلام) به دفعات به پاسخگویی این شبهات پرداخت و با این تفکر منحط مبارزه نمود.علی (علیه السلام) در دفاع از اهل بیت (علیه السلام) این گونه لب به سخن میگشاید: « راه هدایت به پایمردی ما طلب شود و کوری و گمراهی به ما از میان میرود. هر آینه پیشوایان از قریش هستند. نهال پیشوایی را در خاندان هاشم کشتهاند. پیشوایی، غیر ایشان را سزاوار نیست و ولایت و امامت را کسی جز ایشان شایسته نباشد.در فراز دیگری امیرالمؤمنین علیه السلام قاطعانه از حق و حریم عترت نبوی علیهما السلام به دفاع برمیخیزد. « در این امت، هیچ کس را به آل محمد علیهما السلام مقایسه نتوان کرد. کسانی را که مرهون نعمتهای ایشاناند با ایشان برابر نتوان داشت که آلمحمد علیهما السلام اساس دیناند و ستون یقیناند کهافراط کاران به آنان راه اعتدال گیرند و واپس ماندگان به مدد ایشان به کاروان دین بپیوندند. ویژگیهای امامت در آنهاست و وراثت نبوت منحصر در ایشان است. اکنون حق به کسی بازگشته که شایستۀ آن است و به جایی باز آمده که از آن جا رخت بر بسته بود.